گزیده خبرهای 20 خرداد قسمت-4
معصومه ابتکار از خطر جست .
یکی از قایق‌های حامل هیات اعزامی دولت به خوزستان برای پیگیری اقدامات مقابله با گرد و غبار به ریاست معصومه ابتکار، در تالاب هورالعظیم واژگون شد که خوشبختانه در این حادثه به کسی آسیبی نرسید و حال معصومه ابتکار نیز خوب است.به گزارش ایسنا، این هیات صبح دیروز پس از ورود به اهواز بلافاصله برای بازدید از کانون‌های شناسایی شده گرد و غبار طی ماههای اخیر، عازم منطقه غرب استان و سپس بازدید از هورالعظیم شد.تالاب هورالعظیم به دنبال مصوبه بهمن ماه دولت یازدهم برای مقابله با گرد و غبار و شاهد حذف موانع ورود آب بوده و هیات اعزامی خواستار بازدید از مناطقی شد که آبگیری در آن صورت گرفته است. اما یکی از قایق‌هایی که حامل 9 نفر از اعضای هیات اعزامی بود، کمی پس از حرکت به داخل آب واژگون شد که خوشبختانه کسی آسیب ندید و همه سرنشینان از جمله معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سالم به ساحل برگشتند.معاونین وزرای نفت، کشور، نیرو، بهداشت، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع، معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و رئیس سازمان هواشناسی در این سفر همراه هیات بودند.
نشست خبری رئیس جمهور شنبه آینده برگزار می‌شود
معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهوری، گفت: نشست خبری حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری، بعد از ظهر شنبه بیست و سوم خرداد ماه 94 برگزار می‌شود.پرویز اسماعیلی در گفتگو با مهر با اعلام این خبر، افزود: در این نشست خبری که در آستانه دومین سالگرد حماسه سیاسی و انتخابات 24 خرداد 92 برگزار می‌شود، خبرنگاران ارشد تعداد قابل توجهی از رسانه‌های داخلی و خارجی حضور می‌یابند.معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهوری، افزود: رئیس جمهور در این نشست خبری که به صورت زنده از شبکه‌های داخلی و بین‌المللی پخش می‌شود، ضمن ارائه گزارشی کوتاه از عملکرد دولت تدبیر و امید به محضر ملت شریف ایران؛ پاسخگوی پرسش خبرنگاران در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.
دستگیری قاتل فراری روی باند فرودگاه مهرآباد
متهم فراری بعد از 43 روز در اتوبوس ویژه حمل مسافران هواپیما در باند فرودگاه مهرآباد به دام پلیس افتاد.در ساعت 16 مورخه 7 اردیبهشت 94 از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 وقوع یک فقره جنایت در یک واحد مسکونی واقع در خیابان طاهرخانی به کلانتری 134 شهرک قدس اعلام شد.با ورود مامورین کلانتری به محل اعلام شده، کارآگاهان با پیک موتورسواری روبرو شدند که دست و پایش با دستبند پلاستیکی بسته شده بود و چند متر آن طرف‌تر نیز جسد صاحبخانه بنام « مجید. ت» (56 ساله) بود که از ناحیه کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به دور گردنش نیز رشته‌ای پلاستیکی قرار داشت.با اعلام خبر وقوع جنایت به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی، بلافاصله تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل در محل جنایت حاضر شدند.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
*اظهارات راننده پیک موتوری
راننده پیک موتوری در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 15:45 مورخه 7 اردیبهشت 94 برای تحویل یک بسته حاوی مقدار دلار به محل جنایت مراجعه کرده بودم؛ پس از زدن زنگ خانه، شخصی از پشت آیفون از من درخواست کرد تا برای تحویل دادن بسته دلار به داخل بروم. در داخل خانه، ناگهان شخصی با تهدید یک قبضه اسلحه کمری و نشان جسدی که در داخل اتاق پذیرایی افتاده بود مرا مجبور کرد تا بر روی زمین بخوابم و پس از آن دست و پایم را با رشته پلاستیکی بست؛ این شخص، بسته حاوی دلارها را برداشت و به سرعت از خانه خارج شد.دقایقی از این ماجرا گذشته بود که به خاطر عدم بازگشت بنده به دفتر پیک موتوری، از دفتر پیک با تلفن همراهم تماس گرفتند و من نیز با استفاده از گوشی handsfree داخل گوش خود و در حالیکه دست‌ها و پاهایم همچنان بسته بود، موفق شدم تا موضوع جنایت و سرقت بسته دلارها را اطلاع دهم که پس از دقایقی ماموران به محل آمده و....
*شناسایی تصویر متهم
با توجه به تجهیز محل سکونت مقتول به دوربین‌های مداربسته، کارآگاهان به بررسی تصاویر بدست آمده از دوربین پیش‌بینی شده در محوطه بیرونی منزل پرداخته و تصویر فردی که در روز جنایت اقدام به بستن دست و پای پیک موتوری و سرقت دلارها کرده بوده، توسط راننده پیک موتوری مورد شناسایی قرار گرفت؛ در ادامه بررسی تصاویر ضبط شده روزهای گذشته، تصاویر این شخص در روزهای متوالی و در زمان مراجعه وی به منزل مقتول بار دیگر شناسایی شد که همگی آن دلایل، فرضیه ارتکاب جنایت توسط اطرافیان مقتول را تایید می‌کرد.سرانجام با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت صاحب تصویر (متهم متواری) به نام « امین. ل» (30ساله) شدند؛ با شناسایی هویت امین کارآگاهان بلافاصله به محل سکونت وی در منطقه سعادت آباد مراجعه و اطلاع پیدا کرد که امین به واسطه اختلاف با همسرش از مدتی پیش منزل را ترک کرده است که در ادامه و با توجه به تصاویر بدست آمده از دوربین مداربسته محل جنایت، مشخص شد که طی این مدت (بیش از دو ماه) بیشتر شب‌ها را در منزل مقتول سپری کرده است.در ادامه و با مراجعه به محل کار امین در خیابان مطهری نیز مشخص شد که امین همزمان با تاریخ وقوع جنایت، دیگر مراجعتی به دفتر محل کار خود نداشته و پاسخگوی تماس‌های تلفنی همکاران خود نیز نبوده است.
*دستگیری متهم در باند فرودگاه مهرآباد
در شرایطی که به ظاهر هیچگونه اطلاعات قابل بهره‌برداری جهت دستگیری امین وجود نداشت، اما کارآگاهان اداره دهم با انجام یک سلسله اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند که وی قصد متواری شدن از تهران را داشته و قصد دارد تا با پرواز ساعت 08:40 مورخه 19 خرداد 94 به مقصد آبادان از تهران خارج شود.بلافاصله تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به فرودگاه مهرآباد اعزام و با همکاری حراست فرودگاه اطلاع پیدا کردند که متهم در مسیر سوار شدن به هواپیما است و تا دقایقی دیگر هواپیما پرواز خواهد کرد؛ لذا با اطمینان از حضور متهم در داخل اتوبوس ویژه حمل مسافرین هواپیما، کارآگاهان اقدام به متوقف کردن اتوبوس پرواز تهران – آبادان کرده و پس از دستگیری امین. ل، وی را جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
*اظهارات اولیه متهم
امین پس از انتقال به اداره دهم آگاهی و در همان مراحل اولیه تحقیقات صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما مدعی شد که جنایت یک اتفاق بوده و او اصلا قصد ارتکاب جنایت نداشته است.وی در اظهارات اولیه خود مدعی شد: از حدود دو ماه پیش با مقتول آشنا شده و با اطلاع از زندگی مجردی وی، من نیز که در داخل خانه دچار اختلاف شدید با همسر خود شده بودم از این فرصت استفاده کرده و بیشتر شب‌ها را در منزل مقتول سپری می‌کردم تا اینکه یک شب مقتول عنوان کرد که امنیت جانی ندارد و به این بهانه از من درخواست کرد تا برایش یک قبضه اسلحه کمری تهیه نمایم؛ من نیز از طریق یکی از دوستان خود موفق شدم تا یک قبضه اسلحه کمری به مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان برای وی خریداری کنم.متهم در ادامه اعترافاتش در خصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت: روز جنایت قصد داشتم تا اسلحه را به مقتول تحویل دهم و به این بهانه در حال نشان دادن نحوه کارکرد اسلحه برای مقتول بودم؛ در آن لحظه اطلاع نداشتم که گلوله در داخل اسلحه قرار دارد و به همین علت ناگهان در زمان چکاندن اسلحه، گلوله‌ای از اسلحه شلیک شد و به کتف مقتول برخورد کرد؛ مقتول پس از اصابت گلوله شروع به فریاد زدن کرد و من نیز در حالیکه بسیار ترسیده بودم، رشته‌ای پلاستیکی را به دور گردنش انداخته تا مانع از فریاد زدن‌های او شوم که باعث مرگ وی شد.متهم در خصوص سرقت مبلغ 30 هزار دلار ارز خارجی متعلق به مقتول نیز به کارآگاهان گفت: پیش از وقوع حادثه شلیک گلوله، مقتول به من عنوان کرده بود که منتظر پیک موتوری و تحویل گرفتن بسته حاوی 30 هزار دلار پول است؛ به همین علت و با اطلاع از میزان مبلغ پول همراه پیک موتوری، درب خانه را برای پیک باز کرده و از او خواستم تا بسته را در داخل خانه تحویل دهد؛ پس از ورود پیک به داخل خانه با تهدید اسلحه و ضمن نشان دادن جسد مقتول وی را مجبور کردم تا بر روی زمین خوابیده و دست‌هایش را طوری قرار دهد که من بتوانم آنها را از پشت سر ببندم و....سرهنگ کارآگاه «آریا حاجی زاده»، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر گفت: متهم در ادامه اعترافات خود عنوان داشته است که اسلحه کمری را در داخل یک ساختمان نیمه ساخت در محدوده اتوبان یادگار امام مخفی کرده که بلافاصله کارآگاهان به این محل مراجعه کردند اما در بازرسی دقیق از این محل، اسلحه‌ای کشف نشد؛ همچنین متهم در قسمت دیگری از اعترافاتش مدعی گردید که مبلغ 30 هزار دلار سرقت شده را در خرابه‌ای واقع در نزدیکی محل کار خود پنهان کرده که این محل نیز شناسایی شد اما در بازرسی از آن، هیچگونه پولی کشف نشد.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده با اشاره به وجود تناقضات متعدد در اظهارات متهم عنوان داشت: با توجه به عدم کشف اسلحه و پول‌های سرقتی در مکان‌های اعلامی از سوی متهم و همچنین وجود تناقضات فراوان در اظهارات این شخص و با عنایت به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی، شناسایی انگیزه واقعی جنایت و همچنین کشف دیگر مدارک و شواهد مربوط به پرونده (اسلحه کمری و...) در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
*اظهارات راننده پیک موتوری
راننده پیک موتوری در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 15:45 مورخه 7 اردیبهشت 94 برای تحویل یک بسته حاوی مقدار دلار به محل جنایت مراجعه کرده بودم؛ پس از زدن زنگ خانه، شخصی از پشت آیفون از من درخواست کرد تا برای تحویل دادن بسته دلار به داخل بروم. در داخل خانه، ناگهان شخصی با تهدید یک قبضه اسلحه کمری و نشان جسدی که در داخل اتاق پذیرایی افتاده بود مرا مجبور کرد تا بر روی زمین بخوابم و پس از آن دست و پایم را با رشته پلاستیکی بست؛ این شخص، بسته حاوی دلارها را برداشت و به سرعت از خانه خارج شد.دقایقی از این ماجرا گذشته بود که به خاطر عدم بازگشت بنده به دفتر پیک موتوری، از دفتر پیک با تلفن همراهم تماس گرفتند و من نیز با استفاده از گوشی handsfree داخل گوش خود و در حالیکه دست‌ها و پاهایم همچنان بسته بود، موفق شدم تا موضوع جنایت و سرقت بسته دلارها را اطلاع دهم که پس از دقایقی ماموران به محل آمده و....
*شناسایی تصویر متهم
با توجه به تجهیز محل سکونت مقتول به دوربین‌های مداربسته، کارآگاهان به بررسی تصاویر بدست آمده از دوربین پیش‌بینی شده در محوطه بیرونی منزل پرداخته و تصویر فردی که در روز جنایت اقدام به بستن دست و پای پیک موتوری و سرقت دلارها کرده بوده، توسط راننده پیک موتوری مورد شناسایی قرار گرفت؛ در ادامه بررسی تصاویر ضبط شده روزهای گذشته، تصاویر این شخص در روزهای متوالی و در زمان مراجعه وی به منزل مقتول بار دیگر شناسایی شد که همگی آن دلایل، فرضیه ارتکاب جنایت توسط اطرافیان مقتول را تایید می‌کرد.سرانجام با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت صاحب تصویر (متهم متواری) به نام « امین. ل» (30ساله) شدند؛ با شناسایی هویت امین کارآگاهان بلافاصله به محل سکونت وی در منطقه سعادت آباد مراجعه و اطلاع پیدا کرد که امین به واسطه اختلاف با همسرش از مدتی پیش منزل را ترک کرده است که در ادامه و با توجه به تصاویر بدست آمده از دوربین مداربسته محل جنایت، مشخص شد که طی این مدت (بیش از دو ماه) بیشتر شب‌ها را در منزل مقتول سپری کرده است.در ادامه و با مراجعه به محل کار امین در خیابان مطهری نیز مشخص شد که امین همزمان با تاریخ وقوع جنایت، دیگر مراجعتی به دفتر محل کار خود نداشته و پاسخگوی تماس‌های تلفنی همکاران خود نیز نبوده است.
*دستگیری متهم در باند فرودگاه مهرآباد
در شرایطی که به ظاهر هیچگونه اطلاعات قابل بهره‌برداری جهت دستگیری امین وجود نداشت، اما کارآگاهان اداره دهم با انجام یک سلسله اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند که وی قصد متواری شدن از تهران را داشته و قصد دارد تا با پرواز ساعت 08:40 مورخه 19 خرداد 94 به مقصد آبادان از تهران خارج شود.بلافاصله تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به فرودگاه مهرآباد اعزام و با همکاری حراست فرودگاه اطلاع پیدا کردند که متهم در مسیر سوار شدن به هواپیما است و تا دقایقی دیگر هواپیما پرواز خواهد کرد؛ لذا با اطمینان از حضور متهم در داخل اتوبوس ویژه حمل مسافرین هواپیما، کارآگاهان اقدام به متوقف کردن اتوبوس پرواز تهران – آبادان کرده و پس از دستگیری امین. ل، وی را جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
*اظهارات اولیه متهم
امین پس از انتقال به اداره دهم آگاهی و در همان مراحل اولیه تحقیقات صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما مدعی شد که جنایت یک اتفاق بوده و او اصلا قصد ارتکاب جنایت نداشته است.وی در اظهارات اولیه خود مدعی شد: از حدود دو ماه پیش با مقتول آشنا شده و با اطلاع از زندگی مجردی وی، من نیز که در داخل خانه دچار اختلاف شدید با همسر خود شده بودم از این فرصت استفاده کرده و بیشتر شب‌ها را در منزل مقتول سپری می‌کردم تا اینکه یک شب مقتول عنوان کرد که امنیت جانی ندارد و به این بهانه از من درخواست کرد تا برایش یک قبضه اسلحه کمری تهیه نمایم؛ من نیز از طریق یکی از دوستان خود موفق شدم تا یک قبضه اسلحه کمری به مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان برای وی خریداری کنم.متهم در ادامه اعترافاتش در خصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت: روز جنایت قصد داشتم تا اسلحه را به مقتول تحویل دهم و به این بهانه در حال نشان دادن نحوه کارکرد اسلحه برای مقتول بودم؛ در آن لحظه اطلاع نداشتم که گلوله در داخل اسلحه قرار دارد و به همین علت ناگهان در زمان چکاندن اسلحه، گلوله‌ای از اسلحه شلیک شد و به کتف مقتول برخورد کرد؛ مقتول پس از اصابت گلوله شروع به فریاد زدن کرد و من نیز در حالیکه بسیار ترسیده بودم، رشته‌ای پلاستیکی را به دور گردنش انداخته تا مانع از فریاد زدن‌های او شوم که باعث مرگ وی شد.متهم در خصوص سرقت مبلغ 30 هزار دلار ارز خارجی متعلق به مقتول نیز به کارآگاهان گفت: پیش از وقوع حادثه شلیک گلوله، مقتول به من عنوان کرده بود که منتظر پیک موتوری و تحویل گرفتن بسته حاوی 30 هزار دلار پول است؛ به همین علت و با اطلاع از میزان مبلغ پول همراه پیک موتوری، درب خانه را برای پیک باز کرده و از او خواستم تا بسته را در داخل خانه تحویل دهد؛ پس از ورود پیک به داخل خانه با تهدید اسلحه و ضمن نشان دادن جسد مقتول وی را مجبور کردم تا بر روی زمین خوابیده و دست‌هایش را طوری قرار دهد که من بتوانم آنها را از پشت سر ببندم و....سرهنگ کارآگاه «آریا حاجی زاده»، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر گفت: متهم در ادامه اعترافات خود عنوان داشته است که اسلحه کمری را در داخل یک ساختمان نیمه ساخت در محدوده اتوبان یادگار امام مخفی کرده که بلافاصله کارآگاهان به این محل مراجعه کردند اما در بازرسی دقیق از این محل، اسلحه‌ای کشف نشد؛ همچنین متهم در قسمت دیگری از اعترافاتش مدعی گردید که مبلغ 30 هزار دلار سرقت شده را در خرابه‌ای واقع در نزدیکی محل کار خود پنهان کرده که این محل نیز شناسایی شد اما در بازرسی از آن، هیچگونه پولی کشف نشد.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده با اشاره به وجود تناقضات متعدد در اظهارات متهم عنوان داشت: با توجه به عدم کشف اسلحه و پول‌های سرقتی در مکان‌های اعلامی از سوی متهم و همچنین وجود تناقضات فراوان در اظهارات این شخص و با عنایت به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی، شناسایی انگیزه واقعی جنایت و همچنین کشف دیگر مدارک و شواهد مربوط به پرونده (اسلحه کمری و...) در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
بی احتیاطی والدین، مرگ دلخراش کودک 19 ماهه را رقم زد
رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی استان زنجان گفت: باز هم دختر بچه‌ای روستایی که فقط 19 ماه از عمرش می‌گذشت قربانی بی‌احتیاطی پدر در حین پارک خودرو وانت نیسان شد.سرهنگ «علی اصغر شیرمحمدی» در گفت و گو با ایرنا، افزود: این حادثه تلخ و خونین حوالی ساعت 17 در محوطه حیاط منزل در روستای رجعین از توابع این استان رخ داد.وی اظهار کرد: پدر این کودک پس از ورود به حیاط، گرم صحبت با همسرش می‌شود و کودک بخت برگشته نیز به دور از چشم والدین به زیر چرخ‌های سنگین نیسان می‌خزد که با حرکت خودرو به قسمت پارکینگ منزل این حادثه مرگبار و بسیار تاسف انگیز اتفاق می‌افتد.«شیرمحمدی» افزود: متاسفانه زمانی والدین به خود می‌آیند که دیگر دفتر زندگی این کودک 19 ماهه برای همیشه بسته شده بود و حال نیز جز شیون، آه، ناله و افسوس، هیچ کار دیگری از آنان بر نمی‌آید.وی به رانندگان وسایط نقلیه و بزرگترهای خانواده توصیه کرد از بی‌توجهی و رها کردن کودک در مکان‌هایی که بیم سانحه رانندگی می‌رود به جد خودداری کنند چراکه هرآن ممکن است حادثه‌ای ناگوار و غیرقابل جبران پیش آید.ششم خردادماه جاری نیز دفتر زندگی یک دختر بچه دو ساله در روستای محمود آباد از توابع شهرستان خدابنده براثر بی‌احتیاطی و سهل انگاری دایی‌اش که با خودرو به صورت دنده عقب حرکت می‌کرد بسته شد و چندین خانواده را داغدار کرد.رانندگان قبل از حرکت و قرار گرفتن در پشت فرمان، بهتر است قسمت‌های زیرین و عقب و جلو خودرو را به دقت مورد بازرسی قرار دهند چراکه ممکن است دور از چشم آنان، کودکی مشغول بازی کودکانه و یا حیوانی بی‌گناه و زبان بسته در سایه آن آرامیده باشد.
آتش‌سوزی در کارگاه مبل سازی
سخنگوی سازمان آتش‌نشانی شهر تهران گفت: یک گارگاه مبل سازی به وسعت 300 متر مربع در آتش سوخت.«سید جلال ملکی» در گفتگو با مهر، درباره آتش‌سوزی در یک کارگاه مبل سازی، اظهارداشت: ساعت 9:52 آتش‌سوزی در یک کارگاه مبل سازی واقع در میدان رسالت، خیابان نیروی دریایی به سامانه آتش‌نشانی شهر تهران اعلام شد.وی افزود: با حضور آتش‌نشانان در محل حادثه مشاهده شد چند سوله در کنار یکدیگر قرار داشتند که یکی از سوله‌ها به وسعت 300 متر مربع که کارگاه مبل سازی و رنگرزی بود و مقدار زیادی لوازم مبل سازی و تینر در آن نگهداری می‌شد به یکباره دچار حریق شده و کاملا شعله‌ور بود.«ملکی» گفت: آتش در حال سرایت به دیگر کارگاه‌ها بود که آتش‌نشانان بلافاصله آتش را خاموش کردند و خوشبختانه در این حادثه کسی آسیب ندید.
حمیدرضا جلایی‌پور در بررسی ابعاد مختلف
دومین کارت زرد مجلس برای علی جنتی - وزیر ارشاد - نوشت که توسل مخالفان وزیر به
موضوع «آزادی بیان»، نشان از تغییرات مهمی دارد؛ از جمله اینکه باید به دولت
روحانی و وزارت ارشاد تبریک گفت، چراکه این گروه از اصولگرایان ظاهراً به بی‌خاصیتی
گفتمان‌های ضد آزادی، ضد حاکمیت قانون و ضد جمهوریت پی‌برده‌اند. این استاد
دانشگاه و روزنامه نگار در یادداشت خود در روزنامه ایران، با عنوان «تأملی در پیام‌های
کارت زرد وزیر»، نوشت: 1- از جمله پیامدهای منفی
هشت سال اقدامات افراطی‌ها طی دولت‌های نهم و دهم، محدود کردن اختیارات دولت در
عرصه خدمات فرهنگی به جامعه بود. کم و بیش همه ما اطلاع داریم که در آن دوران
اختیارات وزارت علوم، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش با توسل به توجیهات گوناگون
محدود یا مخدوش شد. به عنوان نمونه با اینکه وزارت ارشاد دولت دکتر روحانی سعی
وافری داشته تا از رواج و رونق کمی و کیفی مطبوعات و نیز حقوق اهالی آن دفاع کند
اما مثلاً هنوز از انجمن صنفی روزنامه‌نگاران رفع محدودیت نشده است. علاوه بر این،
اگر به عرصه فعالیت‌های عام رسانه‌ای توجه کنیم، خواهیم فهمید که این عرصه به نفع
افراطی‌ها در وضعیت عدم تعادل به سر می‌برد. حتی با گذشت دو سال از کار دولت
اعتدال همچنان این رسانه‌های اصولگرایان افراطی هستند که می‌توانند با دست باز و
با توسل به داده‌های خلاف واقع با امنیت کامل علیه دولت دست به تخریب بزنند. این
رسانه‌ها گویی چندان از عواقب و تبعات خلاف‌گویی‌های خود نگران نیستند. از باب
مثال، من حداقل در روز بیش از 30 پیامک خبری از رسانه‌های آنها به رایگان دریافت
می‌کنم که عمده جهت‌گیری این خبرها، تخریب کابینه در افکار عمومی و ایجاد جنگ
روانی در برابر سیاست‌های توسعه‌گرای دولت اعتدال است. در کنار موارد فوق، این
نبود تعادل را در برنامه‌های سیاسی صدا و سیما هم به روشنی می‌توان دید. البته بخت
با صدا و سیما یار بوده است که بسیاری از نخبگان و شهروندان کشور مصرف‌کننده دائمی
برنامه‌های خبری و سیاسی آن نیستند چون اگر مخاطب این رسانه بودند، با توجه به
تخریب مستقیم و غیرمستقیمی که علیه دولت انجام می‌دهد، فشار سیاسی موقری به صدا و
سیما وارد می‌آمد. با این همه دولتی که با انواع مشکلات روبه‌رو است و در شرایط
دشوار تحریم به سر می‌برد، نمی‌تواند به این عدم تعادل رسانه‌ای بی‌توجه باشد.
2- به‌رغم نابرابری و عدم تعادل رسانه‌ای مذکور، اقدام نمایندگان جبهه پایداری در برابر وزیر ارشاد از دو نظر درخور توجه است، چراکه توسل این افراد به موضوع «آزادی بیان» به خودی خود نشان از تغییرات مهمی دارد؛ اول اینکه باید به دولت روحانی و وزارت ارشاد دولت یازدهم تبریک گفت، چراکه این گروه از اصولگرایان ظاهراً به بی‌خاصیتی گفتمان‌های ضد آزادی، ضد حاکمیت قانون و ضد جمهوریت پی‌برده‌اند و دیروز دیدیم که برای مخالفت با وزیران مؤثر کابینه روحانی، از جمله وزیر ارشاد، به گفتمان قانونگرایی و دموکراسی‌خواهی و آزادی‌طلبی متوسل شدند و در مخالفت خود با وزیر ارشاد از «وجود آزادی در قانون اساسی صحبت کردند»! این، امری کم‌سابقه است و ظهورش به گمان حاصل رواج تفکر اصلاحی و اعتدالی است. گسترش همین گفتمان است که حتی مخالفان دموکراسی، آزادی و قانونگرایی را به توسل به این مفاهیم ملزم می‌کند. دوم اینکه اقدام آن دسته از نمایندگان نشان داد دولت روحانی در کنار و به موازات تمرکز بر موضوعات بسیار مهم مذاکرات هسته‌ای و نیز معضلات حاد اقتصادی و مسائل مهم مربوط به اقلیم و محیط زیست ایران باید به اموری همچون عدم تعادل رسانه‌ای در عرصه عمومی کشور هم توجه کند. تجربه دیروز پارلمان و سخنان عجیب و بی‌سابقه مخالفان نشان داد که دولت نمی‌تواند در روز با ده‌ها مشکل اساسی روبه‌رو باشد و مخالفان هم با امکانات دولت پنهان، طلبکارانه و با فراغ بال دست به تخریب دولت در افکار عمومی بزنند. به نظر می‌رسد سیاستگذاری در عرصه رسانه‌ای کشور نیازمند ساماندهی مجدد است. این امر هر چه به ایام انتخابات پیش رو نزدیک می‌شویم، ضرورت بیشتری می‌یابد.
2- به‌رغم نابرابری و عدم تعادل رسانه‌ای مذکور، اقدام نمایندگان جبهه پایداری در برابر وزیر ارشاد از دو نظر درخور توجه است، چراکه توسل این افراد به موضوع «آزادی بیان» به خودی خود نشان از تغییرات مهمی دارد؛ اول اینکه باید به دولت روحانی و وزارت ارشاد دولت یازدهم تبریک گفت، چراکه این گروه از اصولگرایان ظاهراً به بی‌خاصیتی گفتمان‌های ضد آزادی، ضد حاکمیت قانون و ضد جمهوریت پی‌برده‌اند و دیروز دیدیم که برای مخالفت با وزیران مؤثر کابینه روحانی، از جمله وزیر ارشاد، به گفتمان قانونگرایی و دموکراسی‌خواهی و آزادی‌طلبی متوسل شدند و در مخالفت خود با وزیر ارشاد از «وجود آزادی در قانون اساسی صحبت کردند»! این، امری کم‌سابقه است و ظهورش به گمان حاصل رواج تفکر اصلاحی و اعتدالی است. گسترش همین گفتمان است که حتی مخالفان دموکراسی، آزادی و قانونگرایی را به توسل به این مفاهیم ملزم می‌کند. دوم اینکه اقدام آن دسته از نمایندگان نشان داد دولت روحانی در کنار و به موازات تمرکز بر موضوعات بسیار مهم مذاکرات هسته‌ای و نیز معضلات حاد اقتصادی و مسائل مهم مربوط به اقلیم و محیط زیست ایران باید به اموری همچون عدم تعادل رسانه‌ای در عرصه عمومی کشور هم توجه کند. تجربه دیروز پارلمان و سخنان عجیب و بی‌سابقه مخالفان نشان داد که دولت نمی‌تواند در روز با ده‌ها مشکل اساسی روبه‌رو باشد و مخالفان هم با امکانات دولت پنهان، طلبکارانه و با فراغ بال دست به تخریب دولت در افکار عمومی بزنند. به نظر می‌رسد سیاستگذاری در عرصه رسانه‌ای کشور نیازمند ساماندهی مجدد است. این امر هر چه به ایام انتخابات پیش رو نزدیک می‌شویم، ضرورت بیشتری می‌یابد.
