خبر ويژه اميركبير دوران! 19 اردیبهشت – 94
سربازجو شریعت نداری
بازهم حضور رفسنجانی درد انشگاه امیر کبیر را بهانه قرار داده ورفسنجانی را زیر
سئوال برده که چرا خودش را باا میر کبیر مقایسه کرده است؟
حضور
هاشمي رفسنجاني در دانشگاه اميرکبير، اعتراضات و واکنش هاي گسترده دانشجويي را در
پي داشت. اما به جز اعتراضات دانشجويي، بخش هايي از سخنان وي که طي آن به
نحوي تلويحي خود را با اميرکبير مقايسه کرده بود نيز واکنش هاي جالبي در پي داشت.
گذشته از متن ها و طرح هاي متعددي که در شبکه هاي اجتماعي دراين باره منتشر شد و
صرفنظر از استقبال توام با ذوق زدگي رسانه هاي معاند نظام از اين مقايسه، برخي
واکنش ها، جالب توجه و حاوي تطبيق هاي تاريخي بود. از جمله داريوش سجادي، همکار سابق نشريات اصلاح طلب در صفحه
شخصي خود نوشت. ...
نکته ظريف در اين فراز از سخنان هاشمي آنجاست که
ظاهرا ايشان با تمام وجود باورش بر آن است که از نظر اعتبار و شانيت تاريخي شخصا
با اميرکبير هم طرازي مي کند! کاش هاشمي فقط دو فراز از ويژگي هاي زندگي سياسي امير را با خود
مقايسه مي کرد تا آنکه با چنين گشاده دستي «تاريخ» را به نفع خود مصادره نکنند. نخست آنکه برخلاف همه خاصه خرجي ها و فرزندنوازي ها و
تبارسالاري هاي مسبوق به سابقه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، اميرکبير در نقطه مقابل
ايشان با قناعت و مناعت طبع و نداشتن روحيه تازه به دوران رسيدگي، در جايي ايستاده
بود که در واکنش به رانت جويي هاي دربار، تا آن اندازه صرافت توام با شجاعت داشت
تا خطاب به قبله عالم بنويسد: «قربانت شوم-الساعه که در ايوان منزل با همشيره همايوني به شکستن
لبه نان مشغوليم، خبر رسيد که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشا و
ارتشا معزول کرده بودم به توصيه عمه خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده ايد.
فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بياورند تا اعليحضرت بدانند که اداره امور مملکت
به توصيه عمه و خاله نمي شود». حال چنين اميري چه جاي قياس با رئيس جمهوري دارد که في المثل در
پرواي شايعه خرافي زلزله تهران و در ظهر تاسوعاي حسيني مي نويسند: «به اتفاق خانواده به لتيان رفتيم. يک نفر چيني پيش بيني کرده
است که ساعت 8 امروز زلزله اي به قدرت 6/8 ريشتر در تهران روي خواهد داد. آمدن ما
به لتيان هم بي ارتباط با اين نيست... با هليکوپتر به سد لتيان آمديم. هواي خوبي
دارد. عصر همراه بچه ها خواستم اسکي روي آب ياد بگيرم(!) کمي دنبال
قايق کشيده شدم، بدنم آمادگي براي چنين ورزشي ندارد. گرچه آسان است».
