يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "شرايط انصارالله براي توقف جنگ "

اوین نامه ی کیهان شنبه 19 اردیبهشت ماه سال 1394

 يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "شرايط انصارالله براي توقف جنگ "
به نظر می رسد که عنوان مقالات و یادداشت های روز از پشت پرده طراحی و به مطبوعات دیکته می شود .برای همین با وجود اختلافی که بین روزی نامه ی جمهوری اسلامی واوین نامه ی کیهان وجوددارد ولی هردو پیرامون بحران یمن ودفاع از حوثی های یمن از موضع ضد عربستان و آمریکا قلمفرسایی شده است . چون ربط به سیاست صدور تروریسم و بحران وبنیادگرایی به برون مرز ومداخله گری درامورداخلی کشورهای منطقه و همسایه موازی مخالفت با مذاکره هسته ای دارد.
تمرکز بمباران رژيم سعودي طي روزهاي اخير عليه شهر «صعده» و در حالي که جنگ عليه يمن به بن بست رسيده است، معناي خاصي دارد. طي چند روز گذشته بحث «آتش بس» از سوي محافل سعودي و آمريکايي مطرح شده و جان کري وزير خارجه آمريکا در «رياض» از آتش بسي پنج روزه صحبت کرد و اضافه نمود که در صورت موافقت حوثي ها با آن قابل تمديد مي باشد. اما همانطور که در اظهارات جان کري آمد، مشکل اين است که هم اينک «انصارالله» درباره «قيد و شرط ها» حرف دارد و مي گويد توقف جنگ از سوي متجاوز نبايد توام با تعيين شرط براي طرفي که مورد تهاجم و تجاوز نظامي قرار گرفته است، باشد. به عبارت ديگر انصارالله در اين ميان مي گويد نبايد پاکسازي يمن از نيروهاي القاعده، عوامل شبه نظامي حزب اخواني وهابي اصلاح و عوامل شبه نظامي منصور هادي که موضوعي کاملاً داخلي يمني ها مي باشد و براي امنيت و ثبات يمن ضرورتي اجتناب ناپذير به حساب مي آيد، مورد خدشه قرار گرفته و با مقوله توقف تجاوز گره بخورد.
    تمرکز بمباران عليه صعده براي اين است که انصار از احقاق حق طبيعي ملت يمن در اعمال سياست هاي داخلي صرف نظر کند و اجازه دهد، شبه نظاميان وابسته به آمريکا و عربستان که شريک جرم اين دو کشور در بمباران يمن و شهادت هزاران نفر از زنان و کودکان و... بوده اند، ادامه حيات دهند و انصار از تعقيب و مجازات اين خيانتکاران اجتناب نمايد. و البته در يک موضع کاملاً منطقي و منطبق با اصول پذيرفته شده و عام حقوقي، انصارالله مي گويد ما صلح تحميلي با خائنان را نمي پذيريم و علاوه بر آن مداخله آمريکا و عربستان در اين موضوع را نيز تجاوز ديگري به استقلال، حريت و شوون مردم يمن مي دانيم.

        
در اين موضوع گفتني هايي وجود دارد:
    1- رژيم وابسته سعودي پس از 45 روز تجاوز و جنگ يکجانبه عليه يمن حتي قادر نيست طرف مقابل خود را به پذيرش متقابل آتش بس در پاکسازي يمن از خائنان وادار نمايد و چون راه ديگري ندارد، صعده که به نوعي مرکز معنوي و فرهنگي جنبش انصارالله مي باشد را زير بمباران گرفته و با کشتار زنان و کودکان و... و تخريب بازارها و مدارس و مراکز مذهبي و معنوي اين شهر تلاش مي کند تا به آتش بس متقابل دست پيدا کند. اين در حالي است که سخنگوي نظاميان متجاوز - سرتيپ احمد العسيري- در روزهاي اول درباره اهداف جنگ، مي گفت تا نابود کردن انصارالله و آزادسازي همه شهرهاي يمن از سيطره آنان جنگ ادامه پيدا مي کند و تا همين چند هفته پيش و از آغاز عمليات موسوم به اعادهًْ الامل با يک عقب نشيني آشکار مي گفت تا آزادسازي استانهاي جنوبي از سيطره انصارالله، جنگ ادامه مي يابد و هم اينک که سيطره انصار در جنوب گسترده تر هم شده است، اين رژيم مي گويد جنگ را متوقف مي کنيم به شرط آنکه انصارالله از ادامه تعقيب هم پيمانان ما در يمن صرف نظر نمايد و جالب اين است که انصارالله در يک موضع محکم و محکمه پسند مي گويد اين يک موضوع داخلي است و شما حق دخالت درباره آن را نداريد!

    2- شکست رژيم سعودي در اين جنگ يکطرفه در حالي اتفاق افتاده است که طرف مقابل به جز در موارد بسيار محدود، عليه عربستان وارد جنگ نشده و حال آنکه به لحاظ توانايي نظامي- تسليحات و نيروي انساني- مي توانسته تا عمق عربستان و پايتخت آن را مورد تهاجم قرار دهد. يک اکيپ چند صد نفره از انصارالله قادر است به فاصله چند روز هزاران کيلومتر مربع از خاک کشور متجاوز را به تصرف درآورد و موشک هاي اسکاد بي، اسکادسي و... و هواپيماهاي جنگي يمن مي توانستند تا رياض را مورد تهاجم قرار دهند اما انصارالله و ارتش يمن در يک سياست و تاکتيک هوشمندانه انرژي خود را صرف پاکسازي دروني يمن از شبه نظاميان وابسته نموده و از درگير شدن مستقيم نظامي با رژيم متجاوز خودداري کردند. حاصل کار اين شد که رژيم متجاوز اگرچه آسيب هاي مهم انساني و مالي و .... به يمني ها وارد کرد اما چيزي که بتواند پس از خاتمه جنگ از آن بعنوان اهرم فشار استفاده کند، بدست نياورد. به عبارت روشن تر، عربستان 45 روز پس از حمله يکجانبه نظامي نتوانسته است حتي بر يک روستا و يا يک جزيره يمن تسلط پيدا کند و يا به سيطره عوامل وابسته به خود بر يک روستا يا جزيره يمن کمک نمايد و اين در حالي است که انصارالله در اين 45 روز بيش از هشتاد هزار کيلومتر مربع- يعني تقريباً به اندازه مساحت امارات و بحرين - پيشروي داشته و به همين ميزان عوامل وابسته به عربستان و آمريکا را عقب زده است. در واقع در اين جنگ رژيم سعودي جداي از آنکه از نظر اخلاقي و سياسي به دليل متجاوز بودن، شکست خورده است، از جنبه استراتژي و تاکتيک نظامي نيز شکست خورده است چرا که هيچ چيز بدست نياورده و چيزهاي زيادي را هم از دست داده است اين در حالي است که در نقطه مقابل آن «جنبش انقلابي ديني انصارالله» جداي از آنکه در صحنه عمليات پيروزي بزرگي بدست آورده و امروز نه تنها بر شمال بلکه بر جنوب يمن هم مسلط شده است، از جنبه اخلاقي و سياسي هم پيروز بزرگ ميدان است چرا که بر رژيم سعودي غلبه کرده است بدون آنکه به مردم مسلمان عربستان آسيبي وارد کرده باشد و يا اصول و قواعد سياسي اخلاقي را در ارتباط با همسايه خود ناديده گرفته باشد. در واقع مي توان گفت پيروزي انصارالله در جنبه اخلاقي و سياسي برجسته تر از جنبه نظامي است و اين مي تواند در کشور عربستان منجر به شکل گيري يک سلسله مباحث سياسي گردد.

    3- شکست نظامي، اطلاعاتي، مخابراتي، تکنولوژيکي، سياسي و اخلاقي آل سعود در اين جنگ، سرنوشت حاکمان جديد را تحت تاثير قرار خواهد داد. اين شکست بزرگ زماني روي داده است که پادشاه جديد به يک پاکسازي دروني دست زده و نارضايتي هاي جدي را در درون سيستم سبب گرديده است. همانطور که اگر دستگاه سياسي و نظامي سعودي در اين جنگ به پيروزي مي رسيد، مي توانست با تکيه بر آن مخالفان درون سيستم و بيرون آن را به حاشيه براند، شکست در اين جنگ، زبان انتقاد و اعتراض مخالفان را بازتر مي کند و اين به آن معناست که پايان جنگ با يمن، آغاز جنگ در درون آل سعود خواهد بود. براين اساس يک بار ديگر در سطح منطقه اين سوال خودنمايي مي کند که آيا آمريکا قادر است وارد يک پرونده امنيتي در منطقه شده و آن را به نفع عوامل خود به نتيجه برساند؟ چنين سوالي که پاسخ مشخصي دارد، پيامدهاي مهمي در منطقه به وجود مي آورد و به سر بر آوردن انصارالله هاي ديگر در کشورهاي مسلمان وابسته به آمريکا مي شود و اين طبعا نگراني بزرگي براي آمريکا و رژيم صهيونيستي خواهد بود.

    4- هم اينک انصارالله با تکيه بر يک مشروعيت گسترده مردمي که شکل دهنده به مشروعيت حقوقي آن نيز مي شود و به دليل عملکرد موفق در مديريت جنگ تحميلي خارجي و مهار گروه هاي خيانتکار مسلح داخلي داراي مشروعيت مضاعفي شده و نيز به دليل شکل دهي به يک جريان اجتماعي خدماتي در جنوب، قلب تحول جنوب يمن هم به حساب مي آيد، چند استراتژي اساسي را مطرح کرده است و از ديگران مي خواهد براساس ضوابط شناخته شده حقوقي به اين استراتژي ها بعنوان «راه حل» مسايل يمن و منطقه توجه نمايند: استراتژي اول: اعلام رسمي متجاوز بودن عربستان در جنگ تحميلي عليه يمن و تصريح به مشروع بودن دفاع يمني ها در اين جنگ از سوي شوراي امنيت سازمان ملل. اين خواسته انصارالله کاملامنطقي است و با وظايف شوراي امنيت تطبيق مي کند هر چند اين شورا در جنگ ها نوعا در کنار متجاوز بوده است. استراتژي دوم اين است که عربستان بعنوان کشوري که در اين جنگ در متجاوز بودن آن ترديدي وجود ندارد، غرامت جنگ را بپذيرد و هزينه هاي چند ده ميليارد دلاري ناشي از خسارات آن را بپردازد و علاوه بر آن براي کمک به بازسازي يمن يک کنفرانس کمک بين المللي شکل بگيرد. اين نيز خواسته اي منطقي و عادلانه است چه اينکه طبق حقوق بين الملل و حقوق اسلامي، متجاوز مجبور به جبران خسارات وارده مي باشد.
    استراتژي سوم انصارالله اين است که صحبت کردن از اينکه منصور هادي و خالد سجاح عليرغم استعفا و فرار و دعوت از رژيم آل سعود براي تجاوز به يمن، هنوز رئيس جمهور و نخست وزيرند و بايد به قدرت بازگردند، کنار گذاشته شود، چرا که اين دخالت آشکار در امور يمن بوده و با حقوق ملت ها و کشورها که در منشور سازمان ملل نيز آمده است، منافات دارد. مردم يمن و از جمله جنبش انصارالله مي گويند نحوه اداره يمن را يمني هاي داخل يمن و آنان که مخالف تجاوز خارجي به کشورشان بوده اند، تعيين خواهند نمود. اين نيز خواسته اي کاملامنطقي است. استراتژي چهارم انصارالله اين است که مي گويد پاکسازي بقيه يمن از عناصر القاعده، بقاياي اندک ميليشياي منصور هادي، عوامل شبه نظامي حزب اصلاح و يا هر گروه و دسته اي که امنيت داخلي يمن را تهديد مي کنند، تا انتها و هميشه بايد ادامه پيدا کند و اين موضوعي نيست که ملت يمن و انصارالله بتوانند درباره آن مصالحه نمايند. رهبران انصارالله در روزهاي اخير تاکيد کردند گفتگوي يمني-يمني فقط شامل آن دسته از گروه ها و افراد مي شود که در دوره جنگ آل سعود در کنار مردم خود و نقطه مقابل رژيم متجاوز بوده اند. اين نيز موضوعي منطقي و منطبق با رويه هاي پذيرفته شده بين المللي و اسلامي است. انصارالله مي گويد ما هم اينک فقط با آن بخش از جريان شش ضلعي موسوم به « القاء مشترک» که حزب اخواني وهابي اصلاح هم از اين گروه است، مذاکره مي کنيم که در جريان حمله نظامي سعودي با بيانيه رسمي تجاوز به کشور خود را محکوم کرده باشند.

    5- در يک جمعبندي مي توان گفت همانطور که عليرغم مظلوم بودن و خودداري از کشيدن جنگ به درون کشور متجاوز، انصارالله ابتکار عمل در ميدان نظامي-در جنگ خارجي و نيز درگيري داخلي- در دست داشته، اينک در ميدان سياسي نيز، اگر فرايندي شکل بگيرد ابتکار عمل در دست انصارالله است چرا که کليه قواعد، اصول و ضوابط حقوقي، اخلاقي و سياسي با انصار همراه است. البته ما مي دانيم که شوراي امنيت، متجاوز بودن عربستان را اعلام نمي کند و آن را وادار به پرداخت غرامت هم نخواهد کرد و عربستان هم کماکان از هادي و سجاح بعنوان دو مقام رسمي يمن ياد خواهد کرد اما در اين موضوع هم براي انصارالله يک پيروزي ديگر نهفته است و آن اين است که عربستان ناچار به توقف جنگ بدون گرفتن تضمين از انصارالله براي پايان يافته تلقي کردن پرونده جنگ است. انصارالله در شرايطي که از طرق شناخته شده حقوقي- شوراي امنيت و... - نتواند حقوق مردم يمن را استيفا کند، مي تواند با سلب کردن متقابل امنيت از مرزها ومنابع سعودي- بخصوص در مرزهاي مشترک- هزينه هاي فراواني را بر اين رژيم متجاوز تحميل گرداند. و ما النصر الامن عندالله العزيز الحکيم.
نويسنده: سعدالله زارعي