مدرکِ جعلی، سوادِ قلابی و پولِ واقعی!

گفتگو با حسن شهرکی درباره جعل مدرک و تقلب علمی11 اردیبهشت -94
وقتی صحبت از پول های کثیف می شود .همچنین قبلاً هم محور مدارک قلابی دکترا زیادشده بود .بنابراین در رژیم از صدرتا ذیل آلوده به فساد ساختن مدرک  موازی ومکمل سواد قلابی تبدیل به همان مقوله ی پول های کثیف می شود

فراروزمانی کسب یک مدرک تحصیلی ارزش زیادی داشت. همه می‌دانستند که تلاش و کوشش و سال‌ها تحصیل در پشت یک مدرک نهفته است. حالا کافی است که با یک تماس برای خودتان سفارش دیپلم، لیسانس، پایان‌نامه، مقاله پژوهشی و... دهید و بعد با همان مدرک به شغل و اعتبار اجتماعی دست پیدا کنید. اینکه "سهم اخلاق در این میان کجاست؟"، کسی نمی‌داند!
به گزارش فرارو، چند روز پیش بود که یکی از نمایندگان حقوقی آموزش و پرورش از شرکتی که مدرک جعل می‌کرد شکایت کرد. این شرکت برای جلب مشتری حتی در روزنامه نیز آگهی خود را درج کرده بود. مامورین پس از اطلاع، به این شرکت رفتند و درحالی که دو مشتری نیز در آن‌جا حضور داشتند، متخلفان را دستگیر و شرکت را پلمپ کردند.
اما این همه ماجرا نیست. جعل مدرک، پایان‌نامه‌ و مقاله‌نویسی، این روزها آنقدر زیاد شده، که خیلی‌ها بدون پشتوانه لازم به مدرک دست پیدا می‌کنند و خیلی‌های دیگر از این تبِ مدرک‌گرایی سوءاستفاده کرده و به مقدار زیادی پول می‌رسند. همین می‌شود که این روزها علم و تحصیل دیگر آن ارزش سابق را ندارند و هرچندوقت یکبار خبر مدارک قلابی یک شخصیت سرشناس دانشگاهی یا غیردانشگاهی به گوش می‌رسد.
اما چرا تا به این حد مدرک‌گرا شده‌ایم و یک سند تحصیلی برایمان از توانایی، تفکر و همه چیزهای دیگر که شایستگی‌های یک فرد را ساخته‌اند مهم‌تر است؟ دکتر حسن شهرکی –پژوهشگر و استاد دانشگاهدر گفتگو با فرارو به سقوط اخلاقی جامعه در علم و اقتصادی شدن همه‌چیز از جمله فرهنگ و اندیشه و تحصیل اشاره کرد. به اعتقاد شهرکی "ما در یک جامعه علم‌محور زندگی نمی‌کنیم و محدودیت‌های زمانی و مکانی افراد را به سمت داشتن مقالات و مدارک پولی سوق می‌دهند."
این استاد دانشگاه در ابتدا به اصطلاح و نظریه صنعت فرهنگ ور مکتب فرانکفورت اشاره کرد و گفت: با حرکت از این دیدگاه، بسیاری از مولفه‌های فرهنگی و علمی با صنعت و اقتصاد ترکیب شده است. متاسفانه در جامعه ما همه‌چیز با مباحث اقتصادی همراه شده که از آن جمله به دانش و تحصیلات می‌توان اشاره کرد. برای مثال می‌توانیم به پایان‌نامه‌نویسی‌ها در حواشی میدان انقلاب اشاره کنیم که به خصوص در مقطع کارشناسی‌ارشد بسیار زیاد شده است.
شهرکی در ادامه توضیح داد: در ایجاد چنین وضعیتی باید به دیکتاتوری اقتصاد اشاره کرد؛ امروزه همه‌چیز به سمت پولی و کالایی شدن پیش رفته است. این در همه جای دنیا وجود دارد، اما در کشورهایی مانند کشور ما این پولی‌شدن در بخش‌هایی مانند تحصیلات کنترل نشده است. می‌توان در کنار ایران از کشورهای عربی، مالزی و کشورهای آسیای شرقی نیز نام برد، که در این امور وضعتی مشابه با ایران دارند.
این پژوهشگر اجتماعی ضمن اشاره به تاثیر ارتقاء شغلی بر اساس مدرک در ایران اظهار کرد: پولی شدن تحصیلات در ایرانی بیش از همه در جایی تشدید می‌شود که بحث ارتقاء در شغل به میان می‌آید. برای مثال بسیاری از اساتید دانشگاهی در پی ارتقاء شغلی و بالارفتن مدرک دانشگاهی‌اشان، به کسب مدرک بسیار اهمیت می‌دهند. به طور کلی جامعه ما جامعه‌ای علم‌محور نیست. محدودیت‌های زمانی و مکانی افراد را به تقلب‌های علمی، سفارش مقاله و خرید مدرک سوق می‌دهد. این روند در یک رابطه دوطرفه شکل می‌گیرد؛ سفارش‌دهندگان و جاعلان و نویسنده‌های متون علمی هر دو از این رابطه سود می‌برند.
وی همچنین تصریح کرد: هنگامی که افراد مختلف در جامعه می‌بینند که بسیاری از همین راه‌ها ارتقاءهای شغلی و تحصیلی پیدا کرده‌اند، آن‌ها نیز به آن سمت حرکت می‌کنند. به همین دلیل نیز تقلب‌های علمی امروزه تا به این حد در کشور ما گسترش پیدا کرده است.
شهرکی در ادامه گفت: علاوه بر ارتقاء شغلی باید به رسیدن به سرمایه اجتماعی نیز در پی دریافت مدرک اشاره کرد.
این پژوهشگر با اشاره به وجوه اخلاقی انجام چنین اقداماتی اظهار کرد: همه کسانی که دست به جعل مدرک و یا سفارش پایان‌نامه یا مقالات علمی می‌زند، لزوما انسان‌های شناخته‌شده‌ای نیستند. افراد شناخته‌شده در این رابطه می‌توانند بیشتر در فشار اخلاقی و وجدانی قرار بگیرند، زیرا به محض آن‌که رسانه‌ها و مطبوعات متوجه جعلی بودن و یا تقلب علمی فرد سرشناسی شوند، آن را اعلام کرده و فرد متقلب زیر انواع فشارها می‌رود. اما از این افراد گذشته، ما باید بیش از همه به کسانی توجه کنیم که شناخته شده نیستند، اما آن‌ها نیز از طریق مدرک و تحصیلات ارتقاء و سرمایه اجتماعی کسب می‌کنند؛ شاید بدون اینکه کسی هیچگاه متوجه شود. بنابراین بحث اخلاق و رعایت آن در اینجا بسیار اهمیت دارد.
"
چرا اخلاق برای افرار جامعه بی‌اهمیت شده است؟" حسن شهرکی در پاسخ به این سئوال گفت: بی‌اهمیت‌شدن اخلاق در جامعه به برجسته‌شدن اقتصاد و نفعِ شخصی بازمی‌گردد؛ اجتماع در اقتصاد محاط شده و افراد به سمت چیزی می‌روند که برای آن‌ها اعتبار خواهد آورد.  به طور کلی این "محبوبیت و مقبولیت اجتماعی" نهایی افراد است که منبعی برای جایگاه و اعتبار شده است.
وی همچنین تصریح کرد: با این روند، آن‌چه که در ذهن افراد وجود دارد اهمیت ندارد، بلکه ظاهر و مدرک مهم خواهند شد. اثبات اخلاقیات نیاز به گذران زمان و شناخت یک فرد بستگی دارد. اما معانی‌ای که امروزه به افراد منتسب می‌کنند بیش از اخلاق در داشته‌های ظاهری و موقت نهفته است.

این استاد دانشگاه در انتها ضمن اشاره به اهمیت قانون برای جلوگیری از تخلفات علمی گفت: نمی‌توان منکر تاثیر قانون بر جلوگیری از تقلب‌های علمی شد، اما متاسفانه جامعه ما، جامعه‌ای قانون‌مدار نیست. هنگامی که در این جامعه برای ثبت یک ایده یا اختراع قانونی وجود ندارد، چه انتظاری داریم که در مباحث فرهنگی و معنوی قانون عمل کند؟ البته باید به خلاء زیاد قانونی نیز در این میان اشاره کرد. مسلما قدم اول را باید با وضع قوانین برداریم. اما مشکل اصلی ما، گذشته از قانون‌گرایی، در مسائل فرهنگی و اخلاقی نهفته است که باید در حوزه‌های اجتماعی و فلسفی آن‌را ریشه‌یابی کرد.