نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب

نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان  سربازجو شریعت نداری  به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب 4 خرداد- 96
دوگانه دروغين جنگ و صلح و نقش آن در انتخابات 
    سرويس سياسي- روزنامه زنجيره اي بهار با انتشار چندين يادداشت به شدت متناقض در صفحه اول روز گذشته خود از يک سو روحاني را اصولگرايي معتدل مي خواند که صرفا براي «ماندن در قدرت» به ظرفيت اصلاح طلبان روي آورده و از سوي ديگر پيروزي روحاني را استمرار دوم خرداد اصلاحاتي عنوان کرده است که روحاني در آن مقطع با ارائه پيشنهاد تغيير قانون اساسي و رياست جمهوري مادام العمر مرحوم هاشمي از مخالفان جدي اين جريان بود. 
    اين روزنامه همچنين در يادداشتي با عنوان «اصولگرايي به مثابه يکي از دو بال پرواز» تلاش کرده است تا راي مردم به نامزد مورد حمايت اصلاح طلبان را ، راي به اعتدال در مقابل افراط تفسير کند. در اين يادداشت آمده است: « اصلاح طلبان اميدوارند هيچ گاه ايران ديگر مجبور به انتخاب ميان افراط و اعتدال نشود و گزاره بهتري براي انتخاب داشته باشد، گزاره اي مانند آن چه که در رقابت هاي معمول کشورها رخ مي دهد،» .

    تلاش اين روزنامه اجاره اي براي تفسير نتيجه انتخابات به نفع اعتدال در مقابله با افراط در حالي است که افراط و تندروي روحاني در جريان تبليغات انتخاباتي خود در اتهام زني به رقبا، هيولاسازي از رقيب و حمله به تمام ارکان نظام و عزت 38 سال کشور از سپاه و بسيج و قوه قضائيه گرفته تا توان وقدرت بازدارندگي کشور بهت و حيرت رسانه هاي غربي و ذوق زدگي دشمنان اين ملت را برانگيخت و در چنين شرايطي راي دادن از سر ترس را چگونه اعتدال معنا مي کنند؟! همچنين نوع برخورد اخلاق مدارانه و قانون مدارانه نامزد رقيب وي و طرفدارانش با نتيجه انتخابات برغم وجود تخلفات بسيار گسترده و ابهامات فراوان در مقابل 8 ماه آشوب و فتنه و جنگ داخلي مدعيان امروز اعتدال پس از اعلام نتايج انتخابات سال 88 سند روشن و آشکاري است که افراطي گري زيبنده صاحبان کدام تفکر و جريان فکري است .

    
    
    
روحاني رئيس جمهور تلگرامي است که با دوقطبي جنگ و صلح پيروز شد 
    روزنامه حامي دولت وقايع اتفاقيه در گزارش تيتر يک خود با عنوان «پنجره سرنوشت ساز»در بررسي تاثير شبکه هاي اجتماعي در انتخابات 29 ارديبهشت، صراحتا رقيب هراسي و تمسک به دو قطبي جنگ و صلح را از مهمترين عوامل پيروزي روحاني در انتخابات رياست جمهوري 96 برشمرد و نوشت: «شايد بتوان گفت يکي از دلايلي که حسن روحاني پيروز شد، سازوکارهاي اجرايي مثبت اصلاح طلبان در مقابل سازوکارهاي منفي اصولگرايان و جناح رقيب بود... نقطه بعدي، استفاده سازوکار دوقطبي جنگ و صلح براي جناح اصلاح طلب بود که با شعارهايي مانند به عقب برنمي گرديم، راي دادن به رقيب را بازگشت و تحريم ها و جنگ تعبير مي کردند و راي دادن به روحاني را ثبات صلح و آرامش؛ مسئله اي که بسياري از شهروندان و حاميان او نه به خاطر علاقه به روحاني بلکه به خاطر بغض و ترس از رقيب به او راي دادند

    اين روزنامه همچنين با تشبيه نوع پيروزي حسن روحاني در انتخابات به پيروزي دونالدترامپ رئيس جمهور آمريکا در استفاده از فضاي مجازي نوشت: « پيروزي ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا نيز تحت تاثير مستقيم شبکه هاي اجتماعي بود؛ تا جايي که او گفته بود فيسبوک و توئيتر در پيروزي من نقش کليدي ايفا کرده اند.....]نقش شبکه هاي اجتماعي در[ اين تبليغات آن قدر فراگير بود که مي توان پيروزي حسن روحاني را متاثر از قدرت شبکه هاي اجتماعي دانست و به او لقب «رئيس جمهوري تلگرامي» داد. »

    اين روزنامه حامي دولت در ادامه اين گزارش عجيب در حالي افشاي ابعاد سند خفت بار 2030 از سوي هواداران نامزد رقيب را تلاشي در جهت تخريب دولت با سوء استفاده از ناآگاهي مردم عنوان کرده است که خود در ادامه براي تطهير دولت، بندهايي از اين سند خفت بار را منتشر کرده که آنها نيز در تعارض با فرهنگ و آموزه هاي ديني و اسلامي ماست. در اين گزارش نوشته شده است: « محتواي واقعي اين سند در درجه اول، برابري زن و مرد در امکان آموزش بود که باوجود اينکه اين مسئله در فرهنگ، اسناد و برنامه هاي آموزشي ايران نيز وجود دارد، در سند 2030 يونسکو به مواردي مانند تغيير کتب درسي با حذف نقش هاي مادري و همسري و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه ها اشاره شده است. در درجه دوم، نفوذ افکار و جريان هاي غير ديني بود که از موارد انتقاد از آن، غير اسلامي و غير ديني شدن آموزش در ايران است. اين حالت صريحا در کتابچه هاي راهنماي يونسکو با عنوان آموزش همگاني جهاني بيان شده است. درواقع در چارچوب فرهنگ غربي، مباني ديني در کتب و آموزه هاي آموزشي نبايد بگنجد».

    
    
    
اگر ملاک اين است دولت چه کرده است؟!
    روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به مقوله عدالت اجتماعي و تبليغات انتخابات رياست جمهوري پرداخت و نوشت: عدالت اجتماعي يکي از مطالبات و آرمان هاي انقلاب اسلامي بوده و در غالب کارزارهاي انتخاباتي مجلس و رياست جمهوري گذشته مطرح شده است؛ اما هيچ گاه با اين شدت و حدت که در انتخابات دور دوازدهم رياست جمهوري شاهد آن بوديم، مقولات مرتبط با حوزه رفاه و تامين اجتماعي مورد بحث قرار نگرفت. 

    در ادامه اين يادداشت تصريح شده است: کانديداها هر کدام به زبان خويش (هيجاني و تبليغاتي يا براساس احکام قانوني و امکان پذيري عقلي و عملي)، با رويکردهاي خود (توده ستايانه يا مبتني بر عقلانيت و تدبير) و... به مقولات رفاه و تامين اجتماعي پرداختند و به هر تقدير مردم رويکرد «اعتدال و اعتلا» را انتخاب کردند و نپذيرفتند که عده اي کرامت مردم را در گرو انجام وظيفه ذاتي حاکميت از آنان بستانند. به عبارت ديگر تامين حداقل کيفيت زندگي در زمينه معيشت و سلامت و تضمين سطح پايه خدمات در حوزه هاي امدادي، حمايتي و بيمه اي، جزء ماموريت ها و تکاليف ذاتي دولت است و «ملاک مشروعيت» متوليان آن است نه اينکه آن را «ابزار کسب مقبوليت» كنند.

    سوالي که شرق به آن نمي پردازد اين است که اگر تامين حداقل کيفيت زندگي در زمينه معيشت و سلامت و تضمين سطح پايه خدمات در حوزه هاي مختلف وظيفه ذاتي حاکميت و دولت است، دولت يازدهم در اين زمينه چه کرده است؟ آيا عملکرد دولت يازدهم در حوزه هاي گفته شده مطلوب بوده و يا در سال هاي گذشته شاهد مشکلات معيشتي سخت مردم بوده ايم؟

    
    
    
بازنگري به جاي توجيه 
    صادق زيباکلام فعال سياسي حامي دولت روحاني در نوشتاري به تحليل انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهوري پرداخت و اين انتخابات را شکستي ديگر براي اصولگرايان خواند!

    وي با برشمردن 4 انتخابات از خرداد 76 تا 29 ارديبهشت 1396 نوشته است: نحوه راي دادن مردم در اين سه نمونه، به گونه اي بود که کم وبيش شکست غيرمنتظره اي را براي اصولگرايان به همراه آورد. آنچه در جمعه ٢٩ ارديبهشت اتفاق افتاد، چهارمين تجربه از اين مجموعه بود. به نظر مي رسد هيچ يک از اين انتخابات ها چندان نتوانستند اصولگرايان را به خود بياورند و باعث شوند آنها از خود سوال کنند «جامعه ما را چه مي شود؟» و چرا نسل هاي بعد از انقلاب، خيلي دل در گرو مهر و محبت با ما ندارند؟ 

    نويسنده به اين سوال پاسخ نمي دهد که چرا برخلاف همه انتخابات هاي گذشته رئيس جمهور مستقر با راي منفي نزديک به 16 ميليون ايراني روبرو شده است، آيا جمع افرادي که به رقيب روحاني راي داده اند که اين راي يک نه بزرگ به روحاني به عنوان رئيس جمهور مستقر مي باشد با افرادي که به دليل عملکرد روحاني و ...حاضر به شرکت در انتخابات نشده اند و مقايسه آن با آراي روحاني نمي تواند زنگ خطري براي مدعيان اصلاحات باشد؟!

    
    
    
انتظار از کابينه دوازدهم، چابکي و جواني است
    روزنامه آرمان در مصاحبه با معاون وزارت بازرگاني دولت اصلاحات نوشت:« اکنون روحاني مي تواند دولتي همگن تر، چابک ، متوازن به لحاظ عنصر تجربه و جواني تشکيل دهد. کابينه اي که در آن انسجام، همنوايي و سرعت حرکت، بالا باشد. آقاي روحاني در تشکيل کابينه مي داند که دولت دوم است و دولت سومي در کار نيست، به همين دليل همه اقداماتي که فکر مي کند درست است و براي کشور سودمند است را مطابق مطالبات مردم، اجرا مي کند».

    
    
    
از هر اقدام تحريک آميز در برابر آمريکا پرهيز کنيم!
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با عنوان «بهترين واکنش در برابر ترامپ» نوشت: «ترامپ 700 ميليون دلار عربستان را بلوکه کرده بود. بنابراين عربستاني ها تلاش کردند با اين استقبال از ترامپ و عقد قرارداد اسلحه به مبلغ نصف آن پول بلوکه شده، به آمريکا باج دهند. عرب ها در کنار اين باج و خوش رقصي براي ترامپ تلاش کردند تا به دليل روابط بدشان با ايران، خود را ابتدا از چنگال ترامپ برهانند و سپس او را به سمت ايران، کيش دهند و بايد گفت در اين کار تا حدي موفق بودند، براي آنکه ترامپ بلافاصله به اسرائيل رفت و اين کيش دادن به سمت ايران از سوي نتانياهو نيز با شدت و حدت تاييد شد. البته از نتانياهو نيز نمي توان توقع داشت که به آمريکا بگويد با ايران مهربان باشيد و آنجا را تحريم نکنيد ! اما درباره اينکه ايران بايد چگونه نسبت به اين سفرها واکنش نشان دهد پيش از هر چيز شما را ارجاع مي دهم به همان چيزي که رئيس جمهور يک بار در مناظره ها به آن اشاره داشت که ايران بايد از هر اقدام تحريک آميزي حذر کند».

    روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاحات همواره نسخه انفعال و حقارت را در واکنش به اقدامات خصمانه آمريکا مي پيچند. اين جماعت در دوره باراک اوباماي مودب و باهوش!- به تعبير مقامات ارشد دولت روحاني- پس از قطعي شدن امضاي قانون ضد ايراني «آيسا» توسط اوباما، اين گستاخي را با سکوت و اظهارات کم اثر پاسخ گفتند.

    
    
    
تحليل انتخابات با نگاهي تک سويه 
    روزنامه ايران در سرمقاله خود به تحليل انتخابات رياست جمهوري دوازدهم براساس داده هاي يک نظرسنجي که از گروه هاي مختلف اجتماعي انجام شده است، پرداخت. در اين نظرسنجي راي روحاني نسبت به رقيب خود بالاتر است.

    ايران در يادداشت مذکور خاطرنشان کرد: «در اين نوشته سعي مي کنيم براساس داده هاي به دست آمده از نظرسنجي برخي ابعاد را بيان کنيم و در عين حال، بر اين نکته تاکيد کنيم که وزارت کشور مي تواند با انتشار آمار انتخابات به تفکيک متغيرهاي مختلف به درک معناي اجتماعي انتخابات کمک کند».

    نمي توان انتخاباتي با اين حجم گسترده از مشارکت را تحليل کرد و در عين حال رفتار و سبک تبليغاتي نامزدهاي آن را ناديده گرفت. نکته اي که در اين يادداشت نسبت به آن غفلت شده همين است. نظرسنجي درباره انتخابات تا حد بالايي معلول نوع روش و منش تبليغاتي کانديداهاي آن انتخابات است. بر اين اساس بايد به اين مسئله مهم توجه کرد که گرچه روحاني پيروز انتخابات شد اما اين در حالي بود که در تبليغات خود از اقدامات پوپوليستي، دوقطبي سازي، تخريب و اتهامات ناروا استفاده کرد. 

    افزايش وام مسکن، توزيع سود سهام عدالت، افزايش يارانه محرومين و ... از جمله فعاليت هاي پوپوليستي روحاني بود. البته وي با ايجاد دوقطبي «جنگ و صلح» و «راه و بيراهه» رقيب هراسي کرد و مردم را از رقباي خود ترساند. بدين صورت که مدعي شد اگر جريان رقيب ما پيروز انتخابات شود، کشور درگير جنگ و ناامني خواهد شد. اين تحرکات ناجوانمردانه از ريزش راي روحاني به دليل ناکارآمدي دولت و هراس وي از اين مسئله حکايت داشت. بنا بر اين، منش خاص تبليغاتي روحاني سبد راي وي را افزايش داد و عده بسياري از روي ترس به وي راي دادند.