ساز زندگی کودکان خیابانی کوک نیست

ساز زندگی کودکان خیابانی کوک نیست 27 فروردین -94

بدون آنکه گفته شود رشد پدیده ی کودکان خیابانی چیست؟ یا اینکه اشاره شود  فقر در خانواده های محروم وتهی دست چه نقشی در ترک تحصیل دانش آموزان مدارس وتبدیل شدن  به کودکان کار خیابانی  دارد . ولی گزارش شده کودکانی که در معابر گدایی و دست فروشی می‌کنند و همه جا هستند، سر چهار راه‌ها، داخل اتوبوس و مترو، معابر پیاده و.... با نا ملایمات زندگی مبارزه می‌کنند، ساز می‌زنند و آواز می‌خوانند و چون ساز زندگیشان کوک نیست، بی‌رحمانه شکست می‌خورند.
کودکان خیابانی به حمایت‌های اجتماعی نیاز دارند که ریشه‌ای عمل کند و با بازگشت آنان به جامعه سالم، زمینه برای رشد و پرورش آنان فراهم شود تا نقاشی زندگی این کودکان در خیابان ترسیم نشود.شهرها در کنار زیبایی‌ها و آسایش و رفاهی که در همسنجی با گذشته برای شهروندان خود به ارمغان آورده‌اند خالی از کاستی نبوده‌اند و زشتی‌هایی بر چهره آنها خودنمایی می‌کند. این زشتی‌ها نه فقط مسائل زیست محیطی نظیر آلودگی‌ها و مناظر و صداهای نازیبا، بلکه زشتی‌های اجتماعی است که همچون لکه‌هایی سیاه بر چهره جامعه نشسته است.بی شک برای همه ما که میان دغدغه‌ها، همهمه‌ها و روزمرگی‌های شهری روز را با همه خوبی و بدی‌هایش به شب می‌رسانیم، تصویر کودکان خیابانی، مساله‌ای عادی شده است.
کودکانی که در معابر گدایی و دست فروشی می‌کنند و همه جا هستند، سر چهار راه‌ها، داخل اتوبوس و مترو، معابر پیاده و.... با نا ملایمات زندگی مبارزه می‌کنند، ساز می‌زنند و آواز می‌خوانند و چون ساز زندگیشان کوک نیست، بی‌رحمانه شکست می‌خورند.با وجود تلاش سازمان‌های حمایتی طی سال‌های گذشته برای سر و سامان دادن به زندگی این کودکان، هنوز دستاورد مطلوبی در این زمینه به دست نیامده و افزون بر مساله خیابانی بودن، انواع انحراف‌ها، آسیب‌ها و بیماری‌های خطرناک سلامت جسمی، روانی و اجتماعی این کودکان را تهدید می‌کند.
در همین پیوند، سلامت نیوز چهاردهم دی ماه 1393 نوشت: بنا بر یافته‌های پژوهشی گسترده سازمان بهزیستی درباره کودکان کار و خیابان، کودکان 10ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند و بیشتر این کودکان انواع انحراف‌ها از جمله: مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر را تجربه کرده و در معرض انواع بیماری‌ها همچون ایدز، هپاتیت و انواع سوء استفاده‌ها قرار دارند.کودکان خیابان یا به عبارتی کودکان کار در بیشتر موارد از خانواده‌های فقیر و دارای اعتیاد هستند و اغلب توسط دسته‌ها و گروه‌هایی برای تکدی گری و خرید و فروش مواد مخدر استثمار شده و از آنان سوء استفاده می‌شود.این کودکان ساعاتی را که بایستی در مدرسه و سر کلاس درس باشند و در اجتماعی سالم تربیت و پرورش یابند، سرگردان کوچه‌ها و خیابان‌ها هستند.وجود این پدیده نامیمون اجتماعی در جامعه پیامد زنجیره به هم پیوسته و طولانی از علت‌ها و عوامل گوناگونی مانند: فقر، اعتیاد، بیکاری، حاشیه نشینی و به طور کلی نبود رفاه اجتماعی در میان قشرهایی از جامعه است که زیر پوسته ناملایمات زندگی قارچ گونه افزایش می‌یابند.
پدیده کودکان خیابانی همچنان که خود پیامد نا بهنجاری‌ها و مسائل اجتماعی است خود ریشه و سرچشمه انحراف‌ها و آسیب‌ها نیز به شمار می‌رود و آمار فزاینده این کودکان در سطح شهرها البته نه فقط در ایران، نشان دهنده کاستی و فراگیر نبودن سیاست‌های رفاه اجتماعی برای قشرهای گوناگون جامعه است و تا زمانی که سیاست‌های حمایتی از قشرهای فقیر و تعدیل ثروت و امکانات در جامعه صورت نگیرد این نابسامانی‌ها نیز از میان نمی‌رود.
کودکان کار و خیابانی به حمایت‌های اجتماعی نیاز دارند، حمایتی که ریشه‌ای عمل کند و با بازگرداندن آنان به جامعه سالم، زمینه را برای رشد و پرورش جسمی و فکری آنان فراهم کند تا نقاشی زندگی آنان رنگ خیابان نگیرد.