يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "چه وقت آمدن بود ؟!"

اوین نامه ی کیهان شنبه 30 خرداد ماه سال 1394
    يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "چه وقت آمدن بود ؟!"
سربازجو شریعت نداری با ترفند ازریش بریدن و پیوند سبیل زدن ، راه انداختن کارناوال استخوان پوسیده چرخانی مردگان 30 سال پیش  جنگ را وصل  به امام حسین وکربلا  کرده است تا بتواند نتیجه گیری کند امام حسین درتصادف کشته نشده بود . همانگونه که کشته شدگان جنگ موهبت الهی که خمینی شیاد و پاسداران خواهان واستمرارش بودند هدفمند بود. برای همین  بیشماران دانش آموزان  مدارس بعنوان یکبارمصرفان عازم میادین مین جنگ خانمانسوز شدند چون خمینی شیاد همراه باپاسداران  برای بقای رژیم نکبت بار و تثبیت قدرتش نیاز به جنگ افروزی  داشت. اکنون نیز سربازجو شریعت نداری با شکافتن قبرستان و استخوان مرده چرخانی پاسداران بهانه کسب کرده تا علیه ی رقیب مدعی اصلاح و حامیان دولت روحانی  معرکه گیری کند. چون گفته است :
روز سه شنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کم نظيري که در  معرکه گیری استخوان های  پوسیده 270 شهيد غواص و گمنام خلق شد، يک جريان سياسي که متاسفانه برخي از کرسي هاي مسئوليت نظام را در اختيار دارد، به جاي همدلي و همزباني با توده هاي عظيم مردم و افتخار به برخورداري از يک ملت هوشيار و مقاوم، زبان به گلايه گشود که چرا مراسم تشييع پيکر شهدا به «ميتينگ سياسي»! تبديل شده و کساني تلاش کرده بودند پيام شهدا را به نفع يک جريان سياسي خاص مصادره کنند! طيف مورد اشاره که اندک و کم شمار نيز هستند ولي از يکسو، برخي مناصب دولتي را برعهده دارند و از سوي ديگر علاوه بر رسانه هاي فراوان داخلي، از حمايت گسترده رسانه ها و محافل بيگانه نيز برخوردارند، در گلايه و اعتراض به تشييع باشکوه ياد شده آورده بودند؛
درادامه سربازجو شریعت ندار مثل حرفه همیشگی اش از موضع  گزینه برداری و تنظیم کیفرخواست سیاست بازجویی اش را این چنین دنبال کرده است :
که آنها که هيچ نسبتي با شهيدان ندارند، شروع به نفرت پراکني و عقده گشايي کردند و کينه ها و بغض هايشان دوباره سر باز کرد»... و توضيح ندادند که کينه و نفرت آن روز عليه چه کساني و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
    
ديگري که بر کرسي معاونت رئيس جمهور تکيه زده است، با نوشتن يک متن - و به قول خودش دلنوشته- در فضاي مجازي، آورده بود؛
    «
اي کاش شهدا توسط عده اي مصادره به مطلوب نمي شدند، در هيچ جاي دنيا، با اين سرمايه ها چنين نمي کنند. امشب بارها از خودم سوال کردم که آيا شهدا و خانواده هايشان راضي هستند که دستمايه تسويه حساب هاي سياسي شوند»؟! اين معاون محترم رئيس جمهور توضيح نداده بود که «تسويه حساب سياسي» با چه کساني؟!
    
ديگري که او نيز از منصب و مسئوليتي در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «اي کاش عده اي، حداقل با تشييع اين پيکرهاي مطهر کاسبي نمي کردند»!...
    
يک مقام دولتي ديگر گلايه کرده و گفته بود که «برگزاري ميتينگ سياسي در سايه نام بلند پاکترين فرزندان اين مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقيم، که پيمودن راه نفاق و خيانت به آمال اين شهيدان هميشه مظلوم تاريخ است»!
    
و اظهارنظرهاي مشابه ديگري از همين دست.
در دنباله سربازجو شریعت نداری  برای پیگیری سناریوی خود گریز به فتنه88  زده تا  رقیب  را با آمریکا واسراییل همسو کند  تا  بتواند سئوالاتی را مطرح کند  که  چنین جنبه ی بازجویی و اتهامی دارد :
حالابايد از طيف ياد شده که لکه ننگ همسويي با دشمنان اين مرز و بوم در فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 در کارنامه سياسي برخي از آنان ثبت شده است پرسيد؛ مگر شعارهاي مردم که در مراسم کم نظير تشييع شهداي سه شنبه سر داده شده و يا بر صفحه پلاکاردها و پرچم ها نقش بسته بود، چه بود که تا اين اندازه شما را عصباني کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشته ايد، مي توانيد با مراجعه به فيلم ها و عکس ها و يا پرس وجو از توده هاي عظيم شرکت کننده در مراسم ياد شده، به شعارهاي آن روز پي ببريد، شعارهايي نظير؛ «مرگ بر آمريکا»، «مي جنگيم، مي ميريم، سازش نمي پذيريم»، «هيهات مناالذله»، «عزت قابل مذاکره نيست، حتي اگر دست هاي ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسليم، نبرد با آمريکا»، «تا آخر ايستاده ايم»، «خون شهيدان ما قابل اکسيد نيست»، «در منطق شهادت، تحريم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نمي کنيم»، «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسين است، نه تحريم ها» و
 آيا شعار «مرگ بر آمريکا» جاي گلايه دارد؟ و آيا عصبانيت جريان ياد شده از سردادن اين شعار غير از وابستگي آنان به شيطان بزرگ مي تواند هيچ معنا و مفهوم ديگري داشته باشد؟ مگر آمريکا قاتل اصلي شهداي مظلوم ما نبوده است؟ بنابراين چرا از شعار مردم عليه قاتل شهدا برافروخته ايد و رگ هاي گردنتان به نشانه عصبانيت بيرون زده است؟ آيا انتظار داشتيد مردم در مراسم تشييع شهدايشان شعار «درود بر آمريکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شايد هم عصباني هستيد که چرا مردم داستان جعلي مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمريکا را باور نکرده اند؟!... مي توانيد بفرمائيد کداميک از شهدا شعار «درود بر آمريکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمريکا» را مصادره شهدا تلقي کرده ايد؟! 
سربازجو شریعت نداری چون می داند که تا 10 تیر زمان زیادی باقی نمانده است . بنابراین خوب می داند که برای اخلال گری درروند مذاکره هسته ای نباید ازهیچ توطئه واتهام زنی به رقیب دریغ ورزد. لذا به روحانی واطرافیانش باا تهام نفوذی زدن گفته است :
به آساني مي توان درک کرد که جريان نفوذ کرده در اطراف رئيس جمهور از اين طريق در پي آن است که توافق با حريف را به هر قيمتي موجه و ضروري قلمداد کند! چرا که وقتي از يکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحريم ها وابسته باشد و از سوي ديگر آمريکا و متحدانش رفع تحريم ها را موکول به پذيرش شرايطي کنند که به يقين و بدون کمترين ترديدي، ذلت و تحقير ايران اسلامي و مردم اين مرز و بوم را در پي خواهد داشت به طور طبيعي، اين توهم به مردم القاء مي شود که اگر شرايط ذلت بار حريف را نپذيريد، حتي از آب خوردن هم محروم خواهيد شد! چنين است که حضور به موقع پيکرهاي مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظه هاي نياز اين ملت خداجوي و خداباور، بشارتهاي ترديد ناپذير را بر دل هاي بيدار نازل مي فرمايد و غبارها را مي زدايد»...
بهرحال سربازجو شریعت نداری در پایان یادداشت روز خودبرای اینکه مجدداً  موضع انتقادی   نسبت به سخنرانی روحانی محور تحریم ها وبازتاب آن داشته و آن  را زیر سئوال برده باشد تأکید کرده بار ديگر شعارهاي آن روز را مرور کنيد؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسين است، نه تحريم ها»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نمي کنيم»
1- چند سال قبل در گرماگرم يک مناظره وقتي سخن از درس آموز بودن قيام عاشورا به ميان آمد و بر ضرورت الگو گرفتن از مقاومت سالارشهيدان تاکيد شد، طرف مقابل به اعتراض گفت: چرا از ماجراي عاشورا که به سوگواري براي شهداي کربلااختصاص دارد استفاده ابزاري مي شود؟ و چرا عاشوراي حسيني(ع) را سياسي مي کنيد؟! به ايشان گفته شد، مگر حضرت اباعبدالله عليه السلام و يارانش در تصادف اتومبيل و يا سانحه سيل و زلزله کشته شده اند؟! سياست به مفهوم واقعي آن، اداره امور جامعه است و از اين روي نمي تواند بيرون از دايره وظايف و تکاليف يک مسلمان باشد. مخصوصا، حضرت امام حسين(ع) که امام مسلمين بوده اند. بني اميه براي پيشگيري از حاکميت سيدالشهدا(ع) که عدالت پرور و در تضاد با حاکميت ظالمانه و اشرافي آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند. بنابراين اگر در عزاي آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطه گران تاکيد نشود و از نياز به حاکميت اسلام که خواسته آن حضرت بود، سخني به ميان نيايد، مراسم و مجالس سوگواري و عزاداري آن امام مظلوم و شهيد، آنگونه که بايد، برپا نشده است.
    2
- روز سه شنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کم نظيري که در تشييع پيکرهاي مطهر 270 شهيد غواص و گمنام خلق شد، يک جريان سياسي که متاسفانه برخي از کرسي هاي مسئوليت نظام را در اختيار دارد، به جاي همدلي و همزباني با توده هاي عظيم مردم و افتخار به برخورداري از يک ملت هوشيار و مقاوم، زبان به گلايه گشود که چرا مراسم تشييع پيکر شهدا به «ميتينگ سياسي»! تبديل شده و کساني تلاش کرده بودند پيام شهدا را به نفع يک جريان سياسي خاص مصادره کنند! طيف مورد اشاره که اندک و کم شمار نيز هستند ولي از يکسو، برخي مناصب دولتي را برعهده دارند و از سوي ديگر علاوه بر رسانه هاي فراوان داخلي، از حمايت گسترده رسانه ها و محافل بيگانه نيز برخوردارند، در گلايه و اعتراض به تشييع باشکوه ياد شده آورده بودند؛
    «
هنوز مردم در راه معراج شهدا بودند که آنها که هيچ نسبتي با شهيدان ندارند، شروع به نفرت پراکني و عقده گشايي کردند و کينه ها و بغض هايشان دوباره سر باز کرد»... و توضيح ندادند که کينه و نفرت آن روز عليه چه کساني و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
    
ديگري که بر کرسي معاونت رئيس جمهور تکيه زده است، با نوشتن يک متن - و به قول خودش دلنوشته- در فضاي مجازي، آورده بود؛
    «
اي کاش شهدا توسط عده اي مصادره به مطلوب نمي شدند، در هيچ جاي دنيا، با اين سرمايه ها چنين نمي کنند. امشب بارها از خودم سوال کردم که آيا شهدا و خانواده هايشان راضي هستند که دستمايه تسويه حساب هاي سياسي شوند»؟! اين معاون محترم رئيس جمهور توضيح نداده بود که «تسويه حساب سياسي» با چه کساني؟!
    
ديگري که او نيز از منصب و مسئوليتي در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «اي کاش عده اي، حداقل با تشييع اين پيکرهاي مطهر کاسبي نمي کردند»!...
    
يک مقام دولتي ديگر گلايه کرده و گفته بود که «برگزاري ميتينگ سياسي در سايه نام بلند پاکترين فرزندان اين مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقيم، که پيمودن راه نفاق و خيانت به آمال اين شهيدان هميشه مظلوم تاريخ است»!
    
و اظهارنظرهاي مشابه ديگري از همين دست.
    3- حالابايد از طيف ياد شده که لکه ننگ همسويي با دشمنان اين مرز و بوم در فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 در کارنامه سياسي برخي از آنان ثبت شده است پرسيد؛ مگر شعارهاي مردم که در مراسم کم نظير تشييع شهداي سه شنبه سر داده شده و يا بر صفحه پلاکاردها و پرچم ها نقش بسته بود، چه بود که تا اين اندازه شما را عصباني کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشته ايد، مي توانيد با مراجعه به فيلم ها و عکس ها و يا پرس وجو از توده هاي عظيم شرکت کننده در مراسم ياد شده، به شعارهاي آن روز پي ببريد، شعارهايي نظير؛ «مرگ بر آمريکا»، «مي جنگيم، مي ميريم، سازش نمي پذيريم»، «هيهات مناالذله»، «عزت قابل مذاکره نيست، حتي اگر دست هاي ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسليم، نبرد با آمريکا»، «تا آخر ايستاده ايم»، «خون شهيدان ما قابل اکسيد نيست»، «در منطق شهادت، تحريم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نمي کنيم»، «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسين است، نه تحريم ها» و...
    
کداميک از شعارهاي ياد شده، با بينش و منش و راهي که شهداي بزرگوار و مظلوم اين مرز و بوم طي کرده اند همخواني ندارد؟! و از نگاه طيف مورد اشاره «سياسي بازي»! «نفاق»! «مخالفت با منافع ملي»! «سوءاستفاده از خون شهدا»! و... تلقي مي شود؟!
    4
- آيا شعار «مرگ بر آمريکا» جاي گلايه دارد؟ و آيا عصبانيت جريان ياد شده از سردادن اين شعار غير از وابستگي آنان به شيطان بزرگ مي تواند هيچ معنا و مفهوم ديگري داشته باشد؟ مگر آمريکا قاتل اصلي شهداي مظلوم ما نبوده است؟ بنابراين چرا از شعار مردم عليه قاتل شهدا برافروخته ايد و رگ هاي گردنتان به نشانه عصبانيت بيرون زده است؟ آيا انتظار داشتيد مردم در مراسم تشييع شهدايشان شعار «درود بر آمريکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شايد هم عصباني هستيد که چرا مردم داستان جعلي مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمريکا را باور نکرده اند؟!... مي توانيد بفرمائيد کداميک از شهدا شعار «درود بر آمريکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمريکا» را مصادره شهدا تلقي کرده ايد؟! 
    5-
مردم چه گناهي دارند که حاضر نيستند تن به ذلت بدهند؟! و با شعار «هيهات منا الذله» بر ادامه راه شهيدان که پيروي از سالار شهيدان است تاکيد ورزيده اند؟! راستي اگر شما روز عاشورا حضور داشتيد - نستجيربالله- به امام حسين(ع) اعتراض نمي کرديد که چرا به ذلت سازش با يزيد تن نداده و با سردادن فرياد «هيهات مناالذله» از حاکمان ظلم برائت جسته است؟!
    6-
مگر شما در پي سازش با دشمنان و تسليم در مقابل زورگويي و باج خواهي آنها بوده ايد که از شعارهايي نظير «تا آخر ايستاده ايم»، و «نه سازش نه تسليم» برآشفته ايد؟! و مگر در مذاکرات به دنبال فروش عزت مردم و نظام هستيد که از شعار «عزت قابل مذاکره نيست» عصباني شده ايد؟! تيم مذاکره کننده کشورمان که بارها بر حفظ عزت ايران اسلامي در مذاکرات تاکيد ورزيده است، پس، شما از کدام قبيله ايد که نسخه وطن فروشي مي پيچيد؟! و...
    7-
و اما، جان کلام آن که طيف مورد اشاره به يقين مي داند و مي دانسته است که مخالفت با شعارهاي روز سه شنبه مردم، براي اين طيف هزينه سنگيني به دنبال خواهد داشت و عاقلانه آن بود که براي حفظ موقعيت خود هم که شده، دست به مخالفت نزند. ولي چرا با سراسيمگي و عصبانيت به مقابله با آن شعارها برخاسته است؟! پاسخ اين سوال را فقط مي توان در تدارک يک توطئه احتمالي عليه مردم اين مرزوبوم دانست که با «حضور به موقع» 270 شهيد غواص و گمنام و حماسه بي نظير تشييع پيکرهاي مطهر آنان، نقش بر آب شده است. توضيح آن که وقتي برخي از مشاوران رئيس جمهور محترم به ايشان توصيه مي کنند که حتي «آب خوردن» مردم را هم به رفع تحريم ها گره بزند، به آساني مي توان درک کرد که جريان نفوذ کرده در اطراف رئيس جمهور محترم از اين طريق در پي آن است که توافق با حريف را به هر قيمتي موجه و ضروري قلمداد کند! چرا که وقتي از يکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحريم ها وابسته باشد و از سوي ديگر آمريکا و متحدانش رفع تحريم ها را موکول به پذيرش شرايطي کنند که به يقين و بدون کمترين ترديدي، ذلت و تحقير ايران اسلامي و مردم اين مرز و بوم را در پي خواهد داشت به طور طبيعي، اين توهم به مردم القاء مي شود که اگر شرايط ذلت بار حريف را نپذيريد، حتي از آب خوردن هم محروم خواهيد شد! چنين است که حضور به موقع پيکرهاي مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظه هاي نياز اين ملت خداجوي و خداباور، بشارتهاي ترديد ناپذير را بر دل هاي بيدار نازل مي فرمايد و غبارها را مي زدايد»...
    حالابه آساني مي توان فهميد که شهداي غواص و گمنام با حضور به موقع و بصيرت افزاي خود آنهم دقيقا «در لحظه هاي نياز»، «کاسبي»! چه کساني را کساد کرده و باعث «دلواپسي»! چه کساني شده اند؟! تا آنجا که انگار با زبان بي زباني خطاب به شهدا مي گويند؛ 
    
اين چه وقت آمدن بود؟!
    
بار ديگر شعارهاي آن روز را مرور کنيد؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسين(ع) است، نه تحريم ها»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نمي کنيم» و... نويسنده: حسين شريعتمداري