ایرانی‌ها "پیر" می‌شوند

گفتگو با دکتر عالیه شکربیگی
ایرانی‌ها "پیر" می‌شوند4 تیر-94
دررژیم قرون وسطایی ولایت فقیه یا باید توی جبهه جنگ کشته ومجروح شوی،یاتوی صف نوبت مواد قضایی و دادگاه باشی، یابی خانمان و بیکار وکارتون خواب ومعتاد وکلیه فروش شوی، یا فرارکنی ..... یااینکه بیمار و دچار پیری زود رس شوی
ایرانی‌ها
 فراروایران 7 درصد سالمند دارد. با توجه به رشد سالمندی در ایران، پیش‌بینی شده که این رقم تا ده سال آینده افزایش چشم‌گیری داشته باشد و ده سال بعد 15.5 میلیون سالمند در کشور زندگی کنند. این درحالی است که سیاست‌گذاری‌ها پیش‌بینی سرعت بالای ورود ایران به سالمندی را نکرده بودند و در صورت عدم برنامه‌ریزی‌های لازم چندسال آینده با بحران سالمندی مواجه خواهیم شد.
 به گزارش فرارو، با وجود اینکه هرم جمعیتی ایران همچنان هرمی جوان است، اما در چندسال آینده تغییر خواهد کرد و این تغییر به دلیل سرعت ورود به سالمندی است. گفته می‌شود که سرعت سالمندشدن جمعیت ایران دو برابر جوامع توسعه‌یافته و افزایش جمعیت سالمندی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در طی 30 تا 40 سال رخ می‌دهد. این در حالی است که این افزایش جمعیت در کشورهای توسعه‌یافته طی 100 تا 200 سال رخ می‌دهد.
نداشتن دیدگاه درست در برنامه‌ریزی‌های جمعیتی، تشویق مردم به فرزندآوری در دهه‌های 50 و 60، نبود آینده‌نگری، کاهش باروری و... از مباحثی است که کارشناسان درباره دلایل ورود سریع به سالمندی عنوان می‌کنند. اما پیش از هر چیز باید بتوان تعریف مشخص و جامعی نسبت به پدیده سالمندی در ایران داشت و راهکارهای جلوگیری از بحران سالمندی را پیدا کرد. 
دکتر عالیه شکربیگی - مدیرگروهِ علمی-تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران و دبیرکارگروه خانواده 
ایرانی‌ها
سالم معاونت زنان وخانواده نهاد ریاست جمهوریدر گفتگویی با فرارو به تشریح سالمندی در ایران پرداخت. وی می‌گوید "سالمندشدن جمعیت ایران نه به تدریج که یک‌دفعه و به دلایلی همچون کاهش باروری رخ داده است. دولت در مواجه با جمعیتی که به سوی سالمندی پیش می‌روند، برنامه‌های راهبردی و اجتماعی لازم را در سیاست‌های کلان خود تدارک ندیده بود و سند راهبردی سالمندی به‌تازگی در حال نگارش است".  
 سالمندان آسیب‌پذیرند
دبیرکارگروه خانواده سالم معاونت زنان وخانواده نهاد ریاست‌جمهوری در تحلیل پدیده سالمندی و گفت: رشد جمعیت سالمندان در جهان پدیده‌ای مربوط به سده بیستم است. این افزایش مدیون پیشرفت‌های علم پزشکی از یک سو و کنترل جمعیت از سوی دیگر است. افزایش امید به زندگی گرچه امری خوشایند است اما سال‌های پیری سال‌های مواجه‌شدن با مشکلات خاصی است. افراد سالمند از نظر وضعیت سلامتی همواره جزء افراد آسیب‌پذیر جامعه بوده‌‌اند. از سوی دیگر افراد با ورود به دوران سالمندی با کاهش روابط اجتماعی مواجه می‌شوند. این دو موضوع یعنی سلامت و کاهش روابط اجتماعی را اپیدمولوژیست‌ها مورد مطالعه قرار دادند. این پژوهشگران با ارائه نظریه حمایت اجتماعی به بررسی تاثیر روابط اجتماعی بر سلامت افراد پرداخته‌اند
 وی در ادامه اظهار کرد: نتیجه مطالعات آن‌ها نشان داد که بین داشتن روابط اجتماعی و نداشتن آن تفاوت زیادی وجود دارد. بررسی برکمن و سیم (1979) به‌عنوان مطالعه‌ای که سرآغازی برای مطالعات جدید پس از مطالعه کلاسیک دورکهایم در مورد پدیده خودکشی در حوزه تحقیقات اجتماعی پزشکی بود، نشان داد که در ایالت الامادا کالیفرنیا سالمندانی که دارای روابط قوی‌تری با اعضای شبکه اجتماع شخصی خود بودند در یک دوران نه ساله با وجود داشتن عارضه قلبی یک سوم کمتر از دیگر افراد در معرض عوامل خطرزا که منجر به سکته قلبی می‌شد، قرار داشتند در اغلب کشور‌هایی که با پدیده سالمندی مواجه شده‌اند با الگو قرار دادن این مطالعه، مطالعات گسترده‌ای در این زمینه انجام داده اند. این مطالعات، پیوند‌های پیچیده و مبهم بین ویژگی‌های اجتماعی فرد و وضع سلامتی او را به شکل یک جریان تحقیقی تازه درآورد که به گفته مارک رنو(1994) شناخت توصیفی رابطه‌ها را دیگر کافی نمی‌دانست و سعی داشت با دقت بیشتر راه‌هایی را بپیماید که نشان دهد امر اجتماعی با امر زیستی دست به دست هم می‌دهند و بیماری را به وجود می‌‌آورند. (آدام و کلوین، همان70)
 مدیرگروه علمی-تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران با اشاره به وضعیت سالمندی در ایران توضیح داد: با ملاحظه روند افزایش میزان سالمندی در ایران، این حقیقت به ذهن متبادر می‌شود که تغییرات ایجاد شده در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی در دهه‌های اخیر، فراهم آورنده فرصت‌هایی بوده که به نوبه خود رشد جمعیت سالمندی را به دنبال داشته است. به نظر می‌رسد از عوامل اصلی رشد جمعیت سالمندی در ایران عبارت از عوامل جمعیتی -سیر نزولی میزان موالید در دهه اخیر از یک سو و کاهش میزان‌های مرگ و میر جمعیت از سوی دیگر- بهبود خدمات بهداشتی و درمانی و رشد شتابان صنعت و شهر نشینی، با توجه به تغییرات جمعیتی بوده است که ذکر شد
 وی عنوان کرد: سالمند شدن جمعیت این نگرش را دامن زده که آیا این نیروی تحلیل رونده کار می‌تواند از آن قسمت از جامعه که معمولا اعتقاد به وابستگی آن‌ها به دیگران وجود دارد یعنی از کودکان و سالمندان حمایت نمایند یا خیر.
 سالمندِ پویا
عالیه شکربیگی از واژه "سالمندیِ پویا" سخن گفته و در این‌باره اظهار کرد: نسبت وابستگی سالمندی از تقسیم کل جمعیت 60 ساله و بالاتر، جمعیت 60-15 ساله محاسبه می‌شود. این نسبت در تمام دنیا به سرعت در حال رشد و تغییر و افزایش است. امروزه در تمام دنیا واژه سالمندیِ پویا مطرح شده است. یعنی با افزایش کمیت جمعیت سالمندی کیفیت جمعیت سالمندی زندگی آن‌ها نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. مولفه‌های مختلفی وجود دارند که بر روی سالمندیِ پویا اثر دارند از جمله مولفه‌های اقتصادی، رفتاری، شخصیتی، محیط فیزیکی-اجتماعی و بهداشتی که هر یک می‌توانند اثرات مختلفی بر روی کیفیت زندگی سالمندان داشته باشند(توکلی قوچانی، 1382:16). 
 در یک تحقیق نشان داده شد سالمندانی که دارای روابط قوی‌تر با اعضای شبکه اجتماع شخصی خود بودند با وجود داشتن عارضه قلبی یک‌سوم کمتر از دیگر افراد در معرض عوامل خطرزا که منجر به سکته قلبی می‌شد، قرار داشتند.
 وی ضمن اشاره به ارتباط میان تغییرات اجتماعی و سالمندی گفت: تغییرات سریع و پرشتاب در عرصه‌های فرهنگی و اقتصادی، صنعتی خانوادگی و بهداشتی و... از ویژگی‌های دوران معاصر است، تغییرات کیفی روابط بین افراد و خانواده‌ها را به گو نه‌ای فزاینده بیشتر کرده است. این تغییرات به نوعی دامنگیر همه کشورها شده است و در نگرش و رفتار آن‌ها و بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ساکنین مناطق مختلف رخنه کرده است و تا حدودی توانسته نگرش و رفتار آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. از پیامدهای این تغییرات، در حاشیه قرار گرفتن سالمندان و عدم توجه کافی به کیفیت زندگی و نیازهای روانی و اجتماعی آن‌ها از طرف خانواده و جامعه شده است
 سالمندی پدیده‌ای جدید در جهان
دکتر شکربیگی بر اهمیت دوران سالمندی تاکید کرده و گفت: بنابراین سالمندی پدیده جدیدی است و در کلیه جنبه‌های زندگی جوامع بشری از جمله طیف گسترده‌ای از ساختار زیستی، ارزش ها، هنجارها و سازمان‌های اجتماعی تحولات قابل ملاحظه‌ای به‌وجود آورده است. لذا مقابله با چالش‌های فرا راه این پدیده و استفاده از تدابیر مناسب در جهت ارتقاء وضعیت جسمی و روحی و اجتماعی سالمندان از اهمیت والایی برخوردار است. سالمندی دوره کمال و پویایی آدم است. سال‌هایی که به دلیل داشتن تجربه می‌توانند بهترین کارایی را داشته باشند، البته اگر خانواده‌ها گروه‌های سالمند را در میان خود باور کنند. سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسائل و نیازهای این مساله یک ضرورت اجتماعی است. با در نظر داشتن نیازهای خاص این دوران، توجه به رفتارهای ارتقادهنده جایگاه سالمندان در جامعه و خانواده نیز امر بسیار مهمی است که عمدتا مورد غفلت قرار می‌گیرد
جمعیت سالمند ایران به‌سرعت زیاد می‌شود
این استاد دانشگاه تصریح کرد: پیرشدن حق همه افراد بشر است و این امر بر اهمیت پدیده سالمندی و پیشگیری از مشکلات آن می‌افزاید. امروزه تقریبا 31 کشور جهان هر یک بیش از دو میلیون سالمند بالای 60سال دارند که روز به روز بر تعداد این کشورها افزوده می‌شود. در ایران نیز نسبت جمعیت سالمند با توجه به کاهش میزان تولد و افزایش طول عمر، به سرعت در حال افزایش می‌باشد.
 تغییرات در شرایط زندگی منجر به ایجاد فردگرایی در زندگی سالمندان شده و افراد در عین‌حال که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، اما از یکدیگر فاصله دارند و میان آن‌ها شکاف نسلی برقرار است. در ایران برخی از خانواده‌ها که امکانات لازم را داشتند، سالمندان را به سرای سالمندان فرستاده‌اند و برخی دیگر که از این امکانات برخوردار نیستند، آن‌ها را در کنار خود نگه می‌دارند، در کنار هم بودنی که در بعضی خانواده‌ها بعضا منجر به مخاطراتی نیز در روابط نسل‌ها می‌شود.
 جمعیت جهان پیر می‌شود
دبیرکارگروه خانواده سالم معاونت زنان وخانواده نهاد ریاست جمهوری در ادامه گفت: پدیده پیرشدنِ جمعیت جهانی به دلایل کاهش میزان مرگ ومیر ناشی از پیشرفت‌های علوم پزشکی، بهداشتی، آموزش و پرورش و در نتیجه افزایش نرخ امید به زندگی و طول عمر، از چنان اهمیتی برخوردار است که عدم توجه به آن جامعه انسانی را در آینده نزدیک در مقابل مسائل و مشکلات بسیار پیچیده‌تر و لاینحل قرار می‌دهد.
 شکربیگی وضعیت سالمندان در دوران معاصر را نیازمند حمایت‌‌های اجتماعی دانسته و گفت: سالمندان باتوجه به مشکلات و تنگناهای دوره سالمندی، از قبیل پائین‌بودن سرانه و شاخص بهره‌مندی از فضا و فرصت‌های اجتماعی و به دلیل تغییرات جمعیتی و ویژگی‌های رشد جمعیتی آنان دگرگونی‌ها و تغییرات کارکردهای فرهنگی، اجتماعی سالمندان نسبت به گذشته داشته که مطلوب نبوده‌اند. جایگاه معاصر به دلیل بافت جدید و متفاوت آسیب‌پذیر بوده و به دلیل کاهش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و... زمینه حضور سالمندان در فعالیت‌های اجتماعی یک حرکت فرهنگی در حوزه سالمندی را می‌طلبد که باید با حمایت سایر سازمان‌ها نیز تداوم یابد.
 وضعیت سالمندی در ایران چگونه است؟
رئیس گروه علمی-تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به جمعیت سالمند در ایران، دوران سالمندی را تعریف کرده و گفت: میزان جمعیت سالمندی در ایران در حدود 7 الی 8 درصد است، در این میزان تفاوت‌هایی وجود دارد، اما چندان زیاد نیست. در تعریف سالمند باید به دو تعریف یعنی سن زیسته فرد و سن تقویمی اشاره کرد، اما نتایج علم نشان داده که در تحولات زندگی بشر نمی‌توان تعریف خاصی برای سن سالمندی داشت؛ ممکن است در یک جامعه افرادی با سنین 80-90 سال افرادی فعال و شاداب در زندگی باشند و افرادی نیز در سنین 40-50 سالگی، احساس پیری و ناتوانی بکنند. در هر صورت، در تعریف و به طور کلی به افرادی در سنین بالای 60 تا 65 سال سالمند گفته می‌شود.
 سنِ تقویمی و سنِ زیسته
دکتر عالیه شگربیگی تصریح کرد: در برخورد با پدیده سالمندی بهتر آن است که از سن تقویمی گذر کرده و سن زیسته را بیشتر مدنظر قرار دهیم؛ لازمه این‌کار نیز دستکاری سن سالمندی از طریق ایجاد تغییر در زندگی این افراد است؛ به‌نحوی که شرایط زیست و زندگی آن سالمند را به نحو مطلوبی تغییر و کیفیت دهیم و به عبارتی سالمندی پویا را در ایران مطرح نماییم
 وی همچنین با اشاره به روبرو بودن سالمندی در ایران با تغییرات اجتماعی اظهار کرد: سالمندی در ایران با پدیده‌های اجتماعی زیادی روبرو است. تغییرات در شرایط زندگی منجر به ایجاد فردگرایی در زندگی سالمندان شده و افراد در عین‌حال که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، اما از یکدیگر فاصله دارند و میان آن‌ها شکاف نسلی برقرار است. در ایران برخی از خانواده‌ها که امکانات لازم را داشتند، سالمندان را به سرای سالمندان فرستاده‌اند و برخی دیگر که از این امکانات برخوردار نیستند، آن‌ها را در کنار خود نگه می‌دارند، در کنار هم بودنی که در بعضی خانواده‌ها بعضا منجر به مخاطراتی نیز در روابط نسل‌ها می‌شود
 احساسِ تنهایی سالمند
شکربیگی در ادامه به لزوک حمایت اجتماعی از سالمندان تاکید کرده و گفت: فرد سالمند به طور کلی در چرخه‌ای از زندگی قرار دارد که بیشتر "احساس تنهایی" می‌کند. و این حسِ تنهایی ممکن است که پیامدهای ناخوشایندی برای زندگی او داشته باشد؛ وجود این پیامدها باعث می‌شود که بحث "حمایت اجتماعی" از سالمند به میان بیاید، چرا که داشتن احساس تنهایی و یا احساس خوشایند در میان سالمندان به سرمایه‌های اجتماعی آن‌ها بازمی‌گردد. سالمندانی که احساس خوشایندی در این چرخه از زندگی دارند، کسانی هستند که میزان مطلوبی از سرمایه اجتماعی را دارا هستند، این افراد در هرکجا که باشند –چه در خانه سالمندان و چه در خانه فرزندان و اقوام- از حمایت‌هایی برخوردارند که آن‌ها را دلگرم می‌کند.
چه‌کسی مسئول حمایت از سالمند است؟
مدیر گروه علمی-تخصصی انجمت جامعه‌شناسی ایران به اشکال حمایت از سالمند اشاره کرده و گفت: به طور کلی نیز دو نوع حمایت از سالمند در یک جامعه وجود دارد؛ حمایت رسمی و حمایت غیر رسمی. در حمایت رسمی دولت و موسسات وابسته به آن نقش دارند و در حمایت غیر رسمی خانواده‌ها اهمیت می‌یابند
 وی اظهار کرد: با توجه به این‌که جمعیت ایران در حال حرکت به سمت سالمندی است، ما باید بتوانیم برنامه‌هایی را در نظر بگیریم تا بتوانیم از سالمند حمایت کنیم. به‌نظر می‌رسد که دولت نتواند برنامه‌هایی که لازمه حمایت از سالمندان است را به طور کامل داشته باشد، در نتیجه باید پای نهادهای غیردولتی وانجمن‌های خیریه نیز به میان آید. این‌ نهادهای غیردولتی درواقع باید بازوی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دولت در این امر باشند
 سه‌رکن دولت، نهادهای غیردولتی و خانواده در سیاست‌گذاری برای زندگی سالمندان باید در کنار یکدیگر عمل کنند تا آرامش را برای سالمندان به‌وجود بیاورند. این در حالی است که در جامعه ما حتی میان سالمندان مرد و سالمندان زن تفاوت و تبعیض برقرار است و ساختار زندگی شهری این نابرابری را تشدید می‌کند و عملا ما می‌بینیم که مردان سالمند از زنان سالمند فعالیت اجتماعی بیشتری دارند.
از افزایش جمعیت سالمند تا کاهش باروری
دبیر کارگروه خانواده سالم معاونت زنان و خانواده نهاد ریاست‌جمهوری به دلایل عدم توجه کافی به سالمند در ایران اشاره کرده و گفت: یکی از دلایل اینکه در سیاست‌گذار‌ی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها همچنان به سالمندان توجه زیادی نشده، این است که سالمندشدن جمعیت ایران نه به تدریج که یک‌دفعه و به دلایلی همچون کاهش باروری رخ داده است. دولت در مواجه به جمعیتی که به سوی سالمندی پیش می‌روند، برنامه‌های راهبردی و اجتماعی لازم را در سیاست‌های کلان خود تدارک ندیده بود و سند راهبردی سالمندی به‌تازگی در حال نگارش است. در برخی از سازمآن‌های دولتی مانند سازمان بهزیستی، بحث سالمندی تا حدی مطرح شده، اما تاکنون به طور جدی به آن پرداخته نشده و همچنان برنامه‌های مشخص رفاهی، روانی و اجتماعی در زندگی سالمندان طرح‌ریزی نشده است. به بطالت گذراندن این دوران یکی از مشخصه‌های زندگی سالمندی در ایران است که باید در آن تجدیدنظر شود و این دوران به یک دوران طلایی تبدیل گردد
 NGOها باید به کمک دولت و سالمندان بیایند
عالیه شکر بیگی ضمن اشاره بر لزوم کمک انجمن‌های مردمی و خیریه از سالمندان در ادامه اظهار کرد: در تمام کشورهای دنیا NGOها و نهادهای غیردولتی و مردم‌نهاد به کمک دولت‌ها می‌آیند تا پتانسیل و قدرت نهفتهِ در مردم مورد استفاده قرار گیرد. اگر دولت به درستی سیاست‌گذاری کند و انجمن‌های خیریه و نهادهای مدنی را در مورد سالمندی مطرح کند، مردم نیز از آن‌ها حمایت می‌کنند و در کمک به مسئله سالمندی حضور خواهند داشت. دولت باید با بهره‌گیری از متخصصان نهادهای خیریه و مردمی که بازوی دولت هستند، برای مسائل رفاهی، بهداشتی، روانی، اجتماعی و... سالمندان بسترسازی کند. متاسفانه تا کنون دولت‌ها در ایران در بحث سالمندی هنوز نتوانسته‌اند از قدرت نهان مردم و جامعه بهره ببرند واین به دلیل شکاف در ارتباطات ساختار وعاملیت است وبه عبارتی فرسایش یا کاهش سرمایه اجتماعی در این ارتباطات است
 ارزش سالمند در فرهنگ ایرانی
وی در رابطه با ارزش فردِ سالمند در جامعه ایران گفت: سالمندان در جامعه ما از نظر فرهنگی دارای ارزش هستند؛ ارزشی که می‌توان آن را در مفهوم "ریش‌سفیدی" دید. سالمندان در فرهنگ جامعه ما سرمایه‌هایی اجتماعی هستند و نقش اتصال قدرت‌های جامعه را عهده‌دارند. چرخه زندگی و رساندن افراد به سالمندی در واقع رسیدن آن‌ها به خزان طلایی عمر انسان است. افراد جامعه اگر به‌درستی از آموزه‌های افراد سالمند استفاده کنند، می‌توانند ارتباطی میان دو نسل برقرار کنند. این در حالی است که ما در جامعه ایران با نوعی شکاف نسلی روبرو شده‌ایم؛ ممکن است که سالمندان و جوانان در کنار یکدیگر باشند اما اتصال و انتقالی میان آن‌ها صورت نمی‌گیرد
 سه ضلع دولت، نهادهای غیردولتی و خانواده
وی در پاسخ به این سئوال که کدام نهادها باید حمایت اجتماعی لازم از سالمند را ایجاد کنند اظهار کرد: به نظر می‌رسد سه رکن دولت، نهادهای غیردولتی و خانواده در سیاست‌گذاری برای زندگی سالمندان باید در کنار یکدیگر عمل کنند تا آرامش را برای سالمندان به‌وجود بیاورند. این در حالی است که در جامعه ما حتی میان سالمندان مرد و سالمندان زن تفاوت و تبعیض برقرار است و ساختار زندگی شهری این نابرابری را تشدید می‌کند و عملا ما می‌بینیم که مردان سالمند از زنان سالمند فعالیت اجتماعی بیشتری دارند
ایرانی‌ها  
 تعلیق میان سنت و مدرنیته و پدیده سالمندی
این استاد دانشگاه بر لزوم توجه به نقش سالمند در خانواده‌ها تاکید کرده و در این‌باره توضیح داد: این تغییر وتحولات به نوعی برخاسته از پیامدهای نوگرایی در ایران است. جامعه ایران در صد سال اخیر در معرض مدرنیته قرار گرفته و مدرن‌گرایی باعت شده که بحث شکاف نسلی و فاصله‌گرفتن از سنت‌ها و ارزش‌های سنتی مطرح شود. جامعه در حال حاضر در خلائی قرار گرفته و قرارگرفتن در برزخ میان سنت و مدرنیته سبب شده تا مردم ندانند که چطور باید رفتار کنند. کاهش باروری و انواع آسیب‌های اجتماعی نیز از پیامدهای مدرنیته و تغییرات اجتماعی است که البته نمی‌توان و نباید جلوی آن را گرفت. تاثیرات رسانه و این تغییرات امروز سبب شده تا احترام به سالمند و ارزش‌گذاری به آن در جامعه ماکمرنگ شود و ما با خلط معنای مفهومی در بسیاری ازمسائل جامعه ایران روبرو هستیم. در برخی از خانواده‌های ایرانی سالمندان همچنان ارزش زیادی دارند و تاثیرگذارند و در برخی خانواده‌های دیگر نیز ارزش‌گذاری به سالمند پایین آمده است. عالیه شکربیگی در انتها گفت: در این میان به نظر می‌رسد باید به نقش‌آفرینی رسانه‌ها در این ارتباط توجه زیادی کرد. رسانه‌ها ابزارهایی هستند که باید یکی از رسالت‌هایشان تاثیرگذاشتن بر ذهنیت خانواده ایرانی باشد تا سالمند در آن همچنان "سرمایه‌ای اجتماعی" تلقی شود؛ یعنی سالمند حضوری حمایت‌گر، اعتمادساز و منبعی برای همدلی باشد. این‌کار می‌تواند از طریق فیلم‌ها، سریال‌ها، بحث‌های کارشناسانه و اقدامات فرهنگی دیگر رسانه‌ها انجام شود.