علیخانی: هتاکی رایج شود، دیگر هیچکس مصونیت نخواهد داشت

علیخانی: هتاکی رایج شود، دیگر هیچکس مصونیت نخواهد داشت 20 اردیبهشت -94
باندخامنه ای رئیس دانشگاه امیر کبیر را برکنار کردند که چرا ازر فسنجانی برای سخنرانی به این دانشگاه دعوت کرده بود؟

حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دانشگاه امیر کبیر برای سخنرانی در مراسم بزرگداشت روز معلم و استاد با فضاسازی برخی رسانه و تحرکات معدودی از افراد به بروز حاشیه‌هایی در کنار برگزاری این مراسم منجر شد.با اینکه در مقابل این تحرکات، جمع زیادی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به استقبال از آیت‌الله هاشمی رفته و با تشکیل زنجیره انسانی، شعارهایی در حمایت از وی سر دادند، اما این سوال مطرح است که علت نگرانی افراطیون از حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در چنین برنامه‌هایی چیست؟ و چرا در حالی که منتقدان و مخالفان ایشان از پرمخاطب‌ترین رسانه‌ها و ابزار برای طرح دیدگاه‌های خود برخوردارند، برخی حضور حتی آیت‌الله هاشمی در مراسم روز استاد را بر نمی‌تابند؟
درخصوص حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دانشگاه امیر کبیر، گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین قدرت‌الله علیخانی نماینده ادوار مجلس که مشاور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز می‌باشند، انجام شده است که در ادامه می‌آید:
*
درخصوص حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه امیر کبیر و حاشیه‌های پیرامون آن چه نظری دارید؟
علیخانی: در ابتدا لازم می‌دانم به نکته‌ای تاریخی اشاره کنم. دوستانی که در جریان انقلاب و سال‌های پس از پیروزی آن در متن قضایا بودند به خوبی به یاد دارند که در سال‌هایی که بسیاری از افراد مبارزه را فقط در فاز مسلحانه ممکن می‌دانستند، برخی شخصیت‌های برجسته روحانی که به خوبی از اهمیت فضای علم و فرهنگ و پتانسیل‌های آن با خبر بودند و ظرفیت‌های بالای آنها توان ایجاد ارتباط با دانشگاه و دانشجو را فراهم کرده بود، حضور پررنگی در محافل دانشگاهی داشتند. مقام معظم رهبری، آیت‌الله هاشمی، مرحوم طالقانی، شهید بهشتی، مرحوم مطهری و مفتح از جمله این چهره‌های برجسته روحانیت انقلابی بودند.
بنابراین حضور چهره‌هایی چون جناب آقای هاشمی در چنین محیط‌هایی مسبوق به سابقه است. طبیعی است که چه در زمان انقلاب و چه در سالهای پس از آن گروهها و نحله‌های انحرافی‌یی وجود داشتند که نزدیکی میان روحانیت آگاه، اصیل و انقلابی را با منافع خود همسو و هم جهت نمی‌دیدند و رویکرد و واکنش آنها نیز چیزی جز تخریب، فحاشی، تهدید و هیاهو نبود.
خوب به یاد دارم که در آن زمان صبوری و قوت استدلال شهید بهشتی در سخنرانی‌هایی که در دانشگاه داشتند چقدر این گروهک‌های انحرافی را عصبانی می‌کرد و اینها برای کم اثر کردن حضور این بزرگوار دست به چه رفتارهای مشمئز‌کننده‌ای می‌زدند. بنابراین اینکه امروز همان رفتارها با عنوانی دیگر اما با همان شیوه آشنا علیه آیت‌الله هاشمی و حضور ایشان در دانشگاه بروز پیدا می‌کند برای مردم چیز جدید نیست.
*
به همین دلیل با وجود تهدیدهایی که از قبل صورت می‌گرفت، ایشان برنامه خود را لغو نکردند؟
علیخانی: بله. برای چهره‌ای چون آقای هاشمی با آن تجارب انقلابی و سیاسی قابل توجه هم این موضوع آشناست. به همین دلیل شاهدیم که ایشان برای حضور در بین قشر دانشگاهی ذره‌ای تردید نمی‌کنند و علیرغم تهدیدها، نه تنها حضور می‌یابند بلکه خانواده خود را نیز همراه می‌برند، چون بهتر از هر کسی می‌دانند ریشه غوغا سالاری ناشی از ترس و ترس محصول بی‌منطقی است و این گروه‌ها هم راه به هیچ جا نخواهند برد.
*
به نظر شما پس از تجربه بسیاری حوادث به ویژه در دهه اخیر، چرا باید اینگونه حرکت‌ها باز هم رخ دهد؟
علیخانی: این ناشی از تلاش افرادی است که به دلایل روشن، دوست ندارند ارتباط مستحکم عاطفی میان آیت‌الله هاشمی و طبقات مختلف مردم منجمله دانشجویان تداوم داشته باشد. زیرا در مقاطع مختلفی چون انتخابات اخیر ریاست جمهوری اثرگذاری تداوم چنین ارتباطاتی را دیده‌اند اما از این نکته غافل‌اند که قادر به مهندسی این رابطه و ممانعت از حضور ایشان در میان مردم نیستند زیرا این حضور نتیجه رغبت روزافزون ملت و البته روحیات خود آقای هاشمی است که هیاهو و تخریب هیچ خللی در اراده شان ایجاد نمی‌کند و الحمدلله، بنده اطلاع دارم که میزان ارتباط ایشان با طبقات مختلف مردم تا چه حد گسترده و توام با تداوم است و میزان علاقه بسیاری از مردم به ایشان هم نیاز به توضیح ندارد.
*
چرا مخالفان تلاش کردند این حضور را ناشی از اهداف جناحی معرفی کنند؟
علیخانی: نه تنها این تلاش را داشتند بلکه برخی حتی ایشان را به تغییر دیدگاه‌های گذشته متهم کردند ! حال آنکه آقای هاشمی در سال 74 نیز در همین دانشگاه حضور یافتند و نظرات دلسوزانه و مستقل خود در مورد مسایل اساسی را ابراز داشتند که در آن ایام با حمایت و تشویق همان تفکری همراه شد که امروز خواهان لغو حضور ایشان در دانشگاه هستند! در حالی که نظرات آقای هاشمی همان نظرات مستقل و دلسوزانه است و فصل مشترک همگی آنها مصالح نظام و کشور است و این گروه‌های متغیر هستند که چون ملاک و معیارشان منافع جناحی است از اول انقلاب تاکنون میان حمایت و مخالفت با آقای هاشمی سرگردانند.
از همه اینها مهمتر توجه به این نکته است وقتی در جریان عیادت آقای هاشمی از مقام معظم رهبری آن صحنه زیبا از رابطه قوی عاطفی میان این دو بزرگوار، باعث ناخرسندی عده‌ای تنگ نظر شد، چندان عجیب نیست که مشاهده رابطه قوی میان آیت‌الله هاشمی و دانشجویان و اساتید اینان را عصبانی و سرآسیمه کند.
*
فکر نمی‌کنید این حرکات دامن خود این جریان‌ها را نیز بگیرد؟
علیخانی: حتما اینگونه خواهد بود. یادم هست یکبار آقای ناطق نوری به هنگام نمایندگی مجلس برای سخنرانی در مسجد دانشگاه حضور یافت که عده‌ای مانع این سخنرانی شدند و برخی نمایندگان چپ نیز از این موضوع ابراز شادمانی کردند. آقای ناطق نوری در آن زمان به این عده گفته بود: خوشحالی نکنید، نوبت شما هم می‌رسد. غرض بنده این است که بی‌ادبی و هتاکی وقتی رایج شد و منطق گفتگو و احترام به عقاید دیگران که منسوخ شد، دیگر هیچ کسی مصونیت ندارد و نباید انتظار مفاهمه و همدلی داشت. در چنین شرایطی معتقدم صبوری، متانت و رویه معتدل آقای هاشمی علیرغم این حجم تخریب و هیاهو، می‌تواند الگوی خوبی برای همه گروه‌های سیاسی باشد.
*
یک برداشت وجود دارد که در پس این حرکات، دست‌های پنهانی است که به دنبال بهره گیری از برخی اقشار برای پیشبرد اهداف و منافع خاص خودشان هستند. این برداشت می‌تواند صحیح باشد؟
علیخانی: نکته خوبی را اشاره کردید. ممکن است حقیقتا برخی باشند که نیت خیر و حساسیت به سرنوشت انقلاب داشته باشند اما از عواطف پاک آنها سوءاستفاده شود. به اصطلاح به آنها آدرس اشتباهی داده‌اند تا به جای حساسیت نسبت به کسانی که در این سال‌ها تیشه به ریشه اموال بیت المال و منافع کشور زدند، متعرض کسانی شوند که جز خیرخواهی و ایثار برای ملت و انقلاب از آنان ندیده ایم. این عزیزان باید توجه داشته باشند که آیت‌الله هاشمی جزیی از شناسنامه انقلابند و نگاه ویژه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری به جایگاه ایشان امری روشن و غیر قابل انکار است.
بنابراین چه بهتر اینکه این دسته با درک درست نیت‌های جاه طلبانه و غیر صادقانه محرکان خود علیه چهره‌های دلسوز نظام، بیش از این نگاه‌های مغرضانه داخل و خارج از کشور را به عمیق‌تر شدن اختلافات امیدوار نسازند و در رفتارهای خود سرنوشت ناخوشایند جریان تخریب و هیاهو در مقاطع مختلف انقلاب را مدنظر قرار دهند و از خود بپرسند که چرا علیرغم این حجم از حملات به جناب آقای هاشمی هنوز هم جایگاه ویژه ایشان در دل مردم، رهبری و نظام مستحکم و قابل تامل است و چرا آنها هر روز منزوی‌تر از گذشته می‌شوند؟