روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 24 خرداد- 94
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی "
کنفرانس ژنو، نماد شکست آل سعود در یمن "
پیگیری سیاست های یکنواخت تکراری علیه ی کشورهای منطقه به خصوص کشورهای
همسایه که نه تحلیل سیاسی که عقده گشایی یا فحش نامه است که باچاشنی موضع نخ نما
شده ضد آمریکایی - اسراییلی است . در اصل برگردان سیاست 37 ساله صدور تروریسم
وبحران وارتجاع به برون مرز و مداخله گری درامورداخلی کشورهای منطقه و همسایه است
. درست سیاستی که در لبنان و عراق وسوریه
تجربه شد . سپس تلاش شددربحرین هم پیگیری وتجربه شود که مواجه با شکست شد
.درادامه این سیاست از طریق حوثی های یمن دنبال شده است ولی چون مواجه باشکست شده است .چون هدف ناامن وبی
ثبات کردن شبه جزیره عربستان بود . زیراکه عربستان دست به اقدام پیشگیرانه زد و
باتهاجم هوایی به مواضع نظامی حوثی های یمن طرح را خنثی نمود .برای همین موجب
عصبیت قلمزنان روزی نامه های حکومتی رژیم وارونه ی ولایت فقیه همچون روزی نامه ی
جمهوری اسلامی شده است .
شهر اروپایی ژنو قرار است با یک روز تاخیر، فردا در
هشتاد و دومین روز تجاوز نظامی عربستان و همپیمانانش به مردم بیدفاع یمن، میزبان
برگزاری کنفرانسی باشد که در آن طرفهای یمنی پای میز مذاکره مینشینند درحالی که
هنوز صدای انفجار و شعلههای مهیب آتش و قتل و جنایت، تنها تصویری است که این
روزها میتوان از سرزمین مظلوم یمن مشاهده کرد.
این کنفرانس پس از قریب سه ماه از آغاز یک جنگ تمام عیار و تجاوز آشکار عربستان و متحدانش به یمن، در شرایطی برگزار میشود که سازمانهای بینالمللی و نهادهایی که مسئولیت حفظ صلح و دفاع از حقوق انسانها را برعهده دارند در این مدت با سکوت سنگین و ننگین خود، بر انجام این جنایات صحه گذاشته و اکنون که ریاض در رسیدن به اهداف خود از این جنگ افروزی ناکام مانده، برگزاری یک پرده نمایشی به ظاهر بشردوستانه را تدارک دیدهاند.
با توجه به ماهیت وابسته سازمان ملل و شخص دبیرکل به قدرتهای سلطهگر و متجاوز جهانی قطعاً از این کنفرانس به اصطلاح صلح نیز همانند سایر نشستهایی که این نهاد مسئول بینالمللی برگزار کننده آن بوده، آبی گرم نمیشود و نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود زیرا اگر این سازمان بنا داشت براساس منشور و وظایف قانونی خود مانع وقوع جنگ و برخورد با متجاوز باشد، باید لااقل قطعنامهای در محکومیت ریاض صادر میکرد و خواستار قطع تجاوزات وحشیانه نیروهای ائتلاف به مردم بیدفاع یمن میشد، ولی این انتظار نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه اکنون نیز که اقدامی صورت گرفته، صرفاً به خاطر استیصال جنگ افروزان و به نتیجه نرسیدن اهدافشان بر اثر مقاومت شجاعانه مردم یمن و نیروهای انصارالله است.
کلید بحران یمن زمانی زده شد که اواخر تابستان گذشته مردم یمن در پاسخ به دعوت گروه انصارالله در اعتراض به عدم برگزاری انتخابات آزاد توسط دولت موقت منصور هادی که پس از سرنگونی رژیم علی عبدالله صالح فقط به مدت دو سال به شرط برگزاری انتخابات و روی کار آمدن دولت مردمی بر سر کار آمده بود، راهی صنعا شدند تا دولت موقت منصور هادی را که 9 ماه بیشتر از مهلت مقرر و بدون انجام تعهدات خود روی کار بود مورد سئوال قرار دهند.
به محض رسیدن معترضین، که از اقشار مختلف مردم این کشور بودند، به صنعا رئیس جمهوری که فاقد وجاهت قانونی و پایگاه مردمی بود، به روی مردم آتش گشود ولی طولی نکشید که سقوط کرد و به دامن حامیان اصلی خود در ریاض گریخت.
رژیم آل سعود که طی سالهای اخیر همواره با روی کار آوردن مهرههای خود در یمن، این کشور را حیاط خلوت سیاسی خود میپنداشت در تلاش برای باز گرداندن «عبدربه منصور هادی» به قدرت و سرکوب حرکتهای مسالمتآمیز سیاسی مردم، به همراه همپیمانان منطقهای خود جنگی نابرابر و وحشیانه در قالب حملات هوایی علیه ملت یمن آغاز کرد که تاکنون منجر به شهادت بیش از 10 هزار نفر، زخمی شدن دهها هزار نفر و تخریب زیرساختهای اقتصادی و آوارگی میلیونها یمنی در بیابانها شده است.
این جنایت در شرایطی به شدت ادامه دارد که به اذعان سازمانهای امدادی، کمبود آب، دارو، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی مردم این کشور را در شرایط فاجعهای انسانی قرار داده و با این حال، رژیم آل سعود از ورود کمکهای انساندوستانه به این کشور جلوگیری میکند.
آل سعود که برای جلب رضایت و حمایت آمریکا گفته بودند این جنگ را 10 روزه خاتمه داده و روز هفتم جنگ وارد صنعا خواهند شد، اکنون که حدود سه ماه از آغاز جنگ میگذرد، نه تنها نتوانستهاند سلاح انصارالله را نابود کرده و آنها را وادار به تسلیم نمایند بلکه اکنون با مخاطرات موشکی و پیشروی کمیتههای مردمی یمن و سقوط پایگاههای نظامی خود در جنوب عربستان مواجه شدهاند. با توجه به همین وضعیت به نظر میرسد سران رژیم آل سعود برای پایان دادن به این غائله، دو راه بیشتر پیش رو ندارند.
نخست، ادامه حملات وحشیانه و بمبارانهای کور هوایی تا زمانی که به یک پیروزی نظامی برسند که با توجه به برگ برندههایی که اخیراً انصارالله در صحنه تهاجمی از خود نشان داده، تحقق این فرض غیرممکن است زیرا سعودیها به خوبی دریافتهاند که انصارالله پس از مقاومت 80 روزه اکنون ظرفیتهای استفاده نشدهای در اختیار دارد که حمله موشکی به پایگاه هوایی عبدالعزیز در منطقه خمیس مشیط و هلاکت وزیر دفاع عربستان و دهها افسر بلندپایه دیگر این کشور، یکی از آنهاست. واقعیت اینست که انصارالله و نیروهای کمیته مردمی یمن در این مدت مشغول مبارزه با ایادی عربستان یعنی نیروهای القاعده و نیروهای منصور هادی در داخل بوده و گاهی نیز حملات مرزی محدود داشتند، اما تحرکات دو هفته اخیر انقلابیون یمن به کابوسی برای ارتش اجارهای و چند ملیتی عربستان و همپیمانانش تبدیل شده است.
سران و فرماندهان بیتجربه سیاسی و نظامی عربستان اکنون به گزینه دوم رسیده و فهمیدهاند که سرنوشت این جنگ روی هوا مشخص نمیشود بلکه برتری زمینی است که میتواند تکلیف جنگ را مشخص کند و یمنیها هنوز گزینههای اصلی خود را در این زمینه به کار نگرفتهاند.
بنابر این رژیم آل سعود علیرغم همه ناپختگیها، خطرات تداوم شرایط نظامی را درک کرده و راهحل سیاسی را به موازات ادامه بمبارانهای هوایی در پیش گرفته است. آل سعود، قبلاً برگزاری نشست ریاض را تحت عنوان «نجات یمن» و با حضور کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، منصور هادی رئیسجمهور فراری و غیرقانونی و گروههای همسو با سعودیها را به انصارالله پیشنهاد کرده بود که با عدم پذیرش جنبش مردمی یمن روبرو شد و به شکست انجامید. از این جهت آنها ناگزیر شدهاند محل مذاکره را از ریاض به ژنو منتقل نمایند تا گفتگوها بدون مشارکت متجاوزان خارجی و در قالب «یمنی – یمنی» و بدون پیش شرط برگزار شود.
بدون شک برگزاری اجلاس ژنو صرفنظر از دستور کار آن و توفیق یا عدم موفقیت آن، فی نفسه یک پیروزی بزرگ برای ملت یمن در مقابل متجاوزان سعودی و همپیمانانشان محسوب میشود، زیرا آنان با مقاومت و رشادت جانانه خود، دشمنان را گام به گام مجبور به عقب نشینی کردند و نه تنها ضربات سختی را در مناطق مرزی به سعودیها وارد نمودند بلکه توانستند هفت استان پهناور یمن را از لوث القاعده و مزدوران سعودی که در قالب نیروهای منصور هادی تجمع کرده بودند، پاکسازی کنند.
قرار است ولدالشیخ نماینده سازمان ملل در امور یمن، جداگانه با گروههای متخاصم یمنی متشکل از جنبش انقلابی مردمی به رهبری انصارالله و طرفداران منصور هادی در ژنو گفتگو کند تا بتواند آنها را بر سر میز مذاکرات گردهم جمع کند. هر چند با توجه به ماهیت سازمان ملل و وابستگی آن به قدرتهای مهاجم جهانی، افق چندان روشنی از مذاکرات ژنو وجود ندارد اما همین اندازه که آنها حاضر شدهاند نیروهای مردمی یمن را به عنوان یک قدرت قاهر که کنترل بخشهای وسیعی از این کشور را در اختیار دارد، به رسمیت بشناسند، فی نفسه یک پیروزی بزرگ برای انقلابیون یمن محسوب میشود. در همین حال، خبرگزاریهای غربی از بروز نشانههای اختلاف داخلی در جبهه نیروهای مزدور سعودی در یمن خبر میدهند تا آنجا که عربستان حاضر شده از منصور هادی صرفنظر کند و به خالد بحاج نخستوزیر دولت مستعفی رضایت دهد.
بدین ترتیب کنفرانس ژنو را باید گورستان آمال سعودیها و مجلس ترحیم منصور هادی دانست که اکنون با شکست تجاوز نظامی به یک راه حل سیاسی تن دادهاند. از سوی دیگر این کنفرانس زمانی میتواند به نقطه امیدی برای پایان دادن به بحران یمن تبدیل شود که با محکوم کردن تجاوزات ضدانسانی و وحشیگری سعودیها بتواند روند برگزاری انتخابات آزاد و تشکیل دولت وحدت ملی را فراهم کند و بر توطئه تجزیه یمن خط بطلان بکشد.
این کنفرانس پس از قریب سه ماه از آغاز یک جنگ تمام عیار و تجاوز آشکار عربستان و متحدانش به یمن، در شرایطی برگزار میشود که سازمانهای بینالمللی و نهادهایی که مسئولیت حفظ صلح و دفاع از حقوق انسانها را برعهده دارند در این مدت با سکوت سنگین و ننگین خود، بر انجام این جنایات صحه گذاشته و اکنون که ریاض در رسیدن به اهداف خود از این جنگ افروزی ناکام مانده، برگزاری یک پرده نمایشی به ظاهر بشردوستانه را تدارک دیدهاند.
با توجه به ماهیت وابسته سازمان ملل و شخص دبیرکل به قدرتهای سلطهگر و متجاوز جهانی قطعاً از این کنفرانس به اصطلاح صلح نیز همانند سایر نشستهایی که این نهاد مسئول بینالمللی برگزار کننده آن بوده، آبی گرم نمیشود و نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود زیرا اگر این سازمان بنا داشت براساس منشور و وظایف قانونی خود مانع وقوع جنگ و برخورد با متجاوز باشد، باید لااقل قطعنامهای در محکومیت ریاض صادر میکرد و خواستار قطع تجاوزات وحشیانه نیروهای ائتلاف به مردم بیدفاع یمن میشد، ولی این انتظار نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه اکنون نیز که اقدامی صورت گرفته، صرفاً به خاطر استیصال جنگ افروزان و به نتیجه نرسیدن اهدافشان بر اثر مقاومت شجاعانه مردم یمن و نیروهای انصارالله است.
کلید بحران یمن زمانی زده شد که اواخر تابستان گذشته مردم یمن در پاسخ به دعوت گروه انصارالله در اعتراض به عدم برگزاری انتخابات آزاد توسط دولت موقت منصور هادی که پس از سرنگونی رژیم علی عبدالله صالح فقط به مدت دو سال به شرط برگزاری انتخابات و روی کار آمدن دولت مردمی بر سر کار آمده بود، راهی صنعا شدند تا دولت موقت منصور هادی را که 9 ماه بیشتر از مهلت مقرر و بدون انجام تعهدات خود روی کار بود مورد سئوال قرار دهند.
به محض رسیدن معترضین، که از اقشار مختلف مردم این کشور بودند، به صنعا رئیس جمهوری که فاقد وجاهت قانونی و پایگاه مردمی بود، به روی مردم آتش گشود ولی طولی نکشید که سقوط کرد و به دامن حامیان اصلی خود در ریاض گریخت.
رژیم آل سعود که طی سالهای اخیر همواره با روی کار آوردن مهرههای خود در یمن، این کشور را حیاط خلوت سیاسی خود میپنداشت در تلاش برای باز گرداندن «عبدربه منصور هادی» به قدرت و سرکوب حرکتهای مسالمتآمیز سیاسی مردم، به همراه همپیمانان منطقهای خود جنگی نابرابر و وحشیانه در قالب حملات هوایی علیه ملت یمن آغاز کرد که تاکنون منجر به شهادت بیش از 10 هزار نفر، زخمی شدن دهها هزار نفر و تخریب زیرساختهای اقتصادی و آوارگی میلیونها یمنی در بیابانها شده است.
این جنایت در شرایطی به شدت ادامه دارد که به اذعان سازمانهای امدادی، کمبود آب، دارو، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی مردم این کشور را در شرایط فاجعهای انسانی قرار داده و با این حال، رژیم آل سعود از ورود کمکهای انساندوستانه به این کشور جلوگیری میکند.
آل سعود که برای جلب رضایت و حمایت آمریکا گفته بودند این جنگ را 10 روزه خاتمه داده و روز هفتم جنگ وارد صنعا خواهند شد، اکنون که حدود سه ماه از آغاز جنگ میگذرد، نه تنها نتوانستهاند سلاح انصارالله را نابود کرده و آنها را وادار به تسلیم نمایند بلکه اکنون با مخاطرات موشکی و پیشروی کمیتههای مردمی یمن و سقوط پایگاههای نظامی خود در جنوب عربستان مواجه شدهاند. با توجه به همین وضعیت به نظر میرسد سران رژیم آل سعود برای پایان دادن به این غائله، دو راه بیشتر پیش رو ندارند.
نخست، ادامه حملات وحشیانه و بمبارانهای کور هوایی تا زمانی که به یک پیروزی نظامی برسند که با توجه به برگ برندههایی که اخیراً انصارالله در صحنه تهاجمی از خود نشان داده، تحقق این فرض غیرممکن است زیرا سعودیها به خوبی دریافتهاند که انصارالله پس از مقاومت 80 روزه اکنون ظرفیتهای استفاده نشدهای در اختیار دارد که حمله موشکی به پایگاه هوایی عبدالعزیز در منطقه خمیس مشیط و هلاکت وزیر دفاع عربستان و دهها افسر بلندپایه دیگر این کشور، یکی از آنهاست. واقعیت اینست که انصارالله و نیروهای کمیته مردمی یمن در این مدت مشغول مبارزه با ایادی عربستان یعنی نیروهای القاعده و نیروهای منصور هادی در داخل بوده و گاهی نیز حملات مرزی محدود داشتند، اما تحرکات دو هفته اخیر انقلابیون یمن به کابوسی برای ارتش اجارهای و چند ملیتی عربستان و همپیمانانش تبدیل شده است.
سران و فرماندهان بیتجربه سیاسی و نظامی عربستان اکنون به گزینه دوم رسیده و فهمیدهاند که سرنوشت این جنگ روی هوا مشخص نمیشود بلکه برتری زمینی است که میتواند تکلیف جنگ را مشخص کند و یمنیها هنوز گزینههای اصلی خود را در این زمینه به کار نگرفتهاند.
بنابر این رژیم آل سعود علیرغم همه ناپختگیها، خطرات تداوم شرایط نظامی را درک کرده و راهحل سیاسی را به موازات ادامه بمبارانهای هوایی در پیش گرفته است. آل سعود، قبلاً برگزاری نشست ریاض را تحت عنوان «نجات یمن» و با حضور کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، منصور هادی رئیسجمهور فراری و غیرقانونی و گروههای همسو با سعودیها را به انصارالله پیشنهاد کرده بود که با عدم پذیرش جنبش مردمی یمن روبرو شد و به شکست انجامید. از این جهت آنها ناگزیر شدهاند محل مذاکره را از ریاض به ژنو منتقل نمایند تا گفتگوها بدون مشارکت متجاوزان خارجی و در قالب «یمنی – یمنی» و بدون پیش شرط برگزار شود.
بدون شک برگزاری اجلاس ژنو صرفنظر از دستور کار آن و توفیق یا عدم موفقیت آن، فی نفسه یک پیروزی بزرگ برای ملت یمن در مقابل متجاوزان سعودی و همپیمانانشان محسوب میشود، زیرا آنان با مقاومت و رشادت جانانه خود، دشمنان را گام به گام مجبور به عقب نشینی کردند و نه تنها ضربات سختی را در مناطق مرزی به سعودیها وارد نمودند بلکه توانستند هفت استان پهناور یمن را از لوث القاعده و مزدوران سعودی که در قالب نیروهای منصور هادی تجمع کرده بودند، پاکسازی کنند.
قرار است ولدالشیخ نماینده سازمان ملل در امور یمن، جداگانه با گروههای متخاصم یمنی متشکل از جنبش انقلابی مردمی به رهبری انصارالله و طرفداران منصور هادی در ژنو گفتگو کند تا بتواند آنها را بر سر میز مذاکرات گردهم جمع کند. هر چند با توجه به ماهیت سازمان ملل و وابستگی آن به قدرتهای مهاجم جهانی، افق چندان روشنی از مذاکرات ژنو وجود ندارد اما همین اندازه که آنها حاضر شدهاند نیروهای مردمی یمن را به عنوان یک قدرت قاهر که کنترل بخشهای وسیعی از این کشور را در اختیار دارد، به رسمیت بشناسند، فی نفسه یک پیروزی بزرگ برای انقلابیون یمن محسوب میشود. در همین حال، خبرگزاریهای غربی از بروز نشانههای اختلاف داخلی در جبهه نیروهای مزدور سعودی در یمن خبر میدهند تا آنجا که عربستان حاضر شده از منصور هادی صرفنظر کند و به خالد بحاج نخستوزیر دولت مستعفی رضایت دهد.
بدین ترتیب کنفرانس ژنو را باید گورستان آمال سعودیها و مجلس ترحیم منصور هادی دانست که اکنون با شکست تجاوز نظامی به یک راه حل سیاسی تن دادهاند. از سوی دیگر این کنفرانس زمانی میتواند به نقطه امیدی برای پایان دادن به بحران یمن تبدیل شود که با محکوم کردن تجاوزات ضدانسانی و وحشیگری سعودیها بتواند روند برگزاری انتخابات آزاد و تشکیل دولت وحدت ملی را فراهم کند و بر توطئه تجزیه یمن خط بطلان بکشد.