يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "منطق اين جماعت!"

اوین نامه ی کیهان شنبه 6 تیرماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "منطق اين جماعت!"

قتل رنگين پوستان در جامعه آمريکا، اگرچه سريالي است تکراري اما، همواره حاشيه هايي داشته که بعضا اهميت آن از خود حادثه کمتر نبوده است. در تازه ترين مورد از اين سريال، جواني 21 ساله اما عميقا نژادپرست، در روز روشن پس از ورود به کليساي سياه پوستان شهر چارلستون و ظاهرا ساعاتي پس از حضور در جمع، کلت کمري خود را برداشته، نشانه گيري کرده و...    آنطور که رسانه ها نوشته اند، وي حين قتل عام سياه پوستان، چندين بار اقدام به تعويض خشاب مي کند تا شکي باقي نماند که وي نژادپرستي در کليساي است دو آتشه که تحت تاثير هيجانات آني، دست به کشتار نمي زند.
    
حاصل اين جنايت مرگ 9 سياه پوست در صحن کليسا بود. چند روز پس از وقوع اين حادثه، معلوم شد، قاتل، جواني است که عميقا طرفدار نژاد سفيد است و به صراحت بيان مي کند که، سياه پوستان نبايد حقوق مساوي با سفيدپوستان داشته باشند چرا که آنها مادرزاد، برده هستند! انتشار تصاوير متعدد اين جوان در حالي که پرچم کنفدراسيون (پرچم ايالات موتلفه آمريکا که در سال 1860 در مخالفت با لغو برده داري اعلام استقلال کرد) را در دست دارد، شکي باقي نگذاشت که وي به شدت تحت تاثير ايدئولوژي ايالات موتلفه آمريکاست. اين «تفکر» مي گويد، فقط سفيدپوستان انسان هستند و رنگين پوستان به جز «برده» بودن، هيچ خاصيت ديگري ندارند! در اين باره گفتني هايي است:
    1- کلمه «تروريسم» در فارسي يعني دهشت افکني، هراس افکني و «ترور» به هرگونه عملکرد يا تهديد براي ترساندن و يا آسيب رساندن به شهروندان، حکومت و يا گروه ها و شخصيت هاي سياسي گفته مي شود. تروريست ها معمولاً براي تبليغ منطق و ايدئولوژي خود و يا براي مقابله به مثل کردن با افراد و کشورهايي که دشمن خود مي دانند، دست به کشتار و ترور «مردم عادي» مي زنند تا با ايجاد ترس و وحشت در جامعه به خواسته هاي خود برسند. دقيقا کاري که امروز داعش در منطقه مي کند.
    
با توجه به نوع حادثه چارلستون و تعريفي که از تروريسم شد، مي توان با قطعيت گفت، اقدام اين جوان ترور و وي يک تروريست است. اما نوع واکنش مقامات و رسانه هاي غرب به اين حادثه، طوري است که از آن هر برداشتي مي توان کرد الااين که، اين رويداد، تروريستي است. اگر نگاهي به نحوه پوشش اين حادثه در رسانه هاي غربي(به ويژه آمريکا) بيندازيد، خواهيد ديد، تقريبا هيچ يک از آنها، «ديلان روف»، را که در کمال خونسردي سياهان را يکي يکي نقش زمين کرده است، «تروريست» نمي خوانند. اين رسانه ها نه «روف» را تروريست مي دانند و نه اقدام وي را تروريستي مي خوانند. بدون استثناء، تمام رسانه هاي مطرح غربي مثل تايم، سي ان ان و بي بي سي، که هنوز هم در حال پوشش اخبار تکميلي اين جنايتند، در نوشته ها و گفته هاي خود از جملاتي مثل «حادثه تيراندازي چارلستون»، (Charleston Church Shooting)، «تراژدي چارلستون» و از اين جور تعابير بهره مي برند. آنها حتي حاضر نشده اند با قطعيت اعلام کنند، روف اين سياه پوستان را کشته است! اما اگر اين تروريست، يک مسلمان بود، آيا اوضاع باز هم همين بود؟ براي يافتن پاسخ اين سوال ساده، کافي است به حوادث مشابه و نوع برخورد مقامات و رسانه هاي غربي با آنها رجوع شود. 
    
به عنوان فقط يک مثال، در حادثه تيراندازي «فورد هود»، که پنجم نوامبر سال2009 رخ داد، يک سرگرد ارتش آمريکا با نام «نضال مالک حسن» بنا به دلايلي با گشودن آتش بر روي نظاميان مشغول به کار در پايگاه نظامي «فورت هود» در تگزاس، ۴۳ نظامي و غيرنظامي را کشته و زخمي کرد.
    
اگر همين امروز هم به نحوه پوشش آن روزهاي اين اخبار نگاهي بيندازيد، خواهيد ديد رسانه ها و برخي مقامات آمريکايي فقط به دليل نام وي و اين که، پدر بزرگ اين سرگرد، احتمالايک مسلمان بوده، ضمن معرفي کردن اين رويداد به عنوان يک «حادثه تروريستي»، تا مي توانستند مسلمانان را در معرض انواع و اقسام اتهامات قرار دادند. کار به جايي رسيد که مسلمانان آمريکا از ترس واکنش هاي تروريستي و برخورد هاي مردمي که تحت تاثير القائات رسانه ها قرار داشتند، ضمن محکوميت فوري آن، اقدام به برپايي يک تظاهرات خياباني عليه اين حادثه هم کردند! جالب است وقتي در دانشنامه ويکي پديا نيز به اين خبر رجوع کنيد مي بينيد، بلافاصله پس از دو خط توضيح درباره حادثه، نوشته شده: «شوراي روابط اسلامي آمريکا اين کشتار را سريعاً محکوم و مراتب تسليت را به خانواده هاي کشته شدگان ابراز نمود.» تا چنين القا شود که مسلمانان در اين حادثه دست داشته اند و...
    2-
ترور سياه پوستان کليساي چارلستون، پس از جنايات متعدد پليس آمريکا عليه رنگين پوستان رخ داد. يعني در حالي که مردم شهرهاي مختلف آمريکا مشغول راهپيمايي و اعتراض عليه «پليس» هاي سفيدپوست و نژادپرست بودند، ناگهان يک «شهروند» سفيدپوست به شکلي که در ابتداي اين وجيزه به آن اشاره شد، مرتکب جنايت شد. اين مسئله نشان مي دهد، نژادپرستي حقيقتا در جامعه آمريکا نهادينه شده است. نحوه برخورد قضايي با پليس هاي قاتل نيز درستي اين ادعا را تقويت مي کند. تقريبا تمام پليس هاي سفيدپوستي که اقدام به جنايت کرده بودند، از سوي قضات آمريکايي تبرئه و اعتراض هاي گسترده خياباني مردم آمريکا نيز مانع از ادامه اين تبرئه هاي سريالي نشد. اين يعني، علاوه بر پليس آمريکا و لايه هايي از جامعه اين کشور، سيستم قضايي آمريکا نيز از نژادپرستي مفرط رنج مي برد. البته رسانه هاي اين کشور را نيز بايد به اين ليست اضافه کرد چرا که، غالب رسانه هاي مطرح آمريکا نژادپرستند. باراک اوباما، رئيس جمهوري آمريکا در آخرين موضع گيري خود در باره حادثه تروريستي کليساي چارلستون نيز به اين مسئله بهتر از هر کسي اشاره کرد. اوباما تصريح کرد برده داري و نژادپرستي در «دي ان اي» آمريکايي هاست. 
    3-
جالب است که، سرزمين هاي اشغالي فلسطين مدتهاست دستخوش تحولاتي از جنس تحولات آمريکا است. هزاران يهودي اتيوپيايي تبار ساکن اسرائيل، به دليل رفتار برده وار «پليس» و «سفيدپوستان صهيونيست» با آنها، با ريختن به خيابان هاي تل آويو، به شدت با نيروهاي امنيتي درگير شده اند. شدت اين درگيري ها بعضا به قدري بوده که مقامات رژيم نژادپرست اسرائيل در توصيف آن از عبارت «جنگ خياباني» نيز استفاده کرده اند. 
    سياه پوستان «صهيونيست» مي گويند، سفيدپوستان «صهيونيست» با آنها مثل برده رفتار مي کنند و اينکه، آنها خواستار حقوق مساوي با سفيد پوستان هستند. البته غلظت اين نژادپرستي در اين سرزمين غصب شده، به مراتب بيشتر از آمريکاست چرا که اگر در آمريکا بنا به رنگ پوست، ملتي محکوم مي شود، در اسرائيل، دين هم در کنار رنگ پوست ملاک انسان نبودن افراد است! شهرک نشينان صهيونيست بارها کليساهاي مسيحيان را به آتش کشيده يا به توپ بسته اند. اگر- به قول اوباما - نژادپرستي در «دي ان اي» آمريکايي هاست-با توجه به برخورد وحشيانه صهيونيست ها- مي توان گفت، نژادپرستي در همه وجود اسرائيلي هاست. چه بسا حتي اين ويروس نژادپرستي، از قِبَل همين صهيونيست ها به آمريکا منتقل شده باشد! نفوذ و سيطره صهيونيست ها در آمريکا، مسئله اي نيست که بر کسي پوشيده باشد.
    4-
در منطق نژادپرستان، فقط کساني انسان هستند که، با ملاک ها و معيارهاي آنها همخواني داشته باشند در غيراين صورت، مي توان همه چيز آنها از جمله جانشان را تصاحب کرد. درست براساس همين منطق است که پليس سنت لوئيس آمريکا «واندريک مايرس» سياه پوست 18 ساله و بي دفاع را به ضرب 17 گلوله مي کشد، يا رژيم جنايتکار اسرائيل همين چند ماه پيش، کودکان 4 و 5 ساله را که در ساحل غزه در حال بازي بودند، صرفا براي تفريح به گلوله بسته و تکه تکه مي کند، يا آل سعود همچون تبار يهود خود، دست به کودک کشي در يمن مي زند و... اين منطق همان منطق تروريست هاي تکفيري است؛ نيست؟ نويسنده: جعفر بلوري