زمزمه مذاكرات موشكي و منطقه اي، اين ديگر ساده لوحي نيست!

اوین نامه ی کیهان  26 مهر - 96
گزارش خبري - تحليلي  اوین نامه ی كيهان 
زمزمه مذاكرات موشكي و منطقه اي، اين ديگر ساده لوحي نيست!

سرويس سياسي- اظهارات تامل برانگيز نهاونديان درخصوص «زمزمه مذاکرات موشکي و منطقه اي» در حالي است که خسارت محض برجام در مقابل ديدگان همه قرار دارد.اولين تجربه شکست خورده را مي توان با تسامح به حساب اشتباه و بي تجربگي گذاشت. اما وقتي ريل حرکت به سمت تکرار يک تجربه اشتباه است، ديگر نمي توان آن را فقط يک خطا و ساده لوحي دانست.
    «محمد نهاونديان» معاون اقتصادي رئيس جمهور در مصاحبه با سي ان ان گفت: «برجام قابل مذاکره مجدد نيست».

    نهاونديان افزود:«اگر درباره مسائل بين المللي و منطقه اي نگراني وجود دارد، اين مسائل مي تواند موضوع مذاکره ميان ايران با کشورهاي منطقه يا اروپا باشد».

    آقاي نهاونديان تاکيد دارد که برجام قابل مذاکره مجدد نيست. اين اظهارنظر کاملا درست است چون وقتي «هسته اي رفت و تحريم ها ماند» و دولت ايران در مقابل يک مشت وعده نسيه، تعهدات خود را نقد و يک طرفه انجام داد، ديگر دليلي براي مذاکره مجدد درباره برجام وجود ندارد. مذاکرات برجام به پشتوانه توانايي هسته اي ايران انجام شد و پس از پايان مذاکرات و دستاورد تقريبا هيچ ايران، مقامات آمريکايي به دفعات اعلام کردند که بدون شليک يک گلوله، توان هسته اي ايران را از کار انداختيم.

    اما نکته قابل تامل درباره اظهارات اخير نهاونديان، اعلام آمادگي درباره مذاکره درخصوص مسائل منطقه اي با اروپايي هاست.

    
    
کارنامه برجامي اروپا
    پيشنهاد تامل برانگيز نهاونديان درباره مذاکره با اروپا درباره مسائل منطقه اي و ارسال پالس غلط مذاکره مجدد، در حالي است که اروپا کارنامه قابل قبولي در موضوع برجام از خود به جا نگذاشته است.

    مقامات دولت تاکنون به دفعات اذعان کرده اند که آمريکا برجام را به صورت فاحش نقض کرده است. اما کشورهاي اروپايي عضو 1+5 و همچنين مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا تاکنون نه تنها به هيچ عنوان اعتراض ايران نسبت به نقض برجام از سوي آمريکا را نپذيرفته اند، بلکه صريحاً از تحريم هاي ضدايراني هم حمايت کرده اند. براي نمونه، «زيگمار گابريل» وزير امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهارنظري گستاخانه از رويکرد آمريکا در قبال ايران حمايت کرده و تحريم هاي جديد تصويب شده عليه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزيابي کرد!.کميسيون مشترک برجام نيز تاکنون حداقل در سه جلسه، شکايت ايران درخصوص نقض برجام از سوي آمريکا را وارد ندانسته و مدعي شده است که آمريکا به تعهدات خود در برجام عمل کرده است!

    در روزهاي اخير نيز مقامات اروپايي همصدا با ترامپ، در اظهاراتي گستاخانه و با لحني طلبکارانه مدعي شده اند که ايران بايد درخصوص توانايي موشکي و قدرت منطقه اي خود پاسخگو باشد و در اين زمينه مي بايست با مقامات ايراني مذاکره کنيم.

    اظهارات تامل برانگيز نهاونديان درخصوص «زمزمه مذاکرات موشکي و منطقه اي» در حالي است که خسارت محض برجام در مقابل ديدگان همه قرار دارد.اولين تجربه شکست خورده را مي توان با تسامح به حساب اشتباه و بي تجربگي گذاشت. اما وقتي ريل حرکت به سمت تکرار يک تجربه اشتباه است، ديگر نمي توان آن را فقط يک خطا و ساده لوحي دانست.

    
    
اروپا حق ندارد
    علي اکبر ولايتي رئيس هيئت موسس دانشگاه آزاد اسلامي در حاشيه ديدار خود با فرستاده ويژه فرانسه در امور سوريه در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اروپايي ها حق ندارند بگويند که برجام را قبول داريم اما بايد درخصوص مسائل منطقه اي و موشکي هم با ايران مذاکره داشته باشيم.

    به گزارش مهر، ولايتي تصريح کرد: اروپا حق ندارد مذاکره منطقه اي و موشکي را مطرح کند.

    
    
برجام، نوک کوه يخ
    مقامات آمريکايي ظرف 4 سال اخير بارها تاکيد کرده اند که مذاکرات هسته اي با ايران مانند بازي روبيک است، بازي مکعبي که هر کدام از 6 مربع (وجه) آن از 9 قسمت قابل جابه جايي تشکيل شده و اين قسمت ها بايد به نحوي جابه جا شوند که هر 9 قسمت يک مربع- با يک رنگ خاص- کنار هم قرار گيرند. آنها البته تلاش کردند اين جورچين پيچيده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهي شد، واقعيت اين است که ماجراي هسته اي با همه ابعاد و پيچيدگي هايش تنها يک وجه و يک مربع از مکعب چالش آمريکا و غرب با ايران است. برنامه هسته اي به عنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فني و پيشرفت ايران، با همه اهميت، براي غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» اين اعتماد به نفس و جرات پيشرفت مستقل در ميان ملت ايران و ريشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامي در چهار گوشه غرب آسيا. توافق برجام به اين معنا - برخلاف برخي خوش گماني ها- پايان ماجرا نيست بلکه شروع آن يا دست کم، مرحله اي جديد از ماجراي بزرگ تر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکميت ماست؛ يا به عبارتي نوک کوه يخ.

    «توماس فريدمن» - تيرماه 94 – (قبل از امضاي برجام) در نيويورک تايمز نوشت « توافق پيش رو با ايران يک توافق بدِ - خوب(!) است و به اوباما اين امکان را مي دهد تا به کنگره و اسرائيل بگويد اين بهترين توافقي است که با يک غلاف خالي از اسلحه مي توان به دست آورد». يک سال بعد-21 دي ماه 95- «باراک اوباما» رئيس جمهور سابق آمريکا در نطق خداحافظي خود در شيکاگو اذعان کرد: «اگر 8 سال پيش به شما گفته بودم مي توانيم برنامه هسته اي ايران را بدون شليک يک گلوله تعطيل کنيم، احتمالا مي گفتيد بيش از حد بلندپروازانه است اما با توافق توانستيم». «هيلاري کلينتون» نيز- مهرماه 95- در بخشي از اولين مناظره خود با «دونالد ترامپ» درباره سياست اين کشور در قبال ايران گفت:«جان کري که پس از من وزير خارجه شد با همراهي اوباما موفق شدند براي برنامه هسته اي ايران سقف تعيين کنند، همه اين ها بدون شليک حتي يک گلوله اتفاق افتاد».

    «جان کري» وزير خارجه سابق آمريکا- دي ماه ۹۵- در يادداشتي تاکيد کرد: «مذاکرات با تهران براي عقب نشاندن ايران از برنامه هسته اي به نتيجه رسيد و حالا دولت بعدي آمريکا بايد ضمن ادامه اعمال فشار بر ايراني ها، براي عقب نشاندن برنامه موشکي ايران تلاش کند».

    مقامات غربي به دنبال آن هستند تا مجددا با ابزار مذاکره و با کمترين هزينه، محدوديت ها و بازرسي هاي بي سابقه برجام را دائمي کرده و به خيال خام خود مسائلي مانند نابودي يا مهار توان موشکي ايران و قدرت منطقه اي کشورمان را نيز به آن اضافه کنند.

    
    
نهاونديان و دري اصفهاني!
    در روزهاي گذشته، حجت الاسلام محسني اژه اي، سخنگوي قوه قضائيه از تاييد محکوميت يکي از اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان به جاسوسي خبر داد. گفته شده که وي با دو سرويس اطلاعاتي بيگانه و يک شرکت مشکوک اقتصادي که کارويژه اش فروش اطلاعات به سرويس هاي بيگانه است در ارتباط بوده و پول هاي کلاني هم دريافت کرده است.

    دري اصفهاني به عنوان مسئول امور بانکي تيم مذاکره کننده هسته اي ايران وارد مذاکرات تخصصي ايران و 1+5 شد! يکي از مهم ترين اهداف ايران از مذاکرات هسته اي، برداشته شدن محدوديت هاي بانکي و بازگشت فرآيند معاملات با دلار به روال سابق بود. در حقيقت آن بخش از برجام که مربوط به تعهدات طرف مقابل در حوزه بانکي و مالي است با مشورت ها و اعمال نظرات دري اصفهاني نگارش شده است.

    با توجه به نتايج برجام، مي توان دري اصفهاني را يکي از مسببان اصلي دستاورد تقريباً هيچ اين توافق ناميد.

    اما نکته قابل توجه، نحوه ورود دري اصفهاني به تيم مذاکره کننده هسته اي است.

    دري اصفهاني در مصاحبه اي که از وي در روزنامه دنياي اقتصاد-17مرداد 94- منتشر شده در پاسخ به اين سوال که چگونه وارد تيم مذاکره کننده در پرونده هسته اي شديد؟ گفته بود:«ورود من به مذاکرات دو مقطع دارد. بار اول در حدود يک سال و اندي پيش کميته اي در نهاد رياست جمهوري به سرپرستي آقاي دکتر نهاونديان تشکيل شد که هدف آن انتقال تجارب متخصصان مختلف و مشورت به دولت درخصوص اين پرونده بود. از من نيز براي حضور در اين جلسات دعوت به عمل آمد. متاسفانه در آن مقطع به دليل سفرهاي کاري متعددي که داشتم جلسات کمي را توانستم حاضر شوم. بعد از اين جلسات تصميم بر اين شد که علاوه بر کساني که داراي تخصص و تجربه در زمينه مسائل سياسي و ديپلماسي هستند، از متخصصان امور بانکي و مالي هم استفاده شود. جناب آقاي دکتر سيف هم از من خواستند که در اين حوزه به مذاکره کنندگان کشورمان کمک شود؛ من هم با کمال ميل پذيرفتم».بسياري از کارشناسان، معرفي دري اصفهاني براي حضور در تيم مذاکره کننده هسته اي را يک اشتباه راهبردي از سوي نهاونديان عنوان کرده اند.

    بگذريم از اينکه آقاي نهاونديان بابت اين اشتباه بزرگ، هيچ گاه از مردم ايران عذرخواهي نکرد. وليکن انتظار اين است که وي درخصوص اظهارنظر درباره مسائل مهم، کمي بيشتر تامل کرده و حتي الامکان از اظهارنظر خودداري کند چون به واقع با توجه به نتيجه معرفي دري اصفهاني، وي ديگر صلاحيت اظهارنظر و ورود به موارد اينچنيني را ندارد.

    
    
نرمال سازي ايران
    بنابر اظهارات مقامات ارشد دولت قرار بر اين بود که براساس برجام در قبال ايجاد محدوديت گسترده در توانايي هسته اي ايران، تمامي تحريم ها در روز اجرا- دي ماه 94- بالمره لغو شود و نه تعليق. اما در حال حاضر- نه تنها تحريم ها لغو نشد، بلکه با تصويب طرح هايي همچون «سياه چاله تحريم» زيرساخت تحريم هاي جديد نيز طراحي شده است!

    نکته قابل توجه اينجاست که برخلاف هياهوي بزک کنندگان برجام، هدف اصلي آمريکا و کشورهاي اروپايي عضو 1+5 از امضاي برجام، نه لغو تحريم هاي ضدايراني، بلکه پروژه «نرمال سازي ايران» است.

    يکي از انديشکده هاي معروف آمريکا، در زمان رياست جمهوري «باراک اوباما »- رئيس جمهور سابق آمريکا- پروژه «نرمال سازي ايران» را پيشنهاد کرد.براساس اين پروژه آمريکا مي بايست سلسله اقداماتي را درخصوص ايران اجرا کند.

    اولين مورد آن بحث هسته اي و از بين بردن دستاوردها و پيشرفت هسته اي ما بود به طوري که مقامات آمريکايي با اجراي برجام تاکيد کردند که واشنگتن توانست بدون شليک حتي يک گلوله برنامه هسته اي ايران را از بين ببرد. محدودکردن و توقف فعاليت هاي موشکي، قطع حمايت ايران از محور مقاومت، پذيرفتن اينکه ايران نبايد قدرت منطقه اي باشد، پذيرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهايت به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي.

    در حقيقت برجام نه به عنوان عاملي براي لغو تحريم ها، بلکه نقشه راهي براي نرمال سازي ايران است. به همين دليل است که تاکنون تقريبا و تحقيقا هيچ دستاوردي براي ايران نداشته است.

    
    تحريم نهادهاي دولتي

    «سيگال مندلکر» معاون وزارت خزانه داري آمريکا در امور اطلاعات مالي و تروريسم در توضيح استراتژي جديد واشنگتن عليه ايران، گفت اين رويکرد بر مبناي 4 هدف است.

    مندلکر در نشست کميته امور عمومي اسرائيل-آمريکا (آيپک) با تکرار ادعاهاي بي اساس «دونالد ترامپ» رئيس جمهور آمريکا عليه ايران، اين 4 هدف را اينگونه توضيح داد: اول خنثي کردن فعاليت هاي ثبات زدا و مهار تهاجم ايران در منطقه و حمايت هايش از گروه هاي شبه نظامي. اين مسئله شامل فعاليت هاي ايران در سوريه، حمايت از حزب الله (در لبنان)، حماس (در غزه) و حشدالشعبي (در عراق) مي شود که اسرائيل را تهديد مي کند.دوم ممانعت از رسيدن منابع مالي به ايران و سپاه پاسداران براي فعاليت در منطقه.سوم مقابله با توانايي ايران در تهديد کردن آمريکا و متحدانش با استفاده از موشک هاي بالستيک و ديگر جنگ افزارهاي غيرمتقارن.چهارم مسدود کردن تمامي راه هاي ايران براي رسيدن به سلاح هسته اي.

    معاون وزارت خزانه داري آمريکا در اظهارنظري گستاخانه تاکيد کرد که اين نهاد فقط به هدف گرفتن سپاه بسنده نخواهد کرد و ارگان هاي ديگر دولتي که «بي ثباتي» را ترويج داده و «از تروريسم حمايت کنند» را نيز هدف تحريم قرار مي دهد.

    روزنامه فرانسوي لوموند طي گزارشي با اشاره به برانگيخته شدن مواضع ضدآمريکايي و غربي ايرانيان به واسطه اعلام مخالفت ترامپ با برجام، نوشت که ضرورت مقابله با واشنگتن اختلافات داخلي در ايران را از بين برده است.

    
    
نقض متن و روح برجام
    «سرگئي ريابکوف» معاون وزير خارجه روسيه گفت: آمريکا روح و متن برجام را از طريق برداشتن گام هايي خاص نقض کرده است و اين در شرايطي است که ايران به توافق پايبند بوده است.