افسانه یک توافق بهتر!

تحلیل استفان والت از توهم مخالفان توافق ایران
افسانه یک توافق بهتر!
فرارواستفان والت، استاد روابط بين الملل دانشگاه هاروارد طی یادداشتی برای فارن پالسی با اشاره به اینکه مخالفان توافق هسته ای با تیکه بر توهمات خود خواستار توافقی بهتر با ایران هستند، نوشت: از تسلیحات کشتار جمعی خیالی تا اتحادیه های پولی رویایی، «تفکرات جادویی» در سیاست خارجی منجر به هیچ چیز نمی شوند، مگر فاجعه. بیایید همین کار را در مورد ایران نکنیم.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، والت در ادامه می نویسد: سیاست خارجی یک مسئله جدی است چراکه اشتباه در آن پیامدهای واقعی دارد. زمانیکه کشورها سیاست خارجه را بدون تامل و به صورت نامناسب اجرا می کنند، انسان های واقعی جان خود را از دست می دهند یا در نهایت فقیرتر از آنچه در غیراین صورت بودند، می شوند. در موارد افراطی نیز دولت هایی که دچار سوءمدیریت در روابط با جهان خارج هستند، در نهایت کاملا منزوی می شوند و شاید حتی مغلوب و اشغال شوند. این تجربه به هیچ وجه خوشایند نیست.
چه نوع تفکری در سر دارم؟
مسلما آشکارترین نمونه تفکر جادویی در گفتمان سیاست معاصر، افسانه یک «توافق بهتر» با ایران است. علیرغم شواهد نقض فراوانی که وجود دارد، مخالفان برجام همچنان تاکید می کنند که تحریم مضاعف، تهدیدات بیشتر به استفاده از زور، یک دور دیگر استاکس نت، یا در صورت لزوم، پرتاب چند بمب، ایران را متقاعد می کرد که پرچم سفید خود را بالا بگیرد و هرآنچه ایالات متحده ظرف 15 سال گذشته طلب کرده را بپذیرد. تازه ترین نمونه چنین استدلال های نامفهومی، یادداشت دیوید بروکز از نیویورک تایمز است که گمان می کند توافق که طی آن ایران بیشترین امتیازات را داده، شکستی از نوع ویتنام برای آمریکا است و تصور می کند که سرسختی بیشتر مذاکره کنندگان آمریکایی (یا شاید جنگ) پیروزی قاطعانه ای را نصیب آمریکا می کرد.
بی خیال که در زمان اعمال تحریم ها توسط آمریکا، ایران از تعداد صفر سانتریفیوژ به 19 هزار سانتریفیوژ رسید. بی خیال که دیگر هیچ حمایت بین المللی از تحریم های سخت تر وجود نداشت و تحریم های یک جانبه آمریکا نمی توانست فشار را به روشی معنادار افزایش دهد. بی خیال که حمله به ایران با نیروی نظامی به برنامه هسته ای این کشور پایان نمی داد و تنها تمایل ایران به برخورداری از یک سلاح واقعی را افزایش می داد. بی خیال که این توافق تمام راه های دستیابی به یک بمب را دست کم برای یک دهه می بندد. و بی خیال که افسانه یک «توافق بهتر» از دیپلماسی 101 چشم می پوشد: برای دستیابی به هر نوع توافق نهایی، این توافق باید برای تمام طرف ها چیزی داشته باشد.
مخالفان توافق ایران به جای تحلیل های جدی، فقط بر این تصور هستند که یک ورد اسرارآمیز، یک عصای جادویی یا افسونی وجود داشته که می توانسته نتیجه ای ایجاد کند که به شکل معجزه آسایی بهتر بوده است. به همین دلیل است که چنین تحلیل گرانی نمی توانند توضیح دهند که «توافق بهتر» خیالی که از آن حرف می زنند، چگونه قابل دستیابی است.
جای تعجب ندارد که مخالفان این توافق برای پیشبرد حرف خود به معجزات نامشخص تکیه می کنند: این روند عملیاتی استاندارد آنها است. همانطور که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به درستی در سخنرانی پنجم آگوست در دانشگاه آمریکایی گفت، مخالفان این توافق اکثرا برخی افراد و گروه هایی هستند که یا رویای ایده احمقانه حمله به عراق را داشتند یا به انجام آن کمک کردند. تنها داستان تخیلی آنها در مورد تسلیحات کشتار جمعی عراق و ارتباط صدام حسین با القاعده نبود که بوش و آمریکا را به بیراهه کشاند، بلکه باور کاملا دروغین آنها به اینکه حمله به عراق، خاورمیانه را به دریایی از دموکراسی های طرفدار آمریکا تغییر خواهد داد نیز در این میان سهم داشت. این نمونه تفکر جادویی در بدترین شکل اش بود، چراکه بر تمام آنچه که ما در مورد چگونگی شکل گیری دموکراسی واقعی می دانستیم، چشم پوشید و هیچ توجهی به شرایط کشوری که قرار بود اشغال کنیم، نکرد.
البته به سختی می توان گفت که آمریکا تنها کشوری است که تسلیم تفکرات جادویی شده است. رهبران اروپایی نیز در زمان راه اندازی ارز یورو در دهه 1990 قربانی آن شدند و با بی فکری، بسیاری از منتقدانی که معتقد بودند شرایط برای ایجاد یک اتحادیه پولی کارا وجود ندارد را ندیده گرفتند. طرفداران یورو خود را متقاعد کرده بودند که یک ارز مشترک می تواند به شکل معجزه آسایی یونانی ها را به آلمان های صنعتی و آلمان ها را به یونانی های ولخرج تبدیل کند و اینکه اعضای ناحیه یورو با صداقت تمام به تعهدات گوناگون خود عمل خواهند کرد. این جادوگران تصور می کردند که اگر یک کشور به صورت اتفاقی تقلب کند یا ابرهای طوفان زای اقتصادی گردهم آیند (مانند آنچه در سال 2008 رخ داد)، کشورهای اروپایی ناگهان احساسات عمیق ملی گرایانه خود را کنار می گذارند و سریعا موسسات لازم برای ایجاد کارایی یورو را فراهم می کنند. به طور خلاصه، آنها تصور می کردند که یورو به طور جادویی کامیاب می شود و مهم نیست در چه شرایطی. چنین استدلال هایی تا به امروز ادامه دارد؛ اینکه تداوم برنامه های ریاضتی به شکل جادویی یونان را سرپا می کند و آن را قادر به بازپرداخت تمام بدهی هایش خواهد کرد.

خوشبختانه برخی از دشمنان ما نیز گرفتار تفکر جادویی، از نوع خودشان هستند. امروز رهبران داعش کاملا باور دارند که انحراف متعصبانه شان از اسلام، حمایت گسترده در سراسر جهان اسلام را به دنبال خواهد داشت و این گردن زدن ها، تجاوزها و دیگر شکل های خشونت باعث محبوبیت گسترده آنها خواهد شد. آنها همچنین تصور می کنند که خلافت ضعیف و محصور در خشکی شان قرار است شعله بکشد و در نهایت به اروپا و ورای آن گسترش یابد. چنین اعتقاداتی مطمئنا باعث ایجاد مشکلات بسیاری در مناطق گوناگون خواهد شد اما اهداف درازمدت آنها، تخیلی است که هرگز به واقعیت تبدیل نخواهد شد.
مردم توهم و خیال را دوست دارند، به همین دلیل ارباب حلقه ها، هری پاتر و بازی تاج و تخت تا این اندازه محبوب هستند. اما در دنیای واقعی هیچ خبری از ورد و جادو و حلقه ها و جادوگر و اژدها نیست، بلکه فقط مجموعه پیچیده ای از مسائل سیاسی و فعل و انفعالات میان تعداد بسیاری از بازیگران با منافع خود است. در جهان بی قاعده سیاست بین الملل، دولت ها به واسطه دهه ها کار سخت، تحلیل های دقیق، تصمیمات هوشمندانه و (و اگر خوش شانس باشند) با بخت خوب به ثروت، نفوذ و موفقیت سیاست خارجی می رسند. دولت های موفق برای رسیدن به این اهداف موسسات سیاسی را تاسیس می کنند که می توانند درگیری ها را حل و فصل کنند، از اشتباهات گذشته درس بگیرند و به طور کامل مبتنی بر واقعیت عمل کنند.
اینکه اجازه دهیم تصمیمات ملی با توهمات غیرواقع گرایانه شکل بگیرد، تضمین مشکلات است و حتی کشوری به قدرتمندی و امنی آمریکا نیز زمانیکه اجازه دهد سیاست ملی اش بر مبنای تفکرات جادویی باشد، تاوانش را می پردازد.