نگاه دوستانه با آقاي هاشمي

نگاه 
دوستانه با آقاي هاشمي  8 شهریور -94
امضای حسين محمديان پای این نگاه که الگو گرفته از نگاه های گذشته شریعت  نداری دراوین نامه ی کیهان است . صاحب امضا به نظر می رسد که باید جزو طلبه های مصباح یزدی باشد که تضاد یاد شمنی اش بارفسنجانی مشابه دشمنی خاص مصباح یزدی بارفسنجانی است . این طلبه در دفاع از خامنه ای تصور کرده است که شرایط کنونی ایران درست مشابه 1400 سال پیش است وایران حوزه علمیه قم است و80 میلیون جمعیت کشور طلبه های حوزه علمیه قم اند  و وی هم روضه خوان بالای منبر برای 80 میلیون به حساب وی طلبه اند که باید بی چون وچرا روضه وی را به پذیرند و قبول کنندو اشک بریزند .غافل ازآنکه  اگر مردم ایران آزادی عمل و اختیار داشته باشند نه تره ای به ریش خامنه ای رهبرپوشالی  وانتصابی ولی فقیه خَرد نمی کنند که یکپارچه با فریاد بلند مرگ بر دیکتاتور وارتجاع سر دادن آنچنان  حالش را می گیرند که تا پایان عمر هرچه پای بساط منقل بکشدو دود کند  نمی تواند از خماری به درآید .

روزنامه شرق در روز پنج شنبه 5 شهريور 1394 در صفحه 6 مطلبي را تحت عنوان «رهبري راي مردم را حق الناس مي داند؛ برخي زينت» از قول آقاي هاشمي رفسنجاني نقل نموده است که بخشي از نوشته شرق را عينا نقل مي کنم؛ 
    «
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با يادآوري چند اتفاق مهم در تاريخ اسلام بر اهميت راي مردم در افکار پيامبر(ص) و امام علي(ع) مي فرمايند که ولايت به امر آسمان حق شماست اما اگر مردم نخواستند مسائل آنان را به خودشان واگذار کن
        
و اما در پاسخ فرمايشات جناب هاشمي بايد گفت؛
    1.
ترديدي نيست که رسول مکرم اسلام(ص) آنچنان براي مردم جايگاهي والاقائل بودند که قرآن کريم آن حضرت را از فشار مرگ آور به وجود خودشان در زمينه هدايت مردم باز مي دارد و به آن پيامبر رحمت مي فرمايد که «باخع نفس» خود نباشد و به تبليغ و تحکيم پيام الهي اکتفا کند و نيز تمام زحمات و مجاهدات حضرت امير(ع) در طول حيات در راستاي صلاح و فلاح مردم و سعادت ايشان بوده است.
    2.
و اما در مورد مسئله مطروحه بايد پرسيد آيا راي مردم در روز غدير و در بيعت جمعي همه مسلمانان با حضرت امير(ع) راي معتبري نبود؟؟!
    
چه لزومي داشت پس از بيعت گيري خدا و رسول(ص) از تمامي حضار غدير هفتاد روز پيش از رحلت پيامبر اکرم(ص) مجددا پس از رحلت ايشان راي گيري از مردم شده باشد تا معلوم گردد که مردم مدينه حضرت امير(ع) را مي خواهند يا نمي خواهند؟؟
    3.
جناب آقاي هاشمي: کدام يک از فقهاي عظام بر اين اعتقاد است که اگر راي مردم در برابر دستور صريح قرآن و يا امر صريح رسول الله(ص) قرار گرفت مشروعيت و احترام دارد؟؟!!
    
کجاي اسلام داريم که در برابر حکمي که حضرت حق در روز غدير (به اضافه آيات فراوان ديگر) آنچنان تاکيد فرموده مي توان راي گيري کرد؟؟!!
    
و مگر موضوع ولايت چنان موضوع اندک و گذرائي است که بتوان اين چنين با آن برخورد نمود؟؟!!
    
لازم است از آن استاد گرامي بخواهم يک بار ديگر خطبه شقشقيه حضرت امير(ع) را در نهج البلاغه با دقت مطالعه فرمايند تا معلوم شود که نه پيامبر(ص) چنان نصيحتي کرده است و نه حضرت امير(ع) چنين ديدگاهي را پذيرفته اند!!
    4.
بله؛ اگر نظر جنابعالي اين است که در صورت عدم همراهي مردم حکومت معصوم پا نمي گيرد و مستقر نمي شود حتما با اين نظر موافقيم و تاريخ ائمه اطهار(ع) همين را گواهي مي دهد که هرگز آن بزرگواران درصدد تحميل خود و حکومت خود نبوده اند و لکن اين به معناي محترم شمردن يا نشمردن نيست بلکه به معناي لزوم حضور حجت است و لولاحضور الحاضر و...
    
امام معصوم(ع) و ياوران او در هر عصري و در هر نسلي بايد بکوشند تا همراهي مردم تحقق يابد و مسلمانان به تکليف خود عمل کنند و اگر چنين نشد باري بر دوش ولي مسلمين و همراهان او نيست چنانکه پيش از انقلاب اسلامي ايران و تشکيل جمهوري اسلامي به دليل قبول و همراهي مردم باري به دوش فقها نبود.
    5.
و اما اينکه راي مردم در چه چارچوبي قابل احترام است بايد گفت: آنجا که ولي معصوم(ع) يا ولي فقيه که به نيابت حکومت مي کند در بستري خاص مواردي را به راي مردم گذارد و مردم راي دادند اينجا ديگر راي مردم به گفته مقام معظم رهبري حق الناس است و در نگاه امام(ره) نيز شاني بس ارجمند را دارا بود.
    
و به همين دليل است که پس از راي مردم به روساي جمهور محترم تنفيذ رهبري از الزامات مشروع بودن فعاليت ايشان است.
    
اگر جنابعالي انتخاب رهبري را هم مثال بزنيد که توسط خبرگان منتخب انجام مي گيرد بايد گفت آن نيز مي بايست در چارچوب نظر ولي معصوم(ع) باشد وگرنه نمي تواند مورد قبول حضرت حق واقع شود. اميد است حضرت استاد خرده بر اين حقير نگيرند و عرايض تقديم شده را در جدول منازعات سياسي (که به شدت از آن دور هستم) تعريف نکنند و بدانند که فارغ از هر حب و بغضي وقتي کار به حضرت امير(ع) و اولاد طاهرين آن عزيز برسد با احدي تعارف نداشته و همواره خون حيدري فدائيان او براي نام و ياد حضرت مولي الموالي(ع) در جوش و خروش است. 
        
والسلام
    
حسين محمديان
    1394/6/7