اوین نامه ی کیهان
15 فروردین - 94
خبر ويژه
كم حافظگي سبزها به روايت مشاور سابق كروبي
خبر ويژه
كم حافظگي سبزها به روايت مشاور سابق كروبي
اوین نامه ی کیهان برای
تبلیغ پاسدار تروریست قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و کوبیدن وتخطئه کردن جنبش
سبز از دومهره ی یاد شده به نام مسعود
بهنود همکار شبکه بی بی سی دولت فخیمه و دلقک فراری ابراهیم نبوی استفاده کرده که
چگونه با ستایش گری و تعریف وتمجید از پاسدار تروریست قاسم سلیمانیق ربون وصدقه اش
رفته اند؟
قرائت شوپنهاور مبني بر اينکه برخي هيجان هاي زودگذر تبديل به دغدغه هاي دايمي مي شود، قرينه جنبش سبز است که سال 88 هيجان زده، جهان را زير پاي خود فتح شده مي انگاشت و به همان سرعت نيز عرق اش درآمد و مبدل به يک ندامت دائمي شد! داريوش سجادي با درج اين تحليل نوشت: ابراز ارادت اخير مشاهيري از جنبش سبز نسبت به سردار قاسم سليماني را مي توان مصداقي از همان جوزدگي مسبوق به سابقه دانست که اکنون منجر به آن شده تا فردي مانند «مسعود بهنود» در توصيف سردار سليماني متشبث به توصيف «سردار عارف» شود و «ابراهيم نبوي» نيز «سردار» را «آبروي ايرانيان» بنامد! همکار سابق نشريات اصلاح طلب مي افزايد: هرچند کمالات و فضائل و رشادت هاي سردار غيرقابل کتمان است اما در اين ميان آنچه که محل تحير است ابتلاي سبزها يا تمارض سبزها به نسياني مصلحتي است. ظاهرا ايشان فراموش کرده اند سردار سليماني يک استثنا نيست. «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» برون دادش سرداراني از جنس سليماني است که به وقت مقتضي يا همان درايت و صلابتي که فتنه را در لبنان و سوريه و عراق سرکوب مي کنند با همان صلابت کوبنده سنگ بر فرق فتنه در آشوب 88 بودند.
مشاور سابق کروبي خاطرنشان کرد: ظاهرا حافظه تاريخي سبزها بغايت نحيف است و به همين سرعت فراموش کرده اند خاستگاه «قاسم سليماني» همان جائي است که پيش از آن «سردار شوشتري» از آن روئيده و باليده بود با اين تفاوت که در 88 وقتي «شوشتري» توسط «جنود الشيطان» تحت الامر «ريگي» به شهادت رسيد غالب سبزهاي جو زده به تناوب و تعدد و تکثر در وب سايت هاي خود بابت شهادت شوشتري به يکديگر تبريک مي گفتند(!) و اکنون مديحه سراي سليماني شده اند. سجادي تصريح کرد: ظاهرا سبزها به همين سرعت فراموش کرده اند که سردار همان کسي است که با درايت و به استعداد ديگر همرزمانش در خطوط مقدم همان جبهه هايي مشغول سلحشوري است که پيش تر بابتش توسط «جماعت سبز» و با شعار «نه غزه - نه لبنان» مورد شماتت قرار مي گرفتند! ملالي نيست. اما اين بخش از سبزها چنانچه مايل به سهيم شدن و سهم بردن از افتخارات سرداراني مانند سليماني با خاستگاه سپاهي شان هستند قبل از آن موظفند با ابراز برائت خود از شيطنت ها و شرارت هاي 88 شان، بستر بازگشت خود به آغوش عقلانيت را فراهم سازند.
قرائت شوپنهاور مبني بر اينکه برخي هيجان هاي زودگذر تبديل به دغدغه هاي دايمي مي شود، قرينه جنبش سبز است که سال 88 هيجان زده، جهان را زير پاي خود فتح شده مي انگاشت و به همان سرعت نيز عرق اش درآمد و مبدل به يک ندامت دائمي شد! داريوش سجادي با درج اين تحليل نوشت: ابراز ارادت اخير مشاهيري از جنبش سبز نسبت به سردار قاسم سليماني را مي توان مصداقي از همان جوزدگي مسبوق به سابقه دانست که اکنون منجر به آن شده تا فردي مانند «مسعود بهنود» در توصيف سردار سليماني متشبث به توصيف «سردار عارف» شود و «ابراهيم نبوي» نيز «سردار» را «آبروي ايرانيان» بنامد! همکار سابق نشريات اصلاح طلب مي افزايد: هرچند کمالات و فضائل و رشادت هاي سردار غيرقابل کتمان است اما در اين ميان آنچه که محل تحير است ابتلاي سبزها يا تمارض سبزها به نسياني مصلحتي است. ظاهرا ايشان فراموش کرده اند سردار سليماني يک استثنا نيست. «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» برون دادش سرداراني از جنس سليماني است که به وقت مقتضي يا همان درايت و صلابتي که فتنه را در لبنان و سوريه و عراق سرکوب مي کنند با همان صلابت کوبنده سنگ بر فرق فتنه در آشوب 88 بودند.
مشاور سابق کروبي خاطرنشان کرد: ظاهرا حافظه تاريخي سبزها بغايت نحيف است و به همين سرعت فراموش کرده اند خاستگاه «قاسم سليماني» همان جائي است که پيش از آن «سردار شوشتري» از آن روئيده و باليده بود با اين تفاوت که در 88 وقتي «شوشتري» توسط «جنود الشيطان» تحت الامر «ريگي» به شهادت رسيد غالب سبزهاي جو زده به تناوب و تعدد و تکثر در وب سايت هاي خود بابت شهادت شوشتري به يکديگر تبريک مي گفتند(!) و اکنون مديحه سراي سليماني شده اند. سجادي تصريح کرد: ظاهرا سبزها به همين سرعت فراموش کرده اند که سردار همان کسي است که با درايت و به استعداد ديگر همرزمانش در خطوط مقدم همان جبهه هايي مشغول سلحشوري است که پيش تر بابتش توسط «جماعت سبز» و با شعار «نه غزه - نه لبنان» مورد شماتت قرار مي گرفتند! ملالي نيست. اما اين بخش از سبزها چنانچه مايل به سهيم شدن و سهم بردن از افتخارات سرداراني مانند سليماني با خاستگاه سپاهي شان هستند قبل از آن موظفند با ابراز برائت خود از شيطنت ها و شرارت هاي 88 شان، بستر بازگشت خود به آغوش عقلانيت را فراهم سازند.
