يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "طولاني شدن جنگ موقعيت سنجي رياض و صنعا"

    اوین نامه ی کیهان یکشنبه 7 تیرماه سال 1394
    يادداشت روز   اوین نامه ی کیهان "طولاني شدن جنگ موقعيت سنجي رياض و صنعا"
عربستان درصدد پيروزي در يک جنگ شکست خورده است و در عين حال مي خواهد که اين «پيروزي نمايان» باشد. براي رسيدن به اين پيروزي، رژيم آل سعود خود را براي پرداخت هزينه گزاف آماده کرده اما واقعيت اين است که از زمان آغاز تجاوز عليه يمن، از اين هدف دورتر شده است.
    
رژيم عربستان با استفاده از تجربه رژيم صهيونيستي، شکل گيري يک جريان قوي اعتقادي که ريشه عميقي در جامعه خود دارد را براي موجوديت خود بشدت خطرناک مي داند و بر اين اساس گمان مي کند اگر در سالهاي آغازين به طور يکپارچه و قاطع به مقابله با آن برنخيزد در آينده قطعا نمي تواند از آسيب هاي حياتي آن در امان بماند. اما در عين حال اين رژيم از ابزار لازم براي ريشه کن کردن اين جنبش انقلابي بهره مند نيست بنابراين ناگزير شده از طريق طرح يک معادله تا حدي پيچيده به اين هدف نزديک شود.
    رژيم عربستان در شرايط کنوني و پس از حدود 100 روز از جنگ تحميلي به اين نتيجه رسيده که يک «پيروزي نمايان» مي تواند مقدمات حذف حريف قوي پنجه را از ميدان فراهم کند. منظور رژيم سعودي از پيروزي نمايان يک نوع پيروزي است که اولاکسي درباره برنده شدن عربستان در جنگ ترديد نکند و ثانيا شامل يک پيروزي کانوني باشد که لايه هايي را در درون خود جاي دهد.
    
براساس آنچه از مواضع رژيم سعودي برمي آيد «عقب نشيني انصارالله از شهرهاي تحت اختيار خود» و يا «پذيرش مشروعيت هادي و بحاح از سوي انصارالله» بصورت توامان و يا حتي انفرادي، پيروزي نمايان عربستان در جنگ با يمن را رقم مي زند. اين البته اگر اتفاق بيفتد واقعيت دارد و پيروزي نمايان خواهد بود. اگر انصارالله عقب نشيني از شهرهاي مختلف و يا حتي عقب نشيني از يکي دو شهر استراتژيک را بپذيرد و آنها را به نيروهاي وابسته به رژيم سعودي تحويل دهد در واقع مشروعيت سيستمي - و دولتي- که در اين مناطق، پس از واگذاري انصار به وجود مي آيد را پذيرفته است و از آنجا که در سطح بين المللي کسي فرمول يک کشور و دو دولت را نمي پذيرد در واقع به حق طرف مقابل در نمايندگي کردن عنوان «يمن» را پذيرفته است. بنابراين عقب نشيني حتي اگر از يک شهر استراتژيک مثل عدن صورت گيرد، عقب نشيني از چندين موضوع ديگر نيز صورت گرفته است. از اين رو تيم اعزامي از رياض به ژنو، بارها خطاب به نماينده دبير کل سازمان ملل، گفتند «لابد لِلانسحاب- گريزي از عقب نشيني نيست». يا اگر انصارالله مشروعيت دولت هادي و بحاح را بپذيرد، در واقع پذيرفته است که فرماندهي ارتش و اداره استانها و در اختيار داشتن سلاح تنها در صلاحيت دولت است. آنگاه پس از آن انصارالله بايد از شهرها عقب نشيني کند و به رژيم وابسته به عربستان تحويل دهد و يک بار ديگر و براي مدتي نامعلوم سيطره ظالمانه عربستان بر يمن را بپذيرد.
    
عربستان براي رسيدن به مقصود خود- پيروزي نمايان- از هر ظرفيتي که بتواند فراهم کند، استفاده مي نمايد که به بعضي از موارد آن اشاره مي شود:
    1- خبرهاي متعددي از حضور افسران ارشد عملياتي رژيم صهيونيستي در اتاق جنگ رياض و در نزديکي شهرهاي مرزي عربستان با يمن حکايت مي کنند کمااينکه بعضي از خبرهاي موثق از چند نوبت عمليات نظامي هواپيماهاي اسرائيل عليه مردم يمن خبر مي دهند. اين موضوع از روابط حساس امنيتي ميان رژيم هاي صهيونيستي و وهابي حکايت مي کنند. حدود دو سال پيش اين قلم پس از استفاده رژيم صهيونيستي از خاک عربستان براي حمله به تاسيسات يرموک واقع در شمال شهر خارطوم پايتخت سودان، در اين ستون از روابط فعال دستگاه هاي نظامي امنيتي تل آويو و رياض خبر داد هم اينک و پس از جنگ يمن اين روابط بسيار آشکار شده به گونه اي که دو هفته پيش روزنامه هاي معتبر رژيم صهيونيستي از هم پيماني تل آويو- رياض در جنگ يمن خبر دادند و هيچ مقام سعودي هم در برابر آن موضع نگرفت. 
    2-
پذيرش ريسک کشانده شدن جنگ به درون سرزمين عربستان يکي ديگر از موارد مهم در اين بحث است. هيچکس جنگي را عليه همسايه خود شروع نمي کند تا سرزمين خود را در معرض آماج حملات متقابل قرار دهد اما به نظر مي آيد دفع خطرات آتي جنبش انقلابي انصارالله براي رژيم وهابي آنقدر مهم بوده که به اين ريسک دست زده است. عربستان سعودي به خوبي مي دانست که در صورت حمله نظامي به يمن، انصارالله متقابلابه خاک عربستان هجوم مي برد کما اينکه اين اتفاق بصورت موردي در اثناي عمليات طوفان قاطعيت- عاصفهًْ الحزم- و بصورت گسترده در جريان دو هفته اخير افتاده است. اما با اين وجود اين رژيم به چنين خطري تن داد. هم اينک يک محدوده حدود 3500 کيلومترمربعي به عمق حدود 122 کيلومتر در استانهاي عسير، جيزان و نجران در تيررس حملات موشکي و غيرموشکي انصارالله قرار دارد و اين امکان وجود دارد که طي روزها و هفته هاي آينده مناطق بيشتري در معرض تهديد مداوم انصارالله قرار گيرد اما رژيم سعودي با علم به چنين واکنشي، عواقب حمله به يمن را پذيرفته است. اما آيا واقعا با پذيرش چنين ريسکي، رياض به اهداف خود مي رسد؟ واقعيت مطلب اين است که اين رژيم در ميزان توانايي هاي خود اغراق کرده است.
    3- هماهنگي سطوح منطقه اي و بين المللي با هزينه زياد مالي- عربستان براي همراه کردن اعضاي دائم شوراي امنيت و بخصوص روسيه هزينه هنگفتي را پرداخت کرده است. قراردادهاي نظامي که در اوايل جنگ و در جريان سفر وزير خارجه قبلي عربستان به فرانسه با اولاند بسته شد که به مطبوعات هم راه يافت و قراردادهاي سنگين که ارزش آنها از حدود 10 ميليارد دلار فراتر مي رود و در زمان مذاکرات دو هيئت يمني در ژنو، در سفر محمدبن زايد- وليعهد دوم- به سن پترزبورگ ميان او و پوتين بسته شد تنها بخشي از هزينه بالايي است که رژيم سعودي متحمل شده است. بر اين اساس ما در سطح بين المللي و منطقه اي شاهد نوعي همراهي و سکوت معنادار بوده ايم. عدم صدور قطعنامه از سوي شوراي امنيت که در روز روشن جنگ با اين وسعت و دامنه را نمي بيند و اسمي از عربستان به ميان نمي آيد، نشان مي دهد که عربستان و اين کشورها به نوعي به توافق رسيده اند.
    
4- تشديد محاصره دريايي با بهره گيري از الگوي جنگ نابرابر غزه- رژيم سعودي از اولين روز جنگ به محاصره دريايي يمن مبادرت ورزيد و تاکنون اجازه نداده که يک کشتي در سواحل يمن پهلو بگيرد. تشديد محاصره دريايي در واقع به معناي محاصره مردم مظلومي است که هم اينک در زير تابستان گرم به سوخت و دارو و غذا احتياج دارند عربستان با کپي برداري از نسخه رژيم صهيونيستي تلاش مي کند تا حريف را ضعيف و آماده تسليم نمايد.
    5- ادامه دادن به جنگ و در عين حال تشديد آن در شمال يمن- رژيم سعودي با اين نيت که موقعيت استقراري انصارالله را در شمال تضعيف کند، حملات خود را عليه استانهاي صعده و حجه گسترش داده است اما واقعيت اين است که تصرف مناطق شمالي هدف اقدامات وابستگان به عربستان نيست بلکه هدف اصلي کشاندن محافظان از استانهاي حساس تعز و عدن به سمت شمال و سپس استفاده از نيروهاي خود براي سيطره بر تعز و عدن است بر اين اساس حملات خود را به مناطق شمالي تمرکز داده است.
    
اما در وراي اين مباحث عربستان اساسا ظرفيت ورود به چنين جنگي را نداشت حالاهم عليرغم تشديد حملات، عربستان نمي تواند به هدف خود برسد چرا که طرف مقابل عربستان جريان مستحکمي است که زير بار فشار نمي رود. رژيم عربستان روي برتري هوايي، برتري اقتصادي و برتري سياسي خود حساب کرده است و اين در حالي است که نيروي هوايي عربستان قادر به شناسايي دقيق محل استقرار نيروهاي پارتيزان نيست و برتري اقتصادي در اينجا معنا و مفهوم ندارد چرا که اين جنگ اساسا ماهيت اقتصادي ندارد. برتري سياسي نيز حداکثر مي تواند به صدور يک قطعنامه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل منتهي شود اما نمي تواند يک حريف سرسخت را به پذيرش آن وادار نمايد.
    جنگ نمي تواند براي مدت زيادي دوام آورد. از اين رو رژيم سعودي ضمن آنکه روي حملات شديد هوايي تاکيد مي ورزد، از ديگران مي خواهد که راهي براي برون رفت عربستان از اين مهلکه بيابند چرا که به وضوح مي داند ادامه جنگ ضربات مهلکي را بر پيکر عربستان وارد خواهد کرد. نويسنده: سعدالله زارعي