يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "شانه به شانه نيست!"

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه  4 شهریور ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "شانه به شانه نيست!"
سربازجو شریعت نداری باشیوه ی بادست پس ز دن و با پا پیش کشیدن  یانان قرض دادن ابتدا با اشاره به توافق وین کرده و گفته را نمی شود دربست برجام منفی وبه زیان کشور قلمداد کرد .چون دارای نکات مثبت و منفی است . آنگاه سربازجو شریعت نداری پس از پیش درآمد حسابگرانه ی اعادی جلوه دادن که غرض ورزانه انتقاد وتحلیل نمی کند افزوده است : مقابل آتچه گرفته ایم و آنچه داده ايم نه فقط فعاليت هسته اي را به نابودي مي کشاند بلکه بسياري از اصول و مباني نظام را نيز در معرض تهديد جدي قرار مي دهد. اين واقعيت تلخ فقط با مروري گذرا بر متن توافق وين و قطعنامه 2231 که به عنوان تضمين برجام از سوي شوراي امنيت سازمان ملل صادر شده است به وضوح قابل درک است. مهمتراینکه تازگی  گفته می شود که طرح براندازی چزو اهداف پساتوافق اوباما می باشد . بنابراین دراین یادداشت به این موضوع هم اشاره شده است .چون گفته شده  حریف با استناد به مفاد اسناد ياد شده، خواب تغيير ساختار رژیمو ارونه ی ولایت فقیه ا مي بيند و خوابي را که ديده است، بي پرده اعلام هم مي کند ولي اين نگاه طرف مقابل به توافق وين- مخصوصا آمريکايي ها- تاکنون از جانب موافقان برجام بي پاسخ مانده و به جاي آن، انبوهي از اتهامات به سوي منتقدان داخلي- و نه آمريکايي ها- سرازير شده و مي شود.
سربازجو شریعت نداری که خودش ر ا جزو منتقدانی می داند که موردموج اتهامات موافقان توافق هسته ای واقع شده است . درا دامه ی تحلیل سراغ سخنرانی روز گذشته روحانی در همدان رفته ودر این مورد  نقل کرده است : ديروز  روحانی در جمع مردم همدان ضمن دفاع از توافق وين، درباره يکي از دستاورد هاي آن گفت: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره توسط ديپلمات هاي ملت به نقطه اي رسيده ايم که توانسته ايم سايه شوم جنگ را از سر مردم برداريم و امنيت واقعي را به کشور بازگردانيم»!  درد نباله افزوده روحانی  توضيح نداد آيا محدوديت هاي فراوان عليه ی رژیم وارونه ی ولایت فقیه که فقط يک نمونه از آن دست اندازي به صنايع موشکي و دسترسي به مراکز نظامي و... است و تضعيف توان دفاعي کشور را به دنبال دارد، سايه شوم جنگ را از سر مردم برمي دارد و يا يکي از موانع حمله دشمن را؟! آنهم دشمني که به صراحت اعلام کرده و مي کند که براندازي را به عنوان يک هدف استراتژيک در دستور کار خود دارد؟ و تاکنون نيز از هيچ کوششي براي رسيدن به اين هدف استراتژيک کوتاهي نکرده است. و به قول مشترک و کارشناسانه  خمینی شیاد و خامنه ای جانشین وی ، اگر توان حمله نظامي به ايران را داشت در انجام آن يک لحظه هم درنگ نمي کرد.ناتواني حريف از حمله نظامي به ايران بارها در گزارش مراکز استراتژيک آمريکا به گونه اي مستند آمده است و اين روزها مقامات بلندپايه آمريکايي نيز به آن اعتراف دارند.
    
و اما، اين نکته که برجام در صورت پذيرفته شدن از سوي ايران نه فقط مانع حمله نظامي حريف نبوده، بلکه متاسفانه مي تواند زمينه ساز آن نيز باشد، بيرون از موضوع يادداشت پيش روي است و در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت. در اين وجيزه سخن بر سر آن است که آيا وجود برخي از نقاط مثبت در برجام مي تواند دليل قانع کننده و موجهي براي پذيرش آن باشد؟
عجیب نیست که چرا هرگز برای سربازجو شریعت نداری همچون خامنه ای و پاسداران ودلواپسان هسته ای وارونه گو وکتمان کننده ی حقایق نمی صرفد تا بگوید که آیا نیاز 80 میلیون مردم ایران فقط تولید موشک از سوی پاسداران است و مردم ایران نیاز ومطالبات دیگری ندارند؟  درصورتیکه فراموش نشده است که نتیجه ی 8 سال جنگ موهبت الهی خمینی شیاد  وپاسداران جنگ افروز  به کجا منتهی شد؟ در صورتیکه از سوی خمینی لجوجانه 7 سال برا دامه ی جنگ اصرار ورزیده شد .
همچنین اگر هدف آمریکا براندازی رژیم وارونه ی ولایت فقیه بود . چرا آمریکاییان با همکاری حاکمان رژیم جنگ افروز ولایت فقیه دست به اشغال نظامی افغانستان و عراق زدند ومخالف مسلحش در عراق را خلع سلاح کردند؟
از سوی دیگر ماهیت ريیم وارونه ی ولایت فقیه اگر جنگ افروزانه نیست . سپاه قدس  توی عراق وسوریه و یمن چه می کند؟ چرا پاسداران از طریق حزب الشیطان لبنان جنگ 33 روزه با اسراییل راه اندازی کردند؟ بعلاوه چرا از طریق حماس و جهاد اسلامی فلسطین دوجنگ 22 و8 روزه با اسراییل برپا نمودند؟ همینطور  چرا درامورداخلی بحرین مداخله گری می شود ؟
 بنابراین همانگونه که خمینی شیاد گفته بود تافتنه در عالم هست لکن جنگ هم هست . یاجنگ ویرانگر 8 ساله باعراق را موهبت الهی نامید. این خامنه ای وپاسداران اند که برای غارتگری وبقای ننگین شان به شدت نیاز به جنگ دارند. اما ردانه باو ارونه گویی ادعا می شود آمریکا جنگ طلب است وطرح براندازی دارد . تابهانه برای مخالفت برای توافق هسته ای باشد .از طرف دیگر سربازجو شریعت نداری با تنظیم این یادداشت خوراک سخنرانی برای خامنه ای فراهم کرده است  تا به زودی در سخنرانی دیدار تدارک دیده شده برای  مثل همیشه  همچون طوطی روضه خوانی ضد آمریکایی بخواند وبا دوپهلو گویی  نظر نماینده ویژه اش در اوین نامه ی کیهان رارله و تکرار کند .

گفته مي شود- و قابل قبول نيز هست- که توافق وين اگر چه يک «توافق مطلوب» نيست و با خواسته هاي قانوني جمهوري اسلامي ايران فاصله اي زياد و پر نشدني دارد ولي در آن نقاط مثبتي هم ديده مي شود و از اين روي، پذيرش برجام را نمي توان يکسره به زيان کشورمان دانست بلکه مانند هر توافق دو يا چندجانبه ديگر، امتيازاتي داده شده و در مقابل امتيازاتي هم گرفته شده است. اين استدلال که از سوي موافقان برجام و مخصوصا دولت محترم پشتيباني مي شود در حالي است که آنچه داده ايم نه فقط فعاليت هسته اي کشورمان را به نابودي مي کشاند بلکه بسياري از اصول و مباني نظام را نيز در معرض تهديد جدي قرار مي دهد. اين واقعيت تلخ فقط با مروري گذرا بر متن توافق وين و قطعنامه 2231 که به عنوان تضمين برجام از سوي شوراي امنيت سازمان ملل صادر شده است به وضوح قابل درک است. ضمن آن که حريف نيز با استناد به مفاد اسناد ياد شده، خواب تغيير ساختار نظام را مي بيند و خوابي را که ديده است، بي پرده اعلام هم مي کند ولي اين نگاه طرف مقابل به توافق وين- مخصوصا آمريکايي ها- تاکنون از جانب موافقان برجام بي پاسخ مانده و به جاي آن، انبوهي از اتهامات به سوي منتقدان داخلي- و نه آمريکايي ها- سرازير شده و مي شود. به عنوان مثال، ديروز رئيس جمهور محترم در جمع مردم همدان ضمن دفاع از توافق وين، درباره يکي از دستاورد هاي آن گفت: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره توسط ديپلمات هاي ملت به نقطه اي رسيده ايم که توانسته ايم سايه شوم جنگ را از سر مردم برداريم و امنيت واقعي را به کشور بازگردانيم»! ايشان توضيح ندادند آيا محدوديت هاي فراوان عليه کشورمان که فقط يک نمونه از آن دست اندازي به صنايع موشکي و دسترسي به مراکز نظامي و... است و تضعيف توان دفاعي جمهوري اسلامي ايران را به دنبال دارد، سايه شوم جنگ را از سر مردم برمي دارد و يا يکي از موانع حمله دشمن را؟! آنهم دشمني که به صراحت اعلام کرده و مي کند که براندازي جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يک هدف استراتژيک در دستور کار خود دارد؟ و تاکنون نيز از هيچ کوششي براي رسيدن به اين هدف استراتژيک کوتاهي نکرده است. و به قول مشترک و کارشناسانه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، اگر توان حمله نظامي به ايران را داشت در انجام آن يک لحظه هم درنگ نمي کرد.ناتواني حريف از حمله نظامي به ايران بارها در گزارش مراکز استراتژيک آمريکا به گونه اي مستند آمده است و اين روزها مقامات بلندپايه آمريکايي نيز به آن اعتراف دارند.
    
و اما، اين نکته که برجام در صورت پذيرفته شدن از سوي ايران نه فقط مانع حمله نظامي حريف نبوده، بلکه متاسفانه مي تواند زمينه ساز آن نيز باشد، بيرون از موضوع يادداشت پيش روي است و در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت. در اين وجيزه سخن بر سر آن است که آيا وجود برخي از نقاط مثبت در برجام مي تواند دليل قانع کننده و موجهي براي پذيرش آن باشد؟
    
در اين باره گفتني است که اختلاط و آميختگي «خوب و بد» و «نقاط مثبت و منفي» در يک مجموعه به دو صورت و دو حالت متفاوت قابل تصور است و براي مواجهه و تصميم گيري درباره هر يک از اين دو حالت نيز راهکار متفاوتي در ميان است.
    
به عنوان مثال و يک سند مورد استناد که علاوه بر «نقل»، دلايل عقلي را هم با خود دارد، مي توان به آيه 219 از سوره بقره اشاره کرد. «يسئلونک عن الخمر و الميسر، قل فيهما اثم کبير و منافع للناس واثمهما اکبر من نفعهما.... از تو اي پيامبر درباره شراب و قمار سوال مي کنند، بگو در ارتکاب آن دو، گناهي بزرگ است و سودهايي براي مردم دارد و گناه آن دو از سودي که دارد بزرگتر است
    خداي مهربان در اين آيه شريفه- که به عنوان مثال آورده ايم و تفسير آن برعهده عالمان خبره است- همراه با گناه بزرگ شرابخواري، براي آن سودي هم ذکر فرموده ولي اين سود را در مقايسه با آن گناه بزرگ شانه به شانه و همطراز ندانسته و نهايتا حکم منع شرابخواري را صادر فرموده است.
    نکته درخور توجه اين که «سود اندک» شرب خمر از «گناه بزرگ» آن جدا شدني و قابل تفکيک نيست تا تصور شود کسي که به گناه بزرگ شرابخواري روي مي آورد، هم گناه کرده و هم سود برده است! و يا اين که مي تواند «سود» آن را از «گناه بزرگ» تفکيک کرده و جداگانه به کار گيرد! از اين روي، شرب خمر، حتي يک قطره آن نيز «حرام» و «گناه بزرگ» دانسته شده است.
    دراين باره مثال ديگري که متفاوت از نوع اول است نيز درخور توجه است. فرض کنيد يک ميوه، مثلايک سيب پيش روي داريد که بخشي از آن گنديده و فاسد شده است. در اين صورت شما مي توانيد قسمت فاسد شده را جدا کرده و از قسمت سالم سيب استفاده کنيد. به بيان ديگر، در اين حالت «خوب» و «بد» اگرچه با هم بوده و در يک سيب، جمع شده اند ولي قابل تفکيک هستند و الزامي نيست که در صورت تمايل به خوردن سيب، ناچار به خوردن بخش فاسد آن نيز باشيد!
    توافق وين از نوع اول است که نقاط مثبت احتمالي آن از نقاط منفي جدا کردني نيست. برجام يک معاهده دوجانبه است که براساس حقوق شناخته شده بين المللي -کنوانسيون 1969 وين- هيچيک از دو سوي اين پيمان نمي توانند نسبت به يک يا چند ماده آن اعلام تحفظ کرده و به اصطلاح از «حق شرط» استفاده کنند. اعلام تحفظ - RESERVATION- صرفا در معاهدات بين المللي چندجانبه قابل پذيرش بوده و موضوعيت دارد ولي در معاهده دو جانبه مانند توافق وين که مجموعه گروه 5+1 به عنوان يک طرف توافق و ايران طرف ديگر آن تلقي و تعريف شده است، هر يک از دو طرف فقط مي توانند به آن پاسخ «آري» يا «نه» بدهند، يعني يا همه مفاد آن را يکجا و بدون استثناء بپذيرند و يا تماميت آن را يکجا رد کنند.
    
و کوتاه سخن آن که هيچيک از دوستان موافق برجام نيز وجود بندها و مواد منفي در اين سند را انکار نمي کنند و مخصوصا پذيرفته اند که برخي از مفاد برجام و قطعنامه 2231 در صورت اجراء مي تواند جمهوري اسلامي ايران را با چالش ها و پي آمدهاي خطرآفرين روبرو کند ولي برخي از دوستان موافق برجام، راه مقابله با اين بخش از اسناد ياد شده را در اعلام تحفظ نسبت به آن مي دانند که صد البته نشدني است. نويسنده: حسين شريعتمداري