گزیده خبرهای 13 مرداد -94 قسمت -4
مجلس با گراني ۱۸ قلم کالاي اساسي مخالف است
محمدعلي پورمختار رئيس کميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي از دستور گراني 6 درصدي 18 مورد از اقلام اساسي توسط دولت به شدت انتقاد کرد و اظهار داشت: ما شديدا مخالف اين طرح هستيم زيرا دليل موجهي براي اجراي اين طرح وجود ندارد.
دستگيري سرکرده باند شرارت
زاهدان- ايرنا: فرماندار شهرستان ايرانشهر گفت: با تلاش و همت نيروهاي امنيتي و انتظامي «اميد محمود زهي» سرکرده اصلي باند شرارت و نا امني در حوزه شهرستان هاي خاش و ايرانشهر، در منطقه شهر دراز ايرانشهر دستگير شد. فرماندار خاش نيز در اين باره اظهار داشت: در روزهاي اخير با دستگيري پنج نفر از اعضاي باند شرارت و نا امني، اين باند سارق و شرور مسلح متلاشي شد.به گفته محمد اکبر چاکرزهي سارقان مسلح در روزهاي پاياني ماه مبارک رمضان با برهم زدن نظم و امنيت شهر، سرقت مسلحانه از دو جايگاه سوختي کارواندر و اسکل آباد خاش و تعدادي از سوپرمارکت هاي سطح شهر و همچنين به گلوله بستن تعدادي از شهروندان نگراني هاي فراواني را براي مردم و مسئولان پديد آوردند.
خبر ويژه نكند ما به فرانسه ظلم كرده ايم و خبر نداريم!
رئيس جمهور در گفت وگوي تلويزيوني، مذاکرات وين را موفق دانست و دو دستاورد اصلي براي آن ذکر کرد؛ «خروج پرونده ايران از فصل هفتم شوراي امنيت و لغو تحريم هاي ظالمانه عليه ايران» اما بررسي هاي دقيق حقوقي و فني نشان مي دهد در عرصه عمل اتفاق ديگري افتاده است. رجانيوز با درج اين مطلب نوشت: اين ادعا از اساس نادرست است زيرا ايران هيچگاه مانند عراق يا ليبي و ... ذيل «کليت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذيل ماده 41 فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم بخشهايي از قطعنامه 2231 ايران را ذيل همين ماده از فصل هفت حفظ کرده است. لذا نه در گذشته و نه الان هيچگاه ايران ذيل کليت فصل هفت يا ماده 42 فصل هفت نبوده که منجر به حمله نظامي شود. تنها تفاوت گذشته با امروز اينجاست که قبلاايران قرار داشتن ذيل ماده 41 فصل هفت و محدوديتهاي اقتصادي را به رسميت نمي شناخت ولي امروز در اثر مذاکرات دو سال قبل خودمان به دست خودمان به قرار گرفتن ذيل ماده 41 فصل هفت اقرار کرده و به آن رسميت داده ايم.
توجه به اين نکته نيز ضروري است که اگر قطعنامه هاي صادر شده عليه ايران از جمله قطعنامه 1929 ذيل «کليت» فصل هفتم قرار مي گرفت، بصورت اتوماتيک همه بندهاي اين فصل از جمله حتي بند 42 که مجوز استفاده از قوه قهريه عليه کشورها توسط سازمان ملل را صادر مي کند نيز در مورد ايران قابل اجرا بود، چرا که فصل هفتم منشور شامل بندهاي 39 تا 51 است اما قطعنامه هاي صادر شده عليه ايران در گذشته هيچکدام ذيل کليت فصل هفتم منشور نبوده و تنها ذيل يک بند از اين فصل يعني بند 41 صادر شده است و جالب اينکه اکنون نيز همين رويه در قطعنامه جديد 2231 در پيش گرفته شده است. درباره لغو تحريم هاي ظالمانه عليه ايران نيز متاسفانه آن طور که رئيس جمهور محترم اظهار داشته، متن نهايي مذاکرات در برجام واقعيت ديگري را منعکس مي کند و آن اينکه در متن توافق وين خبري از لغو terminate يا حتي تعليق suspend تحريم هاي کنگره نيست بلکه فقط از تعبير cease به معناي «توقف موقت» تحريم هاي کنگره به کار رفته است. اين در حالي است که رهبر انقلاب دراين باره در 2 تير 1394 به عنوان يکي از خطوط قرمز اصلي مذاکرات، لغو تحريم هاي کنگره را مورد تاکيد قرار داده و فرموده بودند: «تحريم هاي اقتصادي، مالي و بانکي چه مربوط به شوراي امنيت، چه کنگره آمريکا و چه دولت آمريکا بايد فورا هنگام امضاي موافقتنامه لغو و بقيه تحريم ها هم در فواصل معقول برداشته شود.»
رجانيوز مي افزايد: آقاي روحاني در بخش ديگري از سخنانش نيز با اشاره غيرمستقيم به سفر پرحاشيه فابيوس به تهران و فرش قرمز دولت زير پاي وي، گفت: «خواهش من از مردم اين است که فضاي کشور را تبديل به فضاي امن کنند و زماني که وزير خارجه کشوري به کشورمان مي آيد نگوييم که اين دولت چند سال پيش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده هاي قديمي را رو کنيم آنها نيز همين کار را انجام مي دهند.» اين بخش از سخنان رئيس جمهور اشاره به انتقادات مطرح شده درباره نقش فابيوس در ورود به فرآورده هاي خوني آلوده از جمله ايدز و هپاتيت براي نخستين بار به ايران داشت اما جالب اينکه آقاي روحاني خيلي سريع از اين مسئله عبور کرد و پاسخ نداد چرا ايران بايد به خاطر کشته شدن صدها نفر از مردمش به خاطر اين فاجعه سکوت کند و آن را فراموش کند اما دولت آمريکا به حميد ابوطالبي معاون سياسي دفتر رئيس جمهور که بيش از سي سال قبل به دانشجويان تسخيرکننده سفارت آمريکا در حد «ترجمه» کمک مي کرده است، ويزاي ورود به کشورش را نداد؟
همچنين بيان اين جمله از سوي آقاي روحاني مبني بر اينکه «نگوييم که اين دولت چند سال پيش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده هاي قديمي را رو کنيم آنها نيز همين کار را انجام مي دهند.» نشان مي دهد ظاهرا ايشان به عنوان رئيس جمهور کشور باور دارد که ايران ظلمي در حق کشورهاي ديگر از جمله فرانسه انجام داده است! در حالي که تاريخ نشان مي دهد دولت ايران هيچ گاه عليه ملت فرانسه کوچک ترين اقدامي را انجام نداده و اين بخش از سخنان رئيس جمهور به لحاظ راهبردي يک اشتباه بزرگ است چرا که به نوعي اقرار عليه خود محسوب مي شود.
توجه به اين نکته نيز ضروري است که اگر قطعنامه هاي صادر شده عليه ايران از جمله قطعنامه 1929 ذيل «کليت» فصل هفتم قرار مي گرفت، بصورت اتوماتيک همه بندهاي اين فصل از جمله حتي بند 42 که مجوز استفاده از قوه قهريه عليه کشورها توسط سازمان ملل را صادر مي کند نيز در مورد ايران قابل اجرا بود، چرا که فصل هفتم منشور شامل بندهاي 39 تا 51 است اما قطعنامه هاي صادر شده عليه ايران در گذشته هيچکدام ذيل کليت فصل هفتم منشور نبوده و تنها ذيل يک بند از اين فصل يعني بند 41 صادر شده است و جالب اينکه اکنون نيز همين رويه در قطعنامه جديد 2231 در پيش گرفته شده است. درباره لغو تحريم هاي ظالمانه عليه ايران نيز متاسفانه آن طور که رئيس جمهور محترم اظهار داشته، متن نهايي مذاکرات در برجام واقعيت ديگري را منعکس مي کند و آن اينکه در متن توافق وين خبري از لغو terminate يا حتي تعليق suspend تحريم هاي کنگره نيست بلکه فقط از تعبير cease به معناي «توقف موقت» تحريم هاي کنگره به کار رفته است. اين در حالي است که رهبر انقلاب دراين باره در 2 تير 1394 به عنوان يکي از خطوط قرمز اصلي مذاکرات، لغو تحريم هاي کنگره را مورد تاکيد قرار داده و فرموده بودند: «تحريم هاي اقتصادي، مالي و بانکي چه مربوط به شوراي امنيت، چه کنگره آمريکا و چه دولت آمريکا بايد فورا هنگام امضاي موافقتنامه لغو و بقيه تحريم ها هم در فواصل معقول برداشته شود.»
رجانيوز مي افزايد: آقاي روحاني در بخش ديگري از سخنانش نيز با اشاره غيرمستقيم به سفر پرحاشيه فابيوس به تهران و فرش قرمز دولت زير پاي وي، گفت: «خواهش من از مردم اين است که فضاي کشور را تبديل به فضاي امن کنند و زماني که وزير خارجه کشوري به کشورمان مي آيد نگوييم که اين دولت چند سال پيش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده هاي قديمي را رو کنيم آنها نيز همين کار را انجام مي دهند.» اين بخش از سخنان رئيس جمهور اشاره به انتقادات مطرح شده درباره نقش فابيوس در ورود به فرآورده هاي خوني آلوده از جمله ايدز و هپاتيت براي نخستين بار به ايران داشت اما جالب اينکه آقاي روحاني خيلي سريع از اين مسئله عبور کرد و پاسخ نداد چرا ايران بايد به خاطر کشته شدن صدها نفر از مردمش به خاطر اين فاجعه سکوت کند و آن را فراموش کند اما دولت آمريکا به حميد ابوطالبي معاون سياسي دفتر رئيس جمهور که بيش از سي سال قبل به دانشجويان تسخيرکننده سفارت آمريکا در حد «ترجمه» کمک مي کرده است، ويزاي ورود به کشورش را نداد؟
همچنين بيان اين جمله از سوي آقاي روحاني مبني بر اينکه «نگوييم که اين دولت چند سال پيش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده هاي قديمي را رو کنيم آنها نيز همين کار را انجام مي دهند.» نشان مي دهد ظاهرا ايشان به عنوان رئيس جمهور کشور باور دارد که ايران ظلمي در حق کشورهاي ديگر از جمله فرانسه انجام داده است! در حالي که تاريخ نشان مي دهد دولت ايران هيچ گاه عليه ملت فرانسه کوچک ترين اقدامي را انجام نداده و اين بخش از سخنان رئيس جمهور به لحاظ راهبردي يک اشتباه بزرگ است چرا که به نوعي اقرار عليه خود محسوب مي شود.
خبر ويژه
متشكريم كه فهميديم سنگ را چه كسي به چاه انداخته!
متشكريم كه فهميديم سنگ را چه كسي به چاه انداخته!
اظهارات رئيس جمهور مبني بر واردات انبوه سانتريفيوژهاي آلوده به کشور در سال 82 که منجر به اتهام پراکني آژانس عليه کشورمان شد، با واکنش هاي متفاوت روبه رو شده است. سايت عصر ايران از سايت هاي حامي دولت با اشاره به اين بخش از اظهارات روحاني نوشت: آنچه از منظر رسانه اي قابل توجه بود اخم هاي گاه و بيگاه رئيس جمهور بود که اعتماد به نفس دو خبرنگار تلويزيون را سلب مي کرد. هرگاه که مي خواستند مسير برنامه را به سويي ديگر سوق دهند و مثلاماجراي سانتريفيوژهاي آلوده در سال 82 را پيش کشيدند ابتدا اخمي کرد و بعد توضيح داد و عملاخبرنگاران و خصوصا آقاي عابديني را کنترل مي کرد(!) اما حميد رسايي نماينده تهران دراين باره نوشت: در بخشي از اظهارات آقاي روحاني، اشاره يا اعترافي درخصوص ريشه و آغاز مشکلات هسته اي و فشارها عليه ايران بود. ايشان تصريح کردند که آغاز فشارهاي بين المللي عليه ملت ايران، مربوط مي شود به وارد کردن تعدادي از سانتريفيوژهاي دست دوم آلوده که باعث بهانه گيري غربي ها و ماموران آژانس و داستاني شد که 12سال به طول انجاميد. جالب تر اين بود که جناب روحاني گفتند چون سانتريفيوژها را در بسته بندي هاي مناسب قرار داده بودند، ما فکر کرديم آنها نو هستند اما بعد از خريداري و جاگذاري متوجه شدند که سانتريفيوژها دست دوم بوده اند! به نظرم آقاي روحاني اگر کمي بيشتر تامل کند و دست از خوشبيني به سران غربي بردارد، به اين نتيجه برسد که اين داستان، خيلي هم اتفاقي نبوده بلکه طرحي براي درگير کردن جمهوري اسلامي در يک بازي سياسي بوده است. وي ادامه مي دهد: 12 سال فشار روي کشور و مردم! چقدر راحت رئيس جمهور امروز و دبير شوراي عالي امنيت ملي ديروز در زمان رياست جمهوري محمد خاتمي با يک لبخند از آن عبور کرد! فقط يک لحظه تصور کنيد اگر اين اتفاق در دوره رياست جمهوري احمدي نژاد و دبيري شوراي عالي امنيت ملي جليلي اتفاق افتاده بود، رسانه هاي اصلاح طلب و مدعي اعتدال چه يقه هايي پاره مي کردند و مثل آقاي روحاني چه مي کردند!! آقاي روحاني! چقدر ساده از کنار کاري که 12 سال پيش انجام داديد و در تمام اين سال ها فشارهاي بين المللي و تحريم هاي ظالمانه را بر مردم ما تحميل کرد، گذشتيد. تازه فهميديم چه کسي سنگ را در چاه انداخته بود... روحاني مچکريم.
خبر ويژه
ناطق كه نامزد نمي شود پس افراطيون چه مي خواهند؟
ناطق كه نامزد نمي شود پس افراطيون چه مي خواهند؟
برخي از افراطيون مدعي اصلاحات معتقدند مجلس ششم تکرار نخواهد شد و مصلحت هم نيست تکرار شود. عبدالله ناصري عضو مشترک در حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدين (انقلاب) درباره احتمال تکرار مجلس ششم به روزنامه اعتماد گفت فکر نمي کنم مجلسي مانند مجلس ششم در مجلس آينده شکل بگيرد. وي همچنان مدعي شده «هدف اصلي اصلاح طلبان اين است که مجلس آينده شرايط ملي کشور را بر شرايط حزبي و گروهي خود ارجح بداند. با همين نگاه در سال 92 عضوي از جامعه روحانيت مبارز را به عنوان کانديداي خود معرفي کرديم. همين سياست باعث شد که اصولگرايان معتدل هم اصلاح طلبان را همراهي کنند و آقاي روحاني راي بياورد. منافع عمومي کشور بر هر چيزي براي اصلاح طلبان مقدم است بنابراين ممکن است براساس شرايط ائتلافاتي را با اصولگرايان معتدل در سطح مناطق شکل دهيم. همچنين صادق زيباکلام در يکي از روزنامه هاي زنجيره اي نوشت: به نظر مي رسد سرليستي ناطق نوري در شرايط حاضر از سرليستي دکتر عارف در انتخابات مجلس آينده محتمل تر است به اين دليل که اصلاح طلبان در جريان انتخابات رياست جمهوري يازدهم، آقاي روحاني را ترجيح داده و از آقاي عارف درخواست کردند که به نفع روحاني کنار برود. البته ايده آل ها و آرمان ها مي گويد که آقاي عارف به مراتب اصلاح طلب تر از آقاي روحاني و آقاي ناطق نوري است، اما تجربه دو سال گذشته نشان داده که دولت آقاي روحاني توانسته خوب عمل کند و اگر آقاي عارف رئيس جمهور شده بودند توافق، به شکل امروز به رغم مخالفت هاي جدي برخي اصولگرايان وجود نداشت چه بسا مشکلات بسياري در ساير زمينه ها با تندروها پيدا مي کردند. در اينجا لازم است در ذهن و به صورت فرضي تصور کنيم که الان تير 95 است و مجلس دهم آغاز به کار کرده و ترکيب آن ترکيبي شبيه مجلس نهم است. حال سوال اين است که اگر ناطق نوري در راس اين مجلس باشد اين مجلس مي تواند اهداف و خواسته هاي ميانه روها و اصلاح طلبان را برآورده کند يا آقاي عارف بر اين کرسي تکيه زند. وي مي افزايد: هيچ ترديدي وجود ندارد که اگر در راس مجلس دهم آقاي ناطق نوري باشد خط اعتدال و ميانه روي در مقابل خط تندروي تقويت خواهد شد. در حالي که اگر آقاي عارف راس مجلس دهم باشند و با در نظر گرفتن بالابودن تعداد نمايندگان اصلاح طلب مجلس دهم وضعيتي مانند مجلس ششم به وجود خواهد آمد. ديديم که مجلس ششم نتوانست کاري را جلو ببرد و مجلس دهم نيز اينگونه خواهد شد. يادآور مي شود حجت الاسلام ناطق نوري در مصاحبه با سايت روز و درباره برخي گمانه زني هاي انتخاباتي براي چندمين بار تاکيد کرد: ديگر در هيچ انتخاباتي نامزد نخواهم شد. وي تصريح کرد: عمر کار سياسي من تمام شده است و ديگر در هيچ انتخاباتي نامزد نخواهم شد. ناطق نوري در پاسخ به اين سوال روزنو که اکنون که مي گوييد عمر کار سياسي شما تمام شده است و قصد داريد در اتاق فکر باشيد آيا در انتخابات مجلس خبرگان رهبري شرکت خواهيد کرد، گفت: در انتخابات مجلس خبرگان رهبري هم نامزد نخواهم شد و علاقه اي به حضور در هيچ انتخاباتي ندارم. ناطق نوري تاکيد کرد: ما بايد کنار بکشيم تا جوان ترها در انتخابات ها شرکت کنند و وارد مجالس سياسي کشور شوند. با عنايت به اينکه ناطق نوري پيش از اين هم چندين بار اعلام کرده نامزد انتخابات نخواهد شد و مدعيان اصلاح طلبي نيز از اين واقعيت مطلعند بنابراين به نظر مي رسد اين طيف در پشت سر تعارف کردن نامزدي و ادعاي حمايت از ناطق، سناريوي ديگري دارند.
عادل فردوسی پور با 90 برای هفدهمین سال به خانه های فوتبال دوستان آمد. به گزارش خبرآنلاین؛ سال هفدهم برنامه 90 بعد از 3 ماه تعطیلی، آغاز شد. عادل که امسال نتوانست استودیوی ویژه برنامه اش را آماده کند، با همان استودیوی قدیمی مهمان خانه های مردم شد. برنامه او اما از همان ابتدا با برنامه ای که مشخص بود برای آیتم های نخستش برنامه ریزی شده بود و با دو تحلیل فنی عالی آغاز شد و همه را غافلگیر کرد. رضا عباس زاده و تیم آنالیز 90 مثل همیشه خوب بودند و البته محمد حسین میثاقی هم اگرچه چند روز بعد از مهدی یکتا و بچه های ورزش و مردم به سراغ مرتضی کرمانی مقدم رفته بود، توانست در گفت و گویی تماشایی نوستالژی لگد معروف مجتبی محرمی از لای پای او به جمال شریف و کلی شیطنت دیگر این بازیکن را به تصویر بکشد و ماجرای پاره کردن لباس پرسپولیس را واکاوی کند و دقایق شیرینی را بسازد.عادل اما در آیتمی که خودش عاشقش است یعنی آیتم 90 درجه طعنه مهمی هم داشت به مهمترین خبر این روزهای سیاست و اقتصاد کشور. ماجرای گم شدن دکل نفتی و گفت: «معلوم بود در لیگ مان اول چاله را کندند و بعد دکل را دزدیدند!»
