گزیده ها قسمت ششم

گزیده  ها قسمت  ششم – 28 دی -95
خبر ويژه 
در روي همان پاشنه مي چرخد!
بهروز غريب پور باز هم از دولت يازدهم پست گرفت و به عنوان مدير کاخ سي و پنجمين جشنواره فيلم فجر معرفي شد. غريب پور سال گذشته نيز به همين سمت منصوب شده بود که اعتراض افکار عمومي را برانگيخت.
    
فارغ از عنوان نامانوس کاخ براي محل برگزاري جشنواره فجر انقلاب اسلامي؛ انتصاب چندباره بهروز غريب پور به عنوان مدير اين محل بيش از همه جلب توجه مي کند. بهروز غريب پور که افکار و نظراتش هيچ قرابتي با انقلاب اسلامي مردم ايران ندارد در سال هاي اوليه پيروزي انقلاب به عنوان رئيس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان منصوب شد اما به دليل گرايش هاي غربي و ناسازگارش با مباني انقلاب اسلامي از کانون پرورش فکري اخراج شد. وي در دوران پس از جنگ همزمان با جريان سازمان يافته تهاجم فرهنگي توسط مسئولان و دولتمردان کارگزاراني جذب شد و به عنوان مشاور غلامحسين کرباسچي شهردار وقت تهران و مدير فرهنگسراي بهمن منصوب شد که مدتي بعد به دليل همان افکار وابسته و نامانوس با فرهنگ اسلامي- ايراني علي رغم ميل مديران مربوطه از اين مناصب کنار گذاشته شد. غريب پور اما در دوره اصلاحات و به عنوان بنيانگذار و مدير خانه هنرمندان ايران نقش ويژه اي يافت و سال ها در پوشش برگزاري برنامه هاي فرهنگي و هنري با سفارتخانه هاي کشورهاي سوئيس، فرانسه، هلند، لهستان، چک و... ارتباطات گسترده اي داشت. او از سال 1383 اقدام به دعوت از «رامين جهانبگلو» جهت برگزاري سلسله جلسات سياسي- فرهنگي در خانه هنرمندان با حضور برخي سفراي کشورهاي خارجي کرد. جهانبگلو از عناصر مرتبط با سرويس هاي بيگانه بود که نقش کليدي در تئوريزه کردن کودتاي مخملي در ايران داشت و به همين دليل بازداشت و فيلم اعترافاتش در تيرماه 1386 از رسانه ملي پخش شد. در همان ايام به دعوت بهروز غريب پور سه تن از رهبران «کودتاهاي مخملي اروپاي شرقي» به ايران آمدند و در جلساتي به سخنراني پيرامون گذار به دموکراسي و شيوه هاي تغيير ساختار نظام هاي سياسي پرداختند. جلساتي که هيچ ارتباطي به شرح وظايف خانه هنرمندان نداشت. در زمان مديريت وي بر خانه هنرمندان امکانات اين نهاد دولتي در اختيار «کيان تاجبخش» همکار هاله اسفندياري و عامل بنياد جامعه باز جرج سوروس در ايران قرار گرفت.
    
علي رغم همه اين سابقه سياه، نشان درجه يک هنري در سال 1389 توسط دولت نهم به بهروز غريب پور اعطا شد که اعتراض رسانه ها و جريان هاي دلسوز انقلاب را برانگيخت و اکنون در دومين سال پياپي، او توسط دولت يازدهم به عنوان مدير محل برگزاري جشنواره فجر انقلاب منصوب مي شود. اين اقدامات بيش از پيش نشان از جرياني مي دهد که علي رغم رفت و آمد مسئولان متفاوت از جناح هاي مختلف سياسي در ايران، همچنان در همه دولت ها پابرجاست و به منظور پيشبرد اهداف خود، براي عناصر همسويش پست و مقام دست و پا مي کند. با اين اوصاف بايد گفت متاسفانه در فضاي فرهنگي ايران اسلامي در روي همان پاشنه قبل مي چرخد و با حضور غريب پورها، نيروهاي مومن و مذهبي روز به روز غريب تر مي شوند.
خبر ويژه 
تحريم هاي اوليه كه هيچ تحريم هاي ثانويه هم لغو نشد!
«خوب است آقاي عراقچي مباحث بيان شده از سوي بزرگان نظام در مقطع ابتدايي مذاکرات و همچنين ادعاهاي مطرح شده از سوي خودشان و آقاي دکتر ظريف را دوباره مرور کنند. مگر دکتر روحاني چندين بار تاکيد نکرد که با امضا شدن توافق تمامي تحريم هاي مالي، بانکي و اقتصادي بالمره برداشته خواهند شد؟»
    
وبسايت «فردا» در تحليلي با اشاره به سخنان معاون وزير خارجه نوشت: 26 دي ماه سالگرد اجراي برجام بود و مسئول ستاد پيگيري برجام عباس عراقچي در کنفرانس خبري به تشريح دستاوردها و مشکلات زياد اجراي برجام پرداخت. او خطاب به رسانه ها و گروه هاي مختلف گفت: از گروه هاي مختلف سياسي در اين عرصه خواهش مي کنم جانب انصاف را رعايت کنند و اگر انصاف را رعايت نمي کنند، حداقل واقعيات را بيان کنند و دروغ نگويند. وي همچنين در بخش تحريم هاي بانکي گفت: در اين حوزه هنوز شرايط بانک هاي ما به حالت عادي و نرمال برنگشته است. علت هاي متعددي براي اين موضوع وجود دارد که تقريبا هيچ کدام به مسائل برجام مربوط نيست. موانع ديگري هست که مهمترين مانع تحريم هاي اوليه آمريکا است که کماکان وجود دارد و بعد از انقلاب و حادثه گروگانگيري اعمال شده و ربطي به موضوع هسته اي نداشته است.
    
خوب است آقاي عراقچي مباحث بيان شده از سوي بزرگان نظام در مقطع ابتدايي مذاکرات و همچنين ادعاهاي مطرح شده از سوي خودشان و آقاي دکتر ظريف را دوباره مرور کنند. مگر دکتر روحاني چندين بار تاکيد نکرد که با امضا شدن توافق تمامي تحريم هاي مالي، بانکي و اقتصادي بالمره برداشته خواهند شد. مگر آقاي ظريف بارها از لغو تحريم هاي اقتصادي و مالي صحبت نکردند. مگر خود شما بارها اين حرف را در محافل خصوصي و عمومي مطرح نکرديد؟ اگر شما مدعي هستيد که تحريم هاي باقي مانده ربطي به برجام ندارد، بايد پرسيد که پس براي چه برجام امضا شد؟ چرا دستاوردهاي هسته اي کشور از دست رفت؟ اگر قرار بود تحريم ها باقي بماند به نحوي که نتوانيم حتي پول نفت خود را به دست بياوريم، پس براي چه توافق کرديم؟ هر چند ايشان مدعي هستند درآمدهاي نفتي قابل وصول است اما مجلس شوراي اسلامي اين مساله را رد کرده است. مجلس در گزارش شش ماهه خود از اجراي برجام نوشته است: «بخش قابل توجهي از وجوه مسدود شده ايران در خارج از کشور، رفع تحريم شده است، اما نقل و انتقال و تبديلات ارزي اين وجوه هم چنان با مشکلات و محدوديت هاي ناشي از تحريم هاي گذشته روبه روست» اين مشکل شامل درآمدهاي نفتي نيز مي شود.
    
اما در بخش ديگر ايشان ادعا مي کنند مشکلات فعلي همان تحريم هاي بانکي باقي مانده از جنس تحريم هاي اوليه آمريکا است و براي همين ربطي به برجام ندارد. احتمالابعيد باشد که آقاي عراقچي دستورالعمل هاي وزارت خزانه داري آمريکا براي اجراي برجام را نديده و نخوانده باشد. او هم اکنون مسئول اجرايي کردن برجام است و بايد تمام اين سندها را به دقت خوانده باشد. اينکه آقاي عراقچي گفتند تحريم هاي اوليه باقي مانده، حرف درستي است اما اين قسمت که ادعا کردند به دليل باقي ماندن تحريم هاي اوليه، بانک هاي خارجي با ايران همکاري نمي کنند با سند وزارت خزانه داري همخوان نيست.
    
اگر به سندي که با عنوان سوالات متداول پرسيده شده (FAQ) که از سوي دفتر کنترل دارايي هاي خارجي (اوفک) وزارت خزانه داري آمريکا منتشر شده است نگاهي بيندازيم در بخش A.3 با عنوان تحريم هاي باقي مانده بعد از روز اجرا مواجه مي شويم. سوال پرسيده شده اين است؛ «تحريم هاي باقي مانده چه چيزهايي هستند.» در بخش iii اين پرسش درباره تحريم هاي ثانويه بانکي باقي مانده صحبت شده است.به صورت بسيار روان و ساده از سوي وزارت خزانه داري آمريکا بيان شده که تحريم هاي ثانويه بانکي بر روي تراکنش هاي بانکي با افراد ايراني باقي مانده در ليست تحريم آمريکا (SDN List) باقي مانده است. خوب است اشاره شود که اين افراد و نهادهاي باقي مانده در ليست تحريمي در حدود 180 فرد، نهاد و موسسه امنيتي، دفاعي و اقتصادي کشور هستند. وزارت دفاع، وزارت اطلاعات، سازمان صدا و سيما، دانشگاه مالک اشتر، دانشگاه امام حسين(ع)، قرارگاه خاتم الانبياء و بسياري از نهادهاي موثر در اقتدار و اقتصاد کشور در اين ليست قرار دارند.
    
اتفاقا مشاهده مي شود که تحريم هاي بانکي ثانويه کاملاباقي مانده و اهداف بسيار مشخصي هم برايش در نظر گرفته شده است. بانک هاي بزرگ خارجي نيز به دليل باقي ماندن همين تحريم هاست که جرات نمي کنند با طرف هاي ايراني همکاري کنند. مگر قرار نبود که برجام تحريم هاي ثانويه اقتصادي، مالي و بانکي را بردارد و يا لااقل متوقف کند؟ آيا آقاي عراقچي اين سند را نديده اند که مدعي شده اند تحريم هاي بانکي باقي مانده از جنس تحريم هاي اوليه هستند و ربطي به برجام ندارند؟ ما هم با آقاي عراقچي موافقيم! هيچکس نبايد به مردم دروغ بگويد.
خبر ويژه 
آفتاب يزد: بايد فوت هاشمي را جايگزين نارضايتي مردم از دولت كنيم(!)

يک روزنامه اجاره اي با نگاه ابزاري به فوت مرحوم هاشمي ابراز اميدواري کرد به واسطه ايجاد فضاي احساسي در اين زمينه، مردم ناکارآمدي دولت و مشکلات اقتصادي را فراموش کنند.
    
روزنامه آفتاب يزد در کنار تيتر اول خود (که مرحوم هاشمي را بازيگر اصلي انتخابات 96 معرفي کرده!)، سرمقاله اي را به قلم علي صوفي (عضو شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان) منتشر کرد. 
    
صوفي مي نويسد: آقاي هاشمي به عنوان يک شخصيت تاثيرگذار در عرصه سياسي کشور جايگاه ويژه اي داشته و نفوذ و تاثير کلام او در بين گروه هاي مختلف غيرقابل انکار است، پس بي ترديد فقدان آيت الله هاشمي، ضربه بزرگي به اصلاحات و جريان هاي سياسي معتدل و حتي حسن روحاني در بلندمدت است، اما در حال حاضر ما انتخابات 96 را پيش رو داريم.
    
وي ادامه مي دهد: با درگذشت هاشمي و جو به وجود آمده پس از آن، بايد گفت حتي نگراني هايي که پيش تر به دليل مشکلات معيشتي و يا نارضايتي هاي مردمي درباره دولت روحاني وجود داشت تا جايي که گفته مي شد عده قابل توجهي از کساني که در سال 92 به روحاني راي دادند در سال 96 پاي صندوق هاي راي نخواهند رفت و به روحاني پشت مي کنند وجود ندارد. بي ترديد پس از فوت آقاي هاشمي به دليل جريان احساساتي حاکم، حتي مردم دلسرد از روحاني، پاي صندوق هاي راي به حسن روحاني راي مي دهند.
    
گفتني است بخشي از اظهارات آقاي صوفي مبني بر اينکه مردم از مشکلات معيشتي نارضايتي دارند و عده قابل توجهي از مردم نمي خواهند به روحاني راي بدهند، اما بخش ديگر ادعا و آرزوست که اعتبار خبري ندارد.
2پسربچه در آتش خشم نامادری سنگدل سوختند 

دو پسر بچه توسط نامادری با ضربات چاقو به قتل رسیده‌اند که قاتل برای اینکه وانمود کند مرگ پسربچه‌ها به دلیل آتشسوزی بوده است، صحنهسازی کرده و در این راستا، خانه را به آتش کشید.هفته گذشته گزارش قتل دو پسر بچه 5/2 و 7 ساله به دادگستری استان گیلان داده شد.محمد رحیمی مدیر روابط عمومی و ارتباطات دادگستری استان گیلان در گفتوگو با میزان، در این رابطه اظهار کرد: در تحقیقات مشخص شد این دو پسر بچه توسط نامادری با ضربات چاقو به قتل رسیده‌اند.وی ادامه داد: نامادری این فرزندان ابتدا به قتل اعتراف نمیکرد، که پس از دستگیری و انجام تحقیقات از وی بازجویی شد و سرانجام به قتل اعتراف کرد.مدیر روابط عمومی و ارتباطات دادگستری استان گیلان در پایان خاطرنشان کرد: نامادری در جریان بازجویی بیان کرد برای اینکه وانمود کند که مرگ پسربچه‌ها به دلیل آتشسوزی بوده است، صحنهسازی کرده و در این راستا خانه را به آتش کشیده است.