خبر ويژه
روزنامه اجاره اي از اين دم خروس خبر ندارد؟ 31 مرداد -94
روزنامه اجاره اي از اين دم خروس خبر ندارد؟ 31 مرداد -94
سربازجو شریعت نداری راستی راستی اوین
نامه ی کیهان را تبدیل به شبعه ی بازجویی زندان اوین علیه ی روحانی و رفسنجانی و
دولت ائتلافی وحامیان شان کرده است .
يک
روزنامه اجاره اي ضمن انکار ارتباط کارگزاران سازندگي با بابک زنجاني نوشت ادعاي
کيهان درباره ارتباط وي با بانک مرکزي در دولت سازندگي واقعيت ندارد.
روزنامه آرمان که در اجاره افراطيون کارگزاراني است مي نويسد عکس هاشمي با بابک زنجاني مربوط به تقدير از صنعتگران است و طبق يک روال طبيعي رخ داده است. اين روزنامه همچنين از قول مقامات فعلي بانک مرکزي ارتباط 20 سال پيش زنجاني با رئيس وقت بانک مرکزي را تکذيب و انکار کرده که در نوع خود جالب توجه است. آرمان مي گويد «هيچ گونه سابقه اي از زنجاني در کارگزيني بانک مرکزي وجود ندارد» اما توضيح نمي دهد يک سرباز که بعدا به کاردلالي ارز و واسطه گري براي توزيع ارز در بازار مشغول شده چگونه بايد داراي سابقه در کارگزيني بانک مرکزي باشد؟!
اما نکته مهم تر مسکوت گذاشتن اين واقعيت است که اظهارات زنجاني به واسطه مصاحبه وي با نشريه کارگزاراني آسمان (با سردبيري قوچاني- معاون کميته سياسي کارگزاران) و ذيل تيتر مثبت «مرد 25 هزار ميليارد توماني» منتشر شده است. وي در مصاحبه با ارگان کارگزاران که به شکل يک رپرتاژ آگهي کامل در تاريخ 30 شهريور 92 منتشر شده، مي گويد: «زماني که در پادگان ولي عصر تهران سرباز بودم، آقاي هاشمي رفسنجاني براي بازديد به آنجا آمدند، گفتند تعدادي سرباز براي رياست جمهوري، بانک مرکزي و جاهاي مختلف انتخاب کنند. وقتي به عنوان سرباز به بانک مرکزي رفتم گفتند شما بايد به عنوان راننده، آقاي نوربخش را جابه جا کنيد. بعد از خدمت... آقاي نوربخش 5-4 جا را انتخاب کرده بود و براي کنترل بازار به آنها دلار مي داد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه مي گفتند دلار مي خواهد هزار تومان شود. مردم مي رفتند شب تا صبح در صف بانک ها مي خوابيدند تا دلار بگيرند و در بازار بفروشند. آقاي نوربخش به من گفت شما هم بيا در اين مجموعه هايي که دارند دلار تزريق مي کنند و 4 يا 5 نفر بودند، کار کن. اولين روز 17 ميليون دلار ارز در بازار توزيع کردم و اولين کارمزد من هم 17 ميليون تومن (2 دهه پيش) بود. با آن پول هم يک دفتر در ميرداماد ]خياباني که بانک مرکزي نيز همان جاست[ خريدم. هر روز دلار مي گرفتم و در بازار مي فروختم... (درباره عکس با هاشمي و خاتمي و روحاني) من پيش اين آقايان رفتم تا جايزه بگيرم... تا حالاسه چهار بار آقاي هاشمي را از نزديک ديده ام. بعد از انتخابات خدمت ايشان رفتم و توضيحي درباره کارهايم به ايشان دادم. بيشتر از 8 سال است که عکس ايشان در اتاقم هست.»
اما مفاسد اقتصادي طيف کارگزاران و وابستگان به آنها تنها محدود به همين يک قلم نمي شود. ماجراي قرارداد کرسنت که طبق آن گاز ايران براي 25 سال و 14 برابر زيرقيمت به طرف اماراتي فروخته مي شد، يکي از قراردادهاي فضاحت بار است که ضمن آن رشوه هاي سنگين مبادله شده و بنابر اظهارنظر صريح علي جنتي وزير ارشاد، در يک قلم 14 ميليارد دلار زيان متوجه کشور شده است. اين قرارداد در دوره وزارت نفت عضو مرکزيت کارگزاران منعقد شده و امثال «م-ه» نيز از متهمان پرونده محسوب مي شوند. همچنين در مفاسد بزرگي چون پرونده رشوه استات اويل نيز ردپاي برخي عناصر کارگزاراني نظير مهدي هاشمي به روشني ديده مي شود و حکم دادگاه نيز صادر شده است. بنابراين بايد از روزنامه اجاره اي پرسيد که چه چيزي را انکار مي کند؟
روزنامه آرمان که در اجاره افراطيون کارگزاراني است مي نويسد عکس هاشمي با بابک زنجاني مربوط به تقدير از صنعتگران است و طبق يک روال طبيعي رخ داده است. اين روزنامه همچنين از قول مقامات فعلي بانک مرکزي ارتباط 20 سال پيش زنجاني با رئيس وقت بانک مرکزي را تکذيب و انکار کرده که در نوع خود جالب توجه است. آرمان مي گويد «هيچ گونه سابقه اي از زنجاني در کارگزيني بانک مرکزي وجود ندارد» اما توضيح نمي دهد يک سرباز که بعدا به کاردلالي ارز و واسطه گري براي توزيع ارز در بازار مشغول شده چگونه بايد داراي سابقه در کارگزيني بانک مرکزي باشد؟!
اما نکته مهم تر مسکوت گذاشتن اين واقعيت است که اظهارات زنجاني به واسطه مصاحبه وي با نشريه کارگزاراني آسمان (با سردبيري قوچاني- معاون کميته سياسي کارگزاران) و ذيل تيتر مثبت «مرد 25 هزار ميليارد توماني» منتشر شده است. وي در مصاحبه با ارگان کارگزاران که به شکل يک رپرتاژ آگهي کامل در تاريخ 30 شهريور 92 منتشر شده، مي گويد: «زماني که در پادگان ولي عصر تهران سرباز بودم، آقاي هاشمي رفسنجاني براي بازديد به آنجا آمدند، گفتند تعدادي سرباز براي رياست جمهوري، بانک مرکزي و جاهاي مختلف انتخاب کنند. وقتي به عنوان سرباز به بانک مرکزي رفتم گفتند شما بايد به عنوان راننده، آقاي نوربخش را جابه جا کنيد. بعد از خدمت... آقاي نوربخش 5-4 جا را انتخاب کرده بود و براي کنترل بازار به آنها دلار مي داد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه مي گفتند دلار مي خواهد هزار تومان شود. مردم مي رفتند شب تا صبح در صف بانک ها مي خوابيدند تا دلار بگيرند و در بازار بفروشند. آقاي نوربخش به من گفت شما هم بيا در اين مجموعه هايي که دارند دلار تزريق مي کنند و 4 يا 5 نفر بودند، کار کن. اولين روز 17 ميليون دلار ارز در بازار توزيع کردم و اولين کارمزد من هم 17 ميليون تومن (2 دهه پيش) بود. با آن پول هم يک دفتر در ميرداماد ]خياباني که بانک مرکزي نيز همان جاست[ خريدم. هر روز دلار مي گرفتم و در بازار مي فروختم... (درباره عکس با هاشمي و خاتمي و روحاني) من پيش اين آقايان رفتم تا جايزه بگيرم... تا حالاسه چهار بار آقاي هاشمي را از نزديک ديده ام. بعد از انتخابات خدمت ايشان رفتم و توضيحي درباره کارهايم به ايشان دادم. بيشتر از 8 سال است که عکس ايشان در اتاقم هست.»
اما مفاسد اقتصادي طيف کارگزاران و وابستگان به آنها تنها محدود به همين يک قلم نمي شود. ماجراي قرارداد کرسنت که طبق آن گاز ايران براي 25 سال و 14 برابر زيرقيمت به طرف اماراتي فروخته مي شد، يکي از قراردادهاي فضاحت بار است که ضمن آن رشوه هاي سنگين مبادله شده و بنابر اظهارنظر صريح علي جنتي وزير ارشاد، در يک قلم 14 ميليارد دلار زيان متوجه کشور شده است. اين قرارداد در دوره وزارت نفت عضو مرکزيت کارگزاران منعقد شده و امثال «م-ه» نيز از متهمان پرونده محسوب مي شوند. همچنين در مفاسد بزرگي چون پرونده رشوه استات اويل نيز ردپاي برخي عناصر کارگزاراني نظير مهدي هاشمي به روشني ديده مي شود و حکم دادگاه نيز صادر شده است. بنابراين بايد از روزنامه اجاره اي پرسيد که چه چيزي را انکار مي کند؟
