يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "راز بي عرضگي سعودي ها"

اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 17 اردیبهشت ماه سال 1394
    يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "راز بي عرضگي سعودي ها"

1- تعلق خاطر به وطن، داشتن عرق ملي و احترام به پرچم و... مسئله اي است که در بسياري از کشورها، «ارزشمند» تلقي شده و حکومت ها نيز از آن به نحو احسنت و با هدف ايجاد وحدت و همدلي استفاده مي کنند. چه بسا حتي برخي کشورها هزينه هاي سنگيني را نيز صرف ايجاد يا تقويت چنين روحياتي بکنند. 
    فقدان اين مهم اما، مي تواند به اندازه فايده آن، مضر و حتي خطرناک باشد. وقتي مردم نيويورک در جريان تظاهرات ضد وال استريت، پرچم کشور خود را آتش مي زنند، يعني اين عرق و تعلق خاطر در آنها وجود ندارد. «پرچمِ خودسوزي» پديده اي است که غالبا در کشورهايي مثل آمريکا رخ مي دهد. کشورهايي که ميليون ها نفر از ساکنانش بنا بر انگيزه هاي مختلف؛ مثلامالي به آنجا مهاجرت کرده اند اما با وجود آنکه رسما شهروند آن کشور شده اند، نه تنها حاضر نيستند آن طور که براي وطنشان جانفشاني مي کنند، براي اين کشور مايه بگذارند بلکه حتي، ممکن است عليه کشوري که در آن زندگي مي کنند نيز به سختي بشورند. يهوديان اتيوپيايي تبار ساکن تل آويو مثال تازه و زنده اي است. آنها طي يکي دو روز گذشته، تل آويو را تا مرز يک جنگ داخلي تمام عيار هم بردند، چرا که مي دانستند رفتار برده واري که با آنها مي شود، به خاطر اين است که متولد سرزمين هاي اشغالي و يا کشورهاي غربي نيستند! پس آنها نيز تا سر حد جنگ خياباني شوريدند و...

    2- در يکي از تعاريف عبارت دولت-ملت(Nation State) آمده «از منظر فني، به معناي يک دولت مستقل است (موجوديتي سياسي در يک سرزمين) که توسط يک ملت (موجوديت فرهنگي) هدايت مي شود و مشروعيت خود را از خدمت رساني موفق به شهروندان کسب مي کند.» و يا «دولتي مستقل که غالب شهروندانش در چارچوب عواملي که يک ملت را شکل مي دهد، با هم متحدند؛ از قبيل زبان يا قوميت 
    دولت ها و ملت ها طبق اين تعاريف با يکديگر نوعي همپوشاني دارند؛ دولت مسئول رفاه و امنيت مي شود و ملت هم به دولت مشروعيت مي بخشد. 

    3- جهان در طول تاريخ ديکتاتورهاي زيادي به خود ديده است. هيتلر، صدام، موسيليني و... همه اين ديکتاتورها با بحران مشروعيت مواجه بودند اما با همه خباثتشان، هرگز اقدام به وارد کردن ملت يا نيروهاي مسلح و ... براي مشروعيت زايي نکردند، کردند؟

    عربستان اما در اين بين يک استثناست. کشور ثروتمندي که تقريبا، تمام داشته هايش به دلارهاي بادآورده نفتي متکي است. طبق گزارش هاي متعدد، اين کشور با استفاده از ثروت خود اقدام به خريد يا اجاره کردن ملت و ارتش هم مي کند! اکثر مهندسان و کارشناسان فرودگاه ها، پادگان ها، پالايشگاه ها، تاسيسات و بطور کلي تمام زيرساخت هاي اقتصادي و غيراقتصادي عربستان تحت اداره مردمي، غير از مردم خود عربستان است. ميلياردها دلاري که وزير دفاع اين کشور با پرداخت آن، شاهزادگان و سرکردگان وهابي را براي رسيدن به پست جانشيني وليعهد «خريد»، دلارهايي که با آن مقامات کشورهاي غربي را يکي يکي «مي خرد» تا از جنايات رنگارنگ اين کشور عصر حجري چشم پوشي کنند يا حتي قطعنامه عجيب سازمان ملل که در بحبوحه حملات وحشيانه سعودي ها به يمن عليه انصارالله و به نفع سعودي ها صادر شد، همه و همه نشان مي دهد، اين کشور حتي در سياست نيز هيچ سياستي ندارد و ترجيح مي دهد فقط بخرد! سعودي هاي مست از بوي نفت و پول، دچار اين توهمند که، همه چيز خريدني است، حتي مقام و جايگاه «خادمين حرمين شريفين!».

     ارتشي که اين کشور براي جنگ در يمن اجير کرده مثال گويايي است. سنگال کجا عربستان کجا؟! واقعا علت اينکه برخي کشورهاي آفريقايي يا آسيايي که هيچ گونه سنخيتي هم، با عربستان ندارند (چه به لحاظ جغرافيايي چه به لحاظ سياسي) براي نبرد با پابرهنگان يمني به سعودي ها ملحق مي شوند چيست؟ «فقر» يا «وابستگي مالي»، وجه مشترک همه اين کشورهاست. مصر، پاکستان، افغانستان و اخيرا سنگال، از جمله کشورهايي هستند که يا وارد جنگ يمن شده اند، يا تصميم به ورود داشته اند اما بنا به دلايلي ورود نکرده اند. سنگال دو روز پيش اعلام کرد، 2100 نظامي براي جنگ با يمن به عربستان اعزام مي کند!

    4- روز سه شنبه 15 ارديبهشت، شماري از اعضاي يک قبيله مرزنشين يمني پس از اينکه مشاهده مي کنند، ارتش اجاره اي سعودي، دو کاميون حامل مواد غذايي آنها را هدف قرار دادند، بدون نقشه و برنامه خاصي، سلاح هاي ساده خود را برداشته به مقر ارتش سعودي در شهر نجران عربستان يورش بردند. نظاميان وارداتي سعودي که به انواع سلاح هاي سبک و سنگين مجهز بودند، يا پا به فرار گذاشتند يا کشته و اسير شدند. مقادير نسبتا زيادي سلاح سبک و سنگين به دست يمني ها افتاد. يک روز پيش از آن نيز خبري در رسانه ها منتشر شد مبني بر اينکه، ارتش ساده اما با غيرت يمن، کشتي هاي جنگي عربستان را در درياي سرخ مجبور به عقب نشيني کرده و يکي از آنها را نيز با تمام سرنشينانش به غنيمت گرفتند. تقريبا در تمام رويارويي هاي جدي که در طول تاريخ بين مردم يمن با سعودي ها رخ داده، عربستان شکست خورده است. اما دليل اين همه بي عرضگي چيست؟
    يکي از پاسخ هاي اين سوال همان است که در سه بند بالابرشمرديم. ارتش اجاره اي، دولتمردان خريداري شده، ملت بي انگيزه و بعضا وارداتي و در يک کلام نبود عرق ملي و تعلق خاطر به کشور. چگونه مي توان از ارتشي که فقط و فقط با انگيزه پول به اين کشور آمده است انتظار داشت جان خود را براي جايي که هيچ تعلق خاطر و تعصبي نسبت به آن ندارد فدا کند؟ راز بي مصرفي ارتش عربستان در همينجاست. هيچ جاي دنيا نمي توان ارتشي يافت که با وجود مسلح بودن به پيشرفته ترين سلاح ها، جرات رويارويي با چند عضو يک قبيله مرزنشين را نداشته باشد الاعربستان.
    تنها هنر چنين ارتشي مي شود، قتل عام زنان و کودکان آن هم از راه دور! البته محاصره صهيونيست گونه يمن، براي جلوگيري از رسيدن دارو و غذا، هنر ديگر سعودي ها است چرا که به قول حضرت آقا «ملت مبارز و انقلابي يمن نيازي به سلاح ندارد زيرا همه مراکز نظامي و پادگانها را در اختيار دارد، آنها به دليل محاصره دارويي و غذايي و انرژي که شما ايجاد کرديد نيازمند کمک هاي انساني هستند ولي شما حتي اجازه ورود هلال احمر را نيز نمي دهيد.» (16 ارديبهشت 94/ديدار با معلمان)

    به اعتراف دوست و دشمن، سعودي ها با وجود داشتن پيشرفته ترين سلاح ها از نوع ممنوعه و غيرممنوعه، حمايت هاي قدرت هاي غربي و حتي سازمان ملل، نتوانستند حتي به يکي از اهداف خود در يمن برسند. بنا بر اين در اين جنگ شکست خوردند. سعودي ها بدانند علت اين شکست علاوه بر شجاعت يمني ها، بحران مشروعيت آنهاست و مشروعيت هم خريدني نيست.
جعفر بلوري