پاكسازي كبد با چاي زردچوبه

    پاكسازي كبد با چاي زردچوبه  13 مرداد -94


مطالعات محققان دانشکده پزشکي هاروارد نشان مي دهد که چاي زردچوبه بهترين ماده غذايي براي سم زدايي از کبد است.    به دليل مواد شيميايي و آفت کش ها در مواد غذايي و محيط زيست، کبد به مرور زمان غرق در مسموميت مي شود. مسموميت کبد معمولابا سردرد، سوءهاضمه، نفخ شکم، افزايش وزن، لکه هاي کبدي، سوزش سر دل و مشکلات کيسه صفرا همراه است.
    
مطالعات نشان مي دهد که چاي زردچوبه، يکي از مهمترين روش هاي سم زدايي از کبد است. اين ماده، کيسه صفرا را تحريک مي کند و سبب توليد صفرا مي شود. کبد از مايع صفرا براي سم زدايي استفاده مي کند.
    
زردچوبه گياهي از خانواده زنجبيل است و در برخي کشورها مانند هند، بيشترين کاربرد را دارد. رنگ زرد زردچوبه به دليل ماده اي به نام کورکومين است که سبب تحريک صفرا مي شود. معمولابراي تهيه چاي زردچوبه از زردچوبه تازه، زنجبيل تازه، فلفل سياه، دارچين، شير نارگيل و عسل استفاده مي شود که هر يک خواص فوق العاده اي دارند.
    1-
زردچوبه تازه: داراي خواص ضد التهابي قوي است و مي تواند به درمان اختلالات گوارشي، رفع تهوع و گاز روده کمک کند.
    2-
زنجبيل تازه: به همراه زردچوبه، بهترين ترکيب براي کمک به التيام درد مفاصل و درمان مشکلات تنفسي است.
    3-
فلفل سياه، غني از ويتامين است و خواص ضد سرطاني دارد، به علاوه سبب کاهش وزن مي شود.
    4-
دارچين، داراي اثرات آنتي اکسيداني و ضدالتهابي است.
    5-
شير نارگيل، چربي سالم موجود در شير نارگيل به جذب زردچوبه کمک مي کند.
    6-
عسل، سرشار از انواع آنزيم، ويتامين و مواد معدني است.
    
کاهش کلسترول خون، افزايش ايمني بدن، بهبود گردش خون، روشن شدن رنگ پوست، پيشگيري از ايجاد لخته در اندام هاي داخلي بدن و تصفيه خون، از ديگر فوايد چاي زردچوبه است.
    
کبد يکي از اندام هاي بزرگ سمت راست شکم است که حدود 1036 کيلوگرم وزن دارد. مهم ترين وظيفه کبد، فيلتر کردن خوني است که از دستگاه گوارش وارد کبد مي شود و قرار است در سراسر بدن جريان يابد. تمام مواد سمي و مضر خون در کبد جدا مي شوند. کبد با توليد صفرا، چربي غذا را تجزيه کرده و آن را تبديل به انرژي مي کند، ذخيره قند بدن نيز به عهده کبد است.
    
    حقايقي در مورد کبد:
    -
کبد بزرگ ترين ارگان داخلي بدن است.
    -
بيش از 500 عملکرد حياتي بدن، از جمله مبارزه با انواع ويروس و عفونت به عهده کبد است.
    -
کبد با توليد پروتئين و هورمون در سراسر بدن، نقش مهمي را در حفظ سطح نرمال قند خون ايفا مي کند.
    -
کبد تنها عضوي است که مي تواند خود را بازسازي (ترميم) کند؛ به همين دليل است که افراد مي توانند بخي از کبد خود را اهدا کنند.
    -
کبد حدود 10 درصد از جريان خون را مصرف مي کند و در هر دقيقه حدود دو ليتر خون پمپاژ مي کند.
    
متاسفانه بيماري هاي کبدي با هيچ علامت ظاهري همراه نيستند و بيمار زماني از آن مطلع مي شود که کار از کار گذشته است. سرطان کبد، نارسايي کبد، سيروز، هپاتيت و هموکروماتور شايع ترين مشکلات کبد هستند.
    
انواع سبزيجات، گريپ فروت، گردو، آووکادو، چاي سبز، سير، چغندر، سبزي هاي با برگ هاي سبز رنگ و زردچوبه مهمترين غذاهايي هستند که کبد را سالم نگه مي دارند.
    
در ادامه نتايج اين تحقيقات آمده است که استفاده از غذاهاي آماده و حاضري، سيگار، روغن و غذاهاي سرخ کرده و بي تحرکي، مهم ترين دلايل آسيب به کبد هستند.
        
تفاخر
    
هميشه در جامعه افرادي وجود دارند که به هر وسيله اي مي خواهند با داشته هاي خود به ديگران فخر بفروشند؛ ممکن است اين داشته ها جنبه مالي مثل ثروت، خانه، ماشين و... داشته باشند و يا جنبه ديگر چون علم، موقعيت اجتماعي و شغلي. همه ما اين مدل هاي تفاخر را به وفور در افراد جامعه ديده ايم اما تصور اين که روزي قبر و مدفن افراد و اينکه مثلاً در فلان قطعه يا فلان صحن امامزاده باشند ملاک فخرفروشي و تفاخر شود قبل از اين سخت مي نمود، اما متاسفانه جامعه ما دچار اين آفت خطرناک شده است.
       
خود برتر بيني
    
در هر جامعه اي و البته جامعه ما عده اي هستند که به هر دليلي در هر موضوعي شاني بالاتر و بيشتر از ديگران براي خود قائل هستند و اگر اين افراد از تمکن مالي هم برخوردار باشند ديگر جنسشان جور است و در همه چيز سعي مي کنند از عرف جامعه فراتر روند از زندگي روزمره تا مسائل مهمتر. اين افراد نيز يکي ديگر از مشتريان قبور گران قيمت هستند. البته اين موضوع ممکن است از طرف خود فرد انجام شود و يا پس از مرگ توسط فرزندان و اطرافيان.
        
ترس از عذاب قبر
    
عده اي ديگر نيز براي خريد قبورگران قيمت که در اماکن مقدس و جوار بزرگان قرار دارد دليل ديگري دارند و آن مسائل معنوي و به نوعي ترس از عذاب است. البته ورود به اين مطلب در حيطه و توان اين نوشته نيست اما نمي توان به راحتي از آن چشم پوشيد.
    
البته دلايل ديگري نيز مي توان براي اين اقدام متصور بود.
    
خريد اين قبور به هر دليلي که صورت پذيرد دلايلي براي رد و نقد آن وجود دارد، چه تفاخر يا خود برتربيني وعلت معنوي (!) دليل اين کار باشد چه دلايل ديگر.
        
چند لحظه تفکر
    
کساني که با هزينه هنگفت اقدام به خريد قبر چند صد ميليوني مي کنند آيا به اين فکر کرده اند که ارزش انسان و ملاک برتري او به محل دفن يا گران قيمتي آن نيست به خصوص در جامعه اي چون جامعه ما که بر محوريت ارزش هاي الهي و دين استوار است. آيا صرف داشتن ثروت مي تواند باعث شود که انسان به هر صورتي که خواست ثروتش را هزينه کند؟ آيا اين بهترين انتخاب است و فرد در قبال جامعه مسئوليتي ندارد؟
    
حتي کسي که به اصطلاح به دليل معنوي اقدام به اين کار مي کند مطمئن است که اين بهترين راه براي ايمن ماندن از عقوب و عذاب قبر است؟!
    
البته نبايد از نظر دور داشت که ممکن است شخصي به چند دليل مشتري اين قبور شود يعني هم به علت معنوي و ايمني از عذاب و هم احياناً تفاخر و خود برتر بيني، اما اين کار هر علتي داشته باشد قابل نقد است و غير قابل دفاع.
    
آيا در جامعه اي که تعداد زيادي از افراد در تامين حداقل هاي زندگي کم توان و يا ناتوانند، عده زيادي با پنجه ضعيف و کم رمق در حال مقابله با بيماري هاي سخت و پرهزينه هستند و قامتشان در زير بار مخارج سهمگين آن خم شده است، عده زيادي در تامين سرپناهي هرچند کوچک و ساده عاجزند، هزاران خانواده به علت نداشتن نان آور و سرپرست با سيلي صورت سرخ مي کنند، هزاران دختر محجوب فقط و فقط به خاطر ناتواني در تامين ساده ترين جهيزيه آرزوي رفتن به خانه بخت را محال و دست نيافتني مي بينند، هزاران دانش آموز مستعد در روستاهاي دور افتاده فقط به علت نبود امکانات و فقر از ادامه تحصيل باز مي مانند، هزاران روستا از امکاناتي چون حمام، مسجد، مدرسه، مرکز درماني و... محرومند منصفانه است صدها ميليون تومان خرج خريد قبر شود حال با هر علتي.
    
آيا احساس وجد و لذتي که از کمک و دستگيري به همنوع به انسان دست مي دهد کمتر از لذت تفاخر است؟ آيا اگر احساس توانايي و تمکن مالي به جاي خود برتربيني با حس خوش توانايي در کمک به ديگران و نشاندن لبخند بر چهره عده اي ناتوان ممزوج شود خوشايندتر نيست؟ اين که در جامعه اي عده اي داراتر و به لحاظ مادي غني تر هستند وعده اي کم توان چيز تازه وعجيبي نيست، عجيب آن است که اغنيا فلسفه توان خود را درک نکنند که همان مسئوليت در قبال زيردستان و ناتوان ها است و بهترين شکل شکرگزاري پروردگار به خاطر اين توانايي.
    
يا آنها که به خاطر ايمني از عذاب و ترس از قبر حاضرند صدها ميليون تومان براي قبري در کنار بزرگان و امام زادگان هزينه کنند لحظه اي به اين فکر کرده اند اگر همين پول را در راه کمک به نيازمندان و امور عام المنفعه مثل تهيه جهيزيه، ساخت مدرسه، ساخت بيمارستان و... هزينه کنند توشه اي مطمئن تر با خود به ديار باقي مي برند؟ قبر آنها در هر کجا که باشد اعمال خير و انفاق آنها همراهشان است.
    
حتي کساني که نمي خواهند با ديد الهي و معنوي به اين موضوع نگاه کنند هم مي توانند از ديد انساندوستانه لحظه اي فکر کنند آيا دفن چند صد ميليون تومان با آنها در قبر بهتر است يا گره گشايي از هزاران نفر؟ به راستي چرا بايد عاطفه ها در قبور نجومي مدفون شوند؟
        
تلنگري به مسئولان
    
اما روي ديگر سخن با مسئولان و متوليان اماکن مقدس و سازمان هاي ذي ربط است. آيا اين که عده اي بر اثر تمکن مالي يا اعتقاداتشان حاضرند هر مبلغي را براي خريد قبور گران قيمت بپردازند دليل قانع کننده اي براي فروش اين قبور است؟ آيا متوليان امامزادگان يا سازمان اوقاف از همه آنچه به اسم فروش قبر در زير مجموعه هاي آنان مي گذرد باخبرند؟ آيا اين مسئولان مي دانند که اين اقدام آنها تشديد کننده شکاف عميق طبقاتي در بين مردم جامعه است؟ آيا نظارت کافي بر تمام امور جاري در امامزادگان وجود دارد؟ آيا اين مسئولان تا به حال به اين موضوع فکر کرده اند که فروش قبرهاي گران قيمت که در جوار صالحان و بزرگان قرار گرفته است و خيلي ها حاضرند براي ايمني از عذاب قبر آنها را بخرند(!) انسان را به ياد سياست کليسا در قرون وسطي مي اندازد که مردم مبالغ هنگفتي را به کليسا مي دادند تا کشيش ها در ازاي آن مقداري از بهشت را به آنها بفروشند؟! اگر يک مکان مقدسي نياز مالي داشته باشد آيا دليل بر اين مي شود که براي کسب درآمد سرشار اقدام به ترويج فرهنگ غلط جداسازي غني و فقير نمايد؟ اگر بر طبق قانون دفن اموات در اماکن مقدسي چون امامزادگان مجاز است چرا اين امکان براي همه نباشد و شاهد بي عدالتي در اين زمينه باشيم؟ آيا از بازار داغ دلال بازي ها در اين عرصه باخبرند؟ آيا سري به سايت هاي فروش قبر در اينترنت زده اند؟ آيا اصولاً فروش چند صد ميليوني قبر در اماکني که وقف عام است شرعاً جايز است؟ همين چند وقت اخير بود که براي دفن پيکر يکي از شهداي مظلوم مدافع حرم که بنا بر وصيتش خواستار دفن در جوار حضرت عبدالعظيم(ع) شده بود مبلغ هنگفتي بالغ بر صد ميليون تومان از خانواده اين شهيد بزرگوار مطالبه شد که پس از مخالفت اين خانواده در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
    
همين طور در برخي گورستان هاي عمومي مثل بهشت زهرا(س) که بر خلاف مبالغ اعلام شده آن چه در فروش قبور خاص و قطعات به اصطلاح مرغوب تر مشاهده مي شود و جولان دلال هاي قبر نگران کننده است. 
        
رواج فرهنگ غلط در جامعه 
    
چرا جامعه ارزشمدار ما بايد اسير فرهنگ هاي غلطي شود که هيچ ارتباطي با آموزه هاي دين ما ندارد؟ اين فرهنگ هاي بي پشتوانه و نوظهور در جنبه هاي مختلف زندگي اجتماعي ما وارد شده است که مثال هاي فراواني مي توان از آنها ذکر کرد. به طور مثال در همين قضيه مرگ و مير و مراسم و آداب و رسوم متداول امروزه نيز مسائلي به چشم مي خورد که واقعاً جاي تامل دارد. اگر به عنوان مثال و نمونه بخواهيم به مواردي اشاره کنيم مي توان از هزينه هاي هنگفتي که براي اهداي گل در مراسمات ترحيم و يا نصب پلاکاردهاي تسليت به طور افراطي مي شود نام برد.
    
همه ما تاج گل هاي گران قيمتي را در مراسمات ترحيم ديده ايم که در يک مراسم بعضاً تا چند ميليون تومان براي آنها هزينه شده و پس از ساعتي ديگر به درد نمي خورد، حال آن که با پول هر کدام آنها گره از کار فرد يا خانواده اي باز مي شد، هرچند در مواردي اندک اين گل ها به صورت مصنوعي از مراکز خيريه تهيه مي شوند که کار شايسته اي است.
    
اندک اندک جمع گردد...
    
به اين آمار توجه کنيد: طبق آمار سازمان ثبت احوال در سال حدود چهار صد هزار نفر در کشور فوت مي کنند، حال اگر براي هر کدام از اين اموات حداقل پنج پلاکارد تسليت نصب شود هرچند در موارد زيادي بسيار بيشتر از اين تعداد است و قيمت هر کدام از اين پلاکارد ها را دستکم10 هزار تومان در نظر بگيريم متوجه مي شويم که سالانه حدود20 ميليارد تومان صرف نصب پلاکارد تسليت مي شود که متاسفانه در موارد زيادي هدفي جز چشم و هم چشمي و تظاهر ندارد و خيلي زود دور انداخته مي شود. آيا اين مبلغ نمي تواند بهتر و در راه گره گشايي از نيازمندان هزينه شود؟ چرا هرکس مبلغ اندک يک پلاکارد را حتي به نيت شخص متوفي در راه خير هزينه نکند.
    
هر چند درباره رفتارهاي غلط و فرهنگ سازي هاي نادرست در جامعه به طور عام و مسئله مراسم مربوط به اموات يا هزينه هنگفت خريد قبر به طور خاص گفتني هاي ديگري وجود دارد اما به همين مقدار بسنده مي کنيم. اميد که طرح اين موضوع سببي براي درخواست از مردم به منظور نگرشي دوباره در اين مسائل و هشدار به مسئوليني که با تصميمات خود موجب رواج فرهنگ غلط در جامعه مي شوند و همچنين استمداد از بزرگان، علما و کساني که توان طرح و مقابله با فرهنگ هاي غلط و ترويج زندگي به سبک اسلامي را دارند شود.