سرمقاله : جمهوری "حفاظت از میراث امام مردم شناس"

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 16 خردادماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری  اسلامی "حفاظت از میراث امام مردم شناس"
از این مضحک و وارونه تر نمی توان تحلیل  کرد .چون از سوی رسانه های خبری زیرتیغ سانسور رژیم وارونه ی ولایت فقیه درچند هفته گذشته  بطور سیستماتیک گزارشات خبری بازتاب داده شد که راهپیمانان ساندیس خور همدانی باپای پیاده عازم گور خمینی اند .یااینکه ازاطراف تهران وشهرستان های دیگر ساندیس خوران گردآوری و بسیج شدند تا به سوی قبرخمینی شیاد رهسپار شوند ودرمراسم معرکه گیری بیست وشمین سالمرگ خمینی شیاد حضورداشته باشند تا از سوی برنامه ریزان پشت پرده موقع سخنرانی خامنه ای، فریاد مرگ بر منافق و آمریکا وبی بصیرت یا رفسنجانی سر دهند .
اما اکنون سرمقاله نویس روزی نامه جمهوری اسلامی بدون آنکه آمار حضور ساندیس خوران شرکت کننده در این مراسم سالمگرخمینی شیاد را اعلام کند .ولی بطور مبهم  وسربسته  مدعی شده حضور بی‌شائبه اقشار مختلف مردم در مراسم بیست و ششمین سالگرد  خمینی، نشانه رابطه بی‌نظیر بنیانگذار نظام قرون وسطایی و ارتجاعی  ولایت فقیه با توده‌های مردم و پیوند ناگسستنی با آنان است.
درادامه افزوده  روز 14 خرداد امسال،‌  گور خمینی شیاد که حرم نامیده شده  شاهد حضور عاشقان راه و مکتب این فقیه مجاهد عارف بود. بیش از حد مسخره تر اینکه ازموضع چاپلوسی وتملق گرایی و کتمان حقیقت مداح قلم بردست سینه چاک  خمینی شیاد  ادعاکرده  عشقی که حاضران در حرم نسبت به خمینی شیاد ابراز کردند، نمونه‌ای از آنچه در وجود مردم سرتاسر ایران بلکه بسیاری از ملت‌های آزاده نسبت به این بزرگمرد قرن حاضر موج می‌زند می‌باشد.
البته این مدعی  وارونه گوی که نماینده مردم ایران وملت های آزاد دیگر شده جرأت ندارد تا بگوید چرا برای اثبات ادعای مضحک خود که توهین به مردم ایران است درخواست یک نظرسنجی آزاد محور عشق وعلاقه ی مردم ایران نسبت به خمینی شیاد وجانشین و ی خامنه ای نمی کند تا مشخص شود این عشق چگونه است و مردم ایران در این مورد چه نظری دارند. تارسواشودهرکه درا وغش باشد؟
بهرحال سرمقاله نویس پس ازتعریف وتمجید مشمئز کننده که از خمینی شیاد کرده است. درپایان برای ا ینکه ازرفسنجانی دفاع وپاسخ منتقدانش همچون خامنه ای و آخوند علم الهدا  و مصباح یزدی و ....را داده باشد افزوده :
از این مهم‌تر، حفاظت از اندیشه‌های امام است که باید توسط افرادی آشنا با حیات علمی و مبارزاتی و مردم شناسی خمینی صورت بگیرد. کسانی که این مهم را برعهده می‌گیرند، هنگامی که مهره‌های فاسد رژیم شاهنشاهی در خاطرات شفاهی خود به امام و انقلاب می‌تازند و آشکارا دروغ می‌گویند و اهانت‌های خود به امام و انقلاب و مردم ایران را با بودجه بیت المال توسط کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به چاپ می‌رسانند و منتشر می‌کنند نباید سکوت مصلحتی را بر دفاع از امام ترجیح می‌دهند ولی هنگامی که دلسوزان از اقدامات نامتجانس با فرهنگ و سیره امام خمینی انتقاد می‌کنند با ادبیات خشن و با عصبانیت به منتقدین بتازند.

حضور بی‌شائبه اقشار مختلف مردم در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی، نشانه رابطه بی‌نظیر بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی با توده‌های مردم و پیوند ناگسستنی با آنان است. روز 14 خرداد امسال،‌ حرم امام خمینی شاهد حضور عاشقان راه و مکتب این فقیه مجاهد عارف بود. عشقی که حاضران در حرم نسبت به امام خمینی ابراز کردند، نمونه‌ای از آنچه در وجود مردم سرتاسر ایران بلکه بسیاری از ملت‌های آزاده نسبت به این بزرگمرد قرن حاضر موج می‌زند می‌باشد.
در تبیین عشق‌ورزی مردم نسبت به امام خمینی، دو نکته بسیار مهم را باید اساس و ریشه دانست.
نکته اول اینکه مردم به خود امام عشق می‌ورزند و به پیرایه‌ها و پیرایه‌بندان اعتنائی ندارند. عده‌ای بر این باور هستند که عظمت امام خمینی را باید از طریق اماکن مجلل به مردم نشان داد. این طرز فکر انحرافی، با شناختی که توده‌های مردم از امام دارند در تضاد آشکار است. آنان که به امام عشق می‌ورزند مجذوب بی‌اعتنائی امام به زرق و برق‌های مادی و مخالفت جدی ایشان با خوی کاخ نشینی هستند. اینکه در میان حاضران 14 خرداد امسال در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام افرادی از سه نسل حضور داشتند به این دلیل است که ویژگی اشرافیت ستیزی امام و ایستادگی ایشان در برابر ظالمان و طاغوت‌ها و کاخ نشین‌ها که در گفتار و رفتار این نادره دوران موج می‌زد آنها را مجذوب خود کرده است. بدین ترتیب، تمام کسانی که بر خلاف این سیره شناخته شده امام خمینی فکر و عمل می‌کنند باید در اندیشه و طرز فکر خود تجدیدنظر نمایند و به راه صحیحی که سخنان، پیام‌ها و زندگی امام نشانگر آنست بر گردند.
نکته دوم، به شاکله وجودی امام مربوط می‌شود. امام خمینی، یک فقیه مجاهد عارف بود. تاریخ فقه نشان می‌دهد در اعصار مختلف، فقهای مجاهدی وجود داشتند که متن فقه را در خدمت مبارزه با ظلم و طغیان و فساد قرار دادند و برای احقاق حقوق مردم و اجرای احکام الهی مجاهدت نمودند. با این حال، اینکه یک فقیه، علاوه بر فقاهت و مجاهدت، عرفان را هم به صحنه بیاورد و از موضع فقه و عرفان به عرصه مبارزه با ظالمان و سلطه‌طلبان و زیاده‌خواهان وارد شود، کم نظیر است. این، کاری است که امام خمینی در عصر حاضر انجام داد و رمز پیروزی انقلاب اسلامی را باید در همین ترکیب بدیع جستجو کرد.
عرفان، برای کسانی که از آن بهره‌ای برده باشند، نوعی ظرافت طبع همراه با مردم دوستی به ارمغان می‌آورد. این ویژگی اگر در خدمت فقه و مجاهدت قرار بگیرد، تا بی‌نهایت به مردم خدمت خواهد کرد و مردم را با خود همراه خواهد نمود. رابطه‌ای که از رهگذر ترکیب بدیع فقه و مجاهدت و عرفان، میان کسی که این هر سه را در خود جمع کرده باشد با مردم پدید می‌آورد، رابطه عاشق و معشوق خواهد بود که مستحکم، دائمی و همواره رو به افزایش است. چنین فقیهی در اوج مردم شناسی قرار می‌گیرد، حرف مردم را می‌فهمد و توده‌های مردم نیز حرف او را می‌فهمند. درست در همین نقطه است که بسیج توده‌های مردم به رهبری یک فقیه میسر می‌شود و فتوحات بزرگی به دست می‌آید.
امام خمینی، با ویژگی مردم شناسی و رابطه صادقانه‌ای که با مردم داشت، توانست کارهای بسیار بزرگی انجام دهد که کوچک‌ترین آنها ساقط کردن رژیم شاهنشاهی دو هزار و پانصد ساله و تاسیس نظام مردمی جمهوری اسلامی بود. از اینها بزرگ‌تر و مهم تر، راه یافتن به قلب‌های مردم بود که باید آن را فتح الفتوح امام خمینی نامید. ساقط کردن رژیم فاسد و نامعقول شاهنشاهی اگر با کودتا و زور سرنیزه صورت می‌گرفت، اهمیت و ارزش چندانی نداشت و چه بسا جای آن را رژیمی می‌گرفت که معلوم نبود تفاوت زیادی با آن می‌داشت کما اینکه در طول 2500 سال عمر رژیم شاهنشاهی بارها حاکمیت دست به دست گشت ولی هرگز ماهیت آن تغییر نکرد. اینکه مردم آگاه شوند و به صحنه بیایند و با دست خود، یک رژیم حکومتی را کنار بزنند و نظام حکومتی دلخواه خود را تاسیس نمایند کاری بزرگ، بدیع و ماندنی است و آن کس که مردم را به صحنه بیاورد تا خود مردم چنین کار بزرگی را انجام بدهند، فتح‌الفتوح کرده و کار او ماندگار خواهد بود.
رهبری که قلب‌های توده‌های مردم را فتح کرده و با آنها رابطه و پیوندی مستحکم برقرار ساخته، مردم تا نسل‌های دور با او رابطه قلبی خواهند داشت و برای حفاظت از این رابطه به هیچ پیرایه‌ای نیاز ندارند. این پیرایه بندان هستند که باید فکری به حال خود نمایند و حرفه‌ای غیر از پیرایه‌سازی پیدا کنند.
از این مهم‌تر، حفاظت از اندیشه‌های امام است که باید توسط افرادی آشنا با حیات علمی و مبارزاتی و مردم شناسی امام خمینی صورت بگیرد. کسانی که این مهم را برعهده می‌گیرند، هنگامی که مهره‌های فاسد رژیم شاهنشاهی در خاطرات شفاهی خود به امام و انقلاب می‌تازند و آشکارا دروغ می‌گویند و اهانت‌های خود به امام و انقلاب و مردم ایران را با بودجه بیت المال توسط کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به چاپ می‌رسانند و منتشر می‌کنند نباید سکوت مصلحتی را بر دفاع از امام ترجیح می‌دهند ولی هنگامی که دلسوزان از اقدامات نامتجانس با فرهنگ و سیره امام خمینی انتقاد می‌کنند با ادبیات خشن و با عصبانیت به منتقدین بتازند.
مردم، امام خمینی را امام محرومین، امام مستضعفین، امام حامی فقرا و پابرهنه‌ها و امام همراه و هم زبان با توده‌ها و دشمن مستکبران و طواغیت می‌دانند و به آن عزیز به دلیل برخورداری از این ویژگی‌ها عشق می‌ورزند بطوری که حتی 26سال پس از سفر آسمانی او با عشق و شور به زیارت حرمش می‌آیند. حفاظت از میراث این امام مردم‌شناس، کار کسانی است که اندیشه‌های او را به درستی بشناسند و با بینش صحیح و عزم راسخ از آن دفاع کنند.