يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " تزريق پني سيلين! "

اوین نامه ی کیهان  3 شنبه 26 خردادماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " تزريق پني سيلين! "
شیوه ی بیش از حدمضحک نان قرض دادن  که همراه باتعارفات وشکسته نفسی کردن های بازجویانه می باشد هرازگاهی سربازجو شریعت نداری چاشنی ابتدای بعضی ازیادداشت های روزخود می کند . یاد بکار می برد .زیرا هدف هم  گران فروشی کردن یاو سط دعوا نرخ تعیین کردن است .هم نوعی پیش دستی توجیه گری برای انتقادات واتهامات تندی است که به مخاطب یا مخاطبین خود وارد می کند . درست تلاش تلاش مذبوحانه برای باز گذاشتن راه فرارش می کند که گویاانتقاد کردنش نه از تحقیر و تمسخر کردن که ازموضع دلسوزی و احساس مسئولیت است. زیرا که  نظریه پردازی کارشناسانه اش همراه با توصیه ها و رهنمودهایی است که ارائه می کند .بنابراین نظراتش نه جای انتقاد ندارد که مستحق پاداش وقدردانی هم هست .  برایهمین پیرامون نظر حسن روحانی در مورد پروتکل الحاقی در ابتدای یادداشت روز خود گفته است :
کاش نيازي به اين نوشته نبود و يا دستکم اين که نگارنده مي توانست خود را قانع کند که نيازي به اين وجيزه نيست. اما متاسفانه برخي از اظهارات رئيس جمهور درباره چالش هسته اي و «توافق احتمالي» به گونه اي است که اگر مصداق «سهواللسان» و «خطاي بيان» نباشد - که ان شاءالله باشد- بيم آن مي رود که با سوءاستفاده دشمنان روبرو شود و زياده خواهي بيشتر آنان را در پي داشته باشد. از اين روي اشاره به نکاتي براي پيشگيري از سوءاستفاده حريف ضروري به نظر مي رسد. از جمله اينگونه اظهارات مي توان به بخشي از سخنان آقاي روحاني در کنفرانس خبري روز شنبه ايشان اشاره کرد. آنجا که درباره پروتکل الحاقي مي گويند؛    «پروتکل الحاقي چيزي نيست که مخصوص ايران باشد... بسياري از کشورهاي دنيا، امروز پروتکل الحاقي را اجرا و به آن عمل مي کنند. 124 کشور پروتکل الحاقي را اجرا مي کنند.
 درادامه سربازجو شریعت نداری باترفندو تجربه بازجویی و پرونده سازی برای روحانی کیفرخواست سنگین بالا بلندی تنظیم کرده است که در یک مورد از بندهای اتهامی کیفرخواست چنین ازروحانی سئوال کرده است:
    اکنون بايد از رئيس جمهور پرسيد، اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي در فاصله سال هاي 2003 تا 2005 کدام نتيجه مثبت و قابل قبولي را به دنبال داشته است که حضرتعالي با استناد به آن، اجراي دوباره پروتکل الحاقي را به نفع کشور تلقي کرده و توصيه مي فرمائيد؟! مگر غير از اين است که در سال هاي مورد اشاره بعد از اجراي پروتکل الحاقي و اجازه بازرسي هاي سر زده از هر مکان و در هر زمان و در پي چند دور مذاکرات فشرده با تروئيکاي اروپايي و در حالي که حضرتعالي به عنوان مسئول تيم مذاکره کننده نسبت به نتيجه مذاکرات ابراز خوشبيني مي کرديد، پيشنهاد و خواسته نهايي سه کشور اروپايي طرف مذاکره- فرانسه، آلمان و انگليس- آن بود که بهترين تضمين براي آنها، دست کشيدن کامل ايران از فعاليت هسته اي است؟! و به دنبال اين پيشنهاد باج خواهانه بود که جمهوري اسلامي ايران مذاکرات را متوقف کرد و تمامي فعاليت هاي هسته اي تعليق شده را از سر گرفت. بنابراين اگر تجربه اجراي قبلي پروتکل الحاقي قابل استناد باشد- که هست- تنها نتيجه اي که از آن تجربه مي توان گرفت، تن ندادن به اجراي دوباره پروتکل الحاقي است و نه آنگونه که رئيس جمهور محترم مطرح کرده اند، اجراي دوباره آن!
   بالاخره سربازجو شریعت نداری درپایان یادداشت روز یا کیفرخواست تنظیمی علیه ی روحانی برای اینکه  پاسخ تشریح شرایط بازتاب تخریبی تحریم های ناشی ازبرنامه هسته ای که روحانی درسخنرانی اخیر خود تشبیه به بیماری کرده بود که وضعیت خطری دارد. برای اینکه توپ را توی نه زمین که دروازه روحانی کرده وبه ریشخند گرفته باشد. ازموضع تحقیر وتمسخر خطاب به روحانی گفته است :
 از آنجا که نگارنده با  روحاني سابقه مزاح دارد، با کسب اجازه از ايشان، حکايت زير را وصف الحال مي داند و اميد آن که اين مزاح، رنجش خاطر رئيس جمهور محترم کشورمان را در پي نداشته باشد، مي گويند پزشک معالج براي پي بردن به حساسيت بيمار نسبت به تزريق آمپول پني سيلين، از وي پرسيد؛ آيا تاکنون تجربه تزريق پني سيلين داشته ايد؟ بيمار پاسخ داد آري و پزشک آمپول پني سيلين را با اطمينان خاطر به وي تزريق کرد، اما در کمال تعجب مشاهده کرد که بيمار بلافاصله پس از تزريق دچار تشنج شديد و تنگي نفس شده و در وضعيت بسيار خطرناکي قرار گرفته است. پزشک با عجله دست به کار شده و با هزار زحمت بيمار را از خطري که او را تهديد مي کرد نجات داد و با تعجب پرسيد؛ مگر شما نگفتيد قبلاهم پني سيلين تزريق کرده ايد؟ و بيمار گفت؛ بله دفعه قبل هم که تزريق کردم به همين حالت تشنج و لرز و تنگي نفس دچار شده بودم!
داشته باشید که درمدت دو هفته باقیمانده تا 10 تیرمهلت تعیین شده ی مذاکره هسته ای بازهم مخالفان مذاکره ی هسته ای که وابسته به خامنه ای وپاسداران اند، تند وتیزتر انتقادات تمسخر وتهدید آمیز اتهامی نسبت به موافقان مذاکره هسته ای  بکار خواهند برد.

کاش نيازي به اين نوشته نبود و يا دستکم اين که نگارنده مي توانست خود را قانع کند که نيازي به اين وجيزه نيست. اما متاسفانه برخي از اظهارات رئيس جمهور محترم درباره چالش هسته اي و «توافق احتمالي» به گونه اي است که اگر مصداق «سهواللسان» و «خطاي بيان» نباشد - که ان شاءالله باشد- بيم آن مي رود که با سوءاستفاده دشمنان روبرو شود و زياده خواهي بيشتر آنان را در پي داشته باشد. از اين روي اشاره به نکاتي براي پيشگيري از سوءاستفاده حريف ضروري به نظر مي رسد. از جمله اينگونه اظهارات مي توان به بخشي از سخنان آقاي دکتر روحاني در کنفرانس خبري روز شنبه ايشان اشاره کرد. آنجا که درباره پروتکل الحاقي مي گويند؛
    «
پروتکل الحاقي چيزي نيست که مخصوص ايران باشد... بسياري از کشورهاي دنيا، امروز پروتکل الحاقي را اجرا و به آن عمل مي کنند. 124 کشور پروتکل الحاقي را اجرا مي کنند... در پروتکل الحاقي، چيزي به نام بازرسي وجود ندارد... ما در سال 2003 تا 2005 پروتکل الحاقي را اجرا کرديم و مي دانيم که چگونه است... مسئله مهم براي ايران، اين است که با اجراي توافق و پروتکل الحاقي ثابت کند که اتهاماتي که عليه ايران مطرح مي شود و اينکه ايران در پي ساخت بمب هسته اي است، اتهامات بي اساس است».
    
با عرض پوزش از رئيس جمهور محترم کشورمان بايد گفت، تعريف و توضيح ايشان درباره پروتکل الحاقي با واقعيات نه فقط منطبق نيست بلکه در تضاد نيز هست و پذيرش و اجراي آن مخصوصا آنگونه که در توافق لوزان آمده است مي تواند عواقب سخت و جبران ناپذيري را به دنبال داشته باشد و در اين باره گفتني است؛
    1
- فرموده اند که امروزه 124 کشور جهان - تعداد آنها 125 است- پروتکل الحاقي را پذيرفته و آن را اجراء مي کنند! و حال آن که؛ 
    
الف: برخي از اين 125 کشور، نظير بورکينافاسو، کنگو، آنگولا، چاد، کومور، گابن، افغانستان و ... اساسا هيچگونه فعاليت هسته اي ندارند که اجراي پروتکل الحاقي درباره آنها مصداق داشته باشد. پذيرش پروتکل از سوي اين کشورها در پي فشار آمريکا و با هدف اعتبار بخشيدن به وجهه بين المللي اين پروتکل صورت پذيرفته است.
    ب: شمار ديگري از اين 125 کشور، مانند آمريکا، فرانسه، چين، انگليس و روسيه کشورهايي هستند که برخورداري آنها از سلاح اتمي در معاهده NPT به رسميت شناخته شده است بنابراين پروتکل الحاقي که موضوع اصلي آن پيشگيري از انحراف به سوي توليد سلاح هسته اي است در مورد اين کشورها موضوعيت ندارد. البته گفتني است مطابق ماده اول معاهده NPT کشورهاي داراي سلاح اتمي از واگذاري اين تسليحات به ساير کشورها و يا کمک به آنها براي توليد سلاح هسته اي منع شده اند و تنها موردي که پذيرش پروتکل الحاقي از سوي اين کشورها را توجيه مي کند، همين نکته است ولي 5 کشور ياد شده پروتکل الحاقي را با قيدهايي نظير «عدم دسترسي به مراکزي که امنيت ملي آنان را به خطر مي اندازد-آمريکا»، «ممنوعيت دسترسي فيزيکي- روسيه»، «صرفا براي آموزش بازرسان آژانس- فرانسه» و... پذيرفته اند و براساس گزارش هاي رسمي آژانس هيچ يک از آنها نيز به مفاد ماده مورد اشاره پايبند نبوده اند.
    
ج: تعداد اندکي از اين 125 کشور، نظير ژاپن و آفريقاي جنوبي نيز که از فعاليت هسته اي برخوردارند، در شمار متحدان استراتژيک آمريکا و اروپا هستند که بديهي است شرايطي کاملاً متفاوت با جمهوري اسلامي ايران دارند. آمريکا نيازي به کشف اسرار نظامي آنها احساس نمي کند و يا ترور دانشمندان هسته اي اين کشورها را در دستور کار خود ندارد و...
    
با توجه به نکات ياد شده، اظهارنظر رئيس جمهور محترم که 125 کشور در جهان پروتکل الحاقي را پذيرفته و اجراء مي کنند با واقعيت انطباق ندارد. مثلاً؛ بورکينافاسو و آنگولاو گابن و... از کدام برنامه هسته اي برخوردارند که جناب روحاني به اجراي پروتکل الحاقي از جانب آنها اشاره مي فرمايند؟! و يا...
    2
- فرموده اند در پروتکل الحاقي چيزي به نام «بازرسي» وجود ندارد! و اين در حالي است که موضوع اصلي پروتکل الحاقي بازرسي هاي فراتر از NPT و پادمان هاي مربوطه، آنهم از نوع بازرسي هاي سرزده از هر مکان و در هر زمان است. پروتکل الحاقي اين بازرسي هاي سر زده را «حق آژانس» مي داند که انجام آن برخلاف ساير «بازرسي هاي ويژه» نيازي به تصويب شوراي حکام نيز ندارد. ماده 4 پروتکل الحاقي تاکيد مي کند که بازرسان آژانس در موارد خاص، محل مورد نظر خود براي بازرسي را فقط 2 ساعت قبل از شروع بازرسي، به اطلاع کشور ميزبان مي رسانند و...
    
بنابراين، اظهارنظر رئيس جمهور محترم که «در پروتکل الحاقي چيزي به نام بازرسي وجود ندارد»! نيز نه فقط عاري از واقعيت است بلکه بازرسي هاي تصريح شده در پروتکل الحاقي بسيار فراتر از بازرسي هاي پيش بيني شده و پذيرفته شده در معاهده NPT و پادمان مربوطه است.
    3- آقاي دکتر روحاني مي فرمايند؛ «ما در سال 2003 تا 2005 پروتکل الحاقي را اجرا کرديم و مي دانيم که چگونه است و در همان زمان هم که ميخواست اجرا شود، بحثي در کشور سرگرفت که اگر پروتکل اجرايي شود مساجد و خانه علما و مجلس شوراي اسلامي را بازرسي مي کنند که بي اساس بود»!
    
درباره اين بخش از اظهارات رئيس جمهور محترم بايد گفت؛ استناد به اقداماتي که در گذشته صورت پذيرفته- نظير اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي در سال هاي 2003 تا 2005- فقط هنگامي ارزشمند و توجيه کننده خواهد بود که از اقدامات ياد شده، نتيجه مطلوب و مثبتي به دست آمده باشد و در غير اين صورت، استناد به اقدامات گذشته نه فقط تکرار آن را توجيه نمي کند بلکه مي تواند و بايد به عنوان يک تجربه تلخ مانع از انجام دوباره آن باشد.
    اکنون بايد از رئيس جمهور محترم پرسيد، اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي در فاصله سال هاي 2003 تا 2005 کدام نتيجه مثبت و قابل قبولي را به دنبال داشته است که حضرتعالي با استناد به آن، اجراي دوباره پروتکل الحاقي را به نفع کشور تلقي کرده و توصيه مي فرمائيد؟! مگر غير از اين است که در سال هاي مورد اشاره بعد از اجراي پروتکل الحاقي و اجازه بازرسي هاي سر زده از هر مکان و در هر زمان و در پي چند دور مذاکرات فشرده با تروئيکاي اروپايي و در حالي که حضرتعالي به عنوان مسئول تيم مذاکره کننده نسبت به نتيجه مذاکرات ابراز خوشبيني مي کرديد، پيشنهاد و خواسته نهايي سه کشور اروپايي طرف مذاکره- فرانسه، آلمان و انگليس- آن بود که بهترين تضمين براي آنها، دست کشيدن کامل ايران از فعاليت هسته اي است؟! و به دنبال اين پيشنهاد باج خواهانه بود که جمهوري اسلامي ايران مذاکرات را متوقف کرد و تمامي فعاليت هاي هسته اي تعليق شده را از سر گرفت. بنابراين اگر تجربه اجراي قبلي پروتکل الحاقي قابل استناد باشد- که هست- تنها نتيجه اي که از آن تجربه مي توان گرفت، تن ندادن به اجراي دوباره پروتکل الحاقي است و نه آنگونه که رئيس جمهور محترم مطرح کرده اند، اجراي دوباره آن!
    
گفتني است آقاي دکتر روحاني در کتاب خود با عنوان «امنيت ملي و ديپلماسي هسته اي» پيشنهاد مورد اشاره تروئيکاي اروپايي را، تحقير آميز، چيزي شبيه کاپيتولاسيون و توهين به ملت ايران دانسته و مي نويسد سه کشور اروپايي به خاطر ارائه آن پيشنهاد توهين آميز بايد از مردم ايران پوزش بخواهند.
    از آنجا که نگارنده با جناب روحاني سابقه مزاح دارد، با کسب اجازه از ايشان، حکايت زير را وصف الحال مي داند و اميد آن که اين مزاح، رنجش خاطر رئيس جمهور محترم کشورمان را در پي نداشته باشد، مي گويند پزشک معالج براي پي بردن به حساسيت بيمار نسبت به تزريق آمپول پني سيلين، از وي پرسيد؛ آيا تاکنون تجربه تزريق پني سيلين داشته ايد؟ بيمار پاسخ داد آري و پزشک آمپول پني سيلين را با اطمينان خاطر به وي تزريق کرد، اما در کمال تعجب مشاهده کرد که بيمار بلافاصله پس از تزريق دچار تشنج شديد و تنگي نفس شده و در وضعيت بسيار خطرناکي قرار گرفته است. پزشک با عجله دست به کار شده و با هزار زحمت بيمار را از خطري که او را تهديد مي کرد نجات داد و با تعجب پرسيد؛ مگر شما نگفتيد قبلاهم پني سيلين تزريق کرده ايد؟ و بيمار گفت؛ بله دفعه قبل هم که تزريق کردم به همين حالت تشنج و لرز و تنگي نفس دچار شده بودم!
    
۴- و بالاخره اگرچه درباره برخي از اظهارات ديگر رئيس جمهور محترم در کنفرانس خبري روز شنبه نيز گفتني هايي هست ولي در پايان وجيزه پيش روي، تنها به اين نکته - که پيش از اين هم با ارائه شواهد و اسناد فراوان بر آن تاکيد داشته ايم - بسنده مي کنيم و آن، اين که؛ چالش 12ساله هسته اي فقط تابلوي هسته اي دارد و موضوع آن غيرهسته اي است. از اين روي با اطمينان کامل مي توان گفت که رسيدن به توافق هسته اي مطلوب با 5+1 و مخصوصا آمريکا محال و غيرممکن است و بهانه جويي ها، زياده خواهي ها و کارشکني هاي 12 ساله آمريکا از همين واقعيت ريشه مي گيرد. حريف اما، در همان حال که به کارشکني دست مي زند، اصرار دارد بعد از رسيدن به نقطه «عدم توافق» که قطعي است، جمهوري اسلامي ايران را مقصر جلوه دهد تا از اين طريق افکارعمومي بخشي از جهانيان را به نفع خود و در جبهه مقابل ايران اسلامي مصادره کند. در اين حالت از جناب روحاني انتظار مي رود فلش همه فريادها و اعتراض هاي خود را به سوي جبهه حريف بکشاند و نه خودي ها که با ايشان و تيم محترم هسته اي در رسيدن به توافق مطلوب همصدا و در مخالفت با توافق بد، همدل و همزبان هستند. حسين شريعتمداري.