نقد وبررسی : يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "۵ هزار بزرگتر از ۱۹هزار! "

اوین نامه ی کیهان  دو شنبه 17 فروردین ماه سال 1394
 نقد وبررسی : يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "۵ هزار بزرگتر از ۱۹هزار! "
مذاکره هسته ای لوزان شرایط بس حساس وخطیری به وجودآورده است . چون نتیجه نه اینکه مطلوب منتقدان دولت ومخالفان مذاکرات هسته ای نیست که سخت مورد انتقادشان می باشد . چون معتقدند که در این مذاکره عبور از خط قرمز ترسیم شده از سوی خامنه  ای  یا مترسک و یا عمود خیمه ی نظام صورت گرفته  است . لذامشخص است که در میان مخالفان مذاکره ی هسته ای  جایگاه مخالفت سربازجو شریعت نداری  که نماینده ی ویژه خامنه ای در اوین نامه ی کیهان است  بس  خاص می باشد . برای اینکه وی جزو یکی از سر سخت ترین مدافعان برنامه ی هسته ای واهداف نظامی اش می باشد .
طوریکه از طریق حمایت پاسداران و پشتیباتی خامنه ای  یادداشت های  هسته ای اش از زمان خاتمی تا حال موجب شده  است که مذاکرات هسته ای ماراتونی  و وقت کش  و بی نتیجه  شود . حتی تهدید وی که گفته بود سرنوشت  برنامه ی هسته ای نه درپشت میز مذاکره در اروپا که توی خیابان های بیروت و بغداد تعیین می شود . ناگفته نماند شاهد بودیم که چگونه پس از این تهدید جنگ 33 روزه حزب الشیطان لبنان  با  اسراییل شروع شد که بقول ولید جنبلاط لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد . همچنین دوجنگ 11 و8 روزه ی حماس و سازمان اسلامی فلسطین باا سراییل برپا گردید .از سوی دیگر نه بغداد که عراق باا قدامات سیستماتیک تروریستی  نه فقط خیابان های  بغداد کهه مهخ اک عراق ناامن و بی ثبات شده است.
بنابراین پرواضح است که در مقطع کنونی وی باید بیش از حد پریشان حال یا نگران باشد . برای همین برخلاف اینکه سربازجو شریعت نداری بدلیل بیماری و دلایل بازگو ناشده ی دیگری برای مدتی در یادداشت نویسی همچون گذشته فعال نبود .ولی به محض اینکه  در ایام تعطیلات نوروزی مذاکره ی هسته ای در لوزان ادامه داشت .همینکه مذاکره به روزهای پایانی وحتی وقت اضافی مذاکره لوزان نزدیک می شد .وی که بشدت نگران از نتیجه مذاکره بود وبا وجود اینکه بدلیل تعطیلات مطبوعات در نوروزدسترسی به تریبون اوین نامه ی کیهان نداشت ولی تلاش نمود با چند گفتکو که با خبرگزاری دروغپرداز فارس داشت اعلام موضع مخالف با مذاکرات هسته ای کند .تا جاییکه گفت در مذاکره لوزان که بدتر از مذاکره ژنو بود، اسب زین شده را دادم وافسار پاره تحویل گرفتیم.
اما همینکه وقفه عدم انتشار اوین نامه ی کیهان در 15 فروردین تمام شد . بلافاصله سربازجو شریعت نداری در فاصله ی 3 روز ه 2 یادداشت روز هسته ای تهیه وتنظیم نموده است . زیرا که دارد ملات یا خوراک برای خامنه ای آماده می کند که پس از شکستن سکوت خود در سخنرانی تدارک دیده شده دیداری اش هر موقع که باشد چه بگوید؟ 
بهرحال در ابتدای این یادداشت روز خود اشاره کرده است :
انتظار اين بود- و هنوز هم هست- که مسئولان در مقابل انتقادهاي مستند کساني که توافق لوزان را با منافع ملي کشورمان ناسازگار مي دانند، پاسخ هاي روشن و مستندي ارائه کنند ولي تاکنون نه فقط اين انتظار برآورده نشده است بلکه اعضاي تيم هسته اي در پاسخ منتقدان به کلي گويي اکتفاء کرده اند و در مواردي نيز برخي از وابستگان دولت- و نه اعضاي تيم مذاکره کننده- در مصاحبه ها، نوشته ها و سخنراني هاي پي در پي خود، منتقدان را به باد تهمت و افتراء گرفته و آنان را با دشمنان نظام همسو معرفي کرده اند! بي آن که کمترين توضيحي داده و يا دليل و سندي بياورند که کداميک از انتقادات مطرح شده به توافق لوزان را نابه جا و غيرواقعي مي دانند و در مقابل آن، چه پاسخ منطقي و قانع کننده اي دارند؟!
 
در ادامه سربازجو شریعت نداری در دفاع از  موضع مخالفت مذاکره هسته ای لوزان خود و اوین نامه کیهانش افزوده   به عنوان مثال، کيهان طي چند گزارش که با شواهد و اسناد خالي از ابهامي همراه بود به نقد توافق لوزان پرداخته و مخصوصا در يادداشتي با عنوان «دستاوردها يا از دست داده ها» به متن اصلي توافق لوزان استناد کرده و نمونه ها و مواردي از ناهمخواني آن با منافع ملي را برشمرده بود ولي پاسخ  اوین نامه ی کيهان و ساير منتقدان همان بود که به آن اشاره شد و حال آن که دست اندرکاران برنامه هسته اي و يا افرادي به نمايندگي از دولت ممي توانستند و شايسته و بايسته نيز همين بود که محورهاي مورد انتقاد را با سعه صدر و ارائه دلايل محکم و مستند پاسخ دهند.
    
آيا مي توان اين انتظار را غيرمنطقي و بيرون از امکان تلقي کرد؟ به يقين، نه!... چرا که تمامي منتقدان- و يا اکثريت قريب به اتفاق آنان- و از جمله  اوین نامه ی کيهان تيم مذاکره کننده را فرزندان اسلام و انقلاب و مدافع منافع ملي دانسته و به آنان اعتماد دارند و البته حق دارند و به قول حضرت آقا جرم نيست که نسبت به خدعه و نيرنگ حريف و فريب احتمالي فرزندان انقلاب نگران باشند.
پس از مقدمه چینی سربازجو شریعت نداری موضع صادق خرازی را بهانه کرده و از موضع بازجویی ومتهم کردن وی پیرامون نظرش چنین مانور تبلیغاتی – سئوالی داده است :
    
پس از انتشار متن توافق لوزان آقاي صادق خرازي که به عنوان کارشناس امور بين الملل و مسائل هسته اي و براي چندمين بار به برنامه گفت وگوي ويژه شبکه دو سيما دعوت شده بود، در پاسخ به پرسش هاي مجري برنامه پيرامون توافق لوزان اظهاراتي داشت «امروز، روز عزاي اسرائيل و مخالفان داخلي توافق است»! و توضيح نداد مگر توافق لوزان چه ويژگي هايي دارد که توانسته است رژيم صهيونيستي را به عزا بنشاند؟! آيا توقف غني سازي صنعتي، کاهش سانتريفيوژها از 19 هزار دستگاه به 5 هزار دستگاه، تعطيلي فعاليت هسته اي در تاسيسات عظيم فردو، تبديل 10 هزار کيلوگرم اورانيوم غني شده 5 درصدي به 300 کيلوگرم، پذيرش 25 ساله اجراي پروتکل الحاقي، مشروط شدن تعليق- و نه لغو- تحريم ها به گزارش آژانس تحت فرمول PMD که دسترسي بازرسان آژانس به مراکز نظامي کشورمان را امکان پذير مي سازد، تن دادن به توافق دو مرحله اي و اعلام آن به عنوان «بيانيه مطبوعاتي»، محروميت 10 ساله از تحقيق و توسعه، منحصر شدن غني سازي اورانيوم به سانتريفيوژهاي نسل اول IR-1 با ظرفيت 1/7 سو، آنهم در حالي که به سانتريفيوژهاي پيشرفته از نوع IR-8 با ظرفيت غني سازي 24 سو دست يافته ايم، دادن امتيازات نقد و قابل اندازه گيري در مقابل دريافت وعده هاي نسيه و چندپهلو و تفسيرپذير که هم اکنون آمريکايي ها تفسيرهاي متفاوت خود از آن را آغاز کرده اند و... مي تواند مخالفت اسرائيل با توافق لوزان را در پي داشته باشد؟! مخصوصا در حالي که اوباما و ساير مقامات بلندپايه آمريکا بارها تاکيد کرده اند پاي هيچ توافقي که به زيان اسرائيل باشد را امضاء نخواهند کرد؟!
همینطور سربازجو شریعت نداری دردنباله بازجویی خود بیشتر نظرات صادق خرازی رابرجسته کرده است تا بیشتر مانور علیه ی مذاکره هسته ای لوزان داده باشد  . برای همین از  صادق خرازي  نقل کرده :«قبلاحتي اجازه داشتن يک سانتريفيوژ را به ايران نمي دادند، اما اکنون مي توانيم بيش از 5هزار دستگاه سانتريفيوژ داشته باشيم»! و اين پرسش را بي پاسخ مي گذارند که چرا ابتداء و انتهاي اين گزاره را حذف کرده اند؟! مثلانمي فرمايند که مخالفت حريف با برخورداري ايران «حتي از يک سانتريفيوژ» در دوران اصلاحات و حاکميت همفکران و هم حزبي هاي ايشان بر دولت بود که از ترس حمله نظامي آمريکا حاضر نبودند فعاليت هاي تعليق شده هسته اي بعد از اجلاس سعدآباد را از سر بگيرند ولي فرزندان انقلاب و دانشمندان هسته اي کشورمان به باج خواهي دشمن تن ندادند و با تلاش و ايثار شبانه روزي خود ضمن از سرگيري فعاليت هاي تعليق شده، تعداد سانتريفيوژها را به 19 هزار دستگاه رساندند. آقاي صادق خرازي با حذف اين بخش از ماجرا، نتيجه گرفته اند که تيم هسته اي کشورمان توانسته است در توافق لوزان، عدم اجازه برخورداري از «حتي يک سانتريفيوژ » را به اجازه برخورداري از 5هزار دستگاه برساند! و حال آن که بايد مي فرمودند، دولت محترم يازدهم 19 هزار سانتريفيوژ را تحويل گرفته و در جريان توافق لوزان 14 هزار دستگاه آن را از چرخه غني سازي خارج کرده است. بديهي است که در اين حالت به جاي افتخار به تبديل يک به 5 هزار، بايستي در مقابل تبديل 19 هزار به 5 هزار پاسخ مي دادند! آيا در رياضيات جديد 5هزار بزرگتر از 19 هزار است؟!
سربازجو شریعت نداری که با آویزان شدن به مواضع هسته ای صادق خرازی از گرده ی خرا فتاده و گردو جسته وذوق کنان بادم خود مشغول شکستن آن می باشد. بااشاره به بخش دیگری از نظرات  تلویزیونی خرازی بخش سانسور یاتحریف شده متن مذاکره هسته ای فاش کرده گفته است:
    
خرازي در همان برنامه تلويزيوني مي گويد «5+1 فشار سنگيني را وارد کرد تا فردو تعطيل شود، اما با مقاومت جدي ايران نتوانستند موفق به اين کار شوند»! و باز هم توضيح نمي دهند که در متن اصلي و منتشر شده توافق لوزان تاکيد و تصريح شده است «ايران موافقت کرده است تا دستکم براي مدت 15 سال در فردو تحقيقات و توسعه مرتبط با غني سازي اورانيوم صورت نپذيرد» و اين که «ايران براي مدت 15 سال هيچ مواد شکافت پذيري در فردو نخواهد داشت» آيا باز هم آقاي خرازي ادعا مي کنند که حريف نتوانسته است فردو را به تعطيلي بکشاند؟! بله، قرار است تعداد 1000 دستگاه سانتريفيوژ در فردو باقي بماند اما اجازه غني سازي اورانيوم را نداشته باشد! بنابراين معلوم نيست ايشان چگونه ادعا مي کند که تاسيسات فردو تعطيل نشده است؟! ممکن است بگويند که مطابق متن توافق لوزان، ايران مي تواند از تاسيسات فردو براي تحقيقات صلح آميز ديگر غير از غني سازي اورانيوم استفاده کند! که بايد گفت براي انجام اينگونه تحقيقات نيازي به تاسيسات عظيم و پرهزينه اي نظير فردو نيست بلکه اين تحقيقات در آزمايشگاه هاي معمولي درون شهري با هزينه اي بسيار پائين تر نيز امکان پذير است.
بالاخره سربازجو شریعت نداری در پایان یادداشت روز خود برای زدن زیراب مذاکره هسته ای لوزان  به  مواضع  دیگر مدافعان مذاکره هسته ای لوزان  اشاره کرده که  مشابه نظرات صادق خرازی است. سر انجام  توصیه کرده باید به جای   اتهامات ياد شده نظير ناسزاگويي صادق خرازي به منتقدان و همسو دانستن آنان با رژيم صهيونيستي از شبکه ها و برنامه هاي پربيننده سيما که  مطرح مي شود دولت زمينه مناسبي براي شنيدن انتقاد منتقدان و ارزيابي آن فراهم آورد تا انتقاد دلسوزانه شان  در چارچوب حمايت از منافع ملي ارزيابي  شود. چون اشکالي ندارد که اگر توافق لوزان با منافع ملي همخوان نباشد- که به يقين نيست- اکنون که هنوز وقت باقي است و همه فرصت ها از دست نرفته است، دولت و تيم مذاکره کننده در تصميم خود تجديدنظر کنند.
1- انتظار اين بود- و هنوز هم هست- که مسئولان محترم در مقابل انتقادهاي مستند کساني که توافق لوزان را با منافع ملي کشورمان ناسازگار مي دانند، پاسخ هاي روشن و مستندي ارائه کنند ولي تاکنون نه فقط اين انتظار برآورده نشده است بلکه اعضاي محترم تيم هسته اي در پاسخ منتقدان به کلي گويي اکتفاء کرده اند و در مواردي نيز برخي از وابستگان دولت- و نه اعضاي تيم مذاکره کننده- در مصاحبه ها، نوشته ها و سخنراني هاي پي در پي خود، منتقدان را به باد تهمت و افتراء گرفته و آنان را با دشمنان نظام همسو معرفي کرده اند! بي آن که کمترين توضيحي داده و يا دليل و سندي بياورند که کداميک از انتقادات مطرح شده به توافق لوزان را نابه جا و غيرواقعي مي دانند و در مقابل آن، چه پاسخ منطقي و قانع کننده اي دارند؟!
    به عنوان مثال، کيهان طي چند گزارش که با شواهد و اسناد خالي از ابهامي همراه بود به نقد توافق لوزان پرداخته و مخصوصا در يادداشتي با عنوان «دستاوردها يا از دست داده ها» به متن اصلي توافق لوزان استناد کرده و نمونه ها و مواردي از ناهمخواني آن با منافع ملي را برشمرده بود ولي پاسخ کيهان و ساير منتقدان همان بود که به آن اشاره شد و حال آن که دست اندرکاران برنامه هسته اي و يا افرادي به نمايندگي از دولت محترم مي توانستند و شايسته و بايسته نيز همين بود که محورهاي مورد انتقاد را با سعه صدر و ارائه دلايل محکم و مستند پاسخ دهند.
    آيا مي توان اين انتظار را غيرمنطقي و بيرون از امکان تلقي کرد؟ به يقين، نه!... چرا که تمامي منتقدان- و يا اکثريت قريب به اتفاق آنان- و از جمله کيهان تيم مذاکره کننده کشورمان را فرزندان اسلام و انقلاب و مدافع منافع ملي دانسته و به آنان اعتماد دارند و البته حق دارند و به قول حضرت آقا جرم نيست که نسبت به خدعه و نيرنگ حريف و فريب احتمالي فرزندان انقلاب نگران باشند.
    2
- و اما، دراين باره مروري بسيار گذرا بر نمونه اي از اظهارنظرهاي غيرکارشناسانه و همراه با اهانت برخي از نزديکان يا مدعيان نزديکي به دولت محترم ضروري به نظر مي رسد؛
    
دو شب پيش و پس از انتشار متن توافق لوزان آقاي صادق خرازي که به عنوان کارشناس امور بين الملل و مسائل هسته اي و براي چندمين بار به برنامه گفت وگوي ويژه شبکه دو سيما دعوت شده بود، در پاسخ به پرسش هاي مجري برنامه پيرامون توافق لوزان اظهاراتي داشت که به مواردي از آن فقط به عنوان اندکي از بسيارها اشاره مي کنيم؛
    
آقاي صادق خرازي ادعا کرد «امروز، روز عزاي اسرائيل و مخالفان داخلي توافق است»! و توضيح نداد مگر توافق لوزان چه ويژگي هايي دارد که توانسته است رژيم صهيونيستي را به عزا بنشاند؟! آيا توقف غني سازي صنعتي، کاهش سانتريفيوژها از 19 هزار دستگاه به 5 هزار دستگاه، تعطيلي فعاليت هسته اي در تاسيسات عظيم فردو، تبديل 10 هزار کيلوگرم اورانيوم غني شده 5 درصدي به 300 کيلوگرم، پذيرش 25 ساله اجراي پروتکل الحاقي، مشروط شدن تعليق- و نه لغو- تحريم ها به گزارش آژانس تحت فرمول PMD که دسترسي بازرسان آژانس به مراکز نظامي کشورمان را امکان پذير مي سازد، تن دادن به توافق دو مرحله اي و اعلام آن به عنوان «بيانيه مطبوعاتي»، محروميت 10 ساله از تحقيق و توسعه، منحصر شدن غني سازي اورانيوم به سانتريفيوژهاي نسل اول IR-1 با ظرفيت 1/7 سو، آنهم در حالي که به سانتريفيوژهاي پيشرفته از نوع IR-8 با ظرفيت غني سازي 24 سو دست يافته ايم، دادن امتيازات نقد و قابل اندازه گيري در مقابل دريافت وعده هاي نسيه و چندپهلو و تفسيرپذير که هم اکنون آمريکايي ها تفسيرهاي متفاوت خود از آن را آغاز کرده اند و... مي تواند مخالفت اسرائيل با توافق لوزان را در پي داشته باشد؟! مخصوصا در حالي که اوباما و ساير مقامات بلندپايه آمريکا بارها تاکيد کرده اند پاي هيچ توافقي که به زيان اسرائيل باشد را امضاء نخواهند کرد؟! از اظهارنظر رسانه ها و مقامات رژيم صهيونيستي مي گذريم که اين روزها با ذوق زدگي اعلام مي کنند «توافق لوزان حداقل براي 20 سال امنيت اسرائيل را تضمين مي کند و گزينه نظامي هم نمي توانست مانند اين توافق براي تل آويو دستاورد داشته باشد- هاآرتص» و دهها نمونه مشابه ديگر. جا داشت جناب صادق خرازي که به عنوان کارشناس هسته اي و امور بين الملل به برنامه ويژه شبکه 2 دعوت شده بود، با توجه به موارد ياد شده به اين سوال پاسخ مي داد که آيا منتقدين داخلي توافق لوزان همراه اسرائيل عزا گرفته اند يا ايشان همصدا با رژيم صهيونيستي براي توافق ياد شده دست افشاني مي کنند؟!
    آقاي خرازي در بخش ديگري از اظهارات خود مي گويد «قبلاحتي اجازه داشتن يک سانتريفيوژ را به ايران نمي دادند، اما اکنون مي توانيم بيش از 5هزار دستگاه سانتريفيوژ داشته باشيم»! و اين پرسش را بي پاسخ مي گذارند که چرا ابتداء و انتهاي اين گزاره را حذف کرده اند؟! مثلانمي فرمايند که مخالفت حريف با برخورداري ايران «حتي از يک سانتريفيوژ» در دوران اصلاحات و حاکميت همفکران و هم حزبي هاي ايشان بر دولت بود که از ترس حمله نظامي آمريکا حاضر نبودند فعاليت هاي تعليق شده هسته اي بعد از اجلاس سعدآباد را از سر بگيرند ولي فرزندان انقلاب و دانشمندان هسته اي کشورمان به باج خواهي دشمن تن ندادند و با تلاش و ايثار شبانه روزي خود ضمن از سرگيري فعاليت هاي تعليق شده، تعداد سانتريفيوژها را به 19 هزار دستگاه رساندند. آقاي صادق خرازي با حذف اين بخش از ماجرا، نتيجه گرفته اند که تيم هسته اي کشورمان توانسته است در توافق لوزان، عدم اجازه برخورداري از «حتي يک سانتريفيوژ » را به اجازه برخورداري از 5هزار دستگاه برساند! و حال آن که بايد مي فرمودند، دولت محترم يازدهم 19 هزار سانتريفيوژ را تحويل گرفته و در جريان توافق لوزان 14 هزار دستگاه آن را از چرخه غني سازي خارج کرده است. بديهي است که در اين حالت به جاي افتخار به تبديل يک به 5 هزار، بايستي در مقابل تبديل 19 هزار به 5 هزار پاسخ مي دادند! آيا در رياضيات جديد 5هزار بزرگتر از 19 هزار است؟!
    آقاي خرازي در همان برنامه تلويزيوني مي گويد «5+1 فشار سنگيني را وارد کرد تا فردو تعطيل شود، اما با مقاومت جدي ايران نتوانستند موفق به اين کار شوند»! و باز هم توضيح نمي دهند که در متن اصلي و منتشر شده توافق لوزان تاکيد و تصريح شده است «ايران موافقت کرده است تا دستکم براي مدت 15 سال در فردو تحقيقات و توسعه مرتبط با غني سازي اورانيوم صورت نپذيرد» و اين که «ايران براي مدت 15 سال هيچ مواد شکافت پذيري در فردو نخواهد داشت» آيا باز هم آقاي خرازي ادعا مي کنند که حريف نتوانسته است فردو را به تعطيلي بکشاند؟! بله، قرار است تعداد 1000 دستگاه سانتريفيوژ در فردو باقي بماند اما اجازه غني سازي اورانيوم را نداشته باشد! بنابراين معلوم نيست ايشان چگونه ادعا مي کند که تاسيسات فردو تعطيل نشده است؟! ممکن است بگويند که مطابق متن توافق لوزان، ايران مي تواند از تاسيسات فردو براي تحقيقات صلح آميز ديگر غير از غني سازي اورانيوم استفاده کند! که بايد گفت براي انجام اينگونه تحقيقات نيازي به تاسيسات عظيم و پرهزينه اي نظير فردو نيست بلکه اين تحقيقات در آزمايشگاه هاي معمولي درون شهري با هزينه اي بسيار پائين تر نيز امکان پذير است.
    
سخنان مشابهي از اين دست در اظهارات شماري ديگر از کساني که به دفاع از توافق اخير برخاسته اند ديده مي شود و تعجب آور اينکه برخي از اتهامات ياد شده نظير ناسزاگويي صادق خرازي به منتقدان و همسو دانستن آنان با رژيم صهيونيستي از شبکه ها و برنامه هاي پربيننده سيما مطرح مي شود و متاسفانه کمترين اعتراض و انتقادي از سوي مجريان برنامه را نيز در پي ندارد و البته ادعاهاي بي اساس آنان درباره توافق لوزان هم با پرسش هاي روشنگر مجريان که در اينگونه موارد ضروري و بلکه وظيفه آنان است، روبرو نشده است.
    3-
و بالاخره از دولت محترم انتظار مي رود ضمن خودداري از تعريف و تمجيدهاي اغراق آميز و غيرمستند از توافق لوزان که غيرواقعي بودن آن به وضوح قابل درک است، زمينه مناسبي براي شنيدن انتقاد منتقدان و ارزيابي آن فراهم آورد و انتقاد دلسوزانه را در چارچوب حمايت از منافع ملي ارزيابي کند، چه اشکالي دارد که اگر توافق لوزان با منافع ملي همخوان نباشد- که به يقين نيست- اکنون که هنوز وقت باقي است و همه فرصت ها از دست نرفته است، دولت و تيم مذاکره کننده در تصميم خود تجديدنظر کنند.نويسنده: حسين شريعتمداري