نقدی بر نامه صادق زیباکلام به محمدباقر نوبخت

این عریضه نویسی هاو نقد کردن سرکاری آن روی سکه پیامک های جوک  وخنده داراست که گاهی ضد مذهبی اند  که ا ز طریق تلفن های همراه روزانه ردو بدل می شود که موجب خنده وانحراف نفرت و کینه ی مردمن اراضی نسبت به حاکمان رژیم جنایتکار ضد بشری ولایت فقیه می شود.
فراروشبان شهیدی مودب؛ روز گذشته جناب استاد زیبا کلام نامه ای خطاب به سخنگوی محترم دولت مرقوم کرده اند که بنظر می رسد باید در خصوص آن چند کلامی نگاشته شود. (متن نامه زیباکلام را اینجا بخوانید)
ابتدا ذکر چند نکته ضروری است.   
یکم، کسی تردید ندارد که دولت جناب دکتر روحانی در شرایط بسیار دشواری اداره امور را عهده دار گردیده است.
دوم، کسی تردید ندارد که مشکلات زیادی از  دولت قبل بدولت حجت الاسلام روحانی به ارث رسیده که حل آنها زمان بر و بودجه بر است.
سوم، در شرایط حاضر که دولت در داخل و خارج با چالش های عدیده ای دست به گریبان است حمایت ار دولت وظیفه همگان است و اگر قرار باشد با این دولت به هر دلیلی تسویه حساب سیاسی شود عقل سلیم به ما می گوید که لااقل تا به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای باید شکیبایی بخرج دهیم که گفته اند "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد".
چهارم، ما باید شکر گزار این نظام و این دولت باشیم که فضایی را بوجود آورده اند که یک استاد صاحب درد دانشگاه میتواند این چنین آزادانه از یک مقام عالی اجرایی انتقاد سازنده کند  گر چه شخص سخنگو در هماهنگی با کل دولت عمل میکند.
پنجم، جناب دکتر صادق زیبا کلام این شجاعت را دارند که در مواقع حساس که خیلی ها ترجیح می دهند سکوت مصلحتی نمایند وارد عمل شوند و  با زیبایی و صدق کلام سخنگوی طبیعی مردم باشند که فرموده اند 
 دو چیز میشکند پشت مرد را       تصدیق بی وقوف و سکوت وقوف دار  
         ششم، هر چند مقایسه وضعیت کشور ما با دیگر کشورها امری شایسته است و لااقل برای بهره مندی از تجارب دیگر ممالک باید خودمان را با آنها مقایسه کنیم با این حال اگر در این گونه قیاس ها تک بعدی بنگریم چه بسا خلط مبحث صورت گیرد و اصل موضوع گم شود.
هفتم، این نکته باید ذکر شود که در امر هدفمندی یارانه ها هم دولت پیش و هم دولت کنونی مجری تصمیمات مجلس محترم بوده اند و گر چه شیوه اجرایی دولتها ممکن است متفاوت باشد با این حال نباید در کار نقد و انتقاد تمام کا سه کوزه ها را در بر سریک دولت شکست.
 جناب زیبا کلام در نامه خود فرموده اند که خیلی از دولت ها گاهی تا لیتری 4000 تومان از مردم مالیات بنزین میگیرند و به گونه ای القاء کرده اند که دولت باید بنزین را گران کند و حتی گران تر
سخن ما با جناب استاد در همین مورد است.
چندی پیش دوستی که از آمریکا بر گشته بود از قول پسرش که در کالیفرنیا کار می کند  تعریف می کرد که بعلت ارزان شدن نفت، بهای بنزین در هر گالن چهل در صد نسبت به سال پیش ارزان شده و این اتفاق، قدرت خرید مردم را بالا برده است. چنین خبرهایی از ارویا و دیگر نقاط جهان نیز دریافت می شود.
نکته دوم که به پراخت یارانه برمی گردد این است که در کشورهای سرمایه داری نظیر فرانسه و آلمان،  دولت به کم در آمد ها ماهانه لااقل  150 یورو  به عنوان حق مسکن و برای هرفرزند دانش آموز ماهانه دویست  یورو حق اولاد می دهد که اگر آن را با نرخ هر یورو 3650 تومان حساب کنیم برای یک خانواه چهار نفری با دو دانش آموز،  هر ماه مبلغ بیش از دو میلیون تومان از دولت کمک دریافت می کند و این مبلغ تا سن هجده سالگی فرزندان، هر ماه بحساب ریخته می شود و اگر تعداد فرزندان بیشتر باشد این کمک هزینه یا یارانه بصورت قانونی  بالاتر می رود. البته این پرداخت ها در انگلستان و امریکا و بخصوص در کشورهای کوچک تر اروپا بصورت دیگری و در مواردی بیشر هم پراخت می گردد.    
                                   نکته دیگر اینکه در این گونه ممالک، قیمت ها بصورت عام و بهای نان بطور اخص حد اکثر سالی 5 در صد افزایش می یابد در حالی که در کشور ما و در دولت کنونی که بقرار اطلاع  تورم نقطه بنقطه را از چهل در صد  به 16 در صد رسانده است، قیمت نان در  بیست و یک ماه گذشته بیش از 200 در صد افزایش داشته است.
 بنا بر این استاد زیبا کلام عزیز باید در قیاس افزایش بهای بنزین توجه فرمایند که دولت ما هر چند بقول ایشان باید در تصمیم سازیها دقت و صلابت لازم را به خرج دهد لیکن ما نباید بگونه ای القاء کنیم که اولا دولت ها حق داشته  باشند بدون لحاظ شرایط موجود، مضیقه زندگی اقشار پایین جامعه را که بار اصلی انقلاب و جنگ بر دوش آنان بوده است را نا دیده بگیرند و یا خدای نا کرده طوری بر داشت  کنند که یارانه حق مردم نبوده و هر روز این بز لاغر را برای کم در آمد ها لاغر تر کنند.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا کشورهای صنعتی که اقتصادشان بر مبنای کار می چرخد و از فروش ارزش افزوده، کسب در آمد می کنند نه فروش نفت و گاز و دیگر کانی های خدا دادی یا محصولات پتروشیمی. می توانند  به اقشار کم در آمد خود یارانه دهند ولی ما به هر بهانه از مبلغ یارانه می کاهیم و به واضعین آن عتاب و خطاب می کنیم.
پاسخ ساده این پرسش این است که کشورهای پیشرفته، نظام مالیاتی درستی دارند و در این کشورها مردم از مودیان مالیاتی بمراتب بیشتر از ماموران پلیس حساب میبرند و دولتی که با دست ودل بازی به مردم یارانه می پردازد مبنای کارش دریافت بدون ملاحظه مالیات از در آمدهای ثبت شده اقشار مردم است.
 در این کشورها هر گونه معامله ای با در یافت رسید انجام می گیرد که یک نسخه اش برای رویت اداره مالیات نگه داری می شود. د ر این کشورها  موسسات دریافت کننده  مبالغ کلان از پرداخت مالیات معاف نیستند. در این کشورها در خرید و فروش املاک، دفتر خانه ها قیمت صوری ندارند و قیمت واقعی ملک در سند ها نوشته می شود. در این کشورها دولت از سود فروش خانه و ملک مالیات می گیرد. در این کشورها اگر موسسه ای یا شخصیت سیاسی   یا ورزشی ای تقلب مالیاتی کند در انظار مردم سقوط می کند و رسوا می شود. در این کشورها بجز در خریدهای یومیه در مغازه ها و فروشگاها که مردم ممکن است نقدی خرید کنند که رسید دریافت می کنند، اساسا پول نقد و ان هم با مبالغ بالا مبادله نمی شود.
در این کشورها به لطایف الحیل برای مشاغل،  معافیت های مالیاتی وضع نمی شود.
 بعبارت دیگر دولتی که توانایی دارد حقوق خود را از طریق مالیات از آحاد مردم اخذ نماید همان دولت بدون چون و چرا به طبقات کم در آمد جامعه که خود مالیات پردازند، کمک های گوناگون می کند.
طبق گزارش ها، در سال گذشته چندین میلیون گوشی هوشمند قاچاق وارد کشور شده. معنای عملی این حرف این است که دولت از این بابت دیناری مالیات دریافت نکرده است. به فراوانی می شنویم که  حجم سالیانه قاچاق کشور بالای بیست میلیارد دلار است. اگر قرار بود این واردات قانونی انجام گیرد و دولت تنها از این مبلغ ده در صد مالیات اخذ کند معادل ریالی آن از قرار دلاری 33000ریال می شد 66000 میلیارد ریال.
                  اگر در قوای مقننه و مجریه ما اراده جلوگیری از قاچاق وجود داشت و اگر دولت با تدبیر ما با استفاده از شرایط موجود، قانون مالیاتها را اصلاح می کرد آنوقت نه یارانه کم در آمدها هر روز کاهش می یافت و نه بهای نان در کمتر از دوسال چهار برابر می شد!
 شاید با نقل مطالب فوق تصور شود ما در نیت خیر خدمت گزاری دولت تردید روا میداریم در حالیکه نه تنها همگی قدر دان عمل کرد شفاف دولت تدبیر و امید هستیم بلکه وظیفه خود می دانیم که یار شاطر دولت باشیم. و باز ممکن است تصور شود دولت به تنهایی باید تمامی مشکلات را حل کند در این خصوص نیز هم باید توجه کرد که گر چه دولت محترم همه اولویت ها را فدای حل معضل هسته ای نکرده با این حال اگر دولت ما از صاحب نظران و نخبگان مجرب به درستی استفاده کند می تواند به کمک قوای دیگر و موتور توانمند فقاهت و پشتیبانی بی دریغ رهبری، مشکل چندین دهه اخذ حقوق خود از طریق در یافت درست مالیات را حل کند.
البته نمی توان چشمها را بروی واقعیات بست و حرف و حدیث های فساد در اخذ مالیات از دانه درشت ها و فشار به قشر کاسبان کوچک در فضای رکود کنونی را نا دید گرفت. با این حال آنچه خزانه دولت را پر می کند کاهش یارانه ها  نیست بلکه دریافت حقوق مالیاتی دولت از کلیه افراد، موسسات و نهادهایی است که در آمد دارند.
 دلواپسی جناب دکتر زیبا کلام همانند همه طرفداران نظام و دولت تدبیر و امید بسیار قابل تقدیر است لیکن اگر دولت را با بهره گیری از تجارب دیگران یاری کنیم دلواپسی بجای خود را به اراءیه راه حل ها تبدیل کرده ایم. که بهره آن هم به مردم می رسد و هم در دراز مدت مشگل گشای خزانه دولت خواهد بود.