دو کبوتر سپید بال عشق

دو کبوتر سپید بال عشق  8 شهریور – 94
گزارشگر روزی نامه جمهوری اسلامی در مورد کشته شدن باهنر و رجایی  در 8شهریور 60 که ازاین دو به عنوان کبوتر سپید بال عشق یادکرده است . نگفته است که محمدجواد باهنر همچون محمدحسین بهشتی با فرخ روی پارساوزیر آموزش زمان شاه که پس از انقلاب تیرباران شد همکاری نزدیک داشتند .طوریکه کتب فقه دبیرستان را تهیه و تنظیم می کردند .همچنین پس از اشغال سفارت آمریکا  گفته شد هنگام اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58 درتهران این دونفر جزو اولین کسانی بودند که وارذ سفارت اشغال شده ی آمریکا در تهران شدند واسناد ومدارک مربوط به خودشان را بردند .سپس اشغال گران پیرو خط  خمینی مجاز به ورود داخل سفارت شدند .
 
امروز سالروز عروج ابدی دو کبوتر سپیدبال عشق در آبی آسمان انقلاب اسلامی است.
دو کبوتری که در آتش بیداد منافقان شب‌اندیش و سیاه دل سوختند تا برق سوختن بالهای سپیدشان همچون جرقه‌ای امید بر دل‌های مومنان و خاری بر دل سیاه جنایتکاران باشد.
شهید محمدعلی رجایی در سال 1312 در شهر قزوین به دنیا آمد و در سن چهار سالگی از نعمت پدری که با پیشه‌وری امرار معاش می‌کرد محروم شد. در سال 1327 و در سن 14 سالگی در اثر فشار اقتصادی، قزوین را ترک کرده و به برادرش در تهران می‌پیوندد.
وی پس از مدتی با مدرک ششم ابتدایی به استخدام نیروی هوایی درآمد و با ترور «رزم‌آرا» از سوی فداییان اسلام جذب آنان شد و در جلساتشان شرکت کرد.
پنج سال در نیروی هوایی ماند که در این مدت دیپلم خود را نیز گرفت.
از همان سال‌های ورود به نیروی هوایی با مرحوم آیت‌الله طالقانی، آشنا شد و در جلسات ایشان شرکت کرد.
به علت علاقه زیاد به شغل معلمی در سال 1335 وارد دانشسرای عالی شد و پس از فارغ‌التحصیل شدن در سال 1338 به عنوان دبیر ریاضی در وزارت فرهنگ استخدام شد و در شهرستان‌های خوانسار،‌ قزوین و تهران به کار تدریس پرداخت.
وی در ادامه به فعالیت‌های سیاسی روی آورد که منجر به دستگیری در اردیبهشت 1342 و زندان رفتن وی به مدت 50 روز شد.
پس از آزادی به اتفاق همفکرانش به سازماندهی مجدد هیات موتلفه پرداخت.
ازجمله فعالیت‌های این شهید بزرگوار، ارایه خدمات فرهنگی در مدارس کمال، رفاه و تعاون اسلامی بود که با همکاری آقایان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام والمسلمین شهید دکتر باهنر و شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی انجام شد.
به دنبال سازماندهی هیات موتلفه به خارج از کشور سفر رفت و در فرانسه، ترکیه و سوریه فعالیت کرد.
به موازات دستگیری رهبران سیاسی، مجدد در سال 1353 دستگیر شد و به مدت چهار سال در زندان کمیته قصر و اوین حبس شد. شهید رجایی با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 آزاد شد و بلافاصله وارد صحنه مبارزه فرهنگی و سیاسی شد و به اتفاق عده‌ای از همفکرانش، تلاش گسترده‌ای را به منظور بسیج و سازماندهی مبارزه‌های مخفی معلمان مسلمان آغاز کرد و موفق به ایجاد نخستین تشکیلات مخفی به نام انجمن اسلامی معلمان شد. او در سال 1358 به عنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب شد.
در سال 1359 به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و پس از مدتی حضور موثر در این نهاد در همین سال به مقام نخست‌وزیری رسید.
وی در سال 1360 به عنوان رئیس‌جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و حکم ریاست جمهوری او در تاریخ یازدهم مردادماه از سوی امام خمینی (ره) تنفیذ گردید.
شهید محمدعلی رجایی که در ساده‌زیستی، صراحت و مردمی بودن شهره خاص و عام بود، سرانجام در شهریور ماه 1360 در حالی که در جایگاه ریاست جمهوری کشور لحظه‌ای از یاد محرومان و پابرهنگان جامعه غافل نبود، به همراه یار دیرینش دکتر باهنر به سوی معشوق عروج کرد.
* * *
شهید دکتر محمدجواد باهنر در سال 1312 در شهر کرمان در خانواده‌ای فقیر دیده به جهان گشود. در سن یازده سالگی در مدرسه معصومیه کرمان، تحصیل دروس طلبگی را آغاز کرد. از اوایل مهرماه سال 1327 به قم عزیمت کرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت.
در سال 1332 توانست ضمن ادامه تحصیلات دینی موفق به گرفتن مدرک پنجم علمی قدیم شود و از سال 1333 تحصیل درس خارج را آغاز کرد. استاد او در این درس، امام خمینی(ره) ‌بود. وی تا اوایل سال 1341 بیش از هفت سال در محضر امام علم آموخت.
شهید باهنر علاوه بر استفاده از دروس امام خمینی(ره)، تفسیر و فلسفه را از آیت‌الله علامه طباطبایی فرا گرفت.
وی در کنار دروس حوزه در دانشگاه الهیات به تحصیلات دانشگاهی روی آورد و پس از اخذ لیسانس الهیات در سال 1337 این رشته را تا دکترا ادامه داد.
او در عین حال موفق شد یک دوره فوق لیسانس امور تربیتی را نیز به پایان برساند. شهید باهنر سال 1336 فعالیت‌های مطبوعاتی را آغاز و سالنامه مکتب تشیع را منتشر کرد.
از کارهای بسیار موثر این شهید بزرگوار پس از ورود به آموزش و پرورش، تالیف کتاب و جزوه تعلیمات دینی برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشسرا بود و توانست از این طریق مطالب آگاهی‌دهنده را در قالب مطالب آموزشی وارد کتاب‌ها کند.
وی همزمان فعالیت‌های اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تاسیس دفتر نشر فرهنگ اسلامی و کانون توحید، نقش موثری ایفا کرد.
باهنر از سال 1341 همکاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) آغاز کرد و در اسفندماه سال 1342 پس از انجام سخنرانی‌هایی در مسجد هدایت، مسجدالجواد و حسینیه ارشاد به مناسبت سالگرد حادثه فیضیه،‌ دستگیر شد و پس از آن و به طور متناوب شش بار به زندان‌های کوتاه مدت محکوم شد.
شهید باهنر با انجام این سخنرانی‌های آگاهی‌دهنده و حرکت‌زا از سوی رژیم شاه در سال 1350 ممنوع‌المنبر شد.
او همچنین با هیات‌های موتلفه اسلامی همکاری مستمر داشت و پس از ترور منصور که باعث دستگیری عده‌ای از سران هیات‌های موتلفه اسلامی شد، با کمک شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله رفسنجانی به فکر تاسیس یک تشکیلات نیمه علنی به نام مدرسه رفاه افتاد که به ظاهر به انجام کارهای امدادی،‌ تشکیل صندوق‌های قرض‌الحسنه و تشکیل مدارس مشغول بود و درواقع وسیله‌ای برای مبارزه مخفی به شمار می‌رفت.
شهید رجایی نیز در این مکان با آنان همکاری می‌کرد. آخرین مسئولیتی که پیش از پیروزی انقلاب از طرف امام(ره) ‌به او واگذار شد، تشکیل کمیته تنظیم اعتصاب‌ها در زمان رژیم شاه بود.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام به عضویت شورای انقلاب درآمد. شهید باهنر پس از انقلاب فرهنگی به دستور امام(ره) در ستاد انقلاب فرهنگی مشغول فعالیت شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضویت در تنظیم مدارس، مسئولیت نهضت سوادآموزی نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان،‌ نمایندگی شورای انقلاب در وزارت آموزش و پرورش و نیز نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از جمله مسئولیت‌های شهید باهنر بود.
وی در زمان نخست‌وزیری شهید محمدعلی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد و پس از فاجعه شوم بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی به عنوان دبیر کل این حزب انتخاب شد.
شهید دکتر باهنر، پس از انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد ودر هشتم شهریور ماه 1360 به همراه هم‌رزم دیرینه‌اش رجایی به درجه رفیع شهادت نایل شد. یاد و نام این دو شهید بزرگوار گرامی و راهشان پررهرو باد.