برنامه ريزي سفارت انگليس براي فتنه چهار ماه قبل از انتخابات

برنامه ريزي سفارت انگليس براي فتنه چهار ماه قبل از انتخابات
مستنداتي از سير حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقايع پس از انتخابات 16 خرداد-94
به دلیل اینکه شبکه ی خبر فرافکنی بی بی سی دولت فخیمه ی انگلیس میزگرد هایی تشکیل می دهد یا خبرهایی پخش می کند که سمت و سوی حمایت از مدعیان اصلاح طلب درنمایش ا نتخابات بازار مکاره د وره ید هم دارد . بنابراین  اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری برای خنثی کردن این تلاش سناریوی برنامه ریزی سفارت ا نگلیس برای فتنه را تدارک دیده است.
بخش عمده مرتبطين ما را افراد به اصطلاح روشنگر و کساني که به نوعي نسبت به حاکميت فعلي داراي زاويه بودند تشکيل مي داد و در همين رابطه بيشتر ارتباط ما با اصلاح طلباني مثل آقاي عطريانفر، آقاي شمس الواعظين و آقاي سعيد ليلاز بود که البته من اين جا بايد بگويم که متاسفانه دوستاني مثل اين آقايان به راحتي با ديپلمات هاي خارجي، خبرنگاران خارجي صحبت مي کردند و اين مشکلي بود که ايجاد مي شد که ما هم به هر حال با اينها ارتباط گيري کرده بوديم. هم چنين سفارت انگليس براي گسترش شبکه مرتبطين خودش از يک شيوه ديگر هم استفاده مي کرد که من الان خدمتتان توضيح مي دهم، آن در واقع استفاده از بخش VIP سفارت بود، اين شيوه ديگر بود. سفارت سعي مي کرد از افرادي که داراي دسترسي در حوزه هاي مختلف باشند، به خصوص افرادي که از جناح اصلاح طلب باشند، بخشي را به نام بخش VIP در کنسولگري سفارت انگليس که متصدي امور ويزا است، تاسيس کند. اين بخش تاسيس شد توسط ديپلمات هاي بخش سياسي که بعضاً ظاهراً مظنون به فعاليت هاي اطلاعاتي هستند به همراه ديپلمات هايي از بخش ويزا، از افرادي که متقاضي ويزاي انگلستان بودند، حالابراي خودشان يا براي بستگانشان دعوت مي شد که بيايند بخش ويزا، بيايند بخش VIP تا با آنها گفت وگو بشود. به اين ترتيب يک ارتباط اوليه اي برقرار مي شد و ضمن بررسي وضعيت فکري و ديدگاه هاي اين افراد و همچنين ميزان علاقه مندي آنها به ادامه ارتباط به نوعي ترتيباتي انجام مي شد که ملاقات هاي بعدي هم با آنها بتواند صورت بگيرد و بعد از اين مرحله که ملاقات هاي اوليه انجام مي شد تماس هاعمدتاً به خارج از سفارت منتقل مي شد.
        
شيوه ديگري هم بود براي در واقع ايجاد ارتباط و کشف مرتبطين جديد براي سفارت که از طريق شوراي فرهنگي بريتانيا يا همان «بريتيش کنسل» British council انجام مي شد، يکي از بخش هاي ديگري که در ارتباط با گسترش شبکه مرتبطين خيلي کارآيي داشت و براي شناسايي افراد داراي دسترسي به اخبار و اطلاعات مورد استفاده قرار مي گرفت. به خصوص افرادي که گرايشي هم نسبت به انگلستان داشته باشند. اين شوراي فرهنگي بريتانيا بود. از مهم ترين بخش هاي بريتيش کنسل مي توانيم به دو بخش بورس ها و پروژه ها اشاره کنيم. حالااينها در واقع کارکردشان چه بود؟
    
که در واقع اين دو بخش نقش بي بديلي در داخل شوراي فرهنگي بريتانيا بازي مي کردند. اين در 4 محور بود: يکي از آنها تلاش براي ايجاد مرتبطين جديد و تشکيل بانک اطلاعاتي در مورد کساني که با آنها ارتباط داشتند. حالااين به چه منظور است؟ ديتا بيسي Data Base تشکيل مي شد، ببينيد در هر دوره از امتحانات... که مثلاً برگزار مي شد چيزي در حدود 2000 نفر مثلاً شرکت مي کردند که خوب از اين 2000 نفر چيزي حدود 400 نفرشان در امتحان قبول مي شدند، ولي چيزي که اتفاق مي افتاد اين بود که خوب يک ديتا بيس 2000 نفره وجود داشت: اسم، فاميل، مشخصات، سطح تحصيلات، ارتباطات اين آدم ها گذشته شان و اين امکان را ايجاد مي کردکه در مقاطع بعدي بريتيش کنسل با اينها تماس بگيرد و ارتباطاتي با اين افراد برقرار بکند. محور دوم اين بود که تلاش مي کردبريتيش کنسل، شوراي فرهنگي بريتانيا براي تاثيرگذاري در سيستم مديريتي کشور از طريق برگزاري دوره هاي مشترک با سازمان ها و نهادهاي حکومتي، مثلاً پروژه مي گرفتند با في المثل وزارت بهداشت يا يکي ديگر از وزارتخانه ها، اين پروژه ممکن بود در حوزه بهداشتي باشد، ممکن بود در جايي ديگر در حوزه اجتماعي باشد، در حوزه فقر باشد، در حوزه فرهنگي باشد، و در اين پروژه که انجام مي دادند خوب هم اطلاعات جمع آوري مي شد در حوزه هاي مختلف و هم اينکه يک تلاشي صورت مي گرفت که آن حوزه هاي مديريتي که مربوط به اين امور مي شدند تحت تاثير قرار بگيرد.
    
محور سوم در واقع شناسايي و جذب نخبگان بود از طريق اعطاي بورس هاي مختلف مثل بورس شونينگ که بورس مخصوص وزارت امور خارجه انگليس است و هر سال تعدادي از فرهيختگان و فارغ التحصيلان دانشگاهي اقدام مي کردند، داوطلب مي شدند براي اينکه آن را دريافت کنند. اين بورس ها در حوزه هاي خاصي هم بود و در دانشگاه هاي انگلستان برگزار مي شد که از شرط هاي آن هم اين بود که اينها بروند آن جا، افرادي هم انتخاب مي شدند که با استعداد باشند، توانا باشند، جزو نخبگان کشور باشند و شرطي هم که مورد نظر قرار مي گرفت اين بود که اينها بروند انگلستان، درس بخوانند در اين دانشگاه ها با بورسي که داده مي شود و برگردند به کشور، در واقع يک پروژه درازمدتي بود براي تحت تاثير قرار دادن رهبري يا مديريت فکري آينده کشور، کساني باشند که تمايلاتي در واقع داشته باشند و محور چهارم تلاش در جهت دستيابي به پيشرفت هاي علمي کشور بود که اين در حوزه جاسوسي علمي و صنعتي قرار مي گيرد و تحت پوشش کمک به پروژه هاي دانشگاهي و تحقيقاتي و غيره بود. بريتيش کنسل مي آمد پروژه هاي مشترکي مي گرفت با دانشگاه هاي کشور و با مراکز علمي کشور. اين پروژه ها را در واقع سرمايه گذاري مي کرد، کمک مي کرد از اطلاعات علمي که در انگلستان در دسترس بود استفاده مي کرد ولي اتفاق بعدي اش که مي افتاد اين بود که حالايا تدريجاً پروژه را مي بردند به سمت انجامش در خود انگلستان يا دستاوردهاي اين را مورد استفاده قرار مي دادند.
    
من يک حوزه ديگر را در واقع در گسترش نفوذ، اين جا فکر مي کنم نياز باشد اشاره بکنم و آن NGOها است. در همين راستاي سياست هاي خصمانه دولت انگليس عليه جمهوري اسلامي راهبرد و سياست ديپلماسي عمومي يا همان «پابليک ديپلماسي» public Diplomacy به عنوان يکي از اساسي ترين شيوه ها و روش هاي تاثيرگذاري در جوامع مورد هدف توسط انگلستان دنبال مي شود و سفارت انگلستان هم در تهران بابت هر يک بودجه سالانه اي بالغ بر 300 هزار پوند از لندن دريافت مي کرده براي به اصطلاح کمک به NGOهاي ايراني که اين يکي از حوزه هاي اصلي است که در آن در واقع ارتباط گيري مي شد از طريق ديپلماسي عمومي و سعي مي شد از طرف سفارت که در اين عمليات تاثيرگذاري ها بر سياست ها و راهبردهاي اين NGOها صورت بگيرد. حالاکاري هم که براي اين تاثيرگذاري مي شد، جمع آوري اطلاعات و اخبار بود در حوزه هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي و يکي از ديپلمات هاي سفارت انگلستان خيلي فعال تر بود در اين زمينه، آقاي تام برن که دبير دوم سياسي سفارت بودند، تام برن در زمينه ارتباط گيري و پرداخت کمک هاي مالي تخصيصي از طرف دولت انگليس به NGOهاي مختلف در سراسر کشور نقش ويژه اي داشت و همان طوري که عرض کردم به هر حال پروژه هاي مختلفي هم با NGOها برگزار مي شد که در حوزه هاي مختلف بود ولي آن چيزي که اين جا محور بود و آن چيزي که اهميت داشت، در واقع گسترش شبکه بود و تاثيرگذاري و توانايي بيشتر سفارت براي جمع آوري اطلاعات و اخبار.
    
خوب به هر حال سخت است راجع به وزارت امور خارجه انگلستان صحبت کردن و راجع به BBC هم صحبت نکردن، يکي از در واقع کارکردهاي اطلاعات و اخبار جمع آوري شده توسط کارمندان محلي سفارت، از مرتبطين سفارت، اين بود که اين گزارش هايي که تهيه مي شد در تهران و براي بررسي و تنظيم سياست هاي لندن نسبت به ايران، اينها براي وزارت امور خارجه انگلستان در لندن مخابره مي شد. در همين خصوص برخي از اين اطلاعات و اخبار ارسالي تبديل به سياست هاي کاري از سوي لندن مي شد. از سوي دولت انگلستان که خوب طبيعي هم است و بخشي از اين سياست ها هم به شبکه فارسي BBC ابلاغ مي شد و توسط آنها به اجرا گذاشته مي شد و خوب به هر حال شبکه BBC و گردانندگان آن شبکه با توجه به برد رسانه اي که BBC دارد تلاش مي کردند که اگر به خاطر داشته باشيد 6 ماه قبل اين شبکه راه اندازي شد، قبل از انتخابات، عذر مي خواهم در آن زمان راه اندازي شد و تلاش بسيار زيادي کردند که مخاطب گيري کنند، ضريب نفوذ در مخاطبان ايراني ايجاد بکنند... خيلي هم حرفه اي کار کردند و خيلي خوب هم توانستند تحت تاثير قرار بدهند بخش بزرگي از مخاطبان ايراني را. و در دوره انتخابات هم مي بينيم که چيزي حدود 80 درصد برنامه هاي اين شبکه و بعد از دوره انتخابات به موضوع ايران اختصاص داده شده بود که اين را بايد در چارچوب تلاش BBC براي تاثيرگذاري و انجام القائات مختلف در نظر بگيريم مثل بحث شايعه تقلب مطرح مي شد، شروع مي کردند در برنامه «نوبت شما» راجع به آن بحث کردن يا در برنامه هاي مختلف آن شبکه يا در مقاطع مختلف يک موضوعي که شايد حتي در اينجا هنوز خيلي مهم نبود يا اصلامهم نبود اين را به يکباره مي ديديم که BBC با توجه خاصي دارد به آن مي پردازد.
    
اگر اجازه بفرمائيد رياست محترم دادگاه، من در مورد تحرکات سفارت انگلستان هم در انتخابات و همين دوره رياست جمهوري مسائل پس از انتخابات خدمتتان عرايضي داشته باشم. حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسه اي تشکيل شد در سفارت انگلستان با حضور ديپلمات ها و کارمندان بخش سياسي سفارت و با تدوين دستورالعمل دريافتي که از لندن رسيده بود، بررسي تحولات انتخاباتي در دستور کار تمامي کارمندان محلي بخش سياسي قرار گرفت که در همين رابطه طي ملاقات هاي متعدد با مرتبطين در اماکن بيرون از سفارت از جمله رستوران ها، کافي شاپ ها، که پيشتر عرض کردم خدمتتان، و دفاتر برخي از فعالين سياسي به ويژه جناح اصلاح طلب، جمع آوري هاي اطلاعات و اخبار از آنان انجام مي شد و جلساتي به صورت منظم و روزانه در سفارت تشکيل مي شد که در اين جلسات روزانه اي که ما در سفارت داشتيم، اين اطلاعات و اخبار جمع آوري شده مورد بررسي قرار مي گرفتند، تحليل مي شدند و براي لندن ارسال مي شدند. اين کار يعني ملاقات با مرتبطين هم در تهران و هم در ديگر استان ها با حضور ديپلمات انگليسي به طور فعال پيگيري مي شد و اين سفرهايي که حالابه شکلي سفرهاي استاني سفارت انگلستان بود اين سفرها هم تا دو روز قبل از انتخابات انجام مي شد و جمع بندي اي صورت گرفته بود نسبت به انتخابات، بررسي اي صورت گرفته بود در مورد ميزان مشارکت مردم هر استان در انتخابات و گرايشات آنها نسبت به نامزدها و اينکه نامزدها از جهت راي در چه وضعيتي هستند.
    
من اينجا لازم مي بينم ]که بگويم[ که آن دستورالعملي که ارسال شد براي ما از طرف لندن يک دستورالعمل دو صفحه اي بود. اين حوزه هاي مختلفي را تحت پوشش قرار مي داد ولي حوزه هاي مهمي که اينجا در واقع وجود داشت ديدگاه هاي مقام معظم رهبري نسبت به انتخابات بود، اينکه ايشان چه ديدگاه هايي دارند؟ آيا گرايش خاصي نسبت به هيچ کدام از کانديداها دارند؟ معيارهايي که اعلام مي کنند در مورد کانديداها و انتخابات به چه صورت است؟ هم چنين ائمه جمعه، نمايندگان مقام معظم رهبري در ارگان ها و نهادهاي مختلف آيا اظهارنظرهاي اينها و نکاتي که اينها به آنها اشاره مي کنند جهت خاصي را دنبال مي کنند؟ آيا حمايت از يک کانديداي خاص را دنبال مي کند يا خير؟ هم چنين تکيه خاصي صورت گرفته بودو از ما خواسته شده بود که توجه خاصي داشته باشيم نسبت به سپاه و بسيج و نقششان در انتخابات از جهت فرماندهان سپاه، ديدگاه هاي فرماندهان سپاه در مورد انتخابات، در مورد اينکه آيا گرايش ويژه اي به هيچ کدام از کانديداها وجود دارد؟ آيا مسائل خاصي را مي خواهند مطرح کنند يا غيره. هم چنين حوزه هاي ديگري که عرض کردم ارتباط با مرتبطين وجه مهمي از کار ما بود، گفت وگوها و جمع آوري اخبار و اطلاعات در اين چارچوب صورت مي گرفت. يک وجه خيلي مهمي که وجود داشت اين بود که از ما خواسته شده بود تا جايي که مي توانيم هم در سفرهاي استاني و هم در تهران با مردم عادي صحبت کنيم و نظرات اينها را بگيريم، ببينيم چه گرايشاتي دارند، چگونه به انتخابات نگاه مي کنند و در واقع به چه کانديدايي بيشتر تمايل دارند. از جمله فعاليت هاي ديگر ديپلمات هاي انگليسي در موضوع انتخابات، تلاش آنها در جهت پيدا کردن مرتبطين در ستادهاي انتخاباتي نامزدها بود که در اين راستا من مي توانم به تلاش هاي الکس پين فيلد که دبير اول سياسي سفارت انگلستان در تهران هستند براي ملاقات و مذاکره با چند نفر از اعضاي ستادهاي انتخاباتي نامزدهاي مختلف اشاره بکنم و همين طور يکي ديگر از ديپلمات ها از سفارت به اسم آقاي تام برن دبير دوم سياسي سفارت انگلستان بودند که تحت پوشش توريست به ستاد انتخاباتي آقاي موسوي و آقاي احمد ي نژاد در رشت و قم رفتند، به ستادهاي انتخاباتي اين دو کانديدا و هم چنين ستاد آقاي موسوي در تهران.
    
از اين قسمت که بگذريم، از ديگر برنامه هاي سفارت انگلستان در موضوع انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، ملاقات الکس پين فيلد دبير اول سياسي سفارت انگلستان با برخي نفرات وابسته به حزب اعتماد ملي و دفاتر تبليغاتي آقاي ميرحسين موسوي بود. همين طور ما با يکي از مشاورين ستاد انتخاباتي آقاي موسوي پيرو مسائل مرتبط با انتخابات و همين طور اتفاقات مربوط به بعد از انتخابات و اغتشاشات تماس هاي مستمري داشتيم و از طريق من بعد از انتخابات اين تماس ها ادامه پيدا کرده بود که در يکي از اين ملاقات هايي که ما داشتيم به همراه آقاي الکس پين فيلد، با ايشان قبل از انتخابات راجع به مسئله انتخابات و گرايش ها و اين مسائل صحبت کرديم. 
    
حالاما با اين پروسه داريم مي آييم جلو، جمع آوري اطلاعات و اخبار از طرف سفارت انگلستان در مورد انتخابات صورت مي گرفت. مي رسيم به روز انتخابات و اعلام نتايج اوليه انتخابات که در نتيجه آن آقاي احمدي نژاد پيروز شدند. اين نتيجه حقيقتش اين است که براي سفارت انگلستان بهت آور بود و باعث شگفتي ديپلمات انگليسي شد. در اولين گزارش ارسالي هم که بعد از انتخابات براي لندن داشتيم روي ادعاي تقلب از سوي يکي از طرفين انتخابات سفارت انگلستان تاکيد کرده بود.
    
ما يک روند پيگيري مسائل انتخاباتي را پيش از انتخابات داشتيم و بعد از آن هم تقريباً اين روند ادامه پيدا کرد، حوادث بعد از آن هم همين طور و طبق دستور سفارت از کارمندان محلي خواسته شده بود که حضور فعال داشته باشند در تجمعات و اغتشاشات غيرقانوني همراه با ديپلمات انگليسي که به خصوص دو ديپلمات اخراج شده آقاي تام برن و پل بلمي که اين جا مي توانم به آنها اشاره بکنم، آقاي تام برن از بخش سياسي و آقاي پل بلمي از بخش ويزا و حالامن مصاديقي را هم درمورد حضور اين ديپلمات ها در اين تجمعات مي توانم خدمتتان بگويم.
    
يکي آقاي تام برن دبير دوم سياسي سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگيري و تظاهرات خيابان هاي سنائي و مطهري ايشان رفته بودند.
    
آقاي الکس پين فيلد دبير اول سياسي سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگيري و تظاهرات خيابان هاي سنائي و مطهري حضور داشتند.
    
پاتريک ديويس کاردار سفارت انگلستان در راهپيمايي غيرقانوني خيابان انقلاب تا دانشگاه شريف حضور داشته است.
    
سام مورگان دبير سوم مطبوعاتي سفارت در مورخه 88/3/25 حد فاصل خيابان هاي مطهري و شريعتي ايشان حضور در تظاهرات و ديگري هاي غيرقانوني را داشته است.
    
مورد پنجم آقاي تام برن دبير دوم سياسي سفارت دوباره در مورخه 88/3/28 در راهپيمايي آرام خيابان انقلاب حضور داشته است.
    
و هم چنين آقاي پل بلمي که پيشتر اشاره کردم، ايشان معاون بخش ويزاي سفارت بودند، در مورخه 88/3/28 در خيابان فردوسي روبه روي منوچهري مبادرت به عکاسي از تجمعات مي کردند.
    
باز آقاي سام مورگان دبير سوم مطبوعاتي سفارت انگليس در مورخه 88/3/27 در خيابان کريم خان آن جايي که راهپيمايي آرام داشت برگزار مي شد، ايشان حضور داشته است.
    
و اين جا شايان ذکر است که الکس پين فيلد دبير اول سياسي سفارت انگليس از احدي از کارمندان محلي درخواست کرده بود تا صبح روز پس از تجمع غيرقانوني ميدان بهارستان از آثار تخريب اموال عمومي گزارش تهيه کنند که مي شود روز 4 تير، فکر مي کنم چهارم تيرماه. هم چنين در تاريخ 88/3/28 سفير انگلستان در ايران آقاي سايمون گس همراه با پاتريک ديويس که کاردار سفارت مي شود نسبت به مشاهده راهپيمايي آرام و غيرقانوني طرفداران موسوي اقدام کرده بودند.
    
يکي ديگر از اعضاي بخش سياسي بودند، دبير سومي بودند، آقاي دومينيک روودز که ايشان در دو مقطع لباس سبز پوشيدند و در ميان مردم ظاهر شدند. البته هدف ايشان از پوشيدن لباس به نوعي اظهار طرفداري نسبت به جريان سبز بوده است.
    
آخرين مورد که مربوط به روز انتخابات مي شود حضور آقاي الکس پين فيلد بود در حوزه راي گيري ميدان هفت حوض نارمک در روز راي گيري مورخ 88/3/22 و گفت وگو با تعدادي از راي دهندگان به منظور پيش بيني مشارکت مردم در انتخابات و هم چنين بررسي ميزان علاقه آنها به هر يک از کانديداها، همان طور که عرض کردم اين مربوط به دوره انتخابات و بعد از انتخابات مي شود.
    
در دوره بعد از انتخابات به شکل خاص گزارش گيري از طرف آقاي سفير آقاي سايمون گس درخصوص مباحث قبل و بعد از انتخابات صورت مي گرفت. اين گزارش گيري ها به چه صورت بود؟ آقاي سفير انگلستان هر روز صبح ساعت 9 با تمام اعضاي بخش سياسي اعم از ديپلمات ها و کارمندان محلي جلسه داشتند و آخرين اخبار و اطلاعات جمع آوري شده را دريافت مي کردند و طي گزارشي به لندن ارسال مي کردند، اين يک برنامه روتين بخش سياسي بود.
        
سفير انگلستان نيازمندي هاي اخبار و اطلاعاتي خود را در موضوع تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات در قالب هشت سوال کلي از کارمندان محلي درخواست داشت تا آنها يعني کارمندان محلي، شامل من، با گفت وگو با مردم شرکت کننده در اين تجمعات غيرقانوني که در خيابان ها برگزار مي شد پاسخ آن سوالات را دريافت و گزارش کنند. سوالاتي که ايشان مطرح کرده بودند، آن هشت محوري که مطرح کرده بودند براي گزارش هايي که از طرف کارمندان محلي تهيه بشود به اين ترتيب بودند:
    1-
در سطح شهر چه اتفاقي دارد مي افتد؟
    2-
مواضع جناح هاي مختلف درخصوص نماز جمعه 88/3/29 مقام معظم رهبري چگونه است؟ يعني هر کدام از اين جناح ها چه موضع گيري اي کردند و چه نظراتي را ابراز داشتند؟
    3-
تلاش در جهت به دست آوردن اسامي دستگير شدگان در روزهاي بعد از انتخابات، حالابخشي از فعالين سياسي، بخشي هم از افراد ديگري يا اغتشاش گران دستگير شده بودند. لندن از ما خواسته بود که تا جايي که مي توانيم اسامي کساني را که در اين روزها دستگير شدند به دست بياوريم.
    4-
پيگيري اطلاعات مربوط به تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات شهرستان ها بود که از طريق مرتبطين تماس تلفني برقرار بکنيم. چون در اينترنت يا رسانه هاي خارجي مطالبي درمورد وضعيت در شهرستان هاي ديگر مطرح مي شد و از ما خواسته شده بود که از طريق مرتبطين مان چک کنيم ببينيم که در آن شهرستان ها وضعيت به چه ترتيب است و صحت و سقم اين اخبار را چک کنيم.
    5-
تلاش در ملاقات با چهره هاي شاخص نزديک به کانديداهاي معترض در دوره بعد از انتخابات و با اين چهره هاي شاخص صحبت بکنيم و ببينيم نظرات آن کانديداهاي معترض چگونه است.
    6-
رياست محترم دادگاه، در واقع تلاش براي به دست آوردن دلايل و مدارک معترضين بود نسبت به بروز تقلب در انتخابات که اينها درمورد بروز تقلب در انتخابات چه مدارک و دلايلي دارند.