نكته كعبه در مسير اتوبان!

اوین نامه ی کیهان 13 اردیبهشت – 94
نكته 
كعبه در مسير اتوبان!
سربازجوی منفور وبد نامی که پیشینه  ی بیشمار کلیدخانه ها بر بام انداختن دارد . اکنون برای اینکه ظریف رازیر سئوال ببرد ، با ترفندبازجویی تهدیدو تحقیر و وعده دادن و.... اشک تمساح برای کودکان یمنی ریخته است. در صورتیکه در رژیم وارونه ی ولایت فقیه هرروزبرتعداد کودکان کار خیابانی و یا یتیم وبی سرپرست افزوده می گردد . ولی سربازجو شریعت نداری با تنظیم کیفرخواست همراه با بندهای اتهامی سنگین برای ظریف که زیر پوشش نکته " کعبه در مسیر اتوبان ! " بسته بندی شده است. سربازجو شریعت نداری درپیش مقدمه ی این کیفرخواست مدعی شده :نوشتن اين وجيزه که بعيد نيست، آزردگي خاطر آقاي ظريف را در پي داشته باشد، براي نگارنده سخت و دشوار است ولي از آنجا که پاي مردم مظلوم و کودکان به خون غلتيده يمن در ميان است، از نوشتن چاره اي نيست و اميد است وزير امور خارجه نيز براي آنچه به نقد در اين وجيزه آمده است، چاره اي بينديشند.
     در ادامه ی  نکته یا کیفرخواست افزوده شده : دو روز پيش وزارت امور خارجه رسما اعلام کرد؛ « وزير امور خارجه با ارسال پيامي خطاب به عادل بن احمد الجبير انتصاب وي را به سمت وزير خارجه عربستان سعودي تبريک گفت. محمدجواد ظريف در اين پيام ابراز اميدواري کرده است که در دوره مسئوليت جديد عادل بن احمد الجبير شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوري اسلامي ايران و پادشاهي عربستان سعودي باشيم»!
    اما پس از مقدمه  لهجه ی  سربازجو  عوض می شود چون با قرائت بندی از اتهامات ظریف ماهیت واقعی سربازجویی اش به نمایش گذاشته است .برای اینکه از موضع بازجویی با علامت سئوال وتعجب از ظریف سئوال کرده "پيام تبريک؟! " آنهم از سوي وزير امور خارجه رژیمی که رکوردارجهانی محکومیت مستمر نقض حقوق بشر است به يکي از جرثومه هاي فساد و پليدي در رژيم کودک کش آل سعود؟! آيا  ظريف از جنايات وحشيانه و شرم آور سعودي ها در يمن مظلوم و قتل عام همه روزه زنان و مردان و کودکان مسلمان آن مرز و بوم بي خبر است؟ اگر پاسخ منفي است که نمي تواند منفي باشد بايد به حال دستگاه ديپلماسي کشورمان خون گريست و جاي اين پرسش هست که ظريف در پيام خود، کدام ويژگي وزيرخارجه جديد آل سعود را شايسته تبريک دانسته است؟! و مگر آل سعود و وزيرخارجه جديدش، غير از وابستگي آشکار به صهيونيست ها، پادويي براي آمريکا، حمايت مالي و تدارکاتي از تروريست هاي وحشي داعش و از همه رسواتر و پليدتر، حملات هوايي به مردم مظلوم يمن و قتل عام زنان و کودکان مسلمان، ويژگي ديگري هم دارند؟!
    مسخره اینکه  همچون کره ای که از صاحب کره جلو می زند این نماینده ی ویژه ولی فقیه درا وین نامه ی کیهان روی دست ارباب و ولی نعمتش علی خامنه ای بلندشده است .چون ادعای نه نماینده ی  مردم ایران که نماینده ی افکار عمومی منطقه و  جهان کرده است .چون به ظریف گفته:
 بدون کمترين ترديد مي توان گفت که نه فقط در افکار عمومي مردم جهان و مخصوصا ملت هاي مسلمان، بلکه در عرف شناخته شده ديپلماتيک نيز، پيام تبريک ظريف (بي آن که بدانند و يا خداي نخواسته بخواهند) غير از اعلام حمايت از جنايات وحشيانه آل سعود عليه ملت مسلمان و مظلوم يمن، هيچ معنا و مفهوم ديگري ندارد.
    بازهم درادامه ی بازجویی اش بندهای دیگری ازا تهامات کیفرخواست تنظیم شده علیه ی جواد ظریف و  سیاست خارجی دولت روحانی  را بیان است . البته با شیوه  ی گردو توی دامن پرتاب کردن وسنگ توی سر زدن  خطاب به ظریف  گفته :
تصور اين است با توجه به شخصيت  ظريف، به يقين چنين است- که وی از عواقب خطرناک و ضدارزشي پيام تبريک خود به وزير خارجه رژيم قرون وسطايي و کودک کش آل سعود بي خبر بوده اند ولي متاسفانه شواهد ديگري در دست است که جاي چنداني براي اين خوشبيني باقي نمي گذارد و بيم آن مي رود که سياست خارجي دولت محترم از اصول و مباني تعريف شده نظام فاصله گرفته باشد! و دراين باره مي توان به برخي از اظهارات آقاي رئيس جمهور اشاره کرد که شرح جداگانه اي مي طلبد.
    بالاخره سربازجو شریعت نداری در پایان " نکته" یا کیفرخواست اتهامی برای اینکه بیشتر ظریف را متهم کرده باشد . باز به سوژه ی  "پیام تبریک" ظریف به وزیر خارجه ی جدید عربستان برگشته و بااین بهانه  ازموضع ترسیم و تبیین کننده ی دیپلماسی خارجی رژیم وارونه ی ولایت فقیه و رعایت خطوط قرمزش روی سخن به ظریف گفته است :  " بايد مسير اتوبان به نفع کعبه تغيير کند و نه آن که کعبه به خاطر احداث اتوبان تخريب شود"
نوشتن اين وجيزه که بعيد نيست، آزردگي خاطر آقاي ظريف را در پي داشته باشد، براي نگارنده سخت و دشوار است ولي از آنجا که پاي مردم مظلوم و کودکان به خون غلتيده يمن در ميان است، از نوشتن چاره اي نيست و اميد است وزير محترم امور خارجه کشورمان نيز براي آنچه به نقد در اين وجيزه آمده است، چاره اي بينديشند.
     دو روز پيش وزارت امور خارجه رسما اعلام کرد؛ « وزير امور خارجه کشورمان با ارسال پيامي خطاب به عادل بن احمد الجبير انتصاب وي را به سمت وزير خارجه عربستان سعودي تبريک گفت. محمدجواد ظريف در اين پيام ابراز اميدواري کرده است که در دوره مسئوليت جديد عادل بن احمد الجبير شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوري اسلامي ايران و پادشاهي عربستان سعودي باشيم»!
    پيام تبريک؟! آنهم از سوي وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به يکي از جرثومه هاي فساد و پليدي در رژيم کودک کش آل سعود؟! آيا جناب ظريف از جنايات وحشيانه و شرم آور سعودي ها در يمن مظلوم و قتل عام همه روزه زنان و مردان و کودکان مسلمان آن مرز و بوم بي خبر است؟ اگر پاسخ منفي است که نمي تواند منفي باشد بايد به حال دستگاه ديپلماسي کشورمان خون گريست و جاي اين پرسش هست که جناب ظريف در پيام خود، کدام ويژگي وزيرخارجه جديد آل سعود را شايسته تبريک دانسته است؟! و مگر آل سعود و وزيرخارجه جديدش، غير از وابستگي آشکار به صهيونيست ها، پادويي براي آمريکا، حمايت مالي و تدارکاتي از تروريست هاي وحشي داعش و از همه رسواتر و پليدتر، حملات هوايي به مردم مظلوم يمن و قتل عام زنان و کودکان مسلمان، ويژگي ديگري هم دارند؟!
    بدون کمترين ترديد مي توان گفت که نه فقط در افکار عمومي مردم جهان و مخصوصا ملت هاي مسلمان، بلکه در عرف شناخته شده ديپلماتيک نيز، پيام تبريک آقاي ظريف (بي آن که بدانند و يا خداي نخواسته بخواهند) غير از اعلام حمايت از جنايات وحشيانه آل سعود عليه ملت مسلمان و مظلوم يمن، هيچ معنا و مفهوم ديگري ندارد.
    تصور اين است- و با توجه به شخصيت آقاي ظريف، به يقين چنين است- که آقاي دکتر ظريف از عواقب خطرناک و ضدارزشي پيام تبريک خود به وزير خارجه رژيم قرون وسطايي و کودک کش آل سعود بي خبر بوده اند ولي متاسفانه شواهد ديگري در دست است که جاي چنداني براي اين خوشبيني باقي نمي گذارد و بيم آن مي رود که سياست خارجي دولت محترم از اصول و مباني تعريف شده نظام فاصله گرفته باشد! و دراين باره مي توان به برخي از اظهارات آقاي رئيس جمهور اشاره کرد که شرح جداگانه اي مي طلبد.
    پيام تبريک آقاي ظريف اگرچه با عرف شناخته شده ديپلماتيک نيز همخواني ندارد ولي بايد گفت قرار نبوده و نيست که در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران از فرمول تحميل شده قدرت هاي استکباري پيروي کنيم و پروتکل هاي موجود را علي رغم ظالمانه و غيرانساني بودن برخي از آنها، به عنوان خط قرمزهاي سياست خارجي خود بدانيم.
    همين جا با پوزش از برادر عزيزمان جناب آقاي دکتر ظريف اشاره به نکته اي را وصف الحال مي دانيم و آن، اين که؛ در يکي از جلسات پرسش و پاسخ دانشجويي، سخن از تکنوکرات ها به ميان آمد و دانشجويي مفهوم آن را پرسيد؛ نگارنده ضمن توضيح اين نکته که «تکنوکراسي» يا «فن سالاري» به مفهوم حاکميت تکنيک است و ساير ارزش هاي ديني و انساني در اين بستر قابل تعريف هستند، به يک مثال اشاره کرده و عرض کردم؛ مثلااگر يک تکنوکرات شهردار مکه شود، بعيد نيست بگويد که «کعبه» در طرح توسعه شهر و در مسير يک اتوبان قرار گرفته و بايد خراب شود! و توضيح داده شد که هيچ انسان عاقل و توسعه طلبي با احداث اتوبان مخالف نيست ولي اصل غيرقابل خدشه، حفظ خانه خداست و نه اتوبان. بنابراين بايد مسير اتوبان به نفع کعبه تغيير کند و نه آن که کعبه به خاطر احداث اتوبان تخريب شود!
سربازجو حسين شريعت نداري