يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "كمپ كدخدا خبري نبود "

اوین نامه ی کیهان دو شنبه 28 اردیبهشت ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "كمپ كدخدا خبري نبود "

هم لهجه و همکار یادداشت روز نویس  اوین نامه ی کیهان  سربازجو شریعت نداری برای اینکه صحت ادعای ضد آمریکایی که قابل اعتمادنیست وخوشباوری نسبت به آمریکا ذهنیتی بیش نبود و موضع سایر همکارانش در اوین نامه را به رخ رقیب  اعتدال گرا ودولت ائتلافی و تیم مذاکراه کننده ی هسته ای بکشاند ومخالفت با مذاکره هسته ای رابرجسته نماید بنابراین  ابتدا با کالبدشکافی از دو سال پیش که روحانی رئیس جمهور شد شروع کرده است تا پس از لیست کردن گزینه های رسانه ی ومقامات رقیب درپایان نتیجه دلخواه را بگیرد . لذا در ابتدای یادداشت خود اشاره کرده از ارديبهشت 92 که روحاني گفت آمريکا کدخداست و بستن با کدخدا راحت تر است، دو سال مي گذرد. او در اين دو سال حتما باتجربه تر شده است. شاهد اين ادعا سخن رئيس جمهور در روز مبعث خطاب به برخي شيوخ عرب بود مبني بر اينکه «به کمپ پيامبر(ص) و قرآن پناه ببريد، به سوي کمپ ديويد نرويد. کمپ اسلام و پيامبر مي تواند منجي شما باشد». اين سخن به آن کلام حکيمانه مقتداي انقلاب نزديک است که دو هفته پيش در جمع کارگران فرمودند «کليد حل مشکلات اقتصادي در نيويورک و لوزان و ژنو نيست، در داخل است
   
درادامه افزوده  از 17-18 ماه پيش غوغايي در فضاي رسانه اي و سياسي برپا شد حاکي از اينکه مذاکره با آمريکا معجزه مي کند. هزاران تيتر اول به بزرگي «امام آمد»، «شاه رفت» و «خرمشهر آزاد شد» همزمان بر صفحات نخست برخي نشريات نقش بست مبني بر اينکه «جهان در انتظار اتفاق نيويورک»، «چرخش غيرمنتظره واشنگتن در برابر تهران»، «طرح اوباما براي آزادي دارايي هاي تهران»، «مرگ و فروپاشي تحريم ها»، «فتح الفتوح بزرگ قرن»، «پيروزي مشعشع تاريخي»، «دستان بن بست شکن کري- ظريف»، «پرواز مستقيم تهران- نيويورک»، «بازگشت پژو- نتيجه ژنو»، «اينجا ايران؛ همه خوشحالند» و «تابو شکست». اما به فاصله چند ماه، برخي از همين بزک کنندگان کمپ ديويد و نيويورک و ژنو و مسقط و وين، اندک اندک زبان به اعتراف گشودند و گوشه اي از بسيار را بازگفتند. از جمله روزنامه اعتماد نوشت «با درايتي که ايران نشان داد تحليلگران بر اين باور شدند که اين رويکرد مثبت، بهانه را براي ادبيات بي ادبانه و توهين آميز و تهديدآميز از سياستمداران آمريکا خواهد گرفت. متاسفانه سخنان تهديدآميز سياستمداران آمريکايي نشان مي دهد تحليلگران سياسي تصور و تصوير اشتباهي از اوضاع و احوال رويکرد آمريکائيان داشته و دارند
    همچنین  هم لهجه  سربازجوشریعت نداری  اذعان کرده ما در اين تعامل دو ساله اجازه داديم رژيم حقوقي ويژه اي برخلاف رژيم حقوقي ان پي تي عليه ما برقرار کنند در حالي که رژيم تحريم ها سر جاي خود بماند. به راستي حتي اگر 17 درصد تحريم ها طبق توافق نهايي برطرف شود- که نمي شود- آيا به اعتبار آن 83 درصد تحريم هاي باقي مانده مي توان گفت تحريم ها برداشته شده است؟! به همين دليل پاتريک کلاوسون مدير تحقيقات در موسسه واشنگتن اعلام مي کند «قرار نيست توافق نهايي تاثير مثبت بر اقتصاد ايران بگذارد». اين حرف، تکيه کلام جان کري و اوباما و ديگران است که طرف توافق ما هستند. درست به همين دليل بود که گري سيمور مشاور سابق اوباما اسفند 92 تاکيد کرد «توافق ژنو و نظارت هاي گسترده تر حداقل بايد براي 25 سال تمديد شود». و 21 ارديبهشت سال گذشته نيويورک تايمز تصريح کرد «آمريکا طبق توافق ژنو مي تواند تا 50 سال به ايران اعتماد نکند و مانع از عادي شدن پرونده شود. صرف وجود بازرسي هاي سر زده کافي نيست. آمريکا بايد يک مکانيزم محکم را به اجرا بگذارد. در توافق ژنو تصريح شده تا زماني که همه شروط قرارداد نهايي تکميل نشده، با ايران مانند يک قدرت عادي هسته اي رفتار نخواهد شد؛ ايران هم اين اصل را پذيرفته است»!
 
بالاخره مدعی قلمزن برای اینکه  بیشتر فشار برروی روحانی وتیم مذاکره کننده ی هسته ای وارد و باۀن مخالفت کرده باشد آویزان به گفته ی خامنه ای شده است . برای همین گفته   اينها راز اظهارنگراني هاي چندباره خامنه ای  که گفت «با اينکه اين دوستان و برادران، برادران خوبي هستند، برادران اميني هستند و مي دانيم که دارند براي صلاح کشور تلاش مي کنند، در عين حال من نگرانم چون طرف مقابل طرف حيله گري است. اهل حيله گري و خدعه و از پشت خنجر زدن است». خطاهاي بزرگ را بايد جبران کرد. اعتماد به نفس بايد در دولت محترم- و به تبع آن تيم مذاکره کننده- موضوعيت پيدا کند. ما دست برتر را در مذاکرات داريم. به تعبير نشريه واشنگتن اگزماينر در تاريخ 25 اسفند 93 «آمريکا بايد بيشترين امتيازات را از ايران بگيرد ولي نبوغ رهبر عالي ايران باعث شده ايران با دست پر در مذاکرات ظاهر شود. موضع رهبر ايران مبني بر اينکه آمريکا بايد امتياز دهد، موضع دولت را در مذاکرات تقويت کرده است.  چون واقعيت هاي خاورميانه، تحليل خامنه اي درباره قدرت ايران و توهم آلوده بودن ارزيابي هاي اوباما را تاييد مي کند. امروز نفوذ ايران در منطقه بسيار بيشتر از آمريکاست.» اين خطاي بزرگي است که تيم مذاکره کننده در لوزان و وين و قبل از آن تکليف همه امتيازهايي را که بايد بدهيم- از جمله درباره فردو، نطنز، اراک، بازرسي ها و... - روشن کرده باشند و تازه اکنون گفته شود که تکليف لغو تحريم ها روشن نيست و مشغول مذاکره در وضعيت اختلاف هستيم! اين اتفاق مانند آن است که به فرزند خود مبلغي پول بدهيد که برود و مثلاً براي شما يک تلويزيون بخرد اما در عمل پول نقد را بدهد و بدون انجام ماموريت بازگردد.
   
درپایان  برای اینکه زیرآب مذاکره هسته ای زده شود  از ظریف نقل شده  که  سخن وی  درست است که  گفته ما به آمريکا اعتماد نداريم، آنچه در عمل در حال وقوع است خلاف اين اصل درست کلي است.امروز کسي شک ندارد که آمريکا در حال موش دواندن است. آمريکا بارها در حق ما و ديگران در وين، ژنو، نيويورک، اسلو و کمپ ديويد، خيانت و بدعهدي کرده است. سخن درست همان است که آقاي روحاني گفت: «به کمپ اسلام و قرآن پناه ببريد؛ کمپ ديويد نمي تواند
نويسنده: محمد ايماني

از ارديبهشت 92 که آقاي روحاني گفت آمريکا کدخداست و بستن با کدخدا راحت تر است، دو سال مي گذرد. او در اين دو سال حتما باتجربه تر شده است. شاهد اين ادعا سخن رئيس جمهور در روز مبعث خطاب به برخي شيوخ عرب بود مبني بر اينکه «به کمپ پيامبر(ص) و قرآن پناه ببريد، به سوي کمپ ديويد نرويد. کمپ اسلام و پيامبر مي تواند منجي شما باشد». اين سخن به آن کلام حکيمانه مقتداي انقلاب نزديک است که دو هفته پيش در جمع کارگران فرمودند «کليد حل مشکلات اقتصادي در نيويورک و لوزان و ژنو نيست، در داخل است
    از 17-18 ماه پيش غوغايي در فضاي رسانه اي و سياسي برپا شد حاکي از اينکه مذاکره با آمريکا معجزه مي کند. هزاران تيتر اول به بزرگي «امام آمد»، «شاه رفت» و «خرمشهر آزاد شد» همزمان بر صفحات نخست برخي نشريات نقش بست مبني بر اينکه «جهان در انتظار اتفاق نيويورک»، «چرخش غيرمنتظره واشنگتن در برابر تهران»، «طرح اوباما براي آزادي دارايي هاي تهران»، «مرگ و فروپاشي تحريم ها»، «فتح الفتوح بزرگ قرن»، «پيروزي مشعشع تاريخي»، «دستان بن بست شکن کري- ظريف»، «پرواز مستقيم تهران- نيويورک»، «بازگشت پژو- نتيجه ژنو»، «اينجا ايران؛ همه خوشحالند» و «تابو شکست». اما به فاصله چند ماه، برخي از همين بزک کنندگان کمپ ديويد و نيويورک و ژنو و مسقط و وين، اندک اندک زبان به اعتراف گشودند و گوشه اي از بسيار را بازگفتند. از جمله روزنامه اعتماد نوشت «با درايتي که ايران نشان داد تحليلگران بر اين باور شدند که اين رويکرد مثبت، بهانه را براي ادبيات بي ادبانه و توهين آميز و تهديدآميز از سياستمداران آمريکا خواهد گرفت. متاسفانه سخنان تهديدآميز سياستمداران آمريکايي نشان مي دهد تحليلگران سياسي تصور و تصوير اشتباهي از اوضاع و احوال رويکرد آمريکائيان داشته و دارند.» (به قلم مدير مسئول- 6 بهمن 92) و «اينکه بخواهيم از آثار توافق به عنوان منجي اقتصاد کشور ياد کنيم، يک نوع سوء تدبير در مديريت انتظارات اقتصادي است». (24 آبان 93)از همين قبيل بود دو تحليل روزنامه شرق در روزنامه هاي 14 و 15 دي ماه 93 مبني بر اينکه «دولت تا کي مي خواهد بي تدبيري هاي خود در زمينه تورم را پاي دولت سابق بنويسد؟ افزايش قيمت ها نگراني هاي جدي متوجه اقشار آسيب پذير مي کند... اگر مذاکرات هسته اي عامل اصلي افزايش قيمت ها نيست (که نيست)، دولت رسما بايد با عاملان افزايش قيمت ها برخورد کند» و «بي برنامگي دولت و تمرکز تمام برنامه هاي آن بر روي مذاکرات، موجب بالارفتن تورم و فشار اقتصادي بر مردم شده است. يکي از دلايل اصلي رشد نرخ ارز پس از مذاکرات هسته اي سوم آذر و توافق ژنو مي تواند اين باشد که دولت تمام برنامه هاي خود را به مشخص شدن نتايج مذاکرات معطوف کرده است. دولت بسيار منفعلانه عمل مي کند و به خاطر مذاکرات تمام راه هاي کنترل تورم را رها کرده و عملابا تکرار سياست هاي نادرست، جامعه را در مارپيچ تورم قرار داده است 
    دو هفته بعد روزنامه دنياي اقتصاد در گزارشي تصريح کرد «حذف تحريم صنعت خودرو پس از توافق ژنو، در حد حرف و دروغ بود و در عمل هيچ اتفاقي نيفتاد. 2 روز بعد (28 دي) فرشاد مومني اقتصاددان اصلاح طلب طي سخناني در موسسه دين و اقتصاد که از سوي همين نشريات منتشر شد، تصريح کرد «همايش اقتصاد ايراني، اعلام بي برنامگي دولت 2 ساله بود.» رئيس جمهور در آن همايش اقتصادي موضوعاتي چون رفراندوم، وصل نبودن آرمان به سانتريفيوژ و بي ارتباطي آرمان با مذاکرات را پيش کشيده بود. يک ماه بعد روزنامه آرمان از قول يک اقتصاددان ديگر نوشت «آمريکا در حال موش دواندن در مذاکرات هسته اي است و دولت نبايد با دلخوش کردن به مذاکرات چشم اميد به گشايش اقتصادي از خارج داشته باشد. لازم است نسبت به تله اي که ممکن است آقاي روحاني در آن گرفتار شود، هشدار دهيم. حتي اگر رابطه ايران و آمريکا از حالت تنش خارج شود، مگر آمريکايي ها دلشان به حال اقتصاد ما سوخته که بخواهند صدقه بدهند؟ نه آنها دنبال چپاول هستند. چرا آمريکا اجازه برداشتن يکجاي تحريم ها را نمي دهد؟»
    اگر از آقاي هاشمي تا دويچه وله مي گفتند دولت در زمينه مذاکره با آمريکا تابوشکني کرده، اما ما به ازاي اين هزينه بزرگ از حيثيت ملي نتيجه اي عايد نشد. فقط دويچه وله نبود که مرداد سال گذشته عنوان کرد «اين تابوشکني و عبور از خط قرمزهاي جمهوري اسلامي، دستاوردي روشن براي دولت روحاني نداشته است.» 23 آذر93 احمد خرم وزير راه دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان تصريح کرد «يکي از اشتباهات دولت، وعده صد روزه بود... دولت در زمينه گره زدن مشکلات اقتصادي به مسائل خارجي و مذاکرات هسته اي قطعاً با مشکلات بزرگ تري برخورد خواهد کرد. من تا پيش از پايان اين دور از مذاکرات به دوستان خوشبين هشدار مي دادم که اگر آمريکا در چارچوب تعيين شده به ايران جواب مثبت بدهد و با ايران به توافق برسد ديگر آمريکا نيست. آمريکايي ها پس از 30 سال در حال عقده گشايي هستند. ما بايد خود را مهياي شرايطي کنيم که بتوانيم يک مدت طولاني با اين تحريم ها زندگي کنيم. اينکه ما فکر کنيم که يک شبه تمامي تحريم ها برداشته مي شود اشتباه است. دولت نبايد از ابتدا همه تخم مرغ هاي خود را در سبد تحريم ها قرار مي داد. اگر دولت با همان همتي که در مذاکرات هسته اي از خود نشان داده به مسائل اقتصادي و معيشتي مردم توجه مي کرد، بسياري از مشکلات تاکنون حل شده بود
    مي توان گفت چند خطاي بزرگ در اين مسير رخ داد. 1- حراج امنيت ملي و استراتژي سياست خارجي در رقابت انتخاباتي دو سال پيش 2- کاريکاتوري کردن کارکردهاي دولت به نحوي که سر فربه آن وزارت خارجه با تک موضوع «مذاکره معطوف به آمريکا» باشد و باقي پيکره آن لاغر و نحيف بماند 3- دست کم گرفتن خود و مذاکره از موضع پايين 4- بستن دست تيم مذاکره کننده به واسطه ضعيف و ناتوان و مستاصل نشان دادن خود و اظهار علاقه و شيدايي مفرط نسبت به معجزه مذاکره با آمريکا 5- حسن ظن به شيطان بزرگ در بحبوحه خصومت او. رهبر حکيم انقلاب هر چند کمترين خوش بيني و اعتمادي نسبت به آمريکا نداشتند اما با حسن ظن نسبت به دولت، بسط يد و فرصت مهمي را در قالب «نرمش قهرمانانه» براي دولت يازدهم فراهم کردند که متاسفانه به بدترين شکل و در قالب نرمش منهاي قهرماني - خوردن چوب و پياز با هم- به اجرا درآمد. گارد آغازين دولت و برخي حاميانش در اين زمينه به تعبير راديو فرانسه گارد «فروشنده مشتاق و بدهکار» بود. خشت اين تعامل از ابتدا کج و نامتوازن نهاده شد. آمريکاي متهم، در موضع مدعي العمومي و مطالبه گري و قاضي القضاتي نشست و شروع به صدور کيفرخواست عليه ما کرد. نام مسئوليت صيانت از حقوق ملي را در اين چالش مذاکره نمي شود «معامله» گذاشت اما اگر هم معامله باشد کجاي تعامل 2 سال اخير رنگ و بوي معامله و احترام متقابل دارد؟
    ما در اين تعامل دو ساله اجازه داديم رژيم حقوقي ويژه اي برخلاف رژيم حقوقي ان پي تي عليه ما برقرار کنند در حالي که رژيم تحريم ها سر جاي خود بماند. به راستي حتي اگر 17 درصد تحريم ها طبق توافق نهايي برطرف شود- که نمي شود- آيا به اعتبار آن 83 درصد تحريم هاي باقي مانده مي توان گفت تحريم ها برداشته شده است؟! به همين دليل پاتريک کلاوسون مدير تحقيقات در موسسه واشنگتن اعلام مي کند «قرار نيست توافق نهايي تاثير مثبت بر اقتصاد ايران بگذارد». اين حرف، تکيه کلام جان کري و اوباما و ديگران است که طرف توافق ما هستند. درست به همين دليل بود که گري سيمور مشاور سابق اوباما اسفند 92 تاکيد کرد «توافق ژنو و نظارت هاي گسترده تر حداقل بايد براي 25 سال تمديد شود». و 21 ارديبهشت سال گذشته نيويورک تايمز تصريح کرد «آمريکا طبق توافق ژنو مي تواند تا 50 سال به ايران اعتماد نکند و مانع از عادي شدن پرونده شود. صرف وجود بازرسي هاي سر زده کافي نيست. آمريکا بايد يک مکانيزم محکم را به اجرا بگذارد. در توافق ژنو تصريح شده تا زماني که همه شروط قرارداد نهايي تکميل نشده، با ايران مانند يک قدرت عادي هسته اي رفتار نخواهد شد؛ ايران هم اين اصل را پذيرفته است»!
    اينها راز اظهارنگراني هاي چندباره رهبر معظم انقلاب است که فرمودند؛ «با اينکه اين دوستان و برادران، برادران خوبي هستند، برادران اميني هستند و مي دانيم که دارند براي صلاح کشور تلاش مي کنند، در عين حال من نگرانم چون طرف مقابل طرف حيله گري است. اهل حيله گري و خدعه و از پشت خنجر زدن است». خطاهاي بزرگ را بايد جبران کرد. اعتماد به نفس بايد در دولت محترم- و به تبع آن تيم مذاکره کننده- موضوعيت پيدا کند. ما دست برتر را در مذاکرات داريم. به تعبير نشريه واشنگتن اگزماينر در تاريخ 25 اسفند 93 «آمريکا بايد بيشترين امتيازات را از ايران بگيرد ولي نبوغ رهبر عالي ايران باعث شده ايران با دست پر در مذاکرات ظاهر شود. موضع رهبر ايران مبني بر اينکه آمريکا بايد امتياز دهد، موضع دولت را در مذاکرات تقويت کرده است. ري تاکيه عضو شوراي روابط خارجي آمريکا مي گويد ايران بارها در ضعيف ترين موضع وارد مذاکرات شده اما با مديريت رهبر با دستي پر در مذاکرات ظاهر شده است. (آيت الله) خامنه اي توانسته توازن اصولگراها و تکنوکرات ها را به عنوان جبهه واحد حفظ کند». به اعتبار همين مديريت مجال آفرين و فرصت ساز است که روزنامه گاردين 14 مهر 93 تصريح کرد «ايران و ثبات و امنيت آن يک استثنا در خاورميانه آشوب زده است» و آذرماه همان سال روزنامه هافينگتون پست نوشت «واقعيت هاي خاورميانه، تحليل آيت الله خامنه اي درباره قدرت ايران و توهم آلوده بودن ارزيابي هاي اوباما را تاييد مي کند. امروز نفوذ ايران در منطقه بسيار بيشتر از آمريکاست.» اين خطاي بزرگي است که تيم مذاکره کننده در لوزان و وين و قبل از آن تکليف همه امتيازهايي را که بايد بدهيم- از جمله درباره فردو، نطنز، اراک، بازرسي ها و... - روشن کرده باشند و تازه اکنون گفته شود که تکليف لغو تحريم ها روشن نيست و مشغول مذاکره در وضعيت اختلاف هستيم! اين اتفاق مانند آن است که به فرزند خود مبلغي پول بدهيد که برود و مثلاً براي شما يک تلويزيون بخرد اما در عمل پول نقد را بدهد و بدون انجام ماموريت بازگردد.
    اگر سخن آقاي ظريف سخن درستي است که ما به آمريکا اعتماد نداريم، آنچه در عمل در حال وقوع است خلاف اين اصل درست کلي است.امروز کسي شک ندارد که آمريکا در حال موش دواندن است. آمريکا بارها در حق ما و ديگران در وين، ژنو، نيويورک، اسلو و کمپ ديويد، خيانت و بدعهدي کرده است. سخن درست همان است که آقاي روحاني گفت: «به کمپ اسلام و قرآن پناه ببريد؛ کمپ ديويد نمي تواند منجي شما باشد».