يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "درست مثل عراق و سوريه... "

اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 7 مرداد ماه سال 1395
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "درست مثل عراق و سوريه... "
البته آشکارا اعتراف نشده و لی مشخص است که دلیل گزیدگی و عصبیت ضد فرانسوی قلم زن اوین نامه ی کیهان چیست؟ برای اینکه هدف این است تاانتقام از فرانسه گرفته شود که چرا مجوز برگزاری گردهمآیی بزرگ مجاهدین در 19 تیر داد . به ویژه که امیر ترکی فیصل  در این گردهمآیی حضور یافت وهمگام با مخالفان ایرانی درخواست سقوط رژیم وارونه ولایت فقیه را کرد . همچنین این قلمزن همکار وهم لهجه سربازجو شریعت نداری سخت شاکی وخشمگین  و افسار گسیخته شده است که چرا جنگنده های فرانسوی به جبهه ائتلاف مبارزه باداعش در عراق و سوریه پیوسته است . بنابراین با پاک کردن صورت مسآله تا نگوید چگونه رژیم بانکدارتروریست جهانی وپدر خوانده داعش رژیم وارونه ی ولایت فقیه موجب پیدایش داعش در عراق وسوریه شده است .همچنین چگونه  پاسداران جنگ افروز و تروریست در عراق و سوریه مرتکب جنایت شدند .آنچنانکه  در کنار عوامل مزدور نوری مالکی ودست نشانده در عراق  دست به جنایت وترور زدند و عراق زا ناامن وبی ثبات  کردند تا جاییکه  مردم  عراق برای رها شدن از شر  ِپاسداران تروریست  ترجیح دادند تا اعضای داعش در عراق با پاسداران و عوامل نفوذی ومزدور درون دولت عراق حامی  رژیم وارونه ی ولایت فقیه به جنگند .  بعلاوه  پاسداران با اعضای حزب الشیطان لبنان مشابه سیاست جنگ افروزانه یا جنایتکارانه درعراق را  در سوریه دنبال می کنند . در حالیکه  وهمکار یادداشت نویس سربازجو شریعت نداری  پاسدار اطلاعاتی سپاه ضمن ابراز خوشحالی از اقدام  قاتلان کشیش فرانسوی و سایر اقدامات تروریستی داعش در فرانسه را نتیجه سیاست فرانسه وجنگیدن علیه بشار اسد جنایتکار  معرفی کرده  است .

جواني است متولد فرانسه. ريشه اش احيانا با يک يا چند نسل فاصله به کشوري آسيايي يا آفريقايي بازمي گردد، اما بعد از چند دهه زندگي در غرب کاملاغربي شده است. وقتي مي خواست براي سرنگوني دولت بشار اسد به سوريه برود، کسي مانع از سفرش به اين کشور نشد. به «راحتي» رفت، سلاخي کرد و متدهاي آدم کشي را خوب ياد گرفت. وحشي که شد به هر «سختي» که بود به زادگاهش اروپا برگشت. حالاتبديل شده به يک حيوان صفت متعصب خونخوار که مثل آب خوردن آدم مي کشد، سر مي برد و به نواميس تجاوز مي کند. از او دليل اين همه قساوت را که حالامهارتي هم در آن پيدا کرده اگر بپرسي، در لابه لاي سخنان بي مغزش، تفکرات وهابي موج مي زند: «هر کس مثل ما نباشد مهدورالدم است... همه مشرک و کافرند الاکساني که مثل ما فکر مي کنند، مثل ما لباس مي پوشند و مثل ما زندگي مي کنند... ما با کشتن طفل هاي شيرخواره به آنها لطف مي کنيم چون، مانع از بزرگ شدن آنها و تبديل شدنشان به يک مشرک، کافر و مجوس و رافضي مي شويم
    
اين «خلاصه وضعيت» تروريست هاي چشم آبي است که وقتي به سوريه يا عراق مي رفتند، کسي مانع از رفتنشان نمي شد، چون قرار بود با قتل عام مردم و ثبت و انتشار تصاوير جناياتش، آن هم به اسم اسلام، کاري را که استعمار طي صدها سال نتوانست با اسلام مظلوم بکند، طي چند سال به نتيجه برسانند و با سرنگوني مقاومتي که رهبري آن در دستان ايران است، اسرائيل را در حاشيه امن قرار دهند. 
    
ورق اما چند ماهي است که برگشته. به برکت همت و هوشياري مردم در عراق، سوريه، ليبي و افغانستان و به برکت بسيج مردمي و مديريت سردار عزيز ايراني حاج قاسم سليماني، پروژه متوهمانه خلافت هوا شده و ديگر همچون سابق از دريدن و بريدن در جريان اشغال اين شهر آن استان در غرب آسيا و آفريقا خبري نيست. در عراق فقط يک موصل در دست داعش باقي مانده و در سوريه نيز با آزاد سازي حلب، کار تکفيري ها تمام است.(انشاءالله). اينکه مدتي است حرامي هاي تکفيري، فقط روي حملات انتحاري و کشتار مردم متمرکز شده اند يعني «تغيير شرايط» آنها را مجبور به «تغيير تاکتيک» کرده است. 
    
اما تمرکز روي حملات انتحاري-مانند آنچه اخيرا در بازار بغداد رخ داد و با قتل عام 300 غيرنظامي خونين ترين انفجار تروريستي تاريخ عراق را رقم زد- تنها بخش اين تغييرِ راهبرد نيست. کوچ داعش از غرب آسيا به قلب اروپا بخش اصلي اين تغييرات است. داعش امروز درست مثل جولاني که در عراق و سوريه مي داد در پاريس، نيس، نورماندي، بروکسل، مونيخ، اوهايو و... جولان مي دهد.
    
حرامي هاي بازگشته از عراق و سوريه عطش سيري ناپذيري براي کشتن دارند. گويا قتل عام صدها هزار انسان بي گناه در غرب آسيا و آفريقا عطش کشتن را در آنها خاموش نکرده است. داعش مي گويد تا اين لحظه 200 نفر را در پاريس، 84 نفر را در نيس، 54 نفر را در اورلاندو، 40 نفر را در بروکسل، 14 نفر را در سن برناردينو، 3 نفر را در نورماندي و 2 نفر را هم در سيدني کشته و در دو شهر آلماني آنسباخ و وورتسبورگ نيز به ترتيب 23 و 14 نفر را زخمي کرده است. اين حملات به شکل انتحاري، انفجاري، تيراندازي بي هدف، حمله با ساتور، قمه و چاقو صورت گرفته است. درست مثل عراق و سوريه... داعش گفته حملات ادامه خواهند داشت... 
    
حملات تروريستي حالادر کشورهاي غربي آنقدر زياد شده که ديگر کسي از شنيدن خبر اين حملات تعجب نکند. درست مثل سوريه و عراق. خبر وقوع حملات تروريستي در آمريکا و اروپا هم رفته رفته در حال تبديل شدن به يک خبر عادي است؛ طوري که مثلااگر در حمله اي کمتر از 10 نفر کشته شوند، خبر زياد مهمي محسوب نمي شود. درست مثل عراق و سوريه. 
    
تصاوير حملات تروريست ها به مردم بيگناه اروپا را که نگاه کني، از رفتار پر از وحشت مردم، به اضطراب و وحشت حاکم بر جسم و روحشان مي تواني پي ببري. مردم با شنيدن صداي يک گلوله يا چيزي شبيه به انفجار تعجب نمي کنند و منتظر هم نمي مانند. پا به فرار مي گذارند و به دنبال جاي امني مي گردند تا پناه بگيرند، چرا که هر لحظه احتمال وقوع حمله اي تروريستي را مي دهند... درست مثل مردم عراق و سوريه!
    
ماجراي تروريست هاي تکفيري اما به همين جا ختم نمي شود. آنها امروز در اروپاي مدرن سرمي برند. درست مثل ...
    
روز سه شنبه گذشته بود که خبر رسيد، جوان 19 ساله اي به کمک دوستانش در شهر «سنت آتين دورووره» فرانسه و داخل کليساي نورماندي(منطقه اي واقع در 125 کيلومتري شمال غربي پاريس) حين گروگانگيري، سر کشيش نگون بخت را گوش تا گوش بريد در حالي که فرياد زد: «من يک داعشي هستم». اين خبر اما برخلاف حملات قبلي که در غرب شده بود، خبر عادي نبود. نکته اي که اين خبر را-به رغم کم بودن تعداد تلفات حادثه- خبر مهمي کرد اين بود که، داعش در اين حادثه، به قول روزنامه ديلي ميل، اقدام به سلاخي قرباني خود کرده بود. کاري که قطعا هيچ مقام غربي طي 5 سال گذشته که از هيچ کمکي - تاکيد مي شود هيچ کمکي- به تروريست هاي تکفيري دريغ نکرده اند، در مخيله شان هم نمي گنجيد.
    
وقتي گزارش رويترز مبني بر اينکه «تروريست ها مراکز اطلاعاتي غرب را به چالش کشيده اند» را مي خوانيم و آن را در کنار اظهارات مکرر مقامات رسمي اروپا مبني بر اين که« صدها تروريست بازگشته از عراق و سوريه در کشور هاي مختلف اروپايي حضور دارند و در حال طراحي حمله اند» کنار هم قرار مي دهيم و بلافاصله مي شنويم که دولت انگليس مي گويد، قطعا حملات مشابهي را در انگليس هم شاهد خواهيم بود، متاسفانه نتيجه اين مي شود که، بايد منتظر حملات وحشيانه ديگري در اروپا بود. غرب امروز درست مثل عراق و سوريه ديگر، بحرانش فقط اقتصادي نيست، امنيتي است.
    
اين تازه آغاز کار است. خدا مي داند ريشه کن کردن چنين جانوران زبان نفهمي چقدر زمان و هزينه براي غرب خواهد تراشيد. مسئله اي که رهبر انقلاب حدود 3 سال قبل و زماني که اصلاخبري از اين گونه حملات تروريستي در غرب نبود، درباره آن بارها هشدار دادند: «در آينده اي نه چندان دور اين گروه ها بلاي جان همان کشورهاي حامي خواهند شد و درنهايت مجبور خواهند بود که با هزينه زياد، آن ها را از بين ببرند.» (12 خرداد 1393 ديدار با امير کويت)
    
غرب همچنين در مواجهه با اين بحران خودساخته، نمي تواند همچون گذشته موضوع را مديريت کرده و با هدايت آن به سمت اسلام هراسي، تهديد را به فرصت بدل نمايد. هرگونه تلاشي جز مقابله جدي و واقعي با همه جريان هاي تروريستي تکفيري، نتيجه عکس خواهد داد و اين تهديد را به تهديد بزرگتري تبديل خواهد کرد. افزايش 8 برابري حملات نژادپرستانه در کشور آلمان، يکي از نتايج همين سياست غلط غرب در مواجهه با بحران ناامني است. تلاش براي بهره برداري سياسي از حملات تروريستي در جهت گسترش اسلام هراسي از اين به بعد نتيجه عکس خواهد داد و بحران را پيچيده تر و ناامني ها را نيز بيشتر خواهد کرد.
    راه حل اما در بمباران منبج يا لشکرکشي به ليبي و عراق هم نيست. غرب اگر در امور اين کشورها دخالت نکند، بزرگترين کمک را به آنها کرده است. همين بسيج مردمي و نيروهاي نظامي که کشورها در اختيار دارند براي شکست تکفيري هاي باقي مانده کفايت مي کند. غرب براي دور کردن اين خطر از خود، مي بايست اول از خود شروع کند. تروريست، خوب و بد و سياه و سفيد ندارد و همه تروريست ها سياهند. چاره کار قطع حمايت ها و کمک ها از همه تروريست هاست. تروريست با انتخاب عناوين جذاب مثل «دوستان سوريه» يا« ارتش آزاد» هم خوب نخواهند شد. آن کودک 11 ساله و بيمار فلسطيني را که التماس مي کرد، حداقل به جاي بريدن سرش، با گلوله جانش را بگيرند، همين تروريست هاي خوب سر بريدند.
    
غرب در مرحله بعد بايد سراغ متحدين مرتجع خود برود. افزايش فشار ها به آل سعود و آل ثاني و ديگر آل ها مي تواند در تضعيف بيشتر اين تکفيري ها موثر باشد. جمع آوري مدارس مروج تفکرات تکفيري اقدام ديگري است که مي تواند جلوي بازتوليد تروريست هاي تکفيري را بگيرد. آگاهي دادن به جوانان خداجو و تشنه معرفت در سرتاسر جهان از جمله غرب نيز مي تواند در اين امر نقش ويژه و برجسته اي داشته باشد، همان اقدام خداپسندانه اي که رهبر معظم انقلاب با ارسال نامه خطاب به جوانان اروپايي بر آن تاکيد ورزيدند.
    
و اما داعش اصولابراي ماندن ساخته نشده است، لذا دير يا زود از بين خواهد رفت. هدف اصلي از راه انداختن غائله داعش، ايجاد حاشيه امن براي رژيم صهيونيستي بود. بنابر اين تا وقتي رژيم صهيونيستي هست، بحران هايي مثل داعش باز هم توليد شده و باز هم به غرب سرايت خواهند کرد. راه نجات کشورهاي غربي هم درست مثل عراق و سوريه، نابودي اسرائيل است. نويسنده: جعفر بلوري