حمله به يمن اشتباه بزرگ آل سعود

اوین نامه ی کیهان 15 اردیبهشت - 94

يادداشت ميهمان 
حمله به يمن اشتباه بزرگ آل سعود
اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری گویا در بخش های یادداشت روز و کیهان وخوانندگان وخبر ویژه وگفت وشنود وتیتر درشت صفحه اول وپاورقی ونکته کم علیه ی عربستان لغزخوانی می شود که یادداشت نویس مهمان هم بعنوان زاپاسی  چاشنی کرده است.
حمله بي منطق و ددمنشانه عربستان به يمن، که با ادعاي اتحاد 10 کشور از جمله مصر، ترکيه، سودان، کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس به جز عمان و... رخ داد و در واقع با برنامه ريزي کاخ سفيد و صهيونيست ها صورت گرفت، به گونه اي که آمريکا بارها آن را تاييد نموده و حمله به عربستان را خط قرمز خود خواند و اکنون حدود چهل روز از آغاز آن مي گذرد، تاکنون هيچ دستاورد قابل محاسبه اي براي آن نداشته و برعکس، از يک طرف باعث انسجام بيشتر مردم يمن حول محور انصارالله گرديده و از سوي ديگر، آشفتگي هاي سياسي در عربستان را که نمونه آن را در تغيير وليعهد و وزير خارجه اين کشور توسط ملک سلمان و عدم حضور تعدادي از شاهزادگان در مراسم بيعت با وليعهد جديد ديديم، تشديد نموده است.
    براي شناخت تحولات شبه جزيره عربستان و آينده حوادث اين منطقه توجه به واقعيت هاي زير ضروري است:

    الف- بر مبناي سابقه تاريخي، يمني ها مردمي دلاور و جنگجو هستند که امروزه اين روحيه با يک انقلاب مردمي نيز پيوند خورده است. برخي منابع معتقدند که انصارالله يمن حدود يک ميليون نفر رزمنده در اختيار دارد. آنها تاکنون نبردهاي پياپي را پشت سر گذارده و شکست ناپذير جلوه کرده و به ويژه در نبردهاي زميني بسيار پرتوان ظاهر شده اند. حمله هوايي عربستان با هواپيماها و اطلاعات نظامي و گاه خلبانان آمريکايي و اسرائيلي، بدون شک نتيجه اي براي آنها به بار نخواهد آورد.

    همان گونه که در دو ماه گذشته نيز حملات آنها بيشتر باعث محکوميت جهاني شده و با گذشت زمان افکار عمومي جهان بيش از پيش از عمق تجاوزات و جنايات آنها بر ضد مردم بي دفاع يمن آگاه تر مي شود.

    ب- عربستان کشوري است با ويژگي هاي تاثيرگذار زير:

    1- ضعيف و فرتوت با ارتشي مزدور (مزدبگير) که بسياري از عناصر آن خارجي اند. اينان که براي گرفتن پول وارد ارتش شده اند، در زمان جنگ و احساس خطر صحنه را خالي نموده و مي گريزند.

    2- داراي سابقه هويتي اندک (از حدود نيمه قرن 19 م)

    3- واجد يک حکومت قبيله اي و نه ملي و فراگير (آل سعود)

    4- درگير فقر عمومي و اختلافات بسيار فاحش طبقاتي

    5- واجد عقب ماندگي عجيب علمي فناوري

    6- مبتني بر رشوه دهي هاي کلان به دولت هاي ديگر براي حفظ و باقي ماندن در قدرت (مانند پرداخت رشوه هاي بسيار به رژيم هايي مانند مصر و در مقابل درخواست از آنها به دوري از ايران اسلامي و...).
    نظام سياسي عربستان مشروعيت و مقبوليت مردمي ندارد. بقاي اين حکومت بيشتر مبتني بر پول نفت و حمايت غرب و رژيم صهيونيستي بوده است. اسناد تاريخي درباره بده و بستان هاي صهيونيست ها و آل سعود گوياي اين واقعيت است.

    ج- عربستان در سال هاي اخير و به ويژه در زمان کنوني درگير اختلافات درون خانداني واقعي گرديده و بدين ترتيب به لحظه تاريخي خطرناکي پا نهاده است. در چند روز اخير شاهد بوديم که ملک سلمان شاه سعودي دست به يک سري تغييرات حاد سياسي زده و حتي وليعهد خود را تغيير داد.
    تنش در خاندان حکومتي يکي از بهترين شانس ها براي مخالفان اين نوع حکومت ها است که وقتي با ساير شرايط همراه مي شود مي تواند براي موجوديت آنها ويرانگر باشد. برخي نويسندگان گفته اند زماني که حکومت هاي سلطنتي خانداني قوانين سياسي آبا و اجدادي خود را تغيير دهند (از قبيل آنچه امروزه در انتخاب وليعهد در عربستان جريان دارد) لحظه خطرناکي براي اين حکومت خواهد بود.

    د- در تحليل مسائل سياسي مرتبط با عربستان همواره نفت يک بحث اصلي و محوري است. عربستان هميشه از نفت براي پيشبرد مقاصد نامشروع خود بهره مي برد؛ چه از طريق تاثيرگذاري بر قيمت جهاني نفت براي ضربه زدن به رقبا (مانند آنچه اين کشور در ماه هاي اخير با افزايش توليد خود بر سر قيمت نفت آورده است؛ با توجه به اينکه هر يک دلار کاهش قيمت نفت به معني يک ميليارد دلار ضرر سالانه براي ايران است. اهميت اين مسئله براي روس ها حتي بيشتر است. زيرا اين کشور به تنهايي 20 درصد ذخاير انرژي جهان را در اختيار دارد) و چه از طريق کمک هاي بسيار به گروه هاي تکفيري که امروزه در منطقه به صورت داعش، النصره و... ظاهر شده اند و چه از طريق خريدن برخي از دولت هاي عربي مانند مصر (مشهور است که در جريان حمله به يمن عربستان ده ها ميليارد دلار به مصر پرداخت نموده تا از حمايت اين کشور برخوردار گردد.)
    علي رغم اين مطلب، در يک شرايط بحران- مانند شرايط ناشي از اشتباه راهبردي عربستان در حمله به يمن- اين اهرم مي تواند کارايي خود را از دست داده و به يک ضد اهرم تبديل شود. به عنوان مثال، بعد از حمله به يمن قيمت نفت از حدود 50 دلار به 66 دلار افزايش يافته و در صورتي که بحران شديدتر شود بدون شک مراکز نفتي سعودي که خيلي هم از صحنه هاي نبرد دور نيست، اهدافي راهبردي براي ضربه زدن توسط يمني ها خواهد بود.

    ه- علاوه بر اختلافات داخلي و نتايج احتمالي آن، به نظر مي رسد رژيم سياسي عربستان دچار ترس از واقعيت هاي جديد ژئوپلتيک در منطقه نيز گرديده است. زيرا اين رژيم تصور مي کند آرام آرام در حال محاصره شدن توسط نظام ها يا گروه هاي انقلابي است. اما واقعيت اين است که سياست ها و اشتباهات متعدد راهبردي رژيم وابسته عربستان باعث خيزش عظيم منطقه اي گرديده و سعودي ها همواره به دست خود، خود را به سوي هلاکت برده اند. نگاهي به سياست هاي اين رژيم در قبال تشکيل گروه هاي تکفيري و ايجاد مشکل براي دولت هاي سوريه، عراق، لبنان، يمن و... در اين زمينه گوياست.
    در اين شرايط، شايسته است که ايران انقلابي با توجه به اين واقعيات پنج گانه، با برنامه ريزي دقيق و با در نظر داشتن عناصر مختلف قدرت و نيز موقعيت ويژه راهبردي خود، براي مقابله با تجاوز عربستان به يمن و کمک به مظلومان يمني از هيچ اقدام و کوششي فروگذار ننموده و به ويژه در مقابل اقدامات اين رژيم عليه کشور ما واکنش هاي قاطع و جدي نشان دهد. امام راحل(ره) فرمودند که آل سعود لياقت اداره حرمين شريفين را ندارد. اين نکته بايد به گونه اي راهبردي هميشه در مقابل چشمان ما باشد. بايد نمايندگاني از کشورهاي اسلامي اين اداره را به عهده گيرند. دستگاه ديپلماسي کشور با اتخاذ اين راهبرد مي تواند جهان اسلام را در مقابل رژيم وابسته سعودي که مجري اوامر و راهبردهاي غربي ها و صهيونيست هاست قرار دهد.

    
* استاد علوم سياسي دانشگاه تهران. نويسنده: مصطفي ملكوتيان*