اين-سند-جنايت كدخداست!

يادداشت دانشجويي 
اين-سند-جنايت كدخداست!  3 تیر-94
چگونه است که این یادداشت نویس دانشجویی تبدیل به و کیل مدافع تسخیری اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری شده است . زیرا که در ستون خبری  این اوین نامه گیر به مسئول دفتر نشرآثار خمینی شیادداده شده است که چرا ازاوین نامه ی کیهان انتقاده کرده است؟
نويسنده: *محمد زندي
«...و سپاس بي پايان پروردگار حکيم و مهربان را که در لحظه هاي نياز اين ملت خداجوي و خداباور، بشارت هاي ترديد ناپذير را بر دل هاي بيدار نازل مي فرمايد و غبارها را مي زدايد
    اگرچه عبارت فوق در هفته گذشته از سوي رهبري انقلاب به مناسبت تشييع باشکوه پيکر 270 شهيد غواص و گمنام جنگ تحميلي صادر گرديد اما تامل در کنه واژگان بکار رفته در پيام معظم له، مبيّن بسياري از مکتومات خواهد بود.

    در دوره اي که بزک کنندگان و آرايشگران عجوزه اي به نام ايالات متحده، با تمام عِده و عُده شان وارد ميدان شده اند تا سگ قلاده شکسته آمريکا را گربه پنداشته و براي يانکي ها فرش قرمز بگسترانند، «270 سند جنايت کدخدا» از راه رسيد تا سيه روي کند هر که در او غش باشد!

    شهيدان دست بسته اي که اگرچه در قهقهه مستانه شان عند ربهم يرزقونند، اما در اين لحظه هاي نياز، رزق بصيرت را روزي ايرانيان نمودند تا در هجوم افاضات غبارگونه و کورکننده اي همچون: «تحريم ها استخوان ها را خرد کرده است.» يا «تحريم ها از بين برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود.»؛ بشارت و روشني ديدگان ملت باشند تا بتوانند راه را از چاه تمييز دهند.
    به واقع چه خوش هنگام سررسيدند. آمدند تا ببينند، بعد از شهدا چه کرده ايم؟!. آمدند تا بنگرند ثمره دستان بسته شان، زنده به گور شدنشان، تواصي خاک خورده شان، مرگ بر آمريکا گفتنشان، به کجا رسيده است؟! آمدند تا بپرسند، آيا هنوز هم هستيم بر آن عهد که بستيم؟!

    بحمدالله مردم ولايتمدار با حضورشان در گراميداشت شهدا و شعارهاي دشمن شکن خويش، نشان دادند که به شايستگي توقعات شهيدان را لبيک گفته اند. اما بالانشينان چطور؟! همان هايي که روزي مسئوليت فرماندهي جنگ و شورايعالي دفاع را بر عهده داشتند و با همين شهدا نفس به نفس و رخ در رخ بودند. آيا ايشان هم در برابر خون شهدا روسفيدند؟!
    تحريف گراني که مي گويند: «امام(ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمريکا بودند.»! آيا وصيت نامه شهيد «محمود دايه علي» را نخوانده اند که نوشت: «اين آمريكاي خائن يا به فرموده امام(ره) اين شيطان بزرگ دارد شاخ و برگ اين نهال انقلاب را مي ريزد و ما بايد نگذاريم كه به اين انقلاب زيان برساند.»؟! آيا توصيه شهيد «ناصر شهرياري» را نشنيده اند که گفت: «اي آمريكاي خونخوار به ياري حق و همت امت اسلامي ديگر عمرت به پايان رسيده است و تو را در جهان رسواتر خواهيم كرد.»؟! آيا پيام شهيد «رضا کشاورزيان» را دريافت نکرده اند که اظهار داشت: «براي من خرجي نكنيد فقط براي من دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه آمريكا را نابود کند.»؟! ... «افلاتبصرون»؟!

    خود به خواب زدگاني که معتقدند: «ما با اسرائيل سر جنگ نداريم.»! آيا پيغام شهيد «عبدالحسين ناصري» را نديده اند که نوشت: «يا ايها الناس اين اسرائيل يا به گفته امام(ره) اين غده سرطاني بايد از بين برود.»؟! آيا سفارش شهيد «قاسم افتخاري منش» را نشنيده اند که گفت: «از جنگ و شهادت نهراسيد و بر اسرائيل جنايتکار و صهيونيسم بشوريد.»؟! آيا وصيت شهيد «علي اکبر آذريار» را نفهميدند که تاکيد داشت: «ما بايد صهيونيسم غاصب را از فلسطين و قبله اول مسلمانان بيرون برانيم و پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز درآوريم.»؟! ... «افلاتعقلون»؟!
    به راستي اکنون چه افراد و جرياناتي، شهدا را مصادره به مطلوب مي کنند؟! آيا مردمي که به تاسي از وصيت نامه شهدا، در 26 خردادماه شعارهايي همانند: «نه سازش، نه تسليم، نبرد با آمريکا» يا «در منطق شهادت، تحريم حرف مفت است» سردادند متهم به سياسي کاري اند يا حضراتي که در روز روشن، عکس و نقيض برجاي مانده هاي مکتوب شهدا عمل مي کنند؟! گويي جاي شاکي و متهم عوض شده است!

    سخن پاياني آنکه تسليم در مرام ايراني جماعت راه ندارد، که اگر راه داشت اکنون «احواز» و «خرمشهر» به «الاحواز» و «المحمره» تبديل شده بودند. فرزندان ملت در تيم مذاکره کننده هسته اي مي بايد شديداً مراقب اعمال و گفتارشان باشند چراکه به پشتوانه خون امثال 175 شهيد غواص، اکنون در برابر قدرت هاي جهاني به گفت وگو نشسته اند.
     کرنش 1+5 در برابر جمهوري اسلامي، مفت به چنگ نيامده که عده اي بخواهند به بهانه هاي خودساخته اي چون «پدر درآوردن تحريم ها» و «خالي بودن خزانه ها» و «مشکل ريزگردها» و «خشکي سدها» و «بلندي ديوار حاشا»! و قس عليهذا، بر سر خون شهدا معامله کنند ... «فاعتبروا يا اولي الالباب»!