خرمشهر را خدا آزاد کرد!

خرمشهر را خدا آزاد کرد!  3 خرداد - 94
چرا این آخوند پالان ساییده ی فرصت طلب وارونه گوی عوامفریب رضا اکرمی نگفته است که نعره جنگ جنگ تا پیروزی و راه قدس از کربلا می گذردو جنگ موهبت الهی است و تا فتنه در عالم است، لاکن جنگ هم هست از حلقوم که درآمد . همانگونه که نگفته است  این چگونه خداییست که یک شهر ویرانه ای ر ا آزاد کرد وبه حال خود رها کرد تا ویرانع تر از نه قبل از جنگ که پس از جنگ وبه حساب زاد شدنش شود؟1) سوم خرداد سال 61، روزی فراموش نشدنی می‌باشد که سقوط آن پس از حدود 50 روز مقاومت داستان ویژه و آزاد شدن آن پس از 19 ماه مقاومت و نبرد، سرگذشت دیگری با خود دارد و مصداق «ایام الله، سوره ابراهیم آیه 5» می‌باشد که خداوند حکیم دستور تذکار «وذکرهم بایام الله، ان فی ذالک لایات بکل صبارشکور» داده است و نشانه‌های ناشناخته و کم شناخته را اعلام می‌دارد، باید داستان دفاع مقدس 8 ساله دهه اول انقلاب اسلامی را مطالعه کنیم که هزاران سند و صدها کتاب و مقابله درباره آن نوشته‌اند و همچنان باید نوشت و گفت و تحلیل کرد و درس‌های آموزنده و سازنده آنرا خواند.
2) اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار گرفته‌ایم و نسل‌هائی داریم که نه انقلاب اسلامی را دیده‌اند و نه از دفاع مقدس چیزی را بیاد دارند که همین تهرانی‌ها «چه شب‌ها و ساعاتی از بمباران هواپیماها و موشک‌های دشمن را بالای سر خود دیدند و خانواده‌هائی که به خاک و خون کشیده شده و مصدوم را با چشمان خود مشاهده نمودند. اکنون شایسته است و تکلیف داریم داستان مقاومت دهه اول را در شرایط سخت و دشوار که نفت بشکه‌ای شش دلار فروخته می‌شد و بودجه کشور در مجلس شورای اسلامی با پنجاه درصد استقراض نوشته می‌شد و هزار میلیارد دلار خسارت جنگی «تخریب ساختمان‌ها، تاسیسات، پل‌ها، پالایشگاه و کارخانه‌ها و مسجد و مدرسه و دانشگاه» بر ما تحمیل شد و بیش از 200 هزار شهید و پانصد هزار جانباز و 50 هزار اسیر، تقدیم شد و النهایه «جام زهر» بوجود آمد را بخوانیم و بدانیم و واگوی نمائیم، باید در روز سوم خرمشهر «پس از 33 سال» آن خاطرات را مرور کنیم، برای خود تاریخ را بخوانیم و برای دیگران نیز بخوانیم که قرآن می‌فرماید در نسل‌های گذشته، عبرت وجود دارد.
3)
در سوم خرداد باید بدانیم چرا جنگ را «صدام عفلقی» اصالتاً شروع کرد که می‌خواست «قهرمان منطقه» شود و در اعراب «جمال عبدالناصر» دوم معرفی گردد و نوکری خود را به «آمریکا و شوروی و اروپا و اعراب» نیابتاً نشان دهد و ایران را تجزیه کند و انقلاب اسلامی را در سال‌های نخست، شکست خورده معرفی کند و اندیشه «انقلاب اسلامی» را در دلها و زبان‌های مسلمانان منطقه، مخدوش نماید و عراق را چون «ایران شاهنشاهی» پایگاه استکبار شرق و غرب، به جهان معرفی نماید.
4)
طولانی شدن جنگ عراق و دفاع ایران در هشت سال «یبش از جنگ جهانی اول و دوم» این امتیاز را داشت که همه جهانیان بدانند در منطقه چه خبر است و ایران اسلامی به تنهائی چگونه از خود دفاع می‌نماید و به مقابله می‌پردازد و معلوم همگان شد که این جنگ فقط «فیزیکی» نیست، بلکه جنگ استقلال و وابستگی می‌باشد و ایران شعار «استقلال» می‌دهد و صدام عفلقی به دلیل عطش قدرت که هرگونه «نکبت و نفرت و لعنت و ذلت» را پذیرا می‌باشد. داستان «عطش قدرت» را در حوادث سوریه و یمن و فلسطین و عراق، به وضوح مشاهده می‌کنیم و امریکا و اروپا و ارتجاع عرب میدان‌دار موضوع می‌باشند.
5)
سقوط خرمشهر در کمتر از 2 ماه از شروع جنگ تحمیلی، برای نداشتن هیچ نوع آمادگی دفاع زمینی و دریائی و هوائی در ایران بود و موضوع «اختلاف» مقامات اجرائی چون «بنی صدر» و رجائی و ارتش و سپاه و قوای دیگر در طولانی شدن جنگ تاثیرگزار بود «ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهیب ریحکم» که پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، جبهه‌ها و مقاومت چهره دیگر بخود گرفت و عملیات «بیت المقدس و فتح المبین» کار را یکسره کرد و در نتیجه «خرمشهر» آزاد شد.
6)
در سوره انفال آیاتی داریم که به وضوح اعلام می‌دارد عوامل موفقیت در پیکار و جبهه عبارتند از: ثبات و استقامت، اطاعت از فرماندهی، یاد خدا، صبر و استقامت و پرهیز از تنازع و تخاصم و اختلاف، که خداوند حکیم می‌فرماید «یا ایهاالذین آمنوا اذالقیتم فئه فاثبتوا واذکروا‌الله کثیرا لعلکم تفلحون واطیعواالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان‌الله مع الصابرین، 46 و 45 انفال» این عوامل را رعایت کنید و از آفات و آسیب‌های اختلاف و خودنمائی و تماشاگری بین خود فاصله بگیرید. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان در ذیل این آیات اعلام می‌دارد که در صدر اسلام «هشتاد و چهار غزوه و سریه» پیروزی با رعایت این شرائط بدست آمد و شکست‌ها با عدم رعایت این دستورات تحقق یافت.
7)
امام خمینی رحمت‌الله علیه که در سال 61 «فرمانده کل قوا» بود پس از آزادی خرمشهر، فرمود «خرمشهر را خدا آزاد» کرد که همه رزمندگان خط مقدم و مردم پشت جبهه این آیه را «ومارمیت اذرمیت ولکن‌الله رمی، انفال 17» مورد توجه قرار دهند که پیروزی از آن خداوند است و این خداوند است که دشمن را مرعوب رزمندگان قرار داد «فلم تقتلوهم ولکن‌الله قتلهم و تابلو «وکان حقاً علینا نصرالمومنین» در جبهه به اهتزاز درآمد، و رزمندگان خود را بنده خدا و وسیله خدا بدانند «ولله جنودالسموات والارض، فتح 4»و مبادا دچار غرور شوند، و بهانه تقدم نیروی دیگر بر دیگری نگردد و ارتش پیروزی را سهمیه خود نداند و سپاه خود را مقدم بر ارتش، پس خرمشهر را خدا آزاد کرد و ارتش و سپاه و بسیج و جهاد هوانیروز و نیروی انتظامی خود را همه کاره ندانندو هر آنچه هست خداوند است.
سید رضا اکرمی