يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " شيطان بزرگ و بچه شيطان ها!

اوین نامه ی کیهان  یکشنبه 17 خردادماه سال 1394
    يادداشت روز اوین  نامه ی کیهان " شيطان بزرگ و بچه شيطان ها!
سربازجو شریعت نداری با وجود تجربه ی یک عمر گدایی که دارد .عجیب است که بازهم شب جمعه را گم می کند . چون بااینکه تجربه ی 37 ساله اطلاعاتی – امنیتی – بولتن نویسی در ارگان فاشیستی پاسداران دارد . همچنین تجربه ی  بازجویی و  پرونده سازی در سیاه چال ها دارد. حال تجربه ی دخمه ی روزنامه نگاری به سبک بازجویی دردخمه ی کیهان که جای خود دارد.ولی با این همه تجربه بازهم گاف می دهد . برای اینکه  قادر نبوده به عادی سازی باشد  تا لو ندهد چگونه تیتر درشت صفحه اول که  "خامنه اي هم آمريكا را شيطان بزرگ مي داند "  موازی این تیتر خبر در تیتر یادداشت روز  نشود  " شیطان بزرگ و بچه شیطان ها!"  که بازتاب داده شده است و به وضوح ثابت می کند تهیه و تنظیم کننده هردو یکیست .
حضرت امام رضوان الله تعالي عليه، يک روز پس از تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان پيرو خط امام، تحليلي از رابطه ايران و آمريکا ارائه کردند که در عين اختصار و سادگي، از عمق و درايتي عجيب برخوردار بود. ايشان فرمودند؛ «در يک روايتي است كه رسول خدا كه مبعوث شد آن شيطان بزرگ فرياد كرد و شيطان‏ها را دور خودش جمع كرد و اينكه مشكل شد كار بر ما، در اين انقلاب، شيطان بزرگ كه آمريكاست شياطين را با فرياد دور خودش دارد جمع مي كند. و چه بچه شيطانها كه در ايران هستند و چه شيطان‏هايي كه در خارج هستند، جمع كرده است و هياهو به راه انداخته است...» 
    
اين نخستين بار بود که عبارت «شيطان بزرگ» براي آمريکا بکار رفت و رسماً وارد ادبيات سياسي جمهوري اسلامي ايران شد و به مرور از مرزهاي ايران نيز فراتر رفته و رسانه هاي بين المللي نيز بارها از اين عبارت براي توصيف آمريکا استفاده کردند. با گذشت 36 سال از اين ابداع عجيب بنيانگذار انقلاب اسلامي، اين عبارت نه تنها تازگي و دقت خود را از دست نداده بلکه گذشت زمان و فراز و نشيب تاريخ، صحت اين عبارت را بيش از پيش تاييد کرده است. 
    
رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات هفته گذشته خود در مراسم سالگرد 14 خرداد، به ابعاد مختلفي از شخصيت، تفکر و راه حضرت امام(ره) پرداخته و نسبت به تحريف اين مکتب اصيل بطور جدي هشدار دادند. حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در تشريح پنجمين اصل از مباني فکري امام خاطرنشان کردند: «در بعُد خارجي، امام صريحا در «جبهه مخالفِ قلدران بين المللي و مستکبران» بود و در حمايت از مظلومان هيچ ملاحظه اي نمي کرد. امام رحمه الله با مستکبرين سر آشتي نداشت. واژه «شيطان بزرگ» براي آمريکا يک ابداع عجيب از طرف امام بود. امتداد معرفتي و عمليِ تعبير «شيطان بزرگ» بسيار زياد است زيرا وقتي به کسي لقب شيطان داده مي شود، رفتار و برخورد و احساسات بايد در چارچوب «شيطان صفتي» او باشد. امام تا آخرين روز حيات خود، همين احساس را نسبت به آمريکا داشت و ضمن آنکه تعبير «شيطان بزرگ» را به کار مي برد، از بن دندان هم به آن اعتقاد داشت
    همانگونه که از مبداء و منبع عبارت «شيطان بزرگ» برمي آيد، اين عبارت صرفاً ترکيب دو کلمه صفت و موصوف نيست و از ريشه اي عميق و معرفتي مبتني بر آموزه هاي اصيل اسلامي برخوردار است و به همين دليل است که گذشت ايام، خدشه اي بر آن وارد نمي کند.
    
آمريکايي ها در برهه هاي مختلف زماني، با انواع و اقسام ترفندها و ابزارها کوشيده اند و مي کوشند با اين خط اصيل مبارزه کنند. يکي از ترفندهاي استکبار در اين زمينه، جايگزين کردن ديگران به جاي خود بوده است که به عنوان نمونه مي توان به تلاش براي جا انداختن «مرگ بر شوروي» به جاي «مرگ بر آمريکا» -در دوره شوروي سابق- اشاره کرد. در زمان حاضر نيز رسانه هاي پرهياهوي غربي با زيرکي در پي جايگزيني عربستان به جاي آمريکا به عنوان شيطان بزرگ هستند. حال آن که آل سعود و سياست هايش هيچگاه چيزي فراتر از ديکته واشنگتن نبوده و کيست که نداند دربار آل سعود بدون اجازه کاخ سفيد اجازه نفس کشيدن هم ندارد! با تعبير امام راحل(ره)، آل سعود و آل خليفه و صهيونيست ها و انگليس و فرانسه و... بچه شيطان هايي هستند که گرد شيطان بزرگ جمع شده و مجري اوامر آنند.
    
خط ديگر مخدوش کردن سياست اصيل و دائمي «شيطان بزرگ» دانستن آمريکا مربوط به داخل کشور است. در خوشبينانه ترين حالت، آنهايي که آمريکا را «شيطان بزرگ» نمي دانند، ساده لوحاني هستند که گمان مي کنند اگر جنايات و خيانت هاي آمريکا در حق ملت را فراموش کنيم و دست دوستي به سوي آن دراز کنيم، به سرعت مشکلات ارضي و سماوي کشور حل شده و همه چيز گل و بلبل مي شود! اين عده که خيالات خام خود را در قالب تئوري هاي توسعه مبتني بر غربگرايي عرضه مي کنند، آمريکا را کعبه آمال خود دانسته و گمان مي کنند کليد توسعه و پيشرفت کشور تنها در دست کدخدايي است که کافي است دستمان را به سويش دراز کنيم تا آن را تحويلمان دهد. 
    دسته دوم را مي توان انقلابي هاي خسته و پشيمان ناميد. آنان که علي رغم داشتن سوابق انقلابي و مواضع شديد و غليظ عليه استکبار و آمريکا، به مرور و به دلايل مختلف تغيير مسير داده و درصدد اشاعه و توجيه اين عقب نشيني در زرورق تقلبي عقلانيت و واقع گرايي هستند اما در عالم واقع، اين زرورق هيچ نسبتي با عقلانيت و واقعيت هاي صحنه ندارد چرا که تجربه نشان داده است اعتماد به آمريکا و دل بستن به وعده هاي آن نه تنها دستاوردي به همراه ندارد بلکه در بزنگاه هاي خطير، پاشنه آشيلي است که عواقب آن براي آمريکادوستان مي تواند جبران ناپذير هم باشد. کافي است نگاهي گذرا به سرنوشت برخي کشورهاي منطقه داشته باشيم. بزک کردن چهره کريه آمريکا، فصل مشترک دو گروه فوق است. 
    دور جديد مذاکرات هسته اي ايران و 1+5 که متاسفانه به دلايل مختلف تا حد زيادي به مذاکرات هسته اي ايران و آمريکا مبدل شده، اين اميد را در دل اين دو گروه زنده کرده است که مي توان به سمت عادي سازي روابط با «شيطان بزرگ» نيز گام برداشت. البته اين خوش خيالي دوطرفه است و غرب نيز هوشمندانه به آن دامن مي زند. به اين تيترها نگاهي بيندازيد؛ تايم: باي باي شيطان بزرگ!، گاردين: ايران براي حرکت به جلو بايد شيطان بزرگ را فراموش کند، نيويورک تايمز: حالاايراني ها درباره شيطان بزرگ چه مي گويند؟ و...
    
رسانه ها، تحليلگران و سياستمداران غربي عامدانه و هدفمند مي کوشند آمريکا ستيزي جمهوري اسلامي ايران را به شعاري تزئيني و تشريفاتي در قالب «مرگ بر آمريکا» -آن هم در چند روز و مراسم خاص مانند نمازهاي جمعه، راهپيمايي 22 بهمن، 13 آبان و روز قدس- تقليل دهند حال آن که اعتقاد به شيطان بزرگ بودن آمريکا يک سياست عيني و عملي است که عمري به درازاي عمر انقلاب اسلامي دارد و امروزه گسترده تر از هر زمان ديگري قابل مشاهده و پيگيري است. امروز سوريه تاوان اتحاد با محور مقاومت و ايران را مي دهد، بحريني ها به اتهام ايران دوستي با خشم و کينه آمريکا روبرو هستند، ايستادگي و مقاومت يمني ها الگو گرفته از ايران است و به انتقام اين تحول بزرگ به خاک و خون کشيده مي شوند.کدام بحران و درگيري را در منطقه سراغ داريد که آمريکايي ها سرمنشاء آن نباشند؟ و البته که جمهوري اسلامي نيز نمي تواند در برابر اين ظلم و جور ساکت بنشيند و نظاره گر باشد. حمايت از مظلومان در برابر استکبار جهاني از اصول لايتغير جمهوري اسلامي است و در اين ميان فرقي ميان شيعيان بحرين و اهل سنت فلسطيني نيست. مبارزه با آمريکا تابلوي انقلاب اسلامي است و مسئولان بايد با افتخار و شجاعت اين تابلو را به دست گيرند و از ابراز آشکار و شجاعانه مواضع خود ابايي نداشته باشند. 
    در داخل کشور نيز پايبندي به مبارزه با آمريکا لوازم و ابعاد خاص خود را دارد. آمريکايي ها علناً اعلام کرده اند هدف اصلي تحريم هاي بي سابقه و همه جانبه عليه ايران، فشار به مردم براي جدايي انداختن ميان آنان و نظام است تا از اين طريق به اهداف سياسي خود دست يابند. در چنين ميداني، علاوه بر مقابله شجاعانه با آمريکا و بچه شيطان هاي منطقه اي آن، خدمت به مردم و کاهش و رفع مشکلات آنان نيز عين مبارزه با استکبار است. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در مراسم 14 خرداد سال 1382 فرمودند: «بزرگترين مبارزه با آمريکا، خدمت به اين مردم است.» هر عقل سليمي مي داند خدمت به مردمي که اصلي ترين دشمن آنان آمريکاست، از هر مسيري بگذرد، بدون شک از مسير دل بستن به «شيطان بزرگ» نيست.: محمد صرفي