گفت و شنود استتار

دروغ نامه ی کیهان – 29 فروردین -89
گفت و شنود 
استتار

گفت: آل سعود بعد از آنهمه جنايت، حالااز ترس انتقام انصارالله يمن به دست و پاافتاده و براي آتش بس دنبال ميانجي مي گردد.
    گفتم: حيوونکي ها حق دارند! چون آنهمه سگ دو زده اند و به هيچيک از اهداف خود هم نرسيده اند و اکنون نوبت انتقام سخت انصارالله است.

    گفت: به قول سيدحسن نصرالله، اعلام کرده بودند قصد نابودي انصارالله را دارند که نتوانستند و پوزه شان به خاک ماليده شده، گفته بودند مي خواهند از تهديد احتمالي انقلابيون يمن عليه آل سعود جلوگيري کنند که حالاآن احتمال را به يقين تبديل کرده اند، مي خواستند مردم يمن را از انصارالله دور کنند که امروزه همه مردم را عليه وحشي هاي آدمخوار آل سعود يکپارچه کرده اند و...

    گفتم: از تخم و ترکه ابوسفيان و ابوجهل و ابولهب غير از اين انتظار نمي رفت.

    گفت: اما خودمانيم، بدجوري ماهيت ضداسلامي و صهيونيستي آنها لو رفته است و با هيچ پوششي نمي تواند آن را مخفي کند.

    گفتم: يارو مي خواست قاچاقي وارد آفريقا شود، خودش را در پوست بز استتار کرد، و ناگهان شيري حمله کرده و او را خورد، شيرهاي ديگر پرسيدند چي بود خوردي؟ گفت؛ بُز بود ولي مزّه خر مي داد!