هاشمي نمي داند چه كساني گراي تحريم هارا دادند؟!

خبرویژه
 هاشمي نمي داند چه كساني گراي تحريم هارا دادند؟! 27 خرداد-94

هاشمي رفسنجاني گفت تحريم ها پدر مردم را درآورده و استخوان آنها را خرد کرده است.
    
وي در مراسم رونمايي از کتاب تاريخ جامع ايران گفت: عده اي پيدا مي شوند که تعامل با دنيا را ذلت بار مي شمارند. چه ذلتي! دست از شعارهاي کم محتوا برداريد، شعارهايي که جلوي پيشرفت را مي گيرد.
    
وي در ادامه گفت: ايران ما نبايد از هيچ حرفي بترسد، ما نبايد از هيچ مذاکره اي بترسيم، چون حرف حسابي و منطق داريم. اما اگر اين مسير را نرويم دچار ابتذال خواهيم شد. ما بايد از اين مسئله جلوگيري کنيم، ما بايد راه ها را باز کنيم. تعاملي که امام مي خواست ايجاد کند در آن انحرافي پيدا شده که بايد اين انحراف را به نحوي حل کنيم. پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند اگر يکي از مشرکين درخواست کرد که بيايد و کلام خدا را بشنود به او اين اجازه را بدهيد و امنيتش را تامين کنيد. ما اين طور مذاکره مي کنيم.
    
وي گفت: امروز برخي حرف هاي عجيب و غريب مي زنند، مثلاً مي گويند تحريم به نفع ما بود. واقعاً اگر از جيب مردم خبر داشتند از اين حرف ها نمي زدند. اين قشر مزدبگير جامعه که اکثريت جامعه را هم تشکيل مي دهند را ببينيد که امروز استخوان هايشان هم در حال پوسيده شدن است. امروز ما طرح هاي بسيار بزرگي داريم اما به دليل همين تحريم ها ناقص مانده است. اين دليل شرعي ندارد که ما نتوانيم براي رفع مشکل مان با جهان صحبت کنيم. پيامبر اکرم(ص) هم از طبيب ايراني براي معالجه استفاده مي کردند.
    
وي گفت: ما بايد به نقطه مشترک با دنيا برسيم و به عقل جمعي دنيا برسيم ولي اين عده محدود کار را به جايي رسانده اند که دانشگاه هاي بزرگ، دانشجويان ايراني نمي پذيرند که کشورمان به دانش آنان نياز دارد.
    
وي همچنين گفته که «اگر در مذاکرات ناحق مي گوييم بايد راهمان را عوض کنيم»!
    
درباره اين اظهارات چند نکته قابل تامل است: 1- اينکه «عده اي تعامل با دنيا را ذلت بار مي شمارند» يک دروغ بزرگ است؟ کدام سياستمدار يا جريان موثر سياسي چنين ادعايي را مطرح کرده است؟ 2- چرا آقاي هاشمي و برخي افراد مشابه وي اصرار دارند رابطه با «شيطان بزرگ» (تعبير صريح امام) را «تعامل با دنيا» جا بزنند؟ آيا غير از اين صورت که به شهادت منطق دين، اصول امام و رهبري، و تجارب متعدد، ارتباط با شيطان بزرگ به هيچ نحو قابل دفاع نيست و بنابراين در اين ميان حاميان رابطه به هر قيمت مجبورند مغالطه کنند؟! 3- امام کي دنبال تعامل با آمريکا بود و کجا آمريکا را «کدخدا» يا «ابرقدرتي که نمي توان با او رابطه نداشت»- ادعاي سابق هاشمي- خطاب مي کرد؟ چرا آقاي هاشمي هم خط امام را تحريف مي کند و هم با پيشدستي و نوعي فرار به جلوي ناشيانه مدعي انحراف از تعامل مورد نظر امام مي شود؟! آيا اين ظلم مضاعف نيست؟ 4- تلاش براي رابطه يک سويه (رابطه ظالم و مظلومي) با آمريکا چه ارتباطي به فرموده پيامبر(ص) دارد مبني بر اينکه اگر يکي از مشرکين خواست بيايد و کلام خدا را بشنود، به او اين اجازه را بدهيد؟! يعني افکار عمومي و نخبگان ما خبر ندارند اما آقاي هاشمي مثلاً خبر دارد که احياناً اوباما و جان کري و ديگر جلادان نسل کش آمريکايي درخواست شنيدن پيام اسلام را دارند؛ که مدام ملت ايران را متهم به تروريسم و تهديد به حمله نظامي مي کنند؟ آيا اين رسم جديد درخواست براي شنيدن صداي اسلام است؟!
    5-
نگراني آقاي هاشمي براي جيب مردم و شکستن استخوان آنان در حالي است که خود ايشان به عنوان يکي از افراد ذي مدخل در فتنه سبز بهتر از همه مي دانند که چه کساني از طرف سران جنبش سبز کذايي گراي تحريم هاي فلج کننده را به آمريکا و اروپا دادند تا به خيال خود از دولت وقت (دولت دهم) انتقام بگيرند؟ نمي شود که جريان مدعيان دروغين اصلاح طلبي و اعتدال، از يک طرف گراي فشار اقتصادي عليه ملت ايران را به بيگانگان بدهند تا ناکامي فتنه سبز در بسيج مردم عليه حاکميت جبران شود و هم خود را به عنوان نگران و دلواپس تحريم ها و منجي اقتصاد کشور جا بزنند.
    6-
پيامبر اعظم(ص) و امت او در سخت ترين شرايط تحريم و محاصره در شعب ابيطالب که گاه هيچ غذايي براي خوردن نداشتند، آيا با صداي بلند به نحوي که مشرکان بشنوند گفتند که کمر ما در اين محاصره شکست و پوسيد؟ يا با صلابت تمام استقامت کردند؟
    7-
ثم ماذا؟ آقاي هاشمي براي چندين بار است که با هر انگيزه اي کشور را ضعيف و مستاصل نشان مي دهد و سوال اين است که آيا چنين تصويري، خدمت به تيم مذاکره کننده است يا بستن دست آنها؟ غرب بايد از شنيدن قبيل اظهارات آقاي هاشمي، ميل به تعامل و دادن حق ملت ايران بکند يا فشارها را بر ملت ما بيفزايد؟
    8-
اگر فشار دشمن و تحريم هاي خصمانه وي نبود -که معلوم است گراي آن از کجاها داده شد- جريان تجديدنظرطلب ورشکسته در فتنه سبز، چگونه مي خواست مردم ما را بترساند و به خود بخواند و خود را منجي جا بزند و معترضان به آن عملکرد سياه در فتنه را تخطئه نمايد؟! البته که از اين نظر تحريم براي حاميان فتنه، يک امتياز(!) محسوب مي شود هر چند که در ظاهر خود را نگران جيب و زندگي مردم نشان دهند.
    
به قول معروف فعلاً که تحريم هاي حاميان خارجي فتنه، براي حاميان داخلي آن هم آب شده و هم نان!