گزیده ها قسمت سوم 7 شهریور - 95
تازه ترین آمارها از افزایش چک های
برگشتی به هشت میلیون فقره و تا مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان خبر می دهد. رشد تا دو
برابری چک های برگشتی در شرایطی بین شاخص های بانکی خودنمایی می کند که کارشناسان
دلیل عمده این موضوع را گسترش حجم اقتصاد ، نقدینگی و مبادلات بانکی ارزیابی می
کنند.
به گزارش ایسنا، آمارهای بدست آمده از عملکرد سه ماهه شبکه بانکی در حوزه مبادلات چک، نشان می دهد که تعداد چک های برگشتی با افزایش سه میلیونی از پنج به ۸ میلیون فقره رسیده که بیانگر رشد ۶۰ درصدی آن است. اما بررسی مبلغی، از افزایش دو برابری خبر می دهد.
از سویی دیگر با توجه به اینکه مقایسه چکهای برگشتی با چک های برگشتی در مقاطع زمانی متفاوت، معیار مناسبی برای سنجش نیست سنجش مناسبی نیست و باید نسبت به چکهای مبادله شده در هر دوره مورد مقایسه قرار گیرد، میانگین این نسبت طی ۱۵ ماهه دی ماه ۱۳۹۳ تا اسفند ماه ۱۳۹۴ از نظر تعداد سه درصد و مبلغ ۲.۶ درصد و در بخش حقوقی از لحاظ تعداد ۰.۱ و مبلغ ۰.۴ درصد بوده است.
در عین حال آمار سه ماهه ابتدایی امسال حاکی از آن است که نسبت چکهای برگشتی به چکهای مبادله شده از نظر تعداد ۳.۶ درصد و از نظر مبلغ ۳.۱ درصد بوده که برای بخش حقوقی به ترتیب ۰.۱و ۰.۹ درصد ثبت شده است. این آمار بیانگر آن است که حجم چندانی از چک های حقوقی برگشت نخورده که میزان مبادلات و مقبولیت چک در این بخش را مورد توجه قرار می دهد.
اما مقایسه وضعیت چکهای برگشتی دیگر کشورها از جمله ترکیه، امارات و تایلند طی ۱۰ ماهه منتهی به سال ۲۰۱۵ براساس آنچه در وبسایت بانکمرکزی آنها اعلام شده، حاکی از آن است که نسبت تعداد چکهای برگشتی به تعداد کل چکهای مبادله شده به ترتیب ۳.۳، ۴.۱ و ۱.۱ درصد بوده است. در این شرایط هرچند تعداد چکهای مبادله شده در ایران چندین برابر ترکیه، امارات و تایلند است با این وجود میزان سهم چکهای برگشتی از کل چکهای مبادله شده در ایران در مقایسه با این سه کشور تفاوت چندانی ندارد.
همچنین سایر آمارها حاکی از آن است که سهم چک ها در مبادلات نسبت به ابزارهای دیگر از جمله خودپرداز، ساتنا، پایا، شعب، پایانه فروشگاهی، اینترنت و تلفن با وجود سهم ۱.۷ درصدی از نظر تعداد که سهم اندکی است از نظر مبلغ ۳۸.۷ درصد، سهم قابل توجهی از مبادلات را به خود اختصاص داده که این ارقام حاکی از حجم بالای ارزش مبادلات از طریق چک است.
گرچه عنوان "چک های برگشتی" در نگاه اول ذهن مخاطب را به سمت کسری موجودی برای تامین منابع لازم در چک سوق می دهد؛ اما علت تمامی چک های برگشتی، کسر موجودی نیست بلکه برخی به دلائلی مانند نقص امضا، خط خوردگی، مغایرت درج مبلغ حرفی و عددی و نظائر آن برگشت می خورند. این در حالی است که بررسی بیشتر در رابطه با چرایی گسترش حجم چک های برگشتی به ویژه در سال های اخیر نظر مدیران بانکی و کارشناسان این حوزه بر این بود که افزایش حجم اقتصاد، نقدینگی و مبادلات بانکی در این باره از جایگاه قابل توجهی برخوردار است.
تغییر در حجم اقتصاد و نقدینگی در شرایطی از علل افزایش آمار چکهای برگشتی اعلام می شود که بررسی ها نشان می دهد نسبت مبلغ ۴۶ هزار میلیارد تومانی چک های برگشتی به رقم نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۲ (زمان تحویل به دولت یازدهم) معادل ۹.۳۴ درصد است که در مقایسه با مبلغ فعلی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی چک های برگشتی در حجم نقدینگی ۱۰۳۸ میلیارد تومانی در اردیبهشت ۱۳۹۵ معادل ۹.۳۶ درصد است.
کارشناسان در این باره معتقدند این آمار با فرض ثابت بودن استفاده از ابزار چک در مقایسه با سایر ابزارها بیانگر این است که تغییر چندانی در نسبت چک های برگشتی به حجم نقدینگی در دوره مورد بررسی ایجاد نشده است.
از سویی دیگر کارشناسان بر موضوع دیگری نیز تاکید داشته و عنوان می کنند که در دورهای گذشته، رکود اقتصادی، عدم رونق تجاری و کاهش توان تامین منابع لازم برای چکهای صادر شده بیتاثیر نبوده و موجب رشد آمار چک های برگشتی شده است. در این باره نیز با توجه به سیاستهایی که برای حرکت به سمت رونق در شبکه بانکی به اجرا در آمد خود در رشد تقدینگی در سالهای اخیر اثرگذار بوده است.
رشد حجم نقدینگی و عبور آن از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان به عنوان عامل فزاینده چک های برگشتی نیز قابل تامل است. بر اساس توضیحاتی که تاکنون بانک مرکزی در این باره اعلام کرده است، در چند سال اخیر با توجه به افزوده شدن شش موسسه اعتباری و چهار بانک در پوشش آماری بانک مرکزی، رشد نقدینگی نیز با سرعت بیشتری همراه شد. از سویی دیگرکاهش سپرده قانونی بانک ها از ۱۳ به ۱۱ درصد که از سال گذشته در دستور کار شبکه بانکی قرار گرفت در این افزایش بی تاثیر نبوده است.
اما کارشناسان بانکی بر این باورند که قبل از اجرای برجام، برنامه تحریک تقاضا به منظور حل مشکلات مالی بخش های تولیدی اجرایی شد و این موضوع، عامل دیگری برای رشد نقدینگی بود. همچنین تبدیل اضافه برداشت بانک ها به خط اعتباری در افزایش این رقم نیز موثر بوده است. در عین حال که نمی توان رشد تسهیلات دهی بانکها در سالهای اخیر را نادیده گرفت. به طوری که با وجود این افزایش در نقدینگی، حدود ۱۶ هزار میلیارد تومان از تسهیلات بانکی برای احیای ۷۵۰۰ واحد تولیدی توزیع می شود که در سالهای اخیر به ویژه در زمان تشدید تحریم ها و نوسانات ارزی در اوایل دهه ۱۳۹۰، با مشکلاتی مواحه شده و توان ادامه حیات را ازدست داده و خود عاملی برای ریزیش رشد اقتصادی شده اند.
همچنین مدیران بانکی تاکید دارند که نمی توان تمامی مشکلات بنگاههای تولیدی که خود یکی از گروههای مورد توجه در بین چک های برگشتی هستند را ناشی از کمبود نقدینگی دانست بلکه موارد دیگری در مسایل پیش آمده برای آنها دخیل است.
سیکلهای رونق و رکود اقتصادی و روند متغیرهای کلان اقتصادی مانند تورم، اشتغال و رشد اقتصادی، کاهش قیمت درآمدهای نفتی دولت، بحران مالی و رکود جهانی و تأثیر آن بر بازارهای داخلی، عدم رقابت پذیری کالای داخلی با کالای خارجی، عدم توان فروش کالای تولیدشده (انبارکردن کالا)، تغییرات غیرقابل پیش بینی در سیاست گذاری ها، تحریمهای بینالمللی علیه سیستم پولی و مالی، تأثیر واردات رسمی و قاچاق کالا و همچنین عمق پایین بازار سرمایه ایران و فشار به شبکه بانکی برای ایفای نقش جایگزین در تامین مالی بنگاه های اقتصادی از عواملی است که در کنار کمبود نقدینگی، برای رکود بنگاه های تولیدی مورد اشاره قرار می گیرد.
به گزارش ایسنا، آمارهای بدست آمده از عملکرد سه ماهه شبکه بانکی در حوزه مبادلات چک، نشان می دهد که تعداد چک های برگشتی با افزایش سه میلیونی از پنج به ۸ میلیون فقره رسیده که بیانگر رشد ۶۰ درصدی آن است. اما بررسی مبلغی، از افزایش دو برابری خبر می دهد.
از سویی دیگر با توجه به اینکه مقایسه چکهای برگشتی با چک های برگشتی در مقاطع زمانی متفاوت، معیار مناسبی برای سنجش نیست سنجش مناسبی نیست و باید نسبت به چکهای مبادله شده در هر دوره مورد مقایسه قرار گیرد، میانگین این نسبت طی ۱۵ ماهه دی ماه ۱۳۹۳ تا اسفند ماه ۱۳۹۴ از نظر تعداد سه درصد و مبلغ ۲.۶ درصد و در بخش حقوقی از لحاظ تعداد ۰.۱ و مبلغ ۰.۴ درصد بوده است.
در عین حال آمار سه ماهه ابتدایی امسال حاکی از آن است که نسبت چکهای برگشتی به چکهای مبادله شده از نظر تعداد ۳.۶ درصد و از نظر مبلغ ۳.۱ درصد بوده که برای بخش حقوقی به ترتیب ۰.۱و ۰.۹ درصد ثبت شده است. این آمار بیانگر آن است که حجم چندانی از چک های حقوقی برگشت نخورده که میزان مبادلات و مقبولیت چک در این بخش را مورد توجه قرار می دهد.
اما مقایسه وضعیت چکهای برگشتی دیگر کشورها از جمله ترکیه، امارات و تایلند طی ۱۰ ماهه منتهی به سال ۲۰۱۵ براساس آنچه در وبسایت بانکمرکزی آنها اعلام شده، حاکی از آن است که نسبت تعداد چکهای برگشتی به تعداد کل چکهای مبادله شده به ترتیب ۳.۳، ۴.۱ و ۱.۱ درصد بوده است. در این شرایط هرچند تعداد چکهای مبادله شده در ایران چندین برابر ترکیه، امارات و تایلند است با این وجود میزان سهم چکهای برگشتی از کل چکهای مبادله شده در ایران در مقایسه با این سه کشور تفاوت چندانی ندارد.
همچنین سایر آمارها حاکی از آن است که سهم چک ها در مبادلات نسبت به ابزارهای دیگر از جمله خودپرداز، ساتنا، پایا، شعب، پایانه فروشگاهی، اینترنت و تلفن با وجود سهم ۱.۷ درصدی از نظر تعداد که سهم اندکی است از نظر مبلغ ۳۸.۷ درصد، سهم قابل توجهی از مبادلات را به خود اختصاص داده که این ارقام حاکی از حجم بالای ارزش مبادلات از طریق چک است.
گرچه عنوان "چک های برگشتی" در نگاه اول ذهن مخاطب را به سمت کسری موجودی برای تامین منابع لازم در چک سوق می دهد؛ اما علت تمامی چک های برگشتی، کسر موجودی نیست بلکه برخی به دلائلی مانند نقص امضا، خط خوردگی، مغایرت درج مبلغ حرفی و عددی و نظائر آن برگشت می خورند. این در حالی است که بررسی بیشتر در رابطه با چرایی گسترش حجم چک های برگشتی به ویژه در سال های اخیر نظر مدیران بانکی و کارشناسان این حوزه بر این بود که افزایش حجم اقتصاد، نقدینگی و مبادلات بانکی در این باره از جایگاه قابل توجهی برخوردار است.
تغییر در حجم اقتصاد و نقدینگی در شرایطی از علل افزایش آمار چکهای برگشتی اعلام می شود که بررسی ها نشان می دهد نسبت مبلغ ۴۶ هزار میلیارد تومانی چک های برگشتی به رقم نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۲ (زمان تحویل به دولت یازدهم) معادل ۹.۳۴ درصد است که در مقایسه با مبلغ فعلی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی چک های برگشتی در حجم نقدینگی ۱۰۳۸ میلیارد تومانی در اردیبهشت ۱۳۹۵ معادل ۹.۳۶ درصد است.
کارشناسان در این باره معتقدند این آمار با فرض ثابت بودن استفاده از ابزار چک در مقایسه با سایر ابزارها بیانگر این است که تغییر چندانی در نسبت چک های برگشتی به حجم نقدینگی در دوره مورد بررسی ایجاد نشده است.
از سویی دیگر کارشناسان بر موضوع دیگری نیز تاکید داشته و عنوان می کنند که در دورهای گذشته، رکود اقتصادی، عدم رونق تجاری و کاهش توان تامین منابع لازم برای چکهای صادر شده بیتاثیر نبوده و موجب رشد آمار چک های برگشتی شده است. در این باره نیز با توجه به سیاستهایی که برای حرکت به سمت رونق در شبکه بانکی به اجرا در آمد خود در رشد تقدینگی در سالهای اخیر اثرگذار بوده است.
رشد حجم نقدینگی و عبور آن از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان به عنوان عامل فزاینده چک های برگشتی نیز قابل تامل است. بر اساس توضیحاتی که تاکنون بانک مرکزی در این باره اعلام کرده است، در چند سال اخیر با توجه به افزوده شدن شش موسسه اعتباری و چهار بانک در پوشش آماری بانک مرکزی، رشد نقدینگی نیز با سرعت بیشتری همراه شد. از سویی دیگرکاهش سپرده قانونی بانک ها از ۱۳ به ۱۱ درصد که از سال گذشته در دستور کار شبکه بانکی قرار گرفت در این افزایش بی تاثیر نبوده است.
اما کارشناسان بانکی بر این باورند که قبل از اجرای برجام، برنامه تحریک تقاضا به منظور حل مشکلات مالی بخش های تولیدی اجرایی شد و این موضوع، عامل دیگری برای رشد نقدینگی بود. همچنین تبدیل اضافه برداشت بانک ها به خط اعتباری در افزایش این رقم نیز موثر بوده است. در عین حال که نمی توان رشد تسهیلات دهی بانکها در سالهای اخیر را نادیده گرفت. به طوری که با وجود این افزایش در نقدینگی، حدود ۱۶ هزار میلیارد تومان از تسهیلات بانکی برای احیای ۷۵۰۰ واحد تولیدی توزیع می شود که در سالهای اخیر به ویژه در زمان تشدید تحریم ها و نوسانات ارزی در اوایل دهه ۱۳۹۰، با مشکلاتی مواحه شده و توان ادامه حیات را ازدست داده و خود عاملی برای ریزیش رشد اقتصادی شده اند.
همچنین مدیران بانکی تاکید دارند که نمی توان تمامی مشکلات بنگاههای تولیدی که خود یکی از گروههای مورد توجه در بین چک های برگشتی هستند را ناشی از کمبود نقدینگی دانست بلکه موارد دیگری در مسایل پیش آمده برای آنها دخیل است.
سیکلهای رونق و رکود اقتصادی و روند متغیرهای کلان اقتصادی مانند تورم، اشتغال و رشد اقتصادی، کاهش قیمت درآمدهای نفتی دولت، بحران مالی و رکود جهانی و تأثیر آن بر بازارهای داخلی، عدم رقابت پذیری کالای داخلی با کالای خارجی، عدم توان فروش کالای تولیدشده (انبارکردن کالا)، تغییرات غیرقابل پیش بینی در سیاست گذاری ها، تحریمهای بینالمللی علیه سیستم پولی و مالی، تأثیر واردات رسمی و قاچاق کالا و همچنین عمق پایین بازار سرمایه ایران و فشار به شبکه بانکی برای ایفای نقش جایگزین در تامین مالی بنگاه های اقتصادی از عواملی است که در کنار کمبود نقدینگی، برای رکود بنگاه های تولیدی مورد اشاره قرار می گیرد.
پرواز امروز صبح تهران به مقصد مشهد
مقدس هواپیمایی قشم با مشکلاتی مواجه شد و به فرودگاه مهرآباد بازگشت اما در نهایت
دوباره به مقصد پرواز کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، صبح امروز پرواز تهران -مشهد هواپیمایی قشم با مشکلاتی روبرو شد. به گفته یکی از مسافران، قرار بود این پرواز ساعت ۵ و ۵ دقیقه صبح به مقصد مشهد پرواز کند که متاسفانه با نیم ساعت تاخیر در ساعت ۵ و ۳۵ دقیقه پرواز کرد و وقتی مسافران با حراست پرواز در مورد اقامه نماز در فرودگاه صحبت کردند، به مسافران اعلام شد که می توانند نماز را در هواپیما بخوانید.
این مسافر پرواز قشم ایر به خبرنگار مهر گفت: در هنگام پرواز به مهماندار مراجعه کردیم تا فضایی را برای نماز در اختیارمان قرار دهد و با موافقت خلبان قرار شد که در فضای تعیین شده نماز خوانده شود. اما در همین حین سرمهماندار پرواز وارد شد و گفت که چنین امکانی وجود ندارد. در نهایت هم یک نفر یک نفر باید برای خواندن نماز به انتهای هواپیما بروید.
در همین حین که چند نفر از مسافران با سرمهاندار وارد بحث شده بودند، به ما اعلام کردند که بیش از دو نفر اگر در هواپیما ایستاده باشد، تعادل پرواز به هم میخورد که به محض اعلام این موضوع، همگی سر جای خود نشستیم.
وی ادامه داد: پس از اینکه ما سرجای خود نشستیم، هواپیما چند تکان خورد و خلبان اعلام کرد به دلیل ایستادن چند نفر از مسافران این اتفاق افتاده است و پس از آن به دلیل اینکه حال تعدادی از مسافران با تکانهای هواپیما بد شده بود خلبان اعلام کرد که باید به فرودگاه مهرآباد بازگردیم؛ این در حالی بود که تا فرودگاه مشهد ۱۰ دقیقه فاصله داشتیم.
سرانجام پس از فرود در مهرآباد، خلبان اعلام کرد که این مسافران پرواز را با مخاطره مواجه کردند بنابراین نباید دوباره در پرواز حضور داشته باشند اما با وساطت مسئول حراست، مشکل حل شد و هواپیما دوباره به سمت مشهد پرواز کرد.
در این خصوص، یکی از مسئولان شرکت هواپیمایی قشم در گفتگو با خبرنگار مهر با تکذیب این صحبتها، گفت: این هواپیما از نوع RJ بوده که فضای کمی دارد بنابراین عملا فضایی برای نماز جماعت خواندن در آن نیست.
وی با بیان اینکه تاخیر پروازها در اختیار شرکتهای هواپیمایی نیست و پروازها با دستور برج مراقبت انجام میشود، افزود: در این پرواز تعداد ۱۰ نفر از مسافران به بخش انتهای هواپیما رفتند تا به جماعت نماز بخوانند که به آنها گفته شد این موضوع، تعادل هواپیما را بر هم میزند اما این مسافران شروع به مشاجره با مهمانداران میکنند.
این مسئول با اشاره به اینکه در نهایت به دلیل تجمع چند نفر در قسمت انتهایی، تعادل هواپیما به هم می خورد و منجر به تکان های شدیدی می شود، اظهار داشت: حال تعدادی از مسافران بد می شود و خلبان به ناچار به فرودگاه مهرآباد باز میگردد.
به گفته وی، اتفاقات این پرواز در جلسهای با حضور خلبان در سازمان هواپیمایی کشوری مورد بحث و بررسی خواهد گرفت و پس از اعلام نتیجه این جلسه، میتوان در مورد آن اظهارنظر دقیق کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، صبح امروز پرواز تهران -مشهد هواپیمایی قشم با مشکلاتی روبرو شد. به گفته یکی از مسافران، قرار بود این پرواز ساعت ۵ و ۵ دقیقه صبح به مقصد مشهد پرواز کند که متاسفانه با نیم ساعت تاخیر در ساعت ۵ و ۳۵ دقیقه پرواز کرد و وقتی مسافران با حراست پرواز در مورد اقامه نماز در فرودگاه صحبت کردند، به مسافران اعلام شد که می توانند نماز را در هواپیما بخوانید.
این مسافر پرواز قشم ایر به خبرنگار مهر گفت: در هنگام پرواز به مهماندار مراجعه کردیم تا فضایی را برای نماز در اختیارمان قرار دهد و با موافقت خلبان قرار شد که در فضای تعیین شده نماز خوانده شود. اما در همین حین سرمهماندار پرواز وارد شد و گفت که چنین امکانی وجود ندارد. در نهایت هم یک نفر یک نفر باید برای خواندن نماز به انتهای هواپیما بروید.
در همین حین که چند نفر از مسافران با سرمهاندار وارد بحث شده بودند، به ما اعلام کردند که بیش از دو نفر اگر در هواپیما ایستاده باشد، تعادل پرواز به هم میخورد که به محض اعلام این موضوع، همگی سر جای خود نشستیم.
وی ادامه داد: پس از اینکه ما سرجای خود نشستیم، هواپیما چند تکان خورد و خلبان اعلام کرد به دلیل ایستادن چند نفر از مسافران این اتفاق افتاده است و پس از آن به دلیل اینکه حال تعدادی از مسافران با تکانهای هواپیما بد شده بود خلبان اعلام کرد که باید به فرودگاه مهرآباد بازگردیم؛ این در حالی بود که تا فرودگاه مشهد ۱۰ دقیقه فاصله داشتیم.
سرانجام پس از فرود در مهرآباد، خلبان اعلام کرد که این مسافران پرواز را با مخاطره مواجه کردند بنابراین نباید دوباره در پرواز حضور داشته باشند اما با وساطت مسئول حراست، مشکل حل شد و هواپیما دوباره به سمت مشهد پرواز کرد.
در این خصوص، یکی از مسئولان شرکت هواپیمایی قشم در گفتگو با خبرنگار مهر با تکذیب این صحبتها، گفت: این هواپیما از نوع RJ بوده که فضای کمی دارد بنابراین عملا فضایی برای نماز جماعت خواندن در آن نیست.
وی با بیان اینکه تاخیر پروازها در اختیار شرکتهای هواپیمایی نیست و پروازها با دستور برج مراقبت انجام میشود، افزود: در این پرواز تعداد ۱۰ نفر از مسافران به بخش انتهای هواپیما رفتند تا به جماعت نماز بخوانند که به آنها گفته شد این موضوع، تعادل هواپیما را بر هم میزند اما این مسافران شروع به مشاجره با مهمانداران میکنند.
این مسئول با اشاره به اینکه در نهایت به دلیل تجمع چند نفر در قسمت انتهایی، تعادل هواپیما به هم می خورد و منجر به تکان های شدیدی می شود، اظهار داشت: حال تعدادی از مسافران بد می شود و خلبان به ناچار به فرودگاه مهرآباد باز میگردد.
به گفته وی، اتفاقات این پرواز در جلسهای با حضور خلبان در سازمان هواپیمایی کشوری مورد بحث و بررسی خواهد گرفت و پس از اعلام نتیجه این جلسه، میتوان در مورد آن اظهارنظر دقیق کرد.
جامجمآنلاین
نوشت: از مدت ها قبل جسته گریخته خبرهایی از بیماری او به گوش می رسید اما به دلیل
اینکه نمی خواست بیماریاش را رسانهای کند. هیچ کس به طور دقیق نمیدانست بیماریاش
چیست و چه مشکلاتی داشته است. چندی پیش بود که شهره سلطانی در برنامه ای تلویزیونی
حاضر شد و به طور صریح از بیماری و کم کاریاش در این دوران صحبت کرد.
این بار همه راجع به یک بیماری نادر صحبت می کردند که مشکلات زیادی را برایش به همراه داشت. او به دلیل بیماری خانه نشین شده بود اما با اراده و تصمیم خود توانست بر بیماری اش غلبه کند این روز ها حال او خوب است و خودش عنوان می کند که می خواهد به ادامه فعالیت هایش بپردازد.
بیماری عجیبی گرفتم
بیماری من ناشی از ضعف سیستم ایمنی بدن است که عوارض دیگری هم به بار آورد. در این بیماری بدن به خودش حمله کرده و سلول ها را نابود می کند. وقتی سیستم ایمنی بدنم دچار اختلال شد، با کمبود همه ویتامین ها مواجه شدم با کمبود همه ویتامین ها به خصوص ویتامین های گروه ب، ید و منیزیم، احساس خستگی مفرط و اضافه وزن داشتم. به علاوه ریزش موی شدید و مشکلات تنفسی هم همراه این بیماری برایم به وجود آمد.
زبان وحلقم متورم شده و راه گلویم را هم بسته بود، مشکلات گوارشی، اختلال در عملکرد تیروئید و البته کم خونی هم به دنبال در من به وجود آمد.
بیماری از بازیگری دورم کرد
این بیماری مشکلاتی را در کارم ایجاد کرد، 9 ماه خانه نشین شدم و از دنیای بازیگری فاصله گرفتم. من که از نوجوانی فعالیت کرده ام برایم سخت بود که روزهای زیادی در خانه بنشینم . کار نکنم. این بود که اضطراب بیشتری هم سراغم آمد. تورم زبان و حلقم باعث شده بود صدایم در نیاید، به راحتی نتوانم صحبت کنم و شاید باورتان نشود بعد از مدتی لکنت زبان هم گرفتم به علاوه چهرام تغییر کرده بود و چاق همشده بودم. در نتیجه دچار شوک فشار روانی شدم که همه اینها افسردگی را هم برایم به دنبال داشت. روزهای سختی را گذراندم اما دیگر نمی خواستم این روزها ادامه پیدا کند گرچه هنوز به طور کلی از این بیماری خلاص نشده ام اما معتقدم تقویت روحیه می تواند روند بهبود را تسریع کند. تصمیم گرفتم خوب باشم و همین کار را هم کردم. من یک سامورایی و مبارز هستم؛ یاد گرفتم زمین بخورم و بلند شوم و دستم را روی زانوی خودم را بگذارم. اگر چه این بار پروسه طولانی شد و زمان برد تا احیا شوم اما به عشق مادرم، خانواده ام و مردم با بیماری ام مبارزه کردم تا دوباره زندگی ام را از نو بسازم.
علت ناشناخته است
دکتر محمد جعفر فردوش، فوق تخصص گوارش، با توجه به علائم ونشانه هایی که شهره سلطانی در برنامه اکسیر به آن اشاره کرد میگوید: این بیماری که با نام آنمی پرمیشز خوانده می شود، یک مشکل نادر است که در افراد بسیار کمی دیده می شود. غلت این بیماری هم تاکنون ناشناخته مانده و نمی توان گفت عامل خاصی سبب به وجود آمدن این بیماری می شود.برخی این بیماری را به استرس یا آلودگی هوا ربط می دهند ولی باید بگویم تاکنون تحقیق دقیقی نتوانسته این موضوع را ثابت کند که آلودگی هوا یا استرس عامل ایجاد این بیماری است.
این بار همه راجع به یک بیماری نادر صحبت می کردند که مشکلات زیادی را برایش به همراه داشت. او به دلیل بیماری خانه نشین شده بود اما با اراده و تصمیم خود توانست بر بیماری اش غلبه کند این روز ها حال او خوب است و خودش عنوان می کند که می خواهد به ادامه فعالیت هایش بپردازد.
بیماری عجیبی گرفتم
بیماری من ناشی از ضعف سیستم ایمنی بدن است که عوارض دیگری هم به بار آورد. در این بیماری بدن به خودش حمله کرده و سلول ها را نابود می کند. وقتی سیستم ایمنی بدنم دچار اختلال شد، با کمبود همه ویتامین ها مواجه شدم با کمبود همه ویتامین ها به خصوص ویتامین های گروه ب، ید و منیزیم، احساس خستگی مفرط و اضافه وزن داشتم. به علاوه ریزش موی شدید و مشکلات تنفسی هم همراه این بیماری برایم به وجود آمد.
زبان وحلقم متورم شده و راه گلویم را هم بسته بود، مشکلات گوارشی، اختلال در عملکرد تیروئید و البته کم خونی هم به دنبال در من به وجود آمد.
بیماری از بازیگری دورم کرد
این بیماری مشکلاتی را در کارم ایجاد کرد، 9 ماه خانه نشین شدم و از دنیای بازیگری فاصله گرفتم. من که از نوجوانی فعالیت کرده ام برایم سخت بود که روزهای زیادی در خانه بنشینم . کار نکنم. این بود که اضطراب بیشتری هم سراغم آمد. تورم زبان و حلقم باعث شده بود صدایم در نیاید، به راحتی نتوانم صحبت کنم و شاید باورتان نشود بعد از مدتی لکنت زبان هم گرفتم به علاوه چهرام تغییر کرده بود و چاق همشده بودم. در نتیجه دچار شوک فشار روانی شدم که همه اینها افسردگی را هم برایم به دنبال داشت. روزهای سختی را گذراندم اما دیگر نمی خواستم این روزها ادامه پیدا کند گرچه هنوز به طور کلی از این بیماری خلاص نشده ام اما معتقدم تقویت روحیه می تواند روند بهبود را تسریع کند. تصمیم گرفتم خوب باشم و همین کار را هم کردم. من یک سامورایی و مبارز هستم؛ یاد گرفتم زمین بخورم و بلند شوم و دستم را روی زانوی خودم را بگذارم. اگر چه این بار پروسه طولانی شد و زمان برد تا احیا شوم اما به عشق مادرم، خانواده ام و مردم با بیماری ام مبارزه کردم تا دوباره زندگی ام را از نو بسازم.
علت ناشناخته است
دکتر محمد جعفر فردوش، فوق تخصص گوارش، با توجه به علائم ونشانه هایی که شهره سلطانی در برنامه اکسیر به آن اشاره کرد میگوید: این بیماری که با نام آنمی پرمیشز خوانده می شود، یک مشکل نادر است که در افراد بسیار کمی دیده می شود. غلت این بیماری هم تاکنون ناشناخته مانده و نمی توان گفت عامل خاصی سبب به وجود آمدن این بیماری می شود.برخی این بیماری را به استرس یا آلودگی هوا ربط می دهند ولی باید بگویم تاکنون تحقیق دقیقی نتوانسته این موضوع را ثابت کند که آلودگی هوا یا استرس عامل ایجاد این بیماری است.
فیروز
زنوزی جلالی که به نوشتن بدون توانایی انتقاد شدیدی دارد، میگوید: چه ضرورتی
دارد نویسندهای که ایدهای ندارد دست به قلم ببرد و این «آشغالها» را بنویسد؟
اصلاً برای چه باید بنویسد و اینها به چه درد مخاطب میخورد؟
این نویسنده و مدرس داستاننویسی درباره وضع داستاننویسی امروز گفت: بهتازگی آثاری برای من میفرستند که آشغال است. در این مدت کوتاه حدود 15 کتاب خواندهام اما کار قابل قبول پیدا نمیشود؛ یکسری «خاطره-داستان» از آدمهای بیرمق است.
او با بیان اینکه «با وجود فضای مجازی و این همه ارتباطات عمیق در دنیا مسائل جذاب فراوان شده است»، ادامه داد: من آخر بسیاری از داستانهایی که برایم میفرستند مینویسم «که چی؟». نویسنده 200، 300 یا 400 صفحه نوشته که چه چیزی را بگوید؟ طبیعتاً آثاری که فکر ندارند در جامعه هم نقشی ندارند و مخاطب اگر این آثار را بخواند از کتاب زده میشود.
زنوزی جلالی با اشاره به اینکه «این روزها خاطرهنویسی بیداد میکند»، اظهار کرد: زندگینامهنویسی، آدمهای تکراری، زندگیهای تکراری، خوابهای تکراری، اسمهای تکراری و...؛ همه کتابها شبیه هم شدهاند. شخصیتهای داستانها مقدسمآب، پاک و پاکیزه و پر از افکار تطهیرشدهاند، اما کدام انسانی چنین است؟ ما چرا خودمان را گول میزنیم؟ وقتی یکبعدی به انسانهای نخنما نگاه میکنیم، آثار هم بر جامعه تاثیر نمیگذارند.
او با تأکید بر کم شدن مخاطبان داستانهای ایرانی بیان کرد: به زودی از ادبیات زده میشویم چنانکه بسیاری زده شدهاند. یکی از بخشهایی که مطالعه در کشور ما زیاد جدی گرفته نمیشود دقیقاً همینجاست. مخاطب با یکسری کتاب روبهرو میشود که شخصیتپردازی، دیالوگنویسی، موضوع خوب و نقد نیرومند ندارند. مخاطب این کارها را میخواند و به همان سؤال «خب که چی؟» برمیخورد.
این نویسنده درباره علت کم شدن مخاطب داستانهای ایرانی گفت: وقتی نتوانیم نیاز فکری مخاطب خودمان را برطرف کنیم او به آثار دیگر ملل نگاه میکند. متأسفانه خیلی از دوستان ما نوشتن را دست کم گرفتهاند. واقعا این کاری که میکنیم نوشتن نیست.
او در ادامه تصریح کرد: وقتی یک نویسنده با نوشتهاش پول و وقت مردم را میگیرد باید پاسخگو باشد. ضمن اینکه این مسئله فقط به نویسندگان تازهکار مربوط نیست؛ خیلی از نویسندگان صاحبنام هم همینطورند. چون حرف جدیدی ندارند مطالب تکراری مینویسد و اجر سایر کارهایشان را هم از بین میبرند.
این مدرس داستاننویسی با بیان اینکه «هیچکس بهتر از خود نویسنده نمیداند چه چیزی میخواهد بگوید»، اظهار کرد: نویسنده باید ببیند آیا حرفی دارد. نویسندهای که حس میکند حرفی برای گفتن ندارد چرا مینویسد؟ چرا میخواهد به خودش دروغ بگوید؟ امیدوارم نویسندگان به جایی برسند که تا ضرورتی را حس نکرده و از لحاظ درونی تحت تاثیر موضوع بکر قرار نگرفتهاند ننویسند.
او درباره تأثیر نویسندگان بر جامعه نیز گفت: از قدیم گفتهاند «از کوزه همان برون تراود که در اوست». باید بفهمیم با کدام نویسنده طرفیم؟ با نویسندهای که مطالعه وسیع و تجربه غنی دارد؟ آیا این نویسنده حرف تازهای برای گفتن دارد یا نه؟ چقدر فلسفه و روانشناسی خوانده است؟ آیا تنها به چند کلاس داستاننویسی بسنده کرده است؟ مهم است که نویسنده چه چیزی میخواهد بگوید و چقدر تجربه و مطالعه دارد.
فیروز زنوزی جلالی با بیان اینکه «قدر مسلم نویسندهای که فاکتورهای لازم را داشته باشد میتواند تاثیر بگذارد»، اظهار کرد: نویسندگان واقعی معمولاً اثری را مینویسند که وقتی تمام شد در ذهن مخاطب ادامه پیدا کند و در ذهنش حک شود. نویسنده در انتهای کتاب نقطه پایان بر فکرش نمیگذارد. وقتی تمام میشود تازه مطلب در ذهن مخاطب شروع میشود.
او ادامه داد: نویسنده پخته جهانی را خلق میکند و در مقابل مخاطب قرار میدهد که از نظرش سؤالبرانگیز است. این سبک را میتوانم «رمانهای اندیشه» بنامم. اثر خوب اثری است که خواننده بعد از خواندن بگوید چه خوب شد که خواندم؛ اگر نمیخواندم چیزی را از دست میدادم. آثاری که بتوانند این حس را در مخاطب بیدار کنند، طبیعتاً آثار تاثیرگذاری هستند. اما سؤال اصلی این است که چند درصد از کتابها جزو این دسته هستند؟
برخی معتقدند تاثیرگذاری بر جامعه وظیفه و رسالت نویسنده است، اما این نویسنده در اینباره بیان کرد: نویسنده مرشد جامعه نیست و قرار نیست مصلح باشد. نویسنده باید به ساختار هنری اثرش توجه کند. اگر یک اثر درونمایه و ساختار خوبی داشته و از ذهن پخته بیرون آمده باشد تأثیر دارد. به آثار داستایوفسکی که نگاه میکنیم همه آثاری هستند که پس از خوانده شدن در ذهن مخاطب تمام نمیشوند.
او در پایان گفت: آثار برجسته به مسائل عمیق بشری میپردازند اما وقتی میگویند نویسنده مصلح جامعه نیست، تا حدی درست میگویند. البته کار خوب باید تا حدی پیام را به مخاطب بدهد و در ذهن مخاطب جای خودش را پیدا کند. کتابهایی که این مفاهیم را دارند زود یا دیر جای خودشان را بین مخاطبان پیدا میکنند. این داستانها در همه قلمروها الگوی مناسبی هستند.منبع: خبرگزاری ایسنا
این نویسنده و مدرس داستاننویسی درباره وضع داستاننویسی امروز گفت: بهتازگی آثاری برای من میفرستند که آشغال است. در این مدت کوتاه حدود 15 کتاب خواندهام اما کار قابل قبول پیدا نمیشود؛ یکسری «خاطره-داستان» از آدمهای بیرمق است.
او با بیان اینکه «با وجود فضای مجازی و این همه ارتباطات عمیق در دنیا مسائل جذاب فراوان شده است»، ادامه داد: من آخر بسیاری از داستانهایی که برایم میفرستند مینویسم «که چی؟». نویسنده 200، 300 یا 400 صفحه نوشته که چه چیزی را بگوید؟ طبیعتاً آثاری که فکر ندارند در جامعه هم نقشی ندارند و مخاطب اگر این آثار را بخواند از کتاب زده میشود.
زنوزی جلالی با اشاره به اینکه «این روزها خاطرهنویسی بیداد میکند»، اظهار کرد: زندگینامهنویسی، آدمهای تکراری، زندگیهای تکراری، خوابهای تکراری، اسمهای تکراری و...؛ همه کتابها شبیه هم شدهاند. شخصیتهای داستانها مقدسمآب، پاک و پاکیزه و پر از افکار تطهیرشدهاند، اما کدام انسانی چنین است؟ ما چرا خودمان را گول میزنیم؟ وقتی یکبعدی به انسانهای نخنما نگاه میکنیم، آثار هم بر جامعه تاثیر نمیگذارند.
او با تأکید بر کم شدن مخاطبان داستانهای ایرانی بیان کرد: به زودی از ادبیات زده میشویم چنانکه بسیاری زده شدهاند. یکی از بخشهایی که مطالعه در کشور ما زیاد جدی گرفته نمیشود دقیقاً همینجاست. مخاطب با یکسری کتاب روبهرو میشود که شخصیتپردازی، دیالوگنویسی، موضوع خوب و نقد نیرومند ندارند. مخاطب این کارها را میخواند و به همان سؤال «خب که چی؟» برمیخورد.
این نویسنده درباره علت کم شدن مخاطب داستانهای ایرانی گفت: وقتی نتوانیم نیاز فکری مخاطب خودمان را برطرف کنیم او به آثار دیگر ملل نگاه میکند. متأسفانه خیلی از دوستان ما نوشتن را دست کم گرفتهاند. واقعا این کاری که میکنیم نوشتن نیست.
او در ادامه تصریح کرد: وقتی یک نویسنده با نوشتهاش پول و وقت مردم را میگیرد باید پاسخگو باشد. ضمن اینکه این مسئله فقط به نویسندگان تازهکار مربوط نیست؛ خیلی از نویسندگان صاحبنام هم همینطورند. چون حرف جدیدی ندارند مطالب تکراری مینویسد و اجر سایر کارهایشان را هم از بین میبرند.
این مدرس داستاننویسی با بیان اینکه «هیچکس بهتر از خود نویسنده نمیداند چه چیزی میخواهد بگوید»، اظهار کرد: نویسنده باید ببیند آیا حرفی دارد. نویسندهای که حس میکند حرفی برای گفتن ندارد چرا مینویسد؟ چرا میخواهد به خودش دروغ بگوید؟ امیدوارم نویسندگان به جایی برسند که تا ضرورتی را حس نکرده و از لحاظ درونی تحت تاثیر موضوع بکر قرار نگرفتهاند ننویسند.
او درباره تأثیر نویسندگان بر جامعه نیز گفت: از قدیم گفتهاند «از کوزه همان برون تراود که در اوست». باید بفهمیم با کدام نویسنده طرفیم؟ با نویسندهای که مطالعه وسیع و تجربه غنی دارد؟ آیا این نویسنده حرف تازهای برای گفتن دارد یا نه؟ چقدر فلسفه و روانشناسی خوانده است؟ آیا تنها به چند کلاس داستاننویسی بسنده کرده است؟ مهم است که نویسنده چه چیزی میخواهد بگوید و چقدر تجربه و مطالعه دارد.
فیروز زنوزی جلالی با بیان اینکه «قدر مسلم نویسندهای که فاکتورهای لازم را داشته باشد میتواند تاثیر بگذارد»، اظهار کرد: نویسندگان واقعی معمولاً اثری را مینویسند که وقتی تمام شد در ذهن مخاطب ادامه پیدا کند و در ذهنش حک شود. نویسنده در انتهای کتاب نقطه پایان بر فکرش نمیگذارد. وقتی تمام میشود تازه مطلب در ذهن مخاطب شروع میشود.
او ادامه داد: نویسنده پخته جهانی را خلق میکند و در مقابل مخاطب قرار میدهد که از نظرش سؤالبرانگیز است. این سبک را میتوانم «رمانهای اندیشه» بنامم. اثر خوب اثری است که خواننده بعد از خواندن بگوید چه خوب شد که خواندم؛ اگر نمیخواندم چیزی را از دست میدادم. آثاری که بتوانند این حس را در مخاطب بیدار کنند، طبیعتاً آثار تاثیرگذاری هستند. اما سؤال اصلی این است که چند درصد از کتابها جزو این دسته هستند؟
برخی معتقدند تاثیرگذاری بر جامعه وظیفه و رسالت نویسنده است، اما این نویسنده در اینباره بیان کرد: نویسنده مرشد جامعه نیست و قرار نیست مصلح باشد. نویسنده باید به ساختار هنری اثرش توجه کند. اگر یک اثر درونمایه و ساختار خوبی داشته و از ذهن پخته بیرون آمده باشد تأثیر دارد. به آثار داستایوفسکی که نگاه میکنیم همه آثاری هستند که پس از خوانده شدن در ذهن مخاطب تمام نمیشوند.
او در پایان گفت: آثار برجسته به مسائل عمیق بشری میپردازند اما وقتی میگویند نویسنده مصلح جامعه نیست، تا حدی درست میگویند. البته کار خوب باید تا حدی پیام را به مخاطب بدهد و در ذهن مخاطب جای خودش را پیدا کند. کتابهایی که این مفاهیم را دارند زود یا دیر جای خودشان را بین مخاطبان پیدا میکنند. این داستانها در همه قلمروها الگوی مناسبی هستند.منبع: خبرگزاری ایسنا