اوین
نامه ی کیهان 15 مرداد -94
تنها جنايتكار هسته اي جهان قاضي و پليس پرونده ايران!
گزارش كيهان به مناسبت هفتادمين سالگرد بمباران اتمي ژاپن
گزارش كيهان به مناسبت هفتادمين سالگرد بمباران اتمي ژاپن
چرا سربازجو شریعت نداری
باز بهانه گیر آورده تا دردفاع از برنامه ی هسته ای و مخالفت با توافق هسته ای به
سبک بازجویی تحلیل دهد ولغزخوانی کند تا وسط دعوا نرخ تعیین کرده باشد؟ چون از 70
سال پیش استفاده ازبمب اتمی آمریکا در هیروشیمای ژاپن 350 هزارنفری یاد کرده است که پرتاب بمب اتمی از سوی خلبان 29
ساله آمریکایی درجا نزدیک 100 هزار نفررا سوزاند و بیشتر مجروح شدند که بعداً
مردند یا به سرطان ودردهای طاقت فرسا آلوده شدند که پیام مهم دارد که نباید
کشورهایی همچون رژیم وارونه ی ولایت فقیه دسترسی به سلاح هسته ای داشته باشد . از
سوی دیگر درسال های اخیرهم جنایات جنگی زیادی به وقوع
پیوسته است که جنگ افروزان جان بی شماران بی گناهان را گرفته اند .چون اشغال نظامی
افغانستان از سوی روس ها وجنایات شان فراموش نشده است طوریکه ملت افغانستان هنوز
هم دارند بهای همان اشغال نظامی فرصت طلبانه ی روس ها را می پردازند . حال بماند
که روس هادراکرایین هم مشغول آدمکشی اند؟
یااینکه مگر ازیاد رفته که چگونه خمینی شیاد بااصرار 7 سال ادامه ی جنگ موهبت الهی
وراه قدس ازکربلامی گذرد .موجب کشته و مجروح وآواره شدن میلیون های شهروندان
ایرانی وافغانی شد؟ یااینکه مگر همکاری حاکمان رژیم جنگ افروز ولایت فقیه با بوش
در اشغال نظامی افغانستان و عراق به فراموشی
سپرده شده است؟ یااینکه مگر نقش حاکمان رژیم ضد بشری ولایت فقیه در برپایی
3 جنگ لبنان وحماس بااسراییل وجنگ داخلی عراق و سوریه و یمن وحتی بحرین و فلسطین
بین ساف وحماس که از یاد رفته است؟ بنابراین امکان ندارد با برجسته کردن بمباران
اتمی 70 سال پیش آمریکا در ژاپن موجب شود ماهیت جنگ افروزانه ی رژیم بربرمنش وتاریک اندیش
ولایت فقیه توجیه گردد و سربازجو شریعت نداری
طلبکارانه از برنامه ی هسته ای دفاع
ومخالفت با توافق هسته ای کند.
70 سال پيش در چنين روزي (6 اوت 1945/15 مرداد 1324) آمريکا در يک
جنايت بي سابقه در تاريخ بشر با بمباران اتمي هيروشيما90هزار انسان بيگناه را در
دم به کام مرگ فرستاد و ده ها هزار نفر ديگر نيز تا پايان همان سال -۱۹۴۵- بر اثر جراحات وارده جان باختند. ٣ روز بعد از بمباران
هيروشيما، آمريکايي ها دومين بمب اتمي را بر فراز شهر ناکازاکي رها کردند و تلفات
مشابهي به بار آوردند. رقم تلفات انساني اين دو بمب در اولين دقايق پس از اصابت
بمب ۲۲۰ هزار نفر بوده است.
هيچ يک از دولت هاي آمريکا طي 70 سال گذشته نه فقط آن جنايت هولناک را محکوم نکرده اند بلکه ادعا مي کنند با بمباران هيروشيما و ناکازاکي به جنگ جهاني دوم خاتمه داده و از کشتار بيشتر در جريان جنگ ياد شده جلوگيري کرده اند! اما واقعيت اين است که کشتار صدها هزار نفر در هيروشيما و ناکازاکي بعد از قطعي شدن پيروزي متفقين در جنگ جهاني دوم صورت پذيرفته بود. زيرا از ٣ دولت محور آلمان، ايتاليا و ژاپن که در مقابل متفقين قرار داشتند، دولت هاي آلمان و ايتاليا در ژوئن ۱۹۴۵- خرداد ۱٣۲۴- يعني نزديک به ۲ ماه قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي، بدون قيد و شرط تسليم شده بودند و ژاپن درباره شرايط تسليم با متفقين در حال رايزني و گفت و گوي رسمي بود.
ژنرال «هنري آرنولد»، فرمانده ارتش آمريکا و نيروي هوايي اين کشور در دولت ترومن دراين باره مي گويد: «هميشه به نظر ما اينطور مي رسيد که ژاپني ها در هرحال سقوط مي کردند و فرقي نمي کرد که از بمب اتمي استفاده شود يا نشود» و ژنرال «ويليام ليهي»، رئيس وقت ستاد مشترک ارتش آمريکا نيز اعتراف مي کند که «ژاپن قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي شکست خورده و آماده تسليم بود. ژاپني ها از دو ماه قبل نيز يعني ژوئن ۱۹۴۵ براي تسليم اعلام آمادگي کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراين احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمي چيزي شبيه برخورد آدم هاي وحشي و قرون وسطايي بود.»
در واقع آمريکايي ها پروژه توليد بمب اتمي را با نام «پروژه منهتن» از مدت ها قبل کليد زده بودند و اين پروژه در ژانويه ۱۹۴۵ به نتيجه رسيده بود. «جک مديگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمريکا اعتراف مي کند که «دانشمندان آمريکايي آزمايش هاي اوليه خود را با تزريق پلوتونيوم به بيماران و زندانيان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانويه ۱۹۴۵، پروژه منهتن با توليد بمب هسته اي به موفقيت رسيد و تاکيد مي کند که «بمب اتمي توليد شده نياز به آزمايش داشت و چنانچه نتيجه آزمايش موفقيت آميز بود، ديگر نيازي به ادامه تحقيق نبود و فرصت آزمايش نيز هميشه به دست نمي آمد»! در واقع ژاپن، محل و فرصت اين آزمايش بود تا آمريکايي ها به اهداف شيطاني خود برسند.
سه هفته قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي- اواسط جولاي ۱۹۴۵- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نيروي دريايي آمريکا با ارسال نامه اي رسمي براي «استيسون» وزير جنگ، ضمن اشاره به تلفات انساني سنگين و هولناک بمب اتمي و با تاکيد بر درخواست ژاپن براي تسليم، و ضرورت «بازي عادلانه»! توصيه مي کند اکنون که تصميم براي بمباران اتمي ژاپن در حال قطعي شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخريبي بمب اتمي اعلام شود» و نتيجه مي گيرد که «ژاپن در حال تسليم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخريبي بمب هاي اتمي، بدون قيد و شرط تسليم خواهد شد.» اما اين توصيه «کمتر وحشيانه» از سوي «ترومن» رئيس جمهور وقت آمريکا رد مي شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمي نيز ممنوع مي گردد. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت :«رد پيشنهاد وي ترديدي باقي نمي گذارد که ادعاي آمريکا درباره استفاده از بمب اتمي براي پايان دادن به جنگ جهاني دوم، فقط مي تواند يک شوخي تلخ باشد و انگيزه اصلي در اين جنايت هولناک، آزمايش تلفات انساني بمب اتمي و ايجاد رعب و وحشت از قدرت آمريکا در جهان بوده است.»
رهبر انقلاب نيز در اثبات اين واقعيت فرموده اند:« بر اساس اسناد موجود، چند ماه قبل از جنايت اتمي آمريکا در ژاپن، هيتلر -يعني رکن اصلي جنگ جهاني دوم- خودکشي کرده بود. موسوليني -يعني رکن ديگر جنگ جهاني- نيز قبل از اين حمله دستگير شده بود و ژاپني ها هم از دو ماه قبل براي تسليم شدن اعلام آمادگي کرده بودند. واقعيت آن است که آمريکايي ها مي خواستند سلاح جديدشان -يعني بمب اتم- را در يک ميدان واقعي آزمايش کنند که اين کار را با کشتار مردم بيگناه هيروشيما و ناکازاکي انجام دادند، اما اکنون در تبليغات خود به اين جنايت لباس خدمت مي پوشانند.» (29 آبان 92- در اجتماع بسيجيان)حال دولتي با اين پيشينه سياه و جنايتکار که تنها استفاده کننده از سلاح هسته اي و قاتل صدها هزار انسان بيگناه است و هزاران بمب اتمي نيز از انواع مختلف آن را در زرادخانه هاي خود دارد، تبديل شده به قاضي و پليس پرونده هسته اي ايران.
هيچ يک از دولت هاي آمريکا طي 70 سال گذشته نه فقط آن جنايت هولناک را محکوم نکرده اند بلکه ادعا مي کنند با بمباران هيروشيما و ناکازاکي به جنگ جهاني دوم خاتمه داده و از کشتار بيشتر در جريان جنگ ياد شده جلوگيري کرده اند! اما واقعيت اين است که کشتار صدها هزار نفر در هيروشيما و ناکازاکي بعد از قطعي شدن پيروزي متفقين در جنگ جهاني دوم صورت پذيرفته بود. زيرا از ٣ دولت محور آلمان، ايتاليا و ژاپن که در مقابل متفقين قرار داشتند، دولت هاي آلمان و ايتاليا در ژوئن ۱۹۴۵- خرداد ۱٣۲۴- يعني نزديک به ۲ ماه قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي، بدون قيد و شرط تسليم شده بودند و ژاپن درباره شرايط تسليم با متفقين در حال رايزني و گفت و گوي رسمي بود.
ژنرال «هنري آرنولد»، فرمانده ارتش آمريکا و نيروي هوايي اين کشور در دولت ترومن دراين باره مي گويد: «هميشه به نظر ما اينطور مي رسيد که ژاپني ها در هرحال سقوط مي کردند و فرقي نمي کرد که از بمب اتمي استفاده شود يا نشود» و ژنرال «ويليام ليهي»، رئيس وقت ستاد مشترک ارتش آمريکا نيز اعتراف مي کند که «ژاپن قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي شکست خورده و آماده تسليم بود. ژاپني ها از دو ماه قبل نيز يعني ژوئن ۱۹۴۵ براي تسليم اعلام آمادگي کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراين احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمي چيزي شبيه برخورد آدم هاي وحشي و قرون وسطايي بود.»
در واقع آمريکايي ها پروژه توليد بمب اتمي را با نام «پروژه منهتن» از مدت ها قبل کليد زده بودند و اين پروژه در ژانويه ۱۹۴۵ به نتيجه رسيده بود. «جک مديگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمريکا اعتراف مي کند که «دانشمندان آمريکايي آزمايش هاي اوليه خود را با تزريق پلوتونيوم به بيماران و زندانيان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانويه ۱۹۴۵، پروژه منهتن با توليد بمب هسته اي به موفقيت رسيد و تاکيد مي کند که «بمب اتمي توليد شده نياز به آزمايش داشت و چنانچه نتيجه آزمايش موفقيت آميز بود، ديگر نيازي به ادامه تحقيق نبود و فرصت آزمايش نيز هميشه به دست نمي آمد»! در واقع ژاپن، محل و فرصت اين آزمايش بود تا آمريکايي ها به اهداف شيطاني خود برسند.
سه هفته قبل از بمباران هيروشيما و ناکازاکي- اواسط جولاي ۱۹۴۵- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نيروي دريايي آمريکا با ارسال نامه اي رسمي براي «استيسون» وزير جنگ، ضمن اشاره به تلفات انساني سنگين و هولناک بمب اتمي و با تاکيد بر درخواست ژاپن براي تسليم، و ضرورت «بازي عادلانه»! توصيه مي کند اکنون که تصميم براي بمباران اتمي ژاپن در حال قطعي شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخريبي بمب اتمي اعلام شود» و نتيجه مي گيرد که «ژاپن در حال تسليم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخريبي بمب هاي اتمي، بدون قيد و شرط تسليم خواهد شد.» اما اين توصيه «کمتر وحشيانه» از سوي «ترومن» رئيس جمهور وقت آمريکا رد مي شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمي نيز ممنوع مي گردد. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت :«رد پيشنهاد وي ترديدي باقي نمي گذارد که ادعاي آمريکا درباره استفاده از بمب اتمي براي پايان دادن به جنگ جهاني دوم، فقط مي تواند يک شوخي تلخ باشد و انگيزه اصلي در اين جنايت هولناک، آزمايش تلفات انساني بمب اتمي و ايجاد رعب و وحشت از قدرت آمريکا در جهان بوده است.»
رهبر انقلاب نيز در اثبات اين واقعيت فرموده اند:« بر اساس اسناد موجود، چند ماه قبل از جنايت اتمي آمريکا در ژاپن، هيتلر -يعني رکن اصلي جنگ جهاني دوم- خودکشي کرده بود. موسوليني -يعني رکن ديگر جنگ جهاني- نيز قبل از اين حمله دستگير شده بود و ژاپني ها هم از دو ماه قبل براي تسليم شدن اعلام آمادگي کرده بودند. واقعيت آن است که آمريکايي ها مي خواستند سلاح جديدشان -يعني بمب اتم- را در يک ميدان واقعي آزمايش کنند که اين کار را با کشتار مردم بيگناه هيروشيما و ناکازاکي انجام دادند، اما اکنون در تبليغات خود به اين جنايت لباس خدمت مي پوشانند.» (29 آبان 92- در اجتماع بسيجيان)حال دولتي با اين پيشينه سياه و جنايتکار که تنها استفاده کننده از سلاح هسته اي و قاتل صدها هزار انسان بيگناه است و هزاران بمب اتمي نيز از انواع مختلف آن را در زرادخانه هاي خود دارد، تبديل شده به قاضي و پليس پرونده هسته اي ايران.
