گزیده خبرهای 31 خرداد -94 . قسمت 10
دبیر هیأت منصفه دادگاه مطبوعات گفت: در جلسه امروز دادگاه مطبوعات که درباره بررسی پرونده خبرگزاری مهر بود، مدیرمسئول فعلی خبرگزاری مهر مجرم شناخته نشد.علی اکبر کسائیان در گفت و گو با فارس گفت: جلسه امروز دادگاه مطبوعات به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد.وی ادامه داد: در این جلسه به پروندههای روزنامه خورشید، خبرگزاری مهر و سایت خبر شهریار رسیدگی شد که در نتیجه آن سایت خبر شهریار به اتهام نشر اکاذیب به قصد اضرار به غیر مورد بررسی قرار گرفت که هیأت منصفه مطبوعات استان تهران با اکثریت آرا متهم را مجرم ندانست.دبیر هیأت منصفه دادگاه مطبوعات افزود: پرونده روزنامه خورشید به اتهام نشر مطالب غیرعلنی دادگاه مورد بررسی قرار گرفت که به سبب ایراد شکلی دادگاه توسط نماینده محترم مدعی العموم دادگاه اظهار داشت فعلا نمیتوان به اتهام نامبرده رسیدگی کرد لذا موضوع رسیدگی این پرونده به آینده موکول شد.کسائیان در مورد پرونده خبرگزاری مهر گفت: علی عسگری، مدیرمسئول فعلی خبرگزاری مهر به علت آنکه در زمان وقوع جرم مسئول خبرگزاری مهر نبوده است لذا هیأت منصفه مطبوعات استان تهران متهم را مجرم ندانست.
شاخص بورس تهران که از چهارشنبه گذشته روند صعودی خود را بعد از مدتها آغاز کرده بود، امروز با افزایش و در نهایت کاهش مواجه شد و رمق خود را از دست داد. به گزارش ایسنا، روند صعودی بورس تهران و افزایش هزار واحدی شاخص و رشد قیمت سهام شرکتها عمر چندانی نداشت و بورس تهران در دومین روز معاملاتی هفته دوباره به مسیر نزولی خود برگشت. به این ترتیب بورس تهران که بیشتر منتظر مشخص شدن نتیجه مذاکرات هستهای بوده و در سردرگمی ناشی از مذاکرات به سر می برد،در ابتدای معاملات امروز ابتدا افت کرد و سپس در میانه معاملات روند نزولی در پیش گرفت، اما در نهایت به رقم قبلی خود برگشت و در کانال 63 هزار و 810 واحد متوقف شد.
در بازار امروز اثر گذاری منفی شرکتهای بورسی بیشتر بود به طوری که شرکتهای نفت و گاز پارسیان، ارتباطات سیار، هلدینگ خلیج فارس، مخابرات، بانک پاسارگاد و بانک ملت موجب افت ناچیز 25 واحدی شاخص بورس شدند و در مقابل شرکتهای سرمایه گذاری گروه توسعه ملی، پتروشیمی خارک و بانک صادرات به همراه چادرملو و تاپیکو مانع از افت بیشتر شاخص شدند. در بازار امروز فرآوردههای نسوز پارس به همراه آلومراد و گلوکوزان از بیشترین تقاضای خرید برخوردار شدند و نورد آلومینیوم و سیمان قائن و سایپا آذین بیشترین تقاضای فروش را به خود اختصاص دادند. علاوه بر این در بازار کم رمق و بی جان امروز ارزش و حجم معاملات نیز افت کرد و در مجموع 316 میلیون سهم به ارزش 67 میلیارد تومان داد و ستد شد و ارزش بازار سرمایه نیز در سطح 279 هزار میلیارد تومان قرار گرفت.
در بازار امروز اثر گذاری منفی شرکتهای بورسی بیشتر بود به طوری که شرکتهای نفت و گاز پارسیان، ارتباطات سیار، هلدینگ خلیج فارس، مخابرات، بانک پاسارگاد و بانک ملت موجب افت ناچیز 25 واحدی شاخص بورس شدند و در مقابل شرکتهای سرمایه گذاری گروه توسعه ملی، پتروشیمی خارک و بانک صادرات به همراه چادرملو و تاپیکو مانع از افت بیشتر شاخص شدند. در بازار امروز فرآوردههای نسوز پارس به همراه آلومراد و گلوکوزان از بیشترین تقاضای خرید برخوردار شدند و نورد آلومینیوم و سیمان قائن و سایپا آذین بیشترین تقاضای فروش را به خود اختصاص دادند. علاوه بر این در بازار کم رمق و بی جان امروز ارزش و حجم معاملات نیز افت کرد و در مجموع 316 میلیون سهم به ارزش 67 میلیارد تومان داد و ستد شد و ارزش بازار سرمایه نیز در سطح 279 هزار میلیارد تومان قرار گرفت.
روسیه اعلام کرد: دو فروند هواپیما در روسیه ربوده شده است که یکی از آنها سقوط کرد و از دیگری هنوز خبری نیست. خبرگزاری ایتارتاس به جزئیات بیشتری اشاره نکرد. این خبرگزاری امروز به نقل از منبعی در یک سازمان محلی مجری قانون اعلام کرد: یک فروند هواپیمای خصوصی بدون اجازه از فرودگاه شهر ایشیم در جنوب منطقه تایومن روسیه به آسمان برخاست و به سمت مسکو در پرواز است.
سینماگران فکر میکنند "کلید" دستِ رئیسجمهور است اما فعلا که او؛ لنزِ ماکرو بسته و مشغولِ حساب و کتاب اتمىست و این وسط سینما؛ توپِ فوتبال شده است.
محمد شیروانی؛ کارگردان سینمای ایران که به پیشروی سینمای آلترناتیو در ایران مشهور است و علاقمندان زیادی دارد؛ در چهل سالگی در یک حرکت قابل تامل فیلمهایش را برای دانلود روی سایت شخصیاش منتشر کرده است.گفتگوی ایلنا با محمد شیروانی را در ادامه میخوانیم:
اقدام عجیبتان در قرار دادن فیلمهایتان روی سایت با چه هدفی صورت گرفت؟ آیا دنبال نوعی مبارزه با سانسور هستید یا میخواهید با مخاطبِ بیشتری ارتباط برقرار کنید؟ هر سه! سوم اینکه چهل سالگی یک مرد مصادف است با مرورِ آنچه که گذشت و تردید در قطعیتِ راهی که آمدی و پذیرفتن اینکه مرکز جهان نیستی. در یک کلام چهل سالگی یعنی قضیه آنقدرها هم جدی نیست! هرچند ساده نیست و نمیشود و هنوز نشده و مشغول تمرین هستم تا بشود. به قولِ دوستِ نقاشم؛ اثر وقتی تولید میشود باید برود پی کارش. اما سایهی ١٨ فیلم منتشر نشدهات هرجا میرفتی با تو میآمدند و تو یکجا میبایست از شرِ این سایه خلاص میشدی. من؛ آرشیوی است نیستم و تقریباً بیگذشتهام و حملِ این بار برایم ساده نبود و یکسالیست که فکر میکردم دیگر برای انتشار از نوعِ مرسوم منتظر نمانم.
از سویی دیگر پیامهای بسیاری از شهرهای مختلف دریافت میکردم که چطور میشود فیلمهایت را دید؛ انگار آنها سهمشان را میخواستند و مؤلف؛ سفت آثارش را چسبیده بود. بهجز تنها پسرم؛ چیزی در زندگی ندارم که ترسِ ازدست دادنش متزلزلم کند و حاصل این ١٨ سال کار درکنار سینمای ایران، تاکید میکنم کنار! حالا در هاردِ کامپیوترِ شماست.
فضای امروز سینمای ایران را چه اندازه مناسب برای کار میدانید؟ آیا این سینما به دلیل برخی مقتضیات سیاسی روز باید آسیبشناسی در موضوعات سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی و فرهنگی را کنار گذاشته و به دنبال سینمایی از نوع دیگر مثلاً با فضاهای سورئال و ایهامهای کلامی و بصری یا اصولاً کار در ژانرهایی غیر از موضوعات روز باشد؟ سینمای سمبلیک محصولِ خفقان است و میانهای با آن ندارم. ایرانیها بسیار مغرورتر از روسها و چینیها هستند که بخواهند از شرایط اجتماعی آنها مدلبرداری کنند اما خب زبانِ شرق آمیخته به کنایه و ایهام است. در جهانیسازی فعلی ایهامزدایی بهشدت رونق گرفته و هنر بیش از زمان پاپآرتیستها به یک امرِ مصرفی تبدیل شده. حالا چه ما که به هنر اصیل و عمیق اعتقاد داشتهایم و چه آنها که به سینماى ایدئولوگ پایبندند، بد نیست تا در انتخاب لنز تجدیدنظر و یا حداقل گهگاه لنزِ ماکرو را با واید جابجا کنیم.
سینماى اجتماعىِ ایران دست و پابسته نمیتواند نقدِ شرایطِ کند بخصوص در شرایطی که معناى نقد در منظرِ عمومى ما ایرانىها تخریب است نه توسعه و خب این ساختارِ هرمىِ جامعه هرچقدر ارتفاع مىگیرد؛ تحملِ نقد همان پایین مىماند. ساختار هالیوود بىشباهت به سینماى دولتى ما نیست و کسی مثل رابرت آلتمن را که منتقد سفت و سخت هالیوود است، تحمل میکند اما اینجا با جعفر پناهى خط قرمز نقادى را تعریف میکنند تا بتوانند سینمای اجتماعی را کنترل کنند با رخشان بنىاعتماد و کیانوش عیارى، امیریوسفى و درمیشیان... طورى رفتار کنند که انگار هنجارشکنى کردهاند. یعنی درست فیلمسازانی که قلب تپندهی سینمای مسئول و مصلح اجتماعی بوده اند ،در این سالهای اخیر دچار مشکل میشوند.
پس اگر فیلمساز بخواهد دچار سانسور نشود و همچنان بتواند به خودش وفادار بماند یا باید همانندِ کیارستمى به طبیعت پناه ببرد یا مثل من که در فیلم سینمایی اخیرم "لرزاننده چربى" به خواب و خیال پهلو بزند، و تازه دستِ آخر سهمى از اکران نبرد.
سینماى اجتماعى یک کشور آینه ایست تمام قد در برابر مردم همان کشور تا خود را در آن بازیابند و تصحیح کنند. این یاداورى توامان شامل زشتى ها و زیبایی هاست. نمیتوان از آن انتظار یک برخورد دکوراتیو داشت. جان نخواهد داشت و کار نمیکند. در این صورت فیلم تبلیغاتى ست، یک سویه و تک بعدى . و زمانیکه این آینه بعد از تولید از مخاطبان اصلى اش دریغ میشود و تنها در دسترس مصرف کننده غربى ست حتا اگر جهانى آن را ستایش کنند همواره حسرتى با مؤلف خواهد ماند که اثرش چه تاثیرى بر جامعه اش گذاشته، تقریباً هیچ. و از سوى دیگر مؤلف از دیدن چهره خود در آینه مردم محروم مى ماند. جامعه تکصدایی بیمار است و هنر یکطرفه که با خود مونولوگ میکند همینطور. من امروز به هنر اینتراکتیو و تعاملى بیش از پیش معتقدم و شرایط اجتماعى را در انتزاعى شدن هنر و هنرمند مقصر میدانم.
ازدیاد نهادهای تصمیمگیر در موضوع سینما شامل: وزارت ارشاد؛ مجلس؛ قوه قضائیه؛ گروههای فشار و رسانههای مرتبط با آنها به چالش بزرگ سینمای منتقد بدل شدهاند. اگر ارشاد قادر به پایان دادن به این اختلافات نباشد و هربار در موضوعات مختلف مجبور به عقبنشینی باشد؛ تکلیفِ سینما و سینماگران چیست؟ در طول این سالها دو نوع منتقد اطراف دولتها دیدهام: آنهایی که نقدِ مدنى در راستاى حقوقِ شهروندى داشتهاند و دیگرانى که از نقدِ ابزارى براى بدست آوردن قدرتِ ازدست رفتهشان بهره بردهاند و معمولا هالهی مقدسى؛ دستهی دوم را گارانتى کرده است. سینماگران فکر میکنند که "کلید" دستِ رئیسجمهور است اما فعلا که او؛ لنزِ ماکرو بسته و مشغولِ حساب و کتاب اتمىست و این وسط سینما تا مشخص شدن نتیجه مذاکرات اتمی توپ فوتبال شده است و هر کسی که از راه میرسد به خود اجازه میدهد تا بازی را داوری کند.
سیستم نمایش فیلمها در ایران بسیار سختگیرانهتر از مرحله تولید است. این سختگیری چه میزان در دیده نشدن فیلمهای شما تاثیر داشته؟ من البته از مصاحبهی شهرام مکرى با روزنامهى اعتماد که از نقطهنظر فیلمساز و عضو شوراى سیاستگذارى هنر و تجربه حرف زده بود؛ حس مثبتِ حمایت دریافت کردم اما نکته جالبِ توجه، پیشنهادِ ایشان به سینماى ایران بود که جایی براى محمد شیروانى بازکند و خب من را ناخودآگاه یادِ جوکى انداخت که "براى فُلانى که در هیچ قالبى از بخشهاى یک بیمارستان نمىگنجید بخش اختصاصى مراقبتهاى ویژهى فُلانى راه انداختند".
پاساژ محترم هنر و تجربه پس قرار است کدام هنر و کدام تجربه را نشان دهد. البته که انتسابها در دولتِ فعلى امیدوارکننده است، امثال آقایان ایل بیگى، آفریده، طباطبایی، علمالهدى، فرخنده کیش و بهشتى مدیرانى هستند که از نزدیک با آنها آشنا هستم و میدانم که نسبت به سینماى اندیشه حُسن نیت دارند و از طرف دیگر متوجه نیازِ امروز سینماى ایران خواهند بود.
اما مسئله تنها نظارتِ دولتى نیست. در طول سالهاى گذشته؛ سینماى ایران صرفاً به یک بیزنس تبدیل شده و موسسههایی که وظیفهی انتشار سینماى خانگى را بهعهده گرفتهاند؛ تنها به سودجویی فکر میکنند و قانونى آنها را ملزم نکرده تا بهجاى پرداختِ مالیات؛ نوع دیگرى از سینما را حمایت کنند. یکى از فعالان این عرصه به ما پیشنهاد داد تا تعدادى از فیلمهایمان را در بستهبندى مشترک همراه چند فیلم درجه سه هندى منتشر کند!
در مقطعى دیگر؛ بخشی از رایت دو فیلمام را به مرکز سینماى مستند و تجربى واگذار کردم تا شاید به انتشار آنها کمک کند اما بىفایده بود. چرا که آنها هم خارج از مدار این بازار کار میکنند. سینماى خانگى امروز بوى ماست و پنیر میدهد چرا که در سوپرمارکت هاى دریانى پخش میشود و با سر و شکل ما سازگار نیست و انتظارى ندارم تا دریانى ها شبیه سر و شکل ما شوند.
روند فیلمسازی شما باعث شده دیگران به شما لقبِ پیشروی سینمای آلترناتیو را بدهند. آیا خودتان این مسئله را قبول دارید و آیا اعتقادی به سینمای آلترناتیو در ایران دارید؟ جریان اصلى سینماى امریکا در طول تاریخاش از جریان آلترناتیو که همواره پیشنهاد تازه داشته؛ بهره برده است. آنها خاک طلا را از کف رودخانهها برمیدارند، اما در کشور ما حواس همه به ویترینهاست. بهترینهاى سینماى ما هنوز نیامدهاند. بهترین فیلمها شاید در هاردها و کلهها معطل ماندهاند. سینماى ایران در دههى هشتاد بهخاطر موضوعى شدن فیلم کوتاه افول کرد و و پولها صرفِ سفارشها شد و جوانان که پشتوانه سینماى ایران هستند اغلب سرگرمِ این فیلمها شدند. سینماى ایران اما در دههى نود با اسکارِ فرهادى جان دوباره گرفت. این سینما اگر بجنبد تا ٦ سال دیگر میتواند دوباره اوج بگیرد.
آلترناتیو بودن افتخار نیست که به آن ببالم. یک ضرورت است. از سرِ اجبار است که در شرایط بحرانى راهِ جایگزین را انتخاب میکنیم. طبیعىست هر حرکت آلترناتیوى روزى به جریانِ اصلى بدل خواهد شد و عدهاى دیگر با پیشنهادهاى تازهشان این فضاى بهشدت مهم را زنده نگه میدارند. و با چالش کشیدن جریان اصلی موجب رشد آن خواهند شد.
بعداز ساختِ فیلمهای مستند و کوتاه که موفقیتهای زیادی برایتان بدنبال داشت؛ فیلم سینمایی"ناف" را ساختید ولی چند سال فیلم نساختید. چرا؟ آیا نمایش داده نشدن فیلم دلیل اصلی بود یا در فضای فعلی سینما دوست نداشتید کار کنید؟ میتوانستم بهجاى "ناف" یک خانه داشته باشم. رابطهی عاطفى یک فیلمساز با فیلم اول بلندش قابل مقایسه با دیگر آثارش نیست و با تمام توان و انگیزه آن را میسازى و توقیف میشود. زورِ بیخودى میزنى براى یک نمایش اختصاصى در فجر براى اهالى مطبوعات اما بىفایده است. جلوى نمایش خارجى آن بعد از پانزده فستیوال گرفته میشودو احساس میکنى که کور شده اى و مى روى پى کارَت. می روى به تعدادى نابینا سینما یاد میدهى تا با چند فیلمبردار نابینا فیلمى بلند بسازى و ثابت کنى که کور هم که باشی میشود، اگر مصمم باشى.
ابتداى دههى هشتاد "ناف" در کنار "ده" کیارستمى، "آبادان" مانى حقیقى و "٢١ اینچ" ابوذر صفاریان، دیجیتالهاى آغازین این سینما بودند و سیستم آنالوگِ نظارت بر سینما هیچکدام را برنتابید. نه به دلایل سیاسى تنها بهخاطر چموش بودن و آزادى دیجیتال و اینکه فنآورى دیجیتال؛ سیستم قدیمى نظارت را به چالش کشید. معمولا برخورد سرد با فیلم اول سینمایی کارگردان باعث شده تا او عقبنشینى کند و فیلمى متناسب با شرایط بازار بسازد. بهعنوان مثال فیلم درخشان و نامتعارف "کله پاک کن" دیوید لینچ منتهى میشود به فیلم "مرد فیل نما" که اثرى ست کلاسیک با تمام قواعدش. در سینماى خودمان نمونهها بسیار است بهطور مثال "آرامش در حضور دیگران" اثر اول درخشان ناصر تقوایی یا "مغولها" اثر ماندگار کیمیاوى. منتها من بهجاى عقبنشینى از سینماى داستانى به سینماى مستند کوچ کردم که خب آزادتر و زندهتر بود و من را همانطور آزاد پذیرا شد و اجازه داد تا همچنان تجربه کنم و زنده باشم و در نهایت منجر شد به هفت فیلم بلند مستند که مابین دو فیلم سینماییام ساخته شدند.
"ناف" نقطه عطف فیلمهاى من است و بعد از چند سال مراقبت متاسفانه قاچاق گسترده شد و اگر این روزها "لرزاننده چربى" را بهعنوان فیلم آغازین مجموعه فیلمهایم اکران اینترنتى کردیم؛ بهخاطر این بود که از انتشار محدود و بىکیفیت آن از سوى یک سایتِ دانلودِ ایرانى با خبر شدیم و با دستپاچهگى آن را روى وبسایت ناتمام و نیمه کاره شخصی ام منتشر کردیم تا تجربه تلخِ قاچاق گستردهى "ناف" تکرار نشود. حالا امروز "ناف" لرزانننده چربی و باقی فیلمهایم را با سر و شکل و کیفیت بهتر روی سایت منتشر می کنیم تا رابطه دو طرفه با مخاطب بالاخره شکل بگیرد.
منِ فیلم هاى کوتاه و مستندم، با منِ دو فیلم سینمایی ام کاملا متفاوتند. در دو فیلم ناف و لرزاننده چربى کمترین باج را به مخاطب داده ام و به سلیقه شخصى ام وفادارترم .اما در فیلمهاى مستند، مؤلف و سوژه با هم فیلم را جلو میبرند و میزان وفادارى به واقعیت همواره به وفادارى به خود مى چربد. در چرخه ى معیوب سینماى ایران وقتى دو فیلم سینمایی ات با فاصله ١٠ سال تولید مى شوند طبیعى ست که کارگردان با خودخواهى تمام پشت دوربین برود چراکه پشت این فرصت قبلا پوستش کنده شده و صد در صد فیلم را محصول دسترنج خود میداند. اما خب امروز با دیدگاه امروزم
فیلمنامه سینمایی تازه ام را براى اولین بار متناسب با اکران گسترده نوشته ام و چند ماهى ست که با امیدوارى در انتظار پروانه ساخت نشسته ام . فیلم آینده که اقتباس آزادى ست از رمان پرفروش عامه پسند نوشته بوکفسکى قطعاً یک چرخش آگاهانه در کارنامه ام خواهد بود و فیلمنامه پتانسیل بالایی دارد تا آدم هاى بیشترى را بغل کند و ساخته شدنش البته وابسته است به پیدا کردن پول و اجازه ى ساخت.
شما بهعنوان یکی از مستندسازان اجتماعی که مسائل را به دقت رصد میکنید؛ شناخته شدهاید و فیلمهایی همچون "صفر بیست و یک" و "دستور آشپزی" نیز مصداق این حرف است اما بهنظر میرسد در زمان ساخت این دو فیلم بیشتر دنبال ساخت فیلم بودید و دیده شدن اولویت دوم شما بود؟ براى یک بازیگوش خود بازى مهم است نه دیده شدن بازى توسط دیگران. کسانى دیگر باید پیگیر پروجکت کردن این بازى تمام شده باشند.
محمد شیروانی؛ کارگردان سینمای ایران که به پیشروی سینمای آلترناتیو در ایران مشهور است و علاقمندان زیادی دارد؛ در چهل سالگی در یک حرکت قابل تامل فیلمهایش را برای دانلود روی سایت شخصیاش منتشر کرده است.گفتگوی ایلنا با محمد شیروانی را در ادامه میخوانیم:
اقدام عجیبتان در قرار دادن فیلمهایتان روی سایت با چه هدفی صورت گرفت؟ آیا دنبال نوعی مبارزه با سانسور هستید یا میخواهید با مخاطبِ بیشتری ارتباط برقرار کنید؟ هر سه! سوم اینکه چهل سالگی یک مرد مصادف است با مرورِ آنچه که گذشت و تردید در قطعیتِ راهی که آمدی و پذیرفتن اینکه مرکز جهان نیستی. در یک کلام چهل سالگی یعنی قضیه آنقدرها هم جدی نیست! هرچند ساده نیست و نمیشود و هنوز نشده و مشغول تمرین هستم تا بشود. به قولِ دوستِ نقاشم؛ اثر وقتی تولید میشود باید برود پی کارش. اما سایهی ١٨ فیلم منتشر نشدهات هرجا میرفتی با تو میآمدند و تو یکجا میبایست از شرِ این سایه خلاص میشدی. من؛ آرشیوی است نیستم و تقریباً بیگذشتهام و حملِ این بار برایم ساده نبود و یکسالیست که فکر میکردم دیگر برای انتشار از نوعِ مرسوم منتظر نمانم.
از سویی دیگر پیامهای بسیاری از شهرهای مختلف دریافت میکردم که چطور میشود فیلمهایت را دید؛ انگار آنها سهمشان را میخواستند و مؤلف؛ سفت آثارش را چسبیده بود. بهجز تنها پسرم؛ چیزی در زندگی ندارم که ترسِ ازدست دادنش متزلزلم کند و حاصل این ١٨ سال کار درکنار سینمای ایران، تاکید میکنم کنار! حالا در هاردِ کامپیوترِ شماست.
فضای امروز سینمای ایران را چه اندازه مناسب برای کار میدانید؟ آیا این سینما به دلیل برخی مقتضیات سیاسی روز باید آسیبشناسی در موضوعات سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی و فرهنگی را کنار گذاشته و به دنبال سینمایی از نوع دیگر مثلاً با فضاهای سورئال و ایهامهای کلامی و بصری یا اصولاً کار در ژانرهایی غیر از موضوعات روز باشد؟ سینمای سمبلیک محصولِ خفقان است و میانهای با آن ندارم. ایرانیها بسیار مغرورتر از روسها و چینیها هستند که بخواهند از شرایط اجتماعی آنها مدلبرداری کنند اما خب زبانِ شرق آمیخته به کنایه و ایهام است. در جهانیسازی فعلی ایهامزدایی بهشدت رونق گرفته و هنر بیش از زمان پاپآرتیستها به یک امرِ مصرفی تبدیل شده. حالا چه ما که به هنر اصیل و عمیق اعتقاد داشتهایم و چه آنها که به سینماى ایدئولوگ پایبندند، بد نیست تا در انتخاب لنز تجدیدنظر و یا حداقل گهگاه لنزِ ماکرو را با واید جابجا کنیم.
سینماى اجتماعىِ ایران دست و پابسته نمیتواند نقدِ شرایطِ کند بخصوص در شرایطی که معناى نقد در منظرِ عمومى ما ایرانىها تخریب است نه توسعه و خب این ساختارِ هرمىِ جامعه هرچقدر ارتفاع مىگیرد؛ تحملِ نقد همان پایین مىماند. ساختار هالیوود بىشباهت به سینماى دولتى ما نیست و کسی مثل رابرت آلتمن را که منتقد سفت و سخت هالیوود است، تحمل میکند اما اینجا با جعفر پناهى خط قرمز نقادى را تعریف میکنند تا بتوانند سینمای اجتماعی را کنترل کنند با رخشان بنىاعتماد و کیانوش عیارى، امیریوسفى و درمیشیان... طورى رفتار کنند که انگار هنجارشکنى کردهاند. یعنی درست فیلمسازانی که قلب تپندهی سینمای مسئول و مصلح اجتماعی بوده اند ،در این سالهای اخیر دچار مشکل میشوند.
پس اگر فیلمساز بخواهد دچار سانسور نشود و همچنان بتواند به خودش وفادار بماند یا باید همانندِ کیارستمى به طبیعت پناه ببرد یا مثل من که در فیلم سینمایی اخیرم "لرزاننده چربى" به خواب و خیال پهلو بزند، و تازه دستِ آخر سهمى از اکران نبرد.
سینماى اجتماعى یک کشور آینه ایست تمام قد در برابر مردم همان کشور تا خود را در آن بازیابند و تصحیح کنند. این یاداورى توامان شامل زشتى ها و زیبایی هاست. نمیتوان از آن انتظار یک برخورد دکوراتیو داشت. جان نخواهد داشت و کار نمیکند. در این صورت فیلم تبلیغاتى ست، یک سویه و تک بعدى . و زمانیکه این آینه بعد از تولید از مخاطبان اصلى اش دریغ میشود و تنها در دسترس مصرف کننده غربى ست حتا اگر جهانى آن را ستایش کنند همواره حسرتى با مؤلف خواهد ماند که اثرش چه تاثیرى بر جامعه اش گذاشته، تقریباً هیچ. و از سوى دیگر مؤلف از دیدن چهره خود در آینه مردم محروم مى ماند. جامعه تکصدایی بیمار است و هنر یکطرفه که با خود مونولوگ میکند همینطور. من امروز به هنر اینتراکتیو و تعاملى بیش از پیش معتقدم و شرایط اجتماعى را در انتزاعى شدن هنر و هنرمند مقصر میدانم.
ازدیاد نهادهای تصمیمگیر در موضوع سینما شامل: وزارت ارشاد؛ مجلس؛ قوه قضائیه؛ گروههای فشار و رسانههای مرتبط با آنها به چالش بزرگ سینمای منتقد بدل شدهاند. اگر ارشاد قادر به پایان دادن به این اختلافات نباشد و هربار در موضوعات مختلف مجبور به عقبنشینی باشد؛ تکلیفِ سینما و سینماگران چیست؟ در طول این سالها دو نوع منتقد اطراف دولتها دیدهام: آنهایی که نقدِ مدنى در راستاى حقوقِ شهروندى داشتهاند و دیگرانى که از نقدِ ابزارى براى بدست آوردن قدرتِ ازدست رفتهشان بهره بردهاند و معمولا هالهی مقدسى؛ دستهی دوم را گارانتى کرده است. سینماگران فکر میکنند که "کلید" دستِ رئیسجمهور است اما فعلا که او؛ لنزِ ماکرو بسته و مشغولِ حساب و کتاب اتمىست و این وسط سینما تا مشخص شدن نتیجه مذاکرات اتمی توپ فوتبال شده است و هر کسی که از راه میرسد به خود اجازه میدهد تا بازی را داوری کند.
سیستم نمایش فیلمها در ایران بسیار سختگیرانهتر از مرحله تولید است. این سختگیری چه میزان در دیده نشدن فیلمهای شما تاثیر داشته؟ من البته از مصاحبهی شهرام مکرى با روزنامهى اعتماد که از نقطهنظر فیلمساز و عضو شوراى سیاستگذارى هنر و تجربه حرف زده بود؛ حس مثبتِ حمایت دریافت کردم اما نکته جالبِ توجه، پیشنهادِ ایشان به سینماى ایران بود که جایی براى محمد شیروانى بازکند و خب من را ناخودآگاه یادِ جوکى انداخت که "براى فُلانى که در هیچ قالبى از بخشهاى یک بیمارستان نمىگنجید بخش اختصاصى مراقبتهاى ویژهى فُلانى راه انداختند".
پاساژ محترم هنر و تجربه پس قرار است کدام هنر و کدام تجربه را نشان دهد. البته که انتسابها در دولتِ فعلى امیدوارکننده است، امثال آقایان ایل بیگى، آفریده، طباطبایی، علمالهدى، فرخنده کیش و بهشتى مدیرانى هستند که از نزدیک با آنها آشنا هستم و میدانم که نسبت به سینماى اندیشه حُسن نیت دارند و از طرف دیگر متوجه نیازِ امروز سینماى ایران خواهند بود.
اما مسئله تنها نظارتِ دولتى نیست. در طول سالهاى گذشته؛ سینماى ایران صرفاً به یک بیزنس تبدیل شده و موسسههایی که وظیفهی انتشار سینماى خانگى را بهعهده گرفتهاند؛ تنها به سودجویی فکر میکنند و قانونى آنها را ملزم نکرده تا بهجاى پرداختِ مالیات؛ نوع دیگرى از سینما را حمایت کنند. یکى از فعالان این عرصه به ما پیشنهاد داد تا تعدادى از فیلمهایمان را در بستهبندى مشترک همراه چند فیلم درجه سه هندى منتشر کند!
در مقطعى دیگر؛ بخشی از رایت دو فیلمام را به مرکز سینماى مستند و تجربى واگذار کردم تا شاید به انتشار آنها کمک کند اما بىفایده بود. چرا که آنها هم خارج از مدار این بازار کار میکنند. سینماى خانگى امروز بوى ماست و پنیر میدهد چرا که در سوپرمارکت هاى دریانى پخش میشود و با سر و شکل ما سازگار نیست و انتظارى ندارم تا دریانى ها شبیه سر و شکل ما شوند.
روند فیلمسازی شما باعث شده دیگران به شما لقبِ پیشروی سینمای آلترناتیو را بدهند. آیا خودتان این مسئله را قبول دارید و آیا اعتقادی به سینمای آلترناتیو در ایران دارید؟ جریان اصلى سینماى امریکا در طول تاریخاش از جریان آلترناتیو که همواره پیشنهاد تازه داشته؛ بهره برده است. آنها خاک طلا را از کف رودخانهها برمیدارند، اما در کشور ما حواس همه به ویترینهاست. بهترینهاى سینماى ما هنوز نیامدهاند. بهترین فیلمها شاید در هاردها و کلهها معطل ماندهاند. سینماى ایران در دههى هشتاد بهخاطر موضوعى شدن فیلم کوتاه افول کرد و و پولها صرفِ سفارشها شد و جوانان که پشتوانه سینماى ایران هستند اغلب سرگرمِ این فیلمها شدند. سینماى ایران اما در دههى نود با اسکارِ فرهادى جان دوباره گرفت. این سینما اگر بجنبد تا ٦ سال دیگر میتواند دوباره اوج بگیرد.
آلترناتیو بودن افتخار نیست که به آن ببالم. یک ضرورت است. از سرِ اجبار است که در شرایط بحرانى راهِ جایگزین را انتخاب میکنیم. طبیعىست هر حرکت آلترناتیوى روزى به جریانِ اصلى بدل خواهد شد و عدهاى دیگر با پیشنهادهاى تازهشان این فضاى بهشدت مهم را زنده نگه میدارند. و با چالش کشیدن جریان اصلی موجب رشد آن خواهند شد.
بعداز ساختِ فیلمهای مستند و کوتاه که موفقیتهای زیادی برایتان بدنبال داشت؛ فیلم سینمایی"ناف" را ساختید ولی چند سال فیلم نساختید. چرا؟ آیا نمایش داده نشدن فیلم دلیل اصلی بود یا در فضای فعلی سینما دوست نداشتید کار کنید؟ میتوانستم بهجاى "ناف" یک خانه داشته باشم. رابطهی عاطفى یک فیلمساز با فیلم اول بلندش قابل مقایسه با دیگر آثارش نیست و با تمام توان و انگیزه آن را میسازى و توقیف میشود. زورِ بیخودى میزنى براى یک نمایش اختصاصى در فجر براى اهالى مطبوعات اما بىفایده است. جلوى نمایش خارجى آن بعد از پانزده فستیوال گرفته میشودو احساس میکنى که کور شده اى و مى روى پى کارَت. می روى به تعدادى نابینا سینما یاد میدهى تا با چند فیلمبردار نابینا فیلمى بلند بسازى و ثابت کنى که کور هم که باشی میشود، اگر مصمم باشى.
ابتداى دههى هشتاد "ناف" در کنار "ده" کیارستمى، "آبادان" مانى حقیقى و "٢١ اینچ" ابوذر صفاریان، دیجیتالهاى آغازین این سینما بودند و سیستم آنالوگِ نظارت بر سینما هیچکدام را برنتابید. نه به دلایل سیاسى تنها بهخاطر چموش بودن و آزادى دیجیتال و اینکه فنآورى دیجیتال؛ سیستم قدیمى نظارت را به چالش کشید. معمولا برخورد سرد با فیلم اول سینمایی کارگردان باعث شده تا او عقبنشینى کند و فیلمى متناسب با شرایط بازار بسازد. بهعنوان مثال فیلم درخشان و نامتعارف "کله پاک کن" دیوید لینچ منتهى میشود به فیلم "مرد فیل نما" که اثرى ست کلاسیک با تمام قواعدش. در سینماى خودمان نمونهها بسیار است بهطور مثال "آرامش در حضور دیگران" اثر اول درخشان ناصر تقوایی یا "مغولها" اثر ماندگار کیمیاوى. منتها من بهجاى عقبنشینى از سینماى داستانى به سینماى مستند کوچ کردم که خب آزادتر و زندهتر بود و من را همانطور آزاد پذیرا شد و اجازه داد تا همچنان تجربه کنم و زنده باشم و در نهایت منجر شد به هفت فیلم بلند مستند که مابین دو فیلم سینماییام ساخته شدند.
"ناف" نقطه عطف فیلمهاى من است و بعد از چند سال مراقبت متاسفانه قاچاق گسترده شد و اگر این روزها "لرزاننده چربى" را بهعنوان فیلم آغازین مجموعه فیلمهایم اکران اینترنتى کردیم؛ بهخاطر این بود که از انتشار محدود و بىکیفیت آن از سوى یک سایتِ دانلودِ ایرانى با خبر شدیم و با دستپاچهگى آن را روى وبسایت ناتمام و نیمه کاره شخصی ام منتشر کردیم تا تجربه تلخِ قاچاق گستردهى "ناف" تکرار نشود. حالا امروز "ناف" لرزانننده چربی و باقی فیلمهایم را با سر و شکل و کیفیت بهتر روی سایت منتشر می کنیم تا رابطه دو طرفه با مخاطب بالاخره شکل بگیرد.
منِ فیلم هاى کوتاه و مستندم، با منِ دو فیلم سینمایی ام کاملا متفاوتند. در دو فیلم ناف و لرزاننده چربى کمترین باج را به مخاطب داده ام و به سلیقه شخصى ام وفادارترم .اما در فیلمهاى مستند، مؤلف و سوژه با هم فیلم را جلو میبرند و میزان وفادارى به واقعیت همواره به وفادارى به خود مى چربد. در چرخه ى معیوب سینماى ایران وقتى دو فیلم سینمایی ات با فاصله ١٠ سال تولید مى شوند طبیعى ست که کارگردان با خودخواهى تمام پشت دوربین برود چراکه پشت این فرصت قبلا پوستش کنده شده و صد در صد فیلم را محصول دسترنج خود میداند. اما خب امروز با دیدگاه امروزم
فیلمنامه سینمایی تازه ام را براى اولین بار متناسب با اکران گسترده نوشته ام و چند ماهى ست که با امیدوارى در انتظار پروانه ساخت نشسته ام . فیلم آینده که اقتباس آزادى ست از رمان پرفروش عامه پسند نوشته بوکفسکى قطعاً یک چرخش آگاهانه در کارنامه ام خواهد بود و فیلمنامه پتانسیل بالایی دارد تا آدم هاى بیشترى را بغل کند و ساخته شدنش البته وابسته است به پیدا کردن پول و اجازه ى ساخت.
شما بهعنوان یکی از مستندسازان اجتماعی که مسائل را به دقت رصد میکنید؛ شناخته شدهاید و فیلمهایی همچون "صفر بیست و یک" و "دستور آشپزی" نیز مصداق این حرف است اما بهنظر میرسد در زمان ساخت این دو فیلم بیشتر دنبال ساخت فیلم بودید و دیده شدن اولویت دوم شما بود؟ براى یک بازیگوش خود بازى مهم است نه دیده شدن بازى توسط دیگران. کسانى دیگر باید پیگیر پروجکت کردن این بازى تمام شده باشند.
معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران درگفت و گو با شبکه العالم تاکید کرد که هنوز نمی توان گفت سازمان اطلاعات عربستان در حادثه مرگ زائران عربستانی در هتلی در مشهد دست داشته است.
به گزارش العالم، حسن قشقاوی در گفت و گو با برنامه "من طهران"، در پاسخ به سوالي مبني بر احتمال دست داشتن سازمان اطلاعات عربستان براي تخريب چهره ايران و قطع موج زوار عربستان به مشهد مقدس در تلافي قطع عمليات عمره ايران به عربستان بیان کرد: بررسي اين حادثه ادامه دارد و ما به نتيجه خاصي نرسيده ايم هرچند كه همه ابعاد قضيه بايد بررسي شود و هنوز نمي توان گفت كه ممكن است دست سازمان اطلاعات عربستان در اين حادثه باشد.
معاون کنسولی وزیر امور خارجه درباره پیگیری حادثه ای که برای زائران سعودی در مشهد رخ داد بیان کرد: با توجه به اهمیت این موضوع، مسئول نمایندگی وزارت خارجه ایران در مشهد و همکارانش و ارگان های ذیربط از همان ابتدا بسیار فعال بودند. اطلاعات اولیه حکایت از آن دارد که مساله مشهد یک حادثه مسمومیت بوده است و مرتب نتایج بررسی ها، صادقانه به مقامهای سعودی اطلاع داده می شود.
وی گفت: هر آنچه درباره اين موضوع به افكار عمومي اطلاع داده شده كاملا واقع بينانه بوده و در آينده نيز به محض دريافت دقيق ترين اطلاعات به طرف سعودي اعلام خواهيم كرد همانطور كه تا الان نيز در تماس نزديك با آنها بوده ايم. ما به خانواده هاي آنها تسليت گفتيم و از ساير مسمومان نيز مراقبت ويژه به عمل آورديم تا تعداد تلفات بيشتر نشود.
معاون وزیرخارجه ایران افزود: همان حساسيت كه طرف سعودي نسبت به اين حادثه داشت ما هم داشته ايم.
اواسط خرداد ماه زائران عربستانی که در هتل توحید مشهد، مستقر بودند به دلیل بروز علائم مسمومیت به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل شدند که در پی آن 4 نفر فوت شده و وضعیت 24 نفر دیگر نیز از سوی پزشکان «مسمومیت» اعلام شد.
شرایط ایران برای برقراری مجدد سفرهای عمره معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در ادامه گفت و گو با شبکه خبری العالم از تضمین امنیت عمره گذاران و ایجاد فضای منطقی و معقول در ورود و خروج زائران ایرانی به عربستان، به عنوان مهم ترین شرایط جمهوری اسلامی برای برقراری مجدد سفرهای عمره یاد کرد. قشقاوی تاکید کرد: تضمین امنیت عمره گذاران برای ایران مهم است، اگر این امنیت تضمین و فضای منطقی و معقولی حاکم شود و مردم هم شاهد مجازات متهمان باشند، طبیعی است که ما هم برای ازسرگیری عمره تمایل داریم. وی گفت: این مساله در گفت و گوهای اخیر آقای امیرعبدالهیان (معاون عربي و آفريقايي وزارت امور خارجه) با وزیر خارجه عربستان مطرح شده و وزیر خارجه سعودی از ازسرگیری عمره ایرانی ها استقبال کرده است. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در باره روند پرونده تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده بیان کرد: در جلسه اول محاکمه سرکنسول ایران حضور داشت و نماینده دادستان جده کیفر خواست را قرائت کرد که در آن به اتهام نقض قوانین در هنگام انجام وظیفه و اقدام عمل شنیع جنایی، درخواست مجازات اعدام برای متهمان شده است. قشقاوی افزود: متهمان و وکلا درخواست بررسی مجدد دادند و در جلسه دوم دادگاه که بازهم سرکنسول ایران حضور داشت، دادگاه دفاعیات متهمان و وکلای آنها را استماع و ختم جلسه را اعلام کرد.
حکم صادره در باره متهمان تعرض به دو نوجوان ایرانی قشقاوی تصریح کرد که برخی مطبوعات سعودی به نقل از یک مقام امنیتی سعودی اعلام کردند که مجازات درنظر گرفته شده(هزار ضربه شلاق با نظر پزشک و 4 سال حبس) است. پس از پی گیری، سرکنسول ایران گفت رسما چیزی به آنها اعلام نشده است. وی یادآور شد: در همان دادگاه اعلام شد که اگر قرار باشد حکمی صادر شود، حکم بدوی خواهد بود و بعد این حکم به دادگاه استیناف می رود. ما هم درخواست داشتیم که در دادگاه استیناف هم سرکنسول و هم وکیل ما حضور داشته باشد. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران گفت: هنوز گزارشی از سرکنسول ایران در خصوص حکم ، دریافت نشده است ، ما به طور جدی پی گیر این موضوع هستیم و منتظریم اگر حکمی هم صادر شده است، رسما از سوی سعودی ها به ما اعلام شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا اگر چنین حکمی صادر شده باشد عادلانه است و اگر این حکم رضایت ایران را جلب نکند، تهران درخواست تجدید نظر خواهد کرد، افزود: به نظر ما کیفرخواستی که دادستان ارائه کرده واقع بینانه بوده و هر چیزی کمتر از آن نسبت به عمق جنایت، غیر عادلانه است و طبق مقررات و حقایق این پرونده، در صورتی که حکمی جز این صادر شود، به نمایندگی از خانوده قربانیان این جنایت، درخواست تجدید نظر خواهیم کرد.
احتمال برنامه ریزی رسمی درباره محاکمه متهمان
قشقاوی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است تمام این رویدادها از جانب دولت عربستان یا نوعی هماهنگی بین آنها وجود داشته، باشد؟ اظهار کرد: دلیلی برای سیستماتیک بودن این موضوع وجود ندارد، چنین ادعایی نداریم و مقام های عربستان در دیدارهای مختلف با سفیر و سرکنسول ایران بر ضرورت برخورد با این اقدام جنایتکارانه متهمان تعرض به دو نوجوان ایرانی تاکید کرده اند. وی گفت: هفته گذشته نیز در حاشیه نشست اجلاس سازمان اتحاد کفنرانس اسلامی، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در ملاقات با امیر عبدالهیان بر مصمم بودن عربستان برای مجازات متهمان این پرونده تاکید کرد. بنابر اظهارت مقام های عالی رتبه عربستان، دلیلی برای قضاوتی جز این نیست. لذا ما منتظریم وعده های رسمی مقام های سعودی را در عمل مشاهده کنیم.
روابط ایران و عراق رو به رشد است معاون کنسولی وزارت امور خارجه در بخش دیگری از گفت و گو با العالم درباره دیدار اخیر خود از منطقه کردستان عراق گفت: ما پايه موافقت نامه هاي خوبي را با دولت مركزي عراق طرح كرديم از جمله موافقت نامه انتقال محكومين كه مجلس دو كشور آن را تصويب و اجرايي كردند. فقط پيگيري اين موضوع در كردستان عراق باقي مانده تا آن بخش از زندانياني را كه مايلند داوطلبانه به ايران برگردند از كردستان به ايران منتقل كنيم كه البته اين انتقال دوسويه خواهد بود. وی افزود: سركنسول گر ما در اربيل در پي مذاكرات با مقام های كردستان و احزاب مختلف از جمله نيچروان بارزاني نخست وزير كردستان، قباد طالباني و كريم سنجاري وزير كشور آن منطقه و ديگران و ادامه آن مذاكرات كه با سفر بنده و ديدارهايي كه با استاندار اربيل، وزير كشور، رئيس قوه قضائيه، رئيس پارلمان و نخست وزير و ديگران داشتم همه با انتقال محكومين موافقت كردند و به زودي دستورالعمل اجرايي اين كار بين سركنسول ما آقاي عبادي و وزير كار دولت اقليم كردستان عراق امضا مي شود. معاون کنسولی وزیرامور خارجه ایران بیان کرد: در حال تهيه فهرستی از زندانيان هستيم و به زودي اين فهرست تبادل مي شود و اعلام كرديم كه در ماه مبارك رمضان انشالله عمليات انتقال زندانيان صورت خواهد گرفت.
ایران، عراق و اقلیم کردستان عراق نقطه نظرات مشترک دارند قشقاوی افزود: يك سري مسائل از جمله حملات داعش و افراط گرايي و ساير مسايل در دیدار با مقام های عراقی مورد بحث قرار گرفت و خوشبختانه بين ما و برادران دولت مركزي عراق و دوستان عزيز و قديمي ما در اقليم كردستان عراق نقطه نظرات مشترك فراواني وجود دارد. وی گفت: ما در کنار كردها و عرب ها از شيعه وسني يك روز در برابر صدام خونمان به زمين ريخته شد و امروز هم در مقابله با داعش در يك سنگريم. معاون وزیر خارجه ایران یادآور شد: خوشبختانه اقليم كردستان رشد خوبي داشته و نسبت به 8 سال گذشته كه من به اين منطقه سفر كردم سرمايه گذاري هاي خوبي شده است. وی گفت: اما الان وجود داعش باعث كند شدن روند سرمايه گذاري در اقلیم کردستان شده و اين به ضرر منطقه است. تا قبل از حمله داعش حجم روابط اقتصادی ایران و عراق به 14 میلیارد دلار می رسید که نيمي از آن با دولت مركزي و نيمي با كردستان بود؛ لذا مايليم باز هم اين سرمايه گذاري صورت بگيرد. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران تاکید کرد: با مدیران شركت هاي ايراني فعال ديدارهايي داشتيم و مشكلات آنها را با دوستان مان مطرح كرديم. به نظر من سفر خوبي بود و دستاورد خوب و بازتاب رسانه اي مناسبي داشت. وی اظهار کرد: در دیدار با آقاي طالباني رئیس جمهوری سابق عراق در سلیمانیه گزارشي از سفر به ايشان ارائه كردم، حال ايشان رو به بهبود است و نسبت به صحبت هاي بنده هم كاملا هوشيار بودند. من سلام و دعاي مقام های عاليرتبه كشور را براي سلامتي كامل آقاي طالباني به ايشان ابلاغ كردم.قشقاوی افزود: روابط ایران و عراق هميشه دوستانه بوده و تحت تاثير يك مقاله در نشريه فلان و بهمان قرار نمي گيرد و شكل گيري داعش در منطقه هم شايد فرصت ديگري بود براي بهبود این روابط، چنان كه هم در سفر 6 ماه قبل من، مقام های عراقي زبان امتنان و تشكر داشتند و هم اين تشكرها در سفر اخير آقاي حيدر العبادي تكرار شد و اين حالت از دوستان كُرد هم قابل رويت بود. وی با بیان اینکه اشتراكات ما بسيار زياد است، گفت: كردها را قديمي ترين قوم آريايي با بيش از 5 هزار سال سابقه تاريخي مي دانيم و اين اشتراكات فرهنگي تاريخي و تمدني باعث مي شود كه ايران هميشه ارتباط با كردها را يك سرمايه مي داند و نه يك تهديد. معاون کنسولی وزارت امور خارجه ایران، یادآور شد: من در سفري كه به عراق داشتم اعلام كردم كه ایران آماده لغو ويزا است. اين موضوع بعدا از طرف آقاي ظريف وزير امور خارجه و نيز آقاي لاريجاني كه در بخشي از سفرشان بنده همراه ايشان بودم تكرار شد و تا حد زيادي هم جلو رفته ايم اما تغییر مقررات نياز به برنامه زمان بندي دارد.
تلاش برای لغو روادید عادی میان ایران و عراق قشقاوی اظهار کرد که صاحبان پاسپورت خدمت و سیاسی نیاز به اخذ ویزا از طرفین ندارند. گام بعدی متوجه گذرنامه عادی می شود. معتقدم باید در این مسیر به جلو حرکت کنیم سال گذشته بیش از دو میلیون عراقی به ایران آمدند و همین تعداد هم از ایران تقریبا با احتساب اربعین به عراق رفتند. این مساله نشان می دهد که حجم گسترده ای از مراودات بین دو ملت وجود دارد و این اقتضا می کند که ما هرچه بیشتر جهت گیری مان به سمت تسهیلات ویزایی و یا لغو ویزا در نهایت باشد. هرچقدر بتوانیم این تسهیلات روادیدی را بیشتر کنیم ارتباط تاریخی میان دوملت عمق بیشتری پیدا می کند.
هرگونه دخالت خارجی در منطقه مضر است وی درباره بحران وجود داعش در منطقه و پیوستن افراد به این گروه تروریستی گفت: سال گذشته در همین روزها به کابل سفر داشتم و آنجا به مسئولان افغانی گفتم که موضوع دو چیز است، یکی اینکه ما بگوییم که اهل سنتی هستند که از اقصا نقاط عالم جمع می شوند و ممکن است به داعش یا به جبهه النصره بپیوندند. معاون وزیر امور خارجه ایران افزود: این روزها شاهد هستید که چقدر دولتهای اروپایی رسما اعلام می کنند که از کشورهای ما برای پیوستن به داعش می روند. از طرف دیگر کسی نمی تواند تضمین کند که یک شیعه از اقصی نقاط جهان خواه از اروپا یا از افغانستان به این جریانات نپیوندند. همانطور که متاسفانه در بین اهل سنت این اتفاق افتاده است ممکن است یک شیعه هم به این جریانات بپوندند اما مطمئنا همانطور که هیچ دولتی در آنسو وجود ندارد که اقدام کند؛ در این سو نیز همانطور. من برای دوستان دولت افغانستان توضیح دادم و به نظرم با توضیحات من قانع شدند. بویژه ما که راه حل را نظامی نمی بینیم. وی خاطرنشان کرد: از همان روز اول گفتیم که راه حل سوریه سیاسی است و نه نظامی آن هم به آن شکل خشن و انفجارها و عملیات انتحاری که یک نسل را دچار ضرر جدی می کند. ما همیشه معتقدیم که راه حل سیاسی ملاک است. جناب اقای دکتر ظریف راه حل سیاسی ارائه داده است. الان هم از ابتکارات سیاسی استقبال می کنیم و راه حل سوریه را گفتگوی سوری سوری می دانیم که بیایند با یکدیگر مسایل را حل کنند. قشقاوی افزود: هرگونه دخالت خارجی مضر است. حمایتهایی که از تروریستها شده است به ضرر سوریه و مردم سوریه بوده است. آرامش مردم را گرفته است و زمینه جنگ را در ماههای حرام و غیرحرام فراهم کرده است. کشوری که چنین موضع صریحی دارد و عملا ابتکارات سیاسی ارائه داده است و راه حل را سیاسی می داند، هیچ موقع از اقدامات تروریستی یا جنگ و تشدید نظامی هیچ گونه استقبال نخواهد کرد.
وضعیت خارجی های مقیم ایران معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در باره وضعیت خارجی های مقیم ایران و امکان اعطای تابعیت به آنان خاطرنشان کرد که قانون مدنی ما تابعیت مضاعف را به رسمیت نمی شناسد. اما به مکانیزم های دیگری برای حل مشکلات فکر می کنیم. این قانون مادر است و قانون محکمی است. حتی المقدور می خواهیم این قانون حفظ شود. وی گفت: البته اگر چنانچه ضرورت ایجاب کند امکان یک تجدیدنظر هست منتهی باید یک فرایند قانونی شکل بگیرد بدین معنا که چیزی نیست که با یک دستور العمل اجرایی بتوان این کار را کرد. اما غیر از بحث تابعیت، در حال مذاکره با دوستانمان هستیم که اگر کسی نتوانست تابعیت ایرانی بگیرد، بعضی ها بتوانند از امتیازات و امکانات برخوردار شوند. یعنی همه امتیازات غیر از اخذ تابعیت مثل تحصیلات، گواهینامه راهنمایی و رانندگی و همه نوع تسهیلات را بتوانیم برآورده کنیم. در حال حاضر میان وزارت کشور و وزارت خارجه و ارگانهای دیگر در خصوص این مساله مذاکره می شود که بتوان چیزی شبیه به گرین کارت اما نه با این عنوان بلکه پرشین کارتی یا چیزی شبیه به آن، صادر شود. منتهی هنوز در حال بررسی این مساله هستیم. قشقاوی افزود: درباره مزدوجین، آنهایی که پدر ایرانی و همسر خارجی است، طبعا فرزند تابعیت ایرانی می گیرد. اما اگر پدرخارجی باشد و مادر ایرانی، این مساله در کمیسیون قضایی مجلس در حال بحث است. ما به عنوان وزارت خارجه موافق هستیم که به این افراد تابعیت داده شود ولی باید نظر همه ارگانها لحاظ شود. من می توانم به شما بگویم که امکان تجدید نظر هست اما به چه صورتی باید باشد که هم آن قانون اصلی آسیب نبیند و هم مشکلات حل بشود، این موضوعی است که در دست بررسی است.
تسهیلات بازگشت ایرانیان مقیم خارج وی درباره تسهیلات بازگشت ایرانیان مقیم کشورهای دیگر یادآور شد: دستور العملی را که به همه صادر کردیم از این قرار است که ما قانونی به نام تسهیل ورود ایرانیها داریم. به پلیس و به همه جا ابلاغ کردیم که ما کاری با تابعیت دیگر یک فرد نداریم چون ما تابعیت دیگری را قبول نداریم. همه سازوکار ما در ورود یک ایرانی، توجه به پاسپورت ایرانی وی است بدون آنکه بپرسیم در جیب دیگرش آیا گذرنامه دیگری هست یا نه... چون ما اصالت را به گذرنامه ایرانی می دهیم. کسی که هر مدرکی حتی شناسنامه که دال بر هویت ایرانی باشد، داشته باشد، حق ورود به ایران دارد. یعنی ما می گوییم ملاکمان حتی گذرنامه هم نیست. هر مدرکی که اثبات کند که طرف ایرانی است. پلیس ما بر همین اساس می تواند عمل کند و از شخص سوال دیگری نپرسد و او را به ایران راه دهد. این مصوبه ای است که ما به تازگی به همه سفارتخانه ها و سرکنسولگری ها ابلاغ کردیم. معاون وزیر امور خارجه درباره وضعیت ایرانیان مهاجربه استرالیا گفت که به دنبال دیدارهایی که بین وزرای خارجه ما و استرالیا از جمله سفر چندی پیش وزیر خارجه استرالیا به ایران صورت گرفت، هفته گذشته مدیر کل کنسولی ما اقای دکتر چگینی سفر بسیار خوبی به کانبرا و ملبورن و استرالیا داشتند. ملاقات خوبی با وزیر مهاجرت آنجا و مقام های وزارت خارجه استرالیا داشتند. ما با صراحت به آنها گفتیم که با تبعید اجباری، دپورت اجباری مخالفیم نه تنها در استرالیا بلکه در سراسر جهان. قشقاوی در پاسخ به این سوال که آیا وزیر خارجه به طوررسمی گفت که می خواهد پناهجویان را برگرداند، گفت: بله آنها در مذاکرات همواره این سخن را می گویند این حرف جدیدی نیست که بخشی از پناهجویان و نه همه آنها را مایلند بازگردانند. اگر غیرداوطلبانه باشد ما این امر را خلاف حقوق بشر می دانیم و با آن مخالفیم؛ اما اگر داوطلبانه باشد هیچ مشکلی وجود ندارد. معاون کنسولی وزارت امور خارجه ایران یادآور شد: ما با حضور داوطلبانه و بازگشت داوطلبانه ایرانیان هیچ مشکلی نداریم اما آنچه که با آن مشکل داریم دپورت اجباری و غیرداوطلبانه است. ما داریم به راه حلهایی می رسیم که مشمول دپورت اجباری نشود؛ مکانیزم های دیگری که بتوان از طریق آنها همکاری بهتری با طرف استرالیایی داشته باشیم. اگر همین مذاکراتی که صورت گرفته است( طرف استرالیایی احتمالا به زودی دوباره به تهران خواهد آمد) همین توافقات کلانی که صورت گرفته است، پیش برود، هم اهداف ما محقق می شود، هم دپورت اجباری صورت نمی گیرد و هم اهداف طرف استرالیایی محقق می گردد. من فکر می کنم که این بار فضای مثبتی بوده است و داریم به سمت توافقات خوبی حرکت می کنیم بدون آنکه از اصول خود عقب نشینی کنیم.
به گزارش العالم، حسن قشقاوی در گفت و گو با برنامه "من طهران"، در پاسخ به سوالي مبني بر احتمال دست داشتن سازمان اطلاعات عربستان براي تخريب چهره ايران و قطع موج زوار عربستان به مشهد مقدس در تلافي قطع عمليات عمره ايران به عربستان بیان کرد: بررسي اين حادثه ادامه دارد و ما به نتيجه خاصي نرسيده ايم هرچند كه همه ابعاد قضيه بايد بررسي شود و هنوز نمي توان گفت كه ممكن است دست سازمان اطلاعات عربستان در اين حادثه باشد.
معاون کنسولی وزیر امور خارجه درباره پیگیری حادثه ای که برای زائران سعودی در مشهد رخ داد بیان کرد: با توجه به اهمیت این موضوع، مسئول نمایندگی وزارت خارجه ایران در مشهد و همکارانش و ارگان های ذیربط از همان ابتدا بسیار فعال بودند. اطلاعات اولیه حکایت از آن دارد که مساله مشهد یک حادثه مسمومیت بوده است و مرتب نتایج بررسی ها، صادقانه به مقامهای سعودی اطلاع داده می شود.
وی گفت: هر آنچه درباره اين موضوع به افكار عمومي اطلاع داده شده كاملا واقع بينانه بوده و در آينده نيز به محض دريافت دقيق ترين اطلاعات به طرف سعودي اعلام خواهيم كرد همانطور كه تا الان نيز در تماس نزديك با آنها بوده ايم. ما به خانواده هاي آنها تسليت گفتيم و از ساير مسمومان نيز مراقبت ويژه به عمل آورديم تا تعداد تلفات بيشتر نشود.
معاون وزیرخارجه ایران افزود: همان حساسيت كه طرف سعودي نسبت به اين حادثه داشت ما هم داشته ايم.
اواسط خرداد ماه زائران عربستانی که در هتل توحید مشهد، مستقر بودند به دلیل بروز علائم مسمومیت به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل شدند که در پی آن 4 نفر فوت شده و وضعیت 24 نفر دیگر نیز از سوی پزشکان «مسمومیت» اعلام شد.
شرایط ایران برای برقراری مجدد سفرهای عمره معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در ادامه گفت و گو با شبکه خبری العالم از تضمین امنیت عمره گذاران و ایجاد فضای منطقی و معقول در ورود و خروج زائران ایرانی به عربستان، به عنوان مهم ترین شرایط جمهوری اسلامی برای برقراری مجدد سفرهای عمره یاد کرد. قشقاوی تاکید کرد: تضمین امنیت عمره گذاران برای ایران مهم است، اگر این امنیت تضمین و فضای منطقی و معقولی حاکم شود و مردم هم شاهد مجازات متهمان باشند، طبیعی است که ما هم برای ازسرگیری عمره تمایل داریم. وی گفت: این مساله در گفت و گوهای اخیر آقای امیرعبدالهیان (معاون عربي و آفريقايي وزارت امور خارجه) با وزیر خارجه عربستان مطرح شده و وزیر خارجه سعودی از ازسرگیری عمره ایرانی ها استقبال کرده است. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در باره روند پرونده تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده بیان کرد: در جلسه اول محاکمه سرکنسول ایران حضور داشت و نماینده دادستان جده کیفر خواست را قرائت کرد که در آن به اتهام نقض قوانین در هنگام انجام وظیفه و اقدام عمل شنیع جنایی، درخواست مجازات اعدام برای متهمان شده است. قشقاوی افزود: متهمان و وکلا درخواست بررسی مجدد دادند و در جلسه دوم دادگاه که بازهم سرکنسول ایران حضور داشت، دادگاه دفاعیات متهمان و وکلای آنها را استماع و ختم جلسه را اعلام کرد.
حکم صادره در باره متهمان تعرض به دو نوجوان ایرانی قشقاوی تصریح کرد که برخی مطبوعات سعودی به نقل از یک مقام امنیتی سعودی اعلام کردند که مجازات درنظر گرفته شده(هزار ضربه شلاق با نظر پزشک و 4 سال حبس) است. پس از پی گیری، سرکنسول ایران گفت رسما چیزی به آنها اعلام نشده است. وی یادآور شد: در همان دادگاه اعلام شد که اگر قرار باشد حکمی صادر شود، حکم بدوی خواهد بود و بعد این حکم به دادگاه استیناف می رود. ما هم درخواست داشتیم که در دادگاه استیناف هم سرکنسول و هم وکیل ما حضور داشته باشد. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران گفت: هنوز گزارشی از سرکنسول ایران در خصوص حکم ، دریافت نشده است ، ما به طور جدی پی گیر این موضوع هستیم و منتظریم اگر حکمی هم صادر شده است، رسما از سوی سعودی ها به ما اعلام شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا اگر چنین حکمی صادر شده باشد عادلانه است و اگر این حکم رضایت ایران را جلب نکند، تهران درخواست تجدید نظر خواهد کرد، افزود: به نظر ما کیفرخواستی که دادستان ارائه کرده واقع بینانه بوده و هر چیزی کمتر از آن نسبت به عمق جنایت، غیر عادلانه است و طبق مقررات و حقایق این پرونده، در صورتی که حکمی جز این صادر شود، به نمایندگی از خانوده قربانیان این جنایت، درخواست تجدید نظر خواهیم کرد.
احتمال برنامه ریزی رسمی درباره محاکمه متهمان
قشقاوی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است تمام این رویدادها از جانب دولت عربستان یا نوعی هماهنگی بین آنها وجود داشته، باشد؟ اظهار کرد: دلیلی برای سیستماتیک بودن این موضوع وجود ندارد، چنین ادعایی نداریم و مقام های عربستان در دیدارهای مختلف با سفیر و سرکنسول ایران بر ضرورت برخورد با این اقدام جنایتکارانه متهمان تعرض به دو نوجوان ایرانی تاکید کرده اند. وی گفت: هفته گذشته نیز در حاشیه نشست اجلاس سازمان اتحاد کفنرانس اسلامی، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در ملاقات با امیر عبدالهیان بر مصمم بودن عربستان برای مجازات متهمان این پرونده تاکید کرد. بنابر اظهارت مقام های عالی رتبه عربستان، دلیلی برای قضاوتی جز این نیست. لذا ما منتظریم وعده های رسمی مقام های سعودی را در عمل مشاهده کنیم.
روابط ایران و عراق رو به رشد است معاون کنسولی وزارت امور خارجه در بخش دیگری از گفت و گو با العالم درباره دیدار اخیر خود از منطقه کردستان عراق گفت: ما پايه موافقت نامه هاي خوبي را با دولت مركزي عراق طرح كرديم از جمله موافقت نامه انتقال محكومين كه مجلس دو كشور آن را تصويب و اجرايي كردند. فقط پيگيري اين موضوع در كردستان عراق باقي مانده تا آن بخش از زندانياني را كه مايلند داوطلبانه به ايران برگردند از كردستان به ايران منتقل كنيم كه البته اين انتقال دوسويه خواهد بود. وی افزود: سركنسول گر ما در اربيل در پي مذاكرات با مقام های كردستان و احزاب مختلف از جمله نيچروان بارزاني نخست وزير كردستان، قباد طالباني و كريم سنجاري وزير كشور آن منطقه و ديگران و ادامه آن مذاكرات كه با سفر بنده و ديدارهايي كه با استاندار اربيل، وزير كشور، رئيس قوه قضائيه، رئيس پارلمان و نخست وزير و ديگران داشتم همه با انتقال محكومين موافقت كردند و به زودي دستورالعمل اجرايي اين كار بين سركنسول ما آقاي عبادي و وزير كار دولت اقليم كردستان عراق امضا مي شود. معاون کنسولی وزیرامور خارجه ایران بیان کرد: در حال تهيه فهرستی از زندانيان هستيم و به زودي اين فهرست تبادل مي شود و اعلام كرديم كه در ماه مبارك رمضان انشالله عمليات انتقال زندانيان صورت خواهد گرفت.
ایران، عراق و اقلیم کردستان عراق نقطه نظرات مشترک دارند قشقاوی افزود: يك سري مسائل از جمله حملات داعش و افراط گرايي و ساير مسايل در دیدار با مقام های عراقی مورد بحث قرار گرفت و خوشبختانه بين ما و برادران دولت مركزي عراق و دوستان عزيز و قديمي ما در اقليم كردستان عراق نقطه نظرات مشترك فراواني وجود دارد. وی گفت: ما در کنار كردها و عرب ها از شيعه وسني يك روز در برابر صدام خونمان به زمين ريخته شد و امروز هم در مقابله با داعش در يك سنگريم. معاون وزیر خارجه ایران یادآور شد: خوشبختانه اقليم كردستان رشد خوبي داشته و نسبت به 8 سال گذشته كه من به اين منطقه سفر كردم سرمايه گذاري هاي خوبي شده است. وی گفت: اما الان وجود داعش باعث كند شدن روند سرمايه گذاري در اقلیم کردستان شده و اين به ضرر منطقه است. تا قبل از حمله داعش حجم روابط اقتصادی ایران و عراق به 14 میلیارد دلار می رسید که نيمي از آن با دولت مركزي و نيمي با كردستان بود؛ لذا مايليم باز هم اين سرمايه گذاري صورت بگيرد. معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران تاکید کرد: با مدیران شركت هاي ايراني فعال ديدارهايي داشتيم و مشكلات آنها را با دوستان مان مطرح كرديم. به نظر من سفر خوبي بود و دستاورد خوب و بازتاب رسانه اي مناسبي داشت. وی اظهار کرد: در دیدار با آقاي طالباني رئیس جمهوری سابق عراق در سلیمانیه گزارشي از سفر به ايشان ارائه كردم، حال ايشان رو به بهبود است و نسبت به صحبت هاي بنده هم كاملا هوشيار بودند. من سلام و دعاي مقام های عاليرتبه كشور را براي سلامتي كامل آقاي طالباني به ايشان ابلاغ كردم.قشقاوی افزود: روابط ایران و عراق هميشه دوستانه بوده و تحت تاثير يك مقاله در نشريه فلان و بهمان قرار نمي گيرد و شكل گيري داعش در منطقه هم شايد فرصت ديگري بود براي بهبود این روابط، چنان كه هم در سفر 6 ماه قبل من، مقام های عراقي زبان امتنان و تشكر داشتند و هم اين تشكرها در سفر اخير آقاي حيدر العبادي تكرار شد و اين حالت از دوستان كُرد هم قابل رويت بود. وی با بیان اینکه اشتراكات ما بسيار زياد است، گفت: كردها را قديمي ترين قوم آريايي با بيش از 5 هزار سال سابقه تاريخي مي دانيم و اين اشتراكات فرهنگي تاريخي و تمدني باعث مي شود كه ايران هميشه ارتباط با كردها را يك سرمايه مي داند و نه يك تهديد. معاون کنسولی وزارت امور خارجه ایران، یادآور شد: من در سفري كه به عراق داشتم اعلام كردم كه ایران آماده لغو ويزا است. اين موضوع بعدا از طرف آقاي ظريف وزير امور خارجه و نيز آقاي لاريجاني كه در بخشي از سفرشان بنده همراه ايشان بودم تكرار شد و تا حد زيادي هم جلو رفته ايم اما تغییر مقررات نياز به برنامه زمان بندي دارد.
تلاش برای لغو روادید عادی میان ایران و عراق قشقاوی اظهار کرد که صاحبان پاسپورت خدمت و سیاسی نیاز به اخذ ویزا از طرفین ندارند. گام بعدی متوجه گذرنامه عادی می شود. معتقدم باید در این مسیر به جلو حرکت کنیم سال گذشته بیش از دو میلیون عراقی به ایران آمدند و همین تعداد هم از ایران تقریبا با احتساب اربعین به عراق رفتند. این مساله نشان می دهد که حجم گسترده ای از مراودات بین دو ملت وجود دارد و این اقتضا می کند که ما هرچه بیشتر جهت گیری مان به سمت تسهیلات ویزایی و یا لغو ویزا در نهایت باشد. هرچقدر بتوانیم این تسهیلات روادیدی را بیشتر کنیم ارتباط تاریخی میان دوملت عمق بیشتری پیدا می کند.
هرگونه دخالت خارجی در منطقه مضر است وی درباره بحران وجود داعش در منطقه و پیوستن افراد به این گروه تروریستی گفت: سال گذشته در همین روزها به کابل سفر داشتم و آنجا به مسئولان افغانی گفتم که موضوع دو چیز است، یکی اینکه ما بگوییم که اهل سنتی هستند که از اقصا نقاط عالم جمع می شوند و ممکن است به داعش یا به جبهه النصره بپیوندند. معاون وزیر امور خارجه ایران افزود: این روزها شاهد هستید که چقدر دولتهای اروپایی رسما اعلام می کنند که از کشورهای ما برای پیوستن به داعش می روند. از طرف دیگر کسی نمی تواند تضمین کند که یک شیعه از اقصی نقاط جهان خواه از اروپا یا از افغانستان به این جریانات نپیوندند. همانطور که متاسفانه در بین اهل سنت این اتفاق افتاده است ممکن است یک شیعه هم به این جریانات بپوندند اما مطمئنا همانطور که هیچ دولتی در آنسو وجود ندارد که اقدام کند؛ در این سو نیز همانطور. من برای دوستان دولت افغانستان توضیح دادم و به نظرم با توضیحات من قانع شدند. بویژه ما که راه حل را نظامی نمی بینیم. وی خاطرنشان کرد: از همان روز اول گفتیم که راه حل سوریه سیاسی است و نه نظامی آن هم به آن شکل خشن و انفجارها و عملیات انتحاری که یک نسل را دچار ضرر جدی می کند. ما همیشه معتقدیم که راه حل سیاسی ملاک است. جناب اقای دکتر ظریف راه حل سیاسی ارائه داده است. الان هم از ابتکارات سیاسی استقبال می کنیم و راه حل سوریه را گفتگوی سوری سوری می دانیم که بیایند با یکدیگر مسایل را حل کنند. قشقاوی افزود: هرگونه دخالت خارجی مضر است. حمایتهایی که از تروریستها شده است به ضرر سوریه و مردم سوریه بوده است. آرامش مردم را گرفته است و زمینه جنگ را در ماههای حرام و غیرحرام فراهم کرده است. کشوری که چنین موضع صریحی دارد و عملا ابتکارات سیاسی ارائه داده است و راه حل را سیاسی می داند، هیچ موقع از اقدامات تروریستی یا جنگ و تشدید نظامی هیچ گونه استقبال نخواهد کرد.
وضعیت خارجی های مقیم ایران معاون کنسولی وزیر امور خارجه ایران در باره وضعیت خارجی های مقیم ایران و امکان اعطای تابعیت به آنان خاطرنشان کرد که قانون مدنی ما تابعیت مضاعف را به رسمیت نمی شناسد. اما به مکانیزم های دیگری برای حل مشکلات فکر می کنیم. این قانون مادر است و قانون محکمی است. حتی المقدور می خواهیم این قانون حفظ شود. وی گفت: البته اگر چنانچه ضرورت ایجاب کند امکان یک تجدیدنظر هست منتهی باید یک فرایند قانونی شکل بگیرد بدین معنا که چیزی نیست که با یک دستور العمل اجرایی بتوان این کار را کرد. اما غیر از بحث تابعیت، در حال مذاکره با دوستانمان هستیم که اگر کسی نتوانست تابعیت ایرانی بگیرد، بعضی ها بتوانند از امتیازات و امکانات برخوردار شوند. یعنی همه امتیازات غیر از اخذ تابعیت مثل تحصیلات، گواهینامه راهنمایی و رانندگی و همه نوع تسهیلات را بتوانیم برآورده کنیم. در حال حاضر میان وزارت کشور و وزارت خارجه و ارگانهای دیگر در خصوص این مساله مذاکره می شود که بتوان چیزی شبیه به گرین کارت اما نه با این عنوان بلکه پرشین کارتی یا چیزی شبیه به آن، صادر شود. منتهی هنوز در حال بررسی این مساله هستیم. قشقاوی افزود: درباره مزدوجین، آنهایی که پدر ایرانی و همسر خارجی است، طبعا فرزند تابعیت ایرانی می گیرد. اما اگر پدرخارجی باشد و مادر ایرانی، این مساله در کمیسیون قضایی مجلس در حال بحث است. ما به عنوان وزارت خارجه موافق هستیم که به این افراد تابعیت داده شود ولی باید نظر همه ارگانها لحاظ شود. من می توانم به شما بگویم که امکان تجدید نظر هست اما به چه صورتی باید باشد که هم آن قانون اصلی آسیب نبیند و هم مشکلات حل بشود، این موضوعی است که در دست بررسی است.
تسهیلات بازگشت ایرانیان مقیم خارج وی درباره تسهیلات بازگشت ایرانیان مقیم کشورهای دیگر یادآور شد: دستور العملی را که به همه صادر کردیم از این قرار است که ما قانونی به نام تسهیل ورود ایرانیها داریم. به پلیس و به همه جا ابلاغ کردیم که ما کاری با تابعیت دیگر یک فرد نداریم چون ما تابعیت دیگری را قبول نداریم. همه سازوکار ما در ورود یک ایرانی، توجه به پاسپورت ایرانی وی است بدون آنکه بپرسیم در جیب دیگرش آیا گذرنامه دیگری هست یا نه... چون ما اصالت را به گذرنامه ایرانی می دهیم. کسی که هر مدرکی حتی شناسنامه که دال بر هویت ایرانی باشد، داشته باشد، حق ورود به ایران دارد. یعنی ما می گوییم ملاکمان حتی گذرنامه هم نیست. هر مدرکی که اثبات کند که طرف ایرانی است. پلیس ما بر همین اساس می تواند عمل کند و از شخص سوال دیگری نپرسد و او را به ایران راه دهد. این مصوبه ای است که ما به تازگی به همه سفارتخانه ها و سرکنسولگری ها ابلاغ کردیم. معاون وزیر امور خارجه درباره وضعیت ایرانیان مهاجربه استرالیا گفت که به دنبال دیدارهایی که بین وزرای خارجه ما و استرالیا از جمله سفر چندی پیش وزیر خارجه استرالیا به ایران صورت گرفت، هفته گذشته مدیر کل کنسولی ما اقای دکتر چگینی سفر بسیار خوبی به کانبرا و ملبورن و استرالیا داشتند. ملاقات خوبی با وزیر مهاجرت آنجا و مقام های وزارت خارجه استرالیا داشتند. ما با صراحت به آنها گفتیم که با تبعید اجباری، دپورت اجباری مخالفیم نه تنها در استرالیا بلکه در سراسر جهان. قشقاوی در پاسخ به این سوال که آیا وزیر خارجه به طوررسمی گفت که می خواهد پناهجویان را برگرداند، گفت: بله آنها در مذاکرات همواره این سخن را می گویند این حرف جدیدی نیست که بخشی از پناهجویان و نه همه آنها را مایلند بازگردانند. اگر غیرداوطلبانه باشد ما این امر را خلاف حقوق بشر می دانیم و با آن مخالفیم؛ اما اگر داوطلبانه باشد هیچ مشکلی وجود ندارد. معاون کنسولی وزارت امور خارجه ایران یادآور شد: ما با حضور داوطلبانه و بازگشت داوطلبانه ایرانیان هیچ مشکلی نداریم اما آنچه که با آن مشکل داریم دپورت اجباری و غیرداوطلبانه است. ما داریم به راه حلهایی می رسیم که مشمول دپورت اجباری نشود؛ مکانیزم های دیگری که بتوان از طریق آنها همکاری بهتری با طرف استرالیایی داشته باشیم. اگر همین مذاکراتی که صورت گرفته است( طرف استرالیایی احتمالا به زودی دوباره به تهران خواهد آمد) همین توافقات کلانی که صورت گرفته است، پیش برود، هم اهداف ما محقق می شود، هم دپورت اجباری صورت نمی گیرد و هم اهداف طرف استرالیایی محقق می گردد. من فکر می کنم که این بار فضای مثبتی بوده است و داریم به سمت توافقات خوبی حرکت می کنیم بدون آنکه از اصول خود عقب نشینی کنیم.