عبور از روحاني، تاكتيك رسانه‌هاي رقيب است

 این تاکتیک روز بعدازرئیس جمهور شدن روحانی از سوی سربازجو شریعت نداری پاسدار اطلاعاتی سپاه دراوین نامه ی کیهان کلید زده وشروع شد .در ادامه همه گیرشده است وهرروز که زمان به سمت برگزاری نمایش انتخابات ریاست جمهوری 96 پیش می رود بر تیزی این تاکتیک افزوده می شود.

سعید لیلاز در روزنامه اعتماد نوشت: اين روزها سازهاي مخالفي در انتقاد به ائتلاف اصلاح‌طلبان با نيروهاي حامي دولت كوك مي‌شود، در وهله نخست، ائتلاف اصلاح‌طلبان با حاميان دولت صرف نظر از اينكه درست يا غلط بود گريزناپذير بود. برمبناي همه تجربياتي كه از گذشته داشتيم و بر مبناي آرايش نيروهاي سياسي و اجتماعي حال حاضر در ايران از اين ائتلاف گريزي نداشتيم و كاملا هم از آن نتيجه گرفتيم. بنده بين اصلاح‌طلبان و حاميان دولت هيچ تمايزي نمي‌توانم قايل شوم.
اينكه گروهي خودشان را حامي دولت غيراصلاح‌طلب مي‌دانند به خودشان مربوط است اما اصلاح‌طلبان همه حامي دولت هستند. اگر در جايي اين همپوشاني وجود نمي‌داشت مي‌توانستيم اين تفكيك را بپذيريم. يعني اگر اصلاح‌طلب غير حامي دولت داشتيم اين تفكيك را مي‌پذيرفتيم اما دست كم از جنبه اصلاح‌طلب‌ها مي‌توانم بگويم قويا از دولت حمايت مي‌كنند. رفتارهايي كه در مجلس مي‌بينيم از نظر انسجام هنوز معجزه آساست. اگر عملكرد يا آرايش نيروهاي سياسي در مجلس دهم را با مجلس ششم كه يكي از جدي‌ترين طرفداران دولت اصلاحات بود مقايسه كنيد، مي‌بينيد اين عملكرد در قبال دولت مثبت‌تر است. بنابراين نبايد در ديدن شكاف‌ها و انشقاق‌ها اغراق كرد.
هيچ كس از جمله شخص آقاي روحاني از مجلس دهم انتظار ندارد كه به صورت چشم و گوش بسته و بدون قيد و شرط از دولت حمايت كنند. ما از جمله ليست اميد و از جمله اصلاح‌طلبان از دولت به عنوان يك شاكله سياسي بي‌قيد و شرط و قويا حمايت مي‌كنيم اما اين حق را براي خودمان مي‌دانيم و اين را بخشي از اصلاح‌طلبي مي‌دانيم كه بايد بتوانيم عملكرد تك‌تك وزارتخانه‌ها و اجزاي دولت را در چارچوب مباحث كارشناسي نقد كنيم. هيچ كدام از اينها نافي هم نيستند و نبايد اين دو را خلط كرد. بنابراين روش اصلاح‌طلبان انتقاد از عملكرد تك‌تك وزارتخانه‌ها و دستگاه‌هاي دولتي در حوزه اجرايي و اقتصادي و كارشناسي در عين حمايت سياسي كامل از ماهيت و عملكرد دولت يازدهم است.
با اين همه گاهي ادعاهايي مبني بر عبور اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني شنيده مي‌شود. بايد بگويم نيروهاي اصلاح‌طلب كه تبلورشان در چهره‌هايي مانند حسن آقاي خميني و سيدمحمدخاتمي و اكبر هاشمي‌رفسنجاني يا در احزابي مانند كارگزاران سازندگي، صداي ملت و... ديده مي‌شود و همين‌طور نيروهاي اصلي كه در مجلس وجود دارند به عنوان نيروهاي اصلاح‌طلب هيچ كدام با دولت آقاي روحاني زاويه‌اي ندارند و كانديدايي هم جز ايشان نخواهند داشت. طرح كانديداي متفاوت اصلاح‌طلبان براي انتخابات ٩٦ تاكتيك رسانه‌اي جناح مقابل براي تضعيف و ايجاد شكاف دربين اصلاح‌طلبان و حاميان دولت است.
اما اين تاكتيك در گذشته به جمع‌بندي نرسيده و تا زماني كه شرايط عيني هم از نظر فشار بيروني بر جمع اصلاح‌طلبان ادامه داشته باشد به نتيجه نخواهد رسيد. بنابراين تاكيد مي‌كنم كوچك‌ترين بحثي در بين اصلاح‌طلبان درباره عبور از روحاني وجود ندارد. در اواخر دوره اول رياست‌جمهوري آقاي خاتمي هم بحث عبور از خاتمي مطرح شد. آن بحث هم از طريق نيروهاي بيرون از جبهه اصلاحات و در واقع رقباي اصلاحات و برخي عناصر بسيار كوچك تندرو در ميان اصلاح‌طلبان كه مي‌شود آنها را ناديده گرفت، مطرح شد. به هر حال تا الان چه در حزب كارگزاران و چه در شاكله سياسي اصلاح‌طلبان كوچك‌ترين بحثي درباره معرفي كانديدايي غير از آقاي روحاني در انتخابات ٩٦ وجود نداشته و وجود هم نخواهد داشت.
اين را هم بايد يادآوري كنم با توجه به اينكه اصلاح‌طلبي يك طيف است و نه يك حزب سياسي، بعد از تجربيات تلخ ١٣٨٤ و همين‌طور رويدادهاي تلخ‌تر سال ٨٨ ما اصلاح‌طلبان انسجامي داشته‌ايم كه اين انسجام ضامن موفقيت‌هاي‌مان تا الان بوده است و در دو فرآيند سياسي بسيار مهم و تاريخ ساز براي تمدن و ملت ايران كاركرد داشته است. از آنجايي كه آن شرايط عيني همچنان برقرار است فكر مي‌كنم اين انسجامي كه به شكل معجزه آسايي در اين طيف گسترده سياسي تا الان وجود داشته همچنان برقرار بماند و دست كم تا پايان دولت دوم آقاي روحاني و تا اواخر دهه جاري خورشيدي اين انسجام به لحاظ سياسي ادامه خواهد يافت.