واقعيت و خيالات توافق لوزان به روايت عضو سردبيري شرق

خبر ويژه 
واقعيت و خيالات توافق لوزان به روايت عضو سردبيري شرق  17 فروردین - 94
سناریو سازی علیه ی روزنامه ی شرق که سابقه ی چند بار توقیف شدن دارد. البته این روزن امه  گرایش به رفسنجانی دارد . اکنون برای اینکه این روزنامه زیر تیغ برده شود .همچنین مذاکره ی هسته ای لوزان هم زیر سئوال رفته باشد . بنابراین پایه فرزانه روستایی مقیم سوئد به میان کشیده شده است .معلوم نیست چراو قتی این خانم با شبکه ی بی بی سی گفتگو می کند .ایراد نداردو لی اکنون که روزنامه شرق از وی نقل قول کرده مسأله ساز شده ا ست.

همکار و عضو سابق شوراي سردبيري برخي نشريات زنجيره اي، دست همکاران خود در برخي خلاف گويي ها نسبت به توافق لوزان را رد کرد.    فرزانه روستايي (عضو شوراي سردبيري شرق و همسر رضا رئيس طوسي از اعضاي روندجدايي) که مدتي است از کشور خارج شده، از دست انداز در توافق لوزان خبر داد و نوشت: اين توافقنامه با دشواري هاي ذاتي بسيار بزرگي مواجه است که از تفاوت کاملاآشکار لحن جواد ظريف و رئيس جمهور آمريکا قابل رديابي است؛ کلماتي که ظريف براي توضيح توافقنامه به کار برد به قدري با کلمات و عبارات اوباما و کري متفاوت بود که مي شد احتمال داد ظريف به صورت هدفمند قصد دارد توجه را از برخي جزئيات دور کند، اما تجربه عملي همواره ثابت کرده است که در صورت بروز اختلاف آنچه به آن استناد مي شود تفسير و قرائت آمريکاست که جنبه اجرايي مي يابد. براي مثال ظريف اشاره کرد که سوخت راکتور آب سنگين اراک صادر مي شود در حالي که در اصل، سوخت آن با نظارت دقيق آژانس از ايران خارج مي شود تا ايران ديگر نتواند ذخاير غني شده داشته باشد. در ضمن آنچه بعد از تغييرات از راکتور آب سنگين اراک باقي مي ماند فقط احتمالانام راکتور سنگين را با خود دارد.    وي در سايت روز آن لاين نوشت: براساس سخنان اوباما تحريم هاي شوراي امنيت بعد از راستي آزمايي هاي طاقت فرسا بتدريج و مرحله به مرحله برداشته مي شود نه يک جا. اما همان تحريم هايي که برداشته شده اند در تفسير اوباما فقط معلق شده اند نه اينکه لغو شده باشند، ضمن اينکه در صورت بروز اختلاف لاينحل بين ايران و آژانس، تحريم ها مي توانند دوباره اعمال شوند. لازم به يادآوري است که خود بازرسي هاي آژانس جنگ اعصاب دردناکي است.
    
دبير سياسي سابق شرق نوشت: اوباما تاکيد کرد که آژانس دسترسي بي سابقه اي به همه تاسيسات ايران خواهد داشت و چندبار تاکيد کرد که با شيوه اي مدرن؛ عبارتي که قابل تفسير است. وي تاکيد کرد مبناي عمل ما اعتماد به ايران نيست بلکه مبناي عمل اين توافقنامه راستي آزمايي است. راستي آزمايي بدين مفهوم است که آمريکا يا آژانس به هيچيک از گفته هاي ايران اعتماد ندارد.
    
وي تصريح کرد: شايد مهم ترين نکته سخنراني کوتاه و حساب شده اوباما اين بود که چالش بر سر برنامه هسته اي ايران درخود آمريکا دقيقا از فرداي تصويب آن در ماه ژوئن آغاز مي شود و دولت آمريکا براي نهايي کردن آن در کنگره آمريکا با ماراتن سنگيني مواجه است. لازم به يادآوري است که بزرگترين تحريمي که اقتصاد ايران را فلج کرد تحريم هاي سال 2011 آمريکا بود نه تحريم هاي سازمان ملل. معناي عبارت فوق اين است که در صورتي که رئيس جمهور آمريکا نتواند در لابي کردن عليه مخالفان توافق هسته اي با ايران در کنگره پيروز شود همه مذاکرات و توافقنامه لوزان با ايران بي اثر خواهد بود.
    
همکار شرق مي نويسد: برخلاف آنچه انتظار مي رفت برخي از مفاد توافقنامه لوزان زمان بندي 25 ساله دارد که نشان مي دهد 5+1 در تلاش بوده است تا بيشترين ضمانت را نسبت به برنامه هسته اي ايران به دست آورد. حتي صداقت ايران باعث نخواهد شد که زمان بندي برخي از اهرم هاي کنترلي بر ايران کمتر از 25 سال باشد.
    
در حالي که رئيس جمهور و وزير خارجه بارها تصريح کرده اند همه تحريم ها يکجا لغو مي شود، اوباما اخير تصريح کرد: لغو تحريم ها در قبال اجراي همه تعهدات ايران تدريجي خواهد بود.
    
همزمان وبسايت راديو زمانه به قلم يکي از مدعيان اصلاح طلبي تصريح کرد: در حالي که 12 سال فرصت و به طور مشخص 18 ماه گفت وگوي مستمر اخير براي دستيابي به يک توافق روي حتي کليات به نتيجه نرسيده است، آيا مي توان انتظار داشت که در ظرف سه ماه آينده هم روي کليات و هم روي جزئيات همنظري حاصل شود، و توافقنامه- که اين بار تفاهم نامه نيست- در شکل «نهايي»اش امضا شود و از همه مهمتر اين که اين توافقنامه بعد از آن موبه مو و بند به بند اجرا گردد؟ تصور اين چشم انداز سخت است. مگر آن که بخواهيم عينيت 12 ساله گذشته را در سه ماهه آينده به نفع ذهن گري کنار بگذاريم. و ناظري که به سخنان کري و اوباما از يک سو و ظريف از سوي ديگر گوش داده، دريافته است که اينها از دو چيز متفاوت سخن مي گويند.
    
در ادامه اين تحليل آمده است: دليل اين تفاوت هاي آشکار که گاهي به تناقض هم مي گرايد شايد اين باشد که آن چه اعلام شد نه حاصل توافق اتمي که حاصل توافق بر سرپنهان کردن عدم توافق اتمي بوده است. يعني ترتيب دادن يک نمايش ديپلماتيک بي سابقه براي آن که دو طرف (ايران و آمريکا) بتوانند از سناريوي پردردسر و پرخطر پايان بخشيدن رسمي به مذاکرات پرهيز کنند. به عبارت ديگر وقتي دو طرف، احتمالادر ساعات پاياني ماراتن مذاکرات، دريافته اند که توافقي در کار نيست، روي اين نکته با هم توافق کرده اند که هر يک براي مخاطبان خويش چيزهايي بگويند که آن مخاطبان را راضي سازد. به همين دليل بديهي است روايتي که ظريف بايد ارائه مي داده روايتي باشد موردپسند بيت رهبري، فرماندهي سپاه، مخالفان مذاکرات و اميدوارساز براي مردم تا از واقعيت تلخ براي چند وقتي هم که شده، فرار کنند.