روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی
2 شنبه 17 فروردین ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری "آل
سعود، جنگ نیابتی در یمن"
سرمقاله نویس وارونه گوی روزی نامه ی جمهوری با فراموش کردن سلسله مقالات اتهامی و توهین آمیز علیه ی عربستان که آشکارا
مداخله گری درا مورداخلی این کشور بوده
است . همچنین بدون توجه به مداخله ی گری رژیم ولایت فقیت در اموردد اخلی بحرین و
ناامن وبی ثبات کردن این کشور از طریق شیعیان بحرینی . مهمتراینکه بدون در نظر
گرفتن مخالفت های عربستان به سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع رژیم ولایت فقیه
در کشورهای منطقه به خصوص در عراق وسوریه و لبنان و اخیراً دریمن که از سوی
پاسداران حوثی های شیعی یمنی را مسلح کرده است تا ضمن طراحی کودتا علیه ی رئیس
جمهور در یمن شبه جزیره عربستان تهدید شود که چرا عربستان سهمیه تولید نفت خودد ر سازمان اوپک را کاهش نداد تا
قیمت نفت پایین نیاید . ولی ا کنون که حوثی های آلت دست پاسداران مورد تهاجم
نظامی- هوایی عربستان واقع شده واز طریق آبی دسترسی به بنادر یمن برای دریافت تسلیحات از سوی پاسداران ندارد .
بنابراین سرمقاله نویس با نماینده ی ملت یمن شدن برای شان اشک تمساح ریخته است .
در عوض علیه ی عربستان و آمریکا موضع گیری
خصمانه کرده و طلبکارانه مدعی شده مقاومت
جانانه مردم یمن در برابر تهاجم ظالمانه ارتش عربستان سعودی شرایط را به زیان آل
سعود رقم زده و از هم اکنون آثار شکست آل سعود نمایان شده است. تهاجم ناجوانمردانه
نیروی هوائی عربستان سعودی به یمن زمانی صورت گرفت که گروه انصارالله خواستار
برقراری حکومت مستقل و مشارکت گروههای مختلف مردم در اداره کشور شده بود و خواب شتری پنبه دانه خوری افزودت انقلاب مردم یمن در
آستانه پیروزی کامل قرار داشت.
همینطور ادعا کرده در این حملات که از اولین لحظات بامداد
ششم فروردین با دستور پادشاه عربستان و اعلام آن از سوی سفیر ریاض در آمریکا آغاز
شد، مناطق مختلف یمن آماج تهاجمات هوایی عربستان و کشورهای هم پیمان سیاسی ریاض و
برخی کشورهایی که از نظر اقتصادی به کمکهای مالی عربستان نیازمند هستند قرار
گرفت. در این عملیات نظامی موسوم به «طوفان قاطع» تاکنون به شهادت تعداد زیادی زن
و کودک و تخریب خانههای مسکونی و ویرانی زیرساختهای اقتصادی و عمومی با استفاده
از سلاحهای ممنوعه و مخرب منجر شده است.
مسخره اینکه در ادامه نقل از کارشناسان بی نام ونشان درباره حمله نظامی عربستان به یمن و هزینههای غیرقابل جبران ریاض در این اقدام کرده که این کارشناسان معتقدند قبل از اینکه این جنگ، ضربهای به مردم یمن باشد، آتشی به دامن رژیم آل سعود است که این روزها از اوضاع منطقهای و تحولات بینالمللی به شدت ضربه خورده و نگران آینده هستند. حمله عربستان به یمن را باید حملهای از سر درماندگی و ناشی از شکستهای پی در پی سیاسی آل سعود در منطقه ارزیابی کرد زیرا عربستان پس از شکست سیاستهایش در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد و عدم موفقیت گروه تکفیری داعش در گسترش سلطه بر عراق و شکست برنامههای ریاض در بحرین و لبنان، اکنون نیز که یمن علیرغم استفاده از ابزارهای گوناگون همچون حمایت سیاسی از مهرههای سیاسی، توطئه تجزیه و ایجاد ناآرامیهای قبیلهای، تقویت گروه تروریستی القاعده، تعطیل کردن سفارت و فشارهای اقتصادی گوناگون نتوانست با انصارالله و مردم یمن مقابله کند، خشنترین روش را برگزید و به حمله نظامی روی آورد و آتشی را برافروخت که به اعتقاد کارشناسان منطقه، دود آن زودتر از همه به چشم خود آتش افروزان خواهد رفت.
مسخره اینکه در ادامه نقل از کارشناسان بی نام ونشان درباره حمله نظامی عربستان به یمن و هزینههای غیرقابل جبران ریاض در این اقدام کرده که این کارشناسان معتقدند قبل از اینکه این جنگ، ضربهای به مردم یمن باشد، آتشی به دامن رژیم آل سعود است که این روزها از اوضاع منطقهای و تحولات بینالمللی به شدت ضربه خورده و نگران آینده هستند. حمله عربستان به یمن را باید حملهای از سر درماندگی و ناشی از شکستهای پی در پی سیاسی آل سعود در منطقه ارزیابی کرد زیرا عربستان پس از شکست سیاستهایش در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد و عدم موفقیت گروه تکفیری داعش در گسترش سلطه بر عراق و شکست برنامههای ریاض در بحرین و لبنان، اکنون نیز که یمن علیرغم استفاده از ابزارهای گوناگون همچون حمایت سیاسی از مهرههای سیاسی، توطئه تجزیه و ایجاد ناآرامیهای قبیلهای، تقویت گروه تروریستی القاعده، تعطیل کردن سفارت و فشارهای اقتصادی گوناگون نتوانست با انصارالله و مردم یمن مقابله کند، خشنترین روش را برگزید و به حمله نظامی روی آورد و آتشی را برافروخت که به اعتقاد کارشناسان منطقه، دود آن زودتر از همه به چشم خود آتش افروزان خواهد رفت.
بهرحال سرمقاله نویس در دفاع از حوثی های آلت دست پاسداران بازهم از موضع وارونه گویی وعوض کردن جا ونقش
پاسداران در یمن با عربستان مدعی شده واقعیت اینست که پس از قیام شش ماه پیش مردم
یمن به رهبری گروه انصارالله برای تکمیل انقلاب ناتمام این کشور و فرار مهرههای
سیاسی عربستان از صنعا به عدن، دخالتهای عربستان در امور داخلی یمن رنگ و بوی
دیگری به خود گرفت و با منافع نامشروع و مطامع بسیاری از دولتهای منطقهای و
فرامنطقهای بویژه رژیم صهیونیستی درباره تنگه باب المندب گره خورد
بالاخره پس
از موضع گیری ضد آمریکایی ومتهم کردن عربستان به همسویی با آمریکا در پایان
عربستان متهم به دست نشانده اسراییل شده
چون اذعان کرده کاملاً روشن است که تهاجم نظامی به یمن، توری است که
صهیونیستها برای آل سعود تدارک دیدهاند و آنها در این جنگ نیابتی که به نمایندگی
از رژیم صهیونیستی در یمن برافروختهاند، سرشکستهتر از همیشه خواهند شد و همچون
حملات گذشتهشان به یمن، با خفت و خواری به آن پایان خواهند داد زیرا الگوبرداری
آنان از شیوه حملات هوایی صهیونیستها به غزه نیز نخواهد توانست آل سعود را به
جایی برساند، چرا که این بار نه یک تشکیلات دولتی بلکه ملتی بپاخاسته و آزاده در
مقابل آنها قرار دارد.
مقاومت جانانه مردم یمن در برابر تهاجم ظالمانه ارتش عربستان سعودی شرایط
را به زیان آل سعود رقم زده و از هم اکنون آثار شکست آل سعود نمایان شده است.
تهاجم ناجوانمردانه نیروی هوائی عربستان سعودی به یمن زمانی صورت گرفت که گروه
انصارالله خواستار برقراری حکومت مستقل و مشارکت گروههای مختلف مردم در اداره
کشور شده بود و انقلاب مردم یمن در آستانه پیروزی کامل قرار داشت.
در این حملات که از اولین لحظات بامداد ششم فروردین با دستور پادشاه عربستان و اعلام آن از سوی سفیر ریاض در آمریکا آغاز شد، مناطق مختلف یمن آماج تهاجمات هوایی عربستان و کشورهای هم پیمان سیاسی ریاض و برخی کشورهایی که از نظر اقتصادی به کمکهای مالی عربستان نیازمند هستند قرار گرفت. در این عملیات نظامی موسوم به «طوفان قاطع» تاکنون به شهادت تعداد زیادی زن و کودک و تخریب خانههای مسکونی و ویرانی زیرساختهای اقتصادی و عمومی با استفاده از سلاحهای ممنوعه و مخرب منجر شده است.
کارشناسان درباره حمله نظامی عربستان به یمن و هزینههای غیرقابل جبران ریاض در این اقدام معتقدند قبل از اینکه این جنگ، ضربهای به مردم یمن باشد، آتشی به دامن رژیم آل سعود است که این روزها از اوضاع منطقهای و تحولات بینالمللی به شدت ضربه خورده و نگران آینده هستند. حمله عربستان به یمن را باید حملهای از سر درماندگی و ناشی از شکستهای پی در پی سیاسی آل سعود در منطقه ارزیابی کرد زیرا عربستان پس از شکست سیاستهایش در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد و عدم موفقیت گروه تکفیری داعش در گسترش سلطه بر عراق و شکست برنامههای ریاض در بحرین و لبنان، اکنون نیز که یمن علیرغم استفاده از ابزارهای گوناگون همچون حمایت سیاسی از مهرههای سیاسی، توطئه تجزیه و ایجاد ناآرامیهای قبیلهای، تقویت گروه تروریستی القاعده، تعطیل کردن سفارت و فشارهای اقتصادی گوناگون نتوانست با انصارالله و مردم یمن مقابله کند، خشنترین روش را برگزید و به حمله نظامی روی آورد و آتشی را برافروخت که به اعتقاد کارشناسان منطقه، دود آن زودتر از همه به چشم خود آتش افروزان خواهد رفت.تاریخ یمن به روشنی نشان میدهد هر کشوری به این سرزمین طمع کرده و آنرا مورد حمله نظامی قرار داده، سرانجام با خفت و سرشکستگی آن را ترک کرده است. در مداخلات نظامی دهههای اخیر به یمن، نیروهای انگلیسی در سال 1316 این کشور را از هوا و دریا مورد حمله قرار دادند ولی بر اثر مقاومت مردم مجبور به عقبنشینی شدند.
از سال 1324 نیز سعودیها تاکنون 6 بار به یمن حمله نظامی کرده و چند بار بخشهائی از این کشور را از طریق مرز 1000 کیلومتری مشترک به اشغال در آوردند ولی هر بار، دست از پا درازتر مجبور به قبول شکست و خواری شدند. بنابر این حمله اخیر عربستان به یمن تازگی نداشته و در ادامه همان تجاوزات شکست خورده قبلی و آزمون خطاهای قبلی رژیم آل سعود است که این بار نیز نتیجهای را عاید ریاض نخواهد کرد.
واقعیت اینست که پس از قیام ششماه پیش مردم یمن به رهبری گروه انصارالله برای تکمیل انقلاب ناتمام این کشور و فرار مهرههای سیاسی عربستان از صنعا به عدن، دخالتهای عربستان در امور داخلی یمن رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و با منافع نامشروع و مطامع بسیاری از دولتهای منطقهای و فرامنطقهای بویژه رژیم صهیونیستی درباره تنگه باب المندب گره خورد. از این جهت ریاض که در ماههای اخیر شاهد سوختن مهرههای قدیمی خود در یمن و از دست رفتن حیات خلوت قدیمی خود و شکست دیگری در منطقه بود، با تحریکات آمریکا و بویژه رژیم صهیونیستی و پوست خربزهای که تل آویو برای مداخله نظامی مجدد زیر پای آل سعود انداخت، وارد باتلاق خطرناکی شد که همه کارشناسان ادامه آنرا تله مرگ عربستان توصیف کردند، زیرا سعودیها در حملات هوایی 10 روز گذشته به یمن به چیزی غیر از افزایش نفرت عمومی به دست نیاورده و در صورت وارد کردن نیروهای زمینی خود به یمن، نظامیان خود را در معرض نابودی قرار خواهند داد، هر چند که آنها سعی دارند مشکل خود را با سربازان و نیروهای مزدور پاکستانی در قالب لشکرهای اجارهای حل کنند.
اکنون ثابت شده است که با حملات هوایی عربستان به یمن، نه تنها انصارالله و مردم این کشور تسلیم تجاوزات خارجی نشده و دست از مقاومت برنداشتهاند، بلکه یمن به طور یکپارچه علیه آل سعود بپاخاسته و مردم مصمم هستند خاندان آل سعود را از این تجاوز وحشیانه برای همیشه پشیمان کنند.
قطعاً ادامه این حملات جز افزایش نفرت و بیزاری عمومی مردم یمن از رژیم آل سعود و دامن زدن به ناآرامیهای منطقه و برهم زدن توازن امنیتی به ضرر آل سعود نتیجهای نخواهد داشت چرا که عربستان هرگز آمادگی تداوم جنگ فرسایشی را نداشته و باید از دو جبهه داخلی و عرصه کارزار یمن، خود را آماده دریافت ضربه کند. هر چند آنها تلاش میکنند این بار، دریافت این حملات احتمالی را از خود منصرف کرده و در سطح شورای همکاری و شرکای منطقهای خود تقسیم نمایند ولی به هر حال ساختار سیاسی، امنیتی و نظامی این کشورهای به اصطلاح هم پیمان آل سعود آنچنان نیست که بتوانند تبعات چنین جنگی را تحمّل کنند.
کاملاً روشن است که تهاجم نظامی به یمن، توری است که صهیونیستها برای آل سعود تدارک دیدهاند و آنها در این جنگ نیابتی که به نمایندگی از رژیم صهیونیستی در یمن برافروختهاند، سرشکستهتر از همیشه خواهند شد و همچون حملات گذشتهشان به یمن، با خفت و خواری به آن پایان خواهند داد زیرا الگوبرداری آنان از شیوه حملات هوایی صهیونیستها به غزه نیز نخواهد توانست آل سعود را به جایی برساند، چرا که این بار نه یک تشکیلات دولتی بلکه ملتی بپاخاسته و آزاده در مقابل آنها قرار دارد.
در این حملات که از اولین لحظات بامداد ششم فروردین با دستور پادشاه عربستان و اعلام آن از سوی سفیر ریاض در آمریکا آغاز شد، مناطق مختلف یمن آماج تهاجمات هوایی عربستان و کشورهای هم پیمان سیاسی ریاض و برخی کشورهایی که از نظر اقتصادی به کمکهای مالی عربستان نیازمند هستند قرار گرفت. در این عملیات نظامی موسوم به «طوفان قاطع» تاکنون به شهادت تعداد زیادی زن و کودک و تخریب خانههای مسکونی و ویرانی زیرساختهای اقتصادی و عمومی با استفاده از سلاحهای ممنوعه و مخرب منجر شده است.
کارشناسان درباره حمله نظامی عربستان به یمن و هزینههای غیرقابل جبران ریاض در این اقدام معتقدند قبل از اینکه این جنگ، ضربهای به مردم یمن باشد، آتشی به دامن رژیم آل سعود است که این روزها از اوضاع منطقهای و تحولات بینالمللی به شدت ضربه خورده و نگران آینده هستند. حمله عربستان به یمن را باید حملهای از سر درماندگی و ناشی از شکستهای پی در پی سیاسی آل سعود در منطقه ارزیابی کرد زیرا عربستان پس از شکست سیاستهایش در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد و عدم موفقیت گروه تکفیری داعش در گسترش سلطه بر عراق و شکست برنامههای ریاض در بحرین و لبنان، اکنون نیز که یمن علیرغم استفاده از ابزارهای گوناگون همچون حمایت سیاسی از مهرههای سیاسی، توطئه تجزیه و ایجاد ناآرامیهای قبیلهای، تقویت گروه تروریستی القاعده، تعطیل کردن سفارت و فشارهای اقتصادی گوناگون نتوانست با انصارالله و مردم یمن مقابله کند، خشنترین روش را برگزید و به حمله نظامی روی آورد و آتشی را برافروخت که به اعتقاد کارشناسان منطقه، دود آن زودتر از همه به چشم خود آتش افروزان خواهد رفت.تاریخ یمن به روشنی نشان میدهد هر کشوری به این سرزمین طمع کرده و آنرا مورد حمله نظامی قرار داده، سرانجام با خفت و سرشکستگی آن را ترک کرده است. در مداخلات نظامی دهههای اخیر به یمن، نیروهای انگلیسی در سال 1316 این کشور را از هوا و دریا مورد حمله قرار دادند ولی بر اثر مقاومت مردم مجبور به عقبنشینی شدند.
از سال 1324 نیز سعودیها تاکنون 6 بار به یمن حمله نظامی کرده و چند بار بخشهائی از این کشور را از طریق مرز 1000 کیلومتری مشترک به اشغال در آوردند ولی هر بار، دست از پا درازتر مجبور به قبول شکست و خواری شدند. بنابر این حمله اخیر عربستان به یمن تازگی نداشته و در ادامه همان تجاوزات شکست خورده قبلی و آزمون خطاهای قبلی رژیم آل سعود است که این بار نیز نتیجهای را عاید ریاض نخواهد کرد.
واقعیت اینست که پس از قیام ششماه پیش مردم یمن به رهبری گروه انصارالله برای تکمیل انقلاب ناتمام این کشور و فرار مهرههای سیاسی عربستان از صنعا به عدن، دخالتهای عربستان در امور داخلی یمن رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و با منافع نامشروع و مطامع بسیاری از دولتهای منطقهای و فرامنطقهای بویژه رژیم صهیونیستی درباره تنگه باب المندب گره خورد. از این جهت ریاض که در ماههای اخیر شاهد سوختن مهرههای قدیمی خود در یمن و از دست رفتن حیات خلوت قدیمی خود و شکست دیگری در منطقه بود، با تحریکات آمریکا و بویژه رژیم صهیونیستی و پوست خربزهای که تل آویو برای مداخله نظامی مجدد زیر پای آل سعود انداخت، وارد باتلاق خطرناکی شد که همه کارشناسان ادامه آنرا تله مرگ عربستان توصیف کردند، زیرا سعودیها در حملات هوایی 10 روز گذشته به یمن به چیزی غیر از افزایش نفرت عمومی به دست نیاورده و در صورت وارد کردن نیروهای زمینی خود به یمن، نظامیان خود را در معرض نابودی قرار خواهند داد، هر چند که آنها سعی دارند مشکل خود را با سربازان و نیروهای مزدور پاکستانی در قالب لشکرهای اجارهای حل کنند.
اکنون ثابت شده است که با حملات هوایی عربستان به یمن، نه تنها انصارالله و مردم این کشور تسلیم تجاوزات خارجی نشده و دست از مقاومت برنداشتهاند، بلکه یمن به طور یکپارچه علیه آل سعود بپاخاسته و مردم مصمم هستند خاندان آل سعود را از این تجاوز وحشیانه برای همیشه پشیمان کنند.
قطعاً ادامه این حملات جز افزایش نفرت و بیزاری عمومی مردم یمن از رژیم آل سعود و دامن زدن به ناآرامیهای منطقه و برهم زدن توازن امنیتی به ضرر آل سعود نتیجهای نخواهد داشت چرا که عربستان هرگز آمادگی تداوم جنگ فرسایشی را نداشته و باید از دو جبهه داخلی و عرصه کارزار یمن، خود را آماده دریافت ضربه کند. هر چند آنها تلاش میکنند این بار، دریافت این حملات احتمالی را از خود منصرف کرده و در سطح شورای همکاری و شرکای منطقهای خود تقسیم نمایند ولی به هر حال ساختار سیاسی، امنیتی و نظامی این کشورهای به اصطلاح هم پیمان آل سعود آنچنان نیست که بتوانند تبعات چنین جنگی را تحمّل کنند.
کاملاً روشن است که تهاجم نظامی به یمن، توری است که صهیونیستها برای آل سعود تدارک دیدهاند و آنها در این جنگ نیابتی که به نمایندگی از رژیم صهیونیستی در یمن برافروختهاند، سرشکستهتر از همیشه خواهند شد و همچون حملات گذشتهشان به یمن، با خفت و خواری به آن پایان خواهند داد زیرا الگوبرداری آنان از شیوه حملات هوایی صهیونیستها به غزه نیز نخواهد توانست آل سعود را به جایی برساند، چرا که این بار نه یک تشکیلات دولتی بلکه ملتی بپاخاسته و آزاده در مقابل آنها قرار دارد.