روایت یک اسیدپاشی پس از پنج سال

ازرهبر ولی فقیه  و سایر سردمداران رژیم وارونه ی زن ستیز ولایت فقیه سئوال است که تقصیر معصومه عطایی چه بود که برصورتش اسیده پاشیده شدو عامل  چیست یا مقصر اسیدپاشی در جامعه کیست؟
روایت یک اسیدپاشی پس از پنج سال
معصومه عطایی، یکی از قربانیان اسیدپاشی، از آنچه در این پنج سال بر او گذشته گفت و تاسیس خیریه‌ای برای حمایت از قربانیان اسیدپاشی را آرزو کرد.
 
هرقدر هم از تاریخ وقوع هر كدام گذشته باشد، این داغ تازه می‌ماند؛ داغی كه اسیدپاشی‌ها نه تنها بر صورت قربانیان، بلكه بر روح و روان افراد جامعه به جا می‌گذارند. برای همین است كه هنوز، احساس می‌شود باید درباره این معضل حرف زد، انتقال تجربه و چاره‌اندیشی كرد تا دیگر شاهد رنج و درد ثانیه به ثانیه آمنه‌ها، سمیه‌ها، معصومه‌ها و زنان  بيگناه ديگر نباشیم.
 
دیروز موسسه رحمان محلی بود برای این انتقال تجربیات. معصومه عطایی قربانی اسیدپاشی، دكتر محمدطاهر رجبی جراح، سونیا غفاری پژوهشگر، فرشاد اسماعیلی حقوقدان و وحیده مولوی فعال اجتماعی از كسانی بودند كه در نشستی با عنوان «نگاهی دوباره به مساله اسیدپاشی و آسیب‌های آن» از زوایای مختلف به این موضوع اشاره كردند.
 
در این نشست كه عده زیادی از فعالان اجتماعی در آن حضور داشتند، معصومه عطایی كه در سال 87 از شوهرش جدا شده و در سال 89 مورد حمله اسید از سوی پدرشوهرش قرار گرفت، به شرح مشكلاتی پرداخت كه در طول دوران درمان و طی شدن روند دادگاه با آنها مواجه بوده است. او در ازای گرفتن حضانت فرزندش، از قصاص چشم پدرشوهرش صرف‌نظر كرده و از دیه 180 میلیونی تنها موفق شد 20 میلیون دریافت كند.
 
معصومه عطایی با بیان این كه این پنج سال را تعریف می‌كند با این امید كه برای فرد دیگری پیش نیاید، گفت: پنج سال پیش شبی كه چنین اتفاقی افتاد ما هیچ آشنایی با ماده‌ای به نام اسید نداشتیم و خوشبختانه خانواده‌ام سریعا واكنش نشان داده، صورت من را با آب شستند و لباس‌هایم كه به اسید آغشته بود را از تنم درآوردند. ما در آن زمان شهرستان بودیم و با اصفهان 80 كیلومتر فاصله داشتیم. هنگامی كه به بیمارستان رفتیم شستشوی ساده‌ای روی صورتم انجام دادند و در حالی كه پلك‌های من به هم چسبیده بود و برای باز كردن به یك ابزار ساده احتیاج داشت، این وسیله در بیمارستان نبود و تا به بیمارستانی در اصفهان برسیم دو ساعت طول كشید و در این دو ساعت اسید تمام بافت چشم من را تخریب كرد.
 
او در توضیح آن روزها و آنچه بر او گذشته گفت: یكی از چشم‌هایم هنوز ده درصد بینایی داشت و من هر روز برای درمان به یكی از بهترین بیمارستان‌ها و یكی از معروفترین چشم‌پزشك‌های اصفهان مراجعه می‌كردم كه ایشان به من قطره‌ای داد كه اوضاع چشمم بهتر شود غافل از این كه این قطره هیچ تاثیری در بهبود وضعیت چشمم نداشت. تا این كه مطبوعات از این موضوع خبردار شدند و با كمك مالی كه جمع شد توانستم برای درمان به تهران بیایم و اقدامات درمانی روی چشمم آغاز شود. با این حال باز هم چون بیمه نداشتم و درگیر مسائل مالی و روند دادگاه هم بودم، مجبور بودم جراحی‌ها را به تعویق بیندازم.
 
جای خالی خیریه‌ای برای حمایت از قربانیان اسیدپاشی 
این قربانی اسیدپاشی كه حالا دیگر بینایی‌اش را از دست داده، با اظهار تاسف از این كه در ایران خیریه‌ای مختص حمایت از قربانیان اسیدپاشی وجود ندارد، اظهار كرد: ای كاش مركزی مانند محك كه به حمایت از بیماران سرطانی اختصاص دارد، مركزی هم برای رسیدگی به موارد اسیدپاشی بود كه تعدادشان كم هم نیست. من توانستم با كمك یك مركز خیریه برای درمان به خارج از كشور بروم و 9 ماه برای درمان در آنجا بودم اما متاسفانه دیگر دیر بود و جراحی‌ها روی چشمم جواب نداد.
 
به گفته او، شاید خیلی‌ها ندانند كه یك قربانی اسیدپاشی غیر از مراحل درمان با چه مشكلاتی مواجه می‌شود اما درگیری با مسائل حاشیه‌ای طاقت‌فرساست: فرزند من ناگهان با چهره دیگری از مادرش مواجه شد، هم او و هم من نیاز به روان‌شناس داشتیم اما حمایتی در این زمینه از ما صورت نمی‌گرفت. خانواده‌ها نمی‌دانند با یك نابینا باید چطور رفتار كنند، انزوا و گوشه‌نشینی به سراغ قربانیان اسیدپاشی می‌آید چراكه از برخوردهایی كه در جامعه با آنها می‌شود هراس دارند،‌ تهدیدهایی كه برای رضایت دادن انجام می‌شود، روند طولانی دادگاه و رسیدن به حكم قصاص، مشكل اشتغال و ... همه مواردی هستند كه یك قربانی اسیدپاشی باید آنها را لحظه به لحظه در زندگی‌اش پشت سر بگذارد كه تحمل آنها اصلا كار ساده‌ای نیست.
 
اسیدپاشی چه زمانی اتفاق می افتد؟ 
پس از شنیدن این تجربیات از زبان معصومه عطایی، سونیا غفاری، پژوهشگر و فعال حقوق زنان، به راهكارهایی كه در كشورهای دیگر درباره این موارد در نظر گرفته شده اشاره كرد. او با اشاره به تحقیقاتی كه در این زمینه انجام گرفته، گفت: هر ساله بیش از 1500 نفر در دنیا قربانی حملات اسیدپاشی می‌شوند. تحقیقات نشان داده‌ خشونت اسیدی معمولا زمانی رخ می‌دهد كه زنان از مرز هنجارهای جنسیتی عبور می‌كنند به عنوان مثال رد كردن پیشنهاد ازدواج، شركت در نزاع‌های خانوادگی، نپرداختن درآمد به شوهر، مقاومت در برابر انجام جرایم جنسی و تجاوز و ...
 
این كارشناس ارشد مطالعات زنان با استناد به تجربیات كشورهایی مانند هند و بنگلادش كه آمار زیادی درباره اسیدپاشی داشته‌اند و در كاهش این جرم موفق بوده‌اند، ادامه داد: بنگلادش كشوری است كه می‌تواند در این زمینه الگو باشد. این كشور با تغییر قوانینی كه در رابطه با جرم اسیدپاشی وجود داشت، موفق شد آمار حملات اسیدی را كاهش دهد. تدوین قوانینی درباره كنترل تولید و توزیع، استفاده و حمل اسید، افزایش مجازات مجرمان و حتی در نظر گرفتن حكم اعدام و حبس ابد، سرعت بخشیدن به پروسه تحقیقاتی، ارائه كمك‌های درمانی مناسب و بسیاری از راهكارهای دیگر به این منجر شدند كه آمار اسیدپاشی از 496 مورد در سال 2002 به 100 مورد در سال 2012 برسدغفاری به نقش سازمان‌های مردمی نیز در كاهش این اتفاق دلخراش اشاره كرد و با نام بردن از سازمان‌های فعال در این حوزه گفت: سازمان خشونت اسیدی را متوقف كنید، كمپین مبارزه با اسیدپاشی به زنان و تراست بین‌المللی بازماندگان خشونت اسیدی از فعالترین نهادهایی هستند كه در این زمینه فعالیت می‌كنند. این سازمان‌ها با انجام اقدامات پیشگیرانه، پیدا كردن قربانیان ناشناخته، بازتوانی قربانیان، ارائه كمك مالی و خدمات قانونی، پزشكی و مشاوره‌ای نقش زیادی در بهبود وضعیت قربانیان دارندكمپین‌های «رز سیاه» و «علامت‌گذاری نقاط شرم» از كمپین‌های فعال در كشور هند هستند كه این پژوهشگر به آنها اشاره كرد و توضیح داد: در كمپین رز سیاه، این موضوع ترویج می‌شود كه اگر از كسی ناراحت هستید، به جای این كه خشم خود را با اسیدپاشی به صورت او تخلیه كنید، به عنوان نماد خشمتان به او یك رز سیاه هدیه بدهید. در علامت‌گذاری نقاط شرم، در مناطقی از شهر كه اسیدپاشی صورت گرفته تابلو نصب می‌شود تا به عنوان نماد شرمساری به یاد مردم بماند
این فعال حوزه زنان با اشاره به این فعالیت‌ها در كشورهای دیگر گفت: با این تجربیات، می‌بینیم كه چقدر وجود سازمان‌های مردمی فعال برای كمك به قربانیان اسیدپاشی لازم است و امیدواریم در ایران بتوانیم از تجربه‌های جهانی برای حمایت از این قربانیان درس بگیریم
ساختارهای مردسالار را اصلاح كنیم 
فرشاد اسماعیلی، كارشناس ارشد حقوق كیفری و پژوهشگر حوزه زنان نیز درباره این كه چه باید كرد كه دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم گفت: برای این كه بدانیم چطور باید از اسیدپاشی پیشگیری كرد، در ابتدا نیاز داریم بدانیم چرا این جرم اتفاق می‌افتد و چرا زنان به عنوان قربانیان اصلی این جرم محسوب می‌شوند
او با بیان این كه تحلیل‌های اشتباه درباره این موضوع، می‌تواند به راه‌حل‌های اشتباه منجر شود، ادامه داد: تحلیل‌های شخصیتی متفاوتی درباره مجرمان اسیدپاشی صورت می‌گیرد، گاهی گفته می‌شود این افراد بیماری روانی و شخصیت‌های نابهنجار دارند كه دست به چنین اقدامی می‌زنند، در حالی كه این تقلیل دادن بحث اسیدپاشی است. عده‌ای از این افراد در زندگی معمولی و روزانه‌شان نابهنجاری ندارند اما می‌بینیم به این كار درست می‌زنند و باید علت را در جای دیگر جستجو كرد
اسماعیلی همچنین گفت: عده دیگری می‌گویند این افراد مشكل ژنتیكی دارند، این تحلیل هم اشتباه است و ما را دچار جبرگرایی می‌كند كه نمی‌توان برای برطرف كردن این مشكل كاری انجام داد. نابسامانی‌های اجتماعی، فقر، جغرافیای شهری و ... هم موارد دیگری هستند كه در توضیح اسیدپاشی به آن اشاره می‌شود به عنوان مثال می‌گویند این اتفاق در مناطق پایین شهر یا شهرستان‌ها بیشتر رخ می‌دهد در حالی كه دیدیم در كلانشهری مانند اصفهان اسیدپاشی رخ داد
او تحلیلی كه بزه‌دیده را مقصر می‌داند نیز رد كرد و توضیح داد: عده‌ای تقصیر را به گردن قربانی می‌اندازند و می‌گویند او بوده كه بزهكار را برای انجام این جرم تحریك كرده. این تحلیل بسیار محافظه‌كارانه است و نمی‌تواند بیانگر دلیل اصلی این اتفاق باشد.
این كارشناس حقوق كیفری، در پاسخ به این كه چرا اسیدپاشی رخ می‌دهد، به نظریه‌ای استناد كرد و گفت: نظریه‌ای هست كه گفته می‌شود هنگامی كه در جامعه‌ای خشونت ساختاری و فرهنگی نهادینه شده باشد، خشونت فیزیكی امری عادی است. در كشور ما نیز باید به دنبال این موضوع برای كشف دلیل اسیدپاشی بر صورت زنان بود
اسماعیلی با تاكید بر این كه اسیدپاشی، محصول یك جامعه مردسالار است، اینطور ادامه داد: خشونت ساختاری موجود در قوانین ما، تاریخ مذكر كه مالكیت را به مرد می‌دهد و به همسر، برادر و پدر این اجازه را می‌دهد كه نسبت به بدن و زیبایی زن مالكیت داشته باشد، او را به اینجا می‌رساند كه كه حتی بعد از اتمام رابطه خودش را محق بداند و بخواهد زیبایی زن را حذف كند.
به گفته او، باید از تحلیل‌های اشتباه فاصله بگیریم و بدانیم خشونت قانونی و خشونت فرهنگی است كه در نهایت به اتفاقی مانند اسیدپاشی رخ می‌دهد بنابراین بیشتر از آن كه به دنبال شدت بخشیدن به مجازات یا سرعت عمل در اجرای مجازات باشیم، باید فكری به حال ساختارهای مردسالارانه كرد.
منبعخبرآنلاین