فرمول برد برد اين بود ؟!

اوین نامه ی کیهان 28 مرداد -94
فرمول برد برد اين بود ؟!
رمز گشايي معاون رئيس جمهور از اهداف حزبي توافق هسته اي
پاسدار سعید قاسمی خطاب به مدعیان برد-برد تیمم ذاکره کننده ی هسته ای دولت روحانی  گفته بود این بازی مسخره برد- برد راازکجا درآوردید ؟مگر می شود یک بازی برد- برد برای طرفین داشته باشد؟ اکنون همقطار سعید قاسمی سربازجو شریعت نداری با شیوه ی پیگیری و بازجویی به نقل از معاون روحانی  در مصاحبه با شبکه خبرپراکنی  بي بي سي پرده ديگري از فرمول ادعايي برد- برد را به نمايش گذاشته است.  چون  منظور معامله اي است  که براساس آن آمريکا منافع ملي ايران را مي برد و اصلاح طلبان با «اهرم» توافق هسته اي، نتيجه انتخابات مجلسا رتجاع دوره دهم اسفند ماه را!
معاون رئيس جمهور در مصاحبه با بي بي سي پرده ديگري از فرمول ادعايي برد- برد را به نمايش گذاشت. معامله اي که براساس آن آمريکا منافع ملي ايران را مي برد و اصلاح طلبان با «اهرم» توافق هسته اي، نتيجه انتخابات را!
    سرويس سياسي- 

    حدود 11 ماه پيش (اوايل مهرماه سال 93) هاله اسفندياري - ضدانقلاب خارج نشين و مسئول بخش خاورميانه انديشکده آمريکايي وودرو ويلسون - در نشست شوراي روابط خارجي آمريکا از يک مسئول بلندپايه دولت ايران درباره عواقب شکست مذاکرات هسته اي سوال کرد. آن مسئول در پاسخ گفت: «بي ترديد، همين طور است زيرا ما روندي را شروع کرده ايم که هدف از آن تغيير فضاي سياست خارجي کشور است. اگر با وجود تلاش هاي ما براي تعامل، اين تلاش ها بي نتيجه بماند، مردم ايران اين فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه ديگر که انتخابات پارلماني در ايران برگزار مي شود، به اين عملکرد ما (با آراي خود) پاسخ دهند. وقتي قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته اي با جامعه بين المللي در سال هاي۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق هايي کرديم و تلاش هاي ما براي عملکرد شفاف، از جانب اتحاديه اروپايي رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئيس جمهوري متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! 

    البته بايد توجه داشت که اتحاديه اروپايي به تنهايي فعاليت نمي کرد و مقامات کاخ سفيد و وزارت خارجه آمريکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالاهم کساني هستند که نمي خواهند هيچگونه توافقي حاصل شود قطع نظر از اينکه مفاد آن چه باشد. حالامن بار ديگر زنده شده ام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پيامي که جامعه بين المللي و بويژه غرب مي خواهد به ايران منتقل کند بايد بسيار دقت کند. بايد ديد تعامل از جانب ايران و تلاش ايران براي باز بودن و نگاه به آينده داشتن با پاسخ مثبت مواجه مي شود يا اينکه بار ديگر، رد مي شود. من فکر مي کنم مردم ايران پاسخ خود را در صندوق هاي راي نشان خواهند داد».

    اين پاسخ که در واقع پرونده هسته اي و منافع ملي مترتب بر آن را به مسائل داخلي و رقابت هاي جناحي گره مي زد، اولين نشانه آشکار از نگاه حزبي برخي جريانات به اين پرونده ملي بود که با موجي از انتقادات در داخل مواجه شد.

    ميوه کال لوزان!

    اواسط فروردين ماه سال جاري پس از تفاهم لوزان يکي ديگر از اصلاح طلبان قطعه ديگري از اين پازل را آشکار کرد. احمد خرم در اين باره گفت: «از همان ابتداي سال 94 ما شاهد تحولات عميقي در قالب گروه هاي سياسي هستيم. من فکر مي کنم جناح نزديک به دولت به واسطه موفقيت در مذاکرات هسته اي دست بالارا در معادلات سياسي ايران داشته باشد. اولين معادله سياسي همان انتخابات است. با توجه به روند نزديکي اصلاح طلبان به دولت در طي دو سال اخير به جرات مي توانم ادعا کنم از پيش برنده انتخابات مجلس اصلاح طلبان هستند. کسي که خوب بتواند ميوه هاي توافق لوزان را بچيند. برنده بيانيه لوزان در عرصه داخلي است

    ترشح بزاق سياسي اصلاح طلبان براي ميوه کال لوزان با انتقاداتي مواجه شد و خرم سعي کرد اين سخنان را به نحوي رفع و رجوع کند. اما محسن مهرعليزاده معاون رئيس دولت اصلاحات در مورد اظهارات خرم اينگونه گفت: چه آقاي خرم اين را بيان کند و يا نکند (چيدن ميوه لوزان براي مقاصد انتخاباتي توسط اصلاح طلبان)، واقعيت است و نمي توان کتمان کرد چرا که اين موضوع تا حدودي نقشه راه آينده است.

        
وقتي جان کري نگران انتخابات ايران شد!
    پس از توافق وين، رسانه ها، مقامات و انديشکده هاي غربي روي ديگر اين سکه را به نمايش گذاشتند. فيليپ هاموند وزير خارجه در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه سعودي «الشرق الاوسط» چاپ لندن درباره اين موضوع گفت: « ما بايد اميدوار باشيم که اصلاح طلباني که مي خواهند ايران نقشي مثبت تر [در دنيا] ايفا کند، بحث را به نفع خود تمام کنند».

    همتاي آمريکايي وي جان کري نيز اوايل ماه جاري در جلسه شوراي روابط خارجي آمريکا براي دفاع از توافق وين گفت: ما نمي دانيم که در آينده چه اتفاقاتي در کشورها خواهد افتاد.موضوع آن نيست که پس از ۱۵ سال چه اتفاقي خواهد افتاد موضوع اين است که اگر ما اين توافق را نپذيريم فردا چه اتفاقي مي افتد. آنچه مي دانم اين است؛ دوستان! اگر به اين توافق پشت کنيم، يک پيام بزرگ به تندروها مي فرستيم و آنها احساس خوبي پيدا مي کنند و ما شاهد آنها خواهيم بود. چه کسي مي داند که در انتخابات چه مي شود؟ اما روحاني و ظريف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند و توانستند با غرب مذاکره کنند و به يک نتيجه برسند، به نظرم به دردسر جدي مي افتند!

        
برجام جاده صاف کن کدام اصلاحات؟!
    و بالاخره همين چند روز پيش انديشکده آمريکايي نزديک به دولت اوباما بيش از پيش ابعاد اين پازل را تکميل کرد. «مرکز امنيت آمريکاي جديد» که روابط بسيار نزديکي با دولت اوباما دارد و از آن به عنوان تيم فرعي دولت اوباما ياد مي شود در گزارشي اعلام کرد: با سرمايه گذاري روي توافق هسته اي بايد به دنبال ايجاد اصلاحات سياسي و تداوم حمايت آمريکا از فعالان حامي ايجاد اصلاحات در ايران بود.

    در ادامه گزارش اين مرکز آمده است: آمريکا بايد استراتژي تهاجمي ترويج اصلاحات سياسي و اجتماعي در ايران را دنبال کند. آمريکا به اين موضوع که قبل از انقضاي توافق هسته اي، شاهد اصلاحات سياسي در ايران باشد علاقه زيادي دارد. ارتباط با نهادهاي غيردولتي و مدني ايران بايد تقويت شود.

    کليد يا اهرم؟!

    در حالي که دولتمردان از توافق هسته اي به عنوان کليد گشايش تمام مشکلات کشور - از حل مشکل بيکاري و دردسرهاي تحريم و رونق توليد و ورود سرمايه... تا وعده آب و هواي بهتر و حل مشکل آب شرب مردم- ياد مي کردند، رئيس سازمان محيط زيست از واقعيت پرده برداشت و اذعان کرد توافق هسته اي اهرم سياسي اصلاح طلبان براي رقابت هاي جناحي است.

    معصومه ابتکار در مصاحبه با بي بي سي گفت: توافق اتمي، «اهرمي» در اختيار اصلاح طلبان در ايران در مقابل ساير گروه هاي سياسي کشور قرار مي دهد.

    حال بهتر مي توان فرمول ادعايي برد-برد در مذاکرات را تفسير کرد. دستاوردهاي هسته اي و بلکه منافع ملي کشور را آمريکا مي برد و اصلاح طلبان در مقابل روياي برد در رقابت هاي آتي انتخابات را مي بينند.