پیام سفر العبادی به تهران

«حیدر العبادی» نخست وزیر عراق در حالی برای دومین بار طی 9 ماه گذشته به ایران سفر کرد که روابط تهران-بغداد طی یک سال اخیر نزدیک تر و در هم تنیده تر از پیش شده است؛ موضوع مبارزه با گروه های تروریستی در کانون این روابط قرار دارد.حیدر العبادی روز چهارشنبه بیست و هفتم خردادماه برای دیداری یک روزه وارد تهران شد و با برخی مقام های سیاسی و امنیتی ایران دیدار کرد. از آغاز نخست وزیری العبادی، این دومین سفر وی به تهران است. در مهرماه گذشته نیز او در سفری 2 روزه از ایران دیدن کرد و با مقام های ارشد کشورمان دیدار و رایزنی کرد.نخست وزیر عراق در سفر دومش به ایران با آیت الله «سیدعلی خامنه ای» رهبر معظم انقلاب، «حسن روحانی» رییس جمهوری ایران، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری، «آیت الله هاشمی رفسنجانی» رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، «علی لاریجانی» رییس مجلس شورای اسلامی، و «علی شمعخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران دیدار و گفت و گو کرد.محور اصلی دیدارهای العبادی بحث و گفت و گو درباره همکاری های دوجانبه، تحولات منطقه ای و بین المللی و همچنین مبارزه با تروریسم بود.پیش از این نیز در اردیبهشت ماه گذشته «فواد معصوم» رییس جمهوری عراق، در سفری سه روزه به ایران، با مقام های سیاسی ایران درباره عراق و مسایل منطقه ای به بحث و گفت و گو پرداخت.شکی نیست که این سفرها و دید و بازدیدهای سیاسی نشان از اهمیت و عمق روابط راهبردی ایران و عراق دارد و 2 طرف تلاش دارند به عنوان متحدان راهبردی، در فضای پرآشوب کنونی در خاورمیانه به یک هم فکری در زمینه مدیریت این آشوب ها و تامین امنیت بهم پیوسته خود بپردازند.ایران و عراق به عنوان 2 کشور همسایه، روابط پر فراز و نشیبی را در طول تاریخ معاصر خود داشته اند و در دوران گذشته همواره در فضایی از رقابت و تنش به سر برده اند؛ تا جایی که این رقابت ها و تنش ها در پی حمله «صدام حسین» به ایران، به یک جنگ تمام عیار هشت ساله انجامید.به همین دلیل در دوران گذشته یکی از دغدغه های اصلی سیاستمداران 2 کشور تقویت موقعیت دفاعی و تهاجمی خود و تضعیف طرف مقابل بود. این در حالی بود که به دلیل دخالت های کشورهای فرامنطقه ای و به ویژه آمریکا در خلیج فارس، ایران و عراق همواره تهدیدات امنیتی مشترکی از ناحیه نظام بین الملل داشته اند. اوج این تهدیدات نیز سیاست «مهار دوگانه» بود که در دوران ریاست جمهوری «بیل کلینتون» رییس جمهوری پیشین آمریکا، برای تضعیف همزمان قدرت ایران و عراق اعمال شد.از سوی دیگر، نیاز به تعریف یک سیستم مدیریت بحران در خلیج فارس از جمله نیازهای مشترک ایران و عراق بوده است که می توانست به تقویت روابط 2 کشور بینجامد.با وجود چنین تهدیدات و منافع مشترکی، حاکمیت حزب بعث بر دولت عراق و رویکرد تهاجمی و سلطه جویانه صدام حسین نه تنها مانع از هرگونه همکاری راهبردی 2 کشور شد، بلکه بلندپروازی های سیاسی صدام حسین یک جنگ هشت ساله را به ایران تحمیل کرد و با حمله به کویت پای آمریکا را به صورت ثابت و دایمی به خلیج فارس باز کرد.اما حملات یازده سپتامبر 2011 این معادله را تغییر داد و با حمله آمریکا به عراق و سرنگونی حکومت صدام حسین، برای نخستین بار یک دولت دموکراتیک (مردم سالار) در عراق بر سر کار آمد. نزدیکی گروه های مخالف عراقی به ایران که از آن زمان به بعد در قدرت قرار گرفتند، باعث تحول بنیادین در روابط تهران و بغداد و خروج از حالت رقابت و تخاصم به وضعیت دوستانه شد.اشغال گری آمریکا در عراق و تلاش برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی برای ناکام گذاشتن دولت شیعی عراق منجر به نزدیکی بیش از پیش ایران و عراق شد. در این زمان دولت مرکزی عراق برای این که بتواند با موج خشونت های تروریستی مقابله کند نیاز به یک هم پیمان منطقه ای قابل اعتماد داشت و ایران توانست این نقش را برای دولت مرکزی عراق ایفا کند.این ها در حالی بود که برخی کشورهای عربی، شکل گیری یک حکومت مردم سالارانه و دولتی شیعی را بر خلاف منافع خود ارزیابی می کردند و از شناسایی آن خودداری کردند. به همین دلیل بود که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان از اعزام سفیر به عراق خودداری کردند و سیاست پشتیبانی از گروه های تروریستی را در پیش گرفتند.چنین شرایطی، نزدیکی بیش از پیش روابط ایران و عراق و ارتقای آن به روابطی راهبردی را موجب شد. ظهور داعش و سکوت کشورهای عرب در مقابل پیشروی نیروهای داعشی و تصرف برخی شهرهای سنی نشین عراق توسط این گروه تروریستی، عراق را در وضعیت بسیار دشواری قرار داد؛ به گونه ای که تمامیت سرزمینی آن با خطر مواجه شد.همانگونه که شواهد نشان داد، ظهور داعش بر خلاف آن چه آمریکا و برخی کشورهای عربی مطرح می کنند، بیش از آن که به تحولات داخلی جامعه سیاسی عراق مربوط باشد، یک طرح از پیش برنامه ریزی شده از سوی برخی کشورهای همسایه عراق بود که خواهان براندازی دولت مردمی عراق و تضعیف محور مقاومت هستند.در چنین شرایطی که عراق به کمک های فوری تسلیحاتی نیاز داشت، همسایگان عراق و آمریکا به بهانه های مختلف از زیر بار کمک به ارتش عراق شانه خالی کردند و با فشار بر دولت «نوری مالکی» نخست وزیر پیشین عراق، سیاست های وی را عامل ظهور افراط گری داعش قلمداد کردند و هرگونه کمکی به ارتش را به برکناری وی از قدرت مشروط کردند. این در حالی بود که به دلیل پیشروی های سریع داعش، ارتش نیازی فوری به تسلیحات نظامی داشت.در این وضعیت، ایران به عنوان همسایه عراق و به عنوان کشوری که به دلیل هم پیوندی های امنیتی، امنیت کشورهای همسایه را امنیت خود می داند، به کمک ارتش عراق و پیشمرگه های کرد آمد و کمک های نظامی و مستشاری خود را بدون هیچ گونه پیش شرطی روانه این کشور کرد.این امر بیش از پیش موجب تقویت روابط راهبردی ایران و عراق شد، به گونه ای که دولت مرکزی عراق و رییس اقلیم خودمختار بارها و بارها بر این امر اذعان کرده اند که ایران نخستین کشوری بود که در مقابل داعش از امنیت عراق پشتیبانی کرد.بنابراین، ایران از دید دولت مرکزی عراق و گروه های سیاسی این کشور به عنوان یک متحد راهبردی قابل اتکا شناخته می شود که در مواقع بحرانی می توان بر این کشور تکیه کرد. عراق نیز از دید ایران به عنوان متحدی راهبردی به شمار می آید که تهدیدات مشترکی هم از ناحیه آمریکا و هم از ناحیه گروه های تروریستی و کشورهای پشتیبان آن ها دارند و در کنار یکدیگر می توانند به مقابله با این تهدیدات بپردازند.به همین دلیل می توان گفت با افزایش تهدیدات تروریستی و با تشدید تلاش های ثبات زدای کشورهایی مانند عربستان در منطقه، روابط ایران و عراق همچنان رو به گسترش خواهد بود و ما شاهد سطوح بالای دیدارهای سیاسی و امنیتی 2 کشور از یکدیگر خواهیم بود.در این چارچوب، افزایش رفت و آمدهای مقام های سیاسی عراقی به ایران و مقام های ایرانی به عراق امری قابل انتظار خواهد بود.

کویرشناس و چهره ماندگار جغرافیا گفت: در حال حاضر باید به سمت مراتع حرکت کنیم و زراعت دیمی را در کشور توسعه دهیم؛ چرا که حائز اهمیت است.پروفسور پرویز کردوانی در همایش بحران آب که به میزبانی دانشگاه زنجان برگزار شد، با اشاره به تفاوت کویر و بیابان اظهار کرد: کویر به نمک‌زار گفته می‌شود که قابل استفاده نیست، لذا برای اینکه مورد استفاده قرار گیرد باید نمک این زمین‌ها از بین برود، این در حالی است که بیابان به محلی وسیع گفته می‌شود که میزان بارندگی در آن کمتر از 55 میلی‌متر باشد.
وی افزود: مسئله بحران آب یک مسئله جدی است؛ چرا که من 31 سال پیش در کتاب خود به این موضوع اشاره کردم، ولی مورد توجه قرار نگرفت. در حال حاضر در کشور سعی بر تغییر وضعیت آب و هوایی دارند، این در حالی است که در مناطقی که تحت آب و هوای پرفشار هستند حتی وجود دریا و دریاچه نیز موجب تغییر آب و هوا نمی‌شود، ولی در مناطق کم‌فشار حتی کاشت یک درخت می‌تواند در این زمینه موثر باشد که کشور ما در مرکز هوای پرفشار قرار دارد، لذا باید نکات مربوط به این نوع آب و هوا را مورد توجه قرار دهیم. در حقیقت در مناطق پرفشار تبخیر بالقوه بسیار بالا است و بعد از مدت کوتاهی شرایط آب و هوایی در این مناطق به وضعیت سابق خود برمی‌گردد.پروفسور کردوانی با اشاره به وضعیت میزان بارندگی در کشور گفت: میزان بارندگی در کشور کمتر از دو سوم کل دنیا است و با گرم‌تر شدن کره زمین، بارندگی در مناطقی که بیشتر بود، بیشتر شده و در مناطقی که کمتر بود کمتر شده است. در این مناطق به دلیل پرفشار بودن آب و هوا میزان بارندگی کم شده است. این هوای پرفشار از عرض 30 درجه خط استوا می‌وزد، اما آنچه اهمیت دارد و مسئله مورد بحث است مقوله آب‌های زیرزمینی است که تقریباً در کشور در حال تمام شدن است، زیرا 70 درصد آب‌شرب روستایی و 60 درصد آب‌شرب شهری را تشکیل می‌دهد.پدر علم کویرشناسی عنوان کرد: انسان سه چیز را اختراع کرد که در غارت آب اثرگذار بوده که اولی اختراع شیر و شیلنگ، دوم حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق که موجب خشک شدن قنات‌ها شد و سوم سدسازی و انتقال آب بود؛ البته سدسازی کار قابل توجه و خوبی است، ولی وقتی سدی ساخته می‌شود باید مصارف آن نیز مشخص شود، زیرا سدسازی موجب رونق گرفتن کشاورزی آبی شده و زمانی که کشاورزی آبی شکل گرفت، بستر کشاورزی دیم و در نهایت منابع‌طبیعی که موجب نفوذ آب به سفره‌های زیرزمینی بودند، از بین رفت و این حوزه آب بیشتری را برای تولید محصولات خود مصرف کرد.وی ادامه داد: با این حال اگر مصرف آب به همین شکل باشد تا 60 سال آینده حتی در سدها نیز آب وجود نخواهد داشت، زیرا در سدها پدیده رسوب ایجاد می‌شود که سد دیگر امکان ذخیره آب را ندارد. در واقع انسان با تولید علم قصد داشت شرایط بهتری برای زندگی کردن ایجاد کند که مشکلاتی را سبب شده است. همچنن حفر چاه از زمان قبل از انقلاب وجود داشت، ولی از دهه 50 به بعد به ویژه از سال 55 تا سال 65 حفر چاه به دو برابر می‌رسد، لذا باید تمهیدات بهتری در این خصوص اندیشیده شود.چهره ماندگار جغرافیا یادآور شد: آب تنها در بخش کشاورزی به هدر نمی‌رود، به همین منظور اگر قرار باشد آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش یابد، باید به تبع آن دولت آب سایر حوزه‌ها را نیز به نصف کاهش دهد، لذا لازم است برنامه‌ریزی دقیق‌تری در این زمینه داشته باشیم. همچنین ایرانیان باید سعی کنند خود روش‌ها و شیوه‌های مناسب با موقعیت جغرافیایی کشور و استفاده از تکنولوژی در این حیطه را به کار گیرند و برای مصرف و تامین آب در آینده فکری کنند.