نقد و بررسی" از نیویورک تا غزه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 9 آذر ماه سال 1387
"بدلیل شکست سخت ناشی از تصویب توافقامه ی میان آمریکا و عراق، اکنون برای جبران شکست عراق، برروی بحران سازی و جنگ افروزی در خاورمیانه تمرکز داده شده است"
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که معاون وهمکار و قلم زنان تربیت یافتگانش که همگی دوره آموزش دیده در ورق پاره ی کیهان پرونده و سناریو ساز اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی می باشند که اکنون وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد و روزنامه ی ایران و خبر گزاری ایرنا را در بست قبضه و اشغال در انحصار خود گرفته اند . حال این سر بازجوتلاش کرده که فرم اینترنتی این ورق پاره را تغییر داده است . اما نمی داند که همچون کلاغ تبدیل به طوطی شده که هم از فرم های مطبوعات اینترنتی رقیب کپی کرده و هم سرش را بر زیر برف برده و لنگش را بر هوا کرده است . زیرا که آنچنان از حول حلیم در دیگ افتاده و سوخته که فراموش کرده است نام سرباز جویان پاسدار طلبه ها را در پایان یادداشت روز نویس اینترتی افزوده وبازتاب دهد . غافل از آنکه مطبوعات رقیب چون از نسخه ی اصلی ورق پاره نقل قول می کنند . نام پاسدار بد نام و گمنام سرباز اطلاعاتی امام زمانی یادداشت روز نویسان را منتقل می کنند . مثلاً نقل شده است که نام یادداشت روز نویس قبلی مورخ 7 آذر پاسدار طلبه حمیدی بوده است.

اما از طرف دیگر اکنون که تق افتضاح آمیز نظر سنجی 98 % مخالف تصویب توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق تو زرد و معکوس از آب در آمد و منتهی به شکست شد . زیرا که این توافقنامه بر خلاف همه پیش بینی های عدم تصویب در پارلمان عراق به تصویب رسید. اکنون که لوطی جماران و پاسداران در عراق بازنده شدند . برای پاک کردن صورت مسئله و دور زدن بازنده شدن شان در عراق بر روی نوار غزه تمر کز کرده اند . یعنی اینکه اشک تمساح برای یک ونیم میلیون فلسطینی ساکن نوار زه رخیته شده است که عامل و ریشه ی تولید بحران کنونی نوار غزه در فلسطین ، لوطی جماران و پاسداران و اسماعیل هنینه می باشند . چونکه به موازات عملیات ناامن زنی اقدامات تروریستی و انفجاری و انتحاری در عراق که هدف عدم تصویب تافقنامه در پارلمان عراق بود،از طرف دیگر بطور همزمان از طریق حماس خواسته شد تا که آتش بس با اسرائیل را بشکند و موشک به درون خاک اسرائیل پرتاب کند تا که ارتش اسرائیل مجبور به واکنش اقدامات نظامی و هوائی شود ودست به محاصری نوار غزه بزند تا بهانه ی لازم تبلیغاتی به وجود آید تا اهرم گاز انبری فشار دو جانبه برروی پارلمان عراق وارد شود . همینطور میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان، بدون توجه به این واقعیت که لوطی جماران و سپاه پاسداران و پاسدار گماشته احمدی نژاد و بشار اسد رئیس جمهور سوریه خواهان رئیس جمهور شدنش در لبنان نبودند . ولی با خواهش و تمنا و التماس کردن از وی دعوات شد و زمانی به تهران دعوت و فراخونده شد که یک روز و یک شب قبل از گشایش پارلمان عراق و به رأی گذاشتن توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق بود . یعنی اینکه هدف نهائی این دعوت فشاری اضافی دیگر بر فشار گاز انبری مضاعف ذکر شده برروی پارلمان عراق بود.

البته قابل ذکر است که سرباز جو پاسدار قلم بردست در ابتدای یادداشت روز خود اعتراف کرده است . که هدف اصالی از بحران آفرینی نوار غزه مرتبط و پاسخگوئی تخریبی به کنفرانس ادیان در نیویورک می باشد . زیرا که هنوز فراموش نشده است که چگونه لوطی جماران در خطبه ی عید فطر سال گذشته بطور آشکارا دشمنی و مخالفت خود با روند مذاکره ی صلح خاورمیانه را بیان کرد وبه نمایش گذاشت . حتی بدتر اینکه تهدید کرد هر که از رهبران کشورهای عربی خاورمیانه در کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا حضور یابد و شرکت کند در کشور خودش مواجه با آرامی و اغتشاش خواهد شد. اکنون سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس همان تهدید تجویز ودیکته شده ی لوطی جماران را که تذکر داده شد چیست رله و تکرار و نشخوار وتوهین وتهدید کرده و اتهام زده و چنین گفته است : "اما آنچه در اين ميان گستاخى و بى شرمى رژيم صهيونيستى را موجب شده است نقش خيانتکارانه و سازشکارانه پاره اى دول عربى است " و در دنباله بیشتر اعتراف کرده و گفته شده که تنها این رژیم تروریستی آخوندی است که از طریق حماس ایجاد اخلال گری کامل در روند مذاکره ی سر و سامان دهی صلح در خاورمیانه می کند . زیرا که مشخص است که رژیم بحران زا و بحران زی نمی تواند بدون لحظه ای از بحران سازی وجنگ افروزی در منطقه و خفقان و ارعاب و زندان وسرکوب و شکنجه و اعدام در داخل کشور به بقای ننگین خودش ادامه دهد.

در خاتمه اینکه همانگونه که تأکید شد رژیم تروریستی آخوندی یک لحظه بدون سرکوب و خفقان و زندان وشکنجه واعدام در داخل و صدور تروریسم و بنیاد گرائی با دخالت گری در امور سایر کشور های همجوارو منطقه امکان شانس دوام وبقاء ندارد . به خصوص اینکه با همه توان و ظرفیت تلاش می کند تا به سلاح هسته ای دسترسی یابد . بنابراین اکنون که در عراق بازنده شده است . لذا کوشش می کند که همه ی هم وغم خود را پیرامون این شکست بسیج و فراهم کند تا که بتواند از طریق سیاست توطئه آمیز و جنگ افروزانه ی دخالت هر بیشتر در ناامن سازی عراق وخاورمیانه جبران کند . البته این هدف و سیاست را از طریق حماس و حزب الله لبنان دنبال شده است . بنابراین چون رژیم تروریستی آخوندی تنها کشوری می باشد که دشمنی خاصی با روند مذاکره ی صلح میان اعراب با اسرائیل و تشکیل کشور دمکراتیک مستقل فلسطین دارد . همینطور هر گز خواهان ادامه ی مذاکره ی صلح میان سوریه با اسرائیل برای باز پس گیری بلندی های جولان بطور مسالمت آمیز نمی باشد. از طرف دیگر چون عامل ناامن سازی و بحران آفرینی در منطقه است . زیرا که گفته شد بقا و سرنوشتش به دامن زدن چنین فضائی پیونده خورده است . پس با دشمنی و اتهام زنی که به محمود عباس و سران کشور های عربی به خصوص رهبران عربستان سعودی و مصر را شروع کرده که چرا برای پیشبرد صلح در خاورمیانه فعال شده اند. لذا احتمال دست به آشوب زدن در منطقه و جنگ افروزی کردن از طریق حماس و حزب الله لبنان بسیار بالاست . بنابراین اکنون روی سخن به قدرت و کشورهائی هست که نه خواهان اشتعال شدن جنگی دیگر در خاورمیانه نمی باشند ، بلکه خواهان استقرار صلح و ثبات امنیت در عراق و افغانستان و خاور میانه هستد. اینان می بایست که با عزم جزم و از موضع قدرت و قاطعیت وجدیت تمام برای مهار کردن غول وحشی و یاغی بین المللی و کشور پدر خوانده ی تروریسم با همه ابزار مهم بسیج شوند و تلاش کنند تا که رژیم تروریستی آخوندی اصلاح و تغییر نا پذیر را کنترلش کنند. زیرا که رژیم تروریستی آخوند فقط زبان زور و قاطعیت را می فهمد و اگر چنانچه اینان همچون گذشته اغفال شوند و به سران رژیم تروریستی آخوندی و مسئولان هسته ای اش فرصت دهند تا که دسترسی به سلاح هسته ای یابند، آنگاه دنیا باید شاهد اقدامات مشابه اخیر تروریستی در بمئی هند با کاربرد سلاح های بس مرگ بار ومخرب تری باشد وبه جرأت می توان گفت که دیگر خبری از صلح و امنیت در کار نه خواهد بود.
هوشنگ � بهداد
شنبه 9 آذر ماه سال 1387
نقد وبررسی " عراق در قباله آمريكا" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 9 آذر ماه سال 1387
"مرثیه روضه خوانی و اشک ریزی ناشی از تصویب توافقنامه در پارلمان عراق و تجویز نسخه ی مخالف و ناامن سازی برای ملغی کردنش تا 6 ماه آینده"

سرمقاله نویس مغبون وبازنده ی روزنامه ی جمهوری اسلامی بدون آنکه برروی خودش آورد که چرا ثمره ی آنهمه گردوخاک کردن ها و عربده کشی کردن های مبنی بر اینکه خود را نماینده ی دولت و سخنگوی مردم و وکیل مدافع پارلمان عراق می دانست که چپ و راست نسخه ای تحکم و تهدید آمیز صادر می کرد و تحلیل می داد که محال است که دولت و کابینه و پارلمان ومردم و مراجع عراق اجازه دهند تا که توافقنامه ی امنیتی در پارلمان عراق به تصویب برسد . اما اکنون که متوجه شده همه سرمایه گذاری های دشمنی مخالفت کردن با این طرح توافق امینتی میان دولت آمریکا و عراق ولی تصویب شد و نتیجه عملکرد نیروها ومأموران اطلاعاتی و امنیتی و پاسداری همراه با قاچاقچیان مواد مخدر که روزانه به عنوان زوار از نوار مرزی وارد خاک عراق می شدند تا دست به اقدامات تروریستی و ناامن سازی در عراق دست به تظاهرات ساختگی علیه ی توافقنامه امنیتی بزنند و خواهان اخراج نظامیان آمریکائی از عراق نیز می شوند . ولی اکنون با تصویب این توافقنامه در پارلمان عراق سرمقاله نویس که می داند سرمایه ی باد کاشته شده در عراق منتهی به توفان وباد هوا شده است، دست به مرثیه خوانی بر سر گوری زده است که در آن مرده ای وجود ندارد. بنابراین در حالت شوکه و شاکی شدن و ابراز نا راحتی و عصبیت عمیق ضمن گله و شکوه و شکایت کردن از دولت و پارلمان عراق که چرا به وظایف خود پای بند نبوده وآن را انجام ندادند که چرا رأی منفی به توافقنامه ی امنیتی ندادند و با انتقاد کردن از مراجع مذهبی عراقی که چرا به انتظارات قابل پیش بینی سرمقاله نویس پیرامون توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق توجهی شایسته مبذول نکردند؟ بنابراین در عوض فرمان جدید در راستای مخالفت با توافقامه تصویب شده در پارلمان را عراق را بر ساماندهی فرصت 6 ماه آینده تجویز کرد و آن را اینگونه ترسیم و دیکته کرده است :

"حفظ هويت و استقلال هر ملتي بر مقاومت آن ملت در برابر متجاوزان متكي است . در انجام اين تكليف دولتمردان تصميم گيرندگان و تصميم سازان نقش اصلي را برعهده دارند. در اين مقطع از تاريخ عراق دولتمردان و تصميم سازان و تصميم گيرندگان به تكليف خود عمل نكرده اند. بر كسي پوشيده نيست كه اين وادادگي و عقب نشيني در اثر تهديدهاي آمريكا به سرنگوني دولت مصادره كردن اموال و نفت ايجاد ناامني در عراق عدم مساعدت براي حل و فصل بدهي ها و باقي نگهداشتن اين كشور در فصل هفتم منشور سازمان ملل صورت گرفته است . گناه بزرگ دولتمردان عراقي نيز همين است كه به جاي مقاومت و بي اعتنائي به اين تهديدها در برابر خواسته هاي نامشروع دولت آمريكا آنهم در شرايطي كه رئيس جمهور منتخب و جديد آمريكا سخن از خروج از عراق به ميان آورده و زمينه مساعدي براي پس زدن مطالبات دولت بوش وجود داشته تسليم شده اند! آمريكائي ها قطعا با به دست آوردن اين نقطه ضعف مطامع خود را گسترش داده و از اين پس مطالبات بيشتري را مطرح خواهند كرد و همواره با حربه تهديد مسئولان عراقي را وادار به تسليم خواهند كرد. ـ با توجه به اينكه امضا و تصويب توافق نامه امنيتي يا كاپيتولاسيون كه در واقع عراق را به قباله آمريكا در آورده است در دوران حاكميت دولت شيعه بر عراق صورت گرفته اين اقدام كارنامه درخشان شيعيان در تاريخ اين كشور را لكه دار خواهد كرد. واقعيت اينست كه از مرجعيت شيعه نيز در اين برهه حساس انتظار بيشتري وجود داشت . اكنون تنها راه باقيمانده اينست كه مردم عراق به صحنه بيايند و با ابراز مخالفت هاي مستمر راه را بر اجرائي شدن اين توافق نامه ننگين ببندند. مرجعيت شيعه نيز مي تواند با پشتوانه مردمي قصوري را كه صورت گرفته جبران نمايد و با خارج كردن عراق از قباله آمريكا اجازه ندهد اين لكه ننگ در كارنامه درخشان شيعه در تاريخ عراق باقي بماند. انتظار از مرجعيت شيعه اكنون برعهده گرفتن همان نقشي است كه در جريان اشغال عراق توسط انگليس در دوران بعد از حاكميت عثماني ها عليه اشغالگري انگليس ايفا كرد"

بهر صورت اکنون که رژیم تروریستی آخوندی که در 3 دهه ی گذشته ثابت کرده است که تضمین بقایش بستگی به صدورتروریسم و بنیاد گرائی و سیاست دخالت گرائی در کشور های همجوار و منطقه پیوند و گره خورده است .همچنین در شرایطی که اکنون اصل سرمایه گذاری سنگینی که در عراق کرد ه بود تا با ناامن سازی و بی ثبات کردن عراق برای خود و اهدافش به خصوص سیاست پیشبرد اهداف پروژه ی هسته ای جای پای مناسبی ایجاد کند . به خصوص اینکه حضور پررنگ در عراق هم پشتوانه ی چانه زنی و باج گیری و پیش برد سیاست فرصت سوزی در بستر دسترسی به سلاح هسته ای می شود . همچنین از سوی دیگر عراق برایش تبدیل به مرکز و کانون صدور تروریسم و بنیاد گرائی به خاورمیانه شده است . از این منظر باختی که از تصویب توافقنامه یا معاهده در پارلمان عراق نصیبش شده است به خصوص اینکه همچنان رشد بی رویه و لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزاییش قیمت کالاها و فقر و بیکاری ادامه دارد . به ویژه اینکه نارضایتی عمومی و اعتراض دانشجوئی رو به اعتلا و ارتقا می باشد. علی الخصوص اینکه ساگرد مراسم بزرگداشت 16 آذر این روزها هم در پیش است که مزیت برعلت شده است که چون دولت درمانده وعاجز در پاسخگوئی مطالبات مردم می باشد بنابراین تنها راهی که دراین زمینه وجود دارد بالا بردن هرچه بیشرفعال کردن حضور ارگان های سرکوبگر در صحنه ی سرکوبگری می باشد. برای همین است که اکنون هر چه بیشتر حضور توان و بسیج ارگان های سرکوبگر نیروی انتظامی بسیجی و نظامی و پاسداری در صحنه را شاهد می باشیم که نشانش زنجیره ای از رزمایش و همایش مانور ها و آزمایش موشک های دور برد است که یک سوی آن ایجاد تقویت فضای خفقان ورعب و وحشت در جامعه است که می بایست گسترش یابد که با رشد وافزایش اعدام ها تلاش شود که فضای رعب و وحشت و اختناق در جامعه مضاعف شود. البته فضای حاکم ناشده ی حکومت نظامی و نگرانی ووحشت از تهاجم نظامی به مؤسسات هسته ای هم وجود دارد که ار تباط مستقیم به پیگیری اهداف پرو ژه ی بحرانی هسته ای دارد که اعتراف و اذعان و تأکید شده است که هر گزعقب نشینی در کار نمی باشد .

در خاتمه اینکه فراموش نشود به موازات این فضای خفقان آمیز داخلی که با سانسور خبری و کنترل مطبوعات دنبال می شود و حد اقلاین فضا و شرایط تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصبات ریاست جمهوری دوره دهم ادامه می یابد واوج خواهد گرفت .همینطور همزمان سیاست دخالت گری و آشوب طلبی و ناامن سازی برای باج گیری همانگونه که سر مقاله نویس تأکید کرده و نسخه تجویز نموده در عراق برای بر هم زدن نتایج توافقنامه ی تصویب شده در پارلمان عراق در خواست شده است صد البته مشابه همین سیاست در فلسطین و لبنان و افغانستان با شدت هر چه بیشتر نسبت به گذشته نیز اعمال و پیگیری خواهد شد.
هوشنگ � بهداد
شنبه 9 آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی " وضعيت سفيد (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان پنجشنبه 7آذر ماه سال 1387
دفاع از عدم عقب نشینی غنی سازی اورائیوم پروژه ی هسته ای و با تأکید بر بی تأثیر بودن هرکه رئیس جمهوری دوره ی دهم شود"
جالب است که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس تغییر شکل و هویت داده وبی نام ونشان شده است. یعنی اینکه هم فرم و شکل روزنامه ی پرونده و سناریو ساز کیهان اطلاعاتی و امنیتی و پادگانی تغییر کرده است . هم اینکه یادداشت روز نویس نیز، گمنام امام زمام زمانی و بی هویت و نام و نشان شده است . البته با تحلیلی که ارائه شده است مشابه و ناشی از تغییرات جدید در این ورق پاره است . یعنی تداعی کننده ی همان مثل مورچه و شتر و باران شده است که گفته می شود زمانی در کویر رگبار تنذی وزید و در جای پای شترکویری گودالی ایجاد شد و در آن آب باران جمع شد که مشرف بر لانه ی مورچه ای بود که از ترس آب گرفتگی بیرون زده و سراسیه و در حال فرار کردن شتر را مخاطب قرار داد و گفته بود که چرا فرار نمی کنی؟ شتر گفته بود مگرچه اتفاقی افتاده که باید فرار کنم؟ مورچه گفته بود که مگر نمی بینی که باران وسیل جاری شده دارد دنیا را با خود می برد؟ شتر گفته بود نه اینگونه خبری نیست . فقط کمی باران زده است و دنیا سر جای خودش می باشد و چیزی هم تغییر نکرده جز اینک لانه ی ترا آب فرا کرده و آب برده که خیال می کنی دنیا را دارد آب می برد .

آری اکنون داستان سربازجو پاسدار قلم بر دست می باشد که چون انتخابات در آمریکا شد و اوباما از حزب دمکرات به جای بوش آمده و ضمناً مشکل اقتصادی و ملی در آمریکا هم اتفاق افتاده است که ترکش آن اگر چنانچه در ایران اگر تأثیر گذاری اش بس بالا نباشد کم هم نیست . ولی پاسدار قلم بر دست تصور کرده است که وضعیت فوق العاده گذشته علیه پرونده ی هسته ای رزیم تروریستی آخوندی، نه اینک تغییر کرده است ونه فضا و فشار مثل گذشته در کار نمی باشد ، بلکه شرایط آنگونه تغییر کرده است که بهترین فرصت برای رژیم تروریستی آخوندی به وجود آمده است که در عراق می تواند دست به اقدامات گسترده ی تروریستی و ناامن سازی و تظاهرات بزند و اعضا و برخی مهره های خریداری شده و نفوذی و حامی طلبه مقتدی صدر در پارلمان عراق به دلیل اینکه وی در ایران به گروگان گرفته شده است فعال کند پسمی اتواند از طریق فشار وتهدید برروی میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان آوردن ووی را به تهران کشاندن و برنامه های دیدار وملاقات گذاشتن تا پیام حمایت به مخالفان در پارلمان عراق منتقل شود که به توافقنامه ی امنیتی آمریکا و عراق رأی داده نشود .

همچنین قبل از آن از طریق حماس تلاش شد تا بر پرتاب کردن موشک و راکت به درون خاک عراق ، ارتش اسرائیل را وادار کرد تا اقدام واکنشی کند تا که اکنون با محاصره شدن نوار غزه فرصت طلبانه بتواند با فراموش کردن نقش اصلی بحران و غائله آفرینی رژیم تروریستی در محاصره ی ناز غزه و با اشک تمسا ح ریزی برای فلسطینیان نوار غزه دست به جنگ تبلیغاتی گسترده بزند که بلی شرایط لیه اسرائیل و آمریکا و به سود رژیم شده است . البته همه ی این طراحی توطئه ها در دفاع از سلاح هسته ای می باشد.

از سوی دیگر پاسدار قلم بر دست تصور کرده است که این شرایط موقت پایداراست که می شود یکه تازی کرد . یعنی اینکه می بایست از خلاء جا به جائی قدرت در آمریکا به دلیل انتخابات جدید می توان هم در عراق وهم در لبنان و در نوار غزه دست به یکه تازی زد . هم اینکه تخته گاز اهداف پروژه هسته ای را پیش برد واز پر داخت هیچگونه هزینه ای مصون ماند. ه در پاسدار یادداشت روز نویس ذوق زده شده و خیال کرده هر کاری می توان انجام . سپس پیرامونش تحلیل و نظریه پردازی دلخواه کرد. زیرا که مدعی شده است اکنون در آمریکا و اسرائیل هیچگونه دولتی عملاً وجود ندارد.

در خاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز پس از ارائه تحلیل تکراری گذشته که تناقض آمیز می باشد . برای اینکه از یک سو شرایط کنونی را که مدعی شده به دلیل اینکه در آمریکا و اسرائیل دولت نیست و موضوع عراق و افغانستان به حال خود رها شده پس شرایط به نفع رژیم تروریستی آخوندی تمام شده است. ولی از طرف دیگر این شرایط را موقتی دانسته و افزوده که پس از گذر از این شرایط موقتی مجدداً فشار برروی پرونده ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی افزایش خواهد گرفت . همینطور در دنباله طبق تحلیل فرمول بندی شده از شرایط منطقه و گروه 5+1 و استقلال اروپا و نقش فشار آمریکا، آنگاه تأکید کرده که شر ط و شروط مذاکره بر داشته شده و بر عدم عقب نشینی غنی سازی افزوده است مشروط بر اینکه گفته غرب منتظر می ماند که وضعیت سمت و سوی و نتایج خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم در ایران چه خواهد شد؟ آنگاه نتیجه گیری کرده است که رئیس جمهور هر که شود چیزی تغییر نخواهد کرد. و لی عجیب که با افزوده که بر خورد مخاطبان محتاطانه و محافظه کارانه تر از گذشته نسبت به پروژه ی هسته ای خواهد بود . یعنی اینکه بطور غیر مستقیکم گفته است که هم شرایط به نفع رژیم تروریستی آخوندی پیش می رود .هم اینکه نه اینکه هیچ علائمی از عقب نشینی اورانیوم غنی سازی وجود ندارد ، بلکه به دلیل شرایطی که به وجود آمده که در آمریکا و اسرائیل دولت وجود دارد بر شتاب و سرعت بخشیدن به اهداف هسته ای افزوده و به پیش، برده می شود. ناگفته نماند که معلوم نیست که اگر شرایط آنگونه است که پاسدار یادداشت روز نوس تحلیل داده است . پس چرا اشاره نکرده که دلیل افزایش اعدام ها در جامعه و چاقو کشی پاسدار احمدی نژاد و تهدید کردن رفسنجانی و سیاست زنجیره ای مانور و همایش و رز مایش انتظامی و بسیجی و آزمایش موشک دور برد پاسداران و دیدار و ملافقات و سان دیدن با بسیج و ارتش لوطی جماران با پاسدار احمدی نژاد برای چیست؟
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 7آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی " ذخيره پايان ناپذير (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 6آذر ماه سال 1387
"دفاع و حمایت از بسیج به دلیل نیاز در سربکوبگری اجتماعی و آماده باش فضای جنگی ر دفاع از پروژه ی هسته و رأی سازی تقلباتی � انتخاباتی � انتصاباتی ریاست جمهوری دهم "

در شرایطی که ماهیت رژیم تروریستی آخوندی آنگونه عریان و عیان شده است که دیگر جای هیچگونه شک و شبهه ای باقی نگذاشته است که تا چه اندازه ماهیت ین رژیم بربرمنش و تاریک اندیش ضد مردمی و مفتخر به پدر خواند ی تروریسم در جهان، متزلزل و بی ثبات و وحشت زده شده می باشد که مجبور شده است می باید بطور موازی و چند خطه و بطور زنجیره ای ارگان ای گوناگون سرکوبگر نظامی و انتظامی و پاسداری و بسیجی فعال را کند و بطور ادامه دار و سیستماتیک دست به رز مایش و همایش ومانور و آزکمایش دور برد موشکی بزند . همچنین همزمان نیاز دارد دست به اقدام گسترده ی دار و اعدام ها برای بالا بردن غلظت رعب و وحشت و خفقان در جامعه بزند .

بدتر اینکه اکنون جشن سی امین سال تشکیل بسیج گرفته شده است که پس از نطق لوطی جماران پیرامون بسیج و فرهنگی بسیجی ومطرح کردن این ارگان شروع شد، سپس نوبت به حضور و سان دیدن گماشته پاسدار احمدی نژاد در جمع 13 هزار بسیجی در تهران رسید که جایگزین رقم 13 میلیون بسیجی ادعای پوشالی شده که قولش داده شده بود . این حضور و سان پاسدار چاقو کش احمدی در کنار یک آخوند حوزوی با قیافه جوجه لاتی و سینه سپر کردن کفتری همراه با ادا اطوارهای تهدید آمیز لمپنی است که پس از جهانی شدن احمدی نزاد، اکنون جهان را تهدید کرد و مدعی شده که نوبت جهانی شدن فرهنگ بسیجی می باشد که به عنوان حلال مشکلات بشریت یا مشکل گشای جهان بسیج و فرهنگ آن را معرفی کرده است.

البته این زائده ی سپاه پاسداران به جز نقش یکبار مصرفان 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق که اجرا کرد در دنباله آبه ارگان چماق کشان وسرکوب اجتماعی تبدیل شده است . به خصوص اکنون که درکنار نیروی انتظا می قرار گرفته است و در فضای حکومت اعلام ناشده ی نظامی مشغول گشت زنی خیابانی است و حضور در اماکن عمومی در بسترسر کوبگری دارد و در راستای این مأموریت فعال شده است . به ویژه اینکه از یک سو سالگرد 16 آذر در پیش است که می بایست با نظامی � پلیسی � انتظامی و بسیجی کردن فضای جامعه اخطار به دانشجویان داده شود که برگزاری مراسم 16 آذر را فراموش کنند . همچنین از طرف دیگر پاسخ دادن به منتظران نا راضی و خشمگین در یافت نان داده شده است که همچنان پاسخ انتظار شان رشد روز افزون تورم و گرانی افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری مهار نا پذیر در جامعه است که می بایست تحویل بگیرند. همینطور وارد صحنه و به حالت آماده باش در آوردن بسیج و در کنار سپاه پاسداران و نیروی انتظامی قرار دادنش به خاطر شرایط آماده باش جننگی در دفاع ز پروژه ی هسته ای می باشد که آن روی سکه نگرانی و ترس اصلی از تهاجم نظامی برون مرزی نیز می باشد که نیاز به ستایش و تشویق و ترغیب از بسیج می باشد.

درخاتمه اینکه همانگونه که خمینی شیاد گفته بود جنگ نعمت الهی می باشد.زیرا که موجب بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی تا حال شده است . همچنین 3 دهه است که بطور مستقیم و غیر مستقیم فضای تهیدآمیز و فرهنگ سایه ی شوم جنگ در جامعه حاکم بوده است که گذشته دارای نعمات بس فراوان قدرت و ثروت برای حاکمان و حامیان جنگ افروز که در بر داشته است که بازهم به دلیل بهره بری از نعمات بیشتر جنگ نیاز شدیدبه فعال کردن بسیج می باشد . حال مهم نیست که چگونه جنگ برای مردم تهی دست و محروم جامعه که اکثریت 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند فقر وبیکاری وگرانی و خفقان و سرکوب وبی عدالتی گسترده جزو سوغاتی و دستآورد جنگ و فرهنگ جنگی بوده است . ازسوی دیگر چون رقابت فشرده و تضاد گسترده میان رقبا و نامزدان ریاست جمهوری دوره ی دهم وجود دارد . برای اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد قصد و تصمیم جدی برای رئیس جمهوری شدن دوره ی دهم دارد . بنابراین با وزیر کشور کردن یک پاسدار میلیاردی اکنون بسیج هم فعال شده است تا در کنار هم دیگر قرار گیرند تا طرح گسترده ی آرای تقلباتی برای پیروزی برگزاری نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم برنامه ریزی و تدارک یده شده تا پیش برده شود . پس بی جهت نیست که پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس در دفاع و حمایت از بسیج ، برایش روضه و مرثیه خوانی کرده و مداحی گری نمود است . زیرا که به این ارگان سرکوبگر هم در سرکوبگری اجتماعی و آماده باش جنگی وهم در تقلب سازی انتخاباتی � انتصاباتی نیاز مبرم می باشد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 6آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی " عراق را نفروشيد !(يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان سه شنبه 5 آذر ماه سال 1387
"تنظیم سناریوی اخطار تهدید آمیز خطا به پارلمان عراق که هر گز نمی بایست رأی مثبت به تصویب توافقنامه ی امنیتی بدهند"
همانگونه که قبلاً اشاره شد در رژیم تروریستی یک کانون و مرکز نهادینه شده تهیه و تنظیم و کنترل و دیکته خبر وجود دارد . نمونه یادداشت روز روز نامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان پرونده و سناریو ساز با سرمقاله ی روز نامه ی جمهوری شماره ی امروز است که هر دو یکی هست که گفته اند عراق را نفروشید و فروش عراق هر گز که نشان می دهد از سوی یک نهاد اطلاعاعتی و امنیی و نظامی انتخاب و دیکته شده است که هم در عراق حضور دارند وهم دخالت گری می کنند و هم امثال طلبه مقتدی صد ر را در گروگان خود دارند که چپ و راست می بایست با تقاضا کردن از حامیان خود به خیابان آیند و دست به تظاهرات مخالفت با توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و عراق بزنند که این توافقنامه در کابینه تصویب شده و قرار است که فردا چهار شنبه در پارلمان عراق برای تصویب به رأی گذاشته شود که اکنون قبل به رأی گذاشته شدن توافقنامه ی امنیتی در پارلمان عراق دستگاه تبلیغات رژیم تروریستی آخوندی با همه امکانات خود بسیج شده است تا پیرامون عدم تصویب توافقنامه در پارلمان عراق تهدید ها لفظی و قلمی و غیرو پیش برده شود تا با اینگونه تهدید مانع از تصویب توافقنامه در پارلمان شد. برای همین است که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری واردصحنه شده است تا که پیرو نظر سنجی که در عراق از طریق عوامل اعزامی لوطی جماران و سپاه پاساران و سپاه قدس و سفیر تروریستی حسن کاظمی در بغداد انجام شد که گفته شد 88 % مردم عراق مخالف توافقامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا می باشند که قبل از تصویب توافقنامه در کابینه عراق به تصویب برسد این نظر سنجی تدارک دیده شد که اکنون مشابه همین تهدید و نظر سنجی در عراق با قلم و تحلیل و تفسیر وتهدید روز قبل از به رأی گذاشتن در پار لمان عراق در یادداشت روز سربازجو حسین شریعتمداری تنظیم شده است.
عجیب است که مردم ایران که به جز شاهد بودن ویران شدن کشور در جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی که نعمت الهی خواند شد و ولی میلیون ها کشته و مجروج و جانباز و موجی وجنگ زده و بی خانمان وآواره و پناهنده با 1000 هزر میلیارد دلار خسارت اقتصادی بر جای گذاشت و چوب تاراج و حراج بر منابغ ذخایر کشور در 30 سال گذشته زده شده است که هنوز اینگونه غارتگری ها از سوی اسامی که عباس پالیزدار در دانشگاه همدان اعلام و افشا کرد همچنان ادامه دارد و خیلی سال است که به موازات آن زنان تن فروشی خیابانی موج می زند و همینطور زنان و دختران ایرانی به خاطر فقر و از طریق باند های قاچاق و تاجرهای سکس وابسته به حکومت و آخوند ها و آقازاده های شان در شیخ نشینان فرخته و به حراج گذاشته می شوند . ولی این واقعیت بری مدعی قلم بر دس سربازجو شریعتداریاصلا ً هیچ مهم نمی باشد ، ولی اکنون برای تبدیل شدن حیات خلوت عراق به اشغال کامل ، ادعای فروش عراق و احساس نگرانی در این مورد از سوی یک پاسدار سر باز جوی شکنجه گر شده است که حامی و مبلغ پاسدار گماشته ی بیماروحی و روانی احمدی نژاد است که اخیراً در زنجان با چاقوی ضامن دار بر دست امثال رفسنجانی استوانه ی نظام و رئیس دو مجمع مصلحت نظام و خبرگان رهبری را تهدید به قطع دست پا نموده است .
مهمتر اینکه حتی پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری برای اینکه جایگاه قدرت قلم و ضریب دخالت گری در امور داخلی عراق را تعیین کند اشاره به یادداشت روز 21 ار دیبهشت خود کرده است که چگونه پس از دریافت خبر تواقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا با تهدید عراق را نفروشید موجب شد که هم تاریخ امضاء به تعلیق بی افتد وهم اینکه تغییرتی در آن به وجود آید.
بالاخر رژیم جنایتکاری که 30 دهه است بطور سیستماتیک حق و حقوق مردم ایران را پایمال کرده است و اکنون به آن در جه از انقباض و ایزولگی در منطقه و جهان و نارضایتی عمومی رسیده است که گذشنه از تهدید کردن رفسنجانی با چاقو بدون برپائی رزمایش و حمایش و مانور نظامی وا نتظامی و بسیجی و آزمایش موشک دور برد و صدور احکام اعدام برای افزایش غلظلت خفقان در جامعه و با وجود فضای اعلام نا شده ی حکومت نظامی قادر به بقای و ادامه حکومت ننگین خودش نمی باشد . مشخص است که در بستر سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گرائی در امور داخلی سایر کشور ها به خصوص عراق می داند که اگر با تهدید دخالت در عدم تصویب توافقنامه در پارلمان عراق نکند و این توافقنامه تصویب شود و قدرت مانورش در عراق محدود گردد آنگاه با عدم باج گیری پروژه ی هسته ای چه کند؟ از سوی دیگر با عدم پاسخگوئی به تورم و گرانی افزایش قیمت کالا ها و رشد فقر و بیکاری و نارضایتی عممومی چنانچه سیاست بحران سازی بیرونی را دنبال نکند چگونه می بایست نظام به بقایش ادامه دهد ؟ به خصوص اینکه باز هم اهرم نقض حقوق بشر مطرح شده است که ر ژیم تروریستی آخوندی رکوردار جهانی اش می باشد و با آمدن دمکرات ها در آمریکا از این حربه بیشتر برای فشار استفاده خواهند کرد . بنابراین مسئولان رژیم تروریستی به خصوص سپاه پاسداران که پروژه وتأسیسات هسته ای را در اختیار دارد تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که سیاست حضور در عراق و ناامن کردنش برای تهدید کردن و چانه زنی هسته ای برای دسترسی به سلاح هسته ای را از دست بدهد . برای همین اهداف تنظیم شده ی مشترک سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری که سخنگوی رسمی اعلا م نا شده ی سپاه پا سداران و نماینده ی ویژه لوطی جماران است که این لوطی اسیر چنگال سپاه پاسداران می باشد. بنابراین می بایست اهداف فرموله و تئوریزه شود به نمایندگی از سوی کابینه و پارلمان عراق وکیل مدافع مردم عراق در بندهای آخرین یادداشت روز به چنین نمایش گذاشته شود:
"گفتني است يك گزارش كاملاً موثق حكايت از آن دارد دولتمردان محترم عراق كه برخاسته از خواست و اراده مردم اين كشور و وارث مبارزات سخت دوران ديكتاتوري صدام مي باشند عميقاً با قرارداد جديد نيز مخالف هستند و از سوي ديگر تحت فشار سنگين آمريكايي ها براي امضاي آن قرار دارند. شايد به همين علت است كه براي پيشگيري از تصويب نهايي به مجلس عراق چشم دوخته و اميد بسته اند. در حالي كه قاطبه مردم عراق، مراجع عظام تقليد و ساير علماي شيعه و سني قرارداد ياد شده را ذلت آفرين و سند فروش عراق تلقي مي كنند بديهي است كه تصويب آن در پارلمان عراق كه نمايندگان مردم اين كشور هستند دور از انتظار است. نمايندگان مردم عراق در بوته آزمايش بزرگ و سرنوشت سازي قرار گرفته اند و مردم عراق و ساير ملت هاي مسلمان با نگراني به آنها مي نگرند كه مبادا سند فروش عراق را امضاء كنند و مردم مظلوم كشور خويش را از «چاله» صدام به «چاه» آمريكا اندازند- و بالاخره، آمريكا مي داند كه نمي تواند در عراق بماند، زيرا در صورت تحميل اين قرارداد ذلت بار، به يقين دور جديد و بسيار سخت تري از مبارزه آغاز مي شود. مبارزه اي كه تمامي مردم عراق در آن شركت دارند و ديگر موانعي نظير موانع كنوني و رعايت برخي از ملاحظات را ندارند"
درخاتمه اینکه تصور نمی رود که بوش در پایان دو دوره ی ریاست جمهوری خود متوجه به خطا و اشتباه خود در اشغال نظامی عراق نشده باشد که چگونه از طریق اطلاعات غلط جاسوس چند جانبه احمد چلبی رو دست خورد که پیرامون سلاح کشتار جمعی عراق بود که منتقل شد زیراکه در حقیقت منبع و سر چشمه ی اصلی اعلام دروغ غلط و شایعات وارونه از سوی مقامات به خصوص سپاه پاسداران ووزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی تهیه و تنظیم می شد که در دنباله از طریق عامل و بلند گوهای تبلیغتی استعماری همچون دستگاه سخن پراکنی بی بی سی دولت فخیمه به این موضوع دامن زده می شد. اشتباه بدتر سیاست نظامی بوش بمباران قرارگاه های نظامی مجاهدین در عراق بود . خیلی بدتر اینکه اینان خلع سلاح شدند. بقول معروف سنگ بسته شد تا سگ مبتلا به بیماری رها آزاد و رها باشد و عراق را تبدیل به باتلاق کند و صد ها میلیارد دلر هزینه با هزاران کشته و مجروح نظامی به آمریکا تحمیل کند . خطای فاحش دیگر دولت بوش به خصوص وزارت امور خارجه ی آمریکا این بود که نام سازمان مجاهدین را در لیست گروه و سازمان های تروریستی نگهداشت . آنهم با بهانه ی احماقه ی ناد یده انگاشتن کشته شدن هزاران آمریکائی بدست عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق و افغانستان که هنوز هم ادامه دارد ولی تأکید کردن مبنی بر اینکه چرا یک آمریکائی قبل از عراق در ایران ترور شد. بدتر اینکه نمی بایست اجازه داده می شد که در روز عید فطر به آن طرز فجیع صدام حسین به نفع رژیم تروریستی آخوندی بر دار کشیده می شد . همچنین اشتباه دیگر این بود که برخی اعضای کنگره و دولت مردان زیادی به لابی های فعال پشت پرده و فعال رژیم تروریستی آخوندی در آمریکا و عراق و حتی اروپا بها دادند و سفیر آمریکا مجبور به چند دور مذاکره امنیتی عراق با سفیر پاسدار تروریست حسن کاظمی قمی در بغداد شد . زیرا که همین امر موجب شد که حضور و دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق به رسمیت شناخته شود. یک خطای دیگر این بود که می بایست همان موقع و پس از آنکه لوطی جماران هواپیمای ایر باس خصوصی به نوری المالکی نخست وزیر عراق هدیه داد اجازه داده می شد که وی همچنان نخست وزیر عراق باقی می ماند . ونکه به جز مجری اوامر سیاست لوطی جماران و سپاه پا سداران در عراق بدن ار دیگری برای مردم عراق نکرده است. در مجموع اینونه سیاست ی تناقض آمیز منجر به شرایط کنونی عراق شده است که یک پاسدار سربازو قلم بر دست برای مردم ودولت عراق تعیین تکلیف می کند. در نهایت اینکه با فضائی که اکنون در عراق به وجود آمده است . اوباما اگر می خواهد با مشکل بوش در عراق و منطقه مواجه نباشد نمی بایست که هر گز به هیچ یک از دو جناح رژیم تروریستی آخوندی ولابی های حامی رژیم ایرانی و آمریکائی اعتماد کند و ادامه دهنده ی خطا ها و اشتباهات بوش باشد . زیرا که سران و مسئولین رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست فقط زبان زور یعنی زبان خودش را می فهمد که برای مهار این یاغی بین الملل و غول از شیشه بیرون زده شده می بایست با زبان خودش برخورد وتنظیم رابطه کرد.
هوشنگ - بهداد

سه شنبه 5 آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی " فروش عراق هرگز" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 5 آذر ماه سال 1387
"آخرین تلاش های مذبوحانه با تهدید کردن دولت و پارلمان عراق و آمریکا برای عدم تصویب توافقنامه ی امنیتی در پارلمان عراق "
واقعاً که خیلی دجالی و رمالی و هفت خطی و پالان سائیدگی و هنر عوامفریبی ووارونه گوئی می خواهد که چوب حراج و تاراج زدن 3 دهه بر منابع و ذخابر میهن با ادامه ی 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله فر اموش شوئ که موجب 1000 میلیارد دلار فقط خسارات مالی شد که یک قلم گزارشگر همین روزنامه چنین گزارش کرده که عنوانش چنین است : "فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگلها اعلام كرد : تصرف غيرقانوني 400 هزار هكتار از اراضي ملي كشور". اکنون بر چشم بر هم بستن و همه ی این واقعیات را نا دیده انگاشتن و ادای فروش عراق هر گز کردن، از آن ادا و اطوار های خر و خرما خواهی و سیاست آخور و توبره خوری آخوندی حوزوی است زیرا که در صورت توافقنامه ی امنیتی دولت عراق با آمریکا عراق ازحا لت حیات خلوت ویژه ی لوطی جماران و سپاه پاسداران خارج می شود و به حضور و اعزام مأموران اطلاعاتی و امنیتی و پاسداران و اانتقال مواد مخدر فروش و ارسال ارسال سلاح و مواد مخدر به عراق پایان داده می شود و امکان گروگان گیری بیشتر عراق برای باج گیری هسته ای نیز از میان می رود .

لذا مشخص است که برای چه لوطی جماران و سر مقاله نویس مبلغ و حامی و بیان کننده ی نکته نظرات لوطی جماران تا سپاه پاسدارن و گماشته پاسدار احمدی نژاد و پاسدار انگلیسی علی لاریجانی و شیخ مکار رفسنجانی، بسیج شده اندتا که با تمام توان وتلاش بر روی صحنه حضور پررنگ داشته باشند و دست به کار شکنی و دشمنی با توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا بزنند . چونکه اگر توافقنامه ی امنیتی در پارلمان عراق تصویب شود هم آرزوی دسترسی به سلاح هسته ای و هم تشکیل حکومت ولایت فقیه در عراق نا بودمی شود . به خصوص اینکه مگر اعتراف نشده که بقای رژیم تروریستی آخوندی بستگی به امنیت عراق دارد و سرنوشت شومش به ناامن بودن عراق گره خورده است که همچنان باید این سیاست دخالت گری و ناامن سازی عراق ادامه یابد.

برای همین است که عراق تبدیل به باتلاق می شود اصلاً مهم نیست . هرروز هزاران مأمور اطلاعتی � امنیتی و پاسدار و قاچاقچی با سلاح و مواد مخدر وارد خاک عراق می شوند و دست به اقدامات خرابکارانه و عملیات تروریستی و انتحاری و انفجاری می زنند بخشی از أموریت در راستای اهاف ترسیم شده است که به عنوان مردم عراق مخالف توافقنامه ی امنیتی تظاهرات می کنند و از طلبه مقتدی صدر به گروگان سپاه پاسداران در آمده با ارسال پول و سلاح برای حامیانش تقاضای اعتراض و تهدید مبارزه ی مسلحانه با نیروهای نظامی آمریکا در عراق می کنند اینان همه بخشی از دسیسه و توطئه های طراحی شده از سوی رژیم تروریستی آخوندی و لوطی جماران وسپاه پاسداران در عراق است که تذکر داده شد در راستای چه اهداف شوم وضد بشری می باشد؟

فراموش نشود که سرچشمه و منبع وعامل اصلی حریک و آماده سازی اطلاعات غلط و نادرست و دروغین اطلاعات سلاح کشتار جمعی عراق در زمان صدام حسین دادن این رژیم تروریستی آخوندی بود که از طریق جاسوس چند جانبه احمد چلبی دنبال و دیکته می شد . یعنی بدون شک عامل اصلی به خاک سیاه کشاندن مردم عراق و بالا آوردن ضرر و زیان وخسارات فراوان مادی و جانی که آمریکا در اثر اشغال نظامی عراق متحمل شد عاملش رژیم تروریستی آخوندی بود . زیرا که هم دشمنش صدام حسین نه از حکومت ساقط که بر دارش کشیده شد . سپس سازمان مسلح مخالفش مجاهدین نه بمباران که خلع سلاح شد و اکنون خواهان یا تحویل دادن شان یا اخراج شان از عراق می باشد . همچنین عراق تبدیل به جولانگاه عواملش شده و هر جنایتی که می خواهند روزانه مرتکب می شوند و عراق را بیشتر در باتلاق فرو می برند .

همچنین عراق برای رژیم تبدیل به کانون و سرپل صدور بنیاد گرائی و تروریسم به منطقه شده است تا جائیکه سپاه پاسداران توانست از طریق حزب الله لبنان جنگ 33 روزه با اسرائیل بر پا کند و لبنان تبدیل به سر زمین سوخته نماید . همینطور لوطی جماران و سپاه پاسداران از طریق حماس جنگ برادر کشی و جدائی نوار غزه را دنبال و اجرا کردند که شاهد شرایط اسفبار کنونی نوار غزه می باشیم که چگونه است ؟ زیرا که حماس بفرمان لوطی جماران و سپاه پاسداران تعداد 30 موشک و راکت به خاک اسرائیل پرتاب کرد .

اکنون پرسش است . جائیکه پاسدار گماشته احمدی نژاد به دستور لوطی جماران و سپاه پاسداران چاقو بر دست رفسنجانی را تهدید می کند که خود و اعضای خوانواده اش را می خواهد با چاقوی ضامن دار زنجانی قطع کند چگونه سران این رژیم جنایتکار می توانند دل شان به حال مردم عراق بسوزد که حال از فروش عراق یاد شده است؟ مشروط بر اینکه مدتی پیش فاش شد که چگونه سپاه پاسداران چنگ بر چاه های نفتی بصره انداخته است؟

در خاتمه اینکه دلیل محوری وکلیدی مخالفت با توافقنامه امنیتی میان دولت عراق با آمریکا و تأکید بر اخراج نیروهای نظامی آمریکا از عراق، تلاش برای پر کردن جای نظامیان آمریکا در عراق و اشغال کا مل این کشور و برپائی حکومت دست نشانده مشابه ی ولایت فقیه در تهران می باشد وسرعت بخشیدن به سلاح هسته ای برای مقدمه ی تأسیس امپراتوری ولایت فقیه در خاورمیانه با اتکا ء و پشتوانه سلاح هسته ای می باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 5 آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی " در فضيلت تفاهم (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 4 آذر ماه سال 1386
"یادداشت روزنویس با برجسته کردن نقاظ ضف و قوت و انتقادات و انتظارات دولت و مجلس نسبت بهمدیگر نقش محلل آشتیک نان ورجوع کردن بهم برای پیروزی را توصیه کرده است "
پاسدار عرب غیر ایرانی که این دفعه از تحلیل دادن پیرامون کشورهای عربی وهمجوار فاصله گرفته و به موضوع مسائل داخلی پرداخته و اصولی گرائی را تفسیر و تعریف کرده و گفته است که پاسدار گماشته احمدی نژاد اصول گرائی را همچون نردبانی برای دزدی قد کوتاه خودش دانست که از آن بالا رفته است . سپس نردبان را از بالای بام پرت کرده پائین که نه خودش پائین آید ونه اینکه کسی دیگر بتواند از آن بالا رود و وی را تعقیب و به پائین پرتاب کند و جایش را بگیرد . البته گفته مدعیانی هم در مجلس کمدی و دکوری و انتصابی حضور دارند که می گویند پا سدار گماشته احمدس نژاد زیرآب ادعای پوشالی خمینی شیاد را زده است که گفته بود مجلس دررأس امور است . در ادامه افزوده متقابلاً پاسدار احمدی نژاد و دولت نهم هم خطاب به معترضین می گویند که مجلس کمدی و دکوری و انتصابی حرمت و اعتباری برای دولت جراحی و خراطی شده قائل نمی باشد و خدمات و زحمات تخلیه بودجه و خزانه ی دولت و تلاش روزافزون برای رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و توسعه ی فقر و بیکاری و افزایش واردات و کسری بودجه را ارج نگذاشته و پاس نداشته است. بلی این تعریف مقدماتی اصول گرائی می باشد که پاسدار یادداشت روز ارائه کرده است .
آنگاه پاسدار یادداشت روز نویس با برجسته کردن نقاط ضعف و قوت و انتقادات دو نهاد نسبت به همدیگر تلاش کرده که نقش محلل میان دو باند هم عرض مدعی اصولگرائی را اجرا کند که نه در کنار هم دیگر، بلکه ولی مقابل هم دیگر قراردارند تا که هر طور شده بطور تاکتیکی و موقتی در کنار هم قرار گیرند تا خلاء و یا فاصله ای ایجاد نشود که رقیب منتظر قدرت در این فاصله و خلاء جای بگیرد که بقول سر باز جو حسین سربازجو حسین شریعتمداری این دشمن کینه توز بس خطرناک تر دوباره چشم بقدرت دوخته است.
بالاخر ه پاسدار یادداشت روز نویس پس از بررسی مقایسه ای دو طیف مدعی اصول گرائی البته بدون توضیح دادن نقش رد صللاحیت کردن فله ای � گله ای رقبای دوم خردادی از سوی شورای نگهبان چه بود ویا اینکه برای چه لوطی جماران شرایط حذف دو خردادی ها از صحنه را فراهم کرد و خط کشی عدم دشمن شناسی و مرز مخدودش کردن با دشمن را مطرح کرد تا اینکه برنامه ریزان پشت پرده موفق شوند طرح کودتای خزنده و خاموش را اجرا و عملی سازند که از طریق سپاه پاسداران بسیجیان آرای تقلباتی برای رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی نژاد فراهم شد که همه حاصل تلا ش عدالت خواهی همه اصول گرایان علی الخصوص نتیجه ی زحمات و آرزوی لوطی جماران در 20 سال گذشته بوده که اینگونه ارزیابی کرده است :
"-دولت كنوني بدون ترديد نه محصول تصادف و حادثه است و نه محصول هنرمندي و هنرنمايي يك يا چند نفر. اين دولت محصول دو دهه تلاش پيگيرانه عدالت گرايان و معنويت خواهان- كه امروز به اختصار اصولگرا ناميده مي شوند- مي باشد و بدون تعارف بايد گفت براي پيدايي دولتي با اين مختصات بيش از همه رهبر معظم انقلاب اسلامي تلاش كرده اند. بنابراين اگر عناصر اصلي دولت با اين تحليل كه �اين دولت حزبي نيست� و �به هيچكس به جز مردم بدهكار نيست� به همه نيروهايي كه در اين دو دهه براي حاكم كردن انديشه عدالت خواهي تلاش كرده اند، پشت كند، در واقع خود را از عقبه اي عظيم محروم كرده و به مصداق �سرشاخه بنشسته بن مي بريد� حيات خود را در معرض خطر قرار داده است."
از سوی دیگر پاسدار یادداشت روز نویس ضمن زدن پوزه ی پاسدار احمدی نژاد که الکی ادعای کمدی غیر حزبی و غیر وامدار بودن وبه جز مردم بد هکار کسی نبودن را مطرح و تکرارمکن، زیرا که خودت می دانی اگر چنانچه چتر حمایت لوطی جماران و سپاه پاسداران ازتو پاسدار گماشته احمدی نژاد و دولت نهم بر داشته شود . نه اثری از دولت باقی نمی ماند ، بلکه هیچیک از اعضای دولت نهم ازترس جرأت نمی کنند از خانه های خودشان خارج شوند. آنگاه خطاب به امثال پاسدار علی کردان ورحیم مشائی درون دولت نهم کرده و گفته با برخی از موضع گیری های شان آ تو وبهانه دشمن می دهند تا که حریف و رقیب هم از این فرصت استفاده کند و در نهایت خطاب به موافقان دولت توصیه کرده که باید موظب رقیب مخالف دولت باشند که تحلیل انتظار فرو ریزی 6 ماهه دولت نهم را داد ه بود که اشتباه از آب در آمد: سپس تأکید کرده که باید توجه به تهدید خطر ا مخالف دولت بود و چنین وارد مسائل حاشیه نشد :
"-بسياري از مخالفان اصولگرا تلاش مي كنند تا دولت كنوني دائماً �درگير حاشيه ها� باشد. ترديدي نيست كه عناصري از دولت نيز در اين حاشيه سازي ها نقش دارند ولي براي مخالفان اصولگرايي مي كوشند از اين حاشيه سازي به عنوان اهرمي بازدارنده بهره گيري كنند. اصولگرايان اگر هم به حاشيه اي ايراد دارند نبايد آنقدر وجه اين حاشيه يا آن حاشيه را پررنگ كنند كه اصل حركت اصولي دولت به حاشيه رانده شود-اگر نيك بنگريم مي بينيم برخي از افراد و جريان ها كه در ابتداي عمر دولت كنوني وعده داده بودند كه اين دولت بيش از شش ماه دوام نمي آورد و پس از آن هر روز به طرح موضوعي عليه دولت رو مي آورده و به ابهام آفريني در تريبون ها و حتي مكان هاي مقدس رو مي آوردند در تلاش دائمي اند تا مخالفان اصولگرايي را به نام مخالفان دولت در زير يك خيمه گرد آورند و كمر اصولگرايي را با نفي عدالتخواهي و دولت عدالتخواه بشكنند از اين رو بسيار ساده لوحي است اگر بعضي از اصولگرايان آنقدر بر مدار ضعف هاي دولت بچرخند كه بازيگران از اين پديده براي مبارزه با اصولگرايي و در نهايت مبارزه با اصل نظام سوءاستفاده كنند."
در نهایت اینکه پاسدار یادداشت روز در پایان یادداشت روز خود همان ادعای کمدی جهانی شدن احمدی نژاد را به زبان دیگری خطاب به مخاطبان خود اینگونه گوشزد و یادآوری کرد ه است:
"-اصولگرايي در سالهاي اخير اگرچه با موضوعاتي هم مواجه بوده ولي در نهايت امروز بعنوان نزديكترين راه به مسير انقلاب 1357 شناخته شده است و لذا مي توان گفت اصولگرايي عدالت خواهان، راه انقلاب اسلامي را در دهه چهارم هموار مي كند. يادمان باشد اين دهه كه دو، سه ماه ديگر آغاز مي شود دهه جهاني شدن اقتدار ايران اسلامي است."
در خاتمه اینکه بر خلاف آن روحیه تهاجمی که در قلم پاسدار یادداشت روز نویس در بررسی مسائل کشورهای حاشیه و خاور میانه وجود دارد که یک بعدی و تهدید آمیز می باشد . در این یادداشت روز چونکه سمت و سوی خودی دارد و مخاطبلنش باند های مافیائی حاکم دو نهاد دولت ومجلس می باشد هم انگونه که اشاره شد تلاش کرده با برجسته کردن انتقادات و مواضع مدعیان در برابر هم با رهنمود دادن مراسم آشتی کنان برپا کند و همچون محلل و دلال و واسطه ایفای نقش میان موافقان ومخالفات دولت جراحی و خراطی شده و مجلس دکوری و کمدی و انتصابی متعلق به مدعیان اصول گرائی اجرا کند تا اینکه بشود در بازی نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره دهم پیروز در آمد به خصوص اینکه تأکید کرده است که چند ماه دیگر دهه چهارم حکومت ننگین رژیم تروریستی آخوندی فرا می رسد که وارد دهه ی جهانی شدن رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی تروریست جهان می باشد.
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 4 آذر ماه سال 1386
نقد و بررسی " آمريكا; پذيرش نظام چند قطبي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 4 آذر ماه سال 1386
"کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواه و مرد کهن."
تحلیل و ادعائی که سرمقاله نویس کرده است . قبل از پرداختن به نقد و بررسی اش . باید افزود در تابستان سال 57 بود که همزمان به رشد گیری جنبش های دانشجوئی و اجتماعی بود دکتر رضاصدوقی اهل همدان استاد چندین دانشگاه و مدرسه عالی که به جرأ ت می توان گفت یکی از با سوادترین اساتید در رشته ی خود بود که چندین موضوع از جمله توسعه ی اقتصادی را تدریس می کرد و عجیب سرعت زیادی در مطالعه و عجیب ترعطش فراوان به مطالعه داشت . بطوریکه موقع صرف غذا در سلف سرویس هم کتاب از وی جدا شدنی نبود. در آن تابستان و در مدرسه علی بازرگانی تهران در جمع کارمندان وزارتخانه ای پیرامون توسعه ی اقتصادی وچشم انداز جهانی تحلیل و نظر داد و پیش بینی نمود تا قبل ا ز سال 2012 چین تبدیل به قطب جدید اقتصادی خواهد شد که در آمد سرانه اش بیش از سایر کشور خواهد شد و برای هند هم جایگاهی قائل شده بود . ولی آمریکا و سایر کشورهای قدرتمند اقتصادی را با افول رقم حول وحوش از ردیف 5 و 6 تا ردیف 12 زقم زد. البته مشخص نشد که پس از انقلاب چه بر سر این استاد دانشگاه آمد؟ زیرا که آدم نکشی بود و زیر بار زور نمی رفت . چونکه آن موقع گفته می شد که در سال 1352 در مدرسه عالی حسابداری در جلوی رئیس این مؤسسه خطاب به هویدا نخست وزیر گفته بود پیپ خودرا خاموش کن چون بویش داردحالم ا بر هم می زند.

امااکنون علائمی که از افول قدرت و بحران اقتصادی و مالی در آمریکا به وجود آمده است . ولی بازهم بهدلیل اقتصادی و نظامی جهانی آمریکا شرایط آنگونه است که ترکش بحران اقتصادی و مالی آن جهان از جملهاقتصادویران وداغان رژیم تروریستی آخوندی را فرا گرفته است. ولی چین همچنان از رشد اقتصادی مناسبی بر خوردار است . مشروط بر اینکه از سپرده پس اندار ارزی 2000 میلیار دلار بر خوردار است بیشتر صحت پیش بینی آن زمان رضا صدوقی را تأئید می کند . همینطور از سوی دیگر سرمقاله نویس هم خودش را صاحب نظر دانسته است و پیرامون موضوع اقتصادی آمریکا وچشم انداز افول جایگاه و مبهم بودنش تحلیل داده و پیش بینی نموده است که علت افول قدرت آمريكا در قلمرو سياسي نظامي و اقتصادي دلار آمريكا که از اين پس ارز مسلط نخواهد بود و اعتبار بين المللي آن به تدريج از دست خواهد رفت . البته دلیل این افول آمریکا این بوده است که آمریکا تهاجم نظامی افغانستان کرد . عراق را اشغال نظامی کرد که در نهایت طرح شکست خاورمیانه بزرگ مورد نظر ش منجر به شکست شد . سرمقاله نویس ه بدون آنکه مشخص کند وضعیت رژیم تروریستی آخوندی نسبت به 30 سال گذشته چگونه است و چشم اندازش چگونه خواهد بود؟ وچگونه با اعتراف به تئوری های اقتصادی که پاسدار گماشته احمدی نژاد کرده و اخیراً نیز افزوده با بشگه ای 5 تا 8 دلا ر هم می توانیم کشور را کنترل کنیم و این ادعا ثابت می کند که تا کجا این مدعی گیج از واقعیت بدور است که نمی داند بیش از هزینه بهره داری و نگهداری و مواظبت و مراقبت از هر بشکه نفت از چاه های نفت می باشد. بگذریم سرمقاله نویس در ادامه نتیجه گیری کرده است . آمریکا چون ضعیف شده و افول کرده است پس مجبور شده جهان چند قطبی را به پذیرد. البته سرمقاله نویس افزوده آمریکا برای پوشش ضعف خودش پرونده و اهرم حقوق بشر را گشوده است . همینطور سرمقاله نویس این موضوع را بر جسته کرده است تا اینکه به حساب خودش تحلیلی ارائه کرده باشد تا که راه فرار وتوجیه برای پرونده ی ننگین حقوق بشر رژیم تروریستی آخوندی دست پا کرده باشد و آن را ماستمالی نماید . ناگفته نماندکه سرمقاله نویس آنقدر هشیار بوده است تا شبیه همکارش سر بازجو پاسدار حسیین شریعتمداری به کاهدان وهم جدول نزند و با نقل قول کردن از همین گزارش شورای ملی اطلاعات آمریکا ادعا نکند که تا چند سال دیگر رژیم تر وریستی آخوندی جزو کشور های برتر جهان خواهد شد.

درخاتمه اینکه با گزینه بر داری و رله و تحلیل کردن و بدون اشاره داشتن که هدف از اینگونه شیوه تحلیل دادن چیست و چرا با موقعیت شرایط کنونی و آینده ی رژیم تروریستی آخوندی مقایسه نمی شود و یا تأثیر گذاری شرایط بحران اقتصای آمریکا بر روی اقتصاد وتورم و گرانی موجود در ایران گفته نمی شود ؟ اما در عوض به شیوه ی تنها به قاضی رفتن و راضی باز گشتن تحلیل دادن ونتیجه گیری دلخواه گرفتن که امثال سرمقاله نویس انجام می دهد ودنبال می کند بنابراین می بایست به مدعی گفت مرغی که انجیر می خورد نوکش کج است. یا اینکه گفته می شود کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواه و مرد کهن.


هوشنگ � بهداد
دوشنبه 4 آذر ماه سال 1386
نقد و بررسی " اين جنگ خندق مي خواهد (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 3 آذر ماه سال 1387
" تأکید پیام تهاجم استرتژیکی به عمق دشمن، خبر از سرکوب و اعدام و ترور و وحشت مخالفان بیشتر است که اکنون عیان وعریان شده است"
اعتراف سربازجو پاسدار یادداشت روزنویس به نفوذ وبا شیوه ی جاسوسی درون نیروهای دشمن و رقبا و حریف و ضربه کاری زدن یعنی تاکتیکی که رژیم تروریستی آخوندی در آن استاد و خبره ی بی نظیر می باشد . زیرا که کلید و رمزماندگاری اش بوده است . برای اینکه برای رژیم هر دگر اندیش و منتقد بمنزله ی دشمن محسوب شده است و با فلسفه خمینی شیاد که گفته بود هر گز با کسی عقد اوت نبسته ام و یا اینکه هر زمان که احساس خطر کنم دستور تعطیلی نمودن نماز و حج وروزه را می دهم . البته این سیاست 3 دهه است که تکرار ادامه داشته است . بطوریکه اکنون سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس اعترف کرده است که این شیوه بهترین روش برای دفع خطر و بقای رژیم تروریستی آخوندی می باشد . به خصوص اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد در زنجان بطور عریان از این تاکتیک استفاده کرده و بر قلب رقیب با چاقوی ضامندار زنجانی تهاجم کرد و رفسنجانی را به پاره کردن شکم پر و سیر با پول های انباشته شد به قطع دست وپا تهدید کرد. سربازجوی حرفه ای برای چاشنی کردن ادعای خود از شیوه تماس در ز مان گورباچف آمریکائی ها در تماس دو جانبه با گور باچف و یتلسین برای از هم فروپاشی شوروی سابق یاد کرده است . جالب است که پاسدار سر بازجو در دنباله اعتراف کرده است که دستگاه جاسوسی و تبلیغاتی رژیم تروریستی آخوندی با پوشش مبارزه با آمریکا از همان شیوه ی آمریکا در روسیه برای فرو پاشی با مخالفان خود در داخل آمریکا و حتی آمریکا بر خورد کرده است .
البته اینگونه توضیح و تهدیدات مر تبط با اعدام ها و محاکمات اخیر با اتهام جاسوسی برای موساد و سیا می باشد که از سوی دستگاه بد نام وزارت ب نام اطلاعات شروع شده است . همچنین نوعی دهان کجی و پاسخگوئی در برابر نقض حقوق بشر در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل است . بدتر و مسخره تر اینکه پاسدار سربازجو یادداشت روز نویس ادعای آزادی بی قید و شرط در ایران کرده است و افزوده که در هیچیک از کشورهای اروپائی و آمریکا نه چنین آزادی وجود ندارد ، بلکه اینگونه بر گزاری آزادی انتخابات که در ایران بر گزار می شود جای دیگری مشابه اش وجودندارد. بالاخره اینکه سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس علاوه بر اعترافاتی که کرده است معضل و بحران هسته ای را نیز ضمیمه کرده است و نسخه و راه چاره جوئی بر خورد با دشمنان را اینگونه فرموله و تئوریزه کرده است:
چاره چيست؟ تدبير را بايد در چند سطح جست: 1-آغاز دور تازه اي از ديپلماسي همه جانبه تهاجمي در عمق استراتژيك دشمن 2- اهتمام به فاصله گذاري و مرزبندي، هم با جريان هاي شناخته شده و وابسته به دشمن و هم با �جهت گيري ها و فعاليت هاي همسو با دشمن� 3-تقويت پيوندها و اخوت در ميان جبهه بزرگ اصولگرايي (شامل همه دلبستگان به اسلام و انقلاب و امام و رهبري و قانون اساسي) و كاستن از فاصله ها و شكاف ها و اختلاف هاي سليقه اي 4-تذكر هميشگي مبني بر واقعيت داشتن دشمن و دشمني ها و دام گستري هاي او كه سبب مي شود فرعيات جاي مسائل اصلي و راهبردي ننشيند 5- عنايت داشتن به اينكه دولت اصولگرا- با همه ضعف ها و خطاهايي كه مي توان بر آن شمرد- پيشاني و خط اصلي مقاومت و مواجهه با دشمن است و به همين دليل هم آماج تخطئه ها و تخريب ها و ترور شخصيت هاست و بنابراين، اقتضاي مروت و عقلانيت، پشتيباني همه جانبه از چنين دولتي است 6-در قرنطينه نگاه داشتن و انگشت نما كردن جريان شارلاتان و منافقي كه همه امكان اثرگذاري اش به نفع دشمن را در همرنگ نمايي با كاروان ملت و كشور مي يابد 7- امتناع از ورود به زمين دشمن چه در حوزه ديپلماتيك و چه در حوزه سياست داخلي 8- اهتمام به تقويت سرمايه اعتماد و اطمينان ملي نسبت به مسئولان از طريق مواجهه صادقانه و شفاف با افكار عمومي و پرهيز از مواضع اتهام و ابهام."
در خاتمه اینکه باز هم بعینه ثابت شد که محال است رژیم تروریستی آخوندی دست از تلاش دسترسی به سلاح هسته ای بر دارد و همینطور از ادامه ی سیستماتی نقض حقوق بشر و ایجید خفقان ورعب و وحشت و خفقات در جامعه کوتاه بیاید . زیرا که متمم عدم پاسخگوئی به مطالبات مردم و دفاع از پروژه ی هسته ای می باشد . همچنانکه حاضر نیست شانسی برای رقیب در قدرت قائل شود زیرا کعه چاقو کشی پاسدار گماشه در زنجان فقط نمونه ی کوچکی از تهاجم به عمق اهداف استراتژیک دشمن داخلی پیوند خورده با دشمن بیرونی می باشد . برای اینکه تأکید کرده است که رمز ماندگاری رژیم تروریستی آخوندی بر خورد تهاجمی به عمق اهداف استراتژیک دشمن است که توصیه هم کرده است که این تاکتیک می بایست تهاجمی و کوبنده تر از گذشته دنبال شود . بنابراین وارد صحنه ی کار زار شدن دستگا بد نام وزارت اطلاعات با اعدام کردم علی اشتری به اتهام جاسوس موساد و شروع محاکمه و تقاضای اعدام برای عاملان آتش زدن مسجدی در شیراز پیش در آمد موج جدید تهاجم استراتژیکی می باشد . اگر اینسیاست دنبال و اجرا نشود در غیر اینصورت فاتحه ی رژیم بربر منش و تاریک اندیش مرکز تروریست جهانی، خوانده شده است .

هوشنگ - بهداد
یکشنبه 3 آذر ماه سال 1387

نقد وبررسی" فتواي بيدارگرانه" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 3 آذر ماه سال 1387
ابزاری و مصادر کردن دین در راستای اهداف قدرت و ثروت و فتوا برای دیگران صادر کردن "
هرچه انحصاری و ابزاری و وسیله برتری جوئی و قدرت طلبی وباجگیری انحصار گرائی شود بد ومذموم و ناپسند و اقدام و حرکت ضد انسانی می باشد . زیرا که زمانی قانون اعتبار ارزش دارد که از داخل پرانتز بیرون آید وبدون استثناء در مورد همگان بدون تبعیض و شرط .و شروط و پسوند و پیشوند بطور یکسان اجرا گردد . در غیر اینصورت تبدیل به اهرم و چماق قدرتمندان و صاحبان زر و زور و سرمایه می شود و قانون را آنگونه که خود می خواهند تفسیر به رأی و علیه ی تهی دستان محرومان جامعه اجرا می کنند . این قدام ناپسند و ضداخلاقی و انسانی مشابه همان شرایط بسیار تلخ و پر هزینه ای است که 3 دهه است در ایران حاکم ده است. زیرا دستگاه سوء استفاده گر از نام مذهب و دین، بساط قوه ی قضائیه تبعیض آمیز و آلوده به فساد دائرکرده است که دارای کارنامه ی بسیار ننگین و خائنانه و خونبار ونکبت بارمی باشد.

از سوی دیگر اگر چنانچه دین ابزاری و انحصاری و مصادره شده در راستای اهداف قدرت طلبانه و انباشت ثروت شود بسیار خطر ناک تر از قانون داخل پرانتز رفته می باشد . زیرا که در این مورد هیچ مرجع قانونی پاسخگوی سوء استفاده کنندگان از مذهب نمی باشد . برای اینکه مجریان خود شان عوامفریبانه در هاله ای از تقدس گرائی پیچانده و نماینده ی خدا بر روی زمین قالب کرده اند که تمام امیال و آرزوهای نفسانی و حیوانی قدرت طلبانه و سیری ناپذیری خودشان را با پوشش و بهانه و زور به دیگران تحمیل می کنند . البته بدون آنکه کوچکترین احساس مسئولینت در این مورد کنند . چونکه هر زمان که در خطر قرار گیرند بلافاصه با تفسیر به رأی مذهب و قانون به نفع خودشان و ضرر و زیان دیگران وارد معرکه ی فتوا گری می شوند .
مثلاً در 30 سال گذشته بدون آنکه توضیح داده شد چه تعداد سنگسار شدند یا اینکه دستان وپای شان قطع شد وچشنمان شان از حدقه بیرون درآورده و گردن زده شدند . یا خلاصه دار واعدام وقصاص شده اند . بدون آنکه گفته شودکه ریشه ی اصلی نا ملایمات و نا هنجاری های اجتماعی چه بوده است؟
یا اینکه چه نوع جامعه ی ساخته شده و چه نوع احکام صادر شده ای می باشد که دربست مجرمان و متهما ن وق ربانیانش از اقشار تهی دستان و آسیب پذر جامعه بوده اندکه حتی یکدانه پول دار و سرمایه دارودانه درش در میان شان نبوده است؟
صد البته این عملکرد و کارنامه ی ننگین وخونین خود گواه بر بی عدالتی فراگستر در جامعه و با تبعیض در اجرای قانون بوده است که سازنده و خالق آن برداشت های فرصت طلبانه از دین و مذهب یا ابزری کرن دین و راه انداختن بساط دکان عوامقریبی و دین فروشی در بستر حفظ قدرت و ثروت بوده است.

بطور مثال بدون آنکه ملای سرمقاله نویس توضیح دهد و بگوید که فضای کنونی ایران چگونه است؟ چرا نه اینکه هیچیک از اقلیت های مذهبی تحمل نمی شوند و سخت سرکوب می گردند و بدترین اتهامات به اینان زده می شود ، بلکه به دلیل ابزاری شدن دین اکنون آنچنان میان باندهای مافیائی حاکم رقابت و تضاد پیرامون قدرت و ثروت وجود دارد و رشد یافته است که گذشته از اینکه خاتمی و رفسنجانی از دید آخوند متحجر انگلیسی مصباح یزدی نه مسلمان که خائن به اسلام و انقلب و ملت متهم می شوند . همچنین از سوی دیگر در شرایطی که پاسدار احمدی نژاد در زنجان برای آخوند مکار و دزد و غارتگر حرفه ای معروف به اکبر شاه چاقو کشیده و با عربد کشی تهدیدش کرده که دستان و پاهای این شکم پر و سیر و غارتگری که خود و خانواده اش پول شان از پارو بالا نمی رود را قطع خواهد کرد . اما با ین وجود این دیگر بسیار شنیع و مسخره و وارونه گوئی عریان می باشد که سرمقاله نویس همه ی وقایع اتفاق افتاده 3 دهه گذشته و کنونی در ایران نا دیده گرفته است و برای فرار از شرایط کنونی و پاسخگوئی به مردم وبا خاک بر توی چشمان شان پاشیدن آویزان به فتوای آخوند خراسانی شده و علیه ی عربستان سعودیو یا عراق رجز خوانی کرده وخط و خطوط و بند وماده ترسیم و تفسیر کرده است که چرا پیروان رژیم تروریستی را کافر نامیده اند؟

درخاتمه اینکه این اقدام رمقاله نویس خود نمودی دیگر از ابزاری کردن دین در راستای اهداف قدرت و ثرت و انحصاری کردن آن می باشد. و فتوا زمانی می تواند بیدار گرانه باشد که پیام دهد و تأکید که دین از دولت جدا گردد .درغیر اینصورت که تا زمانی که شرایط چنین است که در 30 سال گذشته در ایران ارتجاع و خرافه پرستی و دین فروشی با فرصت طلبی و انحصار گرایانه حاکم بوده است آش همان آش و کاسه همان کاسه است که شور و سوزانده تر وبد مزه تر می شود که هرگز بهتر از اینکه هست نه خواهدشد.
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 3 آذر ماه سال 1387

سرنخ تظاهرات دشمنی با توافقنامه ی امنیتی در خیابان و کابینه عراق و نمازجمعه ی تهران

این دو گزارش خبری تصویری ضمیمه شده که یکی مربوط به تظاهرات نماز جمعه ی تهران است که دارای قطعنامه ی چند بندی پیرامون عراق و فلسطین است و دیگری مربوط به تظاهرات ضد آمریکائی و توافقناممه ی امنیتی در عراق می باشد که هردو گزارش ارتباط تنگاتنگ بهم دیگر دارند که مرکز و کانون برنامه ریزی و طراحی و هدایت گری هر دو مورد اشاره شده بیت لوطی جماران و سپاه پاسداران است که طراح تدارک دهنده می باشند یا کلید هر دو پروژه را زده اند . صد البته که ارتباط مستقیم به پرونده ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی دارد که چندین سال است که این سیاست هم عمچون اهداف پروژه ی هسته ای بطور پنهانی دنبال می شده است. ولی چون اکنون لو رفته و شرایط هم حساس و خطیر شده است .
از سوی دیگر چون اسناد و مدارک بدست آمده در عراق و به معرض دید گذاشتن موجب شد که اینگونه تلاش های مذبوحانه ی دخالت گری برای بر هم زدن و خنثی کردن توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا افشا شود. بنابراین واکنش های اعتراضی علنی شده است که از طرف دیگر موجب لو رفتن دست داشتن سران رژیم تروریستی آخوندی به خصوص ارگان فاشیستی سپاه پاسداران در امور داخلی و امنیتی عراق شده است که از طریق سپاه قدس و سفیر تروریست حسن کاظمی قمی در بغداد اهداف مورد نظر دنبال شده است .
به ویژه اینکه چون نقش اعزام روزانه ی هزاران مأموران اطلاعاتی و امنیتی و پاسدار و بسیجی و قاچاقچیان مواد مخدر که از نوار مرزی میان ایران وعراق بطور مرموزانه ی به عنوان زوار وارد خاک عراق می شوند . یا در حقیقت برای اجرای مأموریت و عملیات خاص به عراق اعزام می شوند که هم در دامن زدن به اقدامات تروریستی و انتحاری و انفجاری وناامن سازی در عراق دست داشته اند وهم مشغول توزیع مواد مخدر در میان جواانان عراقی می باشند . هم اینکه به عتوان سیاهی لشکر عراقی در همه تظاهراات نمایشی ضد آمریکائی با تأکید کردن بر لغو توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا می شوند و اصرار بر اخراج نظامیان از عراق به عنوان شهروند عراقی می کنند. همین اقدامات پیگیر و مستمر باعث شده که تا حال امضای توفقنامه ی امنیتی میان دولت عراق با آمریکا به تعویق بی افتد .

اما اکنون که این طرح و دسیسه وتوطئه لو رفته و افشا شده است و دیگر چیزی برای نهان شدن باقی نمانده است . به خصوص اینکه اکنون که طلبه مقتدی صدر تبدیل به یک گروگان در چنگال و اختیار سپاه پاسداران در تهران شده است که نقش اهرم وچماق فشار رژیم تروریست آخوندی برای راه اندازی تظاهرات های فرمایشی علیه توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق را اجرا می کند . لذا اکنون که کابینه ی عراق این تواقنامه امنیتی را تصویب کرده است و می بایست که پارلمان عراق آن را نیز به تصویب برساند . بنابراین دستگاه تبلیغاتی و تروریستی رژیم آخوندی بسیج شده است تا که آخرین تلاش های مذبوحانه را بکند تا مانع از امضا و تصوب توافقنامه در پارلمان عراق شود . برای همین بطور همزمان که چند نماینده ی نغفوذی خریداری شده ووابستگان مقتدی صدر در پارلمان عراق از تهران دستور سفارشی در یافت می کنند در خیابان های بغداد و پارلمان عراق دست با اعتراض مشاب علیه توافقنامه زده اند .همچنین حرکت های تقویتی نیز در تهران دنبال شده است تا مکمل اینگونه واکنش و اعتراضات مخالف با توافقنامه ی امنیتی در پارلمان و خیابان های عراق شود.

در خاتمه اینکه پس بی جهت نیست که نمایش کمدی در تهران نیز تدارک دیده شده است . زیرا که قطعنامه ی چند بند وماده ای تنظیم شده که برای نماز گاران نماز جمعه ی تهران یا نان و جیره خواران حکومتی قرائت شده است که تنظیم کنندگان قطعنامه آنگونه احساس و یا دستور آمرانه صادر کرده اند که نشان داده اند نه نمایندگان کشور و مردم عراق و فلسطین می باشند ، بلکه اذعان و اعتراف کرده اند که این دو جزو حریم و حیات خلوت خصوصی لوطی جماران و سپاه پاسداران می باشد . در صورتیکه اینگونه اقدامات ناشیانه ی زنجیره ای به وضوح ثابت می کند که عامل اصلی و کلیدی ناامن سازی عراق و لبنان وفلسطین فقط رژیم تروریستی آخوندی می باشد . همچنین آن روی سکه یا معادله بیان و اعتراف آشکار این واقعیت می باشد که اهداف پروژه ی هسته ای نه صلح آمیز که صددر صد نظامی می باشد . برای اینکه اینهمه تلاش وتوطئه و سیاست دخالتگری و اقدامات تروریستی و اخلال گرایانه در بستر دفاع از پروژه هسته ای در عراق و لبنان و فلسطین وحتی افغانستان وخاورمیانه می باشد.
هوشنگ – بهداد
1387 شنبه 2 آذرما ه
لطفاً برای رجوع به گزارشان خبری می توانید به این اینک http://www.jomhourieslami.com/1387/13870902/index.html رجوع کنید .
hasEML = false;
نقد و بررسی " فقط عكس يادگاري گرفتند!(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 2 آذر ماه سال 1387
" دور زدن بحران معضلات معیشتی و مشکلات اقتصادی داخلی ، با برجسته کرن بحران اقتصادی و مالی و بانکی آمریکا"
جائی که عقاب بال بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟ یعنی اینکه عجیب واقعاً ساحل نشینان پاسدار و طلبه های قلم بر دسته گرفته و قلمزن شده باورشان شده است که گویا در سواحل جزیره های مستقل وخود کفا ودرجای امن لمیده وزندگی می کنند که در عالم خلسأ و بی خیالی فرو رفته و باوارونه گوئی کردن می توانند جهان پیرامون خودشان را تحلیل و تفسیر کنند. زیرا که اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده آنگونه اظهار شعف و شادمانی و خشنودی از عدم نتیجه گیری نشست گروه 20 گروه سران کشور ها در واشنگتن کرده است که درک نکرده که معنی این اعتراف چیست که با تأکید مبنی بر اینکه این کشورها میزان 85% در آمد ناخالص جهان را در اختیار خود دارند . ولی با اذعان کردن طوری خودش را به کوچه ی علی چپ زده است که انگاری اقتصاد ورشکسته ی تک محصولی وابسته به نفت رژیم تروریستی آخوندی هیچگونه وابستگی به بازار جهانی و مشتریان نفت ندارد وهیچ وارداتی هم در کار نمی باشد . یا اینکه کاهش روز افزون قیمت و بهای نفت دمار از نهاد سران رژیم تروریستی و خزانه و بودجه مملکت و دولت جراحی و خراطی شده مدعی عدالت محوردر نیاورده است . همینطور کاهش بهای نفت موجب سرعت بخشیدن به افزایش کسری بودجه و در آمد ارزی نشده است که طلبه ی قلم بردست گند سر و صدا و هوی ورشکستگی های طرح های اقتصاد وبانکی و پولی داخلی را فراموش کرده است و هورا کشیدن برای عدم موفقیت نشست گروه 20 در واشنگتن را سر داده است تا از این طریق توانسته باشد شکر خدا برای خود ونظام تروریستی آخوندی دست وپا کند و بقول معروف با ضرب سیلی توانسته باشد صورت خود را سرخ کرده باشد تا که بتواند آدرس غلط دهد و نعله وارونه زند.

مسخره اینکه طلبه یادداشت روز نویس بدون آنکه توضیح دهد که وضعیت مسکن در ایران چگونه است و موقعیت سیستم بانکداری در ایران در چه وضعیتی قرار دارد ؟ چرا در شرایطی که بهای کاهش نفت ادامه دارد . برای چه در ایران قیمت ریالی دلار افزایش یافته است ؟ یا اینکه برای چه رئیس بانک مرکزی تعویض شد؟ معهمتر اینکه چرا به جای اینکه نرخ تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری مهار گردد و چرا...؟ اما با مال تعجب با فراموشی عمدی معضلات و مشکلت داخالی، اینگونه پرسش در برابر بحران اقتصادی و مالی آمریکا که جهانی شده کرده و دلیل آن نیز چنین ضمیمه کرده است؟:

اينجاست كه اين سوال اساسي به ذهن متبادر مي شود كه علت و ريشه اصلي بحران هاي مالي غرب و خصوصاً ايالات متحده آمريكا كه طي يكي، دو ماه گذشته عيان گشته است چيست؟ اقتصاديون عامل بحران را در ركود اقتصادي آمريكا و اتخاذ تصميمات غلطي مي دانند كه به دنبال آن گرفته شد، چرا كه با ركود اقتصادي در آمريكا -طي هفت، هشت سال اخير- نرخ بهره بانك ها از سوي دولت كاهش داده شد و به تبع آن دريافت اخذ وام براي خريد مسكن افزايش يافت و به دنبال آن قيمت مسكن نيز سير صعودي پيدا كرد. از سويي ديگر؛ افزايش قيمت مسكن، تمايل در مشاركت ساخت مسكن را به همراه داشت و به مرور اين ساخت و سازها تا جايي ادامه يافت كه خانه هاي موجود از ميزان مورد نياز بيشتر شد و اين بار بالعكس روند كاهش قيمت مسكن شروع گرديد و در اين ميان افرادي كه در چند سال اخير خانه اي را به كمك وام و با قيمت بالا خريده بودند شاهد كاهش قيمت خانه خريداري شده بودند و بدين ترتيب ناگزير از پرداخت اقساط خانه سر باز زدند تا بانك خانه را به ازاي بدهي هاي معوقه تصرف كند. جالب اينجاست كه بانك ها نيز در اين چرخه متضرر شدند، چون براي تعداد بي شماري خانه وام داده بودند ليكن اكنون صاحبان آنها قادر به پرداخت اقساط وام نيستند و قيمت خانه ها هم از ميزان وام پرداختي بسيار كمتر شده است. اما سياسيون علت شكل گيري بحران هاي مالي را ناشي از تصميمات سلطه جويانه و جنگ طلبانه كاخ سفيد مي دانند و معتقدند سياست هاي يكجانبه گرايي جرج بوش و از جمله هزينه هاي جنگ در عراق و افغانستان عامل بحران اقتصادي كنوني آمريكاست"
مهمتر و کمدی تر اینکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله ی ارائه ی تحلیل خود بدون آنکه متوجه باشد در ایران چه خبر است و در 30 سال گذشته حکومت فاشیستی مذهبی چه کرده است؟ و اکنون وضعیت مردم ایران چونه است؟ . تازه نمی داند که خود مدعی کجا نشسته است ؟ و برای چه از موضع خود زنی و فرار به جلو چنین با ارونه گوئی کردن دست به بر یدن شاخه ای کرده است که خودش برروی آن نشسته است:

"علت العلل بحران هاي كنوني در حوزه اقتصاد جهاني را بايد در به حاشيه راندن دين از سياست و اجتماع دانست. چرا كه وقتي در راستاي پروژه �دين زدايي غرب�، دين و ايمان از سطح زندگي اجتماعي و تصميم گيري هاي كلان در مديريت كشور حذف مي شود آن وقت اقتصاد با سودطلبي آنهم بطور نامحدود و سياست با سلطه گرايي و يكجانبه گرايي در هم تنيده مي شود. و نتيجه طبيعي آن بروز بحران ها و چالش هايي است كه راه حل خروج از آنها ورود �دين� در عرصه زندگي و حيات است."

ازخاتمه اینکه اگر چنانچه هدف، بر مبنای فلسفه ی سگ مفت و گنجشک مفت و تیر در تاریکی رها کردن نمی باشد که پاسدار طلبه ی یادداشت روز نویس دست بر قلم برده است. در عوض قرار بود که وی مسئولا نه بحث و تحلیل اقنائی و مقایسه ای می کرد . آیا بهتر نمی بود که بقول معروف با یک سوزن به خود زدن شروع می کرد تا اینکه در دنباله می توانست یک جوالدوز به دیگران زدن می رسید؟ . نه اینکه فقط جوالدوز به دیگران زدن آغاز و با همان شیوه به پایان برده است ، بلکه بدون آنکه کلامی در مورد وضعیت ایران گفته و توضیح داده باشد که چگونه ماه عسل افزایش قیمت نفت تبدیل به موم خوری و عزا شده است . مشروط بر اینکه همان انتقاداتی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به دولت آمریکا و سیاست دخالت گری در عراق با صرف هزینه های مالی و خسارات جانی به عنوان ریشه ی بحران اقتصادی و مالی آمریکا مطرح کرده است بدون کوچکترین شک و ابهام این انتقادات و دلایل در مورد سیاست های رژیم تروریستی آخوندی در عراق و افغانستان و عراق و فلسطین ولبنان، بیشتر صدق می کند و واقعیت دارد. برای اینکه حاصل اوج افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به خزانه ی دولت ، مگر جز این بوده است که فقط صرف ارگان های نظامی و سرکوبگر داخلی و مانور و رزمایش و همایش و آزمایش موشک دور برد شده است؟ همچنین مگرپول های کلان اهدائی به حزب الله لبنان و حماس داده نشد تا که جنگ 33 روزه با اسرائیل و جنگ داخلی ساف و حماس در فلسطین و جدائی نوار غزه در فلسطین بر پا شود و ریالی هم صرف برنامه ریزی خدماتی و رفای عمومی مردم واقتصاد کشور نه اینکه نشد، بلکه تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری افزایش یافت و اوضاع آنگونه داغان و خراب و بحرانی شده ومی باشد که امثال طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران مجبور هستند که از بحران اقتصادی و مالی آمریکا گزارش و تحلیل و تفسیر مورد دلخواه خود ارائه دهند تا به منتقدان ونارضیان وانمود کنند که اگر وضع اقتصادی رژیم تروریستی خراب است ، خوب نگاه کنیدکه وضع اقتصادی و مالی آمریکا هم بحرانی می باشد که علاجش دوری جستن سیاست از دین در این کشور بوده است.
هوشنگ � بهداد
شنبه 2 آذر ماه سال 1387
نقد و بررسی "آژانس ; مطالبات غيرقانوني" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 2 آذر ماه سال 1387
"تهدید و انتقاد کردن محمد البرادعی ، خود دلیل گویای اهداف نظامی پروژه ی هسته ای می باشد"
مسئله ی غامض و پیچیده ی بدخیمی پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی آنچنان تبدیل به بدخیم شده است که می رود به سمت درمان ناپذیری این بیماری مزمن که حتی عمل جراجی هم نمی تواند درمان پذیرش باشد . برای اینکه در ابتدا نه اینکه تلاش جدی برای شاخت این بیماری این مرموز نشد ، بلکه بدتر اینکه زمانی هم که شناخته شد تلاش جدی برای مهارش نشد تا اینکه تبدیل به رشد سلول های خوش خیم به بد خیم در مان پذیر نشوند . مهمتر اینکه با شیوه ی درمانی که برای مهارش در پیش گرفته شد . چون این شیوه ی درمان درست و کار ساز نبود موجب شد که این رشد سلول های بد خیم خیلی بیش از قبل فعال و رشد کنند .
به خصوص پس از اینکه با طراحی کودتای خاموش و خزنده، رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد شد و با هوار و فریاد جیغ و فغان روش در تور سفر های استانی خود از دادن خبرهای خوش غنی سازی اورانیوم و برگزاری جشن هسته ای گفت که جایگزین برآورده شدن مطالبات و وعده هائی همچون مبارزه با مفسدان اقتصادی و بردن نان بر توی سفره های محرومان دادن شد . در صورتیکه همان زمان غرب اندر خم یک کوچه بود ومشغول پیگیری سیاست خائنه ی تجارت خون مذاکره ی هسته ای بود که انگیزه ی خود را از پیشنهاد لابی های فعال رژیم تروریستی آخوندی در یافت می کرد . بنابراین این سیاست خائنانه ی فرصت سوزی همانگونه که قید شد نه اینکه هیچگونه کمک به در مان بیماری یا مهارش نکرد ، بلکه بر عکس موجب تقویت و رشد سلول های بد خیم سرطانی هسته ای کند .

. البته فراموش نشود که سیاست دخالت گری در عراق و دست زدن به اقدامات تروریستی و ناامن سازی و سرگرم و در گیر کردن آمریکا در عراق کمک شایان توجهی به پیشبرد سیاست باج گیری و چانه زنی مذاکره ی هسته ای شد که دستآورد تعقیب سیاست فرصت سوزی در راستای پیگیری طرح و اهداف پروژه ی هسته ای را در بر داشت. همچنین نقشی که گزارشات چند گانه آژانس و شخص محمد البرادعی ایفا کرد ند باعث شد تا این روند تحقیقق و بازرسی پرونده هسته ای کشدار و غامض و پیچیده و مبهم تر شود.
زیرا مگر درک این واقعیت خیلی سخت بود تا که دانسته نشود که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی دنبال چه ادافی می باشند که اینقدر رفتار و عملکرد تناقض آمیز دارندکند؟ مثلاً برای چه در زمان خاتمی و حسن روحانی تعلیق اورانیوم پذیرفته می شود ؟ سپس در دوره ی پاسدار احدی نژاد این تعهد نقش می شود. بدتر اینکه اعتراف می شود که در همان زمان پذیرش توقف غنی سازی در اصل پذیرفت نشده بود و اقدامات در خفا انجام می شد .

پرسش است که آیا اعتراف به این برخورد دوگانه برای آژانس اتمی آشکار نمی ساخت که اهداف پروژه ی هسته ای غیر صلح آمیز می باشد؟ زیرا اگر چنانچه صلح آمیز باشد چه دلیل به پنهانکاری داشت؟ به خصوص اینکه اگر امروز کسی که با مسائل سیاسی و نظامی و هسته ای و تنظیم شکل گیری قدرت در ایران آشنائی داشته باشد . می داند که جایگاه لوطی جماران چگونه است؟ رابطه ی وی با ارگان های سرکوبگر به خصوص سپاه پاسداران چگونه می باشد ؟ نقش نمایندگان ویژه ی وی در نهاد ها چگونه است؟ به ویژه اینکه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری که نماینده ی ویژ ه ی لوطی جماران در ورق پاره پرونده ساز و سناریو کیهان اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی است . رابطه اش با لوطی جماران وسپاه پاسداران چگونه می باشد وچگونه از پرونده ی هسته ای تا کنون دفاع کرده وحرف نهائی را زده است؟

بنا براین وقتی که این پاسدار در یادداشت روز خود تهدید می کرد که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز مذاکره در اروپا که در خیابان های بیروت و بغداد تعیین تکلیف می شود. به موضوع پیام نظامی ونه صلح آمیز هسته ای را منتقل کرده بود؟ زیرا که پیآمد این تهدید جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل بود که از طریق حزب الله لبنان طراحی و دنبال شد. عراق که جای خود دارد . زیرا که در دفاع از پروژه ی هسته ای هرروز در خیابان های بغداد نه اینکه بمب گذاری و عملیات انتحاری و انفجاری و ناامن سازی انجام می گیرد، بلکه از طریق طلبه مقتدی صدر ساکن قم است مدام تظاهرات ضد توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق راه اندازی می شود .
مهمتر اینکه همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز دیگری خطاب به آمریکا و سازمان آژانس انرژی اتمی هشدار داد که تصور نکنید که مسئولان هسته ای کشور و نیزوهای مدافع آن آنقدر ساده می باشند که در دید وبازید و بازرسی ها همه اطلاعت هسته ای را به شما تحویل داده اند و در زیر چشمان ماهواره های پیش رفته ی جاسوسی آمریکا که برروی خاک ایران متمرکز شده اند . تلاش برای استتار تأسسیات هسته ای در سراسر خاک ایران نشده است که در صورت هرگونه تهاجم نظامی از آسیب در امان و مصونیت بمانند.

در خاتمه اینکه وقتی که چد سال پیش به این شفافیت اعتراف شد که هدف پروژه ی هسته ای غیر صلح آمیز ونظامی می باشد . مشخص نیست که این بازی کثیف موش و گربه ی سیاست فرصت سوزی که انشاء اله گربه است که با سیاست خائنانه ی مذاکره با غرب دنبال شده است. در راستای چه اهدافی بوده که ادامه یافته است؟ پس جای شک نمی باشد که نه البرادعی حاضر وقادر است همه واقعیت را بیان کند ونه اینکه گزارشات چند پهلوئی که هر از گاهی بیرون می دهد این گزارشات کامل است و بیان کننده ی همه واقعیات می باشد . مشروط بر اینکه به همین گزارشات هم سخت از سوی مسولان و قلم بردستان رژیم تروریستی آخوندی تاخته می شود . مثلاً آخوند هفت خط و بساز و بفروش رفسنجانی در نماز جمعه علیه گزارش اخیر محمد البرادعی موضع انتقادی اتخاذ کرده است و اکنون نیز مبلع رفسنجانی در سرمقاله ی خود سخت گزارش البرادعی را مورد تهاجم انتقادی قرار داده است که بدون شک و ابهام ، اینگونه انتقاد کردن به وضوح از نیات نظامی بودن پرونده ی هسته ای پرده بر می دارد وحکایت می کند
.
هوشنگ � بهداد
شنبه 2 آذر ماه سال 1387
نقد وبررسی "راز آن نهيب (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه 30 آبان ماه سال 1387
"متهم کردن رقیب دوم خردادی به پروژه ی مشترک با دشمن خارجی داشتن وتهدید کردن با ندهای خودی که می با یست بالاجبارهمه به نامزدی ریاست جمهوری احمدی نژاد گردن نهند."
کشتی به گل نشسته که سرنشینانش آنگونه مشغول سوراخ کردنش می باشند که بزور تقلب و زد وبند پشت پرده و فعال بودن یک دلال وواسطه ی بدنام باند مافیائی انگلیسی مؤتلفه توانست رأی اعتماد ناپلئونی لب مرزی برای یک پاسدار غارتگر میلیاردی در پست وزارت کشور کسب کند . البته که طبق قانون دست پخت رژیم تروریست و ارتجاعی آخوندی نصف باضافه یک می بایست عدد 146 باشد. ولی اکنون عدد 138جای 146 را گرفته است که بقول خودشان این کمترین آمار رأی اعتماد گیری برای وزیر کشور در 30 سال گذشته بوده است.
حال چگونه می توان بهتر از این ماهیت مدعیان اصول گرائی را به طور عریان به نمایش گذاشت که پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس مدعی شده که وحدت نظری و استراتژی انتخاباتی اصول گرائی از سوی ساکنان کشتی جدی گرفته نشده است. زیرا که بقول مدعی قلم بر دست جریانات و باندهای مافیائی مدعی اصول گرائی سر گرم مسائل حاشته ای و اختلافات می باشند که غافل از درک طراحی دشمن بیرونیو نیروهای تندروی داخلی درون جبهه ی رقیب غربگرا می باشند که چه خواب خطرناکی را برای برزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � ریاست جمهوری دوری دهم طراحی و برنامه ریزی کرده اند . البته رژیم مستبد و نامشروع و ضد مردمی آخوندی چون اساس و بنیان وجودی اش بر اساس فلسفه ی دروغ و نیرنگ و عوامفریبی ودین فروشی و شناشی دشمن بیرونی ودشمن تراشی داخلی برای منحرف کرن اذهان عمومی و توجیه کردن عدم پاسخگوئی به مطالبات مردم استوار است. لذا مشخص است که همانگونه که تجربه ی 30 سال گذشته از اشغال سفارت آمریکا دارد که آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید که نه تبدیل به ابزار سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد ، بلکه زمینه و بستر ساز حذف همه مخالفان و دگر اندیشان با اتهام وابستگی به دشمن آمریکا شد و این سیاست تا کنون همچنان کار برد داشته است . تا آنجائی که اکنون نیز رقیب دوم خردادی ها نیز به همین اتهام همکاری با دشمن آمریکا و ستون پنجم و پیاده نظامش می شوند.
بنابراین بی دلیل نیست که پاسداران اطلاعاتی و امنیتی و باز جو وشکنجه گر که قلم بر دست ومفسر وتحلیل گر و یادداشت روز نویس شده اند.اکنون بر مبنای همین تجربه و شیوه نه رقیب و مخالفان که نیروها و بااندهای منتقد درونی را تهدید ومتهم را می کنند و همچون شمشیر داموکلس پس سرشان نگهداشته و نسخه تجویز کرده که چون شرایط خطری می باشد ورقیب کینه توز با دشمن خطرناک خارجی عزم جزم کرده است تا که دوباره به قدرت باز گردد.پس برای نا کام کردن وبه شکست کشاندن شان می بایست که اختلافات کنار گذاشته شود و پیرامون نامزدی که آرای بیشر از بقیه دارد اجماع ووحدت نظر و عمل کرد تا شانس قطعی پیروزی را حتمی کرد. یعنی اینکه بوضوع و عریان پیام داده شده است نه مردم ونه مطالبات ونه پاسخگوئی به خواست ونیاز شان مهم می باشد ونه ادا و اطوار های تاکتیکی و پوشش مکتبی و اصول گرا بودن به عنوان وظیفه ی شرعی با چاشنی عاشقان خدمتگزاری به مرم ایران مطرح است ، بلکه فقط شیفتگان قدرت و ثروت و انحصاری کردنش بسیار مهم و مسئله ی مبرم روز می باشد که هرطوری شده می بایست همه ی باندهای مافیائی اصولگرایان در راستای این هدف بسیج و فعال شوند.
بهرحال سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس از تقسیم بندی رئوس کلی پروژه ی سوژه ی جدید نوسازی اصلاحات غربگرا گفته که در 3 سال گذشته شروع شده آنهم چشم به اصلاحاتی درون رژیم تروریستی و بربرمنش و تاریک اندیش قرون وسطائی و نا مشروع دوخته شده که هرگز اصلاح و تغییر پذیر نمی باشد و اکنون یادداشت روز نویس و سربازجوی پیگیر خودش اعتراف و اذعانکرده است که مأموریت کشف و خنثی سازی این پروژه ی اصلاحلت غربگرای رقیب بر عهده و مسئولیت روزنامه ی پرونده و سناریو سازی ورق پاره ی کیهان سرباز جو حسین شریعتمداری بوده است که اکنون به این نتیجه گیری رسیده است که دشمن دریافته ضربه زن به مدیریت نظامی و امنیتی امکان پذیر نیست .بنابراین دشمن خارجی مأموریت به نیروهای میدانی اش همچون مدعیان اصلاح طلبان داده است تا برروی موضوعات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و هنری و سیاسی و کاری و دانشجوئی و زنان و معلمان متمرکز شوند تااز اینا ن به عنوان چفت لولا به عنوان اپوزیسیون استفاده کند . خلاصه سربازجو پاسدار پس از کلی صغر و کبرا چیدن ها و تحلیل و تفسیرهای مدل بازجوئی و اعتراف گیری و پرونده و سناریو سازی دادن ها و کیفرخواست برای رقیب مدعی اصلاح طلب صادر کردن در نهایت هدف غائی دشمن خارجی و اصلاح طلبان غربگرا را اینگونه تئوریزه و تشریح و بیان کرده است:
"درست در همين نقطه است كه دشمن روي غفلت ها، خودخواهي ها و حتي دلخوري ها و ضعف هاي شخصيتي تك تك اصولگرايان حساب كرده است. براي تكميل شدن اين پروژه و اجراي موفق آن هيچ چيز براي دشمن حياتي تر از آن نيست كه هجمه اختلافات درون جبهه انقلاب به حدي برسد كه همه با خود فكر كنند �اين بساط جمع شدني نيست� و اصولگرايان از دست يكديگر جان سالم به در نخواهند برد. اجراي پروژه بحران سازي با استفاده از شبكه هاي اجتماعي و با محوريت و صحنه گرداني اصلاح طلبان ساختارشكن روزي كليد خواهد خورد كه دشمن مطمئن شود نيروي اصولگرايان به حد كافي تحليل رفته و توانايي آنها براي مهار بحران ها از حداقل مقدار لازم پايين تر آمده است. آن روز حتماً برنامه ها و پروژه هاي مفصل يكي پس از ديگري اجرا خواهد شد و هزينه هاي لازم براي مقابله با آنها بسيار فراتر از آن خواهد بود كه امروز حتي بتوان تصور كرد. اصولگرايان براي مقابله با اين نقشه هاي شوم كه پس از روي كارآمدن باراك اوباما و كاهش قيمت نفت اراده دشمن براي اجراي آن مصمم تر هم شده بايد حداكثر مقدار سرمايه اجتماعي خود را به صحنه بياورند و ناگفته پيداست كه اين سرمايه اجتماعي اكنون در كجا تجميع شده است. "
درخاتمه اینکه سربازجو پاسدار یااشت روز نویس که پس از تجربه ی افتضاح آمیز پرده ی اول شوی علی کردن متوجه شد حامیان واقعی پاسدار گماشته احمدی نژاد در مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم تعداد 45 و کیل الدوله می باشد . به خصوص اینکه تجربه ی تلخ پرده ی دوم این شو که پیرامون پاسدار میلیاردی محمد صادق محصولی اتفاق افتاد. گرچه با زد و بند های پشت پرده وبا تهدید کردن پاسدار انگلیسی علی لاریجانی که از طریق قلم علی اکبر جوانفکر دنبال شد که مشاور پاسدار گماشته احمدی نژاد است که خطاب به پاسدار انگلیسی علی لاریجانی گفت که نه اینکه می بایست تو از ریاست مجلس دکوری و کمدی انتصابی هشتم بر کنارشوی ، بلکه تو عنصری گول خورده از سوی علی کردان می باشی که خوردش گول خورده است . بنابراین تو صلاحیت و شایستگی هیچگونه مسئولیتی را هم نداری . همینطور با اجرای نمایش تر ستی و چشم بندی سیرک هنری که محمد رضا باهنر عضو باند مافیائی انگلیسی مؤتلفه اجرا کرد . زیرا که هنگام رأی اعتماد گیری پاسدار میلیاردی محمد صادق محصولی با جست وخیزی که از جایگاه هیئت رئیسه کرد و با خاموش کردن میکروفن ودر گوشی با پاسدار انگلیسی علی لاریجانی صحبت کردن ، رهنمود دیکته کرد که باید در شمارش آرای ریخته شده به صندوق مارگیری دستکاری کرد و 2 تا را کاهش داد تا که بتوان بطور تقلبی پاسدار غارتگر میلیاردی صادق محصولی وزیر کشور شود . یعنی بقول پاسدار علی لاریجانی با بی توجهی موقع شمارش آرا نتیجه ی لب مرزی یا ناپلئونی برای وزیر کشور دکوری کسب شد . بنابراین سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس با اجرای این پرده ی دوم شوی نمایشی مضحک وزارت کشوری بیشتر متوجه شده است که اوضاع اصول گرایان به خصوص موقعیت پاسدار گماشته احمدی نژاد ضعیف و ضربه و آسیب پذیر می باشد . برای همین با شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود پروژه ی وابستگی و طرح مشترک خطرناک با دشمن داشتن برای رقیب دوم خردادی رااجرا کرده ودرازش کرده است تا که توانسته باشد اخطار تهدید آمیز جدی هم به باندهای مافیائی اصولگرائی منتقد پاسدار گماشته احمدی نژاد داده باشد تا که مواظب باشند و دست وپای خودشان را جمع کنند که نکند از حمایت کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد برای نامزدی ریاست جمهوری دوره دهم منصرف شده باشندد. زیراکه پیرو خمینی شیاد است که گفته بود هر گز عقد اخوت با کسی نبسته است .

هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 30 آبان ماه سال 1387
نقد وبررسی " چند و چون مصوبه دولت عراق (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان جمهوری چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387
"چرا سایر کشور همسایه ی عراق و حتی عراقی ها و آمریکائی های مستقر در عراق، همچون سران رژیم تروریستی آخوندی نسبت به عراق حساسیت ندارند؟"
پاسدار قلم بر دست عرب غیر ایرانی باز مأموریت یافته است که پیرامون همسایه های رژیم تروریستی آخوندی حاکم برایران قلم فرسائی کند به خصوص در مورد عراق و به ویژه پیرامون توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا تحلیل سربزو حسینشریعتمداری گونه ارائه کرده است ونتیجه گیری نموده که بنابر نظرتحلیل گران رسانه های منطقه ای و داخلی کارشناسانی که نام ونشان ندارند، تصویب این توافقنامه در پارلمان عراق موجب پیروزی آمریکا وشکست برای یک جریان سیاسی عراق شده است . البته جریان سیاسی عراق یعنی رژیم تروریستی آخوندی و عوامل نفوذی اش در عراق می باشد . زیرا که اگر چنانچه این جریان سیاسی عراقی شکست خورده دارای وزن و اعتبار در عراق باشد . می بایست هم در کابینه ی عراق حضور داشته باشد کهاجازه نمی داد تا که این توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا در کابینه تصویب می شد . علی الخصوص اینکه نظر سنج های روزنامه ی پرونده و سناریو ساز کیهان سر باز جو حسین شریعتمداری چند روز پیش از عراق گزارش دادند که 88% مردم عراق مخالف توافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکاهستند که دیگر جای هیچگونه عذر و بهانه برای موافقت 12% در کابینه ی عراق با توافقنامه ی امنیتی باقیمانده نمی ماند.
ولی همانگونه که این نظر سنجی همچون مدرک جعلی پاسدار معزول علی کردان بی اعتبار بود . اکنون نیز تحلیل پاسدار عرب یادداشت روز نویس مشابه و مترادف اعتبار رأی تقلبی وزیر کشور شدن پاسدار غارتگر و میلیاردی محمد صادق محصولی است که باگل زدن در وقت اضافی به دروازه ی خودی از سوی محمد رضا باهنر پیروزی وزیر کشور دکوری برای پاسدار میلیاردی صادق محصولی کسب شد و جای پاسدار علی کردان آمد که فقط با ضرب چاقوی نایب رئیس دوم مجلس دکوری و کمدی و انتصابی و فرمایشی هشتم و محمد رضا باهنر نایب رئیس دوم مجلس وعضو باند مافیائی غارتگر انگلیسی مؤتلفه امکان پذیر شد که خودش نیز مدافع پاسدار غارتگر میلیاردی مشابه خودش صادق محصولی بود.
بنابراین چون توافقنامه ی امنیتی میان دولت عراق و آمریکا موجب مسدود یا محدود شدن مانور دادن وباج گیری کردن لوطی جماران و سپاه پاسداران در عراق می شود که می تواند پیآمدهای منفی بس فراتر از عراق در فلسطین لبنان و افغنستان بهمراه داشته باشد . لذا در ادامه ی روند تلاش گسترده ی مخالفت با این توافقنامه تأکید شده که امضای هر نوع توافقنامه با آمریکا موجب می شود که به ضرر تمام عراق تمام شود . یعنی اینک شکست یک جریان سیاسی عراقی که ناشی از تصویب این توافقنامه است، اکنون تعمیم داده شده و همچون نظر سنجی 88% شامل ضرر همه ی عراق شده است .
بهر صورت در دنباله این پاسدار عرب قلمزن و یادداشت روز نویس شده همچون سایر همتایان خود نماینده و سخنگو و وکیل مدافع تسخیری مردم و دولت عراق شده است و گفته که دولت عراق در شرایط ضعف در حالت اشغال نظامی تن به امضای این توافقنامه داده است . البته توضیحح داده نشده که این حالت نمایندگی و سخنگوئی مردم ودولت عراق چگونه به این پاسدارداده شده است؟ همانگونه که گفته نشده است که چرا عراق می بایست همچنان حیات خلوت لوطی جماران و سپاه پاسداران باقی بماند تا بیش از توی باتلاق ساخته شده فرو رود؟
بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس غیر ایرانی با تأکید هر چه بیشتر برای حق ویژه ی دخالت گری در امور داخلی عراق قائل شدن و با روده درازی و حلاجی کردن بندهای این توافقنامه به این نتیجه رسیده است که چون مجلس عراق طبق قانون نمی تواند در مصوبات دولت دخالت کند . لذا خواست سران رژیم تروریستی آخوندی را اذعان و منتقل و تجویز کرده و گفته است تنها راه باقیمانده مخالفت پارلمان عراق با این توافقنامه ی امنیتی می باشد که چنین توضیح و تشریح داده شده است:
"-دولت نوري المالكي تعيين تكليف درباره دو بند مهم مصونيت قضايي و محموله هاي نظامي آمريكا را به مجلس محول كرد. اين در حالي است كه براساس قوانين موجود در عراق، مجلس نمي تواند در جزئيات و حتي اصول لايحه دولت دخالت كند و لذا راهي باقي نمي ماند جز اينكه مجلس با اصل و همه اصول و جزئيات مصوبه دولت مخالفت نمايد كه صد البته اين بهترين راه مواجهه مجلس عراق با توافقنامه مي باشد اما البته در اينكه جمعبندي فراكسيونهاي مختلف عراقي درخصوص اين موضوع چه باشد، سوالاتي وجود دارد."
در خاتمه اینکه اکنونسیاست دخالت گری در امور داخلی عراق و اهداف نهفته در پس آن آنچنان دیگر برجسته و عیان وعریان شده است که جای هیچگونه شکی باقی نمی گذارد که دلیل این همه حساسیت بیش از حد نسبت به عراق داشتن و ضریب مخالفت و دشمنی هیستریک نسبت به حضور آمریکا در عراق و توافقنامه ی امنیتی میان عراق و آمریکا داشتن ، به خصوص با همه امکانات تبلیغاتی و گرد آوری و بسیج کردن نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و قاچاقچیان مواد مخدر و سلماندهی زیر پوشش زوار کرن و روزانه هزارهزار از نوار مرزی عراق و ایران وارد عراق کردن تا با شرکت کردن در تظاهرات مخالفت با حضور آمریکا در عراق و توافقنامه ی امنیتی داشتن. همچنین سایر اقدامات تروریستی و خرابکارانه وناامن سازی که در عرای یاد می کنند .هر گز نمی تواند مورد خوش باور ترین افراد عراق یا همسایگانش قرار گیرد که سران رژیم تروریستی آخوندی چشمداشتی نسبت به عراق ندارند و اهداف خاصی را در عراق تعقیب نمی کنند و اینگونه اعمال و فعالیت و اقدانات روزانه که پس از اشغال نظامی در عراق از سوی مقامات رژیم تروریستی دنبال می شود. صرفاً صلواتی و انسان دوستانه می باشد . زیرا که مردم عراق خیلی بیش از مردم ایران برای سران رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و عوامفریب و جنگ افروز و غارتگر و دین فروش ارزش دارند . بطوریکه می بایست تمام مطالبات و نیاز های مردم ایران فراموش شود و بی خیال تورم و گرانی و افزیش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری شد . زیرا که می بایست به خاطر دسترسی به سلاح هسته ای سیاست دخالت گری در امورد داخلی عراق و سایر کشور های همجوار و منطقه با صدور تروریسم وبنیاد گرائی دنبال شود . بلی برای رفع هر گونه شک و شبهه ای پرسش می شود چرا سایر کشور همسایه ی عراق و حتی عراقی ها و آمریکائی های مستقر در عراق، همچون سران رژیم تروریستی آخوندی، نسبت به عراق حساسیت ندارند؟
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387
نقد و بررسی " واقعيت هاي غيرقابل انكار و اطلاع رساني آزاد" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387
"هیچ اشکال ندارد که در ایران سانسور و سرکوب حرف اول و آخر را می زند ، ولی چرا در عراق خبررسانی آزاد پیرامون توافقنامه ی امنیتی نمی شود؟
گذشته از اینکه اصطلاحات آزاد و آزادی و عدالت و دمکراسی جزو مقولاتی می باشند که در رژیم تروریستی آخوندی نه اینکه جایگاهی ندارند، بلکه حتی نام بردن از اینان اتهام و جرم می باشد . تا چه رسد به اینکه قرار باشد در ایران وجود عینی و مادی داشته باشند .
اما از سو ی دیگر آخوندها در حوزه های علمیه اصطلاحی به نام واعط غیر معتذ دارند . یعنی اینکه آخوندهای م بر سر منبر به دیگران می گویند و آنان را نصیحت می کنند وپند واندرز می دهند .خودشان هرگز به آنچه می گویند باور ندارند و انجام نمی دهند . اکنون آخوند سر مقاله نویس نیز با همین سبک و فلسفه حوزوی پیرامون رسانه های خبری و آزاد بودن شان نوحه گرائی و قلمفرسائی کرده وسخن گفته و پرسشگری نموده است . البته نه در مورد فضای داخل کشور تا که گفته باشد وضعیت خبررسانی چگونه است و اشاره کرده باشد که حتی نه به گزارشگر پارلمانی که حتی به نمایندگان نمایشی مجلس دکوری و کمدی و انتصابی اجازه داده نمی شود تا که در زمان رأی اعتماد گیری برای پاسدار میلیاردی و غارتگر محمد صادق محصولی پس از پایان شوی رأی گیری موقع شمارش که حالت شک بر انگیز در شمارش به وجود آمده است پرسش برای روشنگری شود که برای چه 2 رأس به جمع گاوداری افزوده شد تا وزیر تقلبی به زور تقلب جایگزین وزیر معزول با مدرک جعلی شود؟

بلی سانسور نهادینه شده که جایگزین خبرسانی آزاد در این نظام شده است اصلاً مورد نظر سرمقاله نویس نقاد نمی باشد . زیرا که توضیح داده شد در حوزه ی علمیه ی قم چگونه بر سر منبر می روند و چه برای دیگران می گویند وخود چه می کنند؟

فراموش نشود که سرمقاله نویس توصیه کرده و رهنمود داده است که البته برای مصلحت نظام ونامحرم بودن مردم سانسور خبرها مجاز است و اشکالی هم ندارد . به خصوص اگر پیرامون اهداف پروژه ی هسته ای و اقدامات تروریستی در برون مرز باشد . مهمتر اینکه اگر اخبار دزدی وغارتگری های سران رژیم واعوان انصارش باشد تأکید کرده است که دیگر انصاف نیست اینگونه ها خبر بازتاب داده شود ودر مورد شان روشنگری شود.
البته اگر غیر خودی باشد . یعنی مربوط به دیگران باشد. نسخه و دستور العملتجویز کرده است که دیگر شایسته نیست که آنچنان تبعیض و خفقان و سانسوری در کار باشد که اجازه داده نشود حتی رسانه های حامی نظام و دولت همچون حاکمان از آزادی دریافت و خبر بر خور دار شوند.

نکند یکبار اشتباه تصور کنید که این مرثیه خوانی سرمقاله نویس در مورد رژیم تروریستی آخوندی می باشد . زیرا که در ایران فقط سانسور و سرکوب است که حرف اول و آخر را در مطبوعات و جامعه می زند و دیگر سخن و حرف و خبر دیگری از خبررسانی آزاد نمی باشد . از طرف دیگر چون سر مقاله نویس وکیل مدافع و سخنگوئی و نمایندگی مردم وکشور عراق را از قباله ی جهیزیه ای مادری اش به این به ارث رسیده است . بنابراین وظیفه عرفی و شرعی و قانونی اش می باشد تا که در امور داخلی عراق دخالت کند و انتقاد کند که چرا اطلاعات پشت پرده ی مصوبه ی کابینه ی عراق با توافقنامه ی امنیتی با آمریکا علنی نشده است تا با آ ن مانور داده شود و برای مردم عراق با دلسوزی کردن و اشک تمساح ریخته شود.

در خاتمه اینکه نتیجه گیری معنوی و مکتبی و دینی و قانونی و صد در صد انقلابی و مردمی که سرمقاله نویس کرده این است که تأکید کرده در چنين وضعيتي که در عراق پیش آمده است که پیرامون توافقنامه ی امنیتی خبررسانی آزاد نمی شود . بنابراین مسئولیت ووظایف رسانه هاي رژیم تروریستی آخوندی می باشد تا که به عنوان همسايه عراق آنهم همسايه اي که هم مذهب است و منافع ملي اش با اوضاع عراق گره خورده است پس جای پرسش ندارد و به وضوح مشخص است که بی تفاوتی هر گز قابل قبول نمی باشد . به خصوص اینکه پیوسته تأکید و اذعان شده است که امنیت عراق با امنیت و بقای رژیم تروریستی آخوندی پیوند خورده است که می بایست فعالانه و مسئولانه در صحنه خبری رسانی آزاد حضور داشت تا خلاء و کمبود سانسوری که در خبررسانی در عراق وجود دارد جبران گردد
.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 29 آبان ماه سال 1387
نقد و بررسی " قرارداد ادامه اشغال! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان 28 آبان ماه سال - 1387
"راستی راستی رهبران و مسئولان و قللم بر دستان رژیم تروریستی ، باورشان شده که عراق حیات خلوت شان شده و جزو حق یژه اشان هست هرکاری که می خواهند در این کشور بکنند "
پس از 3 دهه عملکرد رژیم تروریستی آخوندی و دولتمردانش، اکنون آنگونه شفاف می باشد که نیاز چندانی به توضیح و تشریح نمی باشد تا که گفته شود شرایط کنونی چگونه است وتورم و گرانی چه می کند ومردم این چه می کشند؟ زیرا وقتیکه پاسدار گماشه احمدی نژاد در سفر اخیرخود به استان مازندران اعتراف می کند که 70% ثروت و امکانات کشور در اختیار 30 اقلیت % می باشد . حال بماند که این رقم از 20% به 30 % جا به جا شده است. ولی در مجموع همین اعتراف آنگونه روشن است که اکثریت جامعه محروم می باشند که پاسدار گماشته احمدی نژاد به آن اذعان کرده است که اوضاع چگونه است . اما در یک تناقض آمیز خودش این یک پاسدار غارتگر میلیاردی را به عنوان نامزد وزارت کشور معرفی کرده و امروز قرار است که مجلس کمدی و دکوری و انتصابی هشتم به وی رأی اعتماد بدهد یا ندهد. با این وجود این پاسدار گماشته احمدی نژاد بدون آنکه به ریشه ی این شکاف عمیق طبقاتی در جامعه اشاره کند ناچار شده است تا که از موضع عوامفرییی برای مردم محروم ایران اشک تمساح بریزد .
بنابراین راندمان 30 ساله ی دولتمردان که اکنون به چنین شکاف عمیق طبقاتی رسیده است گه هرروز هم بیشتر می شود . به وضوح ثابت می کند که عملکرد 3 دهه ی گذشته دولتمردان رژیم تروریستی آخوندی چگونه بوده است؟ به خصوص اینکه اعتراف شده است تا چه اندازه عوامفریبی و دجال گری خمینی شیادانه بود که صحبت باوعده دادن حکومت آینده به مستضعفان و پا بر هنگان می کرد ؟همچنین چه اندازه این پیش بینی وی درست در آمده که گفته بود اقتصاد مال خر است . زیرا که اکنون هم اقتصاد خرت وخری شده است . هم اینکه اقتصاد در اختیار همان خران صاحب اقتصاد شده می باشد . برای اینکه پاسدار گماشه احمدی نژاد بطور آشکار اعتراف کرده ست که باور به تئوری های قتصادی ندارد.
نتیجه اینکه در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور خراب است وچشم انداز بهبودی هم وجود ندارد . چونکه با کاهش بهای نفت افزایش کسری بودجه ادامه دارد . از سوی دیگر افزایش واردات و تورم و گرانی و فقر و بیکاری هم در کنار رشد سرکوبگر ی و رزمایش و همایش انتظامی و بسیجی و پاسداری با آزمایش موشک دور بردی هم گسترش یافته است که در مجموع برای فرار از وضعیت موجود و عدم پاسخگوئی به مطلبات ووعده و قول های داده شده به مردم می بایست به دستأویز بحران سازی داخلی یا صدور آن به برون مرز تلاش کرد . به خصوص اینکه اکنون داستان توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق مطرح می باشد . پس اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس همون برنامه ریزان پشت پرده تصور کرده که شرایط موجود عراق فرصت مناسب برای دخالت گری بیشتر در امور داخلی عراق می باشد تا که با بی خیال شدن مردم ایران ومطالبات شان، از موضع دایه مهربانتر از مادر برای مردم عراق ظاهر شود و به عنوان وکیل مدافع تسخیری مردم عراق، حفظ حق ویژه هرگونه اظهار نظر و دخالت گری در امور داخلی عراق برایش محفوظ است.
یعنی با اینگونه دخالت گری ها و اعتراف آشکار مخالفت کردن با توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق، هم علیه ی کابینه ی عراق ایستاده است که چرا این توافقنامه را تصویب کرده است؟ هم اینکه دولت عراق را ضد مردم عراق دانسته است که در نظر سنجی سربازجو حسین شریعتمداری ادعا شد 88% مردم عراق مخالف این توافقنامه هستندد . هم اینکه آنگونه تحلیل داده شود که گویا پارلمان عراق در بست در اختیار لوطی جماران و سپاه پاسداران و طلبه پاسداران یادداشت روز می باشد و اینان نمایندگان همان 88% مردم عراق می باشند که در نظر سنجی دروغین به نام مردم عراقی خوانده شده ی مخالف توافقنامه ی امنیتی می باشند که بر خلاف کابینه ی عراق کابینه ی عراق به این توافقنامه ی امنیتی را به تصویب نه خواهند رساند.
در خاتمه اینکه وظیفه ی یک حکومت دمکراتیک و مرد می چیست؟ مگر غیر از این است که دولت مردانش می بایست همه ی هم وغم مسئولان و امکانات کشور در همه سطوح را بسیج کنند تا که هرچه بیشتر طرح های عمرانی و اقتصادی و صنعتی و کشاورزی و علمی تحقیقی و پژوهشی و تولیدی و رفاهی و خدمت رسانی کشور گسترش یابد تا ضمن ترقی و پیشرفت شکوفائی اقتصادی کشور رفاه و آسایش وخدمات رسانی بیشری برای مردم فراهم شود وهرچه بیش تلاش شود تا که نیاز و مطلبات مردم بر آورده گردد . یعنی اینکه در مرحله ی اولویت دادن ها، مردم و توسعه وترقی و پیشرفت کشور می باشد ، نه اینکه مسئولان و دولت مردان مردم را به حال خود رها کنند ، بلکه با برپائی مانور ها و رزمایش و همایش و موشک های دور برد نظامی تلاش کنند فضای حکومت نظامی اعلام ناشده در جامعه حاکم گردد و به موازات آن هر روز مسئله ی دخالت گری در کشور های همجوار در دستور کار قرار خود دهند وبا جدیت تمام این سیاست را دنبال کنند. بدتر اینکه طوری وانمود کنند که معنی و مفهوم اینگونه سیاست بمنزله ی نماینده و هم سخگنوی مردم کشور همجوار یا دیگر می باشد که از حق ویژه ای هم بر خوردارهستند که می بایست اهداف مشخص با پوشش و عنوان دلسوزی برای مردم کشور دیگر تصمیم گیری و نسخه تجویز کنند که اینان چه باید بکنند و چه باید نکنند؟ بنابراین سیستمی که چنین می پندارد و اقدام می کند . مگر غیر این است که رهبران و مسئولان و مبلغان شان خود حکم صادر می کنند که آنگونه که مهدی خزعلی در مورد بیمار روحی روانی پاسدار گماشته احمدی نژاد گفته در مورد همه رهبران و مسئولان این نظام صدق می کند و واقعیت دارد. همینطور چون نظام چون نامشروع و ضد مردم و متزلزل می باشد. پس مسئولانش برای بقای خودشان مجبور می باشند تاکه دست به اینگونه اقدامات بزنند تابا صدور بحران و تروریسم و بنیا د گرائی به برون مرز، با منحرف کردن ااذهان عمومی شاید روزنه ای برای باج گیری باز شود تا بتوانند با دخالت گری برای بقای حکومت ننگین خودشان دست و پا کنند .
هوشنگ � بهداد
آبان ماه28 سال - 1387
نقد و بررسی " عراق ; از چاله به چاه ! . روزنامه ی جمهوری اسلامی 28 آبان ماه سال - 1387
"چرا سرمقاله نویس از چاله در آمدن وبرتو توی چاه عمیق فرو رفتن در0 3 سال گذشته وکاپیتاسیون تحمیلی آخوندی به مردم ایران را ، دور زده است؟!
خوبست که در شماره ی امروز همین روزنامه ی جمهوری اسلامی امروز گزارش شده است که در و دیوار خیابان ای تهران بزرگ و پایتخت کشور اینگونه به تبلیغات "درو ديوار منازل در معرض تهاجم آگهي هاي � تخليه چاه � و � تاكسي سرويس ها " تخلیه چاه مزین شده است که سرمقاله نویس با کتمان کردن واقعیت در ایران آدرس وارونه کاپیتولاسیون و از چاله به چاه فرو رفتن در مورد عراق داده است؟ البته قبل از بیان وبازتاب چند نمونه از عملکرد های 30 سال گذشته در ایران که توضیح مکفی به تناقض ووارونه گوئی مدعی سرمقاله نویس می باشد . مشروط بر اینکه با رله و بازگو کردن این نمونه سئوالاات به باز شدن معنی واقعی کاپیتولاسیون تحمیلی آخوندها و شرکا به مرد م ایران در 3 دهه گذشته اجرا شده کمک می کند ا. اما مقدمتاً به پاراگراف اخطار آمیز پایانی سر مقاله نویس که از موضع ارباب به رعیتی برای مردم و کشور دولت عراق تجویز شده است که پیرامون توافقامه ی آمریکا و عراق می باشد که تصویب شده کابینه ی عراق است که قرار است در پارلمان عراق نیز تصویب گردد . ولی اکنون از سوی سرمقاله نویس فتوائی آمرانه صادر شده است تا که به پارلمان عراق دیکته کند نباید توافقنامه ی امنیتی میان عراق و آمریکا تصویب شود. اماچون معمولاً سرمقالات این روز نامه بسیار نزدیک به نکته نظرات لوطی جماران می باشد. بنابراین باید پذیرفت که نه نظر فردی ، بلکه سیاست راهبردی لوطی جماران و نظام است . بهرحال این پاراگراف پایانی اشاره شده چنین است :

"اين توجيه به دلايل متعدد ارزش و اعتبار عملي ندارد. يكي از اين دلايل اينست كه هيچ تضميني براي عملي شدن وعده خروج آمريكا از عراق در اين توافق نامه پيش بيني نشده است ديگر اينكه استقرار آمريكائي ها در مناطق تعيين شده با توجه به تصريحات همين توافق نامه آنها را از انجام عمليات در سرتاسر عراق و رفت و آمد به خارج عراق منع نمي كند و سوم آنكه آمريكائي ها اگر كمك مي كنند تا سازمان ملل عراق را از فصل هفتم منشور خود خارج كند با اين هدف است كه خود جاي سازمان ملل را بگيرند و اين اگر عراقي ها را از چاله سازمان ملل خارج مي كند در عوض آنها را به چاه آمريكا مي اندازد. عجيب اينست كه دولت عراق بجاي آنكه از فرصت جابجائي دولت در آمريكا آنهم درحالي كه اوباما وعده خارج ساختن نظاميان آمريكائي را از عراق داده است استفاده كند درست برخلاف اقتضاي زمان به ننگ كاپيتولاسيون تن داده است ! در برابر اين اقدام غيرقابل توجيه دولت عراق قطعا مراجع تقليد عراق مجلس و مردم اين كشور خواهند ايستاد و اجازه تصويب نهائي و اجرائي شدن اين توافق نامه استعماري را نخواهند داد "

اما اکنون برای باز کردن معنی کاپیتالاسیون وحیطه ی عملکرد آن در ایران که در 30 سال گذشته چگونه بوده است فقط تیتر وار بصورت پرسشی و رله کردن ، باز گو وبیان می شود که سئوالات اینگونه می باشند:
ابتدا سئول این ا ست که مگر سرمقله نویس که اکنون به بند های مهم توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا که تصویب شده در کابینه ی عراق است اشاره کرده و مورد نقد قرار داده است. مگر ایشان نمی داند که در 3 دهه گذشته در ایران خیلی بدتر آن را آخوندهای جانی و جلاد و غارتگر با پاسداران و شرکای شان در مورد مردم ایران روا داشته وبکار برده اند وبه هیچ مرجع داخلی و جهانی هم پاسخگو نبوده اند؟
بطور مثال مگر خمینی شیاد نگفت رژیم جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم وبیش می بایست تصویب شود و مگر آن را به همه تحمیل نکرد؟
مگر با زهم خمینی شیاد و سپاه پاسداران و رفسنجانی جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق را با چاشنی و پسوندجنگ نعمت است به مردم ایران وعراق تحمیل نکرد که یک سند رسمی و غیر قابل انکار جنایت جنگی علیه ی بشریت می باشد . زیرا پس از اعلام آمادگی صدام حسین در سال 61 برای آتش بس و پرداخت مبلغ 100 میلیارد دلار غرامت این خمینی شیاد و پیروانش بودند که بر طبل جنگ کوبیدند و 7 سال جنگ را اضافی تا شکست و سرکشی جام زهر ادامه دادند که عامل و مقصر جنایات و فجایع و وقایع انسانی و خسارات مادی به هر دو کشور ایران وعراق می باشند ؟
مگر رفسنجانی ملیجک خمینی بدور از چشم مردم ایران و بطور پنهانی با تبانی خمینی شیاد در تابستان سال 65 با مک فارلین نماینده ی ویژه ی ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در تهران دیدار وملاقلت نکرد و کیک وکلت وتاب دریافت نکرد. در صورتیکه جنگ موشکی با فریاد مرگ بر آمریکا در خیابان شهرهای ایران ادامه داشت؟
مگر رفسنجانی برادر داماد منتظری مهدی هاشمی که این دیدار را در روزنامه ی النهار لبنان افشا کرد، بدستور مستقیم خودش بازداشت و تیر بارانش نکرد؟
مگر در ایران قتل های زنجیره ای خود سرانه رخ نداده است؟
راستی داستان قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 زندانیان سیاسی در سراسر ایران چیست ؟ در صورتی که اینان حکم محکومیت داشتند و مشغول سپری کردن محکومیت خود بودند . حتی مگر محکومیت برخی نیز پایان نپذیرفته بود که تیرباران شدند؟ مگر این جنایت یک سند محرز دیگر جنایت علیه بشریت نمی باشد؟
مگر در روز روشن محسن فرزند آخوند قاتل علی فلاحیان وزیر طلاعات دوران رفسنجانی در خیابان با کلت یک سرباز وظیفه نیروی انتظامی را به قتل نرساند که حتی باز داشت هم نشد؟
مگر آخوند منتظری قائم رئیس دادگاه های ضد انقلابی کرج به چندین دختران فراری از خانه ها در خانه های سبز یا ریحانه تجاوز نکرد که به بیماری ایدز هم مبتلا شد؟
مگر سعید حنائی بسیجی مشهدی با کمک قوه ی قضائیه و نیروی انتظامی تعداد 19 زنان نگون بخت خیابانی در مشهد را با رو سری ای خودشان خفه نکرد؟
مگر آخوند متحجر انگلیسی مصباح یزدی فتوای مرگ زوج های جوان در کرمان را برای بسیجیان در کرمان صادر نکرد؟ مگر سپس بسیجیان چدین نفر در خیابان های کرمان نربوده و در باغ های اطراف کرمان به شیع ترین شیوه به قتل نرسانیدند ؟ مگر قاتلان از مجازات تبرئه نشدند ؟
مگر لوطی جماران در آغاز شروع کار مجلس ششم که می خواستند تجدید نظر در قانون مطبوعات کنند که اهل قلم مطبوعات با قانون مجرمان سال 39 زمان شاه محاکمه و مجازات نشوند و آن را تصحیح کنند . مگر با ارسال حکم حکومتی خود شیخ مهدی کروبی و قرائت آن از سوی وی در مجلس مدعی اصلاح طلبی، موجب نشد ا این مجلس شروع نشده به پایان خود برسید؟ بالاخره اینکه مگر این اقدام مقدمه ی یک دست شدن نظام و بقدرت رسیدن پاسداراحمدی نژاد و تحجر و خرافه ی کنونی منتهی نشد؟

مگر خانم زهرا کاظمی عکاس و گزارشگر وایرانی تبعه ی کانادا در تهران به دستور سعید مرتضوی باز داشت نشد ؟ مگر سپس و شکنجه و با دمپائی به قتل نرسید؟ مگر همین جنایتکار قاتل، دار زدن جمعی 29 نگون بخت دست پرودرگان رژیم تروریستی آخوندی در زندان اوین که یک روز بر در کشیده شدند را عین حقوق بشر ننامید؟
مگر عباس پالیزدار در دانشگاه همدان در جمع دانشجویان بسیجی پرونده ی غارتگری و دزدی مفسدان دانه درشت و دزدان بیت المال را اعلام و افشا نکرد که از طریق دسترسی به پرونده های قضائی بایگانی شد ه ی اینان در دستگاه تبعیض و فاسد قضائی بود که توانست با حمایت پاسدار احمدی نژاد دست با زگشائی و بازگوئی این پرونده ها بزند و اسامی تعداد 44 دانه درشت را اعلام و افشا کند . اما مگر خودش به جای مجرمان و دزدان بیت المال بازداشت و بازجوئی نشد؟

مگر اکنون دختر رفسنجانی به نقل از بازسازی سناریوی تنظیم شده از سوی پدرش افشا نکرده است که آقای لاهوتی و فرزند مجاهدش وحید لاهوتی در زندان اوین به دست جلاد زندان اوین اسدالله لاجوردی به قتل رسیدند؟

مگر اکنون یک پاسدار غارتگر میلیاردی به نام محمد صادق محصولی برای پست وزارت کشور معرفی نشده که امروز قرار است در مجلس کمدی و دکوری و انتصابی به وی رأی اعتماد داده شود؟ در صورتیکه مگر 3 دهه نمی باشد که بیشماران آفتابه دزدان سرهای شان بر بالای دار نرفته است؟ چگونه است که کسی در مورد پول دار شدن این پاسدار سئوال و پرسش اعتراض و تحقیق نمی کند و توضیح داده نمی شود که چگونه کسب شده است؟

در خاتمه اینکه مورد ها فراوان وبیشمار است و فرصت هم محدود می باشد و این نمونه ها فقط مشتی بود از خروار ها . فقط به این دلیل به این مورد ها اشاره شد تا معنی کاپیتولاسیون بازگو شود که چیست و چگونه در ایران وجود دارد و کار برد داشته است ؟ و برای چه سرمقاله نویس با فرافکنی وکتمان کردن واقعیت این رطب خورده به سادگی خود منع رطب کرده و با پاک کردن صورت مسئله و فراموش کردن شرایط مردم ایران عملکرد دلتمردان، در عوض دلسوز و وکیل مدافع و سخنگوی تمام وتمام مردم وکشور عراق شده است ؟ بلی به این موارد بطور نمونه اشاره شد تا که رسوا شود هر که در ااو غش باشد. در نهایت اینکه مگر مردم ایران 30 سال نمی باشد که از توی چاله به چاه عمیق پرتاب شده وفرو رفته اند که سرمقاله نویس عمداً آدرس غلط در مورد چاله وچاه در عراق داده است؟ در صورتیکه با تصویب این توافقنامه شرایط چاله و چاه برای رژیم تروریستی آخوندی در عراق صدق می کند.
هوشنگ � بهداد
آبان ماه28 سال - 1387