تحريف منطق صريح خمینی درباره ميزان حال فعلي افراد است

خبر ويژه 
تحريف منطق صريح خمینی  درباره ميزان حال فعلي افراد است 16 خرداد – 94
اوین نامه ی کیهان برای سفید کردن مهره هایی که دردوران خمینی شیاد یان بودند یا اینکه یاکاره ای نبوده  یا در جبهه ی مخالفان خمینی شیاد همچون آخوندها آذری قمی ومصباح یزدی  قرارد اشتند که فرصت طلبانهت غییر موضع تاکتیکی داده اند .برای میدان دادن به اینان وکوبیدن رفسنجانی ومدعیان اصلاح طلبان به خصوص پس از سخنرانی اخیر خامنه ای علیه ی رفسنجانی در مراسم سالمرگ خمینی شیاد تیتر خبری زده است تحريف منطق صريح خمینی شیاد  درباره ميزان حال فعلي افراد است.

مشاور رئيس جمهور به تحريف موضع حضرت امام درباره ميزان حال فعلي افراد است پرداخت.
    
روزنامه ايران در مصاحبه هفته گذشته خود از علي يونسي پرسيد: يکي از موانعي که بر سر راه تشکيل چنين مجلسي (مجلسي آرماني که يونسي ترسيم مي کند) ايجاد مي کنند و حتي از ورود افرادي از خانواده انقلاب به مجلس هم جلوگيري مي کنند، تکيه آنان به اين بيان امام(ره) است که «ملاک حال فعلي افراد است». با استفاده از اين نقل قول بسياري را کنار مي گذارند يا مانع فعاليت بسياري ديگر مي شوند. به نظر شما منظور امام(ره) از اين جمله چه بود؟
    
يونسي در پاسخ مي گويد: «به امام(ره) ظلم هاي زيادي شد، که يکي از ظلم ها، تحريف اين نظر ايشان است. امام(ره) که فرمودند ملاک حال فعلي افراد است، يعني چنانچه در زمان شاه افرادي راه و روش ديگري داشتند، مثلاً به اقتضاي شرايط مجبور مي شدند در ادارات دولتي باشند يا در احزاب فعاليت مي کردند، اما اگر با انقلاب، برگشتند- چنانکه ديديم بسياري از اين افراد انقلابي شدند يا حتي در جبهه ها شهيد هم شدند- حتي اگر در زمان انقلاب شرايط ديگري داشته بودند، در ديدگاه امام(ره)، ما در قضاوت خود نسبت به اين افراد، نبايد در گذشته نبش قبر کنيم، بلکه بايد ببينيم الان چه مي گويد و چگونه رفتار مي کند
    
به گزارش مشرق، البته چنين تفسيري از نظر امام در جمله معروف «ملاک حال فعلي افراد است» مسبوق به سابقه است و پيش از اين نيز توسط يکي از سايت هاي نزديک به دولت در گفت وگو با هاشمي رفسنجاني به طور معناداري مطرح شده است.
    
اين در حالي است که با نگاهي به صحيفه امام راحل و وصيت نامه عبادي سياسي که آخرين نظرات ايشان در آن به وضوح و صريحاً ذکر شده است، خلاف چنين تفسير جهت دار و انحرافي مشاهده مي شود. آنچه در وصيت نامه سياسي الهي رهبر فقيد انقلاب اسلامي خطاب به آحاد مردم نوشته شده امري واضح و آشکار است که هيچ تاويلي را برنمي تابد. امام خميني در پايان وصيت نامه خود 4 تذکر مهم قيد مي کنند که آخرين آنها بدين قرار است: «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسي و اسلام نمايي بعضي افراد ذکري از آنان کرده و تمجيدي نموده ام، که بعد فهميدم از دغلبازي آنان اغفال شده ام. آن تمجيدها در حالي بود که خود را به جمهوري اسلامي متعهد و وفادار مي نماياندند، و نبايد از آن مسائل سوء استفاده شود و ميزان در هر کس حال فعلي او است
    
اين دقيقاً همان امري که در اين سال ها در مورد چرخش رفتارهاي برخي ياران انقلاب اسلامي از سابقه انقلابي و ضديت کردارشان با آرا و انديشه هاي امام خميني مورد استناد قرار گرفته و باعث اعتراض به کساني شده که از يک طرف خود را به امام خميني نزديک مي دانند و از طرف ديگر با عملکردشان در خلاف جهت منويات و اهدافي که امام در نظر داشتند و عمر شريفشان را در آن صرف کردند حرکت مي کنند.
    
آنچه از وصيت نامه امام راحل به خوبي دريافت مي شود، دقيقاً عکس سخناني است که از سوي يونسي و هاشمي و برخي از رسانه هاي خاص روايت مي شود. امام(ره) با بياني صريح و روشن با تکيه بر تجربه تاريخي اسلام که البته نمونه هايي از آن نيز در دوران ايشان رخ داد، جامعه را از طلحه و زبيرهاي زمانه بر حذر مي دارد و به طور صريح ملت ايران را نسبت به سوء استفاده هاي اينچنيني هوشيار مي سازند.