مردم طي ۲ سال اخير عمدتا از دولت وعده شنيده ايم

در گفت وگو با خبرنگار كيهان مطرح شد: مردم طي ۲ سال اخير عمدتا از دولت وعده شنيده ايم  24 مرداد -94
همانگونه که اشاره شده است .اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری با ترفندهای گوناگون تلاش می کند تاسیاست مخالفت با  دولت روحانی  و توافق هسته ای را دنبال کند . بنابراین یا به سراغ مهره های نفوذی درون بازارمکاره مجلس ارتجاع می رودتابااینان گفت گو کند . اکنون هم سناریو را با گفت گو زن خانه دار و راننده تاکسی پیگیری کرده است .
با گذشت نيمي از عمر دولت يازدهم، بسياري از مردم معتقدند اين دولت، عمدتا وعده داده و کمتر به شعارهاي خود خصوصا در زمينه رفاه اقتصادي عمل کرده است.    در همين رابطه رضا حمدي 45 ساله نيروي خدماتي يک شرکت خصوصي به خبرنگار اقتصادي کيهان مي گويد: در 2 سال گذشته زندگي من علاوه بر اين که بهتر نشده روز بروز بدتر هم شده است.    او مي گويد: آقاي روحاني براي اين که از مردم راي بگيرد، وعده هاي خيلي شيريني داد مثلامي گفت که وضع زندگيتان را خوب مي کنم، بيکاري و گراني را از بين مي برم، ولي تا به حال اغلب آنها محقق نشده است.    وي اضافه کرد: من بابت تميز کردن راه پله هاي شرکت، هفته اي 25 هزار تومان حقوق مي گيرم در ضمن از طرف کميته امداد امام خميني(ره) هم جهت دريافت سبد کالامعرفي شديم، ابتدا به اندازه 75 هزار تومان جنس به ما مي دادند ولي در چند ماه اخير حدود 30 هزار تومان جنس مي دهند وقتي اعتراض کرديم، گفتند برويد خدا را شکر کنيد که همين مقدار را هم به شما دادند!
        
وعده بي عمل فايده اي ندارد
    
زهره خسروي 55 ساله، خانه دار مي گويد: از روز اولي که برخي مسئولان دولتي سرکار آمدند جز وعده ما چيزي از آنها نديديم، شوهرم بازنشسته است، سه فرزند جوان تحصيل کرده هم دارم که هر سه بيکار و مجرد هستند که خرج آنها را هم بايد پدرشان تامين کند.
    
او ادامه داد: خدا پدر احمدي نژاد را بيامرزد که اين يارانه ها را داد، اگر دست اين دولت بود که مثل سبد کالا، يک بار مي دادند و ديگر تمامش مي کردند.    او اضافه کرد: من يک زن کم سوادي هستم ولي همين را از دنيا فهميدم که مملکت را با حرف و شعار نمي شود اداره کرد، اگر چهار بار شعار دادي و عمل نکردي، مردم مي فهمند که اهل کار نيستي و ديگر اگر حرف راست هم بزني مثل چوپان دروغگو، کسي از تو باور نمي کند و موقع لازم خودت مي ماني و خودت، مسئولان دولت بايد براي جوانها کار ايجاد کنند و اگر نمي توانند مردانه بگويند نمي توانيم.
        700
روز گذشت شعار 100 روزه چه شد؟
    
مهرداد عباس زاده، راننده تاکسي هم مي گويد: مگر همين آقاي رئيس جمهور نبود که براي حل مشکلات مملکت مي گفت من برنامه 100 روزه اقتصادي دارم، پس چه شد؟ اکنون که بيش از 700 روز از آن زمان گذشته، پس چي شد؟     تا کي مردم نبايد تکليف خودشان را بدانند و هر روز صبح که از خانه بيرون مي آيند منتظر افزايش قيمتهاي جديد باشند.    اين شهروند تهراني ادامه مي دهد: اگر امروز يک قطعه را براي ماشينت خريدي، برد کردي وگرنه بايد فردا قيمت بيشتري بپردازي، آيا نتيجه وعده هاي انتخاباتي اين بود؟    پروين پارسايي محمدي 35 ساله که معلم است هم مي گويد: مشکلات جامعه فرهنگي کشور و بخصوص قشر معلم که احتياجي به گفتن ندارد، زيرا هر خانواده اي حداقل يک فرزند مدرسه اي دارد و با مشکلات آنها آشنا است. من نمي خواهم از اجحافي که بر طبقه معلم طي اين 2 سال شده بگويم، من مي خواهم از زندگي برخي از دانش آموزاني بگويم که از فرط فقر و بيکاري پدر و مادرشان ترک تحصيل کردند و به جمع کودکان کار و يا ولگردان کوچه و خيابان پيوستند، بگويم.    او افزود: چرا آقاي روحاني به قانون اساسي که گفته تحصيل رايگان است عمل نمي کند، چرا بايد در اين مملکت برخي افراد و آقازاده ها با رانت هاي خود ميلياردها تومان زراندوزي کنند ولي برخي دانش آموزان هزينه خريد لوازم التحرير را هم ندارند.
        
توافق هم نتيجه اي نداشت

    خانم کبري حسين زاده که پرستار است هم مي گويد: حدود يک ماه است که توافق هسته اي انجام شده ولي من هيچ گونه تغييري در سطح امکانات حداقل بيمارستان خودمان نديدم و فکر هم نمي کنم که حالا، حالاها تغييرات محسوسي انجام بشود، چون مشکل مملکت ما توافق هسته اي نبود، مشکل مملکت ما سوء مديريت است.    پيمان کاشاني دانشجو هم مي گويد:اين که به مردم وعده دادند گير همه مشکلات مملکت ما توافق هسته اي است يک وعده دروغ است، زيرا هنوز يک ماه از توافق نگذشته مسئولين دولت شعارشان عوض شده و مي گويند منتظر ارزاني نباشيد، توافق معجزه نمي کند. مگر آقاي رئيس جمهور نبود که مي گفت مشکل آب هم به توافق بستگي دارد، پس چرا حالامي گويند توافق معجزه نمي کند.    او اضافه کرد: ربط دادن مشکلات اقتصادي کشور به تحريم ها به معني توجيه کم کاري مسئولان و شانه خالي کردن آن از زير بار مسئوليتي است که به واسطه شغلشان دارند.    او ادامه داد: اگر در شرايط تحريم مسئولين ما به وظايف خود به درستي عمل مي کردند و مانع اين افسارگسيختگي نمي شدند که دلال براي اقتصاد ما تصميم بگيرد، اکنون اين مشکلات وجود نداشت.    اين دانشجوي دانشگاه علامه اظهار داشت: اکثر کارشناسان اقتصادي بر اين عقيده هستند که ريشه مشکلات اقتصادي ما در تحريم نهفته نيست، مشکلات اقتصادي ما در ناکارآمدي دولت و تيم اقتصادي او است که توان کار کردن ندارد، وقتي برخي وزيران دولت داراي چند شغل و مديريت چند شرکت صادرات و واردات هستند لذا به ضرر خود عمل نمي کنند و جلوي واردات اجناس بنجل را نمي گيرند.    اين دانشجو که خود را فرزند يک توليدکننده معرفي کرد، مي گويد: توافق در زندگي ما هيچ اثري نداشته و نخواهد داشت زيرا به توليد بها نمي دهيم، ما چرم خام را صادر مي کنيم و در عوض کفش و کيف بنجل خارجي وارد مي کنيم براي شما روشن است و براي من بچه توليدکننده روز شب تاريک شده چون پدرم نمي تواند چک هايش را پاس کند و کارگاهش را براي فروش گذاشته تا بلکه بدهي هايش را بپردازد.    يکي از توليدکنندگان هم مي گويد: اين که بگوييم در آينده وضع مان به لحاظ رفع تحريم خوب مي شود خوش خيالي است، مگر به واسطه تحريم ما وارداتمان را بيشتر کنيم که باز به توليدکننده و چرخه توليد در مملکت ضرر بيشتري زده ايم.
    
عبدالکريم حسن زاده افزود: تا زماني که دولت به توان و داشته هاي مردم خودمان ايمان نياورد و فقط به فکر راضي نگهداشتن قشر مرفه است اتفاقي در اقتصاد رخ نمي دهد.