دو گزارش خبری

دو گزارش خبری 25 خرداد -94
 دو گزارش خبری رله کردن  در مورد مدعیان اصلاح طلبان  که ازموضع ترفند برج مقابل بارو و زیر سئوال بردن شان از سوی اوین نامه ی کیهان می باشد
خبر ويژه 
اسلحه خروج از حاكميت را كشيديم اما نبايد مسئله را حيثيتي مي كرديم!
دبيرکل حزب منحله مشارکت مي گويد خروج از حاکميت حرف بي حساب و کتابي نبود و چيزي مثل ژست کشيدن اسلحه است. او در عين حال مي گويد اين طرح، عملاطرحي براي انجام نشدن بود!
    
رضا خاتمي در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: اين تئوري آقاي عبدي آن زمان حرف بي خود و بي حساب و کتابي نبود اما اجرايش به زمينه هايي نياز داشت. آقاي عبدي حرفش درست بود. بالاخره ما بايد خطوط قرمزي داشته باشيم. بايد معلوم باشد خطوط قرمزمان کجاست. اگر طرف مقابل احساس کند که هر چه به پيش بيايد و شما عقب نشيني مي کنيد بي شک جلوتر مي آيد. همين بود که مي گفت يک جايي بايد سرجاي مان بايستيم. اما اين طرح اساسا خوش باورانه مطرح شده بود چرا که زمان هايي هست که اگر از دست برود شما فرصت نداريد ديگر از پشتوانه اجتماعي تان استفاده کنيد و البته اگر هم بيجا و بي موقع بخواهيد از اين سرمايه استفاده کنيد، جز استهلاک و ميرايي جريان دستاوردي نخواهيدداشت. اين طرح در آن زمان نمي توانست همه جوانب ماجرا را با هم ببيند. ايشان مي گفت؛ بايد نشان دهيد يک سلاحي داريد و هر آن ممکن است اين سلاح را بکشيد.
    
وي افزود: اين طرح اجزاي مختلفي داشت که يکي هم اين بود که جريان مقابل بايد احساس کند هر آن احتمالابرگ برنده شما که همان پشتوانه اجتماعي و مردمي است رو خواهد شد. نکته دوم اين است که اگر بخواهد اين اجرا شود همه اصلاح طلبان درون حاکميت بايد آن را قبول کنند که اين عملاغيرممکن بود. گفته مي شد برويم اصلاح طلبان را توجيه کنيم. رئيس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهاي ديگر را توجيه کنيم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگويند اگر نگذاريد کار کنيم ما حاضريم همگي کنار برويم.
    
وي مي افزايد: رئيس دولت اصلاحات در برابر اين طرح گارد داشتند. عده اي از دوستان آقاي عبدي و ما بودند که مسخره مي کردند. طبع شان اين طور بود. رئيس دولت اصلاحات به شدت مخالفت مي کرد و آن را تند و غيرعملي مي دانست.
    
گرچه گاهي اوقات حوادثي پيش مي آمد که آقاي عبدي مي گفت پيش بيني من تحقق پيدا کرد. مثلاهمان جا که رئيس دولت اصلاحات مي گويد اگر اين دو لايحه نشود فايده اي ندارد يا مثلااينکه مي خواهند تدارکاتچي باشيم.
    
رضا خاتمي گفت: مهم ترين اشکالي که بخواهيم به رئيس دولت اصلاحات وارد کنيم يک جاست؛ آنجا که رئيس دولت اصلاحات سرنوشت را به آن دو لايحه گره زد. خيلي از دوستان معتقد بودند که اين دو لايحه را نبايد حيثيتي کرد.
    
وي در پاسخ اين سوال که مشکل اصلاح طلبان با طرح آقاي عبدي چه بود؟ مي گويد: اگر قرار بودچنين کاري اجرايي شود همه اصلاح طلبان درون حاکميت بايد آن را قبول مي کردند که اين عملاغيرممکن بود.
    
ما مي گفتيم ابتدا بايد برويم و همه اصلاح طلبان از رئيس دولت اصلاحات، دولت و مجلس و جاهاي ديگر را توجيه کنيم که متحد شوند تا به طرف مقابل بگويند اگر نگذاريد کار کنيم ما حاضريم کنار برويم.
    
واقعا اين طرح قابليت اجرا داشت؟ رضا خاتمي در پاسخ اين سوال گفت: طرح خروج از حاکميت عملاطرحي براي انجام نشدن بود.
    
وي مي افزايد: اصلاحات آن زمان در اوج نبود. درست است که رئيس دولت اصلاحات 22 ميليون راي آورده بود اما اصلاحات در اوج نبود. همچنين احتمال انجام نشدن آن زياد بود. دوستان معتقد بودند که وقتي اين طور يک مسئله اي حيثيتي بشود و به هر دليلي به فرجام خوشي نرسد، ابهت اصلاحات فرو مي پاشد.
    
يادآور مي شود افراطيون مدعي اصلاحات خروج از حاکميت و استعفا را در مجلس و دولت مدعي اصلاحات به اجرا هم گذاشتند و شماري از نمايندگان و معاونين وزرا تهديد به استعفا و جلوگيري از برگزاري انتخابات مجلس هفتم کردند، اما قاطعيت نظام و رهبر معظم انقلاب، باعث هزيمت افراطيوني شد که علنا و رسما از سوي رژيم آمريکا و برخي دولت هاي اروپايي تحت عنوان رفرميست (اصلاح طلب) حمايت مي شدند.
    
رضا خاتمي در مصاحبه خود توضيح نمي دهد که چگونه اين جريان در برابر نظام جمهوري اسلامي خط قرمز داشت اما واجد کمترين خط قرمزي در مقابل آمريکا و انگلستان و برخي رژيم هاي مشابه نبود و مثلااز سرکشيدن جام زهرتسليم در مذاکرات هسته اي سخن مي گفت!!
    
يادآور مي شود تحصن افراطيون مدعي اطلاحات در مجلس ششم با دهن کجي مطلق مردم و سرشکستگي و انگشت نمايي افراطيون مواجه و پس از آن نيز فهرست ياران خاتمي در انتخابات مجلس با عدم اقبال مردم مواجه گرديد به نحوي که از اين فهرست 30 نفره فقط عليرضا محجوب - آن هم به خاطر حضور در تشکيلات خانه کارگر - توانست راي مردم تهران را کسب کند.
خبر ويژه 
پيشنهاد شوك درماني به رحم اجاره اي اصلاح طلبان

عضو شوراي شهر منحله تهران که دولت روحاني را رحم اجاره اي اصلاح طلبان خوانده، تصريح کرد دولت، استراتژي پايه کارآمدي ندارد و هر دستگاهي کار خودش را مي کند. اصغرزاده در عين حال اصلاح طلبي را يک گفتمان و اعتدال را يک روش توصيف کرد.
    
ابراهيم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: به نظر من ضعف استراتژي دولت روحاني پس از رسيدن به توافق نهايي با کشورهاي 5+1 ممکن است تشديد شود. دوران پسا توافق به زودي فرا خواهد رسيد و شما آنجا ضرورت اتخاذ راهبرد روشن را خواهيد ديد. دولت اما به نظر مي رسد دنبال بقاست و به روزمرگي قانع است.
    
وي مي افزايد: دولت نزديک به دو سال است اولويت نخست خود را آن هم به قيمت تعويق ساير برنامه ها به حل مناقشه هسته اي داده که قابل قبول است. بنابراين مردم حق دارند آثار فوري نتايج اين توافق را نيز ببينند.
    
عضو حزب همبستگي معتقد است: دولت روحاني با گذشت نزديک به دو سال از فقر تعهد مديران مياني اش رنج مي برد. سازمان اداري دولت روحاني بايد درک مطلوبتري از پيروزي روحاني در سال 92 داشته باشند.
    
وي خواستار شوک درماني شد و گفت: آقاي روحاني براي عبور از بحران ناکارآمدي اداري نيازمند نوعي «شوک درماني» است. به نظر مي رسد برخي دولتمردان بايد در درک مفهوم اعتدال وسواس بيشتري داشته باشند و کارکرد اين اصطلاح را در گفتمان سياسي خاص خود دريابند، در واقع اعتدال شيوه اي براي رسيدن به اهداف اصلاح طلبانه است و لاغير.
    
وي مي گويد: معني ندارد که بعضي ها فکر کنند چون تابلوي دولت اعتدالي است بايد سهمي هم به «ضداصلاحات» بدهد. اينجاست که من معتقدم روحاني بايد براي دولتش استراتژي تعريف کند وگرنه هر يک از اعضاي دولت از زاويه ديد و حميت صنفي خودش عمل خواهد کرد. اصلاح طلبي اگر يک گفتمان با تمام عناصر گفتماني است؛ يعني هم تئوري، هم روش و هم هدف دارد. اعتدال يک روش است براي اجراي اصلاحات. 
    
اصغرزاده همچنين گفته است: چون دولت استراتژي پايه کارآمدي ندارد، هر دستگاهي کار خودش را مي کند. ظاهرا هر وزارتخانه سرگرم کار خودش است و به نظر مي رسد ستادي که بايد آنها را هماهنگ کند و استراتژي پايه دولت را پيش ببرد و تاکتيک هاي متناسب برگزيند بايد منسجم تر باشد. شاکله بودجه کشور نشان مي دهد هنوز هزينه هاي جاري دستگاه ها بالاست. نرخ رشد اقتصادي و سهم نفت در بودجه سالانه که بايد در انتهاي برنامه پنجم به صفر مي رسيد کجاي اين استراتژي مي گنجد؟ در غياب يک راهبرد پايه اي هر دستگاه سعي خواهد کرد بر تعصب سازماني و صنفي و بخشي خود تکيه کند.
    
اصغرزاده که پيش از اين گفته بود «دولت روحاني، رحم اجاره اي اصلاح طلبان است»، اکنون مي گويد: اصلاح طلبان توقع ندارند آقاي روحاني خود را يک «اصلاح طلب» معرفي کند. ولي بر اين باورند که کار ويژه دولت روحاني راهگشايي آزادي هاي مدني و حامل «ژن» دموکراتيزاسيون است بنابراين نبايد به نيروهاي ضددموکراسي باج بدهد.
    
گرفتن ژست دموکراتيزاسيون و اصلاح طلبي و اعتدال از سوي امثال اصغرزاده در حالي است که وي و 14 عضو ديگر شوراي شهر تهران با انبوهي از رفتارهاي راديکال، آنارشيستي و غيردموکراتيک اسباب بن بست شورا و درگيري با شهرداري و سرانجام، انحلال شورا از سوي دولت اصلاحات شدند.